مراد کارایلان عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک) با تاکید بر اینکه تلاشهای رهبر آپو و چارچوب راهحل پیشنهادی وی از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت منطقه در دوره طراحی مجدد قرار دارد و رهبر آپو گزینههای بزرگی را به همه ارائه میکند و افزود این راهحل درست است؛ هم برای مردم منطقه و هم برای مردم ترکیه و به نفع همه مردم خواهد بود. کاراییلان با اشاره به اینکه تاکنون هیچ نشانهای از روند جدیدی در سطوح دولت و نظام سلطه دیده نشده است، بلکه هر روز صحبت از تهدید، تخریب و خشونت میشود، گفت: «ما میدانیم که مقامات کشوری جلساتی با رهبر آپو در امرالی داشتهاند، اما هنوز هیچ بیانیه رسمی از سوی مقامات در این زمینه منتشر نشده است. لازم به ذکر است که در این مرحله مهم از تاریخ، تلاشهای رهبر آپو برای توسعه محور برادری ترکیه-کورد یک امر کوچک و عادی نیست، بلکه قدمی تاریخی است. این برای منافع و آینده همه جوامع ترکیه اهمیت زیادی دارد. این تلاشهای مهم باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. در جایی که ظاهرا پاسخ مثبت داده میشود، اعمال و سخنانی وجود دارد که باعث نگرانی جدی میشود.»
مراد کاراییلان از اعضای کمیته اجرایی پکک به سوالات خبرگزاری فرات (ANF) پاسخ داد.
در ژانویه هستیم. ژانویه، ماه شهادت در تاریخ مبارزات شماست. در مورد این ماه چه میخواهید بگویید؟
اول از همه در شخصیت رفیق سکینه جانسز، لیلا سورخوِن و روبار دجله، از همه شهدای ماه ژانویه یاد میکنم. البته ما در همه ماههای دیگر شهدای بسیار مهم و شایستهای داریم. در جریان مقاومت خودمدیریتی، رفقای ما سِوی دمیر، فاطما اویار، پاکیزه نایر و اسلام آتاک در ۴ ژانویه به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. در ۶ ژانویه بر اثر یک حمله وحشیانه، همرزمان ما خلیل (نیهات آیاز) و مراد (احمد کلیچ) به همراه فرمانده برجسته و همرزم پیشرو روبار دجله (حسین پویراز) در مناطق حفاظتی مدیا به شهادت رسیدند. مهمترین شهادت این ماه در ۹ ژانویه ۲۰۱۳ در پاریس به وقوع پیوست که همراه با موسس حزب ما و رهبر جنبش زنان آزاد، رفیق سکینه جانسز، رفقا فیدان دوغان و لیلا شایلمز در عملیات تروریستی میت به شهادت رسیدند. چنین حمله وحشیانهای که در میانه روند حل و فصل صورت گرفت، چند سال بعد با شهادت اَوین گویی عضو شورای اجرایی کجک و همرزمانش عبدالرحمن قزل و میر پرور ادامه یافت. جالب است که این شهادتها هم در پاریس رخ داده است. اگر دولت فرانسه عاملان و وضعیت این کشتارها را روشن نکند، به وضوح شریک این کشتارها خواهد شد.
باز هم در سال ۲۰۲۳ رفقای ما در گابار و بستا به شهادت رسیدند. در ۹ ژانویه ۲۰۲۳، همرزمان ما اَوریم، هوگر، شَروان و رِناس با مقاومت قهرمانانه به شهادت رسیدند. به همین ترتیب، در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۳، ۶ رفیق زن از جمله اعضای کمیته مرکزی حزب ما و اعضای شورای فرماندهی هپک، لیلا سورخوِن (حمیت یالچینکایا) و روژبین درسیم (رایفه کوتلاک) پس از ۳ روز مقاومت، در بستا به شهادت رسیدند. همچنین در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ رفیق صبری باگوک به شهادت رسید. باز هم در جریان جنبش انقلابی سال گذشته در ۱۲ ژانویه رفقای ما سرخوَبون سرهات و رزگار چاورَش به شهادت رسیدند. البته در این ماه علاوه بر مواردی که نام بردم، شهدای مهم زیادی هم هستند.
از تمامی شهدای خود که در ژانویه با ما وداع کردند، در شخصیت این رفقا با احترام و سپاس یاد میکنم و این قول را تکرار میکنم که در راهپیمایی رهبر آزاد، کوردستان آزاد یاد و خاطره آنها را زنده نگه داریم.
پس از بازدید عمر اوجالان از امرالی، هیئتی از دم پارتی نیز رفت و با رهبر آپو دیدار کرد. در حال حاضر بحثهای مختلفی در این زمینه در دستور کار سیاسی قرار دارد. اگرچه کسانی هستند که میگویند روند جدیدی آغاز شده است، اما کسانی هم هستند که به سطح مذاکرات نگاه میکنند و میگویند تغییری رخ نداده است. در رابطه با این موضوع چه میگویید؟
بله، پس از یک دوره طولانی انزوا و بیخبری، هیئت دم پارتی هم پس از دیدار عمر اوجالان به دیدار رهبر ما رفتند. حزب ما و مردم ما از این بابت بسیار خرسند بودند، به ویژه از نظر اطلاع از سلامتی رهبری، دریافت احوالپرسی صمیمانه ایشان و انتشار پیامهای ایشان. این وضعیت برای ما بسیار مهم است. به ویژه دیدار آقای سری ثریا اوندر و خانم پروین بولدان با رهبر آپو بسیار مهم است، زیرا آنها قبلاً بارها برای یافتن راه حل با رهبر آپو ملاقات کرده بودند. ما نیز این روند را به دقت دنبال میکنیم.
در طول ۳۲ سال گذشته، رهبر آپو به طور مستمر تلاش کرده است تا از همه فرصتها برای یافتن راه حل سیاسی - دموکراتیک برای مسئله کورد استفاده کند. او تاکنون برای این منظور تلاش زیادی کرده است. رهبر آپو، اخیراً به دعوت دولت باغچلی رئیس مهپ، بار دیگر میخواهد برای راه حلی دموکراتیک برای مسئله کورد اقدام کند. میبینیم که رهبر ما در این زمینه تلاش بیوقفه و مهمی انجام میدهد.
اکنون دم پارتی یک سری جلسات با چندین حزب برگزار خواهد کرد. این کار بسیار ارزشمند و مهم است. ما به عنوان جنبش رسما اعلام کردهایم که از روندی که رهبر آپو ترویج خواهد کرد حمایت خواهیم کرد. جنبش و حزب ما برای همیشه به رهبر آپو متصل است و به او باور قوی دارد. در این زمینه مشکلی وجود ندارد.
حکومتگران همین حساسیت رو ندارن...
وقتی به اهمیت موضوع و ویژگیهای تاریخی و اجتماعی آن توجه میشود، به نظر میرسد که با رویکردهای یک جانبه نمیتوان این مشکل را حل کرد. هیچ نشانهای از روند جدیدی از سوی دولت یا مقامات در این زمینه دیده نمیشود. برعکس، آنها ما را هر روز به نابودی و خشونت تهدید میکنند. این یک تناقض است. ما از این تحولات متوجه شدیم که مقامات کشوری در حال برگزاری جلساتی با رهبر آپو در امرالی هستند، اما دولت هنوز رویکردی شفاف و صادقانه از خود نشان نداده است. لازم به ذکر است که تلاش رهبر آپو برای برادری ترک و کورد در این روند تاریخی، تلاشی کوچک و عادی نیست، بلکه تلاشی تاریخی است. این برای آینده و منافع تمام جامعه ترکیه بسیار مهم است. این تلاشهای مهم نباید بی پاسخ بماند. هیچ پاسخ رسمی تاکنون داده نشده است.
ادبیات مورد استفاده مطبوعات نیز برای این موضوع تعیین کننده است. در این زمینه در مورد زبان و سبکی که هم دولت و هم رسانههای مغرض استفاده میکنند چه میگویید؟
برخی از نویسندگان در مطبوعات آزاد از اصطلاح «زبان مسموم» برای توصیف سبک مطبوعات ترکیه استفاده کردهاند. زبان مطبوعات فعلی و به ویژه زبان رسانههای وابسته به حزب عدالت و توسعه، نه تنها مسموم، بلکه تحریک آمیز است. نگرش و گرایشی را نشان میدهد که به نظر میرسد تلاش برای راه حل را بی معنا میکند، آن را از بین میبرد و به جای راه حل به دنبال جنگ است. همانطور که بارها گفته شده است، این ادبیات یک زبان خشونت آمیز است که خصومت میآفریند و برادری یا صلح داخلی را تقویت نمیکند. اصطلاحات «سرکرده تروریست، قاتل بچه» که هنوز برای توصیف رهبر ما استفاده میکنند، فقط یک زبان تحریکآمیز و اخلالگرانه نیست. در واقع به خواست مردم ما بی احترامی میشود. بیان چنین اظهاراتی علیه مردی که مردم کوردستان او را به عنوان رهبر خود قبول دارند و به او اعتماد دارند، بی احترامی و توهین به خواست مردم کورد است. رهبر آپو تنها یک فرد نیست، بلکه رهبری است که نماینده مردمی باستانی است. پس هر رویکردی که نسبت به رهبر آپو ایجاد شود، رویکردی نسبت به مردم ما است. بنابراین موضع فاصله گرفتن رهبر یا جنبش و خلق کورد از یکدیگر یک سیاست جنگی ویژه و ادبیات جنگ ویژه است.
همه میدانند که این درست نیست و همه مردم کورد پشت سر رهبر آپو هستند. چون این حقیقت را میدانند، از سر ناچاری به رهبر آپو متوسل میشوند. مبارزهای که در حال انجام بود، مقاومت در حال توسعه و تحولاتی که در خاورمیانه با جنگ جهانی سوم رخ داد، آنها را مجبور کرد که درب رهبر آپو را بکوبند. آنها میگفتند که مجبور شدند بلافاصله به دیدار رهبر آپو بروند، اما از طرف دیگر از الفاظ توهین آمیز هم استفاده کردند. از سوی دیگر مطبوعات اپوزیسیون نیز در حال دخالت و ارائه مواضع مختلف هستند.
آنها همچنان میگویند که جنبش آزادی کوردستان روند دشواری را پشت سر میگذارد و به همین دلیل مجبور است سلاحهای خود را زمین بگذارد. چنین اظهاراتی چقدر حقیقت را منعکس میکند؟
اگر به قول خودشان جنبش آزادی کوردستان روند سختی را طی میکرد یا به قول خودشان جنبش ما خنثی شده بود، دیگر نیازی به چنین مذاکراتی نبود. در چنین شرایطی به درگاه رهبر آپو نمیرفتند. روشن است که مبارزات ما دارای قدرت و اراده است و در این موضوع نقشی چنان کلیدی دارد که آینده ترکیه را تعیین میکند. این به منظور هموار کردن راه برای برخی تحولات است، اما سبک، زبان و رویکرد ارائه شده متناقض است. هیچ فرآیندی با این زبان و رویکرد پیشرفت نخواهد کرد. بنابراین، این سبک باید تغییر کند. اگر آنها در برخورد با مردم کورد در این موضوع صادق باشند و به قول خودشان دغدغه برادری و صلح داخلی باشد، ابتدا باید زبان جنگ و موضع خود را تغییر دهند. کجا دیده شده که صلح با جنگ و تهدید حاصل شود؟
با نگاهی به شرایط فعلی، چگونه میتوان تغییرات را پیش بینی کرد؟
اول از همه، مقامات ترکیه باید این را بدانند: مردم کورد مشکل اعتماد به دولت ترکیه را دارند. قبل از هر چیز، اقدامات اعتمادساز مورد نیاز است. دولت ابتدا باید با نگرش و زبان خود اعتماد ایجاد کند و سپس گامهای عملی بردارد. انزوای رهبر آپو هنوز رفع نشده است، حملات در میدان نظامی ادامه دارد، حملات هوایی هر روز ادامه دارد و فشارها و دستگیریها علیه مردم ما ادامه دارد. بر اساس آخرین اطلاعات مطبوعات، ۶۵ نفر بازداشت شدهاند و سیاست فاشیستی سرکوب همچنان ادامه دارد. در روژاوا وضعیت جنگی وجود دارد و این نگرش به طور مداوم ادامه دارد. به عبارت دیگر کوچکترین تغییری در سیاست خشونت و تخریب ایجاد نمیشود. به عنوان مثال نایب رئیس مهپ بارها موضوع آزادی زندانیان بیمار، بیماران لاعلاج و سالخورده را مطرح کرده است. این اتفاقی است که در هر کشوری و به شکل عادی ممکن است رخ دهد، اما در جبهه حزب عدالت و توسعه صدایی به گوش نمیرسد، گوشهایشان بسته است. آیا این نیت و رویکردِ راه حل است؟ واضح است که در جبهه حزب عدالت و توسعه چنین چیزی وجود ندارد.
بنابراین، آیا اراده مهپ برای راه حل قویتر از آکپ است؟
از جناح راست گرفته تا جناح چپ، اکثر سیاستمداران ترکیه راه حل مسئله کورد را وابسته به راهحلی میدانند که رهبر آپو ترسیم کرده است. بر اساس مشاهدات ما، علیرغم رویکردهای جسورانه و مواضع کم رنگ، اظهاراتی در حمایت از این روند نیز وجود داشت. اما طرفی که موضع خود را به وضوح بیان نمیکند، زبان جنگ و خشونت را رها نمیکند و به جنگ افروزی ادامه میدهد، طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه است. به نظر میرسد وضعیت فعلی این گونه باشد. هنوز به تاکتیکهای جنگی ویژه و زبان جنگ ویژه متوسل میشود، نه واقعیتها. برای یافتن راه حل باید حقایق را پیدا کنیم. آنها باید این زبان، نگرشها و شیوههای خاص جنگ را کنار بگذارند.
منظور شما از این کلمات چیست؟
ایجاد تفاهم در جامعه، با زبانی پر از اطلاعات نادرست نه تنها در جامعه ترکیه، بلکه در چارچوب تلاش برای ایجاد تفاهم در سطح بینالمللی امکان پذیر نیست. تلاشهایی برای تحریف روند با اظهارات نادرست وجود دارد. مثلاً میگویند: «دیگر مسئله کوردی در داخل ترکیه وجود ندارد، اما مشکل کوردهای خارجی که هدف آن تجزیه ترکیه است باید حل شود.» این زبان، بازنمایی تلاشی برای ایجاد تفاهمی است که آنها بر اساس سیاستهای خود انجام میدهند. میگویند: «مسئله کورد وجود داشت، اما ما آن را حل کردیم.» چگونه آن را حل کردید؟ در حال حاضر نزدیک به ۱۰ هزار سیاستمدار در زندان هستند. بمباران هر روز اتفاق میافتد، هواپیماهای جنگی هر روز عملیات انجام میدهند و هر روز جنگ وجود دارد. این چه نوع راه حلی است؟ آیا یک مسئله اجتماعی از طریق نسل کشی، خشونت و قتل قابل حل است؟ معلوم است که قابل حل نیست.
از طرفی میگویند ما به عنوان یک جنبش ضعیف شدهایم و قدرت نظامی ما تقریباً تمام شده است. حتی طیب اردوغان، وزیر خارجهاش، میگفت زمان باقیمانده برای این سازمان کوتاه است، به زودی به پایان میرسد و از بین میرود! اما حقیقت این گونه نیست و دقیقا برعکس این گفته است. ما در بهترین و موفقترین دوره تاریخ مبارزات خود هستیم.
در ابتدای گفتگویمان یادی از شهدا در گابار و بستا کردم. جنگ در بستا سه روز ادامه داشت و یکی از اعضای کمیته مرکزی ما به شهادت رسید؛ اعضای شورای فرماندهی ما به همراه اعضای کمیته مرکزی ما و گریلاهای ما هنوز در مناطقی در داخل مرزهای ترکیه هستند. نیروها هنوز در آن سوی مرز مستقر شدهاند. بر این اساس نمیتوانند بگویند که ما جنبش را تمام کردهایم. همچنین هر ساله عملیاتها و درگیریهای زیادی صورت میگیرد. بنابراین در باکور کوردستان یعنی در داخل مرزهای ترکیه، جنگ است. عملیات نظامی هر ساله با تعداد سربازان بیش از ده هزار نفر انجام میشود.
شگفتانگیزترین مطلب این است که در چهار سال گذشته، با حمایت ناتو، حزب دمکرات کوردستان و دولت عراق، یک پروژه اشغالگرانه به مناطق حفاظتی مدیا، یعنی در مناطق باشور کوردستان وجود داشته است. هدف از این پروژه این بود که ظرف ۲ تا ۳ ماه ما را به پایان برساند و مناطق حفاظتی مدیا را حذف کنند. اما چهار سال است که نمیتوانند حتی وارد زاپ شوند. با استفاده از تمام توان، استفاده از تکنولوژی پیشرفته، استفاده از سلاحهای ممنوعه، استفاده از مراکز اطلاعاتی و جاسوسی ناتو، تبهکاران سوریه، نیروهای حزب دمکرات کوردستان و دولت عراق میخواستند در برابر گریلاها در زاپ و متینا به نتیجه برسند. خُب نتیجه چه بود. چه چیزی به دست آوردند؟
یاشرا گولر در پایان نوامبر اعلام کرد که کلید را گرفتهاند...
این تحریف حقایق است. شاید این افراد چنین گزارشهایی را به مافوق خود ارائه میدهند و سپس بر اساس آن به جامعه اظهاراتی میکنند. اما اینها درست نیست و همه دروغ است. از افرادی که اعلام میکنند کلید قفل را گرفتهاند باید از نحوه باز شدن قفل پرسیده شود! آنها میخواستند با حمایت حزب دمکرات کوردستان و دولت عراق یک جاده جدید بین آمِدی و دِرَلوک در تپه بهار بسازند، اما نتوانستند این کار را انجام دهند. با توجه به مقاومت باورنکردنی گریلاها و حملات هوایی و زمینی آنها، نتوانستند به نتایجی که انتظار داشتند دست یابند.
آنها هر روز اطلاعاتی در مورد این چیزها به اشتراک میگذارند، برخی از تصاویر را از طریق مطبوعات به اشتراک میگذارند ...
همه جامعه و مردم ما باید این را بدانند. ارتش ترکیه با وجود استفاده از همه فرصتها و امکانات، چهار سال است که نتوانسته وارد زاپ شده و آن را کنترل کند. هیچ نیروی وابسته به دولت ترکیه هنوز به رودخانه زاپ نرسیده است. اَشکَفت پارلمان که اردوگاههای اصلی ما در آن قرار دارد و تپه جودی هنوز تحت کنترل گریلاها هستند. در شرق رود زاپ چند تپه بلند در دست دولت ترکیه است اما دره تحت کنترل ماست و نیروهای ما در این منطقه هستند. ارتش ترکیه در چهار سال گذشته نتوانسته است نیروهای ما را در این مناطق شکست دهد و وارد دره شود. در شرایط فعلی، دولت ترکیه موفق شده است در دو نقطه از رودخانه زاپ ارتباط برقرار کند. یکی در خط شمالی است و همچنین در جنوب چَله قرار دارد. نقطه دیگر در کنار سد پشت دِرلوک است که به لطف حمایت و خیانت حزب دمکرات کوردستان به دست آمد. اما آنها هیچ تماس یا کنترلی در منطقه مرکزی ندارند. هیچ کس نتوانسته است به آنجا برسد. آنها تحت کنترل گریلا هستند. اگر شما ادعای خلاف آن را دارید، پس نیروهای ویژهتان را، که شما به عنوان روزنامهنگار همه جا دارید، به رود زاپ بفرستید. نمیتوانند بیاورند. زیرا آن مکانها تحت کنترل ارتش ترکیه نیست. در ضلع جنوبی، با کمک حزب دمکرات کوردستان، آنها ظاهراً میخواستند جاده را تکمیل کنند. آنها نتوانستند این کار را انجام دهند و در اظهارات خود گفتند که «کلید قفل شده است.» اینها تلاش برای فریب جامعه است.
در حال حاضر نیروهای گریلایی در متینا، زاپ، آواشین و خاکورک مقاومت میکنند و نبرد در این مناطق ادامه دارد. این در واقع دومین ارتش ناتو است. آنها از پیشرفتهترین تکنیکها استفاده میکنند، اما در ۴ سال گذشته نتوانستهاند گریلاهای پکک را از اینجا بیرون کنند. بر این اساس چگونه میگویند پکک از نظر نظامی ضعیف شده است؟ حقیقت این است: گریلاهای آزادی کوردستان با عزم، فداکاری، تاکتیک و عملکرد نظامی خود به موفقیتهای بزرگی دست یافتند و راه ارتش دوم ناتو را در چهار سال گذشته مسدود کردند. اینکه بگویند «پکک ضعیف شده است» درست نیست. نتایج جنگ کنونی آشکار است.
در رابطه با این موضوع، عامل فناوری جنگ، همواره در دستور کار قرار دارد. با این حال، میبینیم که گریلاها چگونه با موفقیت به این تکنیک پاسخ دادهاند. این وضعیت در آمار جنگ نیز مشهود است. به طور خلاصه، گریلاها در برابر این تکنیک جنگی تلفات کمتری متحمل میشوند و از سوی دیگر نیز خود گریلا از تکنیک یا فناوری استفاده میکند، شما این مورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
مقامات دولتی ترکیه پس از به دست آوردن تکنولوژی IHA و SIHA ادعا کردند که از این سلاحها برای نابودی گریلا استفاده خواهند کرد. حتی وزیر کشور که نیازی به ذکر نامش نیست، در سال ۲۰۱۶ گفت: «در سال ۲۰۱۷ دیگر هیچکس نام پکک را نخواهد برد.» به این ترتیب تاریخ را نشان دادند و مدام اظهار نظر کردند. پس چی شد؟ جنگ ادامه داشته و تا امروز ادامه دارد. اکنون پکک راه حلی در برابر پهپادهای مسلح آنها پیدا کرده است. کار به جایی رسیده است که میتواند سیستم دفاع هوایی لازم را در برابر آن به دست آورد. تاکنون بسیاری از هواپیماهای آکسونگور، آکینجی، بایرکتار و ANKA سرنگون شدهاند. چرا وزیر دفاع به این موارد اشاره نمیکند؟ جلوی مردم بروید و بگویید: «این همه پرنده ما سرنگون شدهاند!» اگر جرات دارید این حقیقت را اعلام کنید! اینها درست نیست؟ تصاویر وجود دارد. پنهان کردن این واقعیتها، آن را تغییر نمیدهد.
نیروهای نظامی پکک با تجربه، مهارتها و پیروزیهایی که در میدان نبرد به دست آوردهاند، امروز فناوری شکست حملات فنی دولت ترکیه را دارند و به این کار ادامه خواهند داد. ما اکنون قدرت فن آوری برای حمله به تمام اهداف دولت ترکیه در تمام باکور کوردستان از جمله بخشهایی از آناتولی مرکزی و مدیترانه را داریم. اگر هنوز این کار را نکردهایم، دلایلی برای این کار وجود دارد، اما اگر لازم باشد، انجام خواهیم داد. ما توانایی ضربه زدن به مراکز مهم اقتصادی و نظامی را داریم. قابلیتهای فنی آن در دست ماست. بنابراین نمیتوان از موضع ضعیف ما صحبت کرد. ما بر اساس دادههای فعلی صحبت میکنیم. ما تبلیغات توخالی نمیکنیم. ما این را بر اساس دادههای عینی بیان میکنیم. اگر قدرت ما ضعیف شده بود، همانطور که ادعا میشود، زندگی در اینجا تا کنون ممکن نبود.
آنها میخواستند ظرف سه ماه ما را در مناطق حفاظتی مدیا از بین ببرند. به همین دلیل، آنها تلاشهای زیادی برای جلب حمایت ناتو، عراق و حزب دمکرات کوردستان انجام دادهاند. با وجود انواع فعالیتهای دیپلماتیک و حتی تلاشهای نظامی سخت، نتیجه روشن است. واضح است که برای حصول نتیجه از حضور ژئواستراتژیک ترکیه اعم از تمامی توان نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و... استفاده خواهد شد. آنها دوباره تلاش کردند، اما باز هم شکست خوردند. وضعیت شکست یا پیروزی وجود ندارد، رویکردی به مردم ارائه میشود که گویی سازمان شکست خورده است و بنابراین باید تسلیم شود. این یک رویکرد خطرناک و دروغین است و به عواقب بسیار جدی منجر خواهد شد. طیب اردوغان میگوید: «یا اسلحههایشان را زمین میگذارند یا با سلاحهایشان دفن میشوند.» هنوز انجامش ندادی؟ اول از همه، رجب طیب اردوغان نباید بیش از حد به گزارشهایی که به او گفته میشود اعتماد کند و باید بداند که ما گروهی از مردم شریف و با وقار هستیم که میتوانیم بدون تردید برای هدفی که به آن اعتقاد داریم، هر گونه فداکاری را انجام دهیم. ما به عنوان آپوئیان هرگز در برابر هیچ تهدیدی سر فرود نیاوردهایم و هرگز تعظیم نخواهیم کرد. اما اگر از زحمات ارزشمند تاریخی رهبر آپو استقبال مناسبی صورت گیرد، ما نیز آماده خواهیم بود تا عمل کنیم.
او به چشمان همه نگاه میکند و میگوید: «ما شما را در سنگر دفن کردیم و اکنون شما را اینگونه دفن خواهیم کرد.» در جزیر چه گذشت؟ هیچ کس در گودال یا جای دیگری دفن نشد. در آن زیرزمینها روی مجروحان بنزین ریختند و زنده زنده سوزاندند. یکی از جنایات قرن بیست و یکم نمایش داده شد. بله، همین الان در غزه کشتارهای مشابهی وجود دارد، اما هیچ کجا نشنیدهایم که بنزین ریخته شود و مردم زنده زنده سوزانده شوند. اما آنها این کار را کردند. آنها غیرنظامیان بی گناه ما، مردم بی دفاع ما را قتل عام کردند. تنها خواسته آنها حفظ زبان، هویت و کرامتشان بود. آنها را بدون توجه به زن، کودک، جوان یا سالخورده بودن در زیرزمینها زنده زنده سوزاندند. زمانی که دولت مرتکب چنین جنایاتی میشود، انواع اقدامات قتل عام و نسلکشی را انجام میدهد، مشکلی نیست، اما وقتی ما به عنوان یک مردم در چارچوب دفاع مشروع مقاومت میکنیم، تروریست محسوب میشویم.
خلاصه اینکه اگر صداقت باشد، هیچکس با این روشهای جنگ ویژه به نتیجه نمیرسد. آنها با وجود اینکه به هدف خود نرسیدند، همچنان از جملاتی مانند «ما آنها را شکست دادیم»، «اکنون به پایان راه رسیدهایم، موجودیت سازمان به پایان میرسد» و ... ادامه دادند. سبک تبلیغات جنگی خاص و خارج از حقیقت است. این رویکرد به هیچ نتیجهای نخواهد رسید. بر اساس این اطلاعات نادرست، برخی از نویسندگان جنگ ویژه میگویند: «باد به سمت ترکیه میوزد»، اما تحولات منطقه نشان میدهد که با سقوط رژیم ۶۱ ساله بعث، در واقع جهت باد برعکس است و روند جدیدی نه تنها در سوریه آغاز شده است بلکه در لبنان و کل منطقه، فرآیند طراحی مجدد منطقه، به شکلی ملموس ظاهر شده است.
آیا کوردها در این فرآیند طراحی مجدد شرکت خواهند کرد؟
البته، اکنون کوردها نیز باید در این بازطراحی گنجانده شوند. در حال حاضر تحولات مهمی در این زمینه در حال وقوع است. خلقهای باستانی در منطقه وجود دارند، یکی از این اتنیکهای باستانی خلق کورد هستند. واضح است که خلق کورد با پیشرفتها و دستاوردهایی که در سالهای اخیر به دست آوردهاند و سطحی که در سطح ملی و بینالمللی به دست آوردهاند، قطعا در طراحی مجدد منطقه نقش خواهند داشت.
آیا این اصلیترین چیزی است که دولت ترکیه از آن میترسد؟
دولت ترکیه به شدت نگران این موضوع است. این دلیل اصلی ترس است، اما در این موضوع، طرف مقابل در ظاهر میخواهد این روند را بر اساس نظرات رهبر آپو توسعه دهد. رهبری خواهان ایجاد یک روند حل و فصل بر اساس برابری و وحدت خلقهای کورد و ترک است. این پروژهای است که ترس و نگرانی همه اقشار جامعه در ترکیه را کاهش میدهد. اما متاسفانه در عمل و به جای پاسخ به این امر، به تهدید و روشهای مختلف خرابکاری متوسل میشوند. شما باید در مورد این تجدید نظر کنید.
از این حرفها متوجه میشویم که شما به عنوان پکک گزینههای مختلفی دارید...
همینطور است؛ ما به عنوان پکک در حال حاضر گزینههای زیادی داریم. گزینههای بسیار قوی و بزرگتری پیش رو داریم. در واقع، دولت ترکیه این را میداند، اما آن را از مردم پنهان میکند. آنها با علم به این موضوع احساس کردند که باید از انزوایی که در چهار سال گذشته در امرالی جریان دارد، کاسته شود. رهبر آپو در یک موقعیت اساسی در حل مشکلات ترکیه و منطقه قرار دارد. این یک واقعیت است. ترکیه یا به این راه حل خواهد رسید یا مجبور به پذیرش تحولاتی خواهد شد که بدون رضایت آنها رخ میدهد. بنابراین باید این نگرش را که خود را برتر از همه میدانند کنار بگذارند و متوجه شوند که با تهدید نمیتوانند به هیچ نتیجهای دست یابند.
در ارتباط با تحولات ۲۷ نوامبر در سوریه، تحولات خاصی در روژاوا و شمال و شرق سوریه نیز در حال وقوع است. دولت ترکیه مانند همه جا، جنبش شما را در مرکز سیاستهای سوریه قرار داده است و با زبان تهدید دست از حملات خود بر نمیدارد. در این مورد چه میتوانید بگویید؟
روژاوا دریچهای متفاوت برای مسئله کوردها است. در آنجا یک وضعیت انقلابی وجود دارد که در افکار عمومی بینالمللی به نامی شناخته شده تبدیل شده است. همیشه میگویند پکک-یپگ-پید، اما این زبان جنگ ویژه هست. میگویند دلیلی برای حضور پکک در آنجا وجود ندارد. موقعیتی وجود دارد که پکک «مشکلآمیز» است. خب پکک رفت آنجا جنگید نزدیک به ۲ هزار شهید داد و جراحات زیادی دید و بعد خارج شد. در شرایط فعلی ممکن است تعداد کمی مجروح در آنجا باشند، اما این به معنای حضور پکک نیست. شکی نیست که چنین اظهاراتی برای هدف قرار دادن، از طرف دولت ترکیه انجام میشود. آنجا کوردها هستند، عربها هستند، آشوری-سوریانیها هستند، ارمنیها هستند. آنها ارتشی دارند که با هم ساختهاند: آنها یک اداره مشترک دارند، آنها یک سیستم دموکراتیک دارند. نیاز به ساختن نظامی است که مبتنی بر آزادی، اکولوژی و حقوق برابر زنان باشد. دولت ترکیه از این موضوع بسیار ناراحت است و می خواهد آن را نابود کند. قبلاً آشکارا اعلام کرده که میخواهد این سیستم خودمدیریتی دموکراتیک را نابود کند.
آیا میتوان آن را از بین برد؟
قطعا هرگز نمیتوان آن را از بین برد.
چرا؟
اول از همه، همانطور که مشاهده کردیم، رهبران شمال و شرق سوریه از تجربیات گذشته درسهای زیادی گرفتهاند. به عبارت دیگر روند عفرین، سَرِکانی و تل ابیض تکرار نمیشود و وقوع آن نیز دشوار است. دشمن با روشهای خاص جنگی، با سبک جنگ روانی با این موضوع برخورد میکند.
تا آنجا که ما میتوانیم بگوییم، نیروهای شهبا تل رفعت تصمیم به عقب نشینی از منطقه گرفتند. یعنی در آنجا وضعیت شکست و نابودی وجود ندارد. درگیری یک روز پیشروی دارد، سپس روند توقف درگیری و سپس عقبنشینی آغاز میشود. شرایطی در منبج رخ داده است که ما خیلی از آنها اطلاعی نداریم. برخی موقعیتها، هم نظامی و هم سیاسی پیش آمده است. تا آنجا که ما متوجه شدیم، عقبنشینی شورای نظامی منبج نیز به دلیل نفوذ سیاستهای نیروهای بینالمللی در شرق فرات صورت گرفت. شنیدهایم که توافقهایی در حال انجام است، اما الزامات آن توافقها در عمل توسط دولت ترکیه و مزدورانش اجرا نمیشود.
به طور خلاصه، نیروهای قسد نیروهای خود را رها نکرده و به دلایل تاکتیکی و سیاسی در حال عقب.نشینی هستند. با این حال، تبهکاران آنجا و دولت ترکیه در اظهارات خود این را یک پیروزی نظامی توصیف کردند. ما پیروز شدیم، ارتش ملی سوریه که ما از آن حمایت میکنیم، نیروهای قسد را از منبج پاکسازی کرد! چنین تبلیغاتی انجام شد. اما تا جایی که ما میبینیم، چنین چیزی وجود ندارد. زیرا تشکیلاتی که به آن ارتش ملی سوریه میگویند یک نیروی مزدور شبهنظامی است. آنها هنوز تمایل دارند که بیشتر شبیه دزدان، راهزنان و اشغالگران به خانههای مردم حمله کنند. شکست قسد از آنها اصلا موضوعیت ندارد. سازماندهی آنها در این حد نیست.
نیروهای قسد یک نیروی با تجربه است که مبارزه بی نظیری را علیه داعش انجام داده است. بنابراین، یک نیروی ثابت شده است. در شرایط کنونی هیچ نیرویی در سوریه توانایی شکست نیروهای سوریه دموکراتیک را ندارد. زیرا در گذشته درگیریهایی بین آنها وجود داشته و این حقیقت آشکار شده است. درگیریهایی که در یک ماه گذشته در قرهقوزاق، تشرین و دیرحافر رخ داده است، این وضعیت را آشکار کرده است. تبهکاران سازماندهی شده توسط مقامات دولتی ترکیه بارها اقدام به تصرف محل مقبره سلیمان شاه در قرهقوزاق کرده است. آنها همچنین دائماً برای تصرف سد در آنجا حملاتی را انجام دادند، اما هرگز موفق نشدند. آنها همچنین نیروهایی را از سازمانهای جهادی-سلفی چچن، قرقیزستان و ترکستان وارد کردند تا به آنجا حمله کنند. آنها فکر میکنند که «قفقاز هنوز یک نیروی جنگنده است و میتواند آنجا را تصرف کند!» آنها را هم آوردند و جنگ کردند. همه امکانات را آنجا استفاده میکنند. فناوری دولت ترکیه، خودروهای زرهی، پهپادها و توان اطلاعاتی و جاسوسی به طور فعال مستقر هستند. اساساً، دولت ترکیه در آنجا در حال جنگ است. این مانند یک جنگ نیابتی است، ترکیه فقط در ظاهر درگیر نیست. کسی که رهبری میکند، برنامه ریزی میکند، ترکیه است. اما شکست خوردند. نیروهای قسد همچنان بر منطقه کنترل دارند. کسانی که حمله میکنند دائما شکست میخورند. آیا در جریان این روند، خبری مبنی بر اینکه منطقه از نیروهای قسد گرفته شده و ارتش ملی سوریه در آنجا مستقر شده است، منتشر شد؟ البته آنها خبرهای کذب زیادی دادند، آنها میخواستند برداشت مردم را تغییر دهند.
اساساً طبق برنامه ۲۷ نوامبر، نیروهای هیئت تحریرالشام حلب را تصرف کرده و از آنجا به سمت حماه حرکت خواهند کرد. این نیروهای SNA که توسط دولت ترکیه سازماندهی شده بودند، تل رفعت، منبج و سپس کوبانی، طبقا، رقا، دیرالزور، قامشلو و به عبارت دیگر مناطق خودمدیریتی شمال و شرق سوریه را از بین میبردند. هیئت تحریرالشام به دمشق رسید، اما این نیرو به نام SNA در قرهقوزاق و تشرین گیر افتاد.
عبدالقادر سلوی در مورد این وضعیت میگوید: «ترمز زدند»
کسی نیست که ترمز بگیره توجه داشته باشید که قدرتهای بینالمللی حمله ارتش ترکیه را تایید نکردند. اما آنها میخواستند این جنگ را با ارتش سازمان یافته شبهنظامی به راه بیندازند و مناطق اداره خودمدیریتی را از بین ببرند. در این راستا، طرح دولت ترکیه در قرهقوزاق و تشرین با شکست مواجه شد، اما با سقوط دمشق توسط هیئت تحریرالشام موفق شد. اکنون آنها این موضوع را از مردم پنهان میکنند. به طور خلاصه، پروژه دولت ترکیه در آنجا ناموفق بود. نیروهای شمال و شرق سوریه از خود دفاع کردند.
در اوایل اخبار پیوسته از قیام قبایل عرب و تصرف برخی شهرها در شمال و شرق سوریه منتشر میشد، اما اکنون در چنین اخباری وقفه ایجاد شده است.
بدون شک در این مورد نیز دروغ گفتهاند. حتی اگر مسائل جزئی وجود داشت، همه آنها به نوعی حل میشد. در شرایط کنونی، آرامترین و امنترین مکان در سوریه همچنان مناطق تحت کنترل اداره خودمدیریتی شمال و شرق سوریه است.
قبلا گفته بودید که نیروهای سوریه دموکراتیک بر اساس تصمیمی از منبج و تل رفعت عقب نشینی کردند. آیا این وضعیت میتواند در حوزههای دیگر نیز تکرار شود؟
از منظر نظامی تا آنجا که ما شنیدهایم، آمادگیهای زیادی توسط قسد و یپگ-یپژ وجود دارد. به عنوان مثال، سیستم تونلهای زیرزمینی. درست است، آنها ممکن است در منبج و تل رفعت تصمیماتی گرفته باشند، اما فکر نمیکنم از مناطق دیگر خارج شوند. بگذارید دوباره این را بگویم: این تبهکاران SNA در قواره و کلاس قسد نیستند. آنها نمیتوانند کاری انجام دهند. ارتش ترکیه ممکن است وارد شود، اما حمله ارتش ترکیه به کوبانی، جنگ را حداقل ۳ سال طولانی میکند. جنگ زاپ ۳ سال است که در تونلهای ۳۰۰ متری ادامه دارد. در جاهایی مثل کوبانی و قامشلو و غیره نمیتوانی ۳ سال در تونلهای چند کیلومتری بجنگی؟ البته که میتواند مبارزه کند.
لازم به ذکر است که کوردها اکنون سبک جنگ خود را توسعه دادهاند. آنها به یک سطح از جنگ زیرزمینی و یک سطح توسعه جنگ دفاع هوایی دست یافتهاند. بنابراین، گفتن جملاتی مانند «با مشت آهنین میزنیم و میگیریم» معنایی ندارد. مشت آهنین شما در آنجا خواهد شکست. آن دوران دیگر گذشت. شما تنها کسی نیستید که دیگر فناوری را میدانید، دیگران نیز این را میدانند. کوردها هم میفهمند و پیشرفت میکنند. کوردها اکنون هم سیاست و هم دیپلماسی را درک میکنند. آنها همچنین هنر جنگ را درک میکنند. این را باید دانست. بنابراین، زمان گفتن جملاتی مانند «ما میجنگیم و بر همه چیز غلبه میکنیم» به پایان رسیده است.
در پایان، در مورد روندی که رهبر آپو آغاز کرده است، چه میگویید؟
تلاشهای رهبر آپو و چارچوب راه حل توسعه یافته بسیار مهم است. این هم برای مردم ترکیه و هم برای مردم منطقه بسیار خوب خواهد بود و مناسبترین راه حل است. این را باید اینگونه ارزیابی کرد. با این حال، اگر دولت آکپ به درستی با این موضوع برخورد نکند، قبل از هر چیز خود ضرر خواهد کرد. با وجود این واقعیتها، رویکرد مخالف منجر به نابودی آنها میشود. به عبارت دیگر، در این روند نه تنها مردم کورد، بلکه مردم ترکیه و دولت ترکیه نیز نیازمند راه حل هستند. علیرغم همه چیز، اگر آنها جنگ را انتخاب کنند، این موضوع متفاوت خواهد بود. رهبر آپو مردم کورد را در اولویت قرار داده است، اما اگر این را نادیده بگیرید، کوچکش کنید و بر مبارزه با فریب و تاکتیکهای جنگ ویژه اصرار کنید، بازنده خواهید شد. ادعای ما در این موضوع روشن و بدون ابهام است. ادعای پیروزی نظامی ما قویتر از همیشه است و با تجربه ۴۰ ساله، عمق تاکتیکی، عملکرد نظامی، سطح فنی و روحیه فدایی نیروهایمان، در جنگ دفاعی مشروع پیروز خواهیم شد. ما تجربه توسعه استراتژیها و تاکتیکها را برای این کار داریم. با این حال، روند راه حل توسعه یافته توسط رهبری ما در طول طراحی مجدد منطقه برای همه بسیار مهم است. ارزیابی این موضوع بسیار مهم است. در غیر اینصورت، جنگ در منطقه عمیقتر میشود و دولت ترکیه نمیتواند در جنگ پیروز شود. معادلات تغییر کرده است. شانس و فرصت موفقیت برای مردم کورد و نیروهای انقلابی منطقه در همه مراحل افزایش یافته است.