اردوغان با دژکوب‌ها بر درب قلعه کردستان می‌کوبد

اردوغان با دژکوب‌ها بر درب قلعه کردستان می‌کوبد

فردا 16 نوامبر 2013 است. بارزانی کنگره ملی کردستان را به بهانه‌های مختلف به تعویق انداخته و به شهر «آمد» شمال کردستان سفر می‌کند تا در گردهمایی انتخاباتی رجب طیب اردوغان حضور یابد. «شوان پرور» هنرمند کرد هم پس از سی و اندی سال همراه بارزانی به پشت دروازه‌های قلعه تاریخی شهر «آمد» می‌رود تا از آن در وارد صحنه تاریخ شود نه از در ...! این سفر شوان پرور و اردوغان به شهر آمد , سفرهای تاریخی آتاترک را به یاد می‌آورد. 90 سال پیش وقتی که مصطفی کمال( آتاترک) خواست جمهوری ترکیه را بنیان نهد, پی برد که آن کار بدون کمک کردها غیرممکن است, لذا به مناطق شمال کردستان سفر کرد و حتی تا جایی پیش رفت که عوامفریبانه دست آغاها و میرهای کردها را بوسید تا رامشان کند. آتاترک اینگونه توانست میران را فریب داده و با بکارگیری آنها درب قلعه‌های شکست‌ناپذیر شمال کردستان را براحتی بگشاید و برای 90 سال تمام کردستان را اشغال کند.

می‌خواهم از اصطلاح «دژکوب» برای «شوان پرور» استفاده کنم. دژکوب چیست؟ دژکوب یا به زبان «ترکی قوچ‌باشی(سر قوچ) وسیله‌ای نظامی قدیمی است که سپاهیان در در جنگ‌ها از آن برای شکستن درب قلعه‌های نفوذناپذیر استفاده می‌کردند. برخی از دژکوب‌ها یک درخت بزرگ بود که سر آن همانند سر یک قوچ(گوسفند نر) جنگنده بود که با استفاده از آن بر درب قلعه‌ها می‌کوبیدند تا سربازان بتوانند قلعه مورد هجوم را تسخیر کنند. لذا اصطلاح «دژکوب» برای کسانی «چون» شوان پرور که از سوی دشمنان کرد چون اردوغان بکار گرفته می شوند, بسیار بجا و برازنده است. جادارد این را بگویم که تاکنون کردها نتوانسته‌اند سیاستمدار به معنای فلسفی ـ حقیقی آن داشته باشند, ولی جنبش آزادیخواهی کردستان, که «قلعه قندیل»را در حاکمیت لایزال خود دارد, درصدد خلق آن شخصیت کرد سیاستمدار است. باید شخصیت کرد را از «سست‌ عنصری» نجات داد و به سیاستمداری واقعی مبدل ساخت. پا در رکاب دشمنان کرد بودن, ایستادگی در مقابل خط مقاومت است. نمی‌توان همانند میرانی که فریب آتاترک را خوردند, فریب اردوغان را خورد. همه دولت‌های حاکم بر کردستان , این سرزمین را اشغال کرده و با بکارگرفتن اشخاص سرشناس از آنها بعنوان «دژکوب» استفاده می‌کنند تا درب مستحکم قلعه‌های مبارزاتی کردها را بشکنند و به اشغال‌گری خود ادامه دهند. هنگامه مرگ هر کردی, همان لحظه مبدل شدن او به یک «دژکوب» است. با این دژکوب‌های کرد در صدد تسخیر قلعه‌های کردستان هستند, اما آنها از این موقعیت خود آگاه نیستند. رژیم‌های ایران, ترکیه, سوریه و عراق مدام از شخصیت کرد یک «دژکوب» که یک «ابزار» تباهی و ویرانی است, ساخته‌اند. فردا, 16 نوامبر با دژکوب «شوان پرور» بر درب قلعه شهر آمد می‌کوبند.

«آمد» بزرگترین شهر هر چهاربخش کردستان, از سوی اردوغان بصورت «نمادین» انتخاب شده. این انتخاب تصادفی نیست. اگر این استراتژیک‌ترین قلعه تسخیر شود, تسخیر دیگر قلعه‌ها هم سهل خواهد شد. قلب تپنده کردستان در قلعه تاریخی یا به زبان کردی«سور» آمد قرار دارد. فردا با «دژکوب شوان پرور» بر درب سور آمد کوبیده می‌شود. شهری نمادین و جنگی سیاسی ـ نمادین که تعیین‌کننده خواهد بود. این انتخاب اردوغان انتخاب «یاجنگ یا جنگ» در برابر «یا آزادی یاآزادی» کردها است. باید از بزرگترین دژکوب استفاده کند, زیرا می‌داند که با مستحکم‌ترین قلعه کردستان در کارزار است.

فردا تمامی نگاه‌ها به این است که پیام اردوغان و بارزانی چه خواهد بود. بدون‌شک اگر بارزانی پیام آشتی برای حل مسئله کرد بدهد و عملا برای آن تلاش کند, برای کردها امیدوار کننده خواهد بود. تمامی نگاه‌ها معطوف به شهر آمد خواهد بود. در هنگامه بیداری کردها, هر پیامی می‌تواند تعیین جهت کند. شرط رسیدن به قلعه «آمد» عبور بر روی پل «صراط» است, مشخص نیست که چه طرفی موفق به عبور خواهد شد و چه طرفی محکوم به سقوط. «قیام غرب کردستان و حمایت از آن», «روند چاره‌یابی دموکراتیک و آشتی در شمال کردستان» , «کنگره ملی کردها» و «اتحاد ملی» تخته‌های قطور درب «قلعه آمد» کردستان را تشکیل داده‌اند. هر ضربه دژکوب‌ها به مثابه درهم‌شکستن این تخته‌هایی است که از درختان «نمادین بلوط» کوهستان‌های کردستان ساخته و پراخته شده‌اند و بر بالای برج این قلعه‌ها انقلابیون و گریلاهایی ایستاده‌اند که سرود «ای‌رقیب» می‌خوانند و فدایی سرنوشت «قوم کردزبان» هستند. این قلعه تسخیرناپذیر است.

شاید پرسیده شود که هدف اردوغان از گردهمایی کلان‌شهر آمد چیست؟ می‌توان به یک نکته مهم اشاره کرد: چندی پیش تمامی ملت‌های مبارز ترکیه و نیروهای دموکراتیک از کردها گرفته تا ملت‌ها و آئین‌های دیگر داخل ترکیه, شهر آمد را بعنوان پایتخت ترکیه برای خود انتخاب کردند تا کنگره حزب تازه تأسیس به نام «حزب دموکراتیک خلق‌ها, ه.د.پ» را در آن برگزار کنند. این کنگره با موفقیت برگزار شد و نمایندگان تمامی ملت‌های کرد, ترک, ارمنی و علویان و مسیحیان و غیره » همراه با «نیروهای دموکراتیک و چپ‌ها و‌ آزادیخواهان» در آن شرکت کرده و به امید انتخابات آینده تمامی ترکیه و شمال کردستان مبدل شدند. در واقع «استارت انتخاباتی کردها , مبارزان و ملت‌های دوستدار حزب ه.د.پ برای انتخابات» در شهر آنکارا زده شد. ولی اردوغان و حزبش آ.ک.پ که از این نیرومندی کردها و نیروهای دموکراتیک و آزادیخواهان سراسر ترکیه واهمه دارند, بصورت نمادین ـ سیاسی شهر «آمد» را انتخاب کرد. مصاف شهر آنکارا و شهر آمد. است. حزب ه.د.پ در «آنکارای ترکیه» پیام آزادی داد و اردوغان هم در تلافی آن «آمد شمال کردستان» را انتخاب کرده تا این پیام را بدهد که درصدد انتقام هستم. اما باتوجه به اینها از سال 2002 تاکنون در تمامی دوره‌های انتخاباتی ترکیه و شمال کردستان مدام کردها تعالی یافته و هر بار پیروزی‌های بیشتری کسب کرده‌اند, می‌توان گفت که اردوغان با توجه به شکست تمامی شعارهایش روبه شکست است به همین دلیل در گرداب ستم‌های خود به تقلی افتاده و دست و پا می‌زند.