امپراطوری عثمانی در سال ١٩١۵ یعنی ١٠۵ سال پیش، بیش از ٢۵٠ هزار نفر از خلق سریانی را قتلعام کرد. قتلعام وحشیانهای که تعداد سریانیهای باقیمانده در ترکیه را به ٢۵ هزار نفر کاهش داد. حدود ١۵ تا ٢٠ هزار نفر آنان در استانبول زندگی میکنند. حدود ٣ هزار نفر آنان نیز در مردین و اطراف آن ساکن هستند.
افگیل تورکر رئیس فدراسیون مجامع سریانیان در گفتگو با خبرگزاری فرات نیوز خاطرنشان کرد که از آغاز سال ٢٠٠٠ بازگشت سریانیها آغاز شد. افگیل افزود که در سال ٢٠٠٨ با رخداد کلیسای مور گابریل یکبار دیگر سریانیها با ترس و وحشت روبرو شدند و با شکست مرحله گفتگوهای جنبش آزادیخواهی کوردستان با رژیم ترک، بازگشت سریانیها به تمامی متوقف شد.
خانواده همچنان به دنبال آنان میگردند
وضعیت زندگی سریانیها پس از ربوده شدن هرمز و شیمون یکبار دیگر به موضوع رسانهها مبدل شد. به گفتهی افگیل تورکر این تابلو از روز نخست تأسیس جمهوری ترک تا به امروز و ناپدید شدن دو زوج سالمند تكرار میشود.
شیمون ۶۵ سالهو همسرش هرمز از اعضای جامعه کاتولیک کلدانی ماه ژانویه ٢٠٢٠ (دی ١٣٩٨) در شرنخ ربوده شدند. ۶ ماه از ناپدید شدن آنان گذشت، جنازه شیمون دیریل ماه مه پیدا شد اما هنوز خبری از سرنوشت همسر وی هرمز دیریل (٧١ ساله) در دست نیست. امید به زنده ماندن هرمز دیریل بسیار کم است. خانواده دیریل امیدوارند که صدایشان به افکار عمومی برسد.
ما همیشه در ترس و نگرانی بسر میبریم
تورکر خاطرنشان کرد که قتلعام سریانیها در ١۵ ژوئن وارد ١٠۵مین سالروز خود شد و افزود:"این قتلعام برای سریانیها مسئلهای هویتی بود. باید به این نسلکشی رسیدگی شود. در آن مقطع کدام یک از مسئولان دولت در نسلکشی شرکت کردند، به چه کارهایی دست زدند و کدام یک از عشایر منطقه با آنان همکاری کردند، همه باید روشن شود. سریانیها به دنبال خاک یا دریافت غرامت نیستند. ما میخواهیم که این مورد مورد حسابرسی واقع شود. آیا عامل ناپدید شدن خانواده دیریل چه کسانی هستند؟ برای اینکه یکبار دیگر شاهد تکرار چنین واقعهای نباشیم و سریانیها نفس راحتی بکشند چنین گامی باید برداشته شود.
بدون شک قتلعام ١٩١۵ از جنبه آواره نمودن سریانیان مسئلهای اساسی است. اما پس از تأسیس جمهوری [تُرک]، مسیحیان مظلومترین قربانیان تشکیل کشور یک ملت هستند. سیاستی که دیگران را اخراج میکند در پیش گرفته شد. رومانیها، ارمنیان، سریانیها، ایزدیان و علویها هدف این حملات قرار گرفتند. ٩٠ سال گذشت. کمی مانده است تا به ١٠٠ سالگی آن برسیم، اما [دولت تُرک] حتی وقفهای در اجرای این سیاست نداده است.
در متن قانون اساسی کلمه (برابری) را قرار دادهاند اما در کتاب قرمز دولت که غیررسمی است چنین چیزی را نمیتوان یافت. ما هیچگاه خود را به عنوان شهروندان واقعی این کشور ندیدیم. اگر شاهد چنین چیزی میبودیم، نزدیک ٣٠٠ هزار نفر از سریانیهای آناطولی مجبور به کوچ به اروپا نمیشدند. ما همیشه در ترس و نگرانی زندگی کردهایم. نگاه کنید تعداد سریانیها در تمام ترکیه کمتر از ٢۵ هزار نفر است. سال ٢٠٠٠ سریانیها بازگشت به موطن خود را آغاز کردند اما پس از پس از رخداد کلیسای گابریل در ٢٠٠٨ ترس و نگرانی دوباره در میان جامعه سریانیها زنده شد. با پایان یافتن گفتوگوهای چارهیابی نیز این امید نقش بر آب شد. پس از کودتای ١۵ ژوئیه هم وضعیت بدتر از همیشه شد."