یادداشت

سیاست در راهروهای دادگاه

اردوغان در سوریه و عراق به کوردها حمله می‌کند و با آنها دشمنی می‌کند، اما در ترکیه نیز «خواهری-برادری ترک و کورد» خواسته می‌شود. این امکان‌پذیر نیست. کسانی که در داخل با کوردها خواهری-برادری می‌خواهند، در سوریه، همراه با نیروهای غارتگر حمله نمی‌کنند.

اردوغان مانند یک مدیری که در انتخابات شکست خورده است، عمل نمی‌کند. مطابق با سنت‌ها و اخلاق سیاسی و حقوقی نیز عمل نمی‌کند. تمام انگیزه و سیاست او، به دست آوردن قدرت و ماندن در آن است. برای این کار تلاش می‌کند تمام دستاوردهای دموکراتیک را نابود کند و هنوز هم کشور را در داخل و خارج به سوی جنگ سوق می‌دهد. طوری رفتار می‌کند که انگار مرگی وجود ندارد. قدرت و ثروتی را که هرگز تصورش را نمی‌کرد، به دست آورده است. با ترس از اینکه اگر قدرت را از دست بدهد، همه چیز را از دست خواهد داد، از آن ذهنیتی برخوردار است که همه چیز را فدای قدرت می‌کند.

اردوغان می‌خواهد مخالفان را به وضعیتی برساند که نتوانند سیاست را پیش ببرند. تلاش می‌کند بر احزاب دیگر، به ویژه حزب جمهوری خلق فشار وارد کند. انگار کسی که انتخابات را باخته حزب نیست، مخالفان را تحت فشار قرار داده است. می‌خواهد با چماق دادگاه، مخالفان را بیَاثر کند. اردوغان دادگاه را به عنوان ابزاری برای قدرت، علیه مخالفان به کار می‌برد. یعنی به شکلی نیز استقلال آن را از بین برده است.

هر چه می‌گذرد، ترکیه بیشتر به سوی فقر می‌رود. به هیچ وجه اقتصاد درست نمی‌شود. تورم هنوز هم توده‌های مردم را له می‌کند و آنها را می‌آزارد. جغرافیا و منابع طبیعی میهن را غارت می‌کند. ثروتمندان، ثروتمندتر می‌شوند و فقرا نیز فقیرتر می‌شوند. چنین مشکلات سنگین و اساسی کشور، سر جای خود هستند. به علاوه مسئله کورد نیز وجود دارد که منبع همه مشکلات دیگر است. به دلیل این مسئله، درگیری و جنگ حتی در داخل مرزهای سوریه و عراق نیز وجود دارد. دولت نمی‌خواهد اینها مورد بحث قرار گیرند. به جای دستور کارهای درست، دستور کارهای خود را به مردم و مخالفان تحمیل می‌کنند.

خاورمیانه می‌جوشد. ترکیه در سراسر منطقه به کوردها حمله می‌کند و جنگ را به کشورهای دیگر نیز گسترش داده است. در داخل مرزهای عراق، ده‌ها پایگاه نظامی ساخته شده است. بی‌وقفه باشور کوردستان بمباران می‌شود. به همین ترتیب بخش مهمی از سوریه اشغال شده است. در روژاوا سیاست‌های پاکسازی اتنیکی علیه کوردها در حال اجراست. ارتش ترکیه اکنون در سوریه در محدوده ۸۰ کیلومتری سد تشرین و پل قره‌قوزاق را بمباران می‌کند و می‌خواهد آن را تصرف آورد. همچنین می‌خواهند کوبانی را محاصره کنند و دستاوردهای کوردها را نابود کنند. در سوریه به جز حملات ترکیه، جنگ متوقف شده است. جهان می‌گوید بگذارید جنگ متوقف شود و در سوریه یک راه‌حل سیاسی ایجاد شود، اما اردوغان بر جنگ اصرار دارد.

خاورمیانه در چارچوب امنیت اسرائیل، دوباره طراحی می‌شود. ایالات متحده آمریکا و اروپا به طور فعال در این روند دخیل هستند. امکان ندارد که ترکیه از این موضوع تاثیر نپذیرد. با توجه به این تحولات، رهبر آپو در این روند مداخله کرد. افرادی مانند باغچلی نیز چون خطر را دیدند، امرالی را به عنوان آدرس مذاکرات نشان دادند و گفتند، باید کارها به پایان برسند. هیئتی که برای دیدار به امرالی رفته بود، در مجلس از همه احزاب بازدید کرد و دیدگاه‌های رهبر آپو و آنچه می‌خواهد انجام دهد را با آنها در میان گذاشت. تا آنجا که در مطبوعات دیده شد، آنها نیز این تلاش را مثبت ارزیابی کردند.

اردوغان این روند را دنبال می‌کند. همه می‌دانند که او تحولات را در چارچوب قدرت خود ارزیابی می‌کند. اگر به قدرت او سودی برساند و باعث شود که تا زمان مرگ رئیس جمهور باشد، شاید مانع این موضوع نشود. اما اگر به قدرت او خدمتی نکند، شاید مانند گذشته تلاش‌ها را بی‌نتیجه بگذارد. وقتی انسان می‌پرسد که موضع مخالفان در برابر این سیاست اردوغان چیست، پاسخ مثبتی دیده نمی‌شود. روند را مثبت تلقی می‌کنند، اما پیشگام نمی‌شوند و از آن حمایت نمی‌کنند. حزب جمهوری خلق نمی‌گوید که چرا ما به تشرین حمله می‌کنیم، این بمباران‌ها در عراق تا کی ادامه خواهد داشت. وقتی از بیرون جنگ ادامه یابد، در داخل صلح برقرار خواهد شد؟ اگر برقرار شود چگونه برقرار خواهد شد، باید این را برای مردم تفسیر کنند.

اردوغان در سوریه و عراق به کوردها حمله می‌کند، با آنها دشمنی می‌کند، اما در ترکیه نیز 'خواهری-برادری ترک و کورد' خواسته می‌شود. این امکان‌پذیر نیست. کسانی که در داخل با کوردها خواهری-برادری می‌خواهند، در سوریه، همراه با نیروهای غارتگر حمله نمی‌کنند. در داخل کوردها را فریب می‌دهند، اما در خارج نیز آنها شکار می‌شوند، واضح است که این یک مسئله است. بنابراین نیروهای مخالف باید از سیاست‌های راه‌حل و خواهری-برادری حمایت کنند، در این زمینه پیشگامی را ارزیابی کنند و فضا را برای حزب عدالت و توسعه باقی نگذارند. اکنون اگر اردوغان این روند را خراب کند، مخالفان کاری انجام خواهند داد، آیا جایگزینی ارائه می‌دهند؟

حزب جمهوری خلق در انتخابات اخیر پیروز شد و به حزب اول تبدیل شد. اما اکنون در برابر اردوغان مانند پسر شمر است. شهرداری‌ها را تصرف می‌کند، نمی‌گذارد کارکنان رسانه‌ها چشم باز کنند، علیه روسایی که صحبت می‌کنند، شکایت می‌کند. حزب جمهوری خلق و احزاب دیگر به دادگاه‌ها کشیده می‌شوند. سیاست در راهروهای دادگاه مستقر می‌شود. مخالفان باید یک گام استراتژیک بردارند و اجازه ندهند که دستور کار توسط اردوغان تعیین شود. از این نظر نیاز به یک رویکرد درست نسبت به مسئله کورد وجود دارد. باز هم نیاز به همکاری موثر با نیروهای دموکراتیک وجود دارد. اگر این کار انجام نشود، ترکیه از این تکرار نمی‌تواند رهایی یابد و مخالفان نیز قدرت خود را از دست خواهند داد.

منبع: یِنی اوزگور پولیتیکا