روز معلم آزاد/ فرزاد و رفقایش اسوههای مقاومتگری در کردستان و ایران
روز معلم آزاد/ فرزاد و رفقایش اسوههای مقاومتگری در کردستان و ایران
روز معلم آزاد/ فرزاد و رفقایش اسوههای مقاومتگری در کردستان و ایران
فرزاد کمانگر (به کردی: فهرزاد كهمانگهر) (زادروز: ۱۳۵۴ – زمان جانباختن: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) فعال حقوق بشر، فعال محیط زیست، روزنامهنگار و فعال صنفی، و معلم کرد ایرانی بود که به اتهام عضویت و همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد و در سحرگاه روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، بههمراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد. فرزاد کمانگر به پاس فعالیتهایش، به صورت افتخاری گزارشگر ویژه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز بود. یونسکو در گزارش خود درمورد فشارها علیه فضاهای آموزشی، به موضوع اعدام فرزاد کمانگر اشاره کرد. اتحادیه اروپا حکم اعدام او را محکوم و سازمان دیده بان حقوق بشر از او به عنوان یک معلم آزاد یاد کرده است.
فرزاد کمانگر، دبیر هنرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بوده و با نام مستعار "سیامند" در ماهنامه فرهنگی آموزشی رویان که به اداره آموزش و پرورش کامیاران تعلق دارد قلم میزده است. وی که در زمینه حقوق قومی و مسائل زنان فعال بوده، در مرداد ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶) به تهران سفر کرده بود به همراه دوستش بازداشت میشود.
فرزاد کمانگر معلم آموزش وپرورش شهرستان کامیاران با ۱۲ سال سابقه تدریس بود که در مرداد ۱۳۸۵ برای پیگیری مساله درمان بیماری برادرش به تهران آمده بود به اتهام عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات بمب گذاری بازداشت شد. وی در ابتدای بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین و بازداشتگاه اطلاعات سنه و کرماشان شکنجه شد. او در طول این دوره ۳۳ ماهه زندان ماهها در سلولهای انفرادی و در زندانهای اوین و رجاییشهر و سنه مورد آزار و اذیت قرار گرفت. مسئولین زندان در هنگام شکنجه و آزار و اذیت او، با صدای بلند قرائت قرآن پخش میکردند.
حکم اعدام
هیچ مدرک مستند و قابل استنادی در پرونده کمانگر وجود نداشته است . وی سرانجام در اسفندماه سال ۱۳۸۶ به جرم عضویت در پژاک از سوی شعبه ۳۰ دادگاه انقلاب حکم اعدام گرفت. خلیل بهرامیان وکیل کمانگر و سه اعدامشده دیگر، پس از اجرای حکم گفت:
قاضی پرونده حرفهای کمانگر و من را نشنید و من معتقدم کمانگر صددرصد بیگناه بود.
آقایان حتی یک سرسوزن مدرک ندارند. اگر ادعا کنند بیاورند پیش یک سری از قضات بی نظر و باشرف ایرانی که قضات دادگاهها بودهاند وقضات بینالمللی بگویند. اگر کوچکترین دلیلی علیه فرزاد دارند من علاوه براینکه حاضرم پروانه وکالتم را برای همیشه پاره کنم حاضرم هر گونه مجازاتی را تحمل کنم.
این حکم مورد اعتراض گسترده فعالان سیاسی و مدنی و حقوق بشری اپوزیسیون داخل و خارج از ایران قرار گرفت اما قوه قضایی جمهوری اسلامی ایران دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور رای دوباره بر حکم اعدام وی صادر کرد. بر اساس گزارشی در این زمینه «با توجه به محتویات پرونده، متهمین همگی اعضای پژاک هستند و از سال ۷۷ با جذب نیرو و تبلیغات، به سازماندهی تشکیلات جنبش مذکور در ایران پرداختهاند و در سال ۸۲ به تاسیس پژاک، در جهت براندازی جمهوری اسلامی ایران، فعالیتهای مسلحانه خود را آغاز کردهاند و از جمله اقدامات آنها، انفجار دو بمب در ساختمانهای فرماندهی و ادارهای بازرگانی کرماشان در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۸۵ و انفجار خط لوله صادراتی ایران به ترکیه است.» در گردش کار پرونده این پنج تن که توسط دادستانی تهران منتشر شده آمده است که فرزاد کمانگر در بازجوییها «خود را از وجود مواد منفجره بیاطلاع نشان داد». بر اساس این اطلاعیه، کمانگر زمانی دستگیر میشود که مأموران امنیتی در مرداد ماه ۸۵ پس از کشف مواد منفجره در یک خودرو در تهران، و دستگیری یکی از سرنشینان این خودرو به محل سکونت وی مراجعه میکنند و در آنجا فرزاد کمانگر نیز بازداشت میشود. وی همچنین متهم به همکاری با دو تن از اعضای پ ک ک در انفجار خط لوله نفتی ایران به ترکیه بود.
خاکسپاری
پس از اعدام، پیکر اعدامشدگان به خانوادههای آنها تحویل داده نشد و مسوولان امنیتی و قضایی، تضمین آرامش کردستان را شرط تحویل پیکرهای اعدامشدگان اعلام کردند. با گذشت چهار روز از زمان اعدام، همچنان پیکر آنها به خانوادهها تحویل داده نشد، برخی از اعضای خانواده اعدامیان بازداشت شدند و مقامهای امنیتی اعلام کردند چون اعدامشدگان محارب هستند، در جایی دور از گورستان مسلمانان دفن خواهند شد. روز ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ مادر فرزاد کمانگر به همراه نزدیکان فرهاد وکیلی و علی حیدریان با استاندار کردستان برای تحویل پیکر اعدامشدگان ملاقات کردند که به آنها گفتهشد:
اعدام شدگان در محلی که هم اکنون به دلیل شرایط امنیتی قادر به افشای آن نیستیم دفن شدهاند و پس از گذشت زمان و مساعد بودن اوضاع، مسئولین، محل دفن ایشان را به شما خواهند گفت.
حدود یکماه پس از اعدام، خلیل بهرامیان وکیل فرزاد و برخی زندانیان اعدام شده، به دفن مخفیانه پیکرها و عدم اطلاع به خانواده اعدامشدگان، اعتراض کرد و گفت:
به هر کس که ممکن بود نامه نوشتهایم، از مسوولان استانی گرفته تا نمایندگان مجلس، رییس قوه قضاییه و همه کسانی که باید در این زمینه پاسخگو میبودند، اما متاسفانه رییس قوه قضاییه یک شاه سلطان حسین است که بی خاصیت و بی رگ بر یک صندلی مهم کشور نشستهاست که فقط حکم دستگیری صادر میکند.
واکنشها به اجرای حکم اعدام
انتشار خبر اعدام کمانگر و چهار نفر دیگر، واکنشهایی در داخل و خارج از ایران به همراه داشت.
نیروهای گریلای شرق کردستان به منظور مقابله به مثل با سرکوبگریها و اعدام آزادیخواهان و اعدام فرزاد کمانگر و 4 تن از رفقایش جهت انتقام چند عملیات نظامی علیه پاسداران رژیم انجام داد که تأثیراتی جهانی یافت و در کنار قیامها و اعتراضات خلقکرد و ملتهای ایران به جوابی علیه سیاستهای ایران مبدل شد.
قیامها
تعدادی از افراد خانوادههای پنج نفری که اعدام شدند تلاش کردند روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ در برابر دانشگاه تهران تحصن کنند که تلاش آنها از سوی نیروهای انتظامی که قبلا محل را محاصره کرده بودند، ناکام ماند. در لندن چند نفر که خود را اعضای حزب کمونیست کارگری معرفی کردند به ساختمان کنسولگری ایران حمله کردند و شیشههای آن را شکستند. در پاریس نیز تعدادی از معترضین دوربینهای مداربسته سفارت را شکستند. پلیس فرانسه تعدادی از تجمع کنندگان را بازداشت کرد. در واشنگتن، معترضان در برابر دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی، تجمع کردند. در اسلو، معترضان در برابر سفارتخانه ایران، تظاهرات کردند، که با درگیریهایی همراه بود.
تحصن اعتراضی دیگری از روز یکشنبه در شهر سلیمانی جنوب کردستان آغاز شده بود. تعدادی از کردهای ترکیه در نزدیکی نقطه صفر مرزی با ایران، راهپیمایی کردند. اعتراضهای پراکندهای هم در پیرانشهر، کامیاران، سقز، مهاباد و منطقه باغ شایگان سنه شکل گرفت که در برخی موارد به نا آرامیهایی انجامید و فضای این شهرها به شدت امنیتی شد. همچنین بازارها تعطیل شد.
تعدادی از ایرانیان ساکن شهرهای کلن و برلین نیز به این اعدامها اعتراض کردند. در هامبورگ هم مراسم اعتراضی برپا شد.
میرحسین موسوی در بیانیهای به اعدام پنج زندانی، اعتراض کرد و روند دادرسی و محاکمات را ناعادلانه دانست و این اعدامهای ناگهانی را در آستانه خرداد و اولین سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، پرسشبرانگیز عنوان کرد.
فدراسیون جهانی اتحادیههای معلمان، در بیانیهای، روز اعدام فرزاد کمانگر را یک روز فاجعهآمیز برای معلمان آزاد، فعالان اتحادیههای کارگری و حقوق بشر نامید. اتحادیه معلمان سوئد نیز با انتشار بیانیهای اعدام فرزاد کمانگر را محکوم کرد.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در بیانیهای این اعدامها را محکوم و از آن به عنوان نشانه گسترش ترور حکومتی یاد کرد.
حزب سبزهای فرانسه، در بیانیهای که در پاریس منتشر شد، اعدام پنج زندانی را محکوم کرد.
زهرا رهنورد در یادداشتی سوالاتی را مطرح کرد و پرسید آیا این اعدامهای شتابزده برای زهرچشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد است؟
در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ کانون مدافعان حقوق بشر، در نامهای به رئیس قوه قضاییه ایرادهایی به روند محاکمه و اعدام کمانگر و چهار اعدامی دیگر گرفتند:
ضوابط دادرسی عادلانه از جمله اجرای مقررات اصل ۱۶۸ قانون اساسی و به ویژه علنی بودن دادگاه در عمل رعایت نشدهاست.
به ویژه طبق اعلام وکیل فرزاد کمانگر، مجازات اعدام متناسب با عملکرد آن جانباخته نبوده و ایشان را بی گناه میدانستهاست.
اجرای حکم اعدام بدون هر گونه اطلاع وکلا و حتی خانوادههای آنها وبدون حضور وکلای محکومان درمراسم اعدام انجام شدهاست.
مهدی کروبی درباره اعدام کمانگر و چهار نفر دیگر گفت: اعدام این افراد در شرایطی صورت گرفتهاست که هیچکس از چندوچون پرونده آنها باخبر نیست و جرم آنها به دلیل علنی نبودن دادگاه و عدم رعایت آیین دادرسی و قانون، برای هیچکس محرز نشدهاست. معلوم نیست آقایان خود را درچه جایگاهی میبینند که به راحتی و بدون درنظرگرفتن عاقبت کار، چنین حکم میدهند. البته وقتی جان آدمیزاد چنان ارزان شود که عدهای را به صرف یک اعتراض مدنی در خیابان به گلوله ببندند چنین رفتارهای خارج از رویهای نیز رواج مییابد.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای با محکومکردن اعدام پنج نفر، خواهان برچیدهشدن مجازات اعدام در ایران شد. سازمان دانشآموختگان ایران، بیانیه داد.
روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۸۹ در اعتراض به اعدام پنج شهروند کرد، بازار شهرهای مهاباد، سنه، بوکان، مریوان، کامیاران و برخی دیگر از مناطق کردستان به حالت نیمه تعطیل در آمد، خیابانها خلوت شد و نیروهای امنیتی در مراکز اصلی شهرها مستقر شدند و گزارشهایی از اعتصاب در برخی شهرهای کردنشین ایران منتشر شد.
اتحادیه اروپا اعدام پنج زندانی را بهشدت محکوم کرد و خواهان لغو اعدام دو زندانی سیاسی دیگر به نامهای زینب جلالیان و حسین خضری شد که بعدها حسین خضری هم اعدام گردید.
سیمین بهبهانی، در اعتراض به اعدام ۵ نفر شعری سرود که با این بیت آغاز میشود: بگو چگونه بنویسم یکی نه پنج تن بودند/ نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند. یداله رویایی نیز شعری به نام «چهره یعنی نکش!» سرود.
اهالی افغانستان هم در تجمعی اعتراضی در برابر کنسولگری ایران در جلالآباد افغانستان در اعتراض به اعدام و بدرفتاری با مهاجرین افغان در ایران، عکسهایی از پنج اعدامشده ایرانی هم به همراه داشتند. در دست گروهی از این تجمع کنندگان، عکسهایی با مضمون «فرزاد من نمرده» و «ما همه فرزاد کمانگریم» دیده میشد.
سندیکاهای کارگری فرانسه و کانادا، اعدام زندانیان سیاسی در ایران را محکوم کردند. روسای کنفدراسیون عمومی کارگران فرانسه و اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا در نامههایی به علی خامنهای به این اعدامها اعتراض کردند.
تعدادی از ایرانیان مقیم دانمارک و سوئد در مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی و دیگر نقاط شهر استکهلم تجمعهای اعتراضی برگزار کردند و در مواردی با واکنش شدید پلیس روبرو شدند.
شاهین نجفی نیز با خواندن ترانهای به نام برادر بر دار به این اعدام سیاسی پس از انتخابات ۱۳۸۸ اعتراض کرد.
روز جانباختن فرزاد کمانگر و 4 تن از رفقایش در ایران از سوی مبارزان , روز «معلم آزاده» نامگذاری شد.