عمر گونهی مظنون قتلعام پاریس مستخدم «جمعیت ترکسپور» بوده
عمر گونهی مظنون قتلعام پاریس مستخدم «جمعیت ترکسپور» بوده
عمر گونهی مظنون قتلعام پاریس مستخدم «جمعیت ترکسپور» بوده
«عمر گونهی»
مظنون اصلی قتلعام پاریس دارای گذشتهای سیاه و نامعلوم است و هرچه میگذرد
جزئیات بیشتری در خصوص او منتشر میگردد. مشخص شد که گونهی از سال 2003 تا 2009
در روستای Waakirchen/Marienstein در یک شرکت کار کرده و
یکی از رفقایش که به مدت 6 سال با او کار کرده, گفت:«روزی خودروی خود را گلولهباران
کرد, سپس از سال 2009 در «جمعیت ترکسپور» به عنوان مستخدم(چایچی) کار کرده».
گذشته عمر گونهی مظنون قتلعام پاریس که به اتهام دست داشتن در ترور سه زن سیاستمدار کرد «سکینهجانسز, فیدان دوغان و لیلا شایلهمز» دستگیر شده, بسیار سیاه است. در 24 ژانویه صاحبخانه عمر گونهی در آلمان در خصوص شخصیت عمر گونهی با خبرگزاری فرات مصاحبهای انجام داد.امروز هم یکی از رفقایش که از سال 2003 الی 2009 با او آشنا بوده و کار کرده, جزئیاتی بیشتر در مورد او برزبان راند.
هنوز اطلاعاتی دقیق و مشخص در مورد دلیل و چگونگی رفتن عمر از سال 2003 به آلمان و ساکن شدنش در آنجا در دست نیست. بنا به گزارش برخی مطبوعات ترکیه, بستگان عمر اعلام کردهاند برای اینکه با دختر خالهاش ازدواج کند, به فرانسه رفته. گونهی در سال 2011 از باد تولز به شهر Schliersee آلمان رفته و بنا به گفته صاحبخانهاش از سال 2012 به فرانسه رفته است.
«عمر گونهی» از سال 2003 به «باد تولز» رفته و در روستای Marienstein/Waakirchen در شرکت Kînshofer GmbH همراه با 40 ترک دیگر کار کرده است.
خودروی خود را گلولهباران میکند
یکی از کارگرانی که در آن شرکت با عمر گونهی کارکرده و از رفقای نزدیک او بوده ولی نخواست نامش فاش شود, در مورد عمر جزئیاتی جالب توجه برزبان راند.
آن فرد اشاره کرد که عمر روزانه 1300 یورو مزد دریافت میکرد. وی افزود:«نمیدانم که چگونه وارد آن کار شد, اما به نظرم بنا به درخواست کارگران دیگر ترک آن شرکت بود. افراد ترک نزدیک او همه نژادپرست بودند. همیشه در کیف و یا جیب آنها چاقو وجود داشت و اسلحه و اینجور وسایل را بسیار دوست داشت.
حتی خوب یادم هست که روزی خودروی خود را به داخل یک جنگل برد و آن را گلولهباران کرده بود. همان موقع به ما گفت که بخاطر گلولهباران شرکت بیمه خسارات آن را پرداخت نکرده. بصورت غیرقانونی آن را تعمیر کرد. مدام پیراهن سفید و شلوار سیاه میپوشید.
مدام سریال «وادی گرگها(یک سریال تلویزیونی ساخت ترکیه)» نگاه میکرد. از شخصیت «پولاد آلمدار» خوشش میآمد, اما هیچ دیدگاه سیاسیای نداشت. از سیاست سرش نمیشد. گاهی اوقات در موقع کار توقف میکرد و میاندیشید و بازهم شروع به کار میکرد.
«من را به جمعیت علویها ببر»
در سال 2008 به دکتر مراجعه کرد. به ما گفت توموری در مغزش پیدا شده. برخی از کارگران نژادپرست ترک همراه او به دکتر میرفتند. روزی از او پرسیدم چرا با آنها میروی؟ گفت: زبان آلمانی نمیدانم و آنها مترجم من هستند».
این درحالی است که روز گذشته صاحبخانه آلمانی عمر گونهی گفت که بخوبی بر زبان آلمانی مسلط بوده. بنا به گفته برخی از کارگران همکار او, پس از مدتی تومور داخل مغز وی معالجه میشود و دیگر به دکتر نمیرود.
همان رفیق عمر اشاره کرد که از آنها خواسته او را به جمعیت علویها ببرند. وی افزود:«جندبار از من خواست که به مرکز جمعیت علویها ببرمش. در این منطقه چندین مرکز علویها وجود دارد. اما من به او گفتم «تو با آدابو رسوم علویها آشنا نیستی, عیب است که برویم. من رد کردم و او هم پس از آن در مورد آن مسئله حرفی نزد.
از سال 2009 در جمعیت «ترکسپور» کار کرده
همان رفیق گونهی اذعان داشت که گونهی از سال 2009 در شهرستان هاوسهام در مرکز «ترکسپور» مستخدم(چایچی) بود. او در ادامه افزود:«فکر کنم به مدت 6 ماه مستخدم بود».
روز پنجشنبه فردی به نام «مراد پولاد» در صفحه فیسبوک ترکی خود بر روی پروفایل فردی دیگر به نام «مراد .گ»(عضو حزب اتحاد بزرگ» ترکیه و در آنکارا ساکن است, یکی از عکسهای عمر گونهی را که در همان شرکت گرفته, منتشر کرده. پولات زیر آن عکس نوشته «این عکس نزد هیچکس نیست, این عکس, عکس رئیس شرکت است».