میهن کهنسال در انتظار ماست

میهن کهنسال در انتظار ماست

«جمیل بایک» عضو شورای رهبری ک.ج.ک در مقاله خود که در روزنامه «آزادی ولات» منتشر شد, ضمن اشاره به سیاست‌های دولت ترکیه جهت خالی کردن کردستان از سکنه, آواره کردن کردها, سرکوب , نسل‌کشی فرهنگی و توطئه «اصلاحات شرق» گفت:«اگر این کار نسل‌کشی نیست پس چیست؟ آشکار شد که این نسل‌کشی در پی توطئه اصلاحات شرق که در سال 1926 پی‌ریزی شد, بصورت عامدانه انجام شده. اسناد نشان می‌دهد که توطئه‌ای برای نسل‌کشی در میان است. دادگاهی بین‌المللی بی‌طرف این اسناد را به مثابه توطئه‌ای برای نسل‌کشی ارزیابی و بررسی می‌کند و ترکیه محکوم خواهد شد».

جمیل باید در ادامه می‌نویسد:

«دولت ترکیه برای خالی‌کردن کردستان از سکنه, و نسل‌کشی فرهنگی ,میلیون‌ها شهروند کرد را آواره کلان‌شهرهای ترکیه و اروپا ساخت. در ترکیه‌ای که هر روزه سیستم سرمایه‌داری ریشه می‌دواند, کردها را به برده مبدل ساختند و آنها هم روزانه برای مزدی ناچیز کار می‌کنند. از سوی دیگر سیستم سرمایه‌داری کردها را از روستاهایشان که فرهنگ کردی در آن سربرآورده بود, روبه زوال بردند و آنها را آواره کلان‌شهرهای ترکیه و اروپا ساختند. شهرهایی که فرهنگ‌ها در آن سلاخی می‌شوند. کردهایی که در شهرها و روستاهای خود با پایبندی به ارزش‌های کردخواهی خود حیات بسر می‌بردند و دارای شخصیت و روحیه بوده و به زیبایی زندگی می‌گذراندند, در حاشیه شهرهای کاپیتالیستی به حیاتی نیمه‌مرده محکوم ساخت. کردهایی که از سرزمین و روستاهای خود بریدند, زنده زنده در گور نسل‌کشی درافتادند.

کردها که به حیات روستایی مشهور بودند, هم‌اکنون به حیاتی رذیل در شهرها محکومند.هم‌اکنون هزاران روستا در سکوت مرگ بسر می‌برند. شاید تاحدودی برخی از روستائیان به زادگاهشان بازگشتند, اما دیگر روستاها به وضعیتی که پیشتر فرهنگ کردی می‌آفریدند, بازنگشتند. روستاهایی که پیشتر قریب صد خانوار بودند, هم‌اکنون تنها 10 الی 15 خانوار هستند. این به معنای بازگشت واقعی به روستاها نیست, بلکه باید طوری باشد که با تکیه بر جمعیت قابل توجه خود بتواند به کار زراعت در حد مناسب و نیاز بپردازد.

در شهرهای گورکوم, ملاتیه, سیواس, سمسور و درسیم عامدانه روستاها را از سکنه خالی کردند. هدف این بود که کردها را از طریق آواره ساختن به ترک مبدل سازند. کردها را عامدانه آواره شهرهای بزرگ ترکیه و اروپا ساختند. کردهای مقیم اروپا بیشتر اهل گورگوم, سیواس, ملاتیه, درسیم, ارزروم و سمسور هستند. می‌توان گفت که اگر نسل‌کشی فیزیکی انجامی می‌گرفت, این تعداد کرد از نسل‌کشی نمی‌شدند. هرچند که فرصتی برای انجام قتل‌عام فیزیکی هم نداشتند.

سیاست آواره‌ساختن در شهرهای نامبرده بصورت عامدانه صورت گرفت و از سوی دیگر در دهه 90 با فشارهای دولت, به آتش‌کشیدن و ویران کردن روستاها 5 الی 6 میلیون کرد از سرزمینشان بیرون رانده شدند. بخوبی می‌دانیم که جمعیت برخی ملت‌ها از این تعداد آواره کرد, کمتر است. یک سوم کردها و یا شاید بیشتر از سرزمینشان بیرون رانده شدند.

اگر نام این کار نسل‌کشی عامدانه نیست, پس چیست؟ آشکار شد که این نسل‌کشی در پی توطئه اصلاحات شرق که در سال 1926 پی‌ریزی شد, بصورت عامدانه انجام شده. اسناد نشان می‌دهد که توطئه‌ای برای نسل‌کشی در میان است. دادگاهی بین‌المللی بی‌طرف این اسناد را به مثابه توطئه‌ای برای نسل‌کشی ارزیابی و بررسی می‌کند و ترکیه محکوم خواهد شد.

در جهان کنونی اسنادی آنهمه شفاف و آشکار در مورد قتل‌عام‌ها در دست نیست. حتی قدرتی یافت نمی‌شود که تا این اندازه به قتل‌عام منظم و گسترده دست زده باشد. کوچاندن اجباری ارامنه را به بهانه‌هایی توجیه کردند. توطئه «اصلاحات شرق» به گونه‌ای, دستور انجام نسل‌کشی است. بازگشت به روستاها به معنای به رسمیت شناختن مجدد فرهنگ کردهاست, بسربردن حیات در جوی مملو از فرهنگ کردی, بهترین پاسخ به توطئه نسل‌کشی فرهنگی است. ملت‌دموکراتیک شدن مگر با بازگشت روستائیان به روستاهایشان تحقق یابد.

بازگشت به روستاها, اهمیت دادن به روستاها است. هر ساله دهها شهروند کرد در کانتینرها و در راه مهاجرت حفه می‌شوند. بسیاری از آنها در سخت‌ترین شرایط دچار بیماری‌های لاعلاج می‌شوند. در جغرافیای کردستان که در طول تاریخ انسانیت را تغذیه می‌کرد, دچارشدن به چنین وضعیتی یک تراژدی بزرگ است. لذا بازگشت به روستاها حیاتی دوباره در فرهنگ و حیات مناطق کردنشین خواهد دمید.