شورای هماهنگی جامعه زنان کوردستان (کژک) به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز مبارزه با خشونت علیه زنان فراخوانی داد و از همه زنان خواست تا قدرت مبارزه مشترک خود را بیش از پیش توسعه دهند و ۲۵ نوامبر را به عنوان روزی در نظر بگیرند که مبارزه مشترک ما علیه خشونت گسترش مییابد.
بیانیه شورای هماهنگی کژک به شرح زیر است:
«با شروع از خواهران میرابل که در ۲۵ نوامبر روز مبارزه با خشونت علیه زنان نقش داشتند، قتل زنان مقاومتگر از جمله رزا لوکزامبورگ، سکینه جانسز، شیلان کوبانی، آسیا، سِوِه، پاکیزه، فاطمه، اَوین گویی، ژیان، ریحان، یوسرا، ناگیهان، زلال حسکه، گلستان و هیرو را به شدت محکوم میکنیم و قول میدهیم که میراث مبارزاتی را که برای ما به جا گذاشتهاند را به دوران آزادی برسانیم.
در زندگی اجتماعی، این واقعیت وجود دارد که زنان از هر نسل، از کودکی تا جوانی، از بلوغ تا پیری، هر روز و در هر لحظه، با قتل، تجاوز، سوءاستفاده، شکنجه، استثمار و توهین مواجه میشوند. گاهی جنازهی زنانی پیدا میشود که در وسط خیابان در مقابل دیدگان همه، گاهی در گوشههای تاریک مورد تجاوز قرار گرفته و به قتل رسیدهاند، گاهی در بستر نهرها و آبهای سد پیدا میشوند، گاهی جنازههایشان به ساحل آمده یا در زیر زمین، جایی که هیچکس نمیبیند دفن میشوند. در هر وجب از جهان جنازه زنانی وجود دارد که بدون اینکه دفن شده باشند، رها شدهاند. نوزادانی هستند که وقتی چشمان خود را به روی زندگی باز کردند، مورد تجاوز قرار میگیرند و به طرز وحشیانهای به قتل میرسند. زنان و کودکان مورد استثمار قرار میگیرند و بدن آنها به گونهای مورد اشغال قرار میگیرد که در عقل یا احساس نمیگنجد. همه زنان و کودکانی که به قتل میرسند و مورد خشونت جسمی و روحی قرار میگیرند دلیل مبارزه و انتقام ما هستند. پاسخگو بودن برای این قتلعامها برای ما زنان هم شرط زندگی است و هم توجیه زندگی. جنگی که در سرتاسر جهان، خاورمیانه و کوردستان در جریان است به بالاترین مرحله دوران و عصر ما رسیده است. جنگهایی که در محدوده جنگ جهانی سوم رخ میدهد، بنبستها و زوال مدرنیته سرمایهداری و نظام مردسالار و قتلعامها و بحرانهایی که با تضعیف آن تحمیل کرده است، از هر نظر تشدید میشود. در میانه جنگ جهانی سوم، خشونت علیه زنان روز به روز در حال افزایش است. تا زمانی که جنبشهای زنان نتوانند مبارزهای یکپارچه، سازمانیافته و خوددفاعی، بازدارنده و فرساینده علیه این خشونت چندوجهی فزاینده به راه بیندازند، خشونت شدیدتر خواهد شد. گویی بنبست موجود در حال تنگتر شدن است و زنان، جامعه و طبیعت را بیشتر متلاشی میکند و آنها را ضعیف میکند.
بهعنوان جنبشهای زنان، برای ما به یک نیاز حیاتی تبدیل شده است که سیاستهای صلح و راهحل خوددفاعی را قویتر و مؤثرتر در برابر این سیاستهای جنگی در سراسر جهان در دستور کار قرار دهیم. خشونت علیه زنان که در هر لحظه و هر عرصه از زندگی روزمره رخ میدهد، منشأ خود را از این جنگهایی میگیرد که توسط اقتدارگرایی و ناسیونالیسم تغذیه میشود. هزاران زن و کودک متاثر از جنگهایی هستند که در اوکراین در جریان است، جنگهایی که بیش از یک سال است در فلسطین ادامه دارد، جنگهایی که به تازگی در لبنان آغاز شده است و جنگهای داخلی در کشورهایی مانند یمن، سودان و اتیوپی. همچنین در مناطق جغرافیایی مانند آمریکای لاتین، افغانستان، هند و ایران قتلعام سنگینی علیه زنان صورت میگیرد. در کشورهایی که مرکز مدرنیته سرمایهداری هستند، که ما آن را جهان غرب مینامیم، قتلعام سنگینی علیه زنان صورت میگیرد که نامرئیتر، پوشانده شده و تقریباً ادامه (فرایند) شکار جادوگران است.
ما علیه این جنگها؛ در مقابل این واقعیت که در جنگها کشته میشوند، مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند، آواره میشوند، فقیر میشوند، محکوم به گرسنگی و بیماری میشوند، باید بگوییم بس است. خشونت علیه زنان دارای ویژگیهای جهانی و محلی است که از ذهنیت و نظام سلطهجویانه مردانه سرچشمه میگیرد. در عین حال، این جنایت علیه طبیعت، کودکان و کل جامعه که از زنان شروع میشود، به شکلی جامع در حال توسعه است. به همین دلیل، ما باید بتوانیم مبارزه خود علیه خشونت را با یک خطمشی مبارزاتی یکپارچه از سطح منطقهای به جهانی گره بزنیم. ما باید با تضمین یکپارچگی زنان، طبیعت، کودکان و جامعه در مقابل آن بایستیم. در این زمینه، ما باید مبارزه خود را با دولتها، ساختارهای تبهکارانه خارج از دولت، مردانگی هژمونیک و انواع ذهنیتها و نهادینهسازیهای توسعهیافته توسط آن و افراد با ذهن مردانه مسلط به طور کامل افزایش دهیم.
ما در عصری زندگی میکنیم که خشونت به عادت تبدیل شده و بازتابهای اجتماعی در برابر خشونت ضعیف شده است. هزاران قتلعام و تجاوز وجود دارد که عاملانشان پاسخگو نشده و حتی به آنها پاداش داده میشود. بعد از هر قتلعام یا تجاوز، وقایع ۵-۱۰ روز مثل یک خبر در دستور کار قرار میگیرند و بعد به مرور زمان فراموش میشوند، روی آنها سرپوش گذاشته میشوند و چند روز بعد دوباره اتفاقی شبیه به آن رخ میدهد، این امر چیزی جز عادت دادن جامعه به ویژه ما زنان به این گونه اتفاقات نیست. در این راستا، بسیار مهم است که موضع صریح خود را در برابر این خشونتهای جنگی رو به رشد ویژه آشکار کنیم و دادن این پیام 'هرگز به آن عادت نخواهیم کرد و هرگز آن را فراموش نخواهیم کرد' در برابر سیاستهای عادیسازی، مشروعیتبخشی و بر این اساس، سازماندهی و تعیین مسیر مبارزه بسیار مهم است.
به طور کلی، در مبارزه زنان در سراسر جهان یک رکود وجود دارد. اگرچه مقاومت و سازماندهی پراکنده زنان وجود دارد، اما به نظر میرسد که از شدت و سرعت قبل از همهگیری کاسته شده است. از طریق این چندپارگی، نظام سلطه میکوشد بیسازمانی، ناامیدی و دلسردی را بیشتر گسترش دهد. ما باید مانند تمام جنبشهای زنان، این واقعیت را به خوبی تحلیل کنیم و راهها و روشهایی را توسعه دهیم که مبارزه ما را علیه نظام هژمونیک مردانه تقویت کند. ما باید استراتژی و تاکتیک مبارزه متحد خود را تقویت کنیم.
مشارکت مبارزاتی که در آن هرکس با رنگ خاص خود در برابر سیستم مردانه مسلط، دولتها، سنتهای جنسیتی و حملات به افراد شرکت میکند؛ ما باید آن را از طریق آموزش، سازماندهی و مشارکت خوددفاعی توسعه دهیم. فرقی نمیکند از چه ملتی، چه دینی، چه رنگ و چه نژادی باشیم. ما باید با فلسفه و فرهنگ ملت دموکراتیک و مدرنیته دموکراتیک گرد هم بیاییم؛ با این درک که تفاوتهای ما غنای ماست گردهم بیاییم؛ ما باید قدرت خود را برای مبارزه با ناسیونالیسم، دینگرایی، علمگرایی و تبعیض جنسی، که منابع اصلی خشونت علیه زنان هستند، افزایش دهیم.
به عنوان جنبش زنان، به گونهای که در محدوده خوددفاعی ماندگار، بازدارنده، فرساینده و در نهایت گذارکننده از سلطه مردان باشد، چه کاری میتوانیم انجام دهیم، چه گامهای مشخصی میتوانیم برداریم، چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم، چه سازمانهایی را میتوانیم توسعه دهیم؟ نیاز جدی به آگاهی و بحث در مورد این مسائل وجود دارد. ما به عنوان زنان باید این جنگ ویژه عمیق دشمن نسلکش و سلطه مردان را بشکنیم. این امر مستلزم سازماندهی جدی و مشخص بر اساس خوددفاعی است.
'ژن، ژیان، آزادی'علیه جنایت زنان
در سراسر جهان، منطقه خاورمیانه بیش از هر جایی با قتلعام زنان در دستور کار قرار میگیرد و این تصور ایجاد میشود که گویی در کشورهای غربی که مدرنیته سرمایهداری بر آن حاکم است، چنین مشکلی وجود ندارد و زنان آزاد هستند. با گنجاندن ظاهراً در مکانیسمهای قدرت تحت سلطه مردان، این تصور غلط که زنان آزاد و برابر هستند، به عنوان یک ادراک تحریفشده توسط مردانگی هژمونیک ایجاد میشود. بسیار مهم است که چهره واقعی استثمار زنان که نامرئی شده و به ملکه کالاها تبدیل شدهاند و هژمونی مردانه مدرنیته سرمایهداری غربی را آشکار کنیم.
علاوه بر درک چهره سخت خشونت، درک چهره نرم نقابدار آن نیز ضروری است، جنبهای که به عنوان «قدرت نرم» توصیف میشود. عمليات انجام شده بر روی بدن زن تحت عنوان مُد، زيبايی و زيبايیشناسی، تبديل هر بخش از بدن زن به كالا و عرضه آن به بازار، محدود كردن آزادی با محدود كردن آن به جنسيت و بدن، ايجاد چندپارگی ذهنی در زنان توسط از بین بردن نگاه زن به بدن خود، آسیبپذیرتر کردن زنان در برابر قدرت احزاب راست، جنگهای دولتگرا و فاشیسم، شامل شدن و مردانه شدن به نام «اراده»، روایتهای مختلفی از خشونت در محدوده قدرت نرم است. همچنین استثمار، تجاوز و تحمیل فحشا علیه زنانی که به دلیل جنگ و فقر در کشورهای خود به غرب مهاجرت کردهاند نیز بسیار شدید است. یکی از جدیترین مشکلات عصر ما این است که زنان مهاجر آن را تجربه میکنند. اتحادیه اروپا و برخی کشورهای غربی مفهوم تجاوز جنسی را ملایم میکنند و آن را به گفتمان «سوءاستفاده جنسی» تقلیل میدهند و در نتیجه خشونت مردانه را استتار میکنند. در واقع، از آنجایی که در قوانین اتحادیه اروپا درباره مفهوم تجاوز جنسی اتفاق نظر وجود ندارد، در تعیین قانون مشترک علیه آن مشکلاتی وجود دارد. تجاوز جنسی تقریباً دیگر یک جرم اساسی نیست.
از سوی دیگر، با تقویت گرایشهای راستگرایانه فاشیستی و مذهبی در سراسر جهان، تحمیل «خانواده مقدس» تشدید میشود، حقوقی که زنان در بسیاری از مسائل از جمله حق سقط جنین به دست آوردهاند، به قهقرا میرود. و گفتمان «مادری مقدس» با حبس زنان در خانواده و فرزندان تحمیل میشود. نیروهای اسلامی حاکم این کار را بر اساس گفتمان «فطرت» انجام میدهند. بر اساس اصول ایدئولوژیک خود، انواع تجاوز، براندازی و خشونت را مشروعیت میبخشند. اگرچه عصر ما به عنوان دنیای آزادی و عقبماندگی معرفی میشود و به نظر میرسد در تقابل با یکدیگر قرار دارند، اما مدرنیته سرمایهداری و مدرنیته سنتی اساساً مبتنی بر شکستن اراده زنان و به بردگی گرفتن آنها هستند و در اینجا نقطه مشترکی دارند. به همین دلیل، ما باید ویژگیهای جهانی و منطقهای سیاستهای هژمونیک مردانه، چگونگی تبدیل شدن آنها به مشت مشترک علیه زنان و تشدید مبارزه را بهتر تحلیل و رمزگشایی کنیم.
در اروپا، آمریکا، ابیا یالا، هند، بلوچستان، افغانستان، ایران، آفریقا و خاورمیانه، در نقاط مختلف جهان، اقدامات و مقاومت زنان علیه زنکشی وجود دارد. به عنوان کژک، ما به همه رفقا و دوستان زن مقاومتگرمان درود میفرستیم؛ از همه میخواهیم که قدرت مبارزه مشترک خود را بیشتر توسعه دهند و این ۲۵ نوامبر را به عنوان روزی در نظر بگیرند که مبارزه مشترک ما علیه خشونت گسترش مییابد.
هر زن به قتل رسیده فراخوانی است به انقلاب زنان
خاورمیانه یک منطقه جنگی داغ است و قتلعام زنان به وضوح بیشتر و بیشتر اتفاق میافتد. رژیم اعدام دولت ایران، حکومت تبهکاری در افغانستان، ساختار دولت-ملت و ساختارهای تبهکاری در یمن، سودان، شمال آفریقا و سایر کشورهای خاورمیانه در تهاجم جدی علیه زنان هستند. دولتها و نهادهای جنسیتگرا، آداب و رسوم و ذهنیتهای جنسیتگرا انواع قوانین و سیاستهای تضعیفکننده و قتلآمیز، از اعدام گرفته تا لینچ، ختنه زنان، حجاب اجباری و ازدواج کودکان را روا میبیند. مقاومت و اقدام در برابر هر یک از این اشکال حمله بسیار مهم است.
با این حال، این وظیفه اصلی ماست که برای مقابله با اعدام زنان، در کنشها و رویدادها و اعتراضات ۲۵ نوامبر آن را در دستور کار قرار دهیم و دولت-ملتها، به ویژه ایران را که این نوع حمله غیرانسانی را انجام میدهند، افشا کنیم. صدها زن هستند که در ایران اعدام شدهاند و در حال حاضر در انتظار اعدام هستند. به عنوان رفقایشان در بیرون، دفاع از آنها یکی از وظایف اصلی زنانه ماست. با پیروی از راه قیام شلیر رسولیها و ژینا امینیها، باید مبارزه 'ژن ژیان آزادی'، را با هم گسترش دهیم؛ ما باید بتوانیم یاد آنها و یاد هزاران زن مانند آنها را زنده نگه داریم. هزاران زن و کودک در نتیجه حملات اسرائیل به غزه به قتل رسیدهاند. جنگ اخیر علیه لبنان و پیامدهای آن وجود دارد. زنان و کودکان فلسطینی و لبنانی با بیشترین عواقب این جنگ سلطهجویانه و نسلکشی روبرو هستند. آنها جدا از قتلعام، با مشکلات جدی مانند گرسنگی، فقر، بیماری، فحشا، تجاوز جنسی و مهاجرت روبرو هستند. مبارزه با این پیامدهای جنگ جهانی سوم از اهمیت بالایی برخوردار است. ما باید همبستگی و مشارکت مبارزاتی زنان را در این زمینه نیز توسعه دهیم.
'ژن، ژیان، آزادی' علیه اشغال، خیانت و خشونت مردانه
برای کوردستان، سال ۲۰۲۴ سالی بوده است که در آن نسلکشی و زنکشی همچنان تشدید میشود. دولت فاشیست آکپ-مهپ در سال جاری به حملات نسلکشی خود ادامه داد و همه را در همه جای کوردستان، از کوهها گرفته تا شهرها، از گریلاها تا غیرنظامیان، از زنان تا کودکان را هدف قرار داد. سرانجام، در حملات علیه روژاوا و شنگال، حمله جدیدی را به جنایات جنگی که سالها با هدف قرار دادن غیرنظامیان، زنان و کودکان و مؤسسات خدمات اجتماعی مرتکب شده بود، اضافه کرد. دولت فاشیست ترکیه در همه مناطق کوردستان از عفرین گرفته تا زنان ایزدی در شنگال، از باشور تا باکور، روژاوا و مخمور جنایت میکند. دولت آکپ-مهپ در جنگ، نسلکشی، زنکشی، کودککشی و تخریب طبیعت در کوردستان مجرم است. سالهاست که این ظلم را بر مردم و زنان کورد تحمیل کرده است. به مناسبت ۲۵ نوامبر، باید حافظهای از زنان و کودکانی که در کوردستان به قتل رسیده، مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، وجود داشته باشد؛ ما باید نام هر یک از آنها را فریاد بزنیم و آنها را به دلیلی برای مبارزه مبدل کنیم. ما باید صدای زنان ایزدی باشیم که هنوز در دست داعش هستند و زنانی که در عفرین و سریکانی از خانههای خود آواره شدهاند.
ضمن ارتکاب این جنایات در کوردستان بدون اینکه هیچ قانون و حقوق و مرزی بشناسد، ذهنیت دولتی، سربازان، پلیس، مزدوران، گروهبانان متخصص، ماموران و تبهکارانی که مرتکب این جنایت میشوند، جغرافیای ترکیه را نیز با قتلعام روزانه زنان و کودکان به خون میکشند. پیامدهای این جنگ کثیف نسلکشی و زنکشی به عنوان نتایج بسیار جدی برای زنان و کودکان ترکیهای منعکس شده است. در ترکیه، ناسیونالیسم، شوونیسم و تبعیض جنسیتی که برمیانگیزد، در حد فاجعه و هرج و مرج است. بحران فکری مدرنیته سرمایهداری به بنبست جنسیتگرایی تبدیل شده است. خشونت بر زنان و همه به ویژه از طریق مردانگی تحمیل میشود و بازتاب جنگ در زندگی روزمره و تغییر شکل جامعه از طریق این خشونت انجام میشود. در این راستا، برای جنبشهای زنان کوردستانی و ترکیهای بسیار مهم است که به طور مشترک مبارزه را افزایش دهند و مبارزه متحد زنان و مبارزه برای راهحل را علیه منبع خشونت گسترش دهند.
زنانی که در زندانها مقاومت میکنند، شکنجه مردانه را نیز در شدیدترین اشکال تجربه میکنند. زنان زندانی در زندانهای ترکیه، باکور کوردستان و ایران، زنانی که در زندانها در خاورمیانه و سراسر جهان مقاومت میکنند، فوراً با حملات جنسی دولت مردانه مواجه میشوند. در این ۲۵ نوامبر، ما نیز باید با همه رفقای زن که در هر کجا که هستند در زندان مقاومت میکنند، همبستگی داشته باشیم، صدای آنها باشیم و صدایشان را به عرصههای کنشگری برسانیم. به ویژه نام و زندگی مقاومت عزتمند مادران ما که با وجود بیماری، در زندانها در برابر دولت نسلکش فاشیست ترک ایستادگی میکنند، باید مانند مشعل کنشهای ما را روشن کند. مادران شهدا، مادران شنبه و بستگان مفقودینی که جنازه فرزندانشان تحویل داده نشد یا استخوانهایشان در کیسه به آنها تحویل داده شد، سنگ بنای مبارزه ما برای زنان است. ما به عنوان کژک به مقاومت عزتمندانه این مادران دلیر درود میفرستیم و بار دیگر قول خود را برای گسترش بیشتر فرهنگ مقاومتی که به مناسبت ۲۵ نوامبر از آنها دریافت کردهایم تکرار میکنیم. دختران و به طور کلی کودکان نیز با سطوح قابل توجهی از خشونت روبرو هستند و آسیبپذیرتر هستند. وقتی از خوددفاعی زنان صحبت میکنیم باید بدانیم که یکی از وظایف اصلی، دفاع از کودکان است. حقایقی که در شخص نارین فاش شد فاجعه را بیشتر نمایان کرد. بچهها یا به قتل میرسند یا اراده شان کاملا شکسته میشود. جلوگیری از این امر یکی از مهمترین وظایف جنبشهای زنان است. جلوگیری از این امر وظیفه اصلی جنبشهای زنان است. به همین دلیل به مناسبت ۲۵ نوامبر باید ابعاد زیادی از تجاوز به کودک گرفته تا قتلعام، استثمار کار و سوءاستفاده به اشکال مختلف را در نظر بگیریم و این موضوع را به طور جامع ارزیابی کنیم که چگونه میتوانیم از فرزندان خود دفاع کنیم. این. کودکان، کودکان همه ما هستند! ما باید از آنها تا زمانی که زنده هستند محافظت کنیم، نه پس از قتل.
مبارزه یژا استار به عنوان الگوی خوددفاعی زنان در عصر ما
تشکیل ارتش زنان در کوردستان ۳۲ سال را پشتسر گذاشت. یژا استار، پیشگام ارتش زنان ما، مبارزه بسیار قوی خوددفاعی را علیه سلطه مردانه، دولت مردانه و فرهنگ جنسیتگرا و همچنین مبارزه با استعمار و فاشیسم انجام میدهد. تاکتیک، قدرت فکری، حرفهای بودن و روحیه فداکاری در یکپارچگی کامل است. واقعیت گریلای زن وجود دارد که شجاعانه در برابر ارتشی که با حمایت ناتو، مانند ارتش ترکیه، از همه سلاحهای ممنوعه، از سلاحهای شیمیایی گرفته تا سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده میکند، مقاومت میکند و میجنگد. هزاران زن انقلابی در جریان این مبارزه به شهادت رسیدند و بهای گزافی پرداخت شد. ما یاد بروار درسیم، بریتان نورحق، آخین موش، دکتر سارا، آسیه علی و همه رفقای زن خود را که در مبارزه با خشونت مردانه به شهادت رسیدند و همچنین همه رفقای مرد خود را در شخص روژگر هِلین با عشق، احترام و قدردانی گرامی میداریم. همه رفقای زن و مردی که در این مبارزه به شهادت رسیدند، شهدای ایجاد فرهنگ دموکراتیک زندگی مشترک آزاد در برابر فرهنگ خشونت هستند. وعده ما به آنها به مناسبت این ۲۵ نوامبر این است که شایسته یاد و خاطره آنها باشیم و اهدافشان را عملی کنیم. در حالی که یژا استار نقش رهبری را در این مبارزه ایفا میکند، یپژ در روژاوا، یژش در شنگال، هپژ در روژهلات این مبارزه را الگو قرار دادند و مبارزات دفاعی زنان را بیشتر تقویت کرده و گسترش دادند. این مبارزه نمونه و الگویی برای زنان در خاورمیانه و جهان است. دانستن و درک بیشتر این الگو و سازماندهی آن بر اساس مبانی خودش مهم خواهد بود.
ما با' ژن، ژیان، آزادی' از خود دفاع میکنیم!
آنچه زنان، دختران، زنان جوان و مادران ما را از خشونت و قتلعام مردانه نجات خواهد داد؛ خوددفاعی، سازماندهی و مبارزه است. همانطور که هیچ رهایی به تنهایی و بدون مبارزه وجود ندارد، زندگی بدون خوددفاعی نیز وجود ندارد. اگر ما زنان سازماندهی شده باشیم و در چارچوب خوددفاعی بجنگیم، میتوانیم زنده بمانیم و منبع نیروی حیات باشیم. ما میتوانیم بر این خشونت مردانه اختاپوسی غلبه کنیم. مبارزه ما باید تشکیلات و خوددفاعی ایجاد کند و مایه حیات شود. به همین دلیل ما باید هر عرصهای از زندگی را به میدان مبارزه تبدیل کنیم، در همه جا سکوهای زنان را برای گفتن حقیقت ایجاد کنیم و از طریق تریبونهای عدالتخواهی، سلطه مردانه را قضاوت کنیم.
برای این کار؛ ما به عنوان کژک از تمامی جنبشهای زنان جهان به ویژه زنان کوردستان و خاورمیانه میخواهیم که ۲۵ نوامبر سال جاری را به عنوان یک دوره مبارزاتی که پانزده روز ادامه خواهد داشت سازماندهی کنند. بیایید روزهای ۱۰ نوامبر تا ۲۵ نوامبر را به روزهای ارزیابی و افشای خشونت مردانه علیه زنان تبدیل کنیم و در عین حال آگاهی خوددفاعی و سازماندهی در برابر این خشونت را حول محور شعار 'ما با ژن، ژیان، آزادی از خود دفاع میکنیم' توسعه دهیم. از زنان میخواهیم که قدرت خود را متحد کرده و افزایش دهند. در واقعیت امروز که قتلعامها از نظر جسمی و روحی بسیار زیاد شده است، بیایید با 'ژن، ژیان، آزادی' که رهبر آپو به عنوان فرمولی جادویی بیان کرد، از خود و زندگی خود دفاع کنیم! برای این منظور بیایید هر عرصهای از زندگی را به عرصه عمل و آگاهی تبدیل کنیم، دست به دست هم دهیم و همصدا شویم. و بالاخره سلطه مردانه را از بین ببریم و زندگی آزاد بسازیم.»