دهههای پایانی سده نوزده را میتوان مقطع آشنایی روشنفکران خاورمیانه با مفهوم غربی شهروندی دانست. از این رو روشنفکران و تحصیلکردگان جوان ممالک عثمانی در تلاش برای تفسیر و مقایسه جامعه خویش با غرب برآمده و پس از بازگشت به سرزمینشان سعی در بومی کردن دانستههای خویش نمودهاند. آنها اگر چه در کشورهای اروپایی تحصیل کرده بودند اما با درهم آمیختن هویت اسلامی و ترکی مدلی غربی از ملیگرایی را وارد منطقه کردند. ایرانیها و عربها هم چنین گامهایی برداشتند. تلاش برای پیشرفت مد نظر ملیگرایان تازه به دوران رسیده به واسطه روزنامهها و جلسات گسترش یافت. بدون شک ایدئولوژی تجاری عثمانیها از این طریق به بازتعریف خود پرداخت و در پایان این مقطع خود را بر جامعه تحمیل کرد.
تحصیل کردگان کرد برای اولین بار در دوره عبدالحمید دوم با تأسی از آنچه در مناطق همجوار در حال وقوع بود و همچنین در پی گرفتن رویکردی تازه در ادبیات کردی سعی بر بازتاب وضعیت جامعه کردستان نمودند. اینچنین روزنامه کردستان نقشی بی بدیل را در خودنوگری هویت کردی بر عهده گرفته است. این رویکرد چگونگی رابطه کردها با مفاهیم دیگر همچون اسلام، ترک، دولت عثمانی و دیگران را مورد تحقیق و تفسیر قرار داده است. روزنامه کردستان را میتوان بیانگر هویت تازه کردها نامید. مهمترین ویژگی کردستان انتشار آن در خارج از کردستان است. ویژگی دیگر روزنامه کردستان استفاده از زبان کردی برای روایت و بیان تحولات اجتماعی و سیاسی پایان دادن به مرحله انزوای زبان کردی و استفاده صرف از آن در عرصهی ادبی (تنها شعر) و ادبیات محاورهای است.
روزنامه کردستان در یک نگاه
اولین شماره روزنامه کردستان در ٢٢ آوریل ١٨٩٨ در قاهره از سوی مقداد مدحت بدرخان منتشر گردید. شمارههای ١ تا ۵ آن در شهر قاهره، شماره ۶ تا ١٩ در شهر ژنو سوئیس، شماره ٢٠ تا ٢٣ مجددا در قاهره، شماره ٢۴ در لندن، شماره ٢۵ تا ٢٩ در فولکستون انگلیس و شماره ٣٠ و ٣١ باز هم در ژنو انتشار یافته است. آخرین شماره کردستان در ١۴ آوریل ١٩٠٢ طبع شد و دیگر متوقف شد.
روزنامه در اولین شماره خویش به زیبایی دانش و علم، مدرسه و آموزش، جنگ میان دولتهای بزرگ و زیبایی کردها میپردازد و در شمارههای بعدی به انتقاد از حکومت عثمانی پرداخته از آنان میخواهد که مانع انتشار آن دست کم در خارج از کردستان نشوند. کردستان سپس در شماره نهم از کردها برای قیام علیه عثمانی دعوت به قیام میکند و برای اولین بار از مفهوم وطن (ولات) برای کردستان بکار گرفته میشود. کردستان در شماره دهم به اهمیت نقش اجتماعی انسان و لزوم رهبریت پرداخته است. روزنامه در شماره یازدهم 'گَل کُرد' را به 'اتفاق' و همبستگی فراخوانده است و در جملهای آمده است که اگر کردها با هم متحد گردند میتوانند مأموران ظالم را از کار برکنار کنند و در صورت عدم اتحاد علیه ستمگران 'میهن، دین و ناموس' کردها تباه خواهد شد.
میهندوستی در روزنامه کردستان
در یادداشت دومین شماره کردستان عشق به وطن مورد تأکید قرار گرفته است:"اگر انسان اجازه ندهد دشمن میهنش را غصب کند. این به معنی آباد کردن میهن است و تأسیس مدرسه و مکتب است، کودکان میهنش را در آن مدارس آموزش داده و به آنان صنعت و دانش یاد دهد، این به معنی فعالیت شماست، یادگیری شماست، علم و دانش، کار و تجارت است."
استفاده از کلمات کردستان، ولات، خلق و مفاهیم ملی دیگر تأکید بر حقیقت مستقل اتنیکی و سیاسی یک خلق است که سرزمینش آماج حمله و اشغالگری است. روزنامه یکی از اهداف اساسی خویش را افزایش آگاهی و هشیاری ملی قرار داده و بر آن پافشاری کرده است. روزنامه بدون وقفه از لزوم اتحاد و همبستگی کردها برای مبارزه علیه عثمانی و عجمستان (ایران) و روسیه سخن میگوید و عاملان عقبافتادگی جامعه را قبل از هر چیز عالمان دینی وابسته به رژیمهای غاصبگر کردستان و جهالت ناشی از وابستگی به بیگانگان دانسته است. روزنامه کردستان از خوشخدمتی کردها به ترکهای عثمانی بشدت انتقاد کرده و آنرا دال بر نادانی میشمارد و به کردها هشدار داده و میگوید:"دیگر بس است.... خود را از ستم ترکها نجات دهید."
مبارزه رسانههای آزاد علیه استعمارگران ادامه دارد
١٢١ سال پس از انتشار اولین شماره کردستان در تبعید روزنامهنگاران کرد همچنان در بیان و انتشار اندیشههای خود با فشار و سرکوب روبرو میشوند. به زندان محکوم میگردند و مجبور به ترک کردستان میشوند. رسانههای کردی حتی در خارج از میهن هدف توطئه بینالمللی قرار میگیرند. ١٢١ سال پس از روزنامه کردستان خلق کرد در داخل و خارج از میهن بر لزوم همبستگی و اتحاد واقف گشته و به بسط آن همت نموده است اما دشمنان و تنگنظران به دشمنی با کردها ادامه میدهند. رسانههای کردی نقشی حیاتی در روزآمد نمودن آگاهی ملی داشتهاند ولیکن توطئهها علیه روزنامهنگاری کردی ادامه یافته است.
در ١٢٠ سال گذشته نسلکشی فرهنگی کردها نه تنها از سوی دولتهای اشغالگر کردستان بلکه همچنین توسط برخی دول اروپایی در موازات با رژیمهای ترکیه و ایران، سوریه و عراق ادامه داشته است. علیرغم آزادی دو بخش جنوب و روژاوای کردستان شواهد حاکیست که سیاستهای رسانهای احزاب حاکم در جنوب نه با هدف اتحاد و همبستگی ملی که برخلاف آن در خدمت نوادگان عثمانیها قرار گرفته است. جراید و رسانههای دیداری و شنیداری حزب حاکم طی ٢٨ سال گذشته متأسفانه نه برای ترویج و بسط همبستگی میان کردها بلکه با هدف ایجاد نفاق و اختلاف میان خلق کرد به کار گرفته شدهاند و این امر نارضایتی عمومی را افزایش داده است.
رژیمهای خودکامه حاکم بر ایران و ترکیه مزدوران را در این عرصه هم بکار گرفتهاند. دسیسههای اشغالگران و استعماگران از یکسو و تلاشهای مزدوران آنان در رسانهها برای ضربه زدن به هویت کردها و جریان رسانه آزاد با شکست مواجه شده است. رسانههای آزاد کردستان به بازتاب آرمانهای دمکراتیک و مترقی کردها و خلقهای آزادیخواه ادامه میدهند.