در باشور پ‌دک، در باکور هوداپار-۲-

عضو کمیته اعتقادات پ‌ک‌ک؛ جهان ارن اظهار داشت: آک‌پ و م‌ه‌پ می‌خواهند نقشی که پ‌دک در باشور دارد را در باکور به هوداپار بسپارند. می‌خواهند نسل‌کشی کوردها را به‌دست کوردهای مذهبی ادامه دهند.

عضو کمیته اعتقادات حزب کارگران کوردستان- پ‌ک‌ک؛ جهان ارن درباره خطرات ائتلاف مابین حزب عدالت و توسعه- آک‌پ و حزب حرکت ملی- م‌ه‌پ، هوداپار و حزب دموکرات کوردستان- پ‌دک و نیز حملات فرهنگی علیه علویان با خبرگزاری فرات گفتگو کرد.

بخش دوم مصاحبه جهان ارن به شرح زیر است:

شما می‌گویید حزب‌الله سالیان دهه ۱۹۹۰ همان هوداپار کنونی است و علاوه بر باکور در باشور کوردستان نیز اقدامات گسترده‌ای را دنبال می‌کند. می‌خواهند با افراد و گروههای مذهب‌گرا نزدیک شوند. وظیفه هوداپار چیست؟

دولت ترکیه نمی‌خواهد خلق کورد صاحب هیچ موقعیت و جایگاه و حکومتی در خاورمیانه درحال تحول باشد. یکی از عوامل اصلی که موجب شد آک‌پ و م‌ه‌پ یکبار دیگر در انتخابات اخیر ترکیه به‌قدرت برسند، این است که حملات نابودگرانه‌ای که آک‌پ-م‌ه‌پ از سال ۲۰۱۵ آغاز کرده بود؛ پذیرفته شده‌اند. نابودگری در این سطح با ذهنیت و سیاست مذهب‌گرا و نژادپرست می‌تواند ادامه یابد. وقتی که حمله نابودسازی خلق کورد به‌دست آک‌پ-م‌ه‌پ و با سیاست و رویکرد مذهبی و نژادپرستانه؛ محکوم گردید، این بار دولت تصمیم گرفت تا نسل‌کشی کوردها را با کوردهای مذهب‌گرا دنبال کند. کاری که پ‌دک در باشور و جلوی دیدگان جهان انجام می‌دهد، حالا می‌خواهند آن را در باکور و توسط هوداپار انجام دهند. باید بدین شیوه حزب‌الله و اطرافیان خط آک‌پ و ائتلافش با پ‌دک را بفهمیم. ائتلاف پ‌دک و حزب‌الله با این هدف انجام شد.

این ائتلاف چه تاثیری بر باکور و ترکیه می‌گذارد؟ آیا مبارزه‌ای که علیه آن در جریان است؛ در حد نیاز است؟

مذهب‌گرایی القایی-تحمیلی دولت ترکیه بر خلق کورد، مذهب‌گرایی قاتلین کورد است. آنها زندانیان مذهبی میهن‌دوست کورد را به شیوه وحشیانه ترور کرده‌اند. آنان حزب‌الله‌اند که شبکه جنایت اداره جنگ ویژه ترکیه‌اند. واقعا نزد آنان هیچ دین و اعتقادی اهمیت ندارد. خلقمان این را به‌خوبی دریافته است. اما اینجا تاکتیک استعمارگرانه‌ی دین؛ به‌کارگیری احساسات کوردانه، تقسیم پول و خوراک و وسایل و مواد دیگر را به‌کار می‌گیرند. برای اینکه مذهب‌گرایی حزب‌الله خودش را مانند کوردگرایی و کورددوستی نشان دهد؛ پ‌دک را با وی همراه می‌کنند. باید عالمان اسلامی دموکرات، هنرمندان، روزنامه‌نگاران، روشنفکران کوردستانی و ترکیه‌ای این حقیقت را دانسته و آن را افشاگری کنند.

ائتلافی که برای حمله و نسل‌کشی کوردها به‌وجود آمده؛ خسارات زیادی به مردمان ترکیه نیز وارد کرده است. ذهنیتی که حزب‌الله به‌کار می‌گیرد، موجب بحران اقتصادی و ناعدالتی  اجتماعی و بیکاری و فساد اداری و سقوط و ویرانگری در ترکیه شده است. یعنی ائتلاف مذکور خسارات زیادی برای کل جوامع ساکن در ترکیه در بر دارد.

خیلی از این بحث نمی‌شود که حملات از این دست در کوردستان هم دنبال می‌شود اما...

درست است اما این به معنی این نیست که در کوردستان در بعضی جوانب چنان چیزی روی نمی‌دهد. ظاهرا نمی‌خواهند در کوردستان میزان این خرابه‌کاریها زیاد علنی شود. زیرا این ائتلاف می‌گوید که در کوردستان هرچه مفاسد اداری بیشتری درکار باشد؛ بهتر است. زیرا حاکمان ترک حداقل برای ۲۰۰ سال خلق کورد را از راه مذهب‌گرایی به‌خود وابسته کرده و آنان را فریفته و از رشد و توسعه اجتماعی محروم کرده‌اند. کسی که بیشتر در میان کوردها خرابکاری کند و آنان را از وجدان و عقل دور سازد؛ مانند آن است که خدمت بزرگتری به مالک ترکش کرده باشد! آنان برای این اعمالشان پول و امتیاز می‌گیرند. دولت ترکیه گروههای مذهبی که خود را کورد می‌نامند و گروههای کونترا گریلا را به‌کار می‌گیرد.

در برابر حملات متکی بر به‌کارگیری مذهب، پیش از همه وظیفه عالمان دینی و ملایان دارای درک دموکراتیک از اسلام است که افشاگری کنند. شما درباره این وظیفه میهن‌دوستانه چه می‌گویید؟

قطعا که باید عالمان دینی حساس باشند. خلقمان نیز باید در این زمینه آگاهانه برخورد کند. باید در مساجد، خیابان، محله و مؤسساتشان؛ حملات متکی بر مذهب‌گرایی را به‌چالش بکشانند. اعمال حزب‌الله در اذهان جامعه مانده است. باید این را به‌یاد داشته باشیم؛ کسانی که جوانان و کودکان را از اصالت خود دور می‌کنند آنهایند. باید خوب این را بدانیم کسانی که در کوردستان مواد مخدر می‌فروشند، به کودکان دزدی و تن‌فروشی یاد می‌دهند؛ پلیس و گروههای تبهکار وابسته به استخبارات ترکیه-میت هستند. دولت با این حملات در میان جامعه مشکلات اخلاقی درست می‌کند و سپس افراد ریاکار مذهبی‌اش را فرستاده و برای اخلاق و وجدان تبلیغ می‌کنند! برای ایجاد دشمنی در میان جامعه و پ‌ک‌ک تلاش می‌کنند. در برابر این تاکتیک خصمانه باید انسانها را آگاه و سازماندهی کرد. باید عالمان اسلامی وطن‌دوست همه جزئیات نحوه به‌کارگیری دین علیه خلقمان را تشریح و روشن کنند. باید این را به‌عنوان کمترین وظیفه وطن‌دوستی خود قلمداد کنند.

باید اماکن خداپرستی همزمان به‌عنوان حامیان اجتماعی در راستای سازماندهی و گسترش مبارزات به‌کار گرفته شوند. اگر حمایت اجتماعی و سازمانی افزایش یابد؛ می‌توان به‌آسانی حملات از این دست را خنثی نمود. دولت آک‌پ-م‌ه‌پ بسیار ضایع شده است و از حالا حرف خاصی برای گفتن در مقابل خلق کورد، خلق ترکیه و خلقهای مسلمان ندارد.

حزب‌الکونترا هیچ چیزی برای ارائه به خلق کورد ندارد. باید این ابزار و مهره دولتی را دقیقا به نسل جدید بشناسانیم. در این زمینه وظیفه خطیری بر عهده جنبش جوانان هست. ممکن است جوانان این دوره ندانند که حزب‌الکونترا چه کارها کرده است؛ لذا باید جوانان را از آن مطلع سازیم.

تبلیغات مذهب‌گرایانه و نژادپرستانه و اجرای آنها؛ خلق کورد و علویان را هدف قرار می‌دهد. نتایج خطرناکی به‌دنبال خواهد داشت. می‌بینیم که حکومت جنگ ویژه؛ علاوه بر کوردها، علویان را نیز هدف قرار می‌دهد. درباره حملات به علویان چه می‌توان گفت؟

آک‌پ-م‌ه‌پ علاوه بر کوردها می‌خواهند علویان را نیز از علوی‌بودن درو سازند. می‌خواهند علویان و علویت را ازبین ببرند. به‌ویژه آک‌پ می‌خواهد علویان را در میان اسلام حکمران ذوب کرده و چنان نشان دهد که بسیار مسلمانند! به همین دلیل وقتی اردوغان به جامخانه‌ها می‌رود؛ آنجاها را به‌عنوان مراکز اسلامی معرفی می‌کند و شکل طریقت را به آنان می‌بخشد. اردوغان و همراهانش می‌خواهند اذهان مسلمانانی که هنوز حقایق را نمی‌دانند، فریب دهند. درباره علویان یک دید منفی ایجاد می‌کنند و آنان را زیر فشار نگه می‌دارند.

آک‌پ و اردوغان با مذهب‌گرایی می‌خواهند کوردها را فریفته و همزمان علویان را نیز تحقیر کنند. می‌خواهد این را بگوید "بخشهایی که قبلا شیخ الاسلام می‌گفت اگر ۷ نفرشان را بکشید؛ وارد بهشت می‌شوید، من آنان را مسلمان می‌کنم." این جلب توجه و خلق این ذهنیت، یک پیام به رای‌دهندگانش می‌دهد. این اقشار با این اعمال تحریک می‌شوند و تحت فرمان آک‌‌پ و اردوغان حرکت می‌کنند.

این گفتمان که دولت، علویان به زعم خود را ایجاد می‌کند اخیراً بسیار بیشتر مطرح شده است. قبلاً وقتی گفته می‌شد علویان دولت، «فریب» علویان توسط حزب خلق جمهوریت‌خواه تحت عنوان سکولاریسم به ذهن خطور می‌کرد. اما اکنون در تلاش هستند تا آن را به یک حزب فاشیست ناسیونالیستی تبدیل کند که از دین استثمار می‌کند. چگونه علویان به این وضعیت رسیدند؟

سیاست حزب خلق جمهوریت‌خواه باعث ضعیف شدن علویان شده است. سیاست ضد دموکراتیک حزب خلق جمهوریت‌خواه و دشمنی آن با کوردها، هم خود و هم علویان را به مرز نابودی کشاند. سیاست حزب خلق جمهوریت‌خواه در نفی علویان، علویان را در برابر انواع حملات آسیب‌پذیر کرده است. در گذشته علویان فکر می‌کردند که سیاست‌های حزب خلق جمهوریت‌خواه در خدمت عقاید آنهاست. حملات داعش آگاهی مهمی در میان علویان ایجاد کرد. علویان بهتر می‌دیدند که چه کسی و کدام ایدئولوژی و سیاست از آنها محافظت می‌کند. با انتصاب کلیچداراوغلو به عنوان رئیس  حزب خلق جمهوریت‌خواه، می‌خواستند فضایی ایجاد کنند که گویی سیاست انکار و تخریب گذشته تغییر خواهد کرد. دولت از طریق کلیچداراوغلو تلاش کرد هم به کوردها و هم به علویان پیام بدهد. با این حال، این واقعیت که سیاستی که برای تبدیل کوردها به ترک و اسلامی کردن علویان کار می‌کرد در حزب خلق جمهوریت‌خواه قوی بود، به کلیچداراوغلو (هر قصدی که داشت) اجازه داده نشد پیام‌هایی ارسال کند که حزب خلق جمهوریت‌خواه برای علویان و کوردها جذاب نمایان گردد.

در انتخابات گذشته، دولت این را دید و حزب عدالت و توسعه و حزب خلق ملیت‌گرا را به قدرت بازگرداند. چرا؟ با حزب خلق جمهوریت‌خواه نمی‌تواند نسل‌کشی علویان را انجام دهد، نمی‌تواند علویان را فریب دهد. کلیچداراوغلو در واقع فردی مستخدم‌شده است، یک کورد استخدام شده در راستای منافع دولت است. بنابراین نمی‌تواند روی کوردها تاثیر زیادی بگذارد. آخرین رویه در حاج بَکتاش بار دیگر نشان داد که جمهوری ترکیه در یک حمله بزرگ برای کشاندن علویان به خط خود و ایجاد علویان خود است. در این مرحله، مؤثرترین راه برای خنثی کردن حملات علیه علویان، مبنا قرار دادن تبار علوی است.

از گذشته یک بخش طرفدار دولت در میان علویان وجود داشته است. با این حال، منظور از تعریف علوی دولت چیست؟

منظور ما این است: در سال ۱۵۰۰، عثمانی‌ها با سلطان بالیم، علیه علویان حمله‌ای همسان‌سازی کردند. در این حمله از نام  پیر حاج بکتاش ولی استفاده شده است. او با استفاده از نام پیر نه تنها بکتاشیسم را آن طور که می‌خواهد شکل داده و جهت می‌دهد، بلکه مرز علوییت و بکتاشیسم را از بین می‌برد. به عنوان مثال سعی در به فراموشی سپردن بابا اسحاق‌ها و بابا الیاس‌ها دارند که نقش بسیار مهمی در هویت‌یابی علویت ترکمن داشتند.

سلطان‌گرایی بالیم امپراتوری عثمانی به خط اتحاد و ترقی‌گرای بها سعید در دولت جمهوری‌خواه تبدیل گردانده می‌شود. هدف اصلی این حمله «علویت اعتقاد اصیل ترکی است. علوییت مسلمان‌بودن اصیل آناتولی است. علوی دولتی همان است که در ابتدا بر اساس این اصل شکل گرفته است. علوی دولتی کسی است که علویت را در خدمت دولت قرار می‌دهد. کسی است که ارزش‌های اصلی علوییت را نمایندگی نمی‌کند. کسی است که از ایمان و فرهنگ علوی خود برای خودنمایی استفاده می‌کند. کسی است که فرهنگ مدرنیته سرمایه‌داری را با علوییت اشتباه می‌گیرد. باز هم اوست که با گفتن اینکه سیاست کار ما نیست، علویان را از مبارزه برای دموکراسی دور می‌کند، علویان را از هم جدا می‌کند، علویان را از کوردها و طبقات کارگر دور می‌کند. رویکردش به زنان بر اساس فلسفه و روحیه ٬جان٬ نیست. خلاصه اوست که ارزشهای اساسی شناخته شده در اعتقاد و فرهنگ علوی را فراموش می‌کند و خود را علوی جلوه می‌دهد تا مطالبات مادی را که دولت به طرق و روش‌های مختلف به او عرضه می‌کند، به چنگ آورد.

هر چند به دلیل فشار و دلایل دیگر آن را چندپارگی مشخصی در میان علویان تعریف نکنیم، اما به نوعی حالتی که در موضع و موقعیت جدایی قرار گرفته وجود دارد. این نیز بیشتر در میان کسانی مشاهده می‌شود که می‌گویند از طرف علویان عمل می‌کنند. از آسیب و خطری که این موضع گیری‌ها و نظایر آن برای مبارزات علویان و علویان ایجاد می‌کند، چه می‌توان گفت؟

برخی از علویان هنوز نظر روشنی در مورد دولت ندارند. به نظر می‌رسد آنها در حین صحبت و تصمیم‌گیری می‌گویند: «دولت خوب است، دولت حزب عدالت و توسعه-حزب خلق ملیت‌گرا بد است». این بخش فکر می‌کند که «از این به بعد هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، بهتر است بتوانیم با حزب عدالت و توسعه-حزب خلق ملیت‌گرا به خوبی کنار بیاییم». باید به خوبی دانست که چیزی وجود ندارد که یک طرف دولت چپ، سوسیال دموکرات، سکولار و طرف دیگر مذهبی باشد. وقتی صحبت از علویان و کوردها می‌شود، همه تشکیلات سیاسی جمهوری ترکیه یکی و یکپاره می‌شوند. همه ساختارهای سیاسی نماینده دولت وظیفه اصلی خود می‌دانند که با کنش ترک‌سازی و اسلامی‌سازی علویت به طور کامل عمل کنند و به این امر پایان دهند. کسانی که در این آشفتگی افکار هستند، علویان را در موضع گیری بلاتکلیف می‌کنند و با طرح افکار مختلف حتی در ساده‌ترین اقدام، آنها را از هم جدا می‌کنند. متفاوت فکر کردن یک چیز است، اما اینکه در مورد یک موضوع کاملاً مشخص و واضح بگوییم من به دلایل مختلف متفاوت فکر می‌کنم یک چیز دیگری است. در میان علویان، کسانی که این دومی را تجربه می‌کنند کم نیستند.

دومین مسئله‌ای که به علویان آسیب می‌رساند، در نحوه برخورد علویان با رابطه‌ای است که با ارزش‌های اسلامی که نزدیک به خود می‌بیند برقرار نموده است. علویت از طریق امام حسین، حضرت فاطمه و حضرت علی ارزش‌های انقلابی، مردمی، برابری‌خواهانه و عدالت‌خواهانه اسلام را نزدیک به خود می‌بیند و این ارزش‌ها را با تفسیر بنابر فلسفه خود پذیرفته است. اغراق و یا نادیده گرفتن این قرابت فرهنگی با برخورد نادرست و اغراق آمیز می‌تواند به اختلاف نظر علویان منجر شود. اتحاد حزب عدالت و توسعه-حزب خلق ملیت‌گرا-حزب الله از این ضعف برای سردرگمی استفاده می‌کند. این امر باعث بروز مشکلاتی در شناسایی هویت باورداشتی علویان می‌شود. علویان نیز باید بر این امر غلبه کنند. بله، علویان تحت تأثیر اسلام قرار گرفته‌اند، اما این متاثرشدن منحصر به آنها صورت گرفته است. وگرنه آنطور که علی اَرباش یا اردوغان می‌گویند نیست. در این مرحله علویان نباید دچار عقده و ضعفی شوند. زیرا جبهه ضد کورد و علوی در تلاش است تا علویان و مردم مسلمان را در مقابل یکدیگر قرار دهد. علویان باید نسبت به این موضوع حساس باشند. دولت در حالی که می‌خواهد همه علویان را از هم بپاشد و با ایجاد نوعی علوی به زعم خود به علوییت پایان دهد، با استفاده از این ضعف‌ها علویان را رسوا می‌کند و می‌کوشد برای این حمله مشروعیتی در جامعه ایجاد کند.

بخش مهمی از مبارزه علیه حملات علیه علویان وجود دارد. نهادهای علوی وجود دارد. به عبارت دیگر در میان علویان ساختار سازمان‌یافته خاصی وجود دارد. با این حال مبارزه علویان مدام مورد انتقاد قرار می‌گیرد. انتقاد می‌شود که این مبارزه مؤثر نیست و با وحدت عمل نمی‌کند. با کدام راه و روش می‌توان مبارزه کرد تا حملات نسل‌کشی فرهنگی علیه علویان بی‌نتیجه و ناموفق واقع ‌شود؟

بحثی بود که نهادهای علوی چندی پیش در میان خودشان شروع کردند. علویان به ویژه در جلسات و کنفرانس‌هایی که در سال ۲۰۲۲ برگزار کردند، تصمیمات بسیار مهمی گرفتند. آن بحث‌ها و تصمیمات می‌تواند در مبارزه با حملات مثمر ثمر باشد. به همین دلیل من فکر می‌کنم اولاً تشکل‌های علوی باید کاری را که لازم است انجام دهند. در اینجا می‌خواهم یک بار دیگر به یک نکته مهم اشاره کنم. هدف اصلی حمله نسل‌کشی فرهنگی علیه علویان این است که همه علویان را ترک کنند و علویت را به آنچه اسلام آناتولی می‌نامند تبدیل کنند. بنابراین قبل از هر چیز لازم است که علویان کورد در برابر حمله‌ای که همه علویان را به ترک تبدیل می‌کند، از هویت خود صیانت بعمل آورند. به عبارت دیگر، صیانت از هویت اتنیکی و باورداشتی علویان کورد باید یکی از اولین اقداماتی باشد که باید در برابر حمله نسل‌کشی فرهنگی انجام شود.

اگر کسی نمی‌خواهد علوی حزب عدالت و توسعه-حزب خلق ملیت‌گرا-حزب‌الله باشد، علویان کورد باید از هویت خود محافظت کنند. اگر علویان کورد از هر دو هویت اتنیکی و باورداشتی خود صیانت بعمل آورند، تقریباً همه این حملات نقش بر آب خواهد شد. علویان کورد باید عقاید، عبادات و مناسک خود را به زبان کوردی انجام دهند. بنابراین، این تز که همه علویان که هدف اصلی حمله هستند، ترک هستند و علوییت اسلام آناتولی است، بیهوده خواهد بود. اگر این مبنا قرار گیرد، علویان می‌توانند خیلی راحت نفس بکشند. به عبارت دیگر کافی است علویان کورد به زبان کوردی صحبت کنند و جم‌های (مناسکی که در جمع‌خانه-عبادتگاه علویان انجام می‌دهند) خود را به زبان کوردی  و عبادت و سخنان خود را به زبان کوردی ایراد کنند. به طور خلاصه، سنگر شکست‌ناپذیر در برابر حمله سنتز ترکی-اسلامی، چاره‌ای که زخم‌ها را التیام می‌بخشد، صیانت از حیث خودویژه علوی کوردی، ژیار‌ها و اُجاق‌هایش (کانون‌هایش) در میهن‌اش، به‌ویژه صیانت از ارزش‌های باورداشتی و زبانی از سوی زنان است. استفاده صحیح علویان از مفاهیم اعتقادی‌شان، پاسخی مهم و مؤثر در برابر حملات خواهد بود.

من معتقدم که علویان ترکمن ابتدا باید بین بالیم سلطان، حاج بکتاش بها سعید با پیر حاجه بکتاش ولی مَنتَش‌ها، بابا الیاس‌ها و بابا اسحاق‌ها تمایز قائل شوند. آنها باید در حضور پیر حاجه بکتاش ولی، که در جمع‌خانه مادر کادینجیک خدمت می‌کند، مراسم جم برگزار کنند، نه در مقابل بنرها و پوسترهای وزارت دیانت و فرهنگ حزب عدالت و حزب خلق ملیت‌گرا. باید هویت تاریخی، ارزش‌های باورداشتی و فرهنگی افراد دیگر را نیز در نظر بگیرند و در آنچه خودشان به علوییت افزوده‌اند تجدید نظر کرده و آنگونه موضع‌گیری کنند. علویان باید بتوانند به جای گوش کردن به آنچه برخی از افراد وابسته به دولت می‌گویند، از جانب خود صحبت کنند. به عنوان مثال، آنها می‌توانند در برابر اقدامات و فعالیت‌های مرتبط با دولت موضع بگیرند یا تصمیمات جدیدی بگیرند. داشتن اقدامات و فعالیت‌های جایگزین در برابر آنچه دولت انجام داده است نیز یک مبارزه دفاعی مهم خواهد بود.