اوک: مسئولین امرالی نامهی تهدیدآمیز به رهبر آپو میدهند-تکمیلی-
عضو شورای رهبری ک.ج.ک؛ صبری اوک اعلام کرد که دولت ترکیه و مسئولین زندان امرالی نامهی تهدیدآمیز بی نام و نشان به رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان دادهاند.
عضو شورای رهبری ک.ج.ک؛ صبری اوک اعلام کرد که دولت ترکیه و مسئولین زندان امرالی نامهی تهدیدآمیز بی نام و نشان به رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان دادهاند.
صبری اوک در ویژه برنامه شبکه استرک صحبت کرد و عنوان کرد که آنان هیچ اطلاعی درباره رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان ندارند و همه راههای ارتباطی وی با خارج از زندان قطع شده است و گفت: ما مطلعیم که برای مدتی دولت اشغالگر ترکیه و مسئولین زندان امرالی؛ نامه تهدیدآمیز بینام و نشان به رهبر آپو دادهاند. در آن نامهها به رهبر آپو گفته بودند: "ما چنان سمی به تو میخورانیم که با آن بمیری و حشراتی هم که جسدت را بخورند با همان سم بمیرند!" همچنین به رهبر آپو گفته بودند: "تو بهتدریج و بهآرامی میمیری؛ بهطوری که آن را حس نخواهی کرد". ببینید رهبر آپو یک مسئولیت تاریخی برعهده دارد؛ اما هر روز با چنین شکنجههایی روبروست. حق قانونی رهبر آپو برای ارسال و دریافت نامه ممنوع شده؛ اما نامههای از آن دست آزاد است! این به چه معناست؟ با شرایط روانی وی بازی میکنند؛ با سلامت روانی وی بازی میکنند؛ با سلامت جسمانی وی بازی میکنند تا رهبر آپو را از حقیقت خودش بریده و مانع از ایفای نقش تاریخی وی شوند. ترکیه دولتی تا این حد درنده است. این فراتر از نسلکشی است. بهغیر از دولتهای جانی؛ هیچ دولت دیگری این کار را نمیکند. این باید مسئلهی روز کوردستان و ترکیه باشد. وقتی میگویند انزوایی در کار نیست؛ باید همگان واکنش نشان دهند.
مصاحبه صبری اوک بدین صورت است:
انزوای نابودگرانه علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان ادامه دارد. ۲۸ ماه است هیچ اطلاعی از او در دست نیست. فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ گفتهی "انزوای امرالی" را نیز جرم محسوب میکند. دلیل این انزوای شدید چیست؟
ابتدا با احترام به رهبر آپو سلام میفرستم. یاد همه همرزمانمان که در کوردستان و در زندانها شهید شدهاند گرامی میدارم و در برابر فداکاریهایش سر تعظیم فرود میآورم. قطعا باید شرایط رهبر آپو را بهدقت ارزیابی کنیم. برخورد دولت ترکیه با رهبر آپو؛ برخورد آن با تمام خلق کورد است. انزوا و فشار بر رهبر آپو بهمعنی آن است که علیه خلق کورد در کوردستان، علیه رهبر خلق کورد و حتی علیه سایر خلقهای ترکیه نیز فشار و انزوا وجود دارد.
سیاستی که علیه رهبر آپو اعمال میشود؛ دنبالهی سیاست نسلکشی است. ما نباید انزوا را بهطور ساده تحلیل کنیم. میخواهند صدای رهبر آپو به خلق کورد و جامعه ترکیه نرسد و با وضعیت روانی رهبر آپو و اوضاع روانی خلق کورد بازی میکنند. تاکنون صدها نفر برای اعتراض به توطئه علیه رهبر آپو خودسوزی کرده و شهید شدهاند. رابطه رهبر آپو و جامعه اینگونه است.
روزنامهنگار مردان یانارداغ چند روز پیش چیزی گفته بود. برای اظهار سخنانی از این دست؛ نه لازم است که انقلابی باشیم و نه لازم است که انسان هوادار رهبر آپو باشد. تنها حقیقت را بگوید کافی است. او گفت که در امرالی انزوا هست. این حقیقت دارد. چون مردان یانارداغ این را گفت؛ وی را بهزندان انداختند. لذا میخواهند کسی از رهبر آپو و امرالی حرف نزند. به درستی هم باخچهلی گفت: "هر کس بگوید در امرالی انزوا حاکم است، مرتکب جرم شده است." در مقابل ما ذهنیتی از این دست هست! ما باید در بلندترین سطح علیه این رویکرد مبارزه کنیم. هر کورد در هرجایی که زندگی میکند؛ باید بگوید که انزوا هست؛ علیه آن موضع بگیرد و واکنش نشان دهد.
در روزهای اخیر یک جوان ۱۷ ساله در اروپا بهقتل رسید؛ خلق بهپا خواست و فرانسه را به لرزه درآورد. نه تنها در یک شهر؛ در تمام فرانسه و حتی بلژیک و کشورهای دیگر نیز تظاهرات انجام شد. زیرا صدها سال برای دموکراسی موجود در اروپا مبارزه شده است و جامعه اروپا در این راه قربانی داده است. وقتی میبینند که دموکراسیشان در خطر است، واکنش گسترده نشان میدهند و به خیابانها میریزند. باید اینگونه باشد.
همه باید بهصورت افتخارآمیز در مبارزات این مرحله شرکت کنند
یکسری امور به سازماندهی قوی و دقیق نیاز ندارد. مثلا با کرامت ما بازی میکنند. در استانبول فردی با زبان کوردی آواز میخواند؛ پلیس چند نفر را شکنجه و بازداشت میکند. خودروهای زرهی دولت ترکیه کودکان کورد را زیر میگیرند؛ تجاوز میکنند، گورستان شهیدان را تخریب میکنند. نمیتواینم علیه همه اینها ساکت شویم. در تلویزیون درباره این موارد صحبت میشود؛ اما باید موضعی نشان دهیم نه فقط دربارهی آنها حرف بزنیم. باید خلق کورد نیز مانند مردم فرانسه واکنش نشان دهد. بهطور طبیعی گریلا در برابر حملات وحشیانه مقاومت میکند و مقاومتش نیز ادامه دارد. خلقمان باید بداند که ما در مرحلهای عادی نیستیم. نباید هیچ کس بیخیال باشد. ما در دوره تاریخی مهمی هستیم. پ.ک.ک و گریلا با روحیهی فدائی وظایف خود را انجام میدهند. اما جامعه نیز باید ناحقی را قبول نکند. باید حقوقدانان؛ روشنفکران و جامعه نیز وقتی خبر نادرستی درباره رهبر آپو میشنوند؛ واکنش درست نشان دهند. وقتی باخچهلی اینگونه صحبت میکند؛ همگان بهویژه وکلاء باید بگویند تو کی هستی که این حرفها را میزنی؟ اگر واکنش نشان داده نشود؛ این افراد ساکت نخواهند شد.
همه باید درباره وضعیت رهبر آپو نگرانی و اعتراض خود را نشان دهند. نه با خانواده و وکلایش اجازه ملاقات دارد و نه حق نامهنگاری دارد. ولی ما میدانیم که دولت اشغالگر ترک و مسئولین زندان امرالی مدتی برایش نامههای بینام و نشان فرستادهاند. در این نامهها به رهبر آپو گفته شده: "ما چنان سمی به تو میخورانیم که با آن بمیری و حشراتی هم که جسدت را بخورند با همان سم بمیرند!" همچنین به رهبر آپو گفته بودند: "تو بهتدریج و بهآرامی میمیری؛ بهطوری که آن را حس نخواهی کرد". ببینید رهبر آپو یک مسئولیت تاریخی برعهده دارد؛ اما هر روز با چنین شکنجههایی روبروست. حق قانونی رهبر آپو برای ارسال و دریافت نامه ممنوع شده؛ اما نامههای از آن دست آزاد است! این به چه معناست؟ با شرایط روانی وی بازی میکنند؛ با سلامت روانی وی بازی میکنند؛ با سلامت جسمانی وی بازی میکنند تا رهبر آپو را از حقیقت خودش بریده و مانع از ایفای نقش تاریخی وی شوند. ترکیه دولتی تا این حد درنده است. این فراتر از نسلکشی است. بهغیر از دولتهای جانی؛ هیچ دولت دیگری این کار را نمیکند. این باید مسئلهی روز کوردستان و ترکیه باشد. وقتی میگویند انزوایی در کار نیست؛ باید همگان واکنش نشان دهند. این مهم است.
اگر بهطور تمام و کمال مبارزات را ادامه میدادیم؛ دولت ترک در تنگنا قرار میگرفت و بر دستوپای رهبر آپو میافتاد! این یک نقد جدی بر ماست. اما اراده و هدفش را داریم و تلاشهایمان ادامه دارد. خلقمان باید بداند که در مرحلهای عادی نیستیم. همه چیز باید برمبنای جوهر این دوره باشد. اگر دولت ترکیه در این راستا ضعفی از ما ببیند؛ بیشتر به ما حمله میکند. علیه فشارهای تحمیلی بر رهبر آپو و سایر رفقای زندان امرالی باید اقدامات مهمی انجام دهیم و باید در روزهای آتی آنها را شروع کنیم. اینگونه که اکنون هست؛ نباید ادامه داد. باید موضع نشان دهیم. همه آنهایی که در ۴ بخش کوردستان هوادار آزادی و دموکراسیاند؛ باید آگاه باشند و بدانند که چهکاری از دستشان برمیاید. باید خود را سازماندهی کنند و همه باید بهصورت افتخارآمیز در مبارزات این مرحله شرکت کنند.
روز مرگ در ۱۴ جولای در مبارزهی آزادی کوردستان آغازی تاریخی و مهمی است. مقاومت امروزه در امرالی مقاومت زندانها را به بالاترین سطح رساند. مقاومت زندانها از زندان آمد گرفته تا امرالی در مبارزهی آزادی کوردستان چه نقشی ایفا نمودهاند؟
سالگرد مقاومت ۱۴ جولای نزدیک است. به این مناسبت در شخصیت رفیق خیری، رفیق کمال، رفیق عاکیف و رفیق علی چیک، یاد تمامی شهدای زندان آمد و شهدای انقلاب را گرامی میدارم و در مقابل یاد و عظمت آنان سر تعظیم فرود میآورم. تلاش میکنیم شایستهی شهدایمان باشیم.
در تاریخ ما، مقاومت ۱۴ جولای نقش بسزایی ایفا نمود. آنچه در پ.ک.ک، پ.ک.ک و خط رهبر آپو را زنده نگه میدارد، روحیهی مقاومت فرهاد، مظلوم و خیریهاست.
دولت ترکیه پس از کودتای ۱۲ سپتامبر، در نظر داشت جنبش ما پ.ک.ک را از بین ببرد. به خودی خود بسیار منظم بودند. بسیاری از رفقای پیشگام ما دستگیر شدند. بیشتر آنها در زندان آمد بودند. اگر خط رهبری در زندان آمد مبنا قرار گرفته نمیشد، مقاومت بیتاثیر میشد و پایان مییافت و تاثیر زیادی بر جنبش ما میگذاشت. دشمن با آگاهی کامل از این امر، در زندان آمد چنین وحشیگری را به وجود آورد. هدفشان از بین بردن جنبش ما در زندان آمد بود. اما رهبران و کادرهای جنبش ما مانند مظلوم، فرهاد، کمال و خیری چشم به آینده دوخته بودند. آنها از نقش و مسئولیت خود باخبر بودند، میدانستند چگونه به وظایف خود عمل کنند. بر همین اساس نیز عمل کردند. رهبر آپو گاهی میگفت: “اگر اکنون کمال پیر زنده بود، وضعیت ما فرق میکرد”. این بدان معناست که جایشان به راحتی پر نمیشود، بدون شک راه آنها دربر گرفته شد، هزاران قهرمان راه آنها را در زندانها و کوهها دنبال کردند و در زندانها مقاومت کردند و هنوز هم به مقاومت میپردازند، نقش و وظیفهی کمال و خیریها متفاوت بود.
رفیق مظلوم قبل از آنکه به شهادت برسد، نامهای را برای رهبر آپو و حزب ما فرستاده بود. زمانی که نمیدانستیم چه کنیم، پیشنهاد رفیق مظلوم از سوی حزب ما به عنوان یک راهنما قرار گرفت. رفیق مظلوم گفته بود: "پ.ک.ک باید ظرف یک سال و نیم تمام تدارکات خود را در منطقه به پایان برساند. باید خود را برای یک جنگ جدید آماده سازد. لازم است با گامی تازه خود را برای انقلاب شدت بخشد". این پیشنهادات به عنوان یک راهنما پذیرفته شد. چنین تصمیماتی در کنفرانس اول و دومین کنگرهی پ.ک.ک اتخاذ و اجرا شد. همچنین رفیق مظلوم گفته بود: "دشمن حملات خود را بر زندانها افزایش خواهد داد، تا آخر در برابر این حملات مقاومت خواهیم کرد. ما در چه در زندگی در اینجا و چه در دادگاهها نمایندهی حزبمان خواهیم بود. نه از نظر جسمی و نه معنوی ما شکست نخواهیم خورد”.
ما مدیون ۱۴ جولای هستیم
بدون شک در تاریخ کورد همیشه زندان وجود داشته است، اما حزب ما به عنوان پ.ک.ک برای اولین بار در زندان آمد شناخته شد. اگر روح ۱۴ جولای، روح نوروز و روح فرهادها در زندان آمد وجود نداشت، آن خط مقاومتی که پ.ک.ک در ۵۰ سال گذشته پیش برده است، وجود نداشت. مقاومت ۱۴ جولای چنین اهمیت تاریخی دارد. ما همیشه ادامه دهندهی راه آنها خواهیم بود، ما مدیون آنها هستیم. رفیق خیری گفته بود: “برروی قبرم بنویسید، مدیون خلقش است”. در واقع ما مدیون آنها هستیم. آن خط مقاومتی که توسط آنها ایجاد شد، در کوهها و زندانها و در هر عرصهای به نمایندگی از آنها نمایندگی میشود. در طول
۵۰ سال گذشته، دهها هزار رفیق از زندانها عبور کردهاند. اگر روح مقاومت در زندان آمد نبود، دهها هزار نفر نمیتوانستند از آن خط دهها سال دفاع کنند، نمیتوانستند از پ.ک.ک دفاع کنند. مقاومت ۱۴ جولای چنین نقشی دارد.
این مقاومت همچنان در شخصیت رهبر آپو ادامه دارد. برخی از دوستان ما ۳۰ سال است که در زندانها محبوس هستند. دشمن همچنان به آنها فشار میآورد. رفقا نیز مقاومت میکنند، میگویند: “ما ۳۰ سال دیگر نیز همچنان به مقاومت ادامه خواهیم داد”. مبنای این خط بر اساس مقاومت ۱۴ جولای گذاشته شد. ما نباید این را به زندانها محدود کنیم. مقاومت ۱۴ جولای به فرهنگ حزب ما تبدیل شده است. این خط در کوه، روستا، شهر و زندانها مبنا قرار گرفته شده است. خلق ما و پ.ک.ک به مقاومت و مبارزه خود در این راه ادامه خواهند داد.
دولت ترکیه در مدت گذشته برای فرار از بحران سیاسی و اقتصادی اقدامات دیپلماتیک انجام داده است. به ویژه در صدد است روابط خوبی با کشورهای عربی ایجاد کند. از سوی دیگر، یک دادگاه بلژیکی بار دیگر تاکید کرد که پ.ک.ک تهدیدی برای بلژیک محسوب نمیشود و گفته است: “لیست تروریستی اتحادیهی اروپا قانونی نیست، بلکه سیاسی است”. شما تحرکات دیپلماتیک دولت ترکیه و اطلاعیهی دادگاه بلژیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت ترکیه همه چیز خود را بر پایه ژینوساید و نابود کردن کورد بنا نهاده است. سیاست و دیپلماسی خود را بر این اساس پیش میبرد. همچنین با رهبر آپو هم نیز اینطور رفتار کرد. تا زمانی که از سیاست ژینوساید خلق کورد دست برندارد، بر این اساس به سیاست و دیپلوماسی خود ادامه خواهند داد. برای این منظور نیز دست به هر سازش و عقب نشینی میزنند. فقط برای اینکه در مقابل پ.ک.ک نتیجهای کسب کنند، دست به هر عملی میزنند. با تمامی دولتها بر اساس استفاده از آنها علیه پ.ک.ک، براساس اینکه بتوانند نسلکشی علیه کوردها را به اتمام برسانند یا نه، سیاست میکنند. از تمامی کارتهایی که در اختیار دارند استفاده میکنند. زیرا دولت ترکیه یکی از اعضای ناتو است. در یک موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک قرار دارند. آنها از کارتهای خود به طور غیر اخلاقی و نامحدود علیه اتحادیه اروپا و ناتو استفاده میکنند. به همین دلیل است که با وجود اینکه آنها در جنگ علیه ما از سلاح شیمیایی استفاده کردهاند، اما تاکنون هیچ کسی هیچ واکنشی نشان نداده است.
همه میدانند که پ.ک.ک یک سازمان انسانی است، نمایندگی حقیقت را عهدهدار است، نمایندگی عدالت، ارزش و آزادی زنان را بر عهده دارد. چه ارتباطی با تروریسم دارد؟ برعکس، مبارزه میکند تا جامعهی کوردی که با نسلکشی مواجه است، استراحت کرده و با هویت آزاد خود به زندگی بپردازد. از چه زمانی در تاریخ بشریت به این مبارزات تروریسم گفته میشود؟ اما همانطور که گفتم، دولت ترکیه از کارتهای خود استفاده میکند و جهان نیز سکوت خواهد کرد. با وجود تمامی اینها، برخی از دولتها و سازمانها بر روی حقیقت تاکید دارند. میتوانیم تصمیم بلژیک را به صورت زیر ارزیابی کنیم. در واقع پ.ک.ک در بلژیک بسیار شناخته شده است. دولت ترکیه میگوید که مقر پ.ک.ک در بروکسل قرار دارد، اما بروکسل میگوید که پ.ک.ک نه تهدیدی برای ما محسوب میشود و نه یک سازمان تروریستی است. پ.ک.ک به چه کسی ضرر رسانده است؟ پ.ک.ک اصلا چنین مشکل یا اهدافی ندارد. برعکس آن به پ.ک.ک، رهبری، خلق کورد، کوه، روستا و شهرهای کوردستان تحت ظلم و ستم هستند. پ.ک.ک با این ظلم مبارزه میکند.
از این نظر تصمیم بلژیک مهم است، باید روی آن پافشاری کند و از تصمیم خود عقب نشینی نکرده و تسلیم نشود. قبلا نیز چنین تصمیماتی گرفته شده بود. باید اتحادیه اروپا و شورای اروپا این تصمیم را معنا دار در نظر بگیرند، مطابق با آن عمل کنند و به تعهدات و مسئولیتهای قانونی خود عمل کنند. نباید زیر بار دروغ و فشارهای دولت ترکیه قرار بگیرند. باید از ارزشهای دموکراتیک صیانت کنند. هرگز نباید خلق ما این مبارزه را کاهش دهند. آن جنایاتی که دولت ترکیه از گذشته تا کنون علیه خلق ما و گریلا مرتکب شده است، باید برای همگان توضیح داده شود. اروپا نیز لازم است این واقعیت را ببیند. باید در برابر حملات نسلکشی دولت ترکیه که علیه خلق کورد صورت میگیرد، قوانینشان را اجرا کنند. باید در برابر دولت ترکیه موضع خود را اتخاذ کنند.
دولت ترکیه دیپلماسی خود را اینگونه پیش میبرد. مدتی روابط خود را با مصر قطع کرد. در حال حاضر کنسولگری و سفارتخانههای خود را باز کردهاند. با تمامی کشورهای عربی مشکل داشتند و اکنون دوباره سعی میکنند روابط خود را بهبود بخشند. اگر فردا با سوریه به توافق رسند، هیچکس نباید تعجب کند. تنها هدف آنها نابودی پ.ک.ک و خلق کورد است.
ما در صدمین سالگرد معاهده لوزان قرار داریم، چرا خلق کورد نتوانسته است از فرصتهایی که پس از جنگ جهانی اول، یعنی ۱۰۰ سال پیش به وجود آمده بود استفاده کنند؟ در حالی که که پس از ۱۰۰ سال جنگ جهانی سوم در حال وقوع است، چه فرصتهای برای خلق کورد وجود دارد؟ خلق کورد با چه تهدیداتی روبروست؟
خلق کورد در طول تاریخ دشمنان زیادی داشته است. دلیل آن نیز جغرافیای کوردستان است. جغرافیایی با منابع زیرزمینی و سطحی فراوانی دارد. نمیخواهند هیچ ارادهی دیگری در این جغرافیا غیر از اراده خودشان وجود داشته باشد. به دلیل این معاهدات، خلق کورد در وضعیت بدی قرار گرفتند. تمامی مبارزاتمان برای تغییر این است.
دوران لوزان نیز این چنین بود. پس از جنگ جهانی اول، خاورمیانه واقعا از نو طراحی شد. به ویژه فرانسه و انگلیس ۲۲ کشور عربی را ایجاد و ضمیمه خود کردند و آن دولتها را دشمن یکدیگر کردند. خلق کورد نیز پارچه پارچه شد. ابتدا آن را بە دو بخش تقسیم کرده و سپس به چهار بخش تقسیم کردند. حقه و فریب زیادی بخرج دادند. در آن زمان نیز خلق کورد متحد نبودند. خود را نمیشناخت. آزاد نبود، بدون سازماندهی بود، نتوانسته بود روحیهی اتحاد ملی ایجاد کند. در کل متحد نبودند. دشمن بر همین اساس ترفندها و بازی وفریبهای خود را پیش برد. با مذاهب کوردی مانند علوی، سنی و شیعه بازی کرد؛ با عشیرتهای هر چهار بخش کوردستان بازی کرد. برای اینکه به یکدیگر آسیب بزنند، در بین آنها نزاع ایجاد کرد. این سیاست تا به امروز نیز ادامه دارد. در برابر این نیز از طریق قیام هجرت و شیخ سعید مقاومت کردند.
معاهده سیور در واقع چیزهایی برای کورد در بر داشت. کوردها میتوانستند از طریق معاهدهی سیور نفس راحتی بکشند، اما ترکها این را نپذیرفتند. پس از جنگ جهانی اول متحد شدند. مصطفی کمال مرد زیرکی بود. واقع بین بود. وی به مانند امپراتوری عثمانی نمیپنداشت که سعی داشت در همه جا گسترش یابد، از این نیز باخبر بود که قدرت بزرگی در برابر اروپا ندارد. آنها میثاق ملی را مبنای قرار دادند، که برایشان مقبولتر و قانع کنندهتر بود. وقتی به لوزان رفتند گفتند ‘ترکیه یک کشور کورد و ترک است. ما با هم هستیم'. با استفاده از نام کورد نمایندگان خود را تعیین کردند. خلق کورد مقاومت میکند، اما قدرتش کافی نیست. نمیتوانند در سطح بینالمللی از هویت خود صیانت کنند و کوردستان به چهار بخش تقسیم میشود.
اگر خلق کورد بر اساس اتحاد ملی عمل کند، از حقوق خود استفاده کند یا از آن حفاظت کند، میتواند از فرصتهای پیش روی خود به خوبی استفاده کند. اما روابطش با دشمن در طول تاریخ تا کنون، در واقع به عنوان خدمت به دشمن همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، اگر چنین روابطی با دشمن برقرار نشود، اگر خلق کورد ارادهی خود را نشان دهد، میتواند دستاوردهای بسیاری حاصل شود. اما دشمن همچنان با عنوان همکاری کورد را بازی میدهد. جنگی که امروز علیه ما صورت میگیرد به اینشکل است. برای مثال دولت ترکیه از طریق باشور به ما حمله میکند. البته این وضعیت برای ما آزار دهنده است و ما را عصبانی میکند.خلق کورد باید این را احساس کرده و واکنش نشان دهند. البته ممکن است بین احزاب کوردی نزاع وجود داشته باشد، ممکن است یکدیگر را دوست نداشته باشند، ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید، اما هیچ چیز نمیتواند باعث شود که یک سازمان کوردی علیه یک سازمان کوردی دیگر با اشغالگران همکاری کرده و همسو با آنها حرکت کند.
آیا دولت ترکیه بدون پ.د.ک از باشور میتواند به ما حمله کند؟ مجروحان پ.ک.ک به اسارت گرفته میشوند و اجازه نمیدهند مورد مداوا قرار بگیرند. همانطور که در طول تاریخ روحیهی اتحاد ملی به وجود نیامده، این تجربه نیز مانع از شکل گیری روحیه ملی میشود. در روزهای آتی کنفرانسی علیه معاهده لوزان برگزار میشود. ک.ن.ک پیشگامی آن را بر عهده دارد. معتقدیم و امیدواریم که تمامی تشکلهاو سازمانهای کورد و شخصیتهای زیادی از هر چهار بخش کوردستان در این کنفرانس شرکت کنند. باز هم معتقدیم که در این کنفرانس ارادهای شکل بگیرد. درخواست ما از تمامی سازمانهای کوردی این است که کنگره ملی باید ایجاد شود و هیچکس در این رابطه نباید کناره گیری کند. همگان باید با جان و دل در این کنگره شرکت کنند. این کنگره باید به کنگرهای تبدیل گردد که به رویاها و آرزوهای کوردها پاسخ دهد. قبلا نیز چندین بار امتحان شده و به مرحله نهایی رسیده است، اما به دلیل پ.د.ک شکست خورده است. بعدها شنیدیم که برخی از نیروهای بینالمللی نمیخواهند این کنگره به موفقیت برسد و به همین دلیل بازی درآوردند. کنگره این بار باید برگزار شود. همه باید مسئولانه عمل کنند و در کنگره شرکت کنند.
۱۹ جولای سالگرد انقلاب روژآواست. انقلاب روژآوا با الگوی راه حل خود به امید بشریت تبدیل شده است. اما آن نیز در محاصره قرار دارد. تهدید و حملات دولت ترکیه علیه روژآوا همچنان ادامه دارد. اعلام شد که محاکمهی تبهکاران داعش طی روزهای آینده آغاز میشود. وضعیت کنونی انقلاب روژآوا و تحولات اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
انقلاب روژآوا جایگاه مهمی در تاریخ بشریت کسب کرد. شاید از نظر موقعیت و جغرافیا کوچک باشد، اما انقلاب روژآوا درای ارزش والایی است. گفته میشود هر انقلابی نتیجه تمامی انقلابهاست. انقلاب روژآوا تمامی انقلابهایی را که تاکنون صورت گرفتهاند را در آغوش گرفت و از آن پیشی گرفت. بنابراین این انقلاب بسیار حایز اهمیت بود. با پیشگامی خلق کورد، عرب و مسیحی به ویژه زنان با داعش و دولت ترکیه مبارزه کردند. اگر انقلاب روژآوا نبود، امروز ممکن بود تحولات و اتفاقات جدیدی در جغرافیای خاورمیانه رخ دهد. تا زمانی که داعش، النصره و تبهکاران مشابه وجود داشته باشند، چه کسی میداند که آیا آنها علیه کورد حملات و نسلکشی انجام خواهند داد و چه کسی میداند که دولت ترکیه به کجا خواهد رفت؟ انقلاب روژآوا از آن ممانعت کرد. به همین مناسبت بار دیگر به انقلاب روژآوا تبریک میگویم. دهها هزار شهید داده شد، یاد همه آنها را با احترام گرامی میداریم و حمله دولت ترکیه به روژآوا را محکوم میکنیم.
بیش از همه، دولت ترکیه از انقلاب روژآوا عصبانی است و این انقلاب را برنمیتابد. این نیز به مشکل کورد مربوط میشود. دولت ترکیه خواهان هیچ تغییری در خاورمیانه نیست، به ویژه این تغییرات مربوط به کوردها باشد. میگوید اگر کوردها در حال تغییر باشند، هر کجا که باشند، من حمله میکنم. متاسفانه جهان نیز این وضعیت را میپذیرد. به عنوان مثال، هر روز دهها نفر در عفرین مورد ربودن، اذیت، دزدی و تجاوز و هر چیز دیگری قرار میگیرند، اما جهان در مورد آن سکوت میکند. اگر هر کشور دیگری در خاورمیانه به جای دولت ترکیه این کارها را انجام میداد، اروپا و آمریکا موضع میگرفتند و آن را موظف به پاسخگویی میکردند. اما دولت ترکیه هرکاری میخواهد انجام میدهد چون یکی از اعضای ناتوست. این منبع قدرت اوست. دولت ترکیه نه تنها شغالگری میکند، بلکه آن قسمتها را ضمیمهی سرزمین خود میکند. برای مثال مناطقی را در شمال و شرق سوریه اشغال کرده و ضمیمهی سرزمین خود کرده است. تمام موسسات ترکیه در آنجا افتتاح شده است. هزاران خانوادهی تبهکاران را در سریکانی و گریسپی اسکان داده است. میخواهند به طور کل دموگرافیای کوردها را تغییر دهند.
هر روز در عفرین نسلکشی صورت میگیرد، اما عدهای با عنوان کورد و کوردستان در آنجا موسساتی افتتاح میکنند.
دولت ترکیه از هر ابزاری برای این کار استفاده میکند و جهان نیز در برابر آن سکوت کرده است. تنها نگرانی آنها این است، پناهندگان نباید به اروپا بروند. این معیار آنهاست. به خودی خود دولت ترکیه برای این کار از اروپا پول میگیرد. دولت ترکیه آشکارا میگوید که به سرزمینی به اسم کورد اجازه نمیدهد. دلیل تلاشهایش همین است. روزی نیست که به روژآوا حمله نکند. خلق عرب و مسیحی ما نیز در برابر این حملات در حال مقاومت عظیمی هستند. آنها نیز میدانند که برخی از کشورها چقدر منافق هستند، و منافع خود را بر هر چیزی مقدم میدانند. در غیر این صورت در عفرین مداخله میکردند وگرنه از دولت ترکیه حمایت نمیکردند.
به این خاطر جایگزینهای زیادی وجود ندارد. جایگزینها کدامها هستند؟ اول، اگر ممکن است، باید با دولت سوریه گفتگو کنند، یکدیگر را درک کرده و همدیگر را متقاعد کنند تا راه حلی بیابند. کوردها خواستار تشکیل دولت نیستند و نمیخواهند دولت فعلی را سرنگون کنند. میخواهد به حقوقش دست یابد و برای این کار نیز سیاست و دیپلماسی را در پیش گرفتهاند. اگر این اتفاق نیفتد، باید از هر نظر مقاومت کنند و خود را به خوبی سازماندهی کنند. به ویژه، باید جامعه را به خوبی سازماندهی کنند و از نظر نظامی در برابر حملات دولت ترکیه آماده شوند. پیروزیهای بزرگی در روژآوا کسب شده است. این واقعا مهم است. ۱۱ سال از اعلام تاسیس خودمدیریتی میگذرد. سیستمی که ۱۱ سال تاسیس شده و از آن حفاظت میشود. اگر سیاستهای درست اتخاذ شود، جامعه به خوبی سازماندهی شود و مبارزات دیپلماتیک به خوبی انجام شود از حملات جلوگیری خواهد شد. آنچه مهم است این است که روحیه اتحاد ملی در اولویت است.
برای مثال در عفرین هر روز مشکل و تجاوز و نسلکشی صورت میگیرد، اما از طرفی عدهای به عنوان کورد و کوردستان میآیند و موسسات و سازمانهایی را در آنجا افتتاح میکنند و به اشغالگری مشروعیت میبخشند. راه را برای اشغالگرا باز میکنند. خلق ما باید این چیزها را ببینند.
محاکمهی تبهکاران داعش تصمیم درستی است
چند روز پیش، اداره خودمدیریتی اعلام کرده بود که تبهکاران داعش را که در زندان قرار دارند را محاکمه خواهند کرد. در این باره بحث وجود دارد. آنهایی که از نسلکشی داعش برخورد کردند، آنهایی که تهدید داعش را از نزدیک دیدند و با آن زندگی کردند، آنهایی که تهدیدات داعش را دیدند با خوشحالی از این تصمیم استقبال کردند. تبهکاران داعش جلاد و جانی و خونخوار بودند. زنان، کودکان و سالخوردگان را سر بریدند. این تبهکاران وحشی قطعا باید محاکمه شوند. اما تا آنجایی که
پیگیری میکنیم، جامعه بینالمللی نسبت به این تصمیم سهل انگارانه برخورد میکند. به ویژه دولت ترکیه پس از اتخاذ این تصمیم بسیار عصبانی شده است. اگر تبهکاران داعش محاکمه شوند و حرفشان را بزنند، بسیاری از شرارتهای دولت ترکیه و کسانی که به داعش کمک کردند، آشکار خواهد شد. زیرا در نسلکشی، غارت و تجاوز جنسی دست داشتهاند و این نیز آشکار خواهد شد. البته دولت ترکیه این را نمیخواهد. شاید سایر دولتها نیز وضعیت مشابهی داشته باشند. در صورت پذیرش این دادگاهها، وضعیت شمال و شرق سوریه نیز به رسمیت شناخته میشود. برخی نیز سیاسیانه عمل میکنند و بنابراین در برابر این تصمیمات سهل انگارانه عمل میکنند. با این حال، دولت خودمدیریتی چنین تصمیمی اتخاذ کرده است. از دیدگاه من، این یک تصمیم ارزشمند است. کورد، عرب، مسیحی و کسانی که ظلم داعش را تجربه کردهاند چنین حقی دارند.
هزاران تبهکار داعش در زندانها زندانی هستند. تا کی باید اینگونه باشند؟ اگر نیروی دیگری از داعش در جای دیگری از جهان وجود داشت، نه در روژآوا، من معتقدم که بسیاری از نیروهای بینالمللی و دولت برای محاکمه آنها اقدام میکردند. اما اکنون همگی فقط تماشا میکنند. بگذارید در روژآوا باقی بمانند، از آنها محافظت کنند، هر کاری میخواهند انجام دهند، اما هیچ کس اجازه ندهد به کشورهایشان بازگردانده شوند و آنها را محاکمه کنند. این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت؟ این یک رویکرد سیاسی است. اداره خودمدیریتی حق دارد طبق قوانین خود آنان را محاکمه کند. همچنین قوانین بینالمللی نیز باید در نظر گرفته شود. قبلا نیز چنین اعلامیهای صادر شده بود. آنها خواستار مشارکت بسیاری از سازمانهای بینالمللی و حقوقدانان شده بودند.
چه چیزی میتواند منصفانهتر و دموکراتیکتر از این باشد؟ آنها آشکارا خواهان محاکمه اعضای داعش هستند. آنها باید محاکمه شوند. اگر محاکمه نگردند، وضعیت خطرناکی پیش خواهد آمد. دو سال پیش از زندان حسکه فرار کردند و صدها نفر را کشتند. دوباره بعد از آزادسازی کوبانی یک شب به روستاها حمله کردند و صدها نفر از افراد ما را کشتند. آنها چنین توانایی دارند. بنابراین باید محاکمه و مجازات شوند. نیروهایی که میگویند مخالف داعش هستند باید به وظایف و مسئولیتهای خود عمل کنند. داعش را باید به عنوان یک ذهنیت محاکمه کرد. بنابراین، دولت ترکیه از این محاکمهها میترسد و نمیخواهد تبهکاران محاکمه شوند. اما داعش باید مورد بازخواست قرار گیرد و هر کسی که به آنها کمک کرده است باید طبق قوانین بینالمللی بازخواست شوند.