جامعه دموکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان کودار به تحلیل وضعیت کنونی کوردستان، خاورمیانه و جهان و جنگهایی که در جریان است پرداخت و یگانه راه برون رفت از این بحرانها را کنفدرالیسم دموکراتیک و ملت دموکراتیک دانست.
جامعه دموکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان کودار تحلیل سیاسی ارائه نمود و در آن به بحرانهای موجود در جهان و راهحلهای آن پرداخت.
تحلیل سیاسی کودار به شرح زیر میباشد:
وضعیت جامعه مدنی ایران و شرق کوردستان و تحولات آن به رویدادهای سیاسی–اجتماعی داخلی و خارجی گره خورده است. بنابراین تشدید جنگ و بحران در منطقه خاورمیانه مستقیما بر وخیمتر شدن اوضاع داخلی خصوصا معیشت و آزادیهای مدنی در ایران تأثیر میگذارد. در دوره کنونی بحران و جنگ خاورمیانه، بی شک سیاستها و برنامههای نظام فاشیست ایران در مسیر سرکوب عریان طرحریزی گشته است. بحران و سرکوب حاکمیت فاشیست، فقر و بیکاری و گرسنگی را به حد تحملناپذیری رسانده. جنگ در دیگر بخشهای کوردستان، غزه و اوکراین بر سراسر ایران هم سایه سنگین میاندازد. حملات نسلکشانه به روژاوای کوردستان و غزه بخاطر رقابتهای جنگ طلبانه دول، به تدریج وارد مراحل خطرناکتری میگردد. کشتارهای غزه با حمایتهای گسترده آمریکا و اروپا و تبلیغات گسترده رسانهای، خطر عادی شدن و مشروع جلوه دادن جنگ و کشتار علیه سایر خلقهای تحت ستم منطقه را به دنبال دارد که از هم اکنون با اجتماع جامعه جهانی بایستی مهار گردد. بهره برداری فرصت طلبانه ترکیه جهت یورش ددمنشانه به روژاوای کوردستان و مناطق گریلایی در حال حاضر در پی عادی سازی جنگ و کشتار در غزه و اوکراین انجام میگیرد. ابرقدرتهای جهان چنین فرصتی را برای دولی چون ترکیه هموار ساختهاند. حملات به روژاوا و غزه و محاصره بیسابقه، عادی نیستند. این جنگها با چراغ سبز ابرقدرتهای دخالتگر در منطقه و با ساخت و پاختهای پشت پرده آنها انجام میگیرد. مشغولیت دول به جنگ و کشتار در منطقه، موضوع روز در ایران یعنی گسترش جنبش انقلابی را شدیدا تحتالشعاع قرار داده و به حاشیه رانده است. بدینسان زیر سایه سنگین جنگ و نسلکشی، نظام دسپوتیک ایران سرکوب را تشدید نموده است.
قطعا این مرحله جنگ و نسلکشی، مسئله کورد را به سطح خطرناکتری رسانده است. آزادی رهبر آپو و خلق کورد بصورت واحد بهم گره خورده و در اولویت مبارزات جنبش آزادیخواهانه قرار دارد و از قضا به دلیل اهمیت یگانه بودن سرنوشت رهبر آپو و خلق کورد، دشمنان در درجه نخست سناریوی جنگ و نابودی را با حمله به امرالی به انجام میرسانند. پس از ۲۵ سال حبس، هنوز هم وجود بسیار سرنوشت ساز رهبر آپو از جانب دولتهای دخالتگر در رأس تمامی مسایل کورد دیده میشود. هم توجه به آزادی رهبر آپو و هم نقش اندیشههای ایشان در رساندن خلقمان به آزادی، هنوز هم اوضاع و احوال دشمنان و دول دخالتگر در مسئله کورد را مشوش میگرداند. حال که جنگ و نسلکشی به سطح خطرناکتری رسیده، راهکارهای رهبر آپو مبنی بر حل صلح جویانه و مسالمتآمیز مسایل منطقهای به طرق دمکراتیک نیز به مثابه آب و اکسیژن برای منطقه حیاتی و ضروری است. حاشا کردن و نادیده گرفتن این راهکارهای بیبدیل موجب تشدید فلاکت بار جنگ خواهد شد. لذا کنفدرالیسم دمکراتیک و ملت دمکراتیک ارایه شده از سوی رهبر آپو یگانه راه برون رفت از جنگ و نسلکشی و بحرانهای دهشتناک است حتی برای فلسطین.
اوضاع فوق بحرانی در ایران که پدیده گرسنگی بخشی از جامعه را خطرسازتر از مقولات تورم و بیکاری گردانده، بزرگترین هشدار به جامعه آزادیخواه ایران و شرق کوردستان است که فازهای ستمگری آن در سایه جنگهای کنونی منطقه پیشبرد مییابد. حال که «جنبش اجتماعی» با رویه مداوم و روزانه «نافرمانی مدنی» و «تمرین فکری برای تحول بنیادین» در حال انجام است و در سمت مقابل آن، نظام فاشیست به سرکوب عریان دست میزند، تنها راه، سازماندهی خود بنیاد و خود انگیخته اقشار جامعه است. تمرکز هستههای فعال شهری روی خود سازماندهی روزانه جهت مقابله با سناریوهای سرکوب رژیم هم اکنون ضرورت حیاتی دارد. جامعه و حاکمیت در حال جنگ مستمر هستند. تمامی حاکمیت و دولت علیه جامعه بسیج شده است. هستههای تشکلیابی کارگری، زنان، جوانان، خلقها و ملیتها، سازمانهای مدنی و صنفی، روشنفکران، سینماگران، اصحاب رسانه آزاد، بازنشستگان، کارمندان، معلمان، استادان دانشگاه و هنرمندان اگر از وظیفه خطیر سازماندهی و تشکل یابی در مرحله کنونی غافل شوند و وظایف خود را به جا نیاورند، اوضاع خطرناکتر و کنترل ناپذیرتر خواهد شد.
سازماندهی و تشکلیابی به هر طریق ممکن موجب مهار هارشدگی نظام دسپوتیک و خودکامه میگردد. امروز مجال و فرصت خوبی در همه شهرهای ایران برای تشکلیابی هستهها وجود دارد که سیاست سرکوب عریان نیز در صورت جدی بودن تشکلات، قادر به مهار همه آنها نخواهدشد. در برههای که جنگ و بحران ویرانگرتر بر خلقهای منطقه سایه سنگین انداخته، در لاک خود فرو رفتن هستههای تشکلگرا و انفعال اقشار و اصناف، خطرات را افزایش میدهد. همگان باید متوجه این وضعیت تاریخی باشند. خیزش خیابانی فقط یک فاز از مجموعه فازهای جنبش اجتماعی امروز ایران است. نافرمانیهای مدنی با اراده و جرأت و طی اتحاد همگانی، میتواند بسیار تأثیرگذار شود. روزانه چندین تجمع و نارضایتی از سوی کارگران، بازنشستگان و نیز نافرمانی مدنی از سوی زنان انجام میگیرد که مبارزه یومیه زندانیان سیاسی را تقویت مینماید.
بنابراین جامعه مدنی در ایران که جنبش اجتماعی خود برای تغییر تدریجی و دمکراتیک را پیش روی خود قرار داده، ناچار است اقدام به سازماندهی و تشکلیابی نظام مند و حساب شده کند اگر نه به طرز بدتری با خطر سرکوب و فقر و گرسنگی مواجه خواهد شد. وضعیت کنونی هشدار آمیز است.
هم سیاست داخلی و هم خارجی ایران در راستای عملیکردن سناریوهای سرکوب و خفقان به پیش میرود. امروز دولت پنهان یا موازی خود حی و حاضر بر سر قدرت است و سیاستهای یکدستسازی و خالصسازیهای رژیم معنایی جز سرکوب، تشدید گرسنگی و انقیاد خلقها ندارد. به مجرد تداوم جنگ در بخشهای کوردستان، اوکراین و غزه، سراسر ایران مدام در معرض خطر قرار دارد. حاکمیت ایران و دول سازشگر با او میکوشند راهکارهای جنگ و بحران و نسلکشی را جایگزین اهداف و مطالبات اساسی جنبش اجتماعی و انقلابی ایران سازند. بنابراین جنبش اجتماعی و نافرمانی مدنی در ایران که یک حق دمکراتیک است نباید تحت تأثیر امواج متلاطم جنگ و بحران منطقهای به محاق فرو رود. با توسل به سازماندهی مدنی میتوان خطر به محاق رفتن را برطرف ساخت. این تنها شانس برای نابودی فاشیسم است.
بی شک کشتار فلسطینیها و کوردها به معنای مشروعیت بخشیدن بیشتر سیاست سرکوب و خفقان و انقیاد در داخل ایران است که باید تا دیر نشده جلوی آن را گرفت. قطعا تبلیغاتی سوء با این ادعا که خیابان و خیزشهای انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» شکست خورده، صرفا با اهداف جنگ روانی علیه جامعه مدنی انجام میگیرد. نباید به این فرصتطلبی حاکمیت مجال داد. زنده بودن جامعه ایران امروز به زنده بودن جنبش اجتماعی ارزشمند آن بستگی دارد. باید همه اقشار و تودهها قدر این جنبش خود را که امروز در مرحله تغییر تدریجی ذهنیت و فرهنگ ادامه دارد، بدانند. این جنبش اجتماعی در واقع همان انقلاب تدریجی و دمکراتیک خلقها در ایران و شرق کوردستان و تداوم خیزشهای خیابانی است. این تبلیغات که سرکوب مطلق و کنترل کامل اوضاع و همه چیز در دستان حاکمیت فاسد است، یک دروغ محض میباشد. همه فعالیتهای مدنی قابل مهار نیست. رژیم از آن توان مطلق برخوردار نیست. فعالیت هستههای شهری آزادیخواه به طرق نافرمانی مدنی و حتی بصورت زیرزمینی، نشان از مهارناپذیری آن دارد. واقعیت این است که جامعه مدنی ناراضی و تحولخواه ایران فراروی یک انتخاب بزرگ دیگر و برداشتن یک گام مهمتر قرار دارد. وضعیت نشان میدهد که در اوضاع کنونی، بزرگترین اپوزیسیون، تشکلهای جنبش اجتماعی هستند که باید میل به سازماندهی بیشتر و منسجمتر داشته باشند. این اپوزیسیونِ خودبنیادِ جنبش اجتماعی، موتور محرکه همه اپوزیسیونهای خارج میباشد. تنها راه پیروزی، زنده نگهداشتن سازماندهی مدنی و تقویت آن با اتحاد و اهتمام سراسری است و با این رویه پیروز خواهد شد.
سازماندهی جنبش اجتماعی در شرق کوردستان نیز گذشته از تقویت سازماندهی در شهرها، نیازمند نیرومند سازی ستون دیگر خود یعنی تقویت نیروی گریلا میباشد. واقعیت نسلکشی فرهنگی علیه کوردها نشان داده که هیچ جنبش و انقلابی در شرق کوردستان بدون متحد ساختن سازماندهی شهری و نیروی گریلا شانس پیروزی نخواهد داشت. جوانان دو وظیفه دارند: یکی ارتقای نیروی دفاع ذاتی با خود سازماندهی شهری و دوم پیوستن به صفوف نیروی گریلا. بنابراین از جوانان غیور و آزادیخواه دعوت بعمل میآوریم که برای ایجاد حیاتی آزاد برای خلقمان به صفوف گریلا بپیوندند و وظایف ملی و دمکراتیک خویش را به جای آورند چرا که بیش از پیش به آزادی نزدیک هستیم.
جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار)
۲۸ اکتبر ۲۰۲۳