دانشگاه یا زندان ـ نامه دوم محمدنظری از زندان

دانشگاه یا زندان ـ نامه دوم محمدنظری از زندان

محمد نظری شهروندی است که به اتهام حمایت از یک حزب کردی به حبس ابد محکوم شده و هم‌اکنون 20 سال است در زندان بسر می‌برد. نظری تاکنون 2 نامه را در زندان با انتقاد از سیاست‌های رژیم ایران نوشته است. نسخه‌ای از نامه دوم وی به مرکز خبرگزاری فرات رسیده که متن آن بصورت کامل در ذیل می‌آید:

 

دانشگاه یا زندان!

«ما زندان نداریم, دانشگاه داریم که در آن درس اخلاق و اسلام داده می‌شود» این جمله را کسی بیان کرد که رهبر ایران بود. جمله‌ای بس زیبا و فریب‌دهند که باعث بدبختی‌ خانواده‌های زیادی شد. من خود خانواده‌هایی را دیده‌ام که با تصور اینکه زندان جایی برای اصلاح‌کردن محکومین است, باعث به زندان افتادن کسان خود شده‌اند که با این کار نه تنها باعث نابودی فرزندان خود شده‌اند, بلکه باعث بدنامی خود نیز گردیده‌اند. زندانیانی بی‌گناه که بعد از مدتی به فساد یا اعتیاد دچار گردیدند. زندان‌های ایران به دانشگاه‌های تعلیم و تربیت تبدیل شده‌اند که به جای اخلاق و اسلام درس خلاف‌کاری را به دانشجویانش تدریس می‌دهد. اینجا زندان رجایی‌شهر است, زندانی امنیتی که حتی شنیدن نامش خلافکاران حرفه‌ای را به وحشت می‌اندازد. من خود در این زندان دیده‌ام که جوانان زیادی به زور و اجبار تجاوز شده‌اند. زندانی که نه تنها مسئولین, بلکه مأمورین نیز دلهایشان مالامال از عقده و کینه می‌باشد و هیچ کاری بجز بیچاره‌کردن زندانیان ندارند. مأمورینی که خود اقدام به واردکردن مواد به زندان می‌کنند و همیشه مسئولین قضایی این عمل را انکار می‌کنند. مدتی قبل یکی از مأمورین به نام آقای مرجانی که مأمور اندرزگاه 2 بود هنگام مواد آوردن گیر افتاد, ولی مسئولین تنها به انتقال ایشان به زندان دیگر اکتفا کردند.

اینجا زندان رجایی‌شهر, زندانی است که سالیانه دهها نفر به دلایل مختلف می‌میرند و هیچ مسئولی پاسخگوی این مسایل نیست. مدیر زندان آقای مردانی با شعار زندان بدون دخانیات, فروش سیگار را در بعضی از بندها ممنوع کرد, یکی از این بندها اندرزگاه 2(دارالقرآن) بود که به شدت با استعمال سیگار برخورد می‌شد. ولی بعد از مدتی عده‌ای سیگار را توسط بعضی از مأمورین وارد و به چندین برابر قیمت واقعی می‌فروختند, در این اندرزگاه افرادی هستند که بخاطر فقر مالی برای یک بسته سیگار اقدام به خودفروشی می‌کردند و مسئولین براحتی از کنار این مسایل می‌گذشتند. ما جوانان زیادی را در دفاع از خاک و ناموس از دست دادیم, اما امروزه عده زیادی از زندانیان تنها گناهشان دفاع از ناموس می‌باشد. عده‌ای از آنها اعدام شده و عده‌ای نیز در انتظار اعدام‌شدن هستند. این است شعار عدل علی . در زندان‌های ایران محکومین عقیدتی سیاسی نه به عنوان زندانی, بلکه به عنوان گروگان نگه‌داری می‌شوند و هرکجا که حکومت احساس خطر کند, عده‌ای از زندانیان سیاسی را اعدام می‌کند.

من محمد نظری هستم, محکومی که تنها نه به خاطر هواداری از حزب دموکرات کردستان ایران, بلکه به گفته مسئولین بخاطر اینکه من شیعه و آذری‌زبان هستم که از یک حزب سنی و کردزبان هواداری کرده‌ام, بعنوان خائن محکوم به ابد شده‌ام و مدت 20 سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان می‌باشم. حکومت ایران حکومتی است که اگر فردی غیرمسلمان دین اسلام را قبول کند, تبلیغات گسترده‌ای را انجام می‌دهد, اما هرگز نمی‌تواند این مسئله را قبول کند که شخصی شیعه مذهب وارد یک گروه غیرشیعه بشود حتی اگر آن گروه مسلمان سنی‌مذهب باشد.

محمد نظری ـ زندان رجایی‌شهر کوهردشت کرج»