صبرا رضایی عضو «پلاتفرم دموکراتیک فراملیتی زنان» و فعال حوزه زنان و مقیم کانادا درباره تحمیل انزوای مطلق بر رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان و غیر انسانیبودن این رویکرد که از جانب دولت دیکتاتور و فاشیست ترکیه دنبال میشود، خواستار تلاش سراسری برای پایاندادن به آن شد. نیز خواهان اقدام برای رسیدگی به وضعیت زندانی سیاسی زینب جلالیان شد که وی نیز توسط دولت ایران در بدترین شرایط زندانی شده و از حق تلفنزدن به خانوادهاش نیز محروم گردیده است. رضایی خواستار روشنشدن وضعیت فعال سیاسی زن؛ وریشه مرادی نیز شد که بیش از دو ماه پیش در حوالی شهر سنه توسط نیروهای اطلاعات ربوده شد.
متن سخنان وی به شرح زیر است:
در اکتبر ۲۰۰۲ حکم اعدام عبدالله اوجالان به حبس ابد تغییر پیدا کرد. اوجالان که از بنیانگذاران حزب کارگران کردستان پ ک ک است، توسط دولت ترکیه در فوریه ۱۹۹۹ دستگیر شد. از آن زمان تاکنون بیش از ۲۵ سال میگذرد که وی اغلب در بازداشت انفرادی به سر میبرد و از حق دیدار با دوستان و خانواده و حق تماس با وکیل و حمایت حقوقی محروم بودە است. دولت ترکیه این روش را در موارد بسیار زیادی به کار برد. حبس انفرادی و عدم دسترسی به وکیل، موارد شکنجه محسوب میشود. مورد اوجالان مورد منحصر به فردی نیست زندانی کردن فعالان سیاسی و حبس انفرادی آنها با هدف محروم کردن آنها از تماس با جامعه و تحت فشار گذاشتن این افراد که مدافع حقوق بشر هستند و محروم کردن آنها از حقوق انسانی زندگی و امکانات ابتدایی توسط بسیاری از دولتها و قدرتها مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال در فلسطین «مروان برقوطی» که یکی از مدافعان حقوق بشر و اقدامات قانونی بوده است، توسط اسرائیل ربوده و به ۲۱ سال زندان محکوم شد، دسترسی او به اطلاعات حمایتهای حقوقی بسیار اندک بوده است او از تماس با خانواده خود و دیدار با همسر خود کاملاً محروم شده است و زندانی کردن او هیچ بستر قانونی نداشته است. در ایران زینب جلالیان که از فعالان سیاسی و عضو کژار، بیش از ۱۶ سال را در زندان سپری کرده است. او هنگام بازداشت ۲۶ سال داشت از آن زمان تاکنون اطلاعات بسیار اندکی در مورد محل حبس و شرایط سلامتیاش وجود دارد. در حالی که از بیماریهای متعدد و مشکلات روحی رنج میبرند. وریشه مرادی نیز فعال سیاسی و عضو دیگری از کژار میباشد کە در منطقه شرق کردستان توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و هیچ اطلاعی در مورد محل نگهداری و شرایط سلامتی او وجود ندارد. همچنان او نتوانسته به حمایت قضایی دسترسی داشته باشد. حبس کردن فعالان سیاسی در کل راهحل مشکل در کل در جامعهای که انسانها از حداقل حقوق انسانی برخوردار باشند، نمیباشد. من در اینجا مدافع و بازگوکننده تفکری هستم که به دنبال ملغیکردن زندان برای انسانها میباشد. زندانیکردن انسانها به عنوان یک شکل مجازات در عصر جدید ابعاد بسیار بزرگ و صنعتی پیدا کرده است. حبس انفرادی محروم کردن انسانها از دیدار با عزیزان و عدم دسترسی به حمایت قضایی همگی اشکال شکنجه هستند. دولتها و قدرتها از آن استفاده میکنند ما باید به این مسئله پایان دهیم و همواره در مورد آن گفتگو کنیم.