بیانیه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر: "راه رهایی ما یافتن گمشدهی امروزمان یعنی سیاست مردمی است"
صدها نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر تهران در محکومیت قتلعام آبان و دی ماه ٩٨ با برگزاری تجمع اعتراضی خواهان تحریم انتخابات شدند.
صدها نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر تهران در محکومیت قتلعام آبان و دی ماه ٩٨ با برگزاری تجمع اعتراضی خواهان تحریم انتخابات شدند.
دانشجویان دانشگاه امیرکبیر:
صدها نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر همزمان با چهلمین روز کشته شدن مسافران هواپیمای اوکراین با موشکهای سپاه پاسداران با سردادن شعار و بلندکردن پلاکارد سپاه پاسداران را عامل قتلعام مردم ایران عنوان کردند.
دانشجویان معترض در اعتراض به حوادث ماههای اخیر و عدم پاسخگویی مسئولان رژیم را شعار «مردم درگیر فقرند، اینا به فکر رأیاند» فریاد زدند.
تصاویر ویدیویی منتشر شده در شبکههای اجتماعی حاکیست که صدها نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با تجمع در پردیس این دانشگاه با در دست گرفتن پلاکارد شعارهایی اعتراضی را فریاد میزنند.
روی یکی از پلاکاردها در تقابل با شعار خمینی رهبر جمهوری اسلامی شعاری جلب توجه میکند که روی آن جمله "میزان رنج ملت است" نوشته شده است. همچنین روی پلاکارد دیگری عبارت #١۵٠٠ + #١٧۶ = ؟ نوشته شده است که به تعداد كشته شدگان قتلعام آبان و تعداد مسافران پرواز هواپیمای اوکراین اشاره کرده است.
دانشجویان در پایان تجمع بیانیهای را قرائت کردند.
متن بیانیه دانشجویان معترض در دانشگاه امیرکبیر به شرح زیر است:
" به نام ملت رنجدیدهی ایران
فاجعهای که امروز گریبان ما را گرفته است، حکایت امروز و دیروزمان نیست. سالهاست که با آن آشناییم. بیش از یک قرن است که در کنار سایر ملتها در جست و جوی زندگی، با مرگ به مبارزه برخاستهایم. زندگیای که هیچگاه به معنای زنده بودنِ صرف نبوده است. در این سالها زندهترینمان را در گورهای بینام و نشان و دورافتاده، به خاک سپردند، اما یاد و راهشان را سینه به سینه، نسل به نسل حفظ کردیم تا فراموششان نکنیم . فراموش نمیکنیم آنانی را که برای استیفای حقوق ملت و آزادی از سلطه، انقلاب مشروطه را رقم زدند، فراموش نمیکنیم آنانی که در نهضت ملی شدن نفت در مقابل چپاول خارجی و استبداد داخلی ایستادند، فراموش نمیکنیم آنانی را که بر سر آرمان خود در ۱۶ آذر ۳۲ جانشان را فدا کردند. آرمانخواهی پدران و مادرانمان که برای تحقق عدالت و ازادی در انقلاب ۵۷، سلطنت را از بین بردند، فراموش شدنی نیست. جمعیت میلیونی مردم در ۲۵ خرداد ۸۸ و بازپسگیری خیابانهای شهر، علیرغم تلاش اصحاب قدرت فراموش شدنی نیست. و چطور میتوان فراموش کرد آن عزیزانمان را که در دی و آبان در اعتراض به بیعدالتیهای افسارگسیخته فریاد زدند و به همدستی و ستم اربابان قدرت جان باختند. فراموش نمیکنیم که کسانی در پی جنایتی آغشته به دروغ و فریب مظلومانه کشته شدند اما حتی یک نفر پس از حوادث این سالها بازخواست نشد. سینه دانشگاه هنوز از دود گازهای اشک آور سرکوب آن شبها چرکین است. و امروز به آستانه چهلم آن عزیزان رسیدهایم.
آری! اکنون علیرغم آنکه عدهای با دستاندازی به ثروت عمومی مردم، و عدهای دیگر با ارتزاق از ثروت به تاراج برده شده در حکومت پیشین، در پیوندی منحوس، عزم به پاک کردن تاریخ مبارزاتیمان و جعل آن در میان اذهان عمومی کردهاند؛ ما فراموش نمیکنیم برادران و خواهرانمان را که با فدا کردن جان خود، پرچم مبارزه بر سر آرمانهای عدالت، آزادی و استقلال را برافراشته نگه داشتند و به نسلهای بعدی انتقال دادند.
ملت ایران! امروز که در این بزنگاه تاریخی ایستادهایم، به زندهترینمان حبس و حصر تحمیل کردهاند. فرهاد میثمی، نرگس محمدی، ندا ناجی، امیرسالار داوودی، محمد حبیبی در حبسهای طویل مدت به سر میبرند. در همین روزها، نماد ایستادگی جنبش دانشجویی، بهاره هدایت، به واسطه اقدام بیشرمانه حراست و در جلوی چشم اساتید دانشگاه تهران تحویل سازمانهای امنیتی داده شد. اینان تنها نمونههایی از افرادی هستند که حقیقت را با هیچ تیغ مصلحتاندیشی ذبح نکرده و طنین صدای مردم مظلومشان شدهاند، مردمی که نبود آزادی و بیعدالتی جانشان را به لبشان رسانده و تنها راه خروج از این وضعیت را اتکا به نیروی خود میدانند.
امروز ما مطرودین عرصهی قدرت، در مقابل این وضعیت مقاومت میکنیم و تنها امکان رهایی از این وضعیت را در گروی کنشی جمعی میدانیم و معتقدیم که نهادهای انتخاباتی که قرار بود بنا به نظر جمهور مردم ایجاد شوند، اما بیش از هر زمان دیگری انتصابی هستند، هیچگونه امکان رهایی در درون خود ندارند. به همین دلیل است که به صراحت میتوان امروز را پایان دوبارهی همان اصلِ سالها نادیده گرفته شده توسط اصحاب قدرت دانست. یعنی پایان جمهوریت. و باید یادآور شد که راه رهایی ما یافتن گمشدهی امروزمان یعنی سیاست مردمی است، سیاستی که در آن مطرودین جامعه نمایندگان حقیقی خود را بازمییابند و بیلکنت حق خود را فریاد میزنند."