اوجالان: ملتی که زنان آن آزاد نباشند, آزاد نیست
اوجالان: ملتی که زنان آن آزاد نباشند, آزاد نیست
اوجالان: ملتی که زنان آن آزاد نباشند, آزاد نیست
«رهبر ملتکرد, عبدالله اوجالان» به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن, پیامی صادر کرد و گفت:«ملتی که زنان آن آزاد نباشند, آزاد نیست». اوجالان از زنان خواست که بردگی را رد کنند و افزود:«آزادی زن همانا مبارزات سکینه است. حیات سکنیه یک الگو است».
پیام اوجالان در گردهمایی که به مناسبت فرارسیدن 8 مارس برگزار شد, قرائت گردید. پیام اوجالان با شعارها و کفزدنهای بیوقفه زنان مورد استقبال قرار گرفت. اوجالان طی این پیام از زنان خواست که بردگی را رد کرده و به انقلابی بنیادین دست زنند.
پیام اوجالان با سرتیتر «به جستجوگران حقیقت, عدالت و نوعدوستی» چنین است:
«پیش از هر چیز این مسئله را که «فقط 8 مارس روز زنان است» را مورد انتقاد قرار میدهم. این یک شرط انکارناپذیر حیات است که همه روزه باید حامی زن َآزاد باشی, اما واقعیت 8 مارس آشکارا این حقیقت را مینمایاند که زن در زندگی, وجود و هستی ندارد. موضعی که صرفا در چنین روزی, گرامیداشت آن را جایز میبیند, عمق بردگی را اثبات مینماید. مبارزه برای زنان برای من فعالیتی است که بیش از پیش روی آن متمرکز میشوم. آن را امری دور از جنگ نمیبینم, حتی همچنانکه در انقلابات وجودداشته, در انقلابات امروزمان, بویژه برای پیروزی انقلاب کردستان اساسیترین و بنیادیترین محور و موضوع است که همانا تحلیل حیات و نقش زن است. زن در مرکز همه فعالیتها بویژه مسایل جنگ, صلح و رشد بنیادین آزادی جای میگیرد.
سالهای 2000 سال آزادی زنان علیه دورانهای تاریک تمدن است که زن را نیست کرده. من در واقع این تمدن را دورانی تاریک و منجمد میدانم. اما اوایل سالهای 2000 با عصیانگری هارگونه زن آغاز گردیده و علیه انجماد و زمستان زمهریر حاکمیتی که به درازای تاریخ تمدن که بر بنیان دروغگویی, ظلم وستم علیه جنس زن پابرجا مانده, همانند گل نوروزی برف و یخ را میشکند, سر برمیآورد و آزادی زنان را به ارمغان میآورد. با عصیانگری زن, شکوفهزدن انقلاب زنان و گلکردن جنبش آزادی زن در راستای بهار زنان علیه برف و زمستان زمهریر تحقق مییابد. این امر را بسیار مهم میدانم. من با ذهن و عقل خود با زن ارتباط برقرار کردم, این است هویت من, این است فرماسیون من. دیدگاه من در خصوص زن چنین است.
نباید هیچگاه از یاد برد که داشتن یک زندگی معنادار و شرافتمندانه با زن, به دانایی عظیم و بزرگی نیاز دارد. آنهایی که ادعای عاشقبودن را دارند, باید همیشه به یاد داشته باشند که راه رسیدن به آن در همین دانایی و بزرگی است. اگر میخواهد چنین حیاتی داشته باشند, بایستی پیش از هر چیز از نو با زن با داناییای کامل و در نوعی توازن قدرت , در مشترک ساختن و ایجاد احساسات زیبایی و بزرگی پیروزی را حتمی سازند. بایستی به حقیقت چگونگی تحقق این حقیقت در این زمینه رسید. باید «مفرد ـ کیهانی» به عبارتی دیگر زن و مرد بودن بارز همراه با مرد و زن بودن غیربارز مناسب به شیوهای مختلط با همدیگر توأمان باشند. بایستی به لحاظ مالکیت و صاحببودن, از بنیان , همدیگر را ترک گویند. بجای ناموس سنتی, بایستی با بهرهمند شدن از شخصیت زیبا و نجیب, شگفتانگیزی را نمود بخشند. تازمانیکه انقلابی بنیادین در زن ایجاد نشده و ذهنیت و حیات مرد تحول نیابد, تغییر حیات مسلما غیرممکن خواهد بود. زیرا تازمانیکه زن که خود زندگی است, آزاد نشود, خود زندگی هم سرابی بیش نخواهد بود. تازمانیکه آشتی میان مرد و زندگی و زندگی با زن برقرار نگردد, خوشبختی هم خیالی پوچ خواهد بود.
اکثرا و به احتمال زیاد بدون رضایت شما ازدواجی صورت میگیرد. چه بسا شما مادر هستید. مادری دردناک است. عشق حیات را نابود میکند. ملتی که زنان آن آزاد نباشد, شانس آزادبودن را نخواهد داشت.
باید آزاد باشید. سیاست با عشق و دوستی نسبت به ملت و خلق مرتبط است.
ما جنبش آزادی زنان را داریم, سکینه الگو و نمونه آن است. شماها الگو هستید. حیات سکینه الگویی از آزادبودن زن است. مبارزات سکینه همان آزادی زن است. من حساب قتل سکینه را خواهم پرسید و آشکارش خواهم ساخت.
زنانی قهرمان و بزرگ وجود دارند. مقدس بودن حیات بسیار مهم است. باید انسان دست از بردگی بردارد. این است پیام من در مورد روز 8 مارس. ملتی که زنان آن آزاد نباشد, نمیتواند آزاد باشد. مرحله کامل آزادبودن زن, الهگی وی است. بدینوسیله باردیگر یاد و خاطره زنان شهید قهرمان را گرامی میدارم».