قتل ناموسی دختر ۲۲ساله توسط پدر ۶۰ساله
قتل ناموسی دختر ۲۲ساله توسط پدر ۶۰ساله
قتل ناموسی دختر ۲۲ساله توسط پدر ۶۰ساله
پدر ۶۰ساله که با فروکردن خنجر در قلب دختر ۲۲ساله خود بدلایل ناموسی وی را به قتل رسانده است، در دادگاه
آخرین دفاعیات خود را بیان کرد.
بنا به گزارش خراسان، مرد ۶۰سالهای که خنجری را در قلب دختر ۲۲سالهاش فرو کرد و او را به قتل رساند، روز گذشته برای آخرین دفاعیات در برابر قاضی ویژه قتل عمد ایستاد.
اواخر آبان گذشته، وقوع یک قتل در منزلی واقع در یکی از روستاهای شمال مشهد اتفاق افتاد. در این قتل پیکر خون آلود دختر جوانی در حالی که خنجری در قلبش فرو رفته بود کنار دیوار اتاق قرار داشت.
پدر ۶۰ساله این دختر که در محل وقوع قتل دستگیر شده بود به صراحت ارتکاب جنایت را پذیرفت و به تشریح ماجرای درگیری با دخترش پرداخت.
او گفت: چند ماه قبل دخترم به عقد پسر جوانی درآمد تا پس از فراهم شدن مقدمات عروسی، جشن ازدواجشان برگزار شود اما هنوز مدتی از دوران نامزدی آنها نگذشته بود که دخترم متوجه شد همسرش اعتیاد شدیدی دارد به طوری که کارتن خواب شده است.
به همین خاطر او تصمیم به طلاق گرفت و به محاکم قضایی شکایت کرد اما هنوز رأی دادگاه صادر نشده بود که متوجه شدیم او قصد دارد با یکی از بستگانمان ازدواج کند.
وقتی دخترم از همسرش طلاق گرفت با وساطت فامیل با ازدواج مجدد دخترم با "م" موافقت کردم و آنها به عقد یکدیگر درآمدند و قرار شد تا چند روز بعد ازدواج آنها، به طور رسمی ثبت شود ولی "م" هم زیر قول و قرار خودش زد و از ثبت رسمی ازدواج خودداری کرد.
متهم این پرونده افزود: دخترم که دیگر تحمل این وضع را نداشت از او شکایت کرد و مدام تهدید میکرد که "م" را میکشد.
شب حادثه نیز او چاقویی را برداشت تا صبح که به دادگاه میرود او را بکشد به همین خاطر او را نصیحت کردم اما به حرفهایم توجهی نمیکرد. دیگر از کارهای او خسته شده بودم. شب قبل نیز وقتی با هم درگیر شدیم او از خانه فرار کرد و هنگامی که وارد منزل یکی از روستاییان شده بود با وساطت دیگران به خانه بازگشت. صبح روز بعد هم به همین دلیل بین ما درگیری رخ داد. من که عصبانی شده بودم ناگهان خنجری را برداشتم و ضرباتی بر بدنش زدم سپس خنجر را در قلبش فرو بردم و در همان حال رهایش کردم.
این مرد که روز گذشته برای آخرین دفاع از خودش در برابر قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفته بود مدام اشک میریخت و نمیتوانست به درستی سخن بگوید. او در میان هق هق گریه که ناشی از ندامت او بود گفت: انگار آن خنجر را در قلب خودم فرو کردم و الان هم بسیار پشیمانم. من نباید این قدر عصبانی میشدم که دست به جنایت بزنم.
او سپس در پاسخ به سوال مقام قضایی که پرسید اتهام شما قتل عمدی است آیا قبول دارید؟ گفت: ارتکاب جنایت را میپذیرم و حرفی برای گفتن ندارم.
گفتنی است، متهم در هنگام بازداشت مدعی شده بود مقتول آبرویش را حفظ نکرده است و با ضربات خنجر او را به قتل رساند. متهم این پرونده در بازسازی صحنه قتل نیز به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و گفت: شب قبل از جنایت نیز دخترم (مقتول) مقداری قرص و پودر را که داخل پوسته گردو قرار داشت از کیفش بیرون آورد و به دهانش ریخت و گفت: "دیگر خسته شدهام خودم را میکشم. اینها مرگ موش بود."
من که ترسیده بودم دختران دیگرم را صدا کردم و با داروهای خانگی او را از مرگ نجات دادیم. ولی یک روز به تاریخ رسیدگی به پرونده شکایت دخترم از نامزدش مانده بود که او تهدید میکرد نامزدش را میکشد به همین خاطر هم ما با هم درگیر شدیم و او را با خنجر کشتم.