در باشور پدک، در باکور هوداپار-١-
عضو کمیته اعتقادات پکک؛ جهان ارن اظهار داشت: آکپ و مهپ میخواهند نقشی که پدک در باشور دارد را در باکور به هوداپار بسپارند. میخواهند نسلکشی کوردها را بهدست کوردهای مذهبی ادامه دهند.
عضو کمیته اعتقادات پکک؛ جهان ارن اظهار داشت: آکپ و مهپ میخواهند نقشی که پدک در باشور دارد را در باکور به هوداپار بسپارند. میخواهند نسلکشی کوردها را بهدست کوردهای مذهبی ادامه دهند.
عضو کمیته اعتقادات حزب کارگران کوردستان- پکک؛ جهان ارن درباره خطرات ائتلاف مابین حزب عدالت و توسعه- آکپ و حزب حرکت ملی- مهپ، هوداپار و حزب دموکرات کوردستان- پدک و نیز حملات فرهنگی علیه علویان با خبرگزاری فرات گفتگو کرد.
ارزیابیهای جهان ارن؛ عضو کمیته اعتقادات پکک از این قرار است:
در انتخابات اخیر ترکیه ائتلافات جدیدی تشکیل شد. ائتلاف آکپ-مهپ همه جمعیتهای مذهبی و نژادپرست را جمع کرد و وارد کارزار انتخاباتی شد. این سیاست از روی هؤیت و اعتقادات چه خطراتی دارد؟ وقتی آکپ-مهپ-حزبالله و گروههای مذهبی و نژادپرست ترک و کورد به حکومت میرسند، چگونه عملکرد چند ماه اخیرشان را میتوان ارزیابی کرد؟
برای پاسخ به این پرسش باید ببینیم که چرا و چگونه این ائتلاف تشکیل شد. در آخرین انتخابات دولت ترکیه طبق نیازهایش یک اصلاحات داخلی انجام داد. ناچار شد همه بذرهای دولت سابق را از محلهای مخفی خارج کند. در کوردستان کونتر گریلا (ضد گریلا)ی حزبالله را دارد. هاکان فیدان توسط سازمان جنگ ویژه، بهعنوان یک سرلشکر کورد آموزش داده شده است. سایر بذرها و واحدهای بههم پیوسته، با هم به قدرت رسیدند.
آنها چه کسانیاند؟ به کدام مبنای تاریخی تکیه دارند؟ خط سیاسیشان از کجا میآید؟ چه نیازی به ائتلافی از این دست دارند؟
این جمعیت ادامهدهنده همان تشکیلاتی است که با نام اتحاد و ترقی و تشکیلات مخصوصه کار میکرد. قطعا اینها تنها نیستند. در ترکیه بحران دولت و حاکمیت درکار است. زیرا هیچ بحث و سیاست خاصی نداشتند که بتواند مشکلات را مرتفع نماید و بهصورت گسترده برخورد کند. به زبان اسلامی؛ کمی سلفیتر بودند و به ریشه خود بازگشتند. چون که بحران عمیق بود، همه دم و دنبالهها و تیمهای دولت سابق ناچار شدند متحد شده و یک حکومت خالص از باند جنگ ویژه تشکیل دهند. همچنین انسان میتواند بگوید آنان پسماندهی همه انواع مذهبیون و نژادپرستان بروکراتیک دوران عثمانیاند که در جنگ جهانی اول شکست خوردند و جایی برایشان نمانده بود.
اینها واحدهای تاریک و مبهم ناتو هستند که پس از دهه ۱۹۵۰ تحت نام دسته تشکیل بسیج عمومی در ترکیه علیه جنبش چپ و سوسیالیستی و میهندوستی و دموکراتیک، ساخته و پرداخته شده بودند. در این مخلوط، سرلشکران کورد و سایرین هستند که از سالیان دهه ۱۹۷۰، زمانی که جنبش آپویی در کوردستان و ترکیه شروع به مبارزه کرد؛ بهطرز ویژهای برای اتمام پروسه نابودسازی در کوردستان و ترکیه؛ از حمایت سیستم جهانی بهرهمند شدند و به این باور رسیدند که برای ترکشدن کوردها و ترکیهشدن کوردستان؛ باید کوردها را ازبین ببرند. نیز میدانیم همگی آنها با ایدئولوژی سنتز ترکی- اسلامی در جریان کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ در ارکان دولت جای گرفته و خود را تقویت کردند.
پس از کودتای فتحالله گولن در ۱۵ جولای ۲۰۱۵ که به "نعمت الهی" نام برده شد، تحت نام آکپ و مهپ ؛ نه تنها به ضدیت با چپ و سوسیالیست و کورد و علویان پرداخته شد، بلکه ضدیت با کمالیستهای اصولگرا نیز به آن اضافه شد که علنا با شعار و اظهارات اتحادگرایانه فعالیت میکردند. در انتخابات اخیر پیروز نشدند. بهتر است بگوییم آنان خط کمالیستی را درهم شکستند. انتخابات در ترکیه رقابت مابین احزاب نبود بلکه مابین سه خط سیاسی بود. خط انقلابی و دموکراتیک و میهندوست خود را بهعنوان خط سوم حفظ کرد. اما خط بهنام حزب جمهوریخواه خلق-جهپ شکست خورد. در ترکیه اینگونه دیده شد که دو خط سیاسی اصلی وجود دارند، آن هم فاشیسم مذهبی و خط میهندوست چپ و دموکراتیک است. چون که دولت توسط خط مذهبی و نژادپرست اداره میشد؛ حکومتشان همواره در خطر بود. دولت برای حکومت کار میکند، حکومت برای دولت کار میکند. آنها هروقت بخواهند میتوانند مانند دولت برخورد کنند، نیز هنگامی که از منافعشان بحث میشود، مانند حکومت برخورد میکنند. لذا این سیاست بهآسانی از رنگی به رنگ دیگر درمیآید.
ائتلاف آکپ-مهپ تلاش میکند تا این بحران عمیق اقتصادی را مدیریت کند که بهدلیل حاکمیت نژادپرستی و مذهبگرایی بهوجود آورده است. آنان چه در داخل و چه در خارج با بهکارگیری گفتمان مذهب و نژادپرستانه درصدد چه چیزی هستند؟
گفتمان نژادپرستانه و مذهبگرایانه ارتباط زیادی با خارج از ترکیه ندارند. مثلا نه اعراب و نه هیچ کس دیگری در اروپا به مباحثی که ترکها مطرح میکنند، اهمیتی نمیدهند. ما در داخل از این چیزها حرف میزنیم. در این هنگام لازم است این سوال به ذهن انسان خطور کند که چرا حکومت و اپوزیسیون داخل سیستم، مذهب را بهکار میگیرند و در موضوع نژادپرستی دچار اختلاف شدهاند؟ بر این اساس تبلیغات خود را طراحی میکنند. مسلما برای اتمام پروژه نسلکشی خلق کورد است. دولت تنها با یورش نظامیان و نیروهای امنیتیاش به کوردها؛ به نتیجه نمیرسد. دولت ترکیه معتقد است که اگر کوردها در سطح جمعی و فردی تحت ستم باشند، دستگیر شوند، شکنجه گردند، ترسانده شوند، نتوانند با زبان خود صحبت کنند و نتوانند با زبان خود یک آواز بخوانند؛ به نتیجه دلخواه خود میرسد. لذا طبق اظهارت خودشان باید خلق ترک از راه بهکارگیری مذهب فریب داده شود و از راه نژادپرستی به دشمن خلق کورد تبدیل شوند. همزمان آکپ و مهپ متحد ستمگر ارزشهای دینی و ملی هستند.
زمانی که "اتحاد و ترقیها" در آغاز قرن بیستم ارامنه و آشوری-سریانیها و خلقهای بالکان و عربها را قتلعام میکردند؛ توجیهشان این بود که دولت عثمانی را از سقوط حفظ کنند و یکبار دیگر مناطق از دسترفته را بهچنگ آورند. در نتیجه یک لکه سیاه بر پیشانی جبهه ترکی ایجاد نمودند که همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند. از طرف دیگر اتحادگرایان قرن ۲۱ معتقدند که با نابودسازی کوردها، جمهوری ترکیه را از نابودی حفظ خواهند کرد و آرزوی نیوعثمانیان را محقق مینمایند. آکپ-مهپ در واقع به گفتمان مذهبگرایی و نژادپرستی پناه میبرند که یک مدل رایج اتحادگرایان است و زمانی که عملا این کار را میکنند، در واقع هدفشان کسب حمایت داخلی برای نابودسازی کوردهاست. این قاتلین که به تعداد افرادی که کشتهاند؛ افتخار میکنند، با مذهب جامعه را فریفته و با نژادپرستی آنان را تحریک و هدایت میکنند. علیرغم همه تلاش و تکاپویشان؛ تعداد کسانی که با این شیوه فریب میخورند؛ نصف جامعه هم نیست. این بخش دائما در حال کاهش است. برای جمهوری ترکیه اتمام نابودسازی خلق کورد، مسئله بودن و نبودن است. برای اینکه نابودسازی به نتیجه برسد، باید خلق کورد منزوی و تحت محاصره باشد. ضمن حملهی انزوا به رهبر آپو در زندان امرالی، استراتژی انزوا و محاصرهکردن به اوج خودش میرسد.
نسلکش کردن کوردها فقط نسلکشی فیزیکی نیست، بلکه نسلکشی فرهنگی است. در نسلکشی فرهنگی ویران کردن ارزشهای اعتقادی وجود دارد. شما گفتید که حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی در صدد این هستند تا نسلکشی کوردها را به اتمام برسانند. پس چگونه جمهوری ترکیه این بار اعتقادات را به ویژه اسلام را علیه کوردها به کار میگیرد؟
زمانی که امپراتوری عثمانی، خلافت را از اعراب تصاحب کرد، برای اولین بار در اسلام قدرت سیاسی به دست حاکمان ترک افتاد. در زمان عبدالحمید دوم نژادپرستی به این فرمانروایی سیاسی افزوده شد. بنابراین، کوردها هم تحت تأثیر گفتمان اسلامی و هم تحت تأثیر گفتمان مذهبی نژادپرستانه آسمیله شدند. این تاثیر منجر به این شد که وقتی برخی ارزشهای اتنیکی کورد وارد اسلام شد، آن را گناه نامیدند. این بخش برای فریب کوردهای مسلمان از پرنسیب "داشتن اعتقاد یعنی انسان بودن، انسان خوب انسانی باورمند است" استفاده کرد تا کوردهای مسلمان را فریب دهد و سعی کرد آنها را به مقامات ترکیه مرتبط کند. این نیز دلیلی بود که در آغاز قرن بیستم، در فرآیند هویت ملی و حق تعیین سرنوشت خود، کوردها بدون سیاست و مبارزه باقی ماندند و بار دیگر کوردها تابع حاکمان ترک شدند.
ادبیات مذهبی و سخنرانیهایی که میهن دوستی کورد را ترویج میداد و آگاهی ملی میبخشیدند، توسط بسیاری از کوردهای مسلمان به شدت تجربه شد. از این رو، زمانی که کمالیستها روش حکومت اسلامی عثمانی را ممنوع کردند، مدارس و تکیههایی را که میهن دوستی، زبان و ادبیات کوردی در آن رشد کرده بود را تعطیل کردند. اما در دورهی عثمانی، برخی از محافل مذهبی کوردی که با دولت همکاری میکردند، تقریبا نادیده گرفته شدند. اسلام فرهنگی که توسط علمای میهن دوست مانند شیخ سعید نمایندگی میشد، توسط گفتمان یاغیگری منحل شد و میدان را به همکاران دولت واگذار کرد. در قرن بیستم از این بخش صیانت شد. برای آنان پروپاگاندا صورت گرفت. میخواستند توسط آنها مردم کنترل شوند. برای مثال بعضی از خانوادههای اهل طریقت هستند که اعضای آن همیشه نماینده مجلس می شوند. مانند سپتیاوغلو و تاشکسنلیاوغلو. مبارزه آزادیبخش کوردستان آگاهی ملی دموکراتیک را در میان خلق کورد ایجاد کرد و این سیاست نسلکشی شکست خورد. محافل کوردی که دارای پیوندهای سیاسی و اقتصادی با دولت هستند، به ویژه در دولت حزب عدالت و توسعه برای اهداف بسیاری مورد استفاده قرار میگیرند. در انتخابات گذشته، حزب الله که توسط ارگنکون سازماندهی شده بود، قویتر شد. برای اینکه از این جوامع کورد استفاده بهتری صورت بگیرد، حزب عدالت و توسعه (آکپ) را در قدرت نگه میدارد. زمانی که با مبارزات ما این روش حمله را که حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ آغاز گردید، شکست خورد، مجبور شدند در انتخابات ۲۰۲۳ استراتژی جدیدی را اجرا کنند.
استراتژی که در سال ۲۰۰۲ همراه حزب عدالت و توسعه (آکپ) انجام شد هیچ نتیجهای در برنداشت، سیاست جدیدی جایگزین شد، آن سیاست جدید چه سیاستی است؟
این استراتژی شامل این واقعیت است که خلق کورد مسلمان مورد هدف کسانی قرار میگیرند که تبلیغ کورد بودن و مسلمان بودن را انجام میدهند. حزب عدالت و توسعه تا کنون این کار را تبلیغ کرده است و این بار جلوی لشکر کوردهایی مانند هودا-پار میافتند و آن را حزب سیاسی حزب الله مینامند. این نیز جوهر این استراتژی است. اکثر خلق کورد فهمیدهاند که حزب عدالت و توسعه یک فاشیست است، آنها بیشترین حملات را برای نسلکشی کوردها انجام میدهند و بزرگترین دشمنی را با رهبر آپو دارند. از این رو سخنان این فاشیستهای مذهبی که از دین سوء استفاده میکنند نمیتواند روی کوردها تأثیر بگذارد، این گروه خائنین و مرتدین را مطرح کردهاند. این طرحی است که کسانی که از طرف دولت صحبت میکردند، گفتهاند: “ده سال دیگر نتیجه آن را خواهند دید”، در این طرح جمهوری ترکیه میخواهد کوردها را قربانی خود کند، میخواد کورد در خارج از تحولات خاورمیانه قرار بگیرد، تا بار دیگر خلق کورد را بیهویت و بدون جایگاه و بدون کشور باقی بگذارند، اجازهی زیست به کوردهایی بدهند که در محدودهی آیین پرستی به کنترا گریلایی مشغول هستند. زمانی که فرزندان خلق کورد در جنگ داعش از ارزشهای انسانی محافظت کردند، از امت مسلمان در برابر فجیعترین و مخربترین حملات اسلام حاکم حفاظت کردند، میخواستند همدلی را که برای خلق کورد در جهان ایجاد شده بود، معکوس گردد. هدف از این استراتژی این بود که بار دیگر کوردها را در این ذهنیت زشت قرار دهد و آنها را در مشکلات داخلی خود بدون سیاست نگه دارند.
جمهوری ترکیه با فریبکاری و آیین پرستی تلاش میکند کوردها را به سوی عقب ماندگی بکشاند. همین حمله را علیه خلق عرب انجام میدهد. نمونه این عمل تبهکاران سوری که می خواهند به کودکان عرب حملات آسمیله کننده انجام دهند. نزد کوردها نیز، جردوان و حزب دمکرات کوردستان (پدک) و هودا-پار این وظیفه را بر عهده گرفتهاند.
وقتی از این منظر به پیامدهای انتخابات گذشته نگاه میکنیم، کاملا واضح است که جمهوری ترکیه ضد تحولات خلق کورد و عرب و تاسیس سیستم ملت دموکراتیک است. تلاش میکند تا این کار را به ویژه از طریق سوریه انجام دهد. خاک سوریه را اشغال میکند. تلاش میکند بین کوردها و اعراب در سوریه جنگ و درگیری ایجاد کند. این نشان میدهد که کورد اشغالگری، فاشیسم و اسلام حاکم را اداره میکنند. میخواهد بین ملتها مشکل ایجاد کند، آنها را برای رسیدن به هدفش علیه یکدیگر قرار دهد. حداقل سیصد سال است که حاکمیت ترکیه خلق کورد و عرب را از تحولات زمانه دور نگه داشته و میخواهد خود را در جایگاه بالاتری قرار دهد. عثمانیها پیشرفتهای علمی را “اختراعات کفار” نامیدند و دست خلق ما را از پیشرفتهای آن دوره کوتاه کردند. امروزه نیز حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی با دموکراسی دشمنی دارند و میخواهند خلق ما را از این تحولات مدرن محروم کنند.
آیا هدف ائتلاف حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی برای انتخابات۱۴-۲۸ می جذب هوداپار بود، تا این جبههی کنترا را بار دیگر به کار بگیرد. این به کارگیری چه خطراتی دارد؟ با این هدف، در واقع چه چیزی صورت میگیرد، حملات چگونه خواهد بود؟
دولت ترکیه با تاکتیک ضد گریلای مدرن، حزب الله را به عنوان حزبی سیاسی در باکور کوردستان نشان میدهد و میخواهد این کار را انجام دهد. آنها این افراد را آموزش میدادند که چگونه شکنجه را پیرو کنند و با چاقو انسان بکشند. سپس در پایگاههای نظامی و پادگانها محافظت میشدند. اکنون نیز در حال آموزش دیدن هستند تا چگونه از طریق دین کوردها را فریب دهند و چگونه آنها را از طریق اسلام از مبارزه ملی دور نگه دارند. اکنون آشکارا در مدارس و مساجد و شهرداریهای مصادره شده دارای جایگاه هستند. مدیریت بخش مهمی از مساجد را به آنها واگذار کرد. دولت به طور خاص جوانان را هدف قرار میدهد و آنها را از طریق هروئین، تنفروشی و دزدی از جوهر خود دور میکند. در عین حال، بحران اقتصادی باعث ایجاد فقر گسترده در ترکیه شده است. دولت در تلاش است تا دوباره حزب الله و جامعه را به هم نزدیک کند و مدعی است که این تحریفات را از طریق حزب الله جبران میکند. یعنی در جامعه نشان میدهند که حزبالله یک جنبش اسلامی است، همکار است، از زوال جامعه جلوگیری میکند. به ویژه این کار را از طریق مدارس، مساجد، شهرداریها و دورههای قرآنی انجام میدهند.
در عین حال این نیرو در کوردستان به مبارزهی زنان و توسعه اجتماعی که از طریق مبارزهی زنان حاصل شده است، حمله میکند. زیرا این ائتلاف عقب مانده، بیش از هر چیز ائتلاف دشمنی با زنان است. حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی از هوداپار برای انجام حملات خطرناکتر علیه زنان کورد استفاده میکند. جمهوری ترکیه این تاجران مذهبی و کنترا را وارد میدان میکنند و سعی در جلوگیری از توسعه مبارزات آزادی زنان دارد. در ماههای اخیر، خودکشی زنان و تعداد زنان کشته شده توسط مردان در شهرهای کوردستان افزایش یافته است. این را نمیتوان از اتفاقات سیاسی جدا کرد.
آیا دولت ترکیه فقط به باکور کوردستان حمله میکند؟
اینگونه دولت ترکیه هم نسلکشی کورد را انجام میدهد و میخواهد در قرن ۲۱ کورد را از پیشرفتها دور گرداند. باید این را به خوبی در نظر بگیریم. این حمله تنها در باکور کوردستان صورت نمیگیرد. در روژآوا و باشور افراد آیین پرست جدی وجود دارند. برای مثال در باشور حرکتی بسیار جدی تحت عنوان گروهای سلفی وجود دارد. در باشور کوردستان تحت عنوان حزب سیاسی، جمعیت، نهادهای خیریه، خود را سازمان دهند. اما در واقع گروهی هستند به موازات این تهاجم مذهبی در ترکیه فعالیت میکنند که ما سعی خواهیم کرد در مورد آنها صحبت کنیم. منظورم این است که آنها برای سازمان استخباراتی میت کار میکنند. حزب الله از ۲ الی ۳ سال پیش در باشور کوردستان جای گرفتهاند. با خانوادهی بارزانی ائتلاف کردند و فرصتهای اقتصادی زیادی برای آنها فراهم شد. آنها در باشور بنگاههای اقتصادی دارند. به آنها فرصت کسب درآمد داده شده است. آنها خلق باشور را سرکوب میکنند، ارزشهای خلق ما را در دست میگیرند و از آنها برای کشتن کورد در باکور استفاده میکنند.
هدفشان از مورد هدف قرار دادن باشور چیست؟
دلایل آن زیاد است. اول، میخواهند خلق باشور را در برابر جنگ مناطق حفاظتی میدیا بدون موضع و بی عکسالعمل کنند. بدین شکل میخواهند از موضعگیری خلق در برابر همکاری حزب دمکرات کوردستان (پدک) جلوگیری کنند. دوم، پس از جنگ داعش، با برآورد با گذشته، خلق باشور عشق و همبستگی و اعتماد بیشتری نصبت به گریلا نشان دادهاند. این همبستگی باعث میشود جوانان بیشتر به صفوف گریلا بپیوندند. آنها در صدد هستند تا از پیوستن جوانان به صفوف گریلا جلوگیری کنند. سوم، به ویژه پس از ۱۹۹۱، حکومتی اقلیمی سکولار در باشور وجود دارد. آنها میخواهند این تصویر را از بین ببرند. آنها میخواهند از این حس همبستگی که از پیروزی بر داعش ایجاد شده است جلوگیری نمایند. میتوان این را دلیل چهارم نامید.
دولت ترکیه با حمایت حزب دمکرات کوردستان در صدد از بین بردن دستآوردهای کورد است.
در عین حال، دولت ترکیه با سران مذهبی خود حزب دمکرات کوردستان را میهراساند و آنها را به خود وابسته میکند با سهولت بیشتری از آنان استفاده میکند. حزب دمکرات کوردستان از حملات نسلکشانهی دولت ترکیه حمایت میکند. از این طریق خدمت بزرگی به دولت ترکیه میکند. حزب دمکرات کوردستان همچنین به دولت ترکیه استدلالهایی ارائه میدهد تا در سیاست عراق از آنها استفاده کند.
شما میگوید، حزب الله سالهای ۱۹۹۰، همان هوداپار امروزی است، که نه تنها در باکور بلکه در باشور نیز کارهای زیادی انجام میدهد. میخواهند با افراد و گروههای مذهبی ارتباط برقرار کنند. دقیقا وظیفهی هوداپار چگونه است؟
دولت ترکیه نمیخواهد کورد در خاورمیانه که بار دیگر در حال شکلگیری است، صاحب جایگاه و کشوری باشد. یکی از دلایل اصلی که باعث شد در انتخابات بار دیگر حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی قدرت را در دست بگیرند، این بود که حملات نسلکشی سیاسی که حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی از سال ۲۰۱۵ آغاز کرده بود، پذیرفته شدند. نسلکشی در این سطح با ذهنیت و سیاستی مذهبی و ملیگرایی میتواند ادامه یابد. زمانی که حملهی نسلکشی کورد توسط حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی با ذهنیت و سیاستی مذهبی و ملیگرایی ادامه یافت، منزوی و محکوم شد، اینبار دولت تصمیم به ژینوساید کورد توسط کورد مذهبی را اتخاذ نمود. این عمل حزب دمکرات کوردستان که در باشور و افکار عمومی انجام میدهد، اکنون میخواهند در باکور از طریق هوداپار آن را انجام دهند باید اینگونه حزب الله و برخی از محافل اطراف طریقت حزب عدالت و توسعه و ائتلافش با حزب دمکرات کوردستان را درک کنیم. ائتلاف حزب دمکرات کوردستان با حزب الله با این نیت ایجاد شد.