ریاست مشترک پژاک، امیر کریمی در برنامه خط سوم تلویزیون آرینتیوی شرکت کرده و تحولات اخیر روژهلات کوردستان و ایران، همچون برگزاری جشن نوروز امسال در روژهلات کوردستان، اخلالگریها در اورمیه و کوردستان و همچنین مذاکرات اتمی اخیر میان ایران و آمریکا را ارزیابی کرد.
مشروح این برنامه به شرح زیر است:
ابتدا برنامە را با این موضوع آغاز کنیم، نوروز امسال بسیار با شکوه برگزار شد و تا چند روز پیش نیز در کارزان ایلام، طی یک مراسم باشکوه ادامە داشت. چرا نوروز امسال اینگونە برگزار شد و با خود چە تحولاتی را بە همراه داشت؟ تحلیل شما دربارەی آن چیست؟
با عرض درود و احترام خدمت همەی بینندگان، نوروز ملی امسال بسیار باشکوه برگزار شد، مردم ما نسبت بە تحولات منطقەای و جهانی آگاه است و بر طبق آن این نوروزی کە برگزار شد، مردممان آمادگی خود را جهت مشارکت در مرحلەای نوین و قرن نوین اعلام کرد. نوروز هم در روژهلات و هم در بخشهای دیگر کوردستان، در روژاوا و در باکور و بە ویژە شهر آمد (دیاربکر) بسیار گرم و با اعلام موضع گرامی داشتە شد. برگزاری نوروز در روژهلات کوردستان بە یک نمونە تبدیل شد. مردم ما در روژهلات با برگزاری نوروزی با شکوه اعلام کرد کە همچون بازیگر اصلی در تحولات خاورمیانە و ایران آمادە است تا نقشآفرینی کند. برای تحولات و پیشاهنگی آن آمادە است. توجه کنید امسال از گیلان غرب و شاباد گرفتە تا سنقر، سنە، مهاباد، سردشت، پیرانشهر، اورمیه، ماکو و در همه جاهای دیگر نوروز بە شیوەای بسیار گستردە و تؤام با پیامی مؤثر گرامی داشتە شد. این بدین معناست که مردم کورد نسبت به اوضاع منطقە آگاه است و بسیار آگاهانە و علمی وضعیت را بررسی میكند و خود را برای آیندەی ایران و کوردستان مسئول میداند. در همە جای کوردستان و از همەی تنوعات کوردستان نوروز را جشن گرفتند و اتحادشان را نشان دادند، همگون نبودند، چرا کە کوردها بین خودشان نیز تنوعاتشان را حفظ میکنند، اما اتحادشان را نشان دادند. بە همین جهت این نوروز واقعا یک نوروز ملی بود، مردم کورد نشان داد کە مراحل «ملت شدن» را با گامهای بزرگ پشت سر گذاشتە است. همچنین مردم کورد در این نوروز نشان داد کە حامل پیام دموکراسی و چارەیابی بر مبنای نیروی ذاتیاش است و این نوروز نە تنها همچون یک نوروز کوردی، بلکە بە آن معنای نوروز اتحاد و همزیستی میبخشد. به همین جهت این نوروز، نوروز چارەیابی و دموکراسی بود. همزمان مردم کورد نشان دادند کە همەی سیاستهایی کە یک قرن است بر علیەاش اجرا میشود شکست خوردە است. چگونە شکست خوردە است؟ با مقاومتی کە مردم کورد از خود نشان دادەاند. این مقاومت همان چیزی است کە میتواند مردممان را به هدف و آزادیاش برساند، از همین روی بود کە ما نوروز امسال را بە نام «نوروز مقاومت و آزادی» نامگذاری کردیم. نمادهای مقاومتمان را رفقایمان در کوهستان، زنان قهرمان و مبارز در زندان، مردممان در جامعە، نمایندگان انقلاب ژن ژیان آزادی با پیشاهنگی زنان و جوانان، همەی اقشار و طبقات مردمی جامعە، نمایندگی میکنند و در میادین حضور دارند و تا نیل بە آزادی این مقاومت ادامە دارد. بە همین جهت نامگذاری صحیحی بود و نوروز مقاومت و آزادی، نوروز چارەیابی و نوروز نیل بە هدف است. میدانیم کە قبل از نوروز رهبر آپو پیام فراخوان چارەیابی دموکراتیک مسئلە کورد و بنا نهادن جامعەی دموکراتیک را فرستاد. نوروز امسال در همەی بخشهای کوردستان و بە ویژە در همەی شهرها و روستاها و مناطق روژهلات نمودی بارز از جامعەی آزاد و دموکراتیک را ارائە کرد و این مردم چنین جامعەای را بنا مینهند و برای بنیاد نهادن آزادی و جامعەی دموکراتیک برای دیگر جوامع نیز پیشاهنگاند .
در ٢ فروردین عدەای با گرایشات افراط گرایانە و فاشیستی ترکی در مقابل نوروز باشکوهی کە برگزار شد، مراتب اعتراض و ضدیت خود را علنی کردند، ارزیابی شما از این رویداد چیست.
رخدادی کە در اورمیه روی داد اخلالگری و رفتاری تحریکآمیز بود. برنامهریزی شده و هجمهای در تقابل با فرهنگ و مواضع مردم ما بود و عواملی کە در رویدادن این قضیە دخیل بودند سازمانهای امنیتی کشورها و مزدورانشان بودند. شهر اورمیه بە تعریفی صحیح نیاز دارد. شهر اورمیه شهر همزیستی خلقهاست، ملتهای کورد، ترک آذری، آشوری و ارمنی جملگی در آن سالهای مدیدیست کە با همدیگر زندگی میکنند. در این همزیستی مشکلاتی وجود داشتە است، اما هیچگاه این مشکل بدین صورت نبودە کە ملتی علیه ملت دیگر باشد. اکنون نیز چنین چیزی در میان نیست، چیزی کە اتفاق افتاد ساختگی است و این رویداد از آن اورمیه و مردم ترک آذری نیست و از بطن جامعەی اورمیه بیرون نیامدە بلکە سیاستی بود کە توسط ایادی از بیرون اجرا شد. توجه کنید کە مردم ما نوروز را بە زیبایی و در سطح فرهنگی و صلحجویانە برگزار کرد. در نوروز مردم کورد در اورمیه ضدیت با هیچ مردمی نشد، خشونتی در کار نبود. از هیچ فرهنگ و مردمی ابراز نفرت نشد و نسبت بە فرهنگ هیچ کس ضدیتی نشان دادە نشد، بلکە برخلاف اینها سویەهای زیبای فرهنگ کوردی و مقاومت مردم کورد را نشان داد. این واکنش در اورمیه یک واکنش ساختگی بود، ابتدا خواستند کە تحت عنوان دین این کار را انجام دهند، در صدد تلاش تحریک آمیزی بودند، از چند روز قبل برایش برنامەریزی کردند. ابتدا گفتند کە در روز شهادت امام علی، شما نوروز را جشن گرفتید. بدون شک این حقیقت نیست بلکە مردم کورد در تاریخ خود نشان دادە است کە برای همەی ادیان و مذاهب احترام قائل است و شخصیتی همچون امام علی کە برای شیعیان شخصیتی گرامی محسوب میشود، برای سنی مذهبها نیز گرامی داشتە میشود. پس این دروغی است کە از سوی مسئولان دولتی بە راه افتاد. افرادی از جملە نمایندگان سابق مجلس و آیتاللهها و آخوندها در این مسئلە دست داشتند و رفتارهای تحریکآمیزی کە بە راه انداختند را با رنگ و بوی مذهبی آغاز کردند و سپس بە یک رفتار فاشیستی مبدل نمودند .
بە عبارتی از حربهی مذهب نتیجە نگرفتند ...
قدم اول و خشونتشان را با این مسئلە آغاز کردند و سپس تجمعشان را بە شعارهایی علیه مردم کورد و موجودیت مردم کورد تبدیل کردند. در طول سالها اثبات شدە کە در اورمیه نە کوردها اهل افراطیگری و دشمنی با مردم ترک هستند و نە برعکس. خب پس این از کجا نشأت گرفتە است؟ در سالهای اخیر حزب فاشیست حرکت ملی ترکیە سرمایەگذاری کردەاند تا بتوانند فاشیسم را در آذربایجان ایران گسترش دهند. از دگرسو سیاست دولت ایران نیز وجود دارد کە بر اساس تفرقە میان جوامع در این منطقە است. مدت زیادی است شخصیتهای آذری را همچون نمایندە دولت در همەی سطوح دولت نشان میدادند و راه را بر مشارکت کوردها بستە بودند؛ این تنها بە اورمیه محدود نیست، بلکە در مناطق دیگر از جملە شهر مهاباد نیز دولت کاری کردە بود کە چنین تصوری را ایجاد کنند کە فقط آذریها همچون نمایندە دولت دیدە شوند. اما در واقع این شخصیتها نمایندگان مردم ترک آذری نیستند. همین افراد کسانی هستند کە نە تنها مردم کورد بلکە مردم ترک را نیز استثمار کردەاند، برای مثال بە ملاحسنی و مقامات امنیتی اشارە میکنم کە در آذربایجان در ساختار قدرت قرار گرفتەاند و از ابتدای انقلاب در مقابل مردم کورد جنگیدەاند. این قبیل افراد تا بە حال صدها انسان مخالف ترک آذری را کشتەاند. پس چگونە افرادی کە در استثمار مردم ترک آذری دست داشتەاند امروزە میتوانند بە عنوان نمایندگان آنها نشان دادە شوند؟ در واقع این قبیل افراد نمایندەی مردم ترک آذری نیستند. ما نیز آنان را بە عنوان نمایندەی مردم ترک آذری حساب نمیکنیم. کسانی نمایندەی مردم ترک آذری هستند کە همسنگر مبارزە مشترک در کنار مردم کورد جای گرفتەاند و مبارزات مردم کورد را همچون پشتوانهی مبارزات خود دیدەاند. آنان نیز از مبارزات مردم کورد حمایت کردەاند. تجربەی دوران جمهوری کوردستان و جمهوری آذربایجان را داریم، تجارب دیگری از جملە جنبشهای چپی کە در آذربایجان ظهور یافتند، بسیاری از انسانهای آزادیخواه و چپ شعر و سرود برای حمایت از مبارزات کوردستان سرودند. با همدیگر در زندانها شکنجە شدند و مقاومت کردند، این تصویر راستین مردم ترک آذری است. بسیار تلاش میکنند کە این تصویر را مخدوش کنند. بە ویژە امروزە، دولت ایران از رفتارهای تحریکآمیز دولت ترکیە میترسد، دولت ترکیە میخواهد از طریق ترکهای آذری جداییطلب، افراطیگرائی و فاشیسم ترکی را برجستە نماید، بە ویژە اینکە دربارەی شهر تبریز حرفهایی زدە شد و زمانی هم اردوغان شعری دربارەی آن سوی ارس خواندە بود. دولت ایران اکنون متوجه این تهدید شدە است، گرچه دولت ایران خود تسهیلاتی برای بروز این مسائل نمود، چرا کە در سرکوب مبارزات مردم کورد با دولت ترکیە شریک بودند، و راه را بر ناسیونالیسم ترکی باز کردند تا در مقابل مبارزات مردم کورد بە کار گرفتە شود. دولت ایران فکر میکرد کە این ناسیونالیسم ترکی تهدیدی برایشان ایجاد نمیکند، اما اکنون متوجە شدەاند کە برای آنان نیز تهدید است. دولت ایران میخواهد ترکهای آذری، نیروی مردم کورد را ببینند، و از طرف دیگر کوردها نیز چـماقهای آذری ها را ببینند، بە عبارتی خلقها را از هم میترساند و آنان را در مقابل همدیگر قرار میدهد و بە همین جهت دست بە چنین رفتارهای تحریکآمیزی میزند. اگر کوردها نوروز را جشن بگیرند، ترکها از میان میروند، کوردها و ترکهای آذری برای همدیگر تهدید بە حساب میآیند. این گفتمانی است کە دولت ایران بر روی آن سرمایەگذاری میکند. و چه کسی این گفتمان را اجرا میکنند؟ همان مقامات ترک آذری که درون ساختار قدرت دولت ایران جای گرفتەاند و تا بە امروز ابزار سرکوب مردم کورد بودەاند و اکنون این مقامات بە جاسوسان دوطرفە و حتی چندطرفە تبدیل شدەاند و بخشی از آنان بە دولت ترکیە، بخشی بە دولت ایران، بخشی به دولت آذربایجان وابسته هستند. این مقامات بر ضد منافع همەی مردم این منطقە کار میکنند و اکنون برای دولت ایران نیز به تهدید مبدل شدەاند. نقش جاسوس چندطرفە دارند و کارشان ایجاد تفرقە است. کسانی کە خود را همچون نژادپرست در شهر اورمیه معرفی کردند، اکثرشان جهتدهی شدەاند و تنها برای رفتارهای تحریکآمیز حضور یافتند و احزاب و گروههایی کە در این حلقە جای میگیرند، همە اینها ساختە دست نیروهای جاسوسی-امنیتی ایران-ترکیە هستند و کار آنها ضدیت با مردم کورد است. مردم ترک آذربایجان حقوق مشروعی دارد، حقوق فرهنگی، سیاسی و بسیاری حقوق مشروع دیگر. اینکە مردم ترک آذری برای حقوق مشروع خود مبارزە میکند، نباید بە ضدیت با مردمی کە او نیز خواهان حقوق مشروع خود است، بپردازد. اتفاقا برعکس اشتراکات ایجاد میشود. همانگونە کە بە نمونەهای تاریخی اشارە کردم، اکنون نیز بیشتر ترکهای آذری چنین فکر میکنند کە این طیف ناسیونالیست افراطی سروصدای زیادی دارند، پشتیبانی رسانەای زیادی از آنان میشود، سرمایەگذاری زیادی بر روی آنان شدە است. چنین تصویری ساختەاند کە مردم ترک آذری همگی همراه این طیف ناسیونالیست افراطی هستند. اما در واقعیت اینگونە نیست، این طیف اقلیتی است کە میخواهند خود را بر جامعە تحمیل کنند، نمیخواهند افکار مستقل و بە ویژە افکار همزیستی و صلحجویی با مردم کورد شکل بگیرد، چرا کە این طیف وابسته بە مراکزی هستند کە ضد مردم کورد هستند. مراکزی کە ١٠٠ سال خواهان نابودی مردم کورد هستند. مردم کورد تاکنون چه ضرری بە مردم ترک آذری و منافع آنها رساندەاست؟ اشغالگر کس دیگری است! مردم کورد مردمی است کە تحت ستم است و برای آزادی خودش مبارزە میکند. اگر مردم ترک آذربایجان نیز خود را تحت ستم میدانند، پس باید با مردم کورد همسنگر باشد. تصویری ارائە میدهند کە هر دو مردم تحت ستم کورد و ترک آذری ادعای ارضی و سرزمینی در مقابل هم دارند، و با سیم خاردار شروع بە مرزکشی کردەاند، هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد. اولویت ما در مبارزە، آزادی و دستیابی بە حقوق هر دو خلق کورد و ترک آذری است. و نە اینکە بە جای آن دست بە تقسیم اراضی بزنیم. در این میان معضل چیست؟ معضل اساسی جاسوسان امنیتی نیستند، بلکە معضل اساسی کسانی هستند کە پیشتر خود را در میان مردم آذربایجان همچون افراد چپ و دموکرات معرفی کردەاند و حالا آنان نیز در ارتباط با همان مراکز جاسوسی-امنیتی هستند و با همان شناسنامەی چپ و دموکرات بر علیە مردم کورد میایستند. چند نفری مقالە نوشتەاند کە گویا مردم کورد قبلا در این منطقە نزیستەاند و جمهوری اسلامی مردم کورد را از عراق در واقع کوردستان بە این منطقە منتقل کردە و ساکن کردەاست. این یک تحریف بزرگ تاریخی است، این یک رفتار عاری از اخلاق است، چگونە میتوانی مردمی کە هزاران سال است در این منطقە زندگی میکند را انکار کنی؟ حتی فاشیسم ترکیەای و و فاشیسم بعثی نیز تا بدین درجە نتوانستە خلق کورد را انکار کند! منشا این انکارگرایی کجاست؟ در این صورت از شناسنامەی چپ و دموکراتیک بودن خود دست بردارید. دنبال فرصتی برای دستیابی بە منافع شخصی بودند و اکنون بە این فرصت دست یافتەاند و بە دم فاشیسم تبدیل شدەاند. بە بخشی از فاشیسم تبدیل شدە اند. این قبیل افراد باید از سوی آزادیخواهان و دموکراسیخواهان تقبیح و رسوا شوند. چگونە نام آزادیخواه، دموکرات، چپ و لیبرال را بر خود نهادەاند و بدین شکل با فرهنگ مردمان دیگر سر ستیز دارند؟ میگویند کە مردم کورد با برگزاری نوروز دست بە رفتارهای تحریکآمیز زدە است. مردم کورد با فرهنگ خویش و بە زیبایی تمام نوروزش را در اورمیه و دیگر نقاط روژهلات کوردستان جشن گرفتە است و چنین امری کاملا مشروع است. چگونە آن را عامل تحریکآمیز نامگذاری میکنند؟ در ذهنیت و عقلانیتشان مشکل وجود دارد! و اینها از همە خطرناکتر هستند. فاشیستها را خوب میشناسیم، اما این فاشیستهای پنهان از بقیە خطرناکتر هستند. البتە این رویداد باعث شد کە روی راستین بسیاری آشکار شود. از این بە بعد همچون مردم کورد میدانیم کە در مقابل این فاشیسم پنهانی چگونە مبارزە کنیم!
در مورد شهر اورمیە نیز ادعاهایی میشود اینکه آیا شهری کوردی است یا شهری آذری، مباحثی پیرامون آن شكل گرفته است، ارزیابی شما در این مورد چیست؟ و هر کسی چە دیدگاهی نسبت بە این مسئلە داشتە باشد؟
از دیدگاه ما این بحث کە اورمیه آیا کوردستان است یا نە، بحث بیمعنایی است و آن را بە بحث هم نمیگذاریم. بدون شک اورمیه سرزمین مردم کورد است، سرزمین ملت کورد است، هیچ بحثی در اینبارە وجود ندارد، اما همزمان اورمیه سرزمین مردم ترک آذری نیز میباشد. اورمیه میتواند وطن مشترک باشد، و باید از این بە بعد این نکتە را از ذهنمان بیرون کنیم کە وطن تنها از آن یک اتنیک یا مردم یا یک ملت است، یا از آن یک ملت همگون است و با سیم خاردار برای آن مرزکشی کنیم، خیر بدین صورت نیست، در جهان واقع نیز چنین نیست، این مردمان سالهای مدیدی است کە با هم زندگی میکنند. پس اورمیه وطن مشترک همە ماست. بە همان اندازە کە کوردستان است، بە همان اندازە میتواند آذربایجان باشد. در واقع بە همان اندازە کە آذربایجان است، بدون شک کوردستان نیز است. اما مسئلە این است کە چگونە با هم زندگی کنیم. در جهان نمونەهای بسیار یافت میشود. مثلا شهری همچون بروکسل، ملت فرانسوی و ملت فلمانی با همدیگر در این شهر زندگی میکنند. برای یک فلمانی بروکسل یک شهر فلمانی است و برای فرانسویها بروکسل یک شهر فرانسوی است. اما فرمولی یافتەاند کە چگونە با هم زندگی کنند، این فرمول مهم و ضروری است. ما نمیتوانیم بر اساس حذف همدیگر بە سیاست بپردازیم، نتیجەای ندارد. سیاست الحاقگرایانەی فاشیستی نتیجەبخش نیست. در یوگسلاوی صربها بسیار نیرومند بودند و مردمان دیگر بە اندازەی آنان نیرومند نبودند، اما صربها بە چە دست یافتند؟ بە غیر از اینکە لکەای سیاه را با کشتار و قتلعام، بر برگ تاریخ ماندگار ساختند. فاشیسمی کە امروز میخواهد در میان مردم آذربایجان جای بگیرد و آنها را علیە مردم کورد تحریک کند، باید بعضی چیزها را خوب بداند، نمیتوانند سیاست الحاقگرایانە را در روژهلات کوردستان اجرا کنند. نمیتوانند این سیاست را در اورمیه اجرا کنند. هیچ کس نمیتواند بە مردم کورد چماق نشان بدهد، این را هر کسی باید بداند، و مردم کورد مردمی نیست کە با این چیزها بترسد، یک قرن است کە مبارزە میکند، سیاسی است، سازماندهی شدە و ارادەمند است، موضع دارد و اینها را در همەی میادین نشان دادە است. یک عدە گروه و حزب کوچک فاشیستی بە این دلخوش نباشند کە فلان دولت دارای جنگندە و پهپاد است، نتیجەی جنگندە و پهپادهایشان هم بر همگان اعیان شدە است. نمیخواهیم با زبان تهدید سخن بگوئیم، میخواهیم کە آنها حقیقت یک مردم را ببینند. اگر مردم کورد صلحجو است، اگر گفتمان مردم کورد زندگی مشترک و همزیستی است نباید کسی گمان کند و چنین برداشت کند کە مردم کورد ضعیف است، برعکس این نشانەی این است کە مردم کورد خوانش متفاوتی برای زندگی خود و زندگی خلقهای دیگر دارد. خوانش متفاوتی از سیاست دارد، مردم کورد پروژەی مستقل خود را دارد و میخواهد پروژەی خود را پیش ببرد و در پیشبرد این پروژە از هر کسی دعوت بە مشارکت در این پروژە میکند. در اینجا فرصت را مناسب میدانم تا بە برادران ترک آذریمان پیام بفرستم کە نگذارید این افراد فاشیست بر شما تاثیر بگذارند. شعارهای آتشینی کە این طیف سر میدهند تنها شعار جنگافروزی است کە در نتیجەی آن همەی منافع، زندگی و همە چیز مردم آذربایجان را با عواقب خطرناکی مواجه میگرداند. موقعیتی کە مردم ترک آذری در نسبت به مردمان دیگر دارد را با خطر مواجه میکند و آنان را دچار خسران میگرداند و استقلال و نیروی مردم آذربایجان را بە جاهای دیگر ضمیمه و وابستە میسازد. پس مردم ترک آذری باید نیک بر این نکتە را واقف باشند کە در مبارزات مشترک با مردم کورد است کە میتوانند بە نتیجە دست یابند و میتوانند نیرومند شوند و مردم کورد آمادە است کە از همەی حقوق مشروع ترکهای آذری پشتیبانی کند همانطور کە قبلا حمایت کردە است. اما باید این زمینەی مبارزات مشترک دوطرفە را با همدیگر بسازیم. برای مردم کورد نیز پیامی دارم، ما میدانیم کە رفتارهای تحریکآمیز بسیاری در جریان است، و برای آنکە مردم کورد را تحریک کنند تا مردم کورد را بە زمین نقشەی خودشان بکشانند هرگونه حملەای را ترتیب میدهند. لازم است تا سیاست، فعالیتها و مواضعمان بر اساس کنشها و واکنشهای افراطگرایانە نباشد. ما بە خودمان باور واعتماد داریم، ما در حال انجام مبارزە هستیم و با مبارزاتمان دستاوردهایی بەدست آوردەایم. انقلاب ژن ژیان آزادی نشان داد که ما مردمی پیشاهنگ هستیم. مقاومت زنان مبارز مؤید این است که ما مردمی مبارز و پیشاهنگ هستیم، لازم نیست که سطح خودمان را بە سطح گفتمانهای نژادپرستی و فاشیستی تنزل دهیم. حقیقت تاریخی مردممان آشکار است. بە جای آنکە با اعمال واکنشی وقت خودمان را با این جریانات تلف کنیم، انرژی و زمانمان را صرف پیشبرد برنامەهایمان بکنیم، بە ویژە برای ساختن کوردستانی آزاد و دموکراتیک در همزیستی با خلقها، دموکراسی و زندگی مشترک و شیوەی مدیریتی دموکراسی رادیکال مبارزاتمان را متمرکز کنیم و این موجب میشود کە همە مردمان دیگر بە ما نزدیک نشوند. تجربەی انقلاب ژن ژیان آزادی و فلسفەی آن است که ما را نیرومند میسازد، هر کسی سویەهای حقیقی مردم کورد را در انقلاب ژن ژیان آزادی مشاهدە کرد. ما بر اساس راه انقلاب ژن ژیان آزادی رفتار میکنیم. در واقع فاشیسم از انقلاب ژن ژیان آزادی میهراسد. چرا نوروز ما فاشیسم را میترساند؟ اگر نوروز ما فاشیسم را میترساند، روند نوروز را ادامە میدهیم. چرا کە ترسیدند کە نوروز در تداوم انقلاب ژن ژیان آزادی باشد. بە آنها میگوئیم کە بلە نوروز تداوم انقلاب ژن ژیان آزادی است و فاشیسم در این بارە مطمئن باشد و خلق کورد انقلاب ژن ژیان آزادی را بی آنکە گوشش بدهکار کسی باشد ادامە میدهد. بە همین جهت از مردممان میخواهیم کە از واکنشهای افراطگرایانە بپرهیزند. ما بە عرصهی سیاست فاشیستها وارد نمیشویم. ما دارای سیاستی هستیم کە هر کس را بە آن دعوت میکنیم. و هر کس را بە این روش و فلسفەی صحیح، انسانی و صلحجویانە فرا میخوانیم.
بە یک مبحث دیگر وارد شویم، و آن مبحث مذاکرات آمریکا و ایران است، کە ایران از مذاکرات غیرمستقیم و مستقیم حرف میزند، ایران در روزهای گذشتە با آمریکا مذاکرە داشت، مذاکرات و ارتباطات دیپلماتیکی کە در سطح اروپا و منطقە پیش میرود، چە تاثیری بر زندگی اجتماعی مردمان ایران و مردم کورد دارد و رویدادهای در این رابطە چە سودی دارد؟
منظور شما مذاکرەی ایران و آمریکا است؟
بلە
در واقع این مذاکرات بر روند سیاسی تاثیرات زیادی خواهد داشت. آیا ایران در این مذاکرات شرایط را قبول میکند یا خیر؟ این مذاکرات، مذاکراتی دو طرفە نیست کە ایران چندین شرط و از آن سو آمریکا چندین شرط را ارائە کند؛ در واقع اگر این مذاکرات با موفقیت پیش بروند بدین معناست کە ایران همەی شرایط آمریکا و اسرائیل و نیروهای بینالمللی را قبول کردە است. این باعث چە تحولاتی میشود؟ این ایران را مجبور میکند تا از نیروهای منطقەایاش دست بردارد، ناگزیرش میسازد تا از برنامەی اتمیاش را کە تهدیدی علیە اسرائیل است دست بردارد و در سیاست خارجی تغییرات بسیار جدی انجام دهد. این بر همەی منطقە تاثیر میگذارد. ایران دیگر دولتی تهدیدزا نباشد و نتواند در هرجایی کە بخواهد بە روشهای خطرناک خود را سازماندهی کند. دولتی کە از مرزهای خود پا فراتر ننهد و بر طبق سیاستهای جهانی رفتار کند. و همەی این موارد باعث یک سری تحولات دموکراتیک در منطقە خواهد بود. اما این بدین معنا نیست کە در داخل یک ایران دموکراتیک ساختە میشود. آمریکا میخواهد تا از اسرائیل محافظت کند. و میخواهد خطر ایران برای اسرائیل را کاهش دهد. فکر نمیکنیم کە بخواهند رژیم ایران را تغییر دهند. چرا که رژیم کنونی برای آمریکا مفیدتر است، یک رژیم اسلام سیاسی انحصارطلب است، و برای آنها بهتر است کە این رژیم، رژیمی تسلیم شدە باشد، آمریکا و دولتهای دیگر برای مبانی آزادی و حقوق بشر در ایران بر دولت ایران هیچ فشاری نمیآورند. برعکس آنها بە ایران میگویند کە با ما سازش کن و تسلیم ما شو و در داخل هر چە دوست داری انجام بدە، این امر برای آنها اهمیت ندارد. از تاریخ مذاکرات این دولتها با ایران میتوان چنین نتیجەای گرفت. در جریان مذاکرە اخیر آمریکا و ایران حدود ١٧ فرد بلوچ اعدام شدند. از همین جا بە مردم بلوچ تسلیت میفرستیم و از آزادیخواهان بلوچ حمایت میکنیم. چنین روندی در جریان است. این روند میتواند حتی بە افزایش فشار و ستم در داخل نیز بیانجامد. این مذاکرات هیچ مسئلەی داخلی را حل نمیکنند. دولت ایران میگوید این مذاکرات باعث رفع تحریمها میشود و رفع تحریمها نیز موجب بهبود اوضاع اقتصادی میشود، اما اوضاع اقتصادی تنها با مسئلەی تحریم مشخص نمیشود، اوضاع اقتصادی ایران نتیجەی مدیریت اشتباه، در چارچوب محدود ایدئولوژیک است. برای مثال همین نمایندەی پیشین مجلس اورمیه که در تجمع فاشیستی علیە مردم کورد حضور داشت، سطح دانش و رفتار این انسان را در نظر بگیرید، مسئولان نظام این افراد هستند. با چنین وضعی اقتصاد نظام نیز چنین اوضاعی خواهد داشت. این حوزە مملو است از رانت و فساد و مافیا، گروههای طبقاتی بسیاری وجود دارند و مردم روزانە تنگدستتر میشوند. تحریم تنها میتواند بە چنین روندی شتاب دهد، اما روند اقتصادی ایران همین است و خود جمهوری اسلامی چنین اقتصادی را آفریدە است. پس کسی نباید بە این دلخوش باشد کە قیمت تومان درصدی افزایش یافتە، اما در همە سطوح آموزشی و اجتماعی و ... انبوهی از مشکلات وجود دارند. از دگرسو میزان سرکوب و اعدام نیز افزایش یافتە است. دیدیم کە اعتراض به حکم اعدام فعال سیاسی پخشان عزیزی در نظر گرفتە نشد، پس رژیم سیاست سرکوب خود را ادامە میدهد. آیا آمریکا و دیگران در سطح جهانی نسبت بە این مسائل موضعی از خود نشان میدهند؟ این مسئلە اصلا مشخص نیست و تا بە کنون نیز چنین موضعی نگرفتەاند. چیزی کە در ایران موجب تحولات میشود، مبارزات آزادیخواهی مردم، زنان و همەی اقشار جامعە است. با منتظرماندن چیزی حل نمیشود. کسانی کە منتظر هستند آمریکا و اسرائیل بیایند تا رژیم ایران را برایشان سرنگون نماید و بر سر اریکهی قدرت بنشینند، نام خود را برانداز گذاشتەاند، خب تو برانداز چه چیزی هستی؟ چە چیزی را سرنگون میکنی؟ شبیه کسی است کە پای مسابقەی فوتبال نشستەاست تا ببیند نتیجە چە میشود و هیچ نقشی در معادلات ندارد. نامهای پر طمطراق بر خودشان گذشتەاند و چشم بە انتظار نشستەاند. آمریکا و اسرائیل و دیگران از این قبیل افراد تنها همانند کارت فشار استفادە میکنند و این افراد هیچ نقش دیگری ندارند. دولت ایران نیز در میان این گروهها نفوذ کردە است. آمریکا و اسرائیل اکنون نمیخواهند کە رژیم را سرنگون کنند. عاملی کە بتواند موجب تحولات دموکراتیک و احقاق مطالبات شود، خود مردم و مبارزات مردمی است. ما بە چنین رویکردی خط سوم میگوییم. خطی کە نە منتظر جنگ است و نە انتظار دارد کە رژیم خودش تحولات را ایجاد کند. بلکە مبارزە میکند. خط سوم ضمن اینکە بە دنبال مخاطب چارەیابی دموکراتیک مسائل است، اما برای دستیابی بە نتایج متکی بە مبارزات خویش است. حتی طرف مقابل نیز با توجه بە نحوەی مبارزاتت رفتار میکند، و این نیازمند سطحی از خودباوری است، نیازمند درکی صحیح و ارائەی سیاستی صحیح و گام نهادن در راستای آن است. ما معتقد هستیم کە در ایران این خط است کە میتواند نتیجەبخش باشد و معقتد هستیم کە چنین مذاکراتی در روند داخلی ایران تحولاتی بە وجود نمیآورد، پس آزادیخواهان و مبارزان در ایران باید برای مبارزەای دشوارتر خود را آمادە کنند. این مذاکرات، مذاکرات آزادی و دموکراسی نیست. بلکە مذاکرە منافع میان دولتهاست.
آخرین سوالم را با شما مطرح میکنم، ٨٠٠ نفر بیانیەای را امضا کردەاند کە خود را هنرمند و کارشناس معرفی کردەاند، بیانیەای کە در مقابل نوروز کوردی و خلقها صادر شدە است. نظر شما در مورد این بیانیە و مواضع آنان چیست؟
بحث در مورد این مسئلە بسیار مهم است، البتە خود این ٨٠٠ نفر اهمیتی ندارند، نکتەی مهم اینجاست کە ذهنیت این ٨٠٠ نفر از کجا نشأت گرفتە است؟ ایستار ما بە عنوان پژاک تنها در مقابل این ٨٠٠ نفر و بیانیەشان نیست، ما علیە سیاست و ذهنیتی کە پشت این مسئلە است موضع خود را بیان میکنیم. پس نیاز است کمی با جزئیات در اینبارە بحث کنیم. این بیانیە و آن تجمع فاشیستی بعد از نوروز اورمیه هم سنخ هستند، و هر دو نیز یک عملیات جاسوسی-امنیتی هستند و با همدیگر هماهنگ هستند. گفتار هر دو طرف، گفتاری علیە ارادە مردم کورد است. گفتار بە زانو در آوردن و نابودی مردم کورد است. هر دو طرف نیرو و سطح آمادگی مردم کورد را دیدند، به همین جهت میخواهند مانع مردم کورد شوند و خواهان بازگشت یک قرن تباه از سرکوب مردم کورد هستند. اما نکتە اینجاست کە از این قرن ( بیستم ) گذر کردەایم. مردم کورد با مبارزات خویش بە قرن بیستم پایان داد. قرن بیستم نزد مردم کورد بە اتمام رسیدە و قرن بیست و یکم را آغاز کردە است. میخواهند ما را بە عقب بازگردانند، آنها بە گذشتە تعلق دارند، اما ما مردم آیندە هستیم. تفاوت ما با هم در این نکتە است؛ آنها از این مسئلە میهراسند و برای این مسئلە دارای برنامە، سیاست، مبارزات، نیرو، معنویات و شوروشوق هستیم. بنگرید کە این دختران و پسران جوان چگونە میرقصند، رقص کوردی رقص اتحاد است، دستان همدیگر را گرفتە و پیام سیاسی ارزشمندی دارند. در ابتدای این بیانیە نوشتە شدە کە نوروز را سیاسی نکنیم، بسیار آشکار بە آنها میگوییم کە نوروز کوردی یک نوروز سیاسی است و مجبور هستند کە این مسئلە را قبول کنند. این تنها بە امروز محدود نیست، نوروز همیشە برای مردم کورد نماد مبارزە و مقاومت بودە است. حتی در سالهایی کە مردم کورد بدین صورت نمیتوانستند دور هم جمع شوند، در روز نوروز بە ارتفاعات کوهستانی میرفتند و آنجا آتش روشن میکردند برای اینکە این پیام را برسانند کە مبارزات این مردم تحت سلطەی هر استبداد و استعمارگری ادامە دارد. و نوروز بە یک امر سازماندهی مبدل شد، منشا آن کجاست؟ از مبارزات مظلوم دوغان و زندان آمد(دیاربکر) و مبارزات رهبر آپو آغاز گشت. میگویند کە این مدل برگزاری نوروز از کشورهای خارجی گرفتە شدە است، اما این برای ما خارجی و بیگانە نیست، بخشی از مردم ما تحت سلطەی فاشیسمی کە شما نیز بخشی از آن هستید مبارزاتی این چنینی را در باکور کوردستان آغاز کردند و ما این مبارزات را موفق میدانیم و در روژهلات کوردستان نیز این مبازرات را انجام میدهیم، از این مسئلە آگاه باشید. نە فقط نوروز، همە مناسبتهای مردم کورد سیاسی است، چرا کە خود و فرهنگش را در آن احیا میکند، بنگرید کە از ایلام تا سنقر، گیلان غرب تا بە ماکو و خراسان و در هر جای دیگری کە مردم کورد در آن ساکن است، مردم کورد فرهنگ خود را بە نمایش گذاشت. نشان دادند کە نمیتوانید ما را ذوب نمائید و این اعلام موضع و سیاست است. نوروز را سیاسی نکنید، یعنی بیایید تسلیم شوید. مردم کورد بە آنها میگوید کە آن دوران سپری شد. آنهایی کە باید تسلیم شوند شما هستید، کسی کە باید دست از فاشیسم و ارتجاع بردارد شما هستید. ما از آزادیخواهی دست برنمیداریم. این فراخوان مردم کورد بسیار شفاف است و آنها از این ترسیدەاند. چه میگویند؟ میگویند کە نوروز یک جشن ایرانی است، اما مردم کورد (البتە از دید آنان) این نوروز را بە یک جشن محلی و قومی مبدل کردە است. بگذارید ابتدا این را هم بگویم کە مردم کورد با این نوروز خط بطلانی بر اصطلاحاتی همچون قوم و شبیه بە آن کشید، بلکە مردم کورد ملت دموکراتیک است. ملتی دارای موضع است. جامعەای رادیکال برای حصول حقوقش است. دارای همەی معیارهای اتحاد ملی است. مردم کورد خودشان خود را تعریف میکنند، شما که هستید کە این مردم را تعریف کنید؟ چە حقی دارید کە این تعاریف را ارائە کنید؟ آن دوران تمام شد! مردم کورد هویت مشخص خویش را داراست، و این نوروز بخشی از این تعریف و هویت است. و ما این مسئلە را در همەی امور دیگر مردم کورد خواهیم دید. این نوروز بخشی از انقلاب ژن ژیان آزادی است. تداوم شور و شوق و ناشی از انقلاب ژن ژیان آزادی است. پیشاهنگی انقلاب ژن ژیان آزادی است. این نوروز همەی نمادهای انقلاب ژن ژیان آزادی را داشت. کسانی کە این بیانیە را نوشتەاند کسانی هستند کە از انقلاب ژن ژیان آزادی واهمه دارند. بر خودشان عنوان کارشناس و هنرمند و... گذاشتەاند اما بخشی از سیستم سرکوب هستند. در واقع نظامهایی کە دارای ایدئولوژی فاشیستی هستند، مجموعەای از هنرمند، خوانندە و نویسندەی خودشان را دارند، کە برایشان در بوق و کرنا بدمند. در واقع فاشیسم بدون سیستم ایدئولوژیک نمیتواند سرپا بماند. متن بیانیە، متنی ایدئولوژیک است. میگویند کە ملتی احیا شدە است و باید سرکوبش کنیم و بە قوم تبدیلش کنیم. باید سطح آن را تقلیل دهیم، سرکوبش کنیم، نباید بگذاریم این ملت هیجان و شور و شوق داشتە باشد و فرهنگش تعالی یابد. بسیار واضح این را بفهمند، زمانی در ترکیە برخی از سردمداران برنامەای را تحت نام برنامەی اصلاحات شرق تهیە کردند، منظورشان از شرق ترکیە همان باکور کوردستان است. برنامه این بود که چگونە کوردها را از فرهنگ خودشان دور سازند، چگونە کوردها را سرکوب نمایند، چگونە کوردها را جسمی و فرهنگی از میان بردارند. بعد از یک قرن از این برنامەی وحشتناک چە دستاوردی داشتند؟ غیر از این است که مردم کورد در همە حوزەها با ارادەی خودش مسائل را تعیین میکند؟ غیر از این است که امروز مجبور شدەاند برای حل مسئلە بە پای رهبر آپو بیافتند؟ چە دستاوردی داشتند؟ آنها با آن همە قدرت و توانایی نتوانستند نتیجەای بگیرند، شماها کە باشید؟ بر طبل انکار و آسیمیلاسیون نکوبید هیچ نتیجەای دربرنخواهد داشت! و در این مسئلە خودآزمایی نکنید! این مردم بار دیگر بە شما اجازە نخواهند داد! اصلاحات رضاخانی نتیجەای نگرفت، شما کە باشید؟ رژیم بعث با همەی عملیات انفال و کشتار دستەجمعی نتوانست نتیجەای بگیرد! شماها کە باشید؟ باید این پیام را بسیار رسا دریافت کنند. مردم کورد این پیام را دادە است. این مردم این مسائل را تحلیل میکند و در این مورد هیچ عفوی در کار نیست. در این میان برخی از افرادی کە اسمشان پای امضای این بیانیە است، انکار کردەاند کە امضا کردە باشند. کسانی کە فریب خوردەاند باید بە صورت رسمی رو بە مردم این مسئلە را بیان کنند و کسانی هم کە پای این بیانیە را امضا کردەاند باید از کار خود پا پس بکشند و طلب بخشش نمایند، در غیر این صورت در چشمان مردم و ما با نازیهایی کە برای کشتار یهودیها و کولیها و بقیە دلیل و بهانە میآوردند هیچ فرقی نخواهند داشت. شما از تبار همانهایی هستید کە با اندازەی جمجمەی سر، نژادها را طبقەبندی میکردند و میگفتند که نژادی باید فرادست و نژادی باید فرودست باشد. شما تداوم همین ذهنیت هستید. چنین برداشتی از شما داریم. تعجب میکنیم کە افرادی در این میان خود را هنرمند مینامند، این چه هنری است؟ یا میگویند کارشناس هستیم، کارشناس چە هستید؟ کارشناس فتنە و تفرقە هستید. حتی در این بیانیە میخواهند تفرقە میان کورد و تورک را افزایش دهند. تفرقە اساسی را خودشان بە وجود آوردەاند اما طوری رفتار میکنند کە انگار برادر بزرگتر هستند و آنها هستند کە میتوانند خلقها را کنار هم نگە دارند. دیگر نمیتوانید چنین دروغهایی تحویل مردم بدهید. مردم کورد ترفندهای شما را میشناسد. شما تفرقە ایجاد نکنید، ما میدانیم کە چگونە با همدیگر زندگی کنیم، ما و مردم ترک آذری میدانیم کە چگونە با هم زندگی کنیم. در همزیستی ما دخالت نکنید. و این را تنها بە امضاکنندگان بیانیە نمیگویم، بلکە به هر کس دیگری این را میگوئیم، معیارهای همزیستی مردم کورد و تورک در اورمیە را باید خود مردم این شهر تعیین کنند. عدەای کورد هم از دور شعار و تهدید و از این قبیل رفتارها انجام میدهند، دست بردارید، چنین حقی ندارید، مردم را بە جنگ گرفتار نکنید، این شما نیستید کە برای این مردم بجنگد، و هیچوقت هم نجنگیدەاید، کسانی کە این رفتارها را انجام میدهند، همانهایی هستند کە سرکردەهایشان بیشترین ارتباط را با سرکردەهای فاشیسم ترکی دارند و ٢٤ ساعتە با این فاشیستها در رفت و آمد هستند، لطفا اول یقەی سران خودتان را بگیرید. بە مسئلەی بیانیە برگردیم. این یک بیانیە ایدئولوژیک-سیاسی فاشیستی است. عدەای کورد هم در میان امضاکنندگان آن جای گرفتەاند، این کوردهایی کە پای این بیانیە امضا کردەاند، باید امضای خود را پس بگیرند و در پیشگاه مردم کورد عذرخواهی و طلب بخشش نمایند. البتە اگر مردم کورد عذرخواهی آنان را قبول کند! کە این بسیار محتمل نیست. بە نام مردم کورد حرف میزنید، از فرهنگ مردم کورد تغذیە میکنید، از موسیقی و هنر مردم کورد تغذیە میکنید، سپس میروید مردم کورد را میفروشید. و دستگاه سرکوب فرا میخوانید کە بیایید این مردم را از میان ببرید. شما کی هستید؟ خود را غمخوار هم معرفی میکنند، این چە غمخواریای است کە قاتل ما را فرا میخوانی تا ما را بکشد؟ این قبیل افراد در میان مردم کورد باید شناختە شوند و مردم کورد این حق را دارند کە این افراد را تحریم کنند، این افراد حق این را ندارند از جامعە و فرهنگ کورد تغذیە کنند. مردم کورد باید این حق را از آنها سلب کند. موارد بسیار عجیب دیگری در این بیانیە است، یکی از بندهای قانون اساسی ( اصل ١٥) ، دربارەی حق زبان مادری است، حق آنچنان گستردەای هم نیست، حالا بخشی از جمهوری اسلامی میگویند کە میتوان این قانون را بە اجرا درآورد، هرچند کە هیچ گام قانونی و اجرائی برای آن برداشتە نشدەاست. حالا این افراد داد و بیداد میکنند کە زبان مادری خلقهای ایران، یکپارچگی ایران را از بین میبرد، خب این چە یکپارچگیای است کە بر انکار زبان مادری من بنا شدە است؟ گفتمان تجزیەطلبی کە حرفش را میزنند، همین است، زبان و فرهنگ مارا قبول نمیکنید، این فاشیسم محض است، حتی ترکیەی اردوغانی در حال رها کردن این سیاست است، بعد هم میگویند ما همە یک هویت داریم، بازتعریف هویت ایرانی نە از سوی مرکزگرایان، نە از سوی فاشیستها و نە انکارگرایان بلکە اگر خواهان برساخت هویت ایرانی دموکراتیک هستیم آن را باید مردمان تحت ستم، زنان، آزادیخواهان و استثمارشدگان بازتعریف کنند، ما دیگر بە شما حق نخواهیم داد کە این هویت را برایمان تعریف کنید. این فرصت را از دست دادەاید. اتحاد اجباری امکانپذیر نیست. با پوتین سر مردم را له کنید تا این سرزمین متحد بماند؟ اگر اتحادی در میان باشد باید اتحادی دموکراتیک باشد، ما برای اتحاد دموکراتیک آمادە هستیم، پس اینبار ما این هویت را بازتعریف میکنیم. منظورم از ما تنها پژاک نیست، بلکە منظورم مردم کورد و همەی مردمان تحت ستم و آزادیخواهان و همەی نیروهاست. ما این هویت را بازتعریف میکنیم. یک بلوچ باید این هویت را بازتعریف نماید کە دیروز ١٧ فرزندش را بە دار آویختەای، تو چە حقی داری؟ تو نمیتوانی بار دیگر یک سیستم اعدام را تاسیس کنی. این سیستم متزلزل گشتە است و فرومیپاشد. این یک روند تاریخی است و دیکتاتوری شما نمیتواند پابرجا بماند. از فروپاشی دیکتاتوری ترسیدەاند. و همەی دست و پا زدنهایشان بە همین دلیل است. و اگر زبان مادری ما سیستم دیکتاتوریتان را از میان برمیدارد، بە آن افتخار میکنیم. و تا آخر برای این حق مبارزە میکنیم. اما آنهایی کە میخواهند زبان مادری ما را همچون تهدید تعریف کنند، بە آنها میگوییم در اساس تهدید شماها هستید. شما حتی برای وحدت سرزمینی ایران کە نزدتان مقدس است نیز تهدید هستید. چرا کە شما مشکلساز و مانع هستید. و این حق نیز از روی لطف کسی بە دست نیامدە است، بلکە نتیجەی یک مبارزە است، چند نفر برای حق زبان کوردی در زندان است؟ در این راه شهیدی همچون استاد فرزاد کمانگر داریم، این حقوق با مبارزە بە دست آمدە و حقوق بیشتری نیز بە دست خواهیم آورد. این جا هم نقطەی توقف ما نیست. میگویند کە کوردها نوروز ملی ما را ربودەاند، اگر نوروز، یک جشن ایرانی است و مردمان دیگر را نیز ایرانی میدانید، پس شما یک مراسم نوروز بزرگ بر ضد دیکتاتوری برگزار کنید. یعنی در این متن تناقض وجود دارد دربارەی ایرانی بودن و تنوعات درون ایران. از طرفی میگویی کە تنوعات وجود دارند و از دگرسو انکارشان میکنند. ذهنیت فاشیسم و دولت-ملت دارای این پارادوکس است. از طرفی میگویند کە کوردها ایرانی هستند و از طرف دیگر ایرانی باید همگی در چارچوب یک فرهنگ، یک رنگ، یک ملت باشند، بدینگونه ممکن نیست. اگر بە نوروز تا بە این حد اهمیت میدهید، این نوروز بزرگ را شما برعلیە دیکتاتوری برگزار کنید، و ما هم آمادە هستیم در آن مشارکت داشتە باشیم، در غیر اینصورت شما بیایید در نوروز آزادیخواهی مردم کورد شرکت کنید، ما همەی ملتها را دعوت میکنیم کە بە نوروز آزادیخواهی ملت کورد بپیوندید، در واقع هدف این نوروز هم این بود کە دیگران را متوجە کند کە یک مبارزەی صحیح دموکراتیک باید چگونە باشد. این نوروز نمونەی مبارزەی دموکراتیک و مردمی است. و ما همە خلقها را فرا میخوانیم و امیدواریم کە در نوروزهای آیندە خلقها با همدیگر نوروز را جشن بگیرند تا هم سیاستهای جمهوری اسلامی و هم سیاستهای سازمانهای جاسوسی و امنیتی را نیز خنثی کنیم. این بسیار باشکوه است کە مردم کورد و ترک آذری نوروز را با هم جشن بگیرند. بسیار باشکوه خواهد بود اگر مردم کورد و بلوچ و عرب و فارس و ترکمن با همدیگر نوروز را جشن بگیرند. اگر ایرانی دموکراتیک را میخواهید باید بدین گونە باشد. زیر پرچم نوروز و با شعار آزادی. و باید چند مورد دیگر را نیز قبول کنید، کاوەی آهنگر این نوروز کورد است و کاوەی آهنگر اینبار زن است. کاوەی آهنگر این نوروز زنان مبارز کوردی هستند کە در زندانها مقاومت میکنند. هر کسی باید این را قبول کند کە البتە مورد قبول است. مردم کورد این را نشان دادە است. نوروز بدون کاوە و آزادی ممکن نیست. نوروز نماد آزادی است. برنامەی آزادی این مردم اعیان و آن را نشان دادە است. کاوەی آن نیز در پیشاهنگی مبارزانش مشخص شدە است. پس میگوییم کە با نوروز مردم کورد متحد شوید تا آن را بە نوروز ایران دموکراتیک تبدیل کنیم. مشکلی با این نداریم. اما هر کس با رنگ و تنوع و فرهنگ و ویژگیهای خویش. و همراه با حق خودمدیریتی. اینگونە میتوانیم آیندەای حقیقی را بسازیم. پیام ما به به عنوان پژاک و پیام مردم کورد یک پیام آزادیخواهانە و صلحجویانە است. مردم کورد دست صلح را بە سوی دیگران دراز میکند، اما اگر مردم کورد را مورد هجوم قرار دهید، مردم کورد دست دیگری نیز دارد. باید بدانید کە صلحخواهی مردم کورد از استیصال نیست، برعکس مردم کورد بر راهحل مشکلات واقف است و نیروی آن را داراست، ارادەی چارەیابی مسائل را نیز دارد. نوروزی کە جشن گرفتە شد، گام نوینی بود در راه آزادی، نوروزی بود کە ماحصل مقاومتهایمان را نشان میدهد، فاشیسم نیز در مقابل آن واکنش نشان داد، هم فاشیسم مرکزگرا و هم فاشیسمی کە وابستە بە سازمانهای جاسوسی خارجی است. این فاشیستها با همدیگر واکنشی هماهنگ نشان دادند، طبیعی است کە این فاشیستها بترسند، اما باید بدانند کە در مقابل ارادەی آزادیخواهی مردم کورد و ایران نمیتوانند موفق شوند.