ایران فراروی انتخاباتی سرنوشتساز؛ انتخابات برای ماندن
ایران فراروی انتخاباتی سرنوشتساز؛ انتخابات برای ماندن
ایران فراروی انتخاباتی سرنوشتساز؛ انتخابات برای ماندن
شمال بشیری, مسئول روابط خارجی «حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» در مورد وضعیت کنونی ایران, فضای انتخابات و آینده آن, تحلیلاتی ارایه داده و میگوید:«خاورمیانه با مرحلهای نوین از توازنان و جبههگیری سیاسی و قدرت روبرو میشود».
شمال بشیریع مسئول روابط خارجی پژاک در نوشته خود که در سایت حزبشان, پژاک, منتشر شده, نتایج احتمالی انتخابات ایران در رویارویی با وضعیت منطقه خاورمیانه را مورد ارزیابی قرار داده.
بشیری میگوید:
«چارهیابی مسئله کرد, زیربنای اصلی در هنگامه حاضر مبارزاتی است که در آن قرار داریم و گزاره از پیروزی و افقی درخشان پیشارویمان است. در پیش گرفتن خط سوم در سطح تحولات و قطببندیهای جهانی از سوی جنبش آزادیخواه, آلترناتیو بودن مدرنیته دموکراتیک را نوعی سیاست عملی روزانه قرار داده و همچو حقیقتی بر نظم جهان حاکم گردانده. با مشاهده نیرومندی این جریان , اثبات میشود که بلوک شانکهای و بلوک انگلوساکسون در سوریه در باتلاق خاورمیانه درافتاده. درحالی که جریان مدرنیته دموکراتیک با پیشاهنگی پ.ک.ک روزانه فرصتها و دستاوردهایی نوین کسب میکند. این امر مرحله تجدید ساختار نظم سیاسی خاورمیانه را با خود به همراه داشته است و همه روزه توازناتی نوینتر در منطقه در شرف شکلگیری هستند. نظم نوین خاورمیانه دیگر به جایی رسیده که بدون وجود کردها توازناتش برهم میخورد و نظم نوین سیاسی به معنای کسب جایگاه سیاسی برای کردها است. در همین چارچوب است که رهبر اوجالان در نامه نوروز خود میگویند: عصری نوین آغاز میشود.»
شمال بشیری در ادامه میگوید هر قدرت و یا کشوری در این راستا خود را متحول نسازد, دچار فروپاشی شده و یا کاملا بحرانی و بیثبات میگردد.
تحولات منطقهای در ایران به اوج میرسد
وی میافزاید:«در این اثنا, ایران یکی از آن کشورهایی است که هدف اصلی این جریان نوین است. این کشور هم به مثابه ساختار ایدئولوژیک و هم به مثابه هژمونی سیاسی, با تحولاتی روبرو میشود که یکی از اهداف اساسی مرحله کنونی است. نظم جهانی و منطقهای دیگر نمیتواند موجودیت ایران با این خصوصیت را بپذیرد. به همین خاطر با آغاز اختلافات, تنشها و فشارها علیه ایران, جریان تحولات منطقهای ایران را هم دربرمیگیرد. با ایجاد تغییر و تحولات در ایران, دیگر روند تحولات منطقهای به اوج و هدف خود میرسد. در کردستان هم, ساختار سیاسی ـ اجتماعی شرق کردستان به جانب هر خطمشی سیاسی بگراید, بدونشک نقش صافیکننده را درزمینه توازنات سیاسی در کردستان بازی خواهد کرد. این بدان معناست که شرق کردستان در قبال تمامی بخشهای کردستان نقش صافیکننده دارد و نشان خواهد داد که کدام قدرتسیاسی در این بخش حاکم شده و جریان حاکم را دردست میگیرد.»
یک جناحی شدن انتخابات
«احتمال داده میشد که جمهوری اسلامی در این مرحله و با مدنظر قراردادن تحولات ترکیه و سوریه گامی برای ایجاد تغییر بردارد و انتخابات کنونی هم فرصتی مناسب برای این کار است. اما برعکس سالهای گذشته که در حین انتخابات فضایی نرم و بازتر به میان میآمد, این بار دولت سیاست امنیتی شدیدتری اتخاذ کرده.موج بازداشت میهندوستان, روزنامهنگاران و کشتن روزانه کولبران کرد, گزاره از این حقیقت است. با ایجاد چنین جوی بسوی انتخابات گام برمیدارد. انتخاباتی که با اعلام اسامی هشت کاندید به همه پیشبینیها پایان داد. جناح اصلاحطلب رفسنجانی را کاندید خود اعلام کردند و همه خیال کردند که نقطه مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان آن است. اصلاح طلبان همانطور که پیشتر اعلام کرده بودند, از حسن روحانی حمایت میکنند. اصولگرایان هم از قالیباف. دولت کنونی هم که چندصباحی از عمر آن نمانده, کاندید مورد نظرش رد صلاحیت شده. آیا حسن روحانی میتواند نمایندگی آن جریان را برعهده بگیرد که علیرغم آن همه نواقص به عنوان اصلاحطلب معرفی شده؟ میتواند امر رفرم را به «بیت رهبری» ببرد و با حاکمیت ایدئولوژیک و نظام آشتی دهد.البته حسن روحانی که در دوران دولت اصلاحات, مسئول مذاکرات اتمی بود, بعنوان یک سازشگر معرفی شد و اصولگرایان هم بشدت از وی انتقاد کردند. باید این موضوع را مدنظر قرار دهیم که چرا پس از این همه برچسب زدن اتهامات, از فیلتر شورای نگهبان عبور داده شد. آیا میتوان آن را نزدیکتر شدن هر دو جبهه اصلاحطلب و اصولگرا دانست؟ رسانههای غربی از نماینده اصلاحطلبان استقبال میکردند, اما آیا این امر برای روحانی هم چنین است؟ اما باید این را بیاد داشت که این اسقبالکردنها امری کوتاهمدت, گذرا و تاکتیکی است و هیچ بنیان استراتژیکی ندارد. زیرا زیرا مسئله اصلی ایران با نظم جهانی, در سطح مدیریت ایران نیست, بلکه این, بنیانهای ایدئولوژیک و استراتژیک ایران است که بحرانآفرین بوده و مشکلساز است.»
روحانیون سنتی شکست نخوردند
شمال بشیری در ادامه مینویسد:«موفقیت قالیباف به معنای تداوم عمر جریان الیگارشی نظامی ـ امنیتی است که با بر سرکار آمدن احمدینژاد آغاز شده بود. این پروژه با برسر کار آمدن قالیباف به اتمام خواهد رسید. تأیید صلاحیت مشایی هم همانطور که انتظار میرفت, بعید بود. پس با این حال روند ناسیونالیسم نوین ایرانی چگونه ادامه خواهد یافت؟ بحرانها و تضادهای سیاسی ـ دیپلماتیک , اقتصادی و اجتماعی ایران که عمیقتر شده, به گردن کدام جریان خواهد بود و این وضعیت نکبتبار که احمدینژاد به بار آورده, پشت کدام دولت را خواهد شکست! جریان احمدینژاد و مشایی, جریان بروکراسیخواهی مدرن نامیده میشد که در تلاش ایجاد یک دولت ـ ملت فارس و مدرنیزهکردن آن بود. همه تلاشهایشان برای این بود که بروکراسی را از دست روحانیون سنتی خارج سازند, اما با شکست مواجه شدند. هماکنون بایستی منتظر ماند که آیا احمدینژاد اقدام به افشای خرابکاری جناحها خواهد کرد یا سکوت میکند. این است تابلوی انتخابات کنونی ایران. اهمیت آن تنها به لحاظ سیاسی نیست, بلکه ابعاد تاریخی داخلی را هم در بر میگیرد. باید این احتمال را هم مدنظر داشت که ممکن است میان هر سه جریان کنونی نوعی از ائتلاف به میان اید که در دولت آینده به هرسه آنها جایگاهی اعطا شود. این هم به شرطی صورت میگیرد که اختلافات داخلی به سیستم آسیب نرساند.»
انتخابات شوراها, ترویج کادر محلی رژیم
بشیری در ادامه اهداف انتخبات شوراهای محلی را هم همسوی انتخابات ریاستجمهوری میداند و میگوید:«برای درک بیشتر جریان سیاسی کنونی, مدنظر قرار دادن انتخابات استانی یعنی شوراها, میتواند مسئله را بیشتر تنویر سازد. زیرا این دو انتخابات بصورت همزمان برگزار میشوند. دولت در مدت چند سال گذشته کادرهای ویژه خود در مراکز اطلاعاتی و عقیدتی آموزش و تعلیم داده است.هماکنون هم از توسعه شوراها و افزایش اختیارات آنها بحث میکند. هدفش این است که این اهداف را با استفاده از کادرهای منطقهای خود عملی سازد. این بود که در جریان رد صلاحیتها, اکثر اشخاص سرشناس و مورد پسند را هم رد صلاحیت کرده و تنها چند تن را باقی گذاشتند که صرفا برای مشروعیت بخشیدن با کادرهای خاص خودشان است. اکثر این افراد بارها در کانالهای تلویزونی رژیم علیه جنبش آزادیخواهی و انقلاب کردستان سخنگفتهاند که نمونه بارز آن این است که تلاش میکنند از طریق انتخابات شوراها, جایگاه اجتماعی آنها را ارتقا داده و بعنوان مدیران محلی انتخاب شوند.»
تأثیر فاکتورهای منطقهای بر انتخابات
بشیری نتایج انتخابات و اتخاذ موضع خشن از سوی ایران را ناشی از وضعیت سیاسی منطقه میداند و میافزاید:«با توجه به روند کنونی انتخابات و عملکرد پیش از آن از سوی دولت و علیه جامعه, این امر برای ما روشن میشود که سیستم کنونی برای بقای خود, نهادهای امنیتی ـ نظامی را نیرومندتر میسازد. بر این باور است که با توسل به سیاست میکروکردن نهادهای امنیتی میتواند از این مرحله گذار کند. از سوی دیگر ایران تلاش میکند که در این رستا, حتی به ابقای سوریه کمک کند و تاحدودی خود را جمعو جور کند. درست عکس آنچه ایران میخواهد, کشورهای غربی میخواهند وضعیت سوریه را مشخص ساخته و بر میزان فشارهای خود بر ایران افزوده و به اوج برسانند. به همین خاطر است که مسئله سلاح شیمیایی سوریه را مطرح می سازند و اسرائیل هم حمله نظامی به سوریه را آغاز میکند. احتمال میرود که در ماه ششم حمله علیه سوریه شدیدتر شود و سطح بحران سوریه, عراق, لبنان و حتی ترکیه هم عمیقتر گردد. تمامی این فاکتورها بر چگونگی انتخابات ایران و نتایج آن تأثیر میگذارند.»