دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک)، در برنامه ویژه پخش شده در شبکه تلویزیونی «مَدیا هابَر»، به حزب دمکرات کوردستان در مورد همکاری با دولت ترکیه هشدار داد.
کالکان با ارزیابی حزب دمکرات کوردستان بهعنوان نیرویی که سوگند خورده است پکک را نابود کند، گفت: این حزب با همه دشمنان پکک وارد انواع روابط و اتحاد میشود. بعد از آن، وقتی پکک در موردش صحبت میکند، میگوید «علیه من حرف میزند». تو همه نوع کار را انجام میدهی، درگیر انواع خیانت و همکاری میشوی و هیچ کس نتواند چیزی علیه شما بگوید؛ مگر داریم چنین غارتی؟
کالکان با بیان اینکه حزب دمکرات کوردستان با دولت ترکیه شریک است، با این سخنانش هشدار داد: از این به بعد چه منطقه متینا، گاره و یا خنیره باشد، اگر آنها یک قدم به جلو بردارند، اگر به وضعیتی برسند که تیراندازی کنند، دیگر این به معنای اعلان جنگ خواهد بود. همه باید این را بدانند.
ارزیابی دوران کالکان به شرح زیر است:
من با احترام به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو سلام میکنم. ابتکارات مهمی وجود دارد، مبارزه ادامه دارد. مبارزات با هدف آزادی فیزیکی رهبر آپو هم از نظر قانونی و هم از نظر سیاسی ادامه دارد. امروز مردم و دوستان ما در بسیاری از شهرهای اروپا به پا خاستهاند. در واقع، آنها موضعی باشکوه، خواستهها و نگرشهای روشنی را مطرح کردند. من در شخص فعالیتهای دوسلدورف و استراسبورگ، به فعالیتهای انجام شده برای آزادی فیزیکی رهبر آپو در اروپا، مردم، دوستان، جوانان و زنان ما که در این فعالیتها شرکت کردند، تبریک میگویم. برای شما در مبارزاتتان آرزوی موفقیت دارم. مبارزه ما به پیروزی خواهد رسید. من میخواهم یک بار دیگر بیان کنم که این را از صمیم قلب باور دارم.
صیانت کردن در عرصههای خارجی بسیار معنادار است
دو سال و نیم میگذرد، ولی هنوز اطلاعی (در مورد وضعیت رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان) دریافت نمیشود. اخیرا وکلا از کمیتهی پیشگیری از شکنجه (سیپیتی) درخواست کردند که اطلاعات، یافتهها و توضیحاتی را که دارند را منتشر کنند. فراخوان مهمی بود. این وضعیت در انتظار پاسخ است.
واکنشهایی که علیه نظام امرالی، شکنجه، انزوا و نسلکشی در عرصههای خارج از کشور ایجاد شد، در واقع بزرگتر و معنادارتر است. این نشان میدهد که رهبر آپو تا چه اندازه دیوارهای انزوای امرالی را شکست، چگونه واقعیت رهبری به سطح جهانی رسید، به همه ستمدیدگان و زحمتکشان رسیده و به واقعیت رهبری تبدیل شد که راه رهایی را به همه ستمدیدگان، به ویژه زنان، جوانان و کارگران نشان میدهد. ما میتوانیم این را به وضوح بیان کنیم.
یکی از وکلا گفت؛ قبل از اینکه رهبر آپو آزادی فیزیکی خود را بازیابد، قبل از متلاشی شدن امرالی، سخن از صلح به میان آوردن بیمعنی است. مشاهده میشود که؛ با گسترش و ارائه ایدههای رهبری، پارادایم جدید، ، مردم نسبت به پارادایم جامعه دموکراتیک، آزادیخواهانه زنان و اکولوژیکی علاقه نشان میدهند، دنبال میکنند و میپذیرند. راه حل مشکلات خود را در آن میبینند.
میتوان عدمواکنش نهادهای رسمی را به عنوان شریک جرم بنامیم
این در واقع یک تلاش جدی است. به خصوص تلاشی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. این جستوجو پاسخ خود را در ایدههای جدید مییابد، پارادایم جدیدی که توسط رهبر آپو ایجاد شده است. همه راه تحقق آزادی، دموکراسی و برابری را در این پارادایم میبینند. رستگاری خود را در پارادایم رهبری میبینند و بر این اساس بیشتر علاقهمند میشوند، بیشتر مبارزه میکنند، مشارکت میکنند، صدایش را بلندتر میکنند. برای آزادی فیزیکی رهبر آپو موضع مشخص و روشنتری اتخاذ میکنند. این به طور جدی فاشیسم حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا را زیر سوال میبرد.
اما هیچ واکنشی از سوی نهادهای رسمی وجود ندارد. این را بارها بیان کردهایم. دولت طیب اردوغان -تکرار این موضوع ضرری ندارد- کاملاً دروغگویی از آب درآمد. در واقع، شاید شما بگویید که در چه موردی واقعبینانه بوده است؟ در واقع یک امپراتوری دروغ در این میان وجود دارد. بایستی گفت امپراتوری دروغ و ترس. این واقعبینانهترین تعریفی است برای دیکتاتوری فاشیستی که طیب اردوغان ایجاد کرده است. آنها در این مورد منشوری منتشر کردند. اما آنها به هیچ یک از گفتههایشان عمل نکردند. ما این را درک میکنیم، نیت آنها را درک میکنیم، سیاستهای آنها را میدانیم، ذهنیت آنها را میدانیم. آنها فاشیست، استعمارگر، نسلکش هستند، بنابراین این گونه حمله میکنند.
با این حال، درک اینکه چرا دیگر نهادهای مسئول امرالی چنان سکوت میکنند که گویی دولت ترکیه را تایید میکنند، سخت است. مشکل اصلی اینجاست. از این لحاظ یک شراکت وجود دارد. میتوان آن را همدستی نامید، میتوان آن را مشارکت بر مبنای منفعت نیز نامید. همه آنها وجود دارد. با چنین مشارکتی، مانع از آزادی فیزیکی رهبر آپو میشوند. سنگینترین ظلم، سرکوب، شکنجه و نسلکشی فاشیستی، استعماری و نسلکشی در امرالی انجام میشود. این یک واقعیت مبرهن است.
مسئله کورد یک مسئله معمولی نیست
چه باید کرد؟ البته ما همیشه این سوال را میپرسیم و باید هم پرسید. ما مبارزه خواهیم کرد. لازم است از مبارزه دور نشویم. در مبارزه نباید انتظار فوری و افراطی در دستیابی به نتایج داشت. زیرا سیستم شکنجه و انزوا در امرالی از مسئله کوردها نشات میگیرد. مسئله کورد چیست؟ یعنی ذهنیت و سیاست نسلکشی تحمیل شده بر مردم کورد. این یک مسئله معمولی نیست. شاید یکی از جدیترین مسائل شناخته شده برای بشر باشد. درگیری اعراب و اسرائیل سنگینترین و قدیمیترین مسئله تاریخ است. اما مسئله کوردستان از آن فراتر رفت. چرا؟ زیرا این تنها محدود به جمهوری ترکیه و کشورهای خاورمیانه نیست. هژمونی سرمایهداری جهانی بر اساس ذهنیت و سیاستی که کورد را انکار میکند و میخواهد نابود کند، ایجاد شده است. بنابراین، تا میخواهید فاشیسم حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا را مجبور کنید، حکومت ترکیه را ناچار کنید، به آن ضربه وارد کنید و آن را به سطح سقوط بیاورید، به حل مسئله بکشانید؛ ولی میبینی که بلافاصله برخیها (نیرویهایی) ظاهر شده و از آن حمایت کرده و نجاتش میدهند. این اتفاق تاکنون بارها رخ داده است.
بنابراین ما باید این واقعیت را ببینیم. مسئله کوردها مسئلهای نیست که به این سرعت، زود و آسان حل شود. کسانی که اینطور فکر میکنند اشتباه میکنند. برای اینکه دچار لغزش و اشتباه نشوید، لازم است برای یک بار هم که شده مسئله را به خوبی درک کنید. میتوان آن را به عنوان جامعترین مبارزه برای آزادی و دموکراسی در تاریخ بیان کرد که در واقع اینگونه هست که با جامعترین مسئله دیگر تاریخ، مسئلهی آزادی زنان، مبارزه آزادیخواهی زنان ترکیب شده است. اینها هم تصادفی نیست. توسعه ژنئولوژی در بطن مبارزات آزادی کوردستان و آغاز انقلاب آزادیبخش زنان تصادفی نیست. این امر با ماهیت و گسترهی مسئله در ارتباط است. بر این اساس یک مبارزه است.
مبارزه برای رهبر آپو، مبارزه برای آزادی بشریت است
چون رهبر آپو به دنبال راهحلی برای مسئله کوردها بود، توطئه بینالمللی ترتیب داده شد و او را به امرالی بردند. نظام امرالی ادامه توطئه بینالمللی است. این سیستمی است که سعی میشود از طریق آن توطئه را تداوم ببخشند و به نتیجه برسانند. آنها همچنین رهبر آپو را به قصد توطئه (به امرالی) بردند. چرا؟ آنها این کار را برای انجام نسلکشی کوردها، جلوگیری از حل مسئله کوردها و در نتیجه دمکراتیک شدن ترکیه و تأثیرات دموکراتیک آن در خاورمیانه و جهان انجام دادند. این را هم باید ببینید. از این نظر، مبارزه برای آزادی فیزیکی رهبر آپو، مبارزه برای آزادی کوردستان، آزادی خلق کورد، مبارزه برای دمکراتیک شدن ترکیه است. این مبارزه برای دستیابی بشریت به داشتن زندگی آزادتر است.
برگه تورنسل دموکراسی، وضعیت امرالی، رویکرد نسبت به امرالی و رویکرد نسبت به آزادی فیزیکی رهبر آپو است. این یک واقعیت آشکار است. پس راهحل توسعه این مبارزه است. ما باید این مبارزه را در همه عرصهها توسعه دهیم. ما باید مبارزه کوردستان برای آزادی و دمکراتیک شدن ترکیه را در هر زمینه و با هر روشی به قویترین شکل توسعه دهیم. بر این اساس میتوان مبارزات قانونی را توسعه داد. ما همیشه گفتهایم، ارزش تکرار دارد. نظام امرالی باید در چارچوب قانون دموکراتیک مورد بحث و بررسی قرار گیرد. چه نوع سیستمی است؟ نباید از آن فاصله گرفت. نیاز به بررسی کامل دارد. باید مبارزه سیاسی، مبارزه تودهای، کنش جوانان و زنان را در هر میدانی توسعه داد. جنبش ما در حال توسعه مبارزه برای آزادی است. گریلاهای ما قهرمانانه میجنگند. مجموع همه اینها مبارزه برای تضمین آزادی فیزیکی رهبر آپو میباشد. ما باید در این مبارزه پافشاری کنیم، باید سرسخت، با اراده و صبور باشیم، باید به پیروزی ایمان داشته باشیم و تا رسیدن به پیروزی با اراده مبارزه کنیم. برای کسانی که این مبارزه را انجام میدهند آرزوی موفقیت دارم.
وضعیت در امرالی عمیقاً بر زندانها تأثیر میگذارد
رهبر آپو گفت: «چنین سیستمی در اینجا ایجاد شده است که من برای خودم چیزی نمیگویم، اما به خاطر من و به خاطر این سیستم، صدها نفر تحت فشار شدید، آزار و اذیت، ماندن در زندانها و شکنجه قرار میگیرند. این روی همه تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین باید با آن مخالفت کرد و با آن مبارزه نمود.» اکنون ما شاهد چنین وضعیتی هستیم، آن نتایج در حال رخ دادن است. تقریبا همه زندانها و وضعیت زندانیان سیاسی، اگر چه نگوییم که کاملا به وضعیت امرالی درآورده میشود، در آن سطح نیست، اما عمیقاً تحت تأثیر آن است.
ظلم، وحشت و شکنجه بسیار سنگین فاشیستی در زندانها وجود دارد. این علنا در حال اشاعه است، جنازهها از زندانها بیرون میآیند، زندانیان شهید میشوند. شاکر توران آخرین شهید بود. با احترام از وی یاد میکنم، یاد و خاطره همه شهدایمان در زندان را در شخص ایشان گرامی میدارم. با مردم ما و خانوادهی وی ابراز همدردی میکنم.
الان خانوادههایشان با زندانها سر و کار دارند که مهم است. همچنین مهم است که این مبارزه به مبارزهای سازمانیافتهتر و برنامهریزیشدهتر تبدیل شود. در حال حاضر باید آنگونه انجام شود. در واقع، نواقصی وجود دارد، ضعفهایی وجود دارد؛ میتوان تقویت کرد.
اما مشکل فقط یک مشکل خانوادگی نیست. یک سازمان حقوق بشر اخیرا ترازنامهای را منتشر کرده است. با وجود اینکه حکم دادگاهیشان به پایان رسیده است ولی تاکنون ۳۱۳ زندانی به دلایل خودسرانه در زندان نگهداری میشوند. این یک وضعیت بسیار جدی است. این به معنای گسترش بیقانونی موجود در امرالی به هر عرصه است. ۳۱۳ نفر چیز کمی نیست. برخی شش ماه، برخی یک سال، برخی دو سال، سه سال محکوم شدهاند، اما رها نمیکنند. وقتی اینگونه توضیح میدهیم طوری پنداشته نشود که انگار آن مجازاتها را تایید میکنیم. آنها نیز مجازات ناعادلانه هستند. هیچ جنبه حقوقی دموکراتیک نداشت. آنها با ملاحظات نسلکشی صرفاً استعماری فاشیستی مجازات شدند، اما حتی آن هم دیگر رعایت نمیشود. حالا همه چیز به خودسرانگی گره خورده است. هیئت تشکیل دادند. مردم را در مقابلشان قرار میدهند. حتی یک رویکرد بشردوستانه باقی نمانده است.
جهان در حال بازی کردن مثال سه میمون است
در همین گزارش آمده است که ۱۲۰۱ مراجعهکننده و شاکی در رابطه با شکنجه در سال ۲۰۲۲ دریافت شده است. میتوانید تصور کنید؟ واضح است که دولت طیب اردوغان چه نوع شکنجهگر است. اگر چنین مدیریتی نبود، بلکه اگر یک چهارم آن، کسانی که فشار و شکنجه اعمال میکردند وجود داشت، در مقابل آن بسیاری از محافل قیامت به پا میکردند. اما اگر توجه شود، در برابر دولت طیب اردوغان صدایشان را درنمیآورند. همه آنها، بصورت نادیده، نشنیده و ندانسته رفتار میکنند. گفته میشود که سه میمون... جهان در واقع علیه کوردها و اعمالی که دولت حزب عدالت و توسعه در برابر کوردها انجام داده و میدهد نقش سه میمونها را بازی میکند.
البته آنچه در مورد کوردها اعمال میشود در مورد کارگران، زحمتکشان، زنان و جوانان ترکیه، سوسیالیستهای دموکراتیک انقلابی نیز صدق میکند. چندان هم از هم جدا نیستند. از این نظر وضعیت جدی است. زندانیان در زندانها مقاومت میکنند. زیرا آنها پیرو سنت مقاومت ۱۴ ژوئیه هستند. آنها خط مقاومت ۱۹۸۲ را اجرا میکنند. هیچ فشار و ظلمی نمیتواند آنها را از اهدافشان دور کند یا ارادهشان را بشکند. در واقع نتوانست بشکند. آخرین شهید چه گفت؟ گفت: سربلند هستم. همه سربلند و ایستاده باشند. همین.
همه در زندانها ایستاده و مبارزه میکنند
دولت طیب اردوغان چه کرد؟ او دهها هزار نفر از زن و مرد را دستگیر و به زندانها انداخت. او نتوانست کسی را به وضعیتی درآورد که آنچه میخواهد انجام دهد. همه ایستادند، مبارزه کردند و مبارزه میکنند. در زندانها مبارزه صورت میگیرد. ما بارها و بارها به این مبارزه درود میفرستیم. برایشان آرزوی موفقیت داریم. ممکن است سخت باشد، ممکن است دردناک باشد، ممکن است شکنجه را تجربه کنند، ممکن است شهید شوند.
آنها مبارزان یک هدف بزرگ هستند. آنها تحت فرمان آرمان آزادی و دموکراسی و ارتش شهدا میجنگند. آنها میدانند که چه کار میکنند، چگونه زندگی میکنند، چرا تحت چنین شکنجههایی قرار میگیرند.
باید از مبارزه در زندانها صیانت شود
باید با این مبارزه همبستگی کرد، این مبارزه را دید، فهمید و از آن صیانت نمود. از این نظر مشکل فقط مشکل خانوادهها نیست، بلکه مشکل کل جامعه است. چون اگر امروز در زندانها اینطور شده باشد فردا سطح شکنجه به کل جامعه میرسد. حالا همه میگویند؛ شکنجههای امرالی به همه ما سرایت کرد. انزوای امرالی همه جا را فرا گرفت. این ظلم، سرکوب، استثمار، گرسنگی، ورطگی، بحران اقتصادی، بحران سیاسی، همه چیز از این نشات میگیرد. صحیح است، از آنجا سرچشمه میگیرد. همچنین از مسئله کورد نشات میگیرد. امرالی نیز به خاطر مسئله کورد وجود دارد. این همه جنگ و خون و مرگ چیزهایی است که مسئله کورد به همراه داشته است. بنابراین، مسئول این کار کسانی هستند که مسئله کورد را بوجود آوردند و آن را حل نکردند. کسانی هستند که ظلم، سرکوب، نسلکشی، استعمار را بر کوردها تحمیل میکنند، کسانی هستند که وجود کوردها، آزادی آنها و حقوق دموکراتیک آنها را قبول ندارند، و میخواهند کوردها را نابود کنند. وقتی مسئله کورد مطرح میشود، هیچ کس نباید کوردها را مسئول بداند. برعکس، این رویه ظلم، ستم و تخریب بر کوردها وجود دارد که مقصران آن مشترک هستند.
بر این اساس باید مقاومت در زندانها را به درستی درک کرد، با مقاومتهای زندان همبستگی بیشتری نشان داد، حمایت بیشتری کرد و این ظلم و شکنجه را بیشتر افشا کرد. هیچ رژیمی نمیتواند چنین شکنجهای را تحمل کند، اگر افشا شود سقوط خواهد کرد. وضعیت زندانها یک حالت نمایشگر و تفکیککننده است. آنچه در آنجا اتفاق میافتد آشکار است، بیشتر دیده میشود. در این راستا، حمایت قویتر از مقاومتهای زندان ضروری است.
هشت سال است مقاومت بسیار بزرگی در جریان است
یاد رفقا مهمت گویی، مِرخاص و رِوان را که در ۴ سپتامبر به شهادت رسیدند در یازدهمین سالگرد شهادتشان با احترام گرامی میدارم. آنها فرماندهی ایالت وان ما بودند. آنها یک عملیات بزرگ را با موفقیت انجام داده بودند. آنها سالها جنگیده بودند. پس از چنین عملیاتی به شهادت رسیدند.
ما صدها، هزاران، دهها هزار شهید مثل آنها داریم. یک گریلای فداکار و خلقی فدائی که از سوی ارتش شهدا هدایت میشوند وجود دارد. بر این اساس مبارزه میکنیم، مقاومت میکنیم، میجنگیم. در زاپ، آواشین، متینا؛ یعنی واقعیتی از جنگ در مناطق حفاظتی مدیا تجسم یافته است. اما جنگ فقط به آنجا محدود نمیشود، بلکه در سراسر باکور در جریان است. توجه کنیم، در گارزان، مِردین، آمد، سرحد، کلانشهرها، همه شهرها، باشور، روژآوا و همه جای کوردستان جنگ وجود دارد. جمهوری ترکیه در هر مکانی که کوردها زندگی میکنند به مردم کورد حمله میکند تا آنها را در معرض نسلکشی قرار دهد. ما هم در مقابل آن مقاومت میکنیم.
مقاومت جنگ زاپ در موقعیت تعیینکنندهای قرار دارد. یک سال و نیم طول کشید. حمله میکنند تا مناطق خاصی را اشغال کنند، هنوز هم حمله میکنند. آنها دو سال و نیم است که به یک قسمت از اراضی (تحت کنترل گریلا) حمله میکنند. در واقع آنها هشت سال است که حمله کردهاند. این حمله اشغالگری در ۲۶ اوت ۲۰۱۶ آغاز شد. وارد سال هشتم شده است. هشت سال است که ادامه دارد. مقاومت زیادی در برابر این وجود دارد.
البته آخرین حملات و مقاومت بسیار مهمتر است. همه این را میبینند. قرارگاه مرکزی ما ترازنامه ماهانه را اعلام کرد. میگوید ۳۲۳ عملیات صورت گرفته است و اینکه گریلا هر روز چند عملیات انجام داده است، ۱۳۴ سرباز کشته شدند، نمیدانم چند نفر مجروح شده، سطح خسارت چه بوده و تجهیزات منهدم شدهاند. ترازنامه سنگینی وجود دارد، جنگ بزرگی در میان است.
قیامت بپا میکنند اینکه اینجا جنگ است، آنجا جنگ است. ترازنامه صادر میشود. ۵ کشته، ۱۰ کشته برجای گذاشته است. یک روز، دو روز درگیری صورت گرفته است. همین. اینجا هر روز، هر ساعت، ۲۴ ساعت شبانهروز، ماهها و سالها جنگ در جریان است. حملات وجود دارد و جنگ در جریان است. با هواپیما حمله میکند، با هلیکوپتر حمله میکند، از سلاحهای شیمیایی استفاده میکند، از سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده میکند، از همه نوع سلاح استفاده میکند، از هر روشی استفاده میکند.
کوردبودن در مقاومت به وجود خود ادامه میدهد
او در تلاش است تا نفوذ خود را در مناطقی که سال گذشته به آنها حمله کرد و میپنداشت که اشغال خواهد کرد، ایجاد کند، اما نمیتواند موفق شود. برخی میگویند؛ این عملیات قفل پنجه بود، قفل شد. ارتش ترکیه واقعاً نیز قفل شد. او ماهها و سالها تلاش میکند تا تپهای در منطقه زاپ غربی به دست آورد. یک دولت تمام قدرت خود را بسیج میکند و با وجود تمام حمایتهایی که از ناتو دریافت میکند، اما موفق نمیشود. پیدرپی متحمل ضربه میشود، پیدرپی تلفات میدهد. از این نظر، جنگ در مناطق حفاظتی مدیا مهم است. همه باید با دقت تماشا کنند. این جنگ یک جنگ بسیار معنادار، یک جنگ تاریخی است. مهمترین مقاومت تاریخ است. همه باید از آن صیانت کنند و درود بفرستند. از قهرمانانی که این جنگ را به راه انداختند، شهدای قهرمان این جنگ را باید همیشه با احترام و عشق و سپاسگزاری یاد کرد. آنها شایستهی بیشتر از اینها هستند.
زیرا کوردبودن در اینجا به حیات خود ادامه میدهد. آزادی کوردها با چنین مقاومتی به دست میآید. آینده کوردها را این مقاومت رقم میزند. راه دیگری وجود ندارد، هیچ توضیحی وجود ندارد. هیچ کس نمیتواند چیز دیگری بگوید، آنرا به صورت دیگری نشان دهد.
در آن صورت، هرکسی که طرفدار هستی و آزادی کوردهاست، حتی آنهایی که میگویند کورد هستند، باید این حقیقت را ببینند. هرکسی که نه تنها میگوید کورد است، بلکه از آزادی کورد نیز بهره میبرد، باید این حقیقت را ببیند. مقاومت زاپ در امتداد خط مقاومت زندان سال ۱۹۸۲ ادامه دارد، در امتداد خط مقاومت امرالی ادامه دارد. معنیدارترین و قهرمانانهترین مقاومت فداکاری که تاریخ به خود دیده است. نمونهای همچون این وجود ندارد. این سطح از مقاومت.
در این زمینه باید به خوبی درک شود. حملات دشمن ادامه دارد. مقاومت ادامه دارد، و این ادامه خواهد داشت. این چیزی است که به نظر میرسد. یک واقعیت دشمن وجود دارد که در جایی که با هدف اینکه زود به نتیجه میرسد، وارد آن گشته قفل شده است، مسدود شده و نمیتواند بیرون بیاید.
جنگ در یک منطقه وسیع ادامه دارد
گفتیم که جنگ فقط در اینجا ادامه ندارد. لازمست مناطق دیگر را نیز دید. زیاد به چشم نمیآیند، انگار وجود ندارند، سر آنها پوشیده میشوند. اینطور نیست. در بسیاری از مناطق باکور کوردستان جنگهای گریلایی وجود دارد، مقاومتها وجود دارد، درگیریها وجود دارد، عملیات صورت میگیرند، شهادتها بوقوع میپیوندند.
توجه کنیم، تقریبا تمام مناطق (باکور) کوردستان منطقه ممنوعه اعلام شدهاند. ارتش ترکیه همه جا حملات نظامی دارد. این اگر جنگ نیست پس چیست؟ اما او همه اینها را پنهان میکند. همانطور که آن وزرای سابق میگفتند: "تمام شد، داریم تمام میکنیم". به همان خیال سرمست شده است. اگر الان گفته شود که (گریلا) همه جا هستند، ما (با آنها) در حال جنگ هستیم، دروغ «تمام شد» آنها آشکار میشود. آن را پنهان میکنند تا آشکار نشود.
در شهرها نیز ادامه دارد که این نیز بسیار مهم است. نباید آن را ساده انگاشت. جنبش انقلابی متحد خلقها نقش مهمی در این امر داشت. در واقع میتواند نقشهای قویتری نیز ایفا کند. مبارزان جنبش انقلابی متحد خلقها کار موثری انجام دادند، آنها نقش داشتند. آنها به فاشیسم این احساس را دادند که نمیتواند در هیچ کجا راحت بخوابد. آنها را در موقعیت زندگی همیشه توام با ترس قرار دادند. آنها همیشه بیخ گوش فاشیسم هستند. به عبارت دیگر آنها به کابوس فاشیسم تبدیل شدهاند.
همچنین یگانهای مدافع غیرنظامیان (یپس) و سازمانهای مشابه اثربخشی خاصی را نشان میدهند. اینها هم مهم هستند. یک واقعیت مقاومت وجود دارد که تقریباً تا ترکیه گسترش یافته است. مهم است، تاریخی است. شما باید همه آنها را ببینید.
همه تحولات به جنگ مرتبط است
دشمن به حملات اشغالگری خود ادامه میدهد. مقاومت در برابر آن نیز وجود دارد. به نظر میرسد که او میخواهد با گسترش بیشتر به حملات خود ادامه دهد. البته این بدان معناست که گریلا نیز مقاومت خود را گسترش میدهد، قویتر مقاومت میکند، سختتر میجنگد و ضربات سنگینتری به دشمن وارد میکند.
ترازنامه ممکن است در حد کمال نباشد. در جلسه گذشته گفتیم که نباید از اعداد صحبت کنیم، خوبیت ندارد، گناه است. مرکز اطلاعرسانی و مطبوعاتی نیروهای مدافع خلق توضیح میدهد که ۱۳۴ سرباز کشته شدهاند. هیچ واکنشی از سوی ترکیه وجود ندارد. در واقع چیز بد همین است. نه ۱۳۴ نفر، حتی اگر یک نفر، حتی اگر سه نفر بود، میبایست در ترکیه، در جامعه، زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان قیامت به پا میشد. همه باید میپرسیدند. فرزندان این سرزمین، بچههای این جامعه، چطور آنها را اینطور به مرگ میفرستی، سوق میدهی. بایستی یقهی این دیکتاتوری فاشیستی گرفته میشد. اما این هرگز اتفاق نمیافتد. برعکس. توجه کنید، خودنمایی میکند. تبلیغاتی مبنی بر اینکه ما هواپیماهای زیادی میسازیم، توپهای زیادی میسازیم، چیزهای مرگبار زیادی را توسعه میدهیم، و جامعه نیز با علاقه تماشا میکند. او تو را با آنها خواهد کشت، چه کسی را خواهد کشت؟ امروز کوردها را میکشد و در حالی که او را میکشد شما را نیز خواهد کشت. زندانها به چه وضعیتی افتادهاند؟ زندگی به چه وضعیتی درآمده است؟ بحران اقتصادی در چه وضعی است؟ تقریباً در وضعیتی است که از گرسنگی میمیرند. حداقل دستمزد از خط گرسنگی به سمت خط مرگ میرود. همه اینها با این جنگ مرتبط است.
آنها از جامعه پنهان میکنند. جامعهای ایجاد شده که این چیزها را نمیبیند و یا میبیند اما نمیتواند بیان کند. با دروغ، برخی از آنها را به وضعیتی درآوردهاند که نمیتوانند متوجه شوند. بعضیها میبینند، از ترس نمیتوانند بگویند. یک ذهنیت و سیاست نژادپرستانه، ناسیونالیستی، شوونیستی، ضد کوردی وجود دارد. اینطور شده که رفیق کاراسو میگفت؛ ترکبودن فعلی جمهوری ترکیه یعنی قتلعام کوردها. یعنی نابود کردن کوردها، یعنی کوردستیزی.
چرا؟ میدانید کورد و ترک هزار سال است که با هم در رابطهای برادری و خواهری بسر میبرند. از ملازگرد شروع شد، نمیدانم تا چه حد، این کوردها بودند که بیشترین سهم را در شکلگیری این ترکبودن داشتند. یعنی آیا این قتلعام، ظلم یا مرگ پاسخ آن خواهد بود؟
وضعیت ترکیه باید به طور جدی مورد سوال قرار گیرد. اصول و سیاست پایهگذاری دولت ترکیه، ذهنیت و سیاست ضد کورد، استعمارگر و نسلکشی که توسط فاشیسم حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا انجام میشود، امروز باید زیر سؤال رفته و بر آن غلبه شود. بدون این، دموکراسیسازی در ترکیه وجود نخواهد داشت. از این نظر، مقاومت گریلایی در واقع بزرگترین مبارزهای است که دموکراسی را در ترکیه توسعه میدهد. همه باید ببینند.
عملیات دولت ترکیه با شکست مواجه شد، به دنبال پشتیبانی است
واضح است که حکومت هولیر چه میکند. اینها معلوم است. این همه گریلا را به قتل رساند. در دومین سالگرد شهادت رفقا تولهلدان و رفقای همراهش هستیم. در خلیفان به شهادت رسیدند. بار دیگر با احترام یاد آنها را گرامی میدارم.
این دیدارها مورد ارزیابی قرار گرفت. بیشتر نیز مورد مداقه قرار میگیرند. آنچه انجام شد، آنچه میخواست انجام شود؛ همه سعی میکنند بفهمند. زیرا طیب اردوغان گفت: «پس از انتخابات، هم حملات را افزایش میدهیم و هم روی دیپلماسی تمرکز میکنیم». در واقع در حال اجرا هستند. به نظر میرسد اوضاع بغداد آنطور که آنها میخواستند پیش نرفت. یعنی با چه کارتی میتواند برود؟ استدلالها خیلی ضعیف هستند. اینها رفتهاند و برای قتلعام کوردها به مذاکره در مورد نفت کورد و آب کورد مذاکره میپردازند. آنها میخواهند از آنجا قتلعام کوردها را نتیجهگیری کنند. سطح هوش دولت طیب اردوغان در این سطح است. یعنی میگویند که حیلهگری داریم ولی نه تا این اندازه؛ به این نقطه رسیدهاند.
البته همه مانند طیب اردوغان نیستند. همه مثل دولت ترکیه نیستند. دولت بغداد چنین اپوزیسیون ضد کوردی ندارد. یک منطقه کوردستان در میان است. در واقع، اگر دموکراتیکشدن کوردها صورت میگرفت، آثار و بازتاب آن بر عراق آزادیخواهانه و دموکراتیکتر میشد. از این لحاظ امیدهایی هم دارند. اما معاملات مختلفی وجود دارد.
بقیه مذاکرات در هولیر بود. کنگره ملی کوردستان (کنک) آن را "شرمآور" خواند. بیایید فرض کنیم که دولت ترکیه یک منطقه اشغالی را تعیین کرده است؛ برای اشغال آنها حمله میکند، اما شکست میخورد. وضعیت فعلی اینگونه است. به نظر میرسد که او باید به مکانهای دیگری برود تا بتواند آنرا تحقق بخشد. وقتی این حملات اشغالگری شروع شد، وقتی به یک تپه حمله کردند، گفتیم اگر نمیتوانند آن را نگه دارند، ناچار میشوند که آنرا بگسترانند. شکست خوردهاند. قفل شدهاند، آنها گیر کردهاند و نمیتوانند گسترش یابند. هیچ قدرتی ندارند. اگر قدرت آنرا داشته باشند همه جا پخش میکند، میخواهد همه جا را اشغال کند.
او نقشههای بزرگی کشید. میگوید میثاق ملی را محقق خواهد کرد. به توسعه نئوعثمانیگری میپردازد. سعی میکند به همه جا حمله کند. اگر بر پایه مرزهای میثاق ملی به کوردستان حمله کند به میدان عربی نیز حمله خواهد کرد. معلوم نیست چه خواهد شد، کجا متوقف خواهد شد. مانند گسترش عثمانی در آغاز قرن شانزدهم...
مقاومت کوردها گسترش امپریالیستی را ناکام گذاشت
اکنون با انباشت سرمایه بر اساس سرمایههای جهانی میخواهند در ترکیه گسترش پیدا کنند. میخواهند بیشتر از کوردستان و عربستان استثمار کنند. برخی میگویند که اهداف امپریالیستی را تغذیه میکند. بله، میخواهد استعمار را دوباره توسعه دهد، اما از عهده آن برنمیآید. مقاومت کوردها همه نقشههای آنها را خنثی کرد. این گسترش امپریالیستی اهداف و امیال استعماری را ناکام گذاشت. آن را به مرز فروپاشی رساند. آن را در ورطگی و بحرانهای بسیاری قرار داده است. حالا او برای این کار به قدرت نیاز دارد. هاکان فیدان را دیدید. چگونه نچیروان و مسرور را در آغوش میگیرد. نیازمند است به همین دلیل. چه نیازی؟ در اینجا او میخواهد بیشتر از آنها استفاده کند. او میخواهد آنها را وارد جنگهای بیشتری کند. او میخواهد آنها را به جایی که توانایی آن را ندارد منتقل کند. اگر به اندازه کافی قوی باشد که در واقع خودش حمله میکند. چیزی برای گفتن ندارد. بخاطر اینکه قدرت کافی ندارد آنها را به خود جذب میکند. آنها نیز میگویند که ما حمایت میکنیم. حمایت هم کردند. آنها تا اینجای کار شریک جرم هستند. اما در مورد بعد از این (مرحله) این حرفها را بزنیم. از این به بعد چه منطقه متینا، گاره و یا خنیره باشد، اگر آنها یک قدم به جلو بردارند، اگر به وضعیتی برسند که تیراندازی کنند، دیگر این به معنای اعلان جنگ خواهد بود. همه باید این را بدانند.
ما همه احتمالات را ارزیابی میکنیم
پدک نباید فکر کند که هر کاری انجام دهم، به من محدود خواهد ماند. برخیها میگویند که پکک ضعیف گشته است. ترکیه به زعم خود حرف میزند. گذشته را به یاد بیاورند. در گذشته، جمهوری ترکیه آنها را چنین گمراه کرد. چه اتفاقی برای آنها افتاد. آنها نباید با آتش بازی کنند.
از نظر دولت ترکیه وضعیت مشخص است. فکر نمیکنم حزب دمکرات کوردستان نیز اینقدر قدرت داشته باشد. وارد چیزی شدهاند و در حالتی هستند که نمیتوانند از آن خارج شوند. چگونه بیرون خواهند آمد؟ سخت است. با این حال، در نهایت، آنها ممکن است به دنبال نیروهای دیگری برای خارج ساختن خود باشند. باید اینگونه دید، اما خطرناک است. به خصوص جامعه باشور و مردمش باید این را به خوبی ببیند. مردم ما و همه کوردهای باشور نیز باید بدانند که اگر (آنها) نمیتوانند این کار را انجام دهند در سایهی گریلایی است که قهرمانانه و در خط فدایی مقاومت میکند. اگر فرصتی پیدا کنند، آنرا انجام خواهند داد. آنها میخواهند این کار را انجام دهند. پدک هم همینطور. زیرا حزب دمکرات کوردستان (پدک) واقعا سوگند یاد کرد که پکک را نابود کند. وارد انواع روابط و اتحاد با همه دشمنان پکک میشود. بعد از آن، وقتی پکک در موردش صحبت میکند، میگوید «علیه من حرف میزند». خندهآور است؛ تو همه نوع کار را انجام میدهی، درگیر انواع خیانت و همکاری میشوی و هیچ کس نتواند چیزی علیه شما بگوید؛ مگر داریم چنین غارتی؟ حزب دمکرات کوردستان جامعه کوردستان، کوردستان را چه میبیند؟ آنها نیز باید حقیقت را ببینند.
شرایط اینگونه است. پیگیری میکنیم. بنابراین ما در حال بررسی همه احتمالات هستیم. ما نمیگوییم که این اتفاق نمیافتد. ما خیلی چیزها را ارزیابی میکنیم. ما روی کارهایی که ممکن است بخواهند انجام دهند تمرکز میکنیم. بر این اساس خود را آماده میکنیم. همه هم باید این کار را بکنند. همه مردم میهندوست ما باید این واقعیت را ببینند و ارزیابی کنند. آنها باید برای چنین حملاتی آماده باشند و فراموش نکنند که مقاومت، مبارزه با این ذهنیت و سیاست نسلکشی استعماری، مبارزه با همدستی و خیانت است. ذهنیت و سیاست نسلکشی استعماری را نمیتوان بدون مبارزه با همکاری و خیانت شکست داد و مبارزه کرد. بنابراین بمانند گوشت و ناخن، در هم آمیخته است. اگر این کار را انجام دهیم، میگوییم که پیروز میشویم.
نتوانست بطور آشکارا اشغالگری کند، حملات روزمره انجام داد
در واقع، پس از انتخابات، دولت طیب اردوغان تحقیقاتی را آغاز کرد. به آستانه رفت. سعی کرد از آن جبهه حمایت دریافت کند. او به سراغ ناتو رفت. او با مذاکره برای ورود سوئد به ناتو تلاش کرد از سوئد اخذ حمایت کند. این برای یافتن حمایت بیشتر از حمله به مناطق حفاظتی مدیا بود. این برای تشویق حزب دموکرات کوردستان از سوی نیروهای دیگر برای درگیر شدن در جنگهای بیشتر بود.
دوما؛ برای حمله به شمال و شرق سوریه بود. اما در آن زمان نتوانست چنین چیزی را پیدا کند. نتیجه آن روابط و فعالیتهای دیپلماتیک به شرح زیر بود. فعلاً اشغالگری به شمال و شرق سوریه و حمله اشغالگری جدید مسدود شده است. آنوقت چیکار کرد؟ او هر روز حمله میکرد، با هواپیمای جنگی و پهپادها حمله کرد. حملات و بمبارانهای توپخانهای هرگز متوقف نشدند. هر روز و هر شب خودروها را هدف حملات قرار میدهند. چنین روشی را دنبال کرد.
معلوم میشود که تبهکاران را بطور مخفیانه سازماندهی و تشویق کرده است. او نمیتوانست آشکارا اشغالگری کند. اما علاوه بر حملات هوایی، برای ایجاد اختلاط از درون و سازماندهی حملات توسط تبهکاران نیز آمادگی کرد. این دیده میشود.
رفتن به سوچی را میتوان دوباره جستجوی پشتیبانی نامید. مدام در حال نظرسنجی از ایران هستند. گفته میشود وزیر امور خارجه به ایران میرود. مشغول سنجش ایران هستند. وقایعی که در شمال و شرق سوریه نیز رخ داده در میان است. نیروهای سوریه دموکراتیک اعلام کرد که کار و مبارزهای را تحت عنوان عملیات تقویت امنیت آغاز کرده است. اکنون برخی محافل میگویند؛ درگیریهایی در دیرالزور وجود دارد، برخی از قبایل وارد درگیری شدهاند، اما نیروهای سوریه دموکراتیک اعلام کرد که آنها علیه تبهکاران و بقایای داعش خواهند جنگید. این گفتمان ترکیه و محافل نزدیک آن است.
خواهری و برادری کورد و عرب در حال توسعه است، وحشت کردهاند
از سوی دیگر، نیروهای ترکیه و تبهکارانش به طور همزمان به منبج حمله کردند. بچهها را در روستاها به قتل رساندند. اگر فرصتی پیدا کنند، سعی میکنند بیشتر اشغالگری کنند. همه اینها جنگ-تبانی است.
دولت ترکیه نه تنها به دنبال حمله اشغالگری است و تنها به حملات هوایی بسنده نمیکند، بلکه استخبارات داخلی، جاسوس، تشکیلات تبهکاران را در همه جا گسترش میدهد و سعی در خرابکاری دارد و همه را تحریک میکند. پشت همه اینها در وهله اول دولت طیب اردوغان وجود دارد. هیچ کس نباید به جای دیگری نگاه کند، زیرا دولت طیب اردوغان هم از تبهکاران داعش و هم از همه دیگر نیروهای تبهکار در سوریه حمایت کرد. فاشیسم حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا در بالاترین سطح از این نیروها حمایت کرد. اکنون نیز ادامه میدهند و حمایت میکنند.
یک انقلاب آزادی در آنجا در حال رخ دادن است. برای خفه کردن این موضوع، طیب اردوغان خود از زمان حمله کوبانی حملات برنامهریزی شدهای انجام میدهد. اینجا نظام ملت دموکراتیک در حال توسعه است. برای برهم زدن آن تلاش میکنند. روابط، دوستی و خواهری-برادری کوردها و عربها در حال توسعه و تقویت است. آنها هر کاری میکنند تا روابط کوردها و اعراب را خراب کنند. وحشت کردهاند. اگر کوردها و عربها همبستگی نشان دهند و در چارچوب آزادیهای خود در خط یک ملت دموکراتیک به یک اتحادیه دموکراتیک تبدیل شوند، آنوقت چگونه میتوانند این حملات نسلکشی فاشیستی را انجام دهند؟ آنها چگونه زنده خواهند ماند؟ البته آنها زنده نمیمانند، آنها از دیدن اینها عصبانی میشوند، حقیقت ماجرا همین است.
اداره شمال و شرق سوریه باید نقشهها و بازیها را ببیند
طرحهای مختلفی در دیرالزور وجود دارد. همچنین جستجو و تمایلات قدرتهای مختلفی نیز در میان است. قدرتهای جهانی نیز در این امر دخیل هستند، قدرتهای منطقهای نیز دخیل هستند. منابع انرژی، خطوط ترانزیت انرژی وجود دارد، هلال شیعی هست. همه آنجا هستند. منطقه پرتلاطم و درگیریزا است؛ باید این را دید.
از سوی دیگر، دیرالزور از لحاظ تاریخی منطقهای واقعاً دشوار برای مدیریت بوده است. محل تبعید عثمانیها بود. منظورم این است که در آنجا هم قتلعام صورت گرفت. هر که اندکی مخالف کاخ بود و اعتراض میکرد، فوراً به آنجا تبعید میشد. چنین منطقهای، چنین انباشت اجتماعی وجود دارد.
اینک نیز دست همه در آن دخیل است. مشوقها زیاد هستند. اداره خودمدیریتی شمال و شرق سوریه باید با آرامش و صبر بیشتری برخورد کند. باید سعی کند اتفاقات را بهتر درک کند، تحریک نشود، بازیها را ببیند و مراقب و حساس باشد. بازیهایی وجود دارد، البته باید احتیاطهای خود را انجام دهد و بجنگد. باید در این موضوع تسلط کامل وجود داشته باشد.
فراخوان من برای مردم عرب؛ بیایید نیروهای خود را متحد کنیم
در اینجا میخواهم فراخوانی برای جامعه عرب و قبایل عرب داشته باشم. بزرگترین تحول در شمال و شرق سوریه، توسعه ملت دموکراتیک است. ما در اینجا دیدیم که چگونه اقوام مختلف خود را بر اساس آزادی خود سازماندهی میکنند و یک اتحاد دموکراتیک و خواهری-برادری برقرار میکنند. این یک موقعیت بسیار مهم بود، یک موقعیت تاریخی. ثابت شده است که خط ملت دموکراتیک که توسط رهبر آپو ایجاد شده است راه آزادی، دموکراسی و رهایی برای همه ماست. بیایید این را دقیقتر درک کنیم. بیایید بیشتر از آن صیانت بعمل آوریم. بیایید تحت تاثیر تحریکات قرار نگیریم. بیایید در حسابهای ساده و ارزان نباشیم. محرکهای زیادی وجود دارد. بسیاری هستند که مخالف توسعه اتحاد کوردها و عربها هستند و میترسند. خیلیها هستند که میخواهند آن را برهم بزنند. دانستن چنین چیزهایی به ویژه دولت طیب اردوغان ضروری است.
بیایید از این منطقه آزادی که با دادن بیش از ده هزار شهید بر اساس مبارزه و شکست داعش ایجاد و توسعه یافته است، از منطقه دموکراسی محافظت و توسعه دهیم. بیایید برای بهبود آن کار کنیم، بحث کنیم، صحبت کنیم، با هم متحد شویم. این درست است. این توسعهدهنده و خلاق است. ما معتقدیم که تحولات بر این اساس صورت میگیرد. همه به خصوص مدیریت بهتر درک کرده، رفتار نموده و همه این بازیها را خراب میکنند.
روز، روز جنگ است نه صلح
در حالی که برخی میگفتند در روز صلح، ما یک اقدام صلح انجام میدهیم، دولت طیب اردوغان گستردهترین حملات خود را در همان روز انجام داد. از قندیل گرفته تا آسوس به تمام نقاط بهدینان تا روژاوا و منبج و باکور حمله کرد. اول سپتامبر روز صلح نیست. اول سپتامبر روزی است که فاشیسم هیتلر به لهستان حمله کرد. در آن روز جنگ جهانی دوم آغاز شد. در واقع روز جنگ است. فاشیست معاصر نیز حمله میکند. در واقع او متناسب با روز رفتار میکند. از اینجا میتوانیم ببینیم که ادامه هیتلر امروزی است. حتی این واضح و قابل درک است.
از سوی دیگر، از منظر کوردها و حتی نیروهای دموکراتیکمان چقدر میتوان از صلح صحبت کرد؟ یک وکیل اروپایی به صراحت گفت؛ تا زمانیکه رهبر آپو به آزادی فیزیکی خود دست نیابد صحبت از صلح بیمعنی است. بنابراین بگذریم اینکه انجام این کار، انجام ندادن آن، حتی صحبت از صلح بیمعنی و اشتباه است. همه باید ابتدا این حقیقت را ببینند. کدام صلح؟ چه صلحی؟ حملات بسیار زیادی وجود دارد.
حال باید به درستی درک کرد که در این زمینه چه اتفاقی میافتد. از این منظر واقعاً برگزاری راهپیمایی صلح در آمد چقدر ضروری و معنادار بود؟ میتوانند ارزیابی کنند. چون کوردها جنگ نمیکنند، حمله نمیکنند. اما آنها زیر آتش جنگ هستند. آنها تحت حمله قتلعام و نسلکشی هستند. و آنها در معرض چنین حملهای هستند. واقعاً هیچ جنگی وجود ندارد. یک حمله نسلکشی فاشیستی وجود دارد که توسط دولت طیب اردوغان و ائتلاف جمهور به منظور درهم شکستن گریلا، انحلال پکک و تکمیل نسلکشی کوردها توسعه یافته و انجام شده است، یک قتلعام وجود دارد.
آنهایی که در ۱ سپتامبر به خیابانها آمدند، در ۱۵ اوت چرا نیامدند
در مقابل این، کوردها مقاومت میکنند، باید مقاومت کنند. تلاش میشود که آنها نابود شوند و در برابر هجوم نابودگری نیز مقاومت میکنند. چه کار دیگری میتوانند بکنند؟ پس این مقاومت باید نشان داده شود. مردم آمد طرف حملهکننده نیستند که نصیحت صلح کنیم که حمله نکنند. چه کسی حمله میکند، از کجا حمله میکند، این حملات از طرف کی انجام میشود، باید این توصیه را به آنها کرد. این فعالیتشان را میبایست در آنکارا، در ازمیر، در استانبول انجام میدادند... انجام میدهند، اما اگر این فعالیتها را بیشتر انجام میدادند، معنادارتر بود. زیرا این حملات بر همین اساس صورت میگیرد.
من میخواهم بیان کنم که؛ تقاضای صلح میشود، از ۱ سپتامبر صیانت بعمل آورده میشود، اما آنهایی که در ۱ سپتامبر به خیابانهای آمد آمدند، آرزو داشتیم که در ۱۵ اوت نیز به خیابانها بیایند. چهلمین سالگرد کارزار ۱۹۸۴ را جشن میگرفتند، از آن استقبال میکردند. زیرا کارزار ۱۵ اوت ۱۹۸۴ یکی از معنادارترین عملیاتهای آزادی و دموکراسی بشریت است. از این نظر، این یک عمل صلحآمیز نیز هست. این نه تنها در کلام، بلکه در عمل هم بود. پس از تحولات ۱۵ اوت، دولت ترکیه یک نفر را اعدام کرد. او پس از آن نتوانست کسی را اعدام کند و مجبور شد اعدام را از قانون اساسی خود حذف کند. این کارزار تا به این حد به صلح خدمت کرده است. با گفتن گریلا و گفتن فوری جنگ به این عملیات گریلایی نمیتوان به جایی رسید. ما باید در مفاهیمی که استفاده میکنیم و کلماتی که میگوییم مراقب باشیم.
به سالگرد ۱۲ سپتامبر میرسیم. این مقاومت گریلایی کارزار ۱۵ اوت، کودتای نظامی فاشیستی ۱۲ سپتامبر را باطل کرد. به جای اعدام و کشته شدن، مردم را قادر ساخت که از زندانها جان سالم به در ببرند، شکنجه را کاهش داد و شیوههای دموکراتیک را بهبود بخشید. از سوی دیگر، اواسط سپتامبر میشود ۱۵ سپتامبر، سالگرد حمله داعش به کوبانی. روزی که حمله کوبانی آغاز شد. کسانی که آغازگر شکست داعش در کوبانی بودند، گریلاهایی بودند که بر پایهی کارزار ۱۵ اوت توسعه یافتهاند. آنها بشریت را از بلای داعش نجات دادند.
در واقع باید آن را به درستی درک کرد و به درستی از آن صیانت بعمل آورد. همچنین لازم است همه چیز را به درستی تعریف کرد. وقتی از این منظر نگریسته میشود، رویکردهایی وجود دارد که با موقعیت و واقعیت عینی جور درنمیآید. باید از آنها گذار صورت داد.
ما ناچاریم که بجنگیم
من میتوانم این را برای مردم ما، به خلقهای ترکیه بگویم. من میتوانم این را برای کوردستان و واقعیت کوردی بگویم. ما تحت یک حمله نابودگری سنگین، نسلکشی هستیم. ما این را شروع نکردیم، با معاهده لوزان شروع شد. سیاست جهانی در آن دخیل است. دولت آن را اجرا میکند. ما حملات اخیر را آغاز نکردیم. در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۵، با هفتاد جنگنده به ما حمله کردند. در ۲۵ آوریل ۲۰۱۵، دولت طیب اردوغان میز مذاکره را در امرالی سرنگون کرد. رهبر آپو همچنین گفت که دولت طیب اردوغان آغازگر این حملات بوده است. هدف قرار دادن موجودیت و هستی آزاد ما، به معنای نابود کردن آزادی ماست. ما در معرض حمله نابودگری هستیم. ما باید در مقابل این مقاومت کنیم. ما ناچاریم بجنگیم. ما باید دشمن را به زبانی که او میفهمد بزنیم و شکست دهیم. راه دیگری جز این وجود ندارد. هیچ راهحل دیگری وجود ندارد. این واقعیت را باید به خوبی دانست و درک کرد. آنگونه که گفته میشود نیست، چیزی که از ما سر زده باشد وجود ندارد. اما حملهای برای نابودی ما وجود دارد. چه کاری میخواهیم انجام دهیم؟ ما سر فرود نمیآوریم. آیا قرار است خودمان را گوسفند قربانی کنیم؟ فقط به گفتن یکی دو کلمه بسنده کنیم؟ آیا وقتی کسی حمله میکند بگوییم بس کن، من صلح میخواهم، اینطور بگوییم؟ آیا اگر اینگونه بگوییم بازمیایستد؟
جوانان آپویی، جوانان جنگ و مقاومت هستند
ما مبارزه خواهیم کرد. از این لحاظ باید واقعیتها را خوب دید، مردم ما باید آن را خوب ببینند. ما باید این حملات را بشکنیم. ما باید با این اشغالگری مبارزه کنیم. ما باید به هر طریقی این مبارزه را انجام دهیم. ۴۰ سال است که اگر گریلاها نمیبود هیچ اتفاقی نمیافتاد. اگر حقیقت گریلا که ماهها در آن تونلهای زاپ و آواشین مقاومتی که هیچ کسی نمیتواند آنرا تحمل کند در پیش گرفت، نمیبود اکنون حتی نامی از کورد بودن هم باقی نمیماند. از وجود و آزادی کوردها چیزی باقی نمیماند. تا به این حد واقعی است. همه چیز در این مقاومت اتفاق میافتد، همه چیز با این مقاومت ایجاد میشود و به دست میآید. به نام کوردبودن، به نام آزادی، به نام انسانیت، به نام آزادی زن... پس این واقعیت را باید خوب دید. باید از ادبیات خصومت پرهیز کرد و از گریلا صیانت کرد. باید از مقاومت گریلا صیانت و دفاع کرد و باید به آگاهی و شناخت معنایی گریلا توجه نمود. با ترس و وحشتزدگی ایستادن نمیتوانی به جایی رسید. من به ویژه جوانان کورد را جوانان آپویی مینامم. جوانان آپویی، جوانان جنگ هستند، جوانان مقاومت، جوانان مبارز آزادی هستند. پس اگر اینگونه است اینطور و آنطوری نمیشود. هر کسی چه میگوید نمیدانیم و مهم نیست، اما ما به عنوان پکک با سبک گریلایی در حال مبارزه با این جنگ فاشیستی، استعماری و نسلکشی هستیم.
استراتژی ما مبارزه است. مجبور هستیم. با آن هستیم و پیروز میشویم. اینگونه به کورد بودن موجودیت میبخشیم. پس باید راه جوانان این باشد. جوانان باید این حقیقت را به خوبی ببینند، این مبارزه را بیشتر بپذیرند، ملحق شوند و آن را بهتر بشناسند. هم واقعیت حزبی ما و هم واقعیت گریلایی ما، باید بیشتر در پی آن باشد، باید جهتش را به سوی گریلا، به زاپ، به مناطق حفاظتی مدیا، به مناطق گریلایی منعطف کند.
صلح بدون جنگ از کجا خواهد آمد؟
اگر نمیتواند به این مکانها برسد باید به دیرالزور برود و به جنگ با داعش بپیوندد. اما ما فقط با مقاومت، مبارزه و جنگیدن به سبک گریلایی در برابر اتحاد ارتجاعی و کنترایی، در برابر ارتجاع حزب عدالت و توسعه، حزب حرکت ملیتگرا، داعش، حزب دمکرات کوردستان پیروز شویم. ما باید اینگونه انجام داده و پیروز شویم. جوانان کورد باید این واقعیت را خوب بدانند. دیگران ممکن است کلمات دیگری بگویند. با جنگ انقلابی میتوان به مصاف جنگویژه رفت. پس ما باید یک نیروی مبارز انقلابی باشیم. ما باید به جنگ انقلابی روی بیاوریم. اینکه دیگران چه میگویند به ما ربطی ندارد. هرکسی کار خودش را میکند، اما اگر قرار است جوانان آپویی باشند، اگر بر اساس پکک و گریلا هستند، این خط آنهاست. آنها باید بر این اساس مبارزه کنند.
رهبر آپو یک بار گفت: «شما میگویید صلح، اما جنگیدن برای صلح سنگینترین جنگ است. این با جنگ اتفاق میافتد." گفتن چنین کلماتی کافی نیست، گفتن (من صلح) میخواهم. بنابراین اگر آنها میخواهند صلح را به دست آورند، راه آن از طریق آزادی و دموکراسی است. فرمانده بزرگ مقاومت شرناخ، رفیق زریان، گفت: "صلحتان مال خودتان باشد، ما آزادیمان را میخواهیم." بدون آزادی، بدون دموکراسی، بدون رهایی، صلح بدون جنگی که آن را تضمین کند از کجا خواهد آمد؟ ما نمیتوانیم فقط با صحبت کردن آن را بدست آوریم. در این صورت باید حقایق را بهتر ببینیم و از این مبارزه آزادی بیشتر محافظت کنیم. من به ویژه از جوانان میخواهم که در این دوره به گریلاها بپیوندند و با سازماندهی و آگاهیبخشی با قدرت خود، جنگ انقلابی علیه این حملات فاشیستی حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا را در هر زمینهای توسعه دهند.
پیام برای جشنواره
این جشنواره مهمی است. از سال ۹۲ بدین سو ادامه دارد، هر سال برگزار میشود. این نشاندهنده وجود جامعه ملی کورد در اروپا است. از این جنبه منطقی است. از سوی دیگر بدانیم که؛ حملات نظامی، دستگیری، شکنجه، قتل، سرکوب، همه اینها برای دستیابی به نسلکشی فرهنگی است. میخواهند تعدادی از کوردها را نابود کند و بقیه را آسیمیله و به تُرک مبدل کنند. به همین دلیل، این فشار اقتصادی، فشار نظامی، فشار پلیس و همچنین هجمههای فرهنگی بیش از همه انجام میشود. این امر آسیمیلاسیون زبان، فرهنگ و تاریخ را توسعه میدهد. این کار را با تبلیغات انجام میدهد، با هنر انجام میدهد، با ادبیات این کار را میکند. هجمه بسیار شدیدی روی این موضوع وجود دارد.
از این نظر، برگزاری جشنوارههای فرهنگی کوردی، توسعه فعالیتهای فرهنگی و انجام مطالعات فرهنگی بسیار مهم است. توسعه هنر، ادبیات و زبان کوردی بسیار مهم است. اما باید این کار را همراه با مبارزه آزادی انجام داد و آن را با ادغام با ارزشهای گریلایی انجام داد. تنها اگر اینگونه باشد میتواند حاوی معنا باشد. از این حیث فعالیتهای فرهنگی مهم و معنادار است. اما من هم میخواهم به این مناسبت انتقاد کنم. در واقع ما انتقاداتی به مردم خود در اروپا داشتیم. بازهم باید اضافه کنیم.
در اروپا باید هر روز فعالیت فرهنگی برگزار شود
با یک جشنواره در سال قابل قبول نیست. با یک روز، چند روز کار فرهنگی نمیشود. در اروپا باید هر روز فعالیت فرهنگی برگزار شود. جشنواره ملی فرهنگی را میتوان هر چند ماه یا یک بار در سال برگزار کرد. اما همیشه باید در یک منطقه، سه منطقه، پنج منطقه فعالیت فرهنگی وجود داشته باشد. باید هر روز باشد، هر روز در چند منطقه باشد. قبلا اینجوری بود در نوروز هم همینطور بود. حداقل برای دو یا سه ماه جشن گرفته میشد. ۱۵ آگوست جشن گرفته میشد. ۲۷ نوامبر جشن گرفته میشد. در واقع، هر روز حداقل در ۳-۴ نقطه در اروپا فعالیتهای فرهنگی برگزار میشد. هنرمندان به این فعالیتها میشتافتند. هنر هنرمندان کورد در این فعالیتها در حال رشد بود. رهبر آپو این را توسعه داد. این سبک رهبر آپو بود. حالا این فعالیتها متوقف شده، به حداقل رسیده است. هنرمندان کار نمیکنند. هنرمندان در حوزهها و انجمنها با جامعه رودررو نمیشوند! اسمش انجمن فرهنگی است ولی مطالعات فرهنگی انجام نمیشود. در واقع بچهها اینجا با فرهنگ و زبان خودشان تربیت میشدند. به نظر میرسد سیستم توسعهیافته توسط رهبر آپو کمی تغییر داده شده است. بازگشت به نظام قدیم رهبر آپو، بازگشت به سبک او ضروری است. همچنین نیاز به توسعه دارد. در غیر این صورت نمیشود.
شما عضوی از مردم تحت نسلکشی خواهید بود و در جوامع دیگر در خارج از کشور خواهید بود و با فرهنگ کوردی خواهید ماند. ممکن نیست. این تنها در صورت عمل به چنین موضع فرهنگی محقق میشود. در واقع، جامعه کوردی در اروپا به هسته مرکزی ملت دموکراتیک کورد تبدیل میشود. این با کارزار ۱۵ اوت رخ داد. ۱۵ اوت بر اساس صیانتداری شکل گرفت. روح و شعور و اراده آن را از ۱۵ اوت گرفتیم. سازمانش را از حزب، از رهبر آپو گرفت. بنابراین، ما باید دوباره آنها را بگیریم، بیشتر گسترش دهیم، توسعه دهیم، فعالیتهای فرهنگی، کارهای انبوه مختلف را به بخشی از زندگی روزمره خود مبدل سازیم.
به همین مناسبت خواستیم آنها را به این صورت بیان کنیم. جشنوارهای که در ۹ سپتامبر برگزار میشود را تبریک می گویم. از طرف رهبری حزب ما برای شما آرزوی موفقیت دارم. من با احترام به همه شرکتکنندگان در جشنواره سلام میکنم. با تشکر از همه کسانی که حاضر میشوند و تلاش میکنند. به هنرمندان و زحمتکشان میگویم که بیایید در جشنوارهها بیشتر متحد شویم.