یادداشت

‌«ژن ژیان آزادی‌» مژده‌ی حیاتی آزاد

در مقابل همه‌ی ویرانی‌های بوجود آمده ‌‌‌‌‌‌‌‌«ژن ژیان آزادی‌» فلسفه‌ای بود که انعکاس دهنده‌ی تکثرگرایی، همزیستی مسالمت‌آمیز خلق‌هاست و زندگی را از چنگال استعمار بیرون می‌آورد و آن را نجات می‌دهد.

مقاله روزرین کمانگر مسئول کمیته‌ی دیپلماسی کژار

در دومین سالگرد انقلاب «ژن ژیان آزادی» قرار داریم، انقلابی که  می توان بعنوان مژده ی قرن ۲۱ نامید، زیرا که تغییرات بسیاری را به‌همراه داشت. تغییراتی بنیادین که در ذهنیت و اندیشۀ، شیوه‌ی مبارزاتی و دیدگاه‌شان نسبت به آلترناتیوسازی برای آینده، ایجاد گردید،‌ همین نیز باعث گردید گام‌های رسیدن به آزادی در ایران،‌ روز به روز رادیکال‌تر از قبل گردد. در این مقاله نیز سعی میگردد در چهار بخش

-         ماهیت، ریشه و مفهوم انقلاب ژن, ژیان, آزادی

-         راه‌های مقابله و سرکوب حاکمیت، بعبارتی سیاست داخلی و خارجی حاکمیت جمهوری اسلامی

-         راه‌های تداوم انقلاب و نحوۀ و شیوه‌ی صیانت در طول دو سال گذشته

-         و در نهایت نقش کژار در مبارزات حداقل دو دهه‌ی اخیرو انقلاب ژن, ژیان, آزادی

موضوعات و مطالب بیان گردد.

ماهیت، ریشه و مفهوم انقلاب ژن, ژیان, آزادی

ما در سده‌ی ۲۱ بسر می بریم، سده‌ای که سیستم سرمایه‌داری جهانی و دولت- ملت‌های منطقه، سعی داشتند و دارند که از طریق پررنگ سازی ملی‌گرایی، دین‌گرایی و جنسیت‌گرایی جامعه‌ای را بطور کامل مهندسی کنند تا بتوانند از این طریق جامعه‌ای کاملاً تابع، پیرو و منفعل که توانایی ابراز هویت خویش را ندارد بوجود بیاورند. طبیعتا دیزاینی که در حال رخ دادن بود، طی سال‌های متوالی در کشورهای گوناگون، از طریق راهکارهای مختص به خودشان، تنها و تنها منجر به گسترش جنگ و به قهقهرا بردن جامعه می‌شد. در این بین زنان و کودکان بیش از هر قشر دیگری تحت تاثیر قرار می‌گرفتند. اما تجارب بدست آمده چه چیز را نشان می‌دهد؟ اینکه این موزاییک فرهنگی و ملی خلق‌ها که تکثر گراست، با سیستم دولت- ملت‌ و نظام سرمایه‌داری همخوانی ندارد و در این جا فاکتور بسیار مهمی به نام مقاومت خلق‌ها و فرهنگ و شیوه‌ی زندگی آنان است و به تاریخ پیوند خورده، به بزرگترین مانع در برابر سیاست‌های اجرایی این نیروهای هژمونی خواه مبدل شده است. پس می‌توان گفت سیاست‌های هژمون گرایان، چیزی به جز قتل، گسترش جنگ، مهاجرت، تخریب محیط زیست، استعمار و... بوجود نیاورده است. در مقابل این همه‌ ویرانی،‌ ژن, ژیان, آزادی فلسفه‌ای بود که انعکاس دهنده‌ی تکثرگرایی، همزیستی مسالمت‌آمیز خلق‌هاست و زندگی را از چنگال استعمار بیرون می‌آورد و آن را نجات می دهد. چرا با این قاطعیت می گویم؟ زیرا شعار «‌ژن ژیان آزادی» که هم اکنون سراسر ایران، هندوستان، کشورهای مختلف خاورمیانه و جهان را در برگرفته است، دارای تاریخ مبارزاتی است. این شعار و بهتر است بگویم این فلسفه در جایی به نام کوردستان سرداده شده، در میان جنبش آزادیخواهی که بیش از پنجاه‌ سال است در بخش های مختلف کوردستان فعالیت و مبارزه می کند. جنبشی که به اراده‌ی ملت و نیروی زنان ایمان دارد و میداند که مقاومت همین ملت تا چه اندازه زندگی می آفریند. جنبشی که معتقد است که بدون آزادی زنان،‌آزادی جامعه ممکن نیست و انقلابی که در آن زنان حضور نداشته نباشند،‌ نیز انقلاب نیست. البته که این را نه تنها در تئوری، بلکه در عرصه‌ی عمل نیز بخوبی نشان داده است. حضور فعال زنان در عرصه‌ی سیاست، نقش فرماندهی زنان در جنگ بویژه در جنگ علیه داعش، نقش آنان در سازماندهی جامعه،‌ علم ژنئولوژی نمونه‌هایی از این فعالیت‌هاست. جامعه نیز به عملکرد این فلسفه‌ی ژن, ژیان, آزادی می نگرد، متوجه می شود این فلسفه‌ی بدور از ملی‌گرایی، جنسیت‌گرایی و دین‌گرایی، در راستای خودمدیریتی جامعه و همزیستی مسالمت آمیز خلق‌ها مبارزه می کند، پس نه تنها حمایت می کند، بلکه خود را بخشی از این فکر و اندیشه دانسته و برایش فعالیت می نماید. شعاری که از شمال کوردستان آغاز، در روژاوای کوردستان پررنگ گشته بود، این بار در بخش دیگری از کوردستان، سر داده شد و تنها به ایران و خاورمیانه محدود نماند، بلکه جهانی گردید. چرا که پیام این فلسفه،‌با فرهنگ و تاریخ مقاومت مردم منطقه، هم کوردستان و هم ایران و دیگر خلق‌های منطقه مطابقت و هم خوانی دارد. همانطور که می دانید این شعار پس از قتل ژینا امینی در شهر سقز سرداده شد و سپس تهران و دیگر شهرهای ایران را در بر گرفت. اما چرا؟ زیرا جامعۀ ایران نیز جامعه‌ایی تکثرگرا است. تفاوتمندی‌های ملی- فرهنگی در جغرافیای سیاسی ایران زندگی می‌کنند و در مقابل حاکمیت بسیار تئوکراتیک، زن ستیز و مردسالار است. در سال ۱۹۷۹ جامعه ضد تبعیضی که رژیم شاهنشاهی، و برای رهایی از آن سیستم انقلاب نمود، اما این بار جمهوری اسلامی، به تبع وضعیتی بدتر را به بار آورد. وضعیت نابسامان معیشتی در ایران یعنی فقر، تورم، بیکاری، مشکلات اجتماعی، ازجمله خودکشی زنان و قتل آنان تحت نام ناموس از یک سو، از سوی دیگر اعدام و دستگیری در برابر هویت خواهی جامعه را به ستوه آورده است. جامعۀ ایران با فرهنگ اعتراض و اعتصاب و قیام بیگانه نیست، جامعه‌ای بسیار پویا که پتانسیل اتحاد را نیز دارد. اما این انقلاب با دیگر قیام بسیار متفاوت بود و حتی دیگر نمی توان نام آن را یک اعتراض و نارضایتی نامید، بلکه کنشی فوق‌العاده رادیکال که باید آن را انقلاب نامید و تا به امروز هم به شیوه‌های گوناگون ادامه دارد. اولین ویژگی خاص این انقلاب پیشاهنگی زنان و ارائه‌ی آلترناتیو از سوی زنان است. یعنی زنان تعاریف ساخته‌ شده‌ی حاکمیت را رد کردند، آنان در طول این دو سال قربانی نبودند، بلکه پیشاهنگ تغییر و تحولات بسیاری بودند. یعنی زنان به اراده‌ی خویش برای بهبود وضعیت پی بردند و اتفاقا از این طریق نیز به رمز و معنای حیات نیز پی بردند. بعبارتی آنان گفتند آنچه تا به امروز در جریان است، سیاست‌های زن ستیز که به جای زندگی آنان را با مرگ روبرو می سازد. در یک جمله بگویم: اگر می خواهیم به معنای حیات آزاد پی ببریم، باید هویت  و اراده‌ی زن را به رسمیت بشناسیم. آنچه که جمهوری اسلامی انجام نداد و همین موجب شد که زنان یک «نه» قاطع و رادیکال به این رژیم بگویند. و نکته‌ی حائز اهمیت این بود که حول مساله‌ی آزادی زن، یک انقلاب عظیم اجتماعی روی داد. زنان پیشرو در خیابان و دانشگاه و زندان، در تمامی شهرها بودند و مردان را نیز به مبارزه دعوت میکردند. این است انقلاب عظیم ذهنیتی، فرهنگی و اجتماعی. این انقلاب پایه‌های ایدئولوژیکی رژیم را مورد مواخذه قرار داد، یعنی هم ملی‌گرایی و هم دین‌گرایی و هم جنسیت‌گرایی در این انقلاب بسیار کمرنگ شد

پس در یک جمله می توانم بگویم که انقلاب ژن ژیان آزادی یک جهانبینی نوین به مبارزه‌ی جامعه وارد کرد و باید بر نقش زنان در اجتماعی و فراگیرشدن انقلاب‌ها تاکید کرد.

راه‌های مقابله و سرکوب حاکمیت، بعبارتی سیاست داخلی و خارجی حاکمیت جمهوری اسلامی

در ابتدا باید به وضعیت حقوق بشری در طول یک سال گذشته اشاره داشته باشیم، در سال ۲۰۲۳ قریب به ۸۵۳ نفر تحت عناوین گوناگون اعدام گشتند. همچین بیش از ۳۳۰ کولبر زخمی شدند یا جانشان را از دست داده‌اند. همچنین نزدیک به ۲۵۰۰ دستگیری در طول این مدت صورت گرفت. علاوه بر این ها نیز، نزدیک به ۱۲۰ زن توسط افراد نزدیک به خانواده به قتل رسیدند و از لحاظ اقتصادی ایران با نرخ ۱۴.۴ درصد پس از افغانستان و عراق، پایین ترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان رو دارد. همه‌ی این‌ها دقیقاً در زمانی روی داد که مرگ مشکوک ریاست جمهوری قبل و تشکیل دولت جدید روی داد. یعنی علاوه بر سیاست های سرکوب خیابان، دانشگاه ، بیمارستان و... سعی نمودند به شیوه‌ای دیگر مساله‌ی آزادی زنان را به انحراف ببرند. از یک سو،‌ سیاست‌های خارجی دولت روزانه با شکست مواجه می شد و حاکمیت در تلاش بود تا بر جنگ‌های نیابتی‌اش بفیزاید و از سوی دیگر بر آن بود تا با سرکوب داخلی،‌ وضعیت را آرام نشان دهد که گویا صدای مخالفی وجود ندارد. دیدیم که کاندیدهای ریاست جمهوری در میتینگ‌های خود، دختران خود را در کنار داشتند، گویا مساله‌ی زنان برای‌شان حائز اهمیت است. اما در همان بهبوبه بود که برای زن فعال دیگری که از هویت خود سخن میگوید، حکم اعدام صادر کردند.

یکی از سیاست‌های حاکمیت که از همان روزهای آغازین انقلاب تا به امروز ادامه داشته،‌ دستگیری آزادیخواهان و گسترش سیاست وحشیانه‌ی اعدام است. علاوه بر آماری که منتشر شده است، باید به احکام سنگینی که از سوی جمهوری اسلامی علیه زنان مبارز و پیشاهنگ فعال صادر می گردد، نیز اشاره نمود. زینب جلالیان از زنان مبارز و مقاوم زندان است که در طول۱۷ سال حبس خود، با شکنجه‌های بسیاری روبرو گشته است، اما مقاومت او روز به روز جهانی گشته است. پخشان عزیزی و شریفه محمدی از زنان پیشاهنگی هستند که حکم اعدام برای‌شان صادر گشته است،‌ و وریشه مرادی و نسیم غلامی نیز با خطر این حکم مواجه هستند. سال‌ها قبل،‌ شیرین علم هولی، زن پیشاهنگ و مبارز جنبش آپویی، بر روی دیوار نوشته بود« ژن, ژیان, آزادی» و سال‌ها بعد دوباره زنان در همان سنگر مبارزه،‌ این شعار پرمحتوا و معنا را سر می‌دهند و این دقیقاً یعنی آخرین منزل رژیم، به قلعه‌ی مقاومت مبدل شده است.

نامه‌های منتشر شده از سوی پخشان عزیزی و وریشه مرادی در طول این مدت، بیانگر پیام رادیکال ‌«انقلاب ژن ژیان آزادی‌» بودند. در لابلای جملات نامه‌ها، به آن پیوند تاریخی و فرهنگی میان زنان می توان پی برد که گذشته را به سان تجربه و دستاوردی عظیم برای مبارزات و فعالیت‌های حال و کنونی مبدل ساخت. آنان با خوانشی صحیح از تاریخ ستم تحمیل شده بر زنان و از گفتمان‌ها و آلترناتیوهای آينده در راستای برساخت حیاتی آزاد و دموکراتیک می گویند که گذار از جنسیت گرایی، ملی گرایی،‌ دین گرایی و مرکزگرایی را می طلبد. با همه‌ی این موضع های رادیکال تنها می توان گفت سیاست‌های حاکمیت با شکست مواجه شده است.

اما علاوه بر سیاست‌سرکوب حاکمیت در داخل، در طول دوسال گذشته، اپوزسیون‌های راستگرا نیز به همان اندازه در به بیراهه بردن انقلاب نقش داشتند. شعار مرد میهن آبادی نیز که در تقابل با شعار زن, زندگی, آزادی سرداده شد، نمونه‌ی بارز و اولیه، این تلاشها بود. اما دیدیم که در کوتاه مدت با شکست مواجه شد و آن جمع جورج تاونی چگونه از هم پاشید، چرایی‌اش نیز البته که اهمیت خاصی برخوردار است. چگونه قشری الیت که از بالا به پایین می نگرد و خود را اکثریت و فرا دست و دیگران را فرودست و اقلیت میخواند انتظار برقراری دموکراسی را می توان داشت؟ یا اینکه علی رغم اینکه جامعه ی ایران در صحنه‌ی عمل نشان داد که به اراده‌ی ذاتی خود تکیه بسته، اما این اپوزسیون از همان آغاز به دول غربی تکیه بسته بود. آنان بسیار گزینشی عمل کردند و خواستند که سلبریتی سازی کنند. با این اوصاف می توان گفت، این خانه از پایه ویران است و نمی توان از آنان انتظار پیشبرد انقلاب را داشت.

راه‌های تداوم انقلاب و نحوه و شیوه‌ی صیانت در طول دو سال گذشته

ببینید مدتی قبل رژیم برای مقابله با اعتصابات سراسری در دومین سالگرد چند روز قبل از آن نیروهای خود را در راه‌های بین شهری و درون شهرهای شرق کوردستان مستقر کرده بود. مثلاً نیروی نظامی خود را از ارومیه به سوی مهاباد فرستاد، از ماکو تا ایلام را ملیتاریزه کرده بود که مبادا اجتماعی صورت بگیرد،‌ بسیاری از فعالین سیاسی را به اطلاعات خوانده بود و آنان را تهدید کرده بود. همچنین در همان روز،‌هلیکوپترهای رژیم بر آسمان شهرهای سقز و دیواندره مدام در حال گشت بودند، اینترنت بشدت کم سرعت  و فیلتر شده بود که خبر رسانی را با مشکل روبرو بسازند. حاکمیت حتی اجازه‌ی برگزاری مراسم سالگرد بر مزار ژینا را نداده بود، از سوی دیگر سفر پزشکیان در دومین سالگرد خود حامل پیام خاصی بود.  این‌ها اگر هراس و ترس نیست، پس چیست؟ بار دیگر مشخص شد تا چه اندازه حاکمیت از نیرو و اراده‌ی جامعه در هراس هست. اما در برابر این همه سرکوب و سانسور، ما در دومین سالگرد چه چیزی رو مشاهده کردیم؟

همونطور که در رسانه ها هم منتشر شد، کژار، پژاک، مادران صلح در روژهلات کوردستان و برخی از احزاب کوردی دیگر، در دومین سالگرد, بیانیه‌های مختلفی را دادند و از عموم مردم خواستند که روز سالگرد رو اعتصاب کنند، در پی همین بیانیه‌ها و جامعه نیز به منظور تاکید بر ادامه‌ی انقلاب، در شهرهای سقز, دیواندره، سنه، کرماشان، مهاباد، سردشت، و... اعتصاب کردند. در عین حال در زندان این روز گرامی داشته شد. در خارج از ایران نیز، حمایت از سوی روژاوا و شمال کوردستان بسیار بود، همچنین فعالیت هایی همچون راهپیمایی در شهرهای مختلف اروپایی نیز صورت گرفت. باید به این موضوع اشاره کرد که همه‌ی آنانی  که طعم آزادی را چشیده بودند ، از این انقلاب حمایت کردند، نمونه‌ی روشن و واضح روژاوای کوردستان هست. جایی که نیروهای تروریستی داعش به زانو در آمد و حال زنان پیشاهنگ برساخت حیات آزاد هستند.

نقش کژار در مبارزات حداقل دو دهه‌ی اخیرو ‌«انقلاب ژن ژیان آزادی‌»

سازمان ما یعنی جامعه ی زنان آزاد شرق کوردستان-کژار بیش از دو دهه‌است که در روژهلات کوردستان و ایران فعالیت دارد. اگر چه رسماً سیستم کژار در سال ۲۰۱۴ تاسیس شد اما فعالیتهای ما از قبل نیز تحت عنوان اتحادیه زنان روژهلات کوردستان در راستای سازماندهی زنان صورت می گرفت. با تکیه بر فکر و فلسفه‌ی رهبر عبدالله اوجالان و پارادایم اکولوژی- دموکراسی و آزادیخواهی زن، در طول این چند سال مبارزه و فعالیت کرده، حوزه‌ی فعالیتی آن،‌ در داخل و روژهلات کوردستان، کوهستان‌های آزاد کوردستان و کشورهای اروپایی هست. نیروهای دفاعی ما تحت عنوان ه‌پ‌ژ در روژهلات کوردستان حضور دارند و مشغول به انجام فعالیت هستند. در طول این مدت بیش از بیست سال، بر مبنای ایجاد آگاهی از طریق آموزش زنان وسازماندهی، فعالیت‌های بسیاری صورت پذیرفت. اولین شهید زن سازمان ما در سال ۲۰۰۶ در شهر مریوان شهید لطیفه سلامت، با کد سازمانی زیلان په‌پوله است. آن زمان رژیم جنازه ی رفیق مان رو به پشت ماشین بست و در سطح شهر گرداند تا به اصطلاح درس عبرتی بشود،  اما حال بعد از چند سال مشاهده می کنیم نه تنها در مریوان، بلکه در شهرهای دیگر هم زنان به جنبش آپویی ملحق می شوند و این بدون شک برای ما از اهمیت خاصی برخوردار است.

یعنی ۲۰ سال تجربه در شرق کوردستان موجب شد که در طول ‌«انقلاب ‌ژن ژیان آزادی‌» بتوانیم بیشتر با جامعه ارتباط برقرار کنیم. هر چند در برابر انقلاب عظیمی که روی داد، باید سطح فعالیت‌ها بیشتر می‌بود. اما در طول این دوسال نیز زمینه برای انجام فعالیت بسیاری بوجود آمد. از فعالیت‌های آموزشی در داخل، تا مقاومت زندان، گسترش روابط دیپلماتیک در زنان از ملت‌های مختلف در سطح کوردستان، ‌ایران، افغانستان و دیگر کشورهای دیگر تا گسترش فعالیت‌های سازمان‌مان با زنان آزادیخواه در کشورهای غربی خود نمونه‌ی این فعالیت‌ها می‌باشد.

علاوه بر فعالیت‌های صورت گرفته در داخل، باید به برخی از فعالیت ‌های موثر کژار در اروپا نیز اشاره نمود.

سال گذشته کنفرانسی در کشور سوئد از سوی کژار برگزار شد که موجب گردآمدن زنان بسیاری که در حوزه‌ های مختلف فعالیت دارند، در آن کنفرانس به واقع زنان به خوبی به تحلیل مسائل پرداختند. جمعی از زنان مبارز که درد ملت و هم جنسانشان را درک می‌کنند و تا امروزه نیز در طی گسترش این فعالیت‌ها هستند. همینطور ارتباط با جنبش زنان کوردستان در اروپا و دیگر پلتفرم‌های ایران نیز همواره مد کار کژار بوده است. چند مدت پیش کمپینی تحت عنوان ٬نه به اعدام، آری به حیات آزاد٬ در تاریخ ۹ می آغاز به فعالیت نمود تا صدای زنان اعدامی باشد. در شهرهای مختلف به مناسبت گرامیداشت سالگرد راهپیمایی های مختلف انجام داد و در حال حاضر هم این فعالیت ها ادامه دارد. نه تنها راهپیمایی، بلکه از ظریق برگزاری سمینارهای مختلف هم سعی داشته و دارد  تا که نداهای آزادیخواهان را بیش از پیش متحدتر بسازد.

در نهایت باید گفت که ارتقا آگاهی، سازماندهی و در عین حال اتحاد است که می توانند ما را به پیروزی نزدیک ‌تر سازد. زنان در طول این مدت نشان دادند که چگونه پتاسیل اتحاد را دارند و می‌تواند همه‌ی اقشار جامعه را به فعالیت مشترک دعوت کنند. همچون کژار نیز در همین راستا فعالیت خواهیم نمود تا بتوانیم به سیاست‌های مردسالار پایان بخشیم.

منبع‌: وبسایت رسمی کژار