هوره یکی از هنرهای جامعه زاگرسی است و قدمت آن به حدود چهار هزار سال پیش باز میگردد. انواع زیادی دارد و با توجه به جغرافیای مختلف متفاوت است، مانند جافی، کلهوری، پاوهموری، دو دنگ، یک دنگ و کِوچر و غیره. در روژهلات و باشور کوردستان به ویژه در گرمیان این هنر تا به امروز باقی مانده است و کارشناسان آن را مادر هنرهای دیگر میدانند. خالد کریم معروف به رنج باونوری، نویسنده و محقق، در این باره با خبرگزاری فرات (ANF) صحبت کرد.
رنج باونوری با بیان اینکه برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ در زمینه هوره کار کرده است، گفت: «متاسفانه برخی نوشتههای من را گرفتند و به نام خود منتشر کردند. در سال ۲۰۱۱ یک بار دیگر نوشتههایم را مرتب کردم و آنها را گسترش دادم و آن را به صورت کتاب منتشر کردم.»
رنج باونوری در ادامه سخنان خود چنین گفت: «زمانی که روی هوره کار کردم به این باور رسیدم که هوره نزدیکترین موسیقی به طبیعت انسان است. یعنی برای اولین بار در آغاز پیدایش که موسیقی در سینه انسان جوشش یافت، به صورت هوره بوده است.»
وی همچنین گفت: «هوره اگر روی آن کار شود میدان بسیار وسیعی است و جای کار و پژوهش زیادی دارد. زمانی که مردم این منطقه حوادث طبیعی مانند سیل، طوفان و زلزله را تجربه کردند، به نیرویی معنوی نیاز داشتند و آن نیرو از درونشان جوشش یافت و تبدیل به هوره شد. میگویند این سبک هوره خاص منطقه کلهر و یارسان است اما در منطقه من هم هوره جایگاه خاصی دارد. سیاچمانه و لاوک نیز از انواع شناخته شده هوره هستند، اما نام آنها بر اساس مناطق جغرافیایی تغییر میکند.»
رنج باونوری با اعلام اینکه هوره به مناطق دیگر رفته و در هر منطقه نامی برای آن گذاشتهاند، ادامه داد: «هوره در میان اعراب به مقام تبدیل شده است. زمانی که به این منطقه آمدند با فرهنگ و هنر کوردی آشنا شدند. با توجه به اینکه آنها در مقام قدرت بودند اسمش را مقام گذاشتند و به اسم خود معرفی کردند. من معتقدم آنچه آنها از آن بهره بردهاند در واقع هوره مناطق کفری و کرکوک و قادر کرم است.
هوره هنری بدون ریتم است، در مکاتب و توسط افراد با رتبه و مقام گفته میشد، یعنی این هنر جایگاه والایی دارد. اما متأسفانه برخی کوردها اکنون به آن مقام میگویند در حالیکه اصالتا هوره است.»
وی همچنین گفت: «اگر میخواهیم به عنوان کورد از خود صیانت کنیم باید از فرهنگ خود محافظت کنیم. من یک انسانم و دیگران هم انسان هستند، هیچ فرقی بین ما انسانها نیست، تفاوت فقط در فرهنگ است. اگر از هوره صیانت کنیم، مثل این است که از حاکمیت خود محافظت کردهایم.
هوره وارد همه مناطق کوردها شده و در همه حال، در حال خوب و در بیماری، در جنگ، حتی در هنگام کار، زمانی که کوردها با هم کار میکردند، در خانهسازی و درو کردن، هوره میگفتهاند.
من با افرادی زیادی که کار موسیقی را انجام میدهند، تلاش زیادی کردم تا برای هوره تقسیمبندی کنم، اما نتوانستند. آنقدر گسترده است که نمیتوانید آن را در یک قاب قرار دهید. یک خواننده هوره میتواند آهنگ هوره دیگری را با یک لرزش صدا بخواند. هوره تنها هنری است که رام نمیشود.
هنر ویژگیهای خاصی دارد به گونهای که وقتی کسی به آن گوش میدهد آن را میشناسد. مثلاً وقتی به هنر آذربایجان گوش میدهیم، آن را میشناسیم. در مورد هوره هم باید بگویم هر هنر یا آهنگی که به هوره برنگردد کوردی نیست.»
رنج باونوری همچنین با اشاره به اینکه در دهه ۷۰ که رادیو کرماشان بود، برای اولین بار با صدای علی نظر به هوره گوش میداد، گفت: «وقتی به صدای او گوش میدادم، قلبم به تپش میافتاد. احساس میکردم در اتاق جادویی وجود دارد. دلیل اینکه من روی این پروژه کار کردم این است که میگویم کورد هستم، فرهنگ متفاوت و خاص خودم را دارم. اگر فرهنگ متفاوتم از بین برود، دیگر کورد بودن من معنایی ندارد.»