کالکان: همه باید با ذهنیت فاشیستی مبارزه کنند- تکمیلی-
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک، از میان برنداشتن ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر و نسلکش برای همه خطرناک است و همه را به مبارزه فراخواند.
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک، از میان برنداشتن ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر و نسلکش برای همه خطرناک است و همه را به مبارزه فراخواند.
دوران کالکان در برنامه ویژهای که از شبکه تلویزیونی مدیا هابر پخش شد، در مورد انزوای علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان و مبارزه با آن، ماه شهدا و انتخابات ترکیه ارزیابی کرد.
کالکان با بیان اینکه فاشیسم در ترکیه برای همگان خطر ایجاد میکند، گفت: به همین دلیل مبارزه باید به شکلی همه جانبه و خلاقانه ادامه یابد. کالکان ضمن تاکید بر اینکه همه باید به این مبارزه بپیوندند، اظهار نمود: فاشیسم یک حمله همه جانبه است. در این صورت، هم مقاومت ضد فاشیستی و هم مقاومت دموکراتیک باید همه جانبه باشند. برخی از محافل در این مبارزه شرکت کردند، برخی نه. کسانی که شرکت نکردند اکنون بیشترین آسیب را میبینند. در آن صورت همه باید حقیقت را درست ببینند، درست بفهمند و با وحدت کامل در مبارزه ضد فاشیستی برای دموکراسی، با روشهای خلاقانه، این ذهنیت و سیاست نژادپرست، شوونیستی، فاشیستی و نسلکش را از بین ببرند، باید بتوانیم مبارزه همه جانبهای را انجام دهیم که جامعه، جوانان، زنان و مردم ترکیه را از این ذهنیت و سیاست مسموم نجات دهد و باید موفق باشیم.
اظهارات کالکان به شرح زیر است:
در ابتدا با احترام به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو درود میفرستم. انزوا همچنان ادامه دارد، تغییری وجود ندارد. ما این موضوع را ارزیابی کردیم. حقوقدانان نیز آن را ارزیابی کردند. اعلام شد که وعدههای داده شده محقق نشد. فراتر از آن، هیچ اطلاعی در مورد امرالی وجود ندارد. ۲۶ ماه است که هیچ اطلاعی بدست نیامده است. بنابراین بیشک نگرانیهای زیادی وجود دارد. جامعه کورد به همین دلیل بسیار ناراحت و عصبانی هست. میتوانیم این را بیان کنیم.
یک فرآیند انتخابات وجود داشت. در چنین فضای انزوای مطلق و سنگین، رهبر آپو را در بحثهای انتخاباتی مطرح کردند. به زعم خودشان میخواستند بحثهای انتخاباتی و انتخابات در ترکیه را بر همین اساس قرار دهند. البته این از یک لحاظ قابل درک است. مشکل اصلی ترکیه مسئله کورد است. رهبر آپو به عنوان اراده آزاد کورد در امرالی نگهداری میشود. همه از این واقعیت آگاه هستند. کسانی که وی را در امرالی نگهداری میکنند، محافلی همچون حکومت ترکیه و مخالفت آن نیز خوب میدانند.
در بحثهای انتخاباتی راهحلی برای مسئله کورد مطرح نشد
از این نظر، این یک روند تشدید مبارزه سیاسی بود. بنابراین میتوان گفت که رهبر آپو بدون شک میتواند در دستور کار قرار گیرد. زیرا مسئله کورد مورد بحث قرار میگیرد. زمانی که مسئله کورد مطرح میشد، بدون اینکه رهبر آپو در دستور کار قرار گیرد، هیچ بحثی صورت نمیگرفت. اما اینطور نبود. اینکه آیا مسئله کورد، علل آن و روشهای حل مسئله کورد مورد بحث قرار گرفت و به همین دلیل رهبر آپو مطرح نشد. برعکس، کسانی که ۱۰۰ سال است بزرگترین ترور را در سطح نسلکشی علیه خلق کورد انجام میدهند، سعی کردند رهبر آپو، کوردها، جنبش آزادی کوردستان و حزب ما را متهم به تروریسم کنند. به قول خودشان زبان استخوان ندارد. به نحوی ارزان سعی کردند که اینها را به افکار عمومیداخلی و خارجی نیز بقبولانند. آنها همچنان در تلاش برای این کار هستند. آنها تصور میکنند که میتوانند اینگونه عمل کنند و روند در ترکیه به همین منوال ادامه خواهد داشت.
البته این وضعیت مهمیاست که نیاز دارد به آن پرداخت و نقد کرد. اگر توجه شود جنجال انتخاباتی پیش آمد. مسئله کوردها و چگونگی حل آن هرگز مطرح نشد. آنها کوردها را با تروریسم و تروریستبودن در دستور کار قرار میدهند. بعد از آن انتظار دارند و میخواهند که خلق کورد و جامعه کورد به آنچه که آنها میخواهند عمل کنند. تصور میکنند که در برابر آنها تعظیم خواهند کرد. آنها فکر میکردند که میتوانند کوردها را تجزیه کنند. آنها به دنبال تقلب و بازی در محدوده جنگ ویژه هستند. این معلوم شد. ایستاری بسیار بیارزش و غیر اخلاقی است. بایستی یک بار دیگر بر این مورد تاکید کرد.
رهبر آپو به خاطر اینکه ارادهی راهحل میباشد مطرح گردید
فراتر از وعدههای فراوان، هیچکس با فاش کردن مشکلات اصلی ترکیه راهحلی برای آنها ارائه نکرد. همچنین در این مرحله رهبر آپو به خاطر اینکه نیرو و اراده راهحل میباشد مطرح گردید. البته که این وضعیتی قابل درک است. در واقع، هیچ قدرت سیاسی یا محفلی وجود ندارد که بتواند آیندهای آزاد و دموکراتیک را به جامعه ترکیه نوید دهد. هیچ ذهنیت، ایستار و نگرش سیاسی وجود ندارد. برعکس، کوردها را شایسته نسلکشی و ترکیه را شایسته سرکوب و ترور فاشیستی میدانند و بر اساس آن قرار میدهند. نظام دولتی صدساله بر این اساس عمل میکند. سیاستهای دوره گذشته با دولت و مخالفان خود، کاملاً بر این رویکرد ارزان پایهگذاری شد. هیچ چیزی که از این گذار کند دیده نشده است.
دمیرل همیشه میگفت: درخت محصولدار را سنگسار میکنند. البته این بُعد از لفاظیها و حملات علیه رهبر آپو نیز وجود دارد. بسیار عصبانی هستند. اینکه چرا وی (اوجالان) مسئله کورد را مطرح میکند؟ چرا راهحلها و روشهای آزادیخواهانه و دموکراتیک برای مسئله کورد را توسعه میدهد؟ چرا راهحل و زندگی بر مبنای خواهر-برادری را پیشنهاد میکند؟ بنابراین، آنها بسیار عصبانی هستند و خشمگین هستند، زیرا سیاست و ذهنیتی را پیشنهاد میکند که جایگزینی برای سیاست فعلی در ترکیه است. زیرا نقاب از آنها برمیدارد و چهره واقعیشان را آشکار میکند. به وضوح به همه نشان میدهد که شعارهای آنها چقدر نادرست و توخالی است و چهره واقعی آنها شامل ذهنیت و سیاست فاشیستی، استعماری و نسلکشی است. حقیقت امرالی، موضعگیری و مقاومت رهبر آپو در امرالی روشنگرانه است.
اینکه پرسیده میشود که مقاومت امرالی چه معنایی دارد، چقدر خوب فهمیده میشود؛ سعی میکنم به آن پاسخ دهم. از رفتاری که انجام میدهند مشخص است که درک میکنند. در واقع میفهمند، اما نه درست برخورد میکنند، نه انسانی برخورد میکنند، نه رویکرد آزادیخواهانه و دموکراتیک دارند. آنها فاشیستی، استعمارگرا، نسلکشی، منفعتطلبانه، قتلعامگرا و جنگگرایانه برخورد میکنند. آنها دارای ذهنیت و سیاست کوردستیز، خلقستیز و زنستیز هستند. بنابراین آنها برعکس عمل میکنند. البته نه به این دلیل که نمیدانند، بلکه به این دلیل که خوب میدانند این کار را انجام میدهند. آگاهانه این کار را میکنند. هیچ چیز غیر قابل درک در مورد آن وجود ندارد.
از سوی دیگر مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو ادامه دارد. در داخل و خارج، زنان، جوانان و خلق ما همراه با دوستان ما در سراسر جهان مبارزه بیوقفهای را به راه انداختهاند. این مبارزه در دوره گذشته نیز ادامه یافت. یک بار دیگر به همه آنها سلام میکنم. بهترین آرزوها را برای موفقیتشان بیان میکنم. یک بار دیگر تاکید میکنم که این مبارزات بسیار مهم است.
بایستی هم نظام امرالی افشا شود و هم افکار رهبر آپو بیشتر منتشر شود
در این زمینه از سوی محافل خارج از میهن حمایت زیادی وجود دارد. مبارزات دوستان، دانشگاهیان، اتحادیهها، کارگران و روشنفکران مهم است. ما نیاز به افزایش بیشتر این مبارزات داریم. هم مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو در حال گسترش است و هم مشارکت در این مبارزه در محافل دوستانه قویتر میشود. زیرا با گسترش افکار رهبر آپو، خلقها فکر میکنند، ابراز میکنند و تقاضا میکنند که صاحب این افکار نباید در نظام شکنجه و نسلکشی مانند امرالی بسر ببرد، بایستی آزادی جسمانی داشته باشد تا بتواند افکار خود را توسعه دهد و در خدمت انسانیت که به آنها نیاز دارد قرار دهد. همه این را نیاز میدانند. رهبر آپو دارای جامعترین و سیستماتیکترین قدرت تفکر است که برای مشکلات بشریت راهحلهایی را پیشنهاد و مطرح میکند. وی با پارادایم جدید چنین تفکر سیستماتیکی را مطرح کرده است. بنابراین، هر چه این را گسترش دهیم، مبارزه بیشتر میشود، خلقها بر این اساس مسئولیت خود را بیشتر احساس میکنند. بنابراین، مبارزه را بیشتر میپذیرند.
نیروها و نهادهای بینالمللی نیز مسئول انزوا هستند
پس ما باید شکنجه و سیستم انزوا، نظام نسلکشی را افشا کنیم و افکار رهبر آپو را بیشتر گسترش دهیم. با انجام همه این کارها، مبارزه علیه شکنجه و سیستم انزوا در امرالی بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو توسعه و رشد خواهد کرد. در مورد آن هیچ تردیدی نیست. در این چارچوب، هیئتها و نهادهای جدید زیادی وجود دارد. اخیراً هیئتی به نام هیئت بینالمللی صلح امرالی آمدند، از نهادهای مخاطب بازدید کردند، تبادل نظر کردند، بحث کردند و نظرات خود را بیان کردند. آنها گفتند که بر اساس نظراتی که دریافت کردهاند، مبارزه علیه شکنجه و سیستم انزوای امرالی را در خارج از کشور توسعه و تقویت خواهند کرد. این بسیار فداکارانه و ثباتمند است. منتظر فعالیتهای مهم هستیم.
ما در بیست و پنجمین سال شکنجه و انزوا در امرالی هستیم. رهبر آپو ۲۵ سال است که در سیستم شکنجه و انزوا در امرالی نگهداری میشود، وی در سیستم نسلکشی نگهداری میشود. بیست و پنجمین سال، سالی است که باید وضعیت رهبر آپو را از نظر قانونی ارزیابی کرد. هیچ کس نمیتواند این را نادیده بگیرد. دولت ترکیه نمیتواند با گفتن اینکه تمهیدات قانونی مربوطه را برای این امر انجام نداده است، نادیده بگیرد. بله، دولت ترکیه مسئول ایجاد و اجرای نظام امرالی است. اما مثلاً ناتو هم مسئول است، اتحادیه اروپا هم مسئول است، تمام نهادهای آن همچون شورای اروپا، دادگاه حقوق بشر اروپا، موسسه پیشگیری از شکنجه در قبال آن مسئول هستند. از نظر سیاسی نیز دولتها مسئول هستند. انگلیس، اسرائیل و همه کشورهای اروپایی به ویژه دولت آمریکا مسئول توطئه بینالمللی و در نتیجه آنها مسئول ربودن و نگهداری رهبر آپو در سیستم شکنجه و انزوا ۲۵ ساله در امرالی هستند. هیچ کس نمیتواند از این مسئولیت فرار کند. نمیتواند خود را خارج از مسئولیت قرار دهد. سیستم شکنجه و انزوای امرالی در بیست و پنجمین سال خود قرار دارد، بنابراین همه این نیروها باید ارزیابی کنند. این لازمه ۲۵امین سال است. اینها الزامات قانونی است. اگر آنها از قانون، دموکراسی، قانون دموکراتیک، حقوق بشر و اجرای برابر آنها از قانون صحبت میکنند، اگر اینها واقعی است و نه فریب بشریت، پس باید این وضعیت را ارزیابی کنند. اما در این راستا هیچ اقدامی از کسی دیده نمیشود، تحرکی وجود ندارد. سه ماه از ۱۵ فوریه گذشته است. یعنی یک ربع از سال گذشته، اما اگر توجه شود، نه تلاشی نسبت به آن وجود دارد، نه حساسیتی. مطرحکردن و یا در دستور کار قرار دادن این موضوع وجود ندارد. این وضعیت قابل قبولی نیست.
انزوا باید در دستور کار باشد
محافل حقوقی مرتبط با دفاعیات رهبر آپو باید در این زمینه حساسیت بیشتری داشته باشند. آنها باید بیشتر تلاش کنند، تحقیقات بیشتری لازم است. اینگونه نمیتوان جلوی آنرا گرفت، به این شکل قابل قبول نیست. باید با مبارزاتی که شکنجه و سیستم انزوا در امرالی را افشا میکند، این موضوع را بیشتر مطرح کرد. در سال ۲۵ام (از اسارت رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان)، وضعیت فعلی باید تغییر کند. انزوایی بیسابقه در جریان است. حتی یک اطلاع جزئی از رهبر آپو منتشر نشده است. نه نظر وکیلی وجود دارد، نه نظر خانواده، نه تماسی با بیرون. هیچ کس نمیداند در چه وضعیتی است، چگونه زندگی میکند. با این حال، در واقعیت باید این امر کاملا برعکس باشد. حالا حتی اگر حداقل از نظر ایدئولوژیک و سیاسی به مسئله کوردستان و راهحل آن بر اساس تفکرات رهبر آپو برخورد نکنند، از نظر قانونی، حداقل انجام تلاش و فعالیتهایی در رابطه با نگهداشتن رهبر آپو در امرالی لازم است. اگر واقعاً چیزی به نام قانون وجود دارد و کسانی که آن را مطرح میکنند آن را باور میکنند و اگر میگویند که برای همه صدق میکند، باید آن را در مورد رهبر آپو نیز اعمال کنند و بلافاصله اقدام کنند. ما نمیتوانیم چنین موضعی را بپذیریم. ما نمیتوانیم چنین سکوتی و بیتفاوت ماندنی بی سر و صدا نسبت به آن را را بپذیریم. هیچ کس نمیتواند قبول کند. خلق ما، بشریت و ستمدیدگان قبول ندارند. اساسا هم قبول نمیکنند. همیشه مخالفت میکنند. به همین دلیل بسیار مهم است. این نیز باید قویا و به اندازه کافی در دستور کار قرار گیرد.
البته مهمترین چیز در مبارزه، بازبینی وضعیت رهبر آپو در بیست و پنجمین سال اسارتش است. در واقع تغییرات بزرگی لازم است. خواه حبس ابد باشد، حبس تشدیدیافته و یا هر عنوانیکه برای آن میآورند، مستلزم آن است. این روش برای همه صدق میکند، بنابراین باید هم در امرالی و هم در مورد رهبر آپو اعمال شود. ما باید این را هم بدین صورت مطرح کنیم.
رهبر آپو در موضع امرالی است. اینکه مقاومت چگونه باید درک شود؟ اگر توجه داشته باشیم هیچ چیز بر روی وی تاثیر نمیگذارد. فشار، انزوا، تهدید، فشار روانی، هیچ چیز... برای این نیز پابندی کامل به آرمان، متمرکز بودن بر حل سیاسی دموکراتیک مسئله کورد، تضمین موجودیت و آزادی کوردها، اعتقاد داشتن به اینکه دموکراتیکشدن ترکیه، دموکراتیکشدن خاورمیانه و توسعهی زندگی آزاد و دموکراتیک برای بشریت بر پایهی این امر میتواند ممکن گردد و مقاومتی وجود دارد که از پس همه نوع دشواریها برمیآید و در خط فدایی بدون کوچکترین تردیدی همواره موثر واقع میافتد. درک درست مقاومت امرالی؛ به معنای درک درست مسئله کورد و واقعیت کورد است. بنابراین واقعیت ترکیه، نظام دولتی ترکیه، نظام مدرنیته سرمایهداری جهانی که این دولت را ایجاد کرد، به معنای درک درست نظام قدرت و دولت است. یعنی درک درست آنچه بر خاورمیانه و بشریت امروز تحمیل میشود. آنها مانند ناخن و گوشت به یکدیگر متصل هستند. از این نظر به معنای مبارزه آگاهانه، سازمانیافته و موفق علیه انواع ظلم، استثمار، ستم، فاشیسم و قتلعام است. تنها اگر چنین مبارزهای توسعه داده شود و با موفقیت به پیش برده شود، آنوقت حقیقت امرالی، مقاومت امرالی، رهبر آپو، حقیقت رهبری و اندیشههای رهبر آپو به درستی درک میشود و الزامات آنها برآورده میشود. البته تحولات مهمیدر این زمینه وجود دارد. بحثهایی وجود دارد. ما به عنوان جنبش و خلق در مبارزه و تمرکز دائمی هستیم. در آینده عمیقتر نیز خواهد شد.
روند تاسیس پ.ک.ک به یاد حقی کارَر توسعه یافت
در چهل و ششمین سالگرد شهادتش یاد و خاطره شهید بزرگوارمان رفیق حقی کارَر را با احترام و عشق و سپاس گرامیمیدارم. ۴۶ سال است که به عنوان جنبش و خلق یکی از پرمعناترین و مهمترین مبارزات تاریخ را برای زنده نگه داشتن یاد وی و رسیدن به هدفشان انجام میدهیم. در سال چهل و هفتم این مبارزه را در خط موفقیت، در خط پیروزی، در رکاب رهبری و شهدا قویتر خواهیم کرد. ما معتقدیم که این مبارزه را صحیحتر انجام خواهیم داد و موفقتر خواهیم شد.
رفیق حقی کارَر در ۱۸ می ۱۹۷۸ توسط کنتراگریلاهای جمهوری ترکیه با ترفند و کمین در شهر عنتاب به قتل رسید. او اولین شهید بزرگوار این گروه آپویی بود. رهبر آپو در مورد شهادت وی گفت: «احساس میکردیم آب جوش روی سرمان ریخته شده است». «ما به این فکر کردیم که چگونه میتوانیم به یاد چنین شهیدی پاسخ درستی بدهیم و از یک طرف روند حزب را توسعه دادیم و تأسیس پ.ک.ک را تضمین کردیم. از طرفی نیز مقاومت دفاع ذاتی را توسعه دادیم تا یاد و خاطره شهید را زنده نگه داریم. ما مبارزه خلق برای موجودیتیابی و آزادی را بر اساس دفاع مشروع آغاز کردیم. (پاسخ ما در قبال) به قتل رسیدن رفیق حقی کارَر به این شکل بود. مشخص نبود که پ.ک.ک چگونه پیش خواهد رفت. در واقع، دقیقاً همین قتلعام بود که ما را به سمتی سوق داد. بنابراین، پ.ک.ک و مقاومت آزادی کورد باید سازماندهی شده و به یاد حقی کارَر اقدام میکرد». این مقاومت بزرگ، این راهپیمایی قهرمانانه ۴۶ ساله، راهپیمایی فدایی در خطمشی شهدا، برای پاسداشت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره رفیق حقی کارَر و رسیدن به هدفش در برابر انواع سختیها و موانع، شکل گرفت.
پ.ک.ک چنین حزبی است. جنبش آزادی کورد چنین جنبش مقاومتی است. باید همه این را بدانند. البته که این ظهور رهبریت که چنین جنبشی را توسعه داد نیز ظهوری بر اساس هدف صیانت صحیح و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا بود. پیشرفت انقلابی رهبر آپو حفاظت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره رهبران انقلابی ترکیه بود که در مقاومت در برابر حملات کودتای نظامی فاشیستی ۱۲ مارس ۱۹۷۱ به شهادت رسیدند. بیشتر این شهادتها در ماه می صورت گرفتهاند. به عنوان مثال، در ۶ می دنیز گزمیش، یوسف اصلان و حسین اینان در آنکارا اعدام شدند. رهبر آپو هنگامی که آنها اعدام شدند، در همان زندانی بود که یک ماه پیش دستگیر شده بود. نیز در ۱۸ می ۱۹۷۳ ابراهیم کایپاککایا در اداره پلیس آمد در زیر شکنجه به قتل رسید. رهبر آپو در آن زمان تلاش میکرد تا پایههای گروه آپویی را بنیان بگذارد، این خاطرات را درک کند، قدرت و شهامت برداشتن اولین گامها برای صیانت از یاد و خاطرهی آنها را نشان دهد و عزم و آگاهی آنرا توسعه دهد.
ماه می برای جنبش انقلابی ترکیه نیز ماه مهمی است. من در شخص دنیز گزمیش-ها و ابراهیم کایپاککایا-ها یاد و خاطره شهدای جنبش چپ، سوسیالیست و دموکراتیک جنبش انقلابی ترکیه را با احترام و قدردانی گرامی میدارم. پنجاهمین سالگرد شهادت ابراهیم کایپاککایا است. ۵۰ سال است که این مقاومت به یاد آن رهبران انقلابی در جریان است. این شهدا هستند که رهبر آپو را به پیش میبرند. رهبر آپو همیشه میگفت: «این شهدا به من نیرو دادند. برای اینکه اهداف و خاطراتشان بر زمین نمانند و ناموفق نمانند، در فضایی که آمادگی آن را نداشتم دست به چنین مبارزهای زدم، وارد شدم و تلاش کردم تا این مبارزه را تا به این اندازه توسعه دهم.
نیمیاز این مبارزه بزرگ ۵۰ ساله در خارج از کوردستان بود. این مبارزه از آنکارا تا کوردستان و خاورمیانه را طی کرد و نیمی از آن صرف مقاومت در برابر شکنجه و سیستم انزوا در امرالی شده است.
همه شهدا بر پایهی خطمشی ۱۸ می زندگی کردند و راه پیمودند
در ۱۸ می ۱۹۷۷، حقی کارَر به شهادت رسید. اولین شهید شد. در ۱۹ می ۱۹۷۸ خلیل چاوگون در هیلوان به شهادت رسید. در حین توسعه اقدامی به یاد حقی کارَر، دو رفیق به شهادت رسیدند. در ۱۷ می ۱۹۸۲، مقاومت بزرگ چهار-ها (نجمی اونر، فرهاد کورتای، محمود زنگین، اشرف آنییک) علیه حکومت نظامی ۱۲ سپتامبر را با زندان آمد روشن ساختند، شکل گرفت. دو شهید به چهار شهید رسید، چهار شد هشت، هشت شد شانزده، شد صد، شد هزار، شد ده هزار. بیش از ۴۶ هزار قهرمان طی ۴۶ سال به شهادت رسیدهاند.
یاد یک شهید چنین جنبش عظیمی که بر پایهی شهدا بنا گشته را به همراه آورد. ارتش شهدا را توسعه داد و آفرید. باید این را دید. یقیناً چنین مقاومت فدایی شکل گرفته بر پایهی خطمشی شهدا، پیوندی ناگسستنی با ظهور رهبریت و صیانت از یاد و خاطره حقی کارَر دارد. باید این را به درستی درک کنیم.
این مقاومتها و شهادتها در ماه می اتفاق افتاد، در ماههای دیگر و هر روز اتفاق افتاد. تعداد آنها به دهها هزار نفر رسید. هر روز دهها و صدها مقاومت و شهادت صورت گرفت. هر روز ماه می مملو از چنین شهدا و مقاومتهایی مبتنی بر خطمشی شهدا شد. ماه می اینگونه به ماه شهدا مبدل شد. در هر روز آن دهها شهید وجود دارد. مقاومتهای قهرمانانهای وجود دارد که به دهها شهید منجر میشود. روز ۱۸ ماه می به خاطر اینکه چنین راهپیمایی شهادت و فدایی را ایجاد و آغاز کرد به روز شهدا مبدل شد. همه شهدا بر پایهی خطمشی ۱۸ می زندگی کردند و راه پیمودند و به شهادت رسیدند. آنها روح ۱۸ می را حمل کردند.
درک صحیح حقیقت شهدا مهم است. ما همیشه بیان میکنیم؛ تنها نیرویی که ما را آموزش میدهد، سازمان میدهد، متحد میکند، ما را در کنار هم نگه میدارد، به ما جسارت میدهد، فداکار میکند و بر موانع غلبه میکند، منبع اصلی قدرت ما همیشه و همه جا، پیشگامان ما هستند که حقیقت و راه درست زندگی را به ما نشان میدهند شهدایمان هستند؛ جنبش آزادی و خلق کورد بر پایهی خطمشی شهدا، تحت رهبری و فرمان شهدا زندگی میکنند.
شهدا راه ما را روشن میکنند
پشت همه دستاوردهایی که به نام آزادی طی ۴۶ سال در کوردستان ایجاد شد، قطعا حقیقت شهدا نهفته است. همه این دستاوردها با پیشاهنگی شهدا ایجاد شد. با مبارزهای که بر پایهی خطمشی شهدا انجام شد ایجاد گردید. به نوعی دیگر تحمل چنین مبارزهای، مبارزه در این شرایط ممکن نبود. رهبر آپو همیشه این را گفته است. در مورد شرایط مبارزه بیرون (از زندان امرالی) گفت، برای امرالی هم گفت. وضعیت مقاومت در امرالی موضع همه مردم کورد و میهندوستان کورد در چهار بخش کوردستان و خارج از میهن است. زیرا توسط رهبر آپو نمایندگی میشود. در آن صورت اساسیترین منبع نیرو، حقیقت شهداست. شهدا به ما امر میکنند، بیان میکنند. زندگی صحیح همان زندگی آزاد است. زندگی غیر از زندگی آزاد هرگز پذیرفتنی نیست. اگر زندگی وجود داشته باشد، آزادانه خواهد بود. هیچ زندگی دیگری پذیرفته نخواهد شد. رهبر آپو اینطور بیان کرد و آن را به عنوان فرمایش شهدا برای ما تعریف نمود. هر آنچه برای زندگی آزاد لازم باشد انجام خواهد شد. برای آن همه نوع شجاعت و فداکاری نشان داده میشود، انواع دشواریها و موانع برطرف میگردد و در هر شرایطی در مقابل آنها مقاومت میشود. غیر از این ممکن نیست، در غیر این صورت نمیتوان صحیح زندگی کرد.
از این جهت شهدا راه ما را روشن میکنند. آنها حقیقت، واقعیت و راه را به ما نشان میدهند. آنها هر لحظه و هر روز ما را متوجه میکنند و به ما میآموزند که چگونه یک زندگی صحیح، آزاد و عادلانه، داشته باشیم. به اندازهای که متوجه این امر میشویم، درک میکنیم و بر این مبنا خود را آموزش داده و سازماندهی میکنیم، ما شجاع و فداکار میشویم، آزادیخواه و مقاومتگر میشویم. ما به مبارزان شکستناپذیری تبدیل میشویم که بر همه مشکلات و موانع غلبه میکنیم.
ما باید شهدا را بخوانیم و مطالعه کنیم
چگونه با مقاومت زاپ و آواشین و متینا این خطمشی ملیتانی و فدایی به اوج رسید؟ این به اراده، شجاعت و فداکاری تبدیل شده است که میتواند در برابر انواع سختیها قطعا ایستادگی کند، در برابر انواع حملات دشمن مقاومت کند و پیروز شود. در چنین روح، اندیشه، زندگی، خطمشی، چیزی به نام «غیرممکن» و یا «دست نیافتنی» وجود ندارد. مقاومت و پیروزی در برابر هر نوع حمله دشمن و در هر شرایطی ممکن و ضروری است. این زندگی واقعی است. و شهدا به ما میگویند باید این را مبنا قرار دهید. تا زمانی که این ذهنیت و سیاست فاشیستی، استعماری، نسلکشی از بین نرود و شکست نخورد، این مقاومت باید ادامه یابد. هزینه باید در نظر گرفته شود. باید در خطمشی شهدا راهپیمایی فدائیانه وجود داشته باشد. از این مقاومت نباید ترسید. باید از اینکه ضعیف و یا منقطع شود ترسید. و هرگز نباید با انقطاع مواجه کرد. فرهاد کورتای و رفقایش هنگامی که در زندان آمد در ۱۷ می ۱۹۸۲ بدن خود را به آتش کشیدند چه گفتند؟ به کسانی که میخواستند آب بریزند گفت: آب نریزید، آتش را شعلهورتر کنید. وی گفت: پاشیدن آب خیانت است، سعی نکنید آن را خاموش کنید. همچنین گفت: «مقاومت را بزرگتر کنید، گسترش و توسعه دهید، ادامه دهید». این حقیقت شهدای ماه می است.
واقعیتی که با حقی کارَر شروع شد این را بیان میکند. به مناسبت ماه و روز شهدا، البته باید بیشتر روی حقیقت شهدای قهرمان تمرکز کنیم. در خطمشی رهبری و شهدا باید خودمان را بیشتر مورد بازبینی قرار دهیم. ما باید انتقاد و خودانتقادی را توسعه دهیم. چقدر خطمشی شهدا را درک میکنیم؟ چند تا اشتباه داریم؟ چقدر خودمان را بر این اساس آموزش دادهایم؟ چقدر روح و احساس و اندیشه و رفتار خود را پاک و اصلاح کرده و به خطمشی شهدا کشاندهایم؟ ما باید در چنین بازخواست باطنی، نقد و خودانتقادی باشیم. ما باید خودمان را در خطمشی شهدا توسعه دهیم. بدیهی است که برای این منظور باید فعالیتهای در زمینهی بزرگداشت و درککردن و بحث در مورد شهدا را ترتیب و توسعه دهیم و از آرامگاههای شهدا دیدار کنیم. ما باید درباره وقایع شهادت بحث و بررسی کنیم. آنچه شهدا برای ما به جا گذاشتند، شعرها، نوشتههایشان و گزارشهایشان را باید بخوانیم. ما باید بر این اساس خود را آموزش داده، مجددا برسازیم، اصلاح کنیم و سازماندهی کنیم.
در چهل و هفتمین سال شهدا باید خود را به انقلابی و میهندوستی تبدیل کنیم که واقعیت رهبری و شهدا را دقیقتر درک کرده و موفقیتآمیز عمل میکند. ما به عنوان جنبش و خلق بر این اساس رفتار میکنیم. این چهل و ششمین ماه شهیدان را با چنین روحیه و احساسی پشتسر میگذاریم. ما خودمان را قوی خواهیم کرد و بر اساس همین تقویت، سال چهل و هفتم را به زمینهی مبارزه و موفقیت بیشتر تبدیل خواهیم کرد. بر این اساس یک بار دیگر یاد و خاطره شهدای ماه می را در شخص رفیق حقی کارَر و در شخص آنها همه شهدای قهرمانمان را با احترام و عشق و قدردانی گرامی میدارم. تعهدمان را برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره آنها و رسیدن به اهدافشان تکرار میکنم.
ما از ایستار اجتماعی خلق کورد استقبال میکنیم
این یک انتخابات بود. البته اینکه انتخاباتی عادلانه، آزاد و برابر بود، جای بحث دارد. معلوم است که نیست. اما باز هم یک انتخابات بود. در واقع ما شک داشتیم که این اتفاق بیفتد. اما این انتخابات چگونه شکل گرفت؟ چه فشارها، دستگیریها و موانعی قبل از انتخابات تجربه شد؟ الان همه در این مورد بحث میکنند. در واقع، این که تا چه حد میتوان انتخاب نامید، جای بحث دارد.
از سوی دیگر اینکه در جریان انتخابات چه تقلبهایی رخ داده، چه کارهایی انجام شده است، البته اینها هم مطرح است. باید با هم به اینها رسیدگی شود. اما با همه اینها، واقعاً در ۱۴ می انتخابات برگزار شد و نتایج مشخصی به دست آمد. اگرچه هنوز به طور کامل روشن نشده است، اما ارزیابیهای محافل زیادی در حال انجام است. از دیدگاه خود بحث میکند. توضیحاتی میدهند. زیرا این انتخابات خیلی مهمی بود. گفته میشد که ترکیه قرن دوم را آغاز خواهد کرد و ذهنیت و سیاستی که این قرن را شکل خواهد داد در واقع با نتایجی که با این انتخابات به دست میآید مشخص میشود. از این نظر خیلی مهم بود. همه اهمیت دادند و انتخابات در این چارچوب برگزار گردید. هنوز گرم و تازه است. مدیریت ما، مدیریت جنبش ما، در حال ارزیابی و بحث است. بی شک به زودی دیدگاهها، پیشنهادات و سیاستهای پیش روی خود را بر این اساس به اطلاع عموم خواهد رساند. اکنون به چنین نتیجهای نرسیدهایم. بنابراین فقط میتوانم نکاتی را به صورت نظر شخصی بیان کنم.
اکنون صحبت از تقلب و فشار برای انتخابات میشود، اما از نظر نتایج نیز ارزیابیهای مختلفی وجود دارد. برخی میگویند انتخابات بدون برنده بود، برخی میگویند من برنده شدم، برخی میگویند انتخابات عادلانه نبود. خیلی چیزها گفته میشود. شاید بتوان گفت، اما قبل از هر چیز به خلق میهندوستمان که بر اساس دیدگاهها و فراخوانهای مدیریت ما برای انتخابات تلاش میکنند، درود میفرستم که در ۱۴ می پای صندوقهای رای رفتند و بر اساس منافعمان به نفع نیروهای آزادیخواه و دمکراتیک و زنان رای دادند درود میفرستم. موفقیتهایشان را تبریک میگویم. برای نمایندگانی که از سوی خلق میهنمان انتخاب شدهاند در انجام وظایف محولهشان آرزوی موفقیت دارم.
این انتخابات به وضوح نشان داد که تغییری در موضع و نگرش خلق کورد وجود ندارد. میزان آرا تقریباً در تمام کوردستان تقریباً مانند انتخابات قبلی است. فراز و نشیب بسیار کمی وجود دارد. با وجود همه سرکوبها، ظلمها، قتلعامها و زندانها، خلق کورد با عزم راسخ در خواست خود برای آزادی، برابری و دموکراسی ایستادهاند. مطلقاً هیچ پسرفت یا تضعیفی وجود ندارد. باید اینگونه دید، این وضعیت بسیار مهمیاست.
مطلقاً هیچ پسرفتی در ایستار خلق کورد وجود ندارد
این وضعیت در کوردستان نیز در مورد کوردهایی که به شهرهای دیگر، شهرها و کلانشهرهای ترکیه آواره شدهاند، صدق میکند. از این حیث، در مطالبه و موضع جامعه کورد مبنی بر مقابله با ذهنیت فاشیستی، استعماری و نسلکشی، توسعه مقاومت ضد فاشیستی و نسلکشی و تحقق راه حل آزاد، برابر و بر مبنای خواهر و برادری برای مسئله کوردها همراه با مردم ترکیه تغییری نکرده است. اصرار زیادی در این امر وجود دارد، عزم وجود دارد. این امر را بدین شکل ادامه میدهند. این مهم است. واقعا تشکر میکنیم. سزاوار تشکر و تبریک بزرگ است. این ایستار خلق ما نشان میدهد که هیچ ظلم و شکنجهای نمیتواند آنها را تضعیف یا به پسرفت وادارد. ما باید این را بیان کنیم. این بزرگترین موفقیت است.
برخی محافل ارزیابی میکنند که آرا پسرفت و کاهش یافته است. احزاب و سازمانها میگویند از خود انتقاد خواهند کرد. آنها وضعیت خود را ارزیابی میکنند. البته آنها متفاوت هستند، موضع خلق متفاوت است. خلق و محافل سیاسی را نباید با یکدیگر اشتباه گرفت. کسانی که اشتباه میکنند و کمبودهایی نشان میدهند، البته که باید با انتقاد و خودانتقادی، اشتباهشان را پیدا کرده و از میان بردارند. اما در موضعگیری خلق کورد مطلقاً هیچ پسرفتی وجود ندارد. با وجود این همه ظلم و شکنجه، هیچ پسرفتی وجود ندارد. در واقع، خشم و مبارزهگری بیشتری وجود داشت. اگر به این امر به اندازه کافی عمل نشده است، کسانی که مسئول آموزش و سازماندهی آن هستند باید وضعیت خود را ارزیابی کنند. عیب و اشکال از آنهاست، تقصیر آنهاست. بنابراین اگر در ایستار اجتماعی اشتباه یا نقصی وجود نداشته باشد، ایستاری است که باید مورد درود و تجلیل قرار گیرد. ما اینگونه ارزیابی میکنیم. بر این اساس ما به همه خلق کوردستان به دلیل ایستار صحیح و موفقیتآمیزشان در انتخابات درود و تبریک میگوییم.
موفقیت درسیم، جولمرگ را تبریک میگویم
میخواهم به طور خاص بر برخی مکانها تأکید کنم. مثلا درسیم. اهالی درسیم با این انتخابات روشن کردند که در سطحی هستند که با آگاهی و سازماندهی از واقعیت خود محافظت کنند. من به ویژه موفقیت اهالی درسیم را تبریک میگویم. یک اتفاق بسیار مهم، یک دستاورد بسیار مهم است. به خصوص اینکه یک کاندیدای زن را انتخاب کرده و آنها را نماینده خود کردهاند، رفتار آنها را تحسین برانگیزتر میکند.
از سوی دیگر به ایستار اهالی جولمرگ درود میفرستم. آنها واقعاً با ذهنیت فاشیستی، استعمارگر، نسلکشی مخالفند و ایستار میهندوستانه از خود نشان میدهند. این ایستاری است که شایسته منطقه جولمرگ و بوتان است. آنها دوباره همان ایستار را نشان دادند. بنابراین من به اهالی جولمرگ به خاطر برخوردشان سلام و تبریک میگویم. درسیم، جولمرگ; بسیار مهم است که این دو سنگر کوردستان چنین ایستاری میهندوستانه، انقلابی و دموکراتیک از خود نشان دهند. دو نمونه عینی نشان دهنده ایستار خلق کورد میباشد. در واقع این ایستار کلی خلق کورد است. این موضوع بار دیگر در این انتخابات و با نتایج انتخابات ثابت شد.
انتخابات ریاست جمهوری مشخص نیست. وارد دور دوم میشود، گفته میشود طیب اردوغان و کمال قلیچداراوغلو در دور دوم رقابت خواهند کرد. هیئت عالی انتخابات به تازگی این موضوع را اعلام کرده است. همه در نظر دارند. انتخابات مجلس تا حدود زیادی نهایی نشده است، اما کم و بیش مشخص شده است. تصویر کلی در واقع این است: همه احزابی که قبلاً وارد انتخابات شدهاند رای خود را از دست دادهاند. هیچ برندهای وجود ندارد، هیچ کس تعداد آرایشان را افزایش نداده است. به طور کلی چه چیزی وجود دارد؟ برخی احزاب جدید وارد عمل شدهاند. یک و نیم، دو، دو و نیم درصد رای آوردند. اینجا حزب کارگران ترکیه، حزب رفاه، احزابی مانند حزب پیروزی وجود دارد. این بدان معنی است که آنها آرایی که به دلیل ساییدگی از دست داده شدهاند را دریافت کردهاند.
آنها برای پایگاههای خودشان تبلیغات میکردند
در سایر احزاب نسبت به انتخابات قبلی کاهش وجود دارد. بدون شک هرکسی دلایل را از دیدگاه خود زیر سوال میبرد و زیر سوال خواهد برد. چرا این کاهش صورت گرفت؟ اگر دقت کنید این ائتلاف جمهوری بود که با مهارت بیشتر این افت را جبران کرد. به عنوان مثال، بیشترین کاهش در آ.ک.پ بوجود آمد. از ۴۲ درصد به ۳۵،۷ درصد کاهش یافت. هرچند اندک باشد ولی کاهش در م.ه.پ وجود دارد. اما با افزودن احزاب جدید به دلیل ائتلافها عملا بازتاب سنگین این از دست دادن آرا را بر آرای ائتلافها کاهش دادند. آنها به ائتلافی که بیشترین رای را گرفتند تبدیل شدند. ائتلافی شدند که بیشترین نماینده را راهی مجلس کرده و عملاً از نظر حساب کرسیهای مجلس پیروز انتخابات شدند. در واقع چنین نتیجهای در ائتلاف ملت انتظار میرفت. اما ائتلاف ملت نتوانست این سطح را نشان دهد. بسیاری از محافل بر اساس مطالعات انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی پیشبینی کردند که نتیجه اینگونه خواهد بود. اما نشد. دلایل را باید زیر سوال برد.
در واقع، آنها بدون شک خود را بهتر زیر سوال خواهند برد. بسیاری از احزاب گرد هم آمده بودند. آنها ایستاری دموکراتیک نشان میدادند. اعلام کردند که با یکدیگر موافق هستند. وانمود کردند که به وحدت دموکراتیک دست یافتهاند. بدیهی است که آنها نمیتوانند آن را به خوبی توضیح دهند، زیرا نتوانستند محکم بایستند. به تمامی اینطور نیستند. احتمالا در ائتلاف اشتباه کردهاند. پیوستن به انتخابات مشترک نتیجه چندانی نداشت. بایستی برای درک آن از بلوغ سیاسی برخوردار میبودند. ورود به انتخابات بر اساس ج.ه.پ منجر به شکست هم در ج.ه.پ و هم در سایر احزاب شد. به مثابهی یک کار مثبت چندان منعکس نشد.
در تبلیغات؛ آنها بیش از حد به خودشان، به پایگاه خودشان تبلیغ کردند. آنها نمیتوانستند از آن فراتر بروند. آنها نتوانستند راه حلهای روشنی را برای مشکلات ترکیه فراتر از رویههای آ.ک.پ نشان دهند. آنها نتوانستند برای مشکلات اساسی راهحل ارائه کنند. تا اندازهای بر روی مسائل اقتصادی و عدالت تمرکز کردند، اما بر روی جنگ تمرکز نکردند. به عنوان مثال، آنها به مسئله کورد اشارهای نکردند. آنها بیشتر تحت هدایت ائتلاف جمهور بودند. به دادن جواب آنها مشغول شدند. آنها نتوانستند تفاوتهای خود را آشکار کنند. بدین معناست که تفاوتی ندارند. از لحاظ ساختار فکری چندان خوب نبودند.
معلوم شد که خیلی منظم و سازمانیافته نبودند. آ.ک.پ چگونه این آرا را به دست آورد در حالی که واقعاً تحت مسئولیت قدرت بود و این همه فرسودگی را تجربه میکرد؟ میگویند که افت بسیاری داشته است. البته که سقوط میکند، اما نباید آنرا که در این شرایط تا این اندازه رای به دست آورده را دستکم گرفت. لازم است در مورد دلایل آن تمرکز کنیم.
آ.ک.پ- م.ه.پ یک تشکیلات اجتماعی خطرناک ایجاد کرد
یک دلیل مهم فشار است. به دیگران فشار میآورد. یکی از دلایلش این است که او انسانها را با پول میخرد. آنها چیزی شبیه به این را ایجاد کردند. اما دو دلیل اصلی دیگر وجود دارد که باید بر آنها تاکید کرد. آ.ک.پ چگونه به این وضعیت رسید و ادامه داد؟ اولا یک نیروی سازمانیافته است. در واقع یک سازمان حزبی وجود دارد. سازمان در حال تجدید است، سازمانی کار میکند. اینکه در فعالیتهای انتخاباتی در مطبوعات چند نکته را بیان کرده، پایگاه خودتان را جمع کرده و با آنها صحبت کنید کافی نیست. رفتن به سراغ افرادی که طرفدارشان نیستند و بصورت سازماندهیشده و برنامهریزیشده فعالیت کردن، بسیار مهم است. از این نظر میتوان آ.ک.پ-م.ه.پ را سازمانیافتهتر ارزیابی کرد. جدیترین سازمان را دارند. کار تشکیلاتی انجام میدهند و سازمان این نتیجه را میگیرد.
دیگر اینکه واقعاً یک جامعه تشکیل دادند، یک گروه درست کردند. آنها تودهای از مردم را بر اساس افکار نژادپرستانه، شوونیستی، ناسیونالیستی، سیب سرخی، تورانیستی و درک تاریخ م.ه.پ ایجاد کردند که مردم ترکیه را با پول، آموزش، هنر و ادبیات مورد شستشوی مغزی قرار دادهاند. چنین تودهای دارند، رای خود را میگیرند. به آنها تودههای استخوانی (مستحکم و ثابت) گفته میشود. این توده استخوانیشده، تودهای است که بر این اساس آموزش و ایجاد میشود. از این نظر آ.ک.پ و م.ه.پ کار بسیار خطرناک و جدی انجام دادند. آنها با تخریب تمام سطوحی که دولت ترکیه تا دهه ۱۹۷۰ به آن رسیده بود، درک جدیدی از تاریخ، معیاری جدید، رابطهای جدید، سرمایهای جدید و طبقهای جدید و جامعهای جدید ایجاد کردند. این یک مورد روشن است. آنها در مورد م.ه.پ نظرسنجی میکنند. همیشه رایهایش کم به نظر میرسد، وارد انتخابات میشود، چون رای میآورد. با آموزش و هنر به مردم شکل میدهند، این یک شکلدهی اجتماعی است. از این نظر کمالیسم به پایان رسیده است. از ۱۲ سپتامبر، جامعه جدیدی به ویژه با آ.ک.پ (آ.ک.پ- م.ه.پ ) شکل گرفته است. این به معنای به اوج رساندن ذهنیت و سیاست نژادپرستانه، تورانیستی و نسلکش اتحاد و ترقی است. و اینگونه مغز مردم را شستشو میدهند. جامعهای وجود دارد که به آنها میگویند شرطی شده و این جامعه امروز به کوردها حمله میکند. آنها با این جامعه نسلکشی کوردها را انجام میدهند. کوردها متوجه این ضرر میشوند، اما برای همه مضر است. این خطر برای همه است. همه باید این را ببینند و بفهمند. نباید اینگونه رویکردی ساده به آ.ک.پ داشت. این نباید رویکرد سادهای باشد. زیرا همیشه از درون و بیرون اینطور دیده میشد. تاکنون اشتباهات زیادی مرتکب شده است. بله، کمال قلیچداراوغلو، ج.ه.پ اکنون مخالف است و میگوید "ما این دولت را شکست خواهیم داد"، اما تا دیروز در مقطعی که این دولت بیشترین مشکل را داشت، اساسیترین حمایتها را انجام دادند.
بسیاری از محافل و قدرتهای خارجی از آن حمایت کردند. ما هم اشتباهاتی داشتهایم. ما پنهان نمیکنیم، از خود انتقاد میکنیم، ارزیابی میکنیم. چنین سازمانی در ائتلاف ملت وجود ندارد. چنین سطحی وجود ندارد. چنین مبارزهای باید علیه آ.ک.پ- م.ه.پ نیز صورت گیرد. بنابراین به نظر میرسید که نتایج زیادی خواهد گرفت، برعکس، تا حدودی ناامیدی در آنجا بوجود آمد.
ائتلاف گسترده نبود
برای ائتلاف کار و آزادی؛ میگویند بله، ما از خود انتقاد میکنیم. آنها باید این کار را بکنند. البته نمیتوان به این نتایج به عنوان یک موفقیت کامل نگاه کرد. هدف گذاری کردند، این اهداف محقق نشد. اما نباید در این زمینه خلق را پاسخگو کنند، کوچکترین پسروی در خلق کورد وجود ندارد. علیه فاشیسم، استعمار و نسلکشی است. ایستار مبارزاتی خود را با پرداخت هر بهایی برای آزادی، برابری و خواهری-برادری حفظ میکند. بار دیگر در پای صندوقهای رای در ۱۴ می ایستار خود را نشان داد. همه باید این را ببینند و بپذیرند.
فراتر از این، اما این سازمان، احزاب بودند که میبایست سازماندهی میکردند، آن را توسعه و گسترش میدادند. چرا این اتفاق نیفتاد؟ آنها باید بر اساس این سوال بازخواست کنند. یک دلیل بسیار مهم این بود که اشتباهاتی در ایجاد ائتلاف داشتند. به عنوان مثال، بله، بسیار به سازمانهای چپ، دموکراتیک و انقلابی روی آورد. این اشتباه نبود، اما در آنجا هم نتوانستند یک ائتلاف کامل تشکیل دهند. در آنجا هم جهتگیری وجود داشت و هم از طرف دیگر به روی دموکراسی ضد سرمایهداری باز شد و از محافل اسلامی دور گشت. بله، میبایست جهتگیری بیشتری برای جنبش دموکراتیک چپ صورت میگرفت، اما باید ائتلافی ایجاد میشد که همه محافل دموکراتیک از جمله محافل اسلامی را در بر میگرفت. خودشان هم آن را ارزیابی میکنند، اما این بار چندان مشاهده نشد.
از طرفی واقعاً سازماندهی نشدهاند، سازماندهیشده کار نمیکنند. وقتی صحبت از انتخابات به میان میآید، این که با تبلیغات برای خود و محافل خود و ایجاد شور و هیجان در آنها، کمپین انتخاباتی درست کنند، بدین معنا نیست که فعالیتی کافی انجام شده است. کمی تنگ و محدود بود. در حالی که قرار بود جهت جذب، به سراغ محافل خارج از خودشان بروند، به جای رفتن، پایگاه و طرفداران خودشان را جذب شور و شوق و هیجان کردند. شمار زیادی را به پای صندوقهای رای بردند. ولی ناکافی بود. آنها فاقد کار سازمانیافته و منظم هستند، سازماندهی آنها ضعیف است. کار تودهای، سازماندهی حزبی، فعالیت حزبی، بر اساس سازماندهی زنان و جوانان، از فعالیتی که نه به سراغ کسانی که آگاه هستند رفته بلکه کسانی که آگاه نیستند، نه به سراغ کسانی که خودآگاهی دارند بروند بلکه کسانی که خودآگاهی ندارند؛ در کل از چنین فعالیتی و سازمانی که این فعالیت را اجرا کند محروم هستند. چنین چیزی قابل پذیرفتن نیست. احتمالاً آنها را بیشتر ارزیابی میکنند و زیر سوال میبرند.
در نتیجهی اینها آ.ک.پ بیشترین آرا را از دست داد. اما نتایج انتخابات تا حدودی با آنچه انتظار میرفت متفاوت بود. این را نیز باید پذیرفت. نباید دید که آ.ک.پ مدام در حال از دست دادن آراء است. اصلاً نباید آنرا برجسته کرد، کما اینکه منجر به چنین برداشتی خواهد شد که انگار رای از دست نمیدهد...
تغییر جدی در کوردستان اتفاق نیفتاد. ما میتوانیم آن را به وضوح بیان کنیم. هر کاری هم که بخواهد بکند، با همه سرکوبها و ظلمها نتوانست جامعه را تحت سلطه خود درآورد. برعکس عصبانیت و واکنش جامعه بیش از حد بود. مدیران و رهبرانی که این امر را سازمان میدهند، نتوانستند آن خشم و واکنش را به سازمان و اقدام مناسب تبدیل کنند، نتوانستند آن را گسترش دهند. نقص در کسانی بود که باید این کار را میکردند. اما از سوی دیگر، این واقعیت که آ.ک.پ همچنان این همه رای به دست آورده است، باید همه مخالفان را در معرض انتقاد از خود قرار دهد. تقاضای تغییر توسط همه ایجاد شد، در محافل خارج نیز وجود داشت. همه انتظار تغییر داشتند. ناتوانی در انجام این کار البته یک نقص جدی است. در آن صورت، به ویژه مخالفان باید دلایل این کمبود را دقیقتر و جدیتر زیر سوال ببرند.
اکنون هیچ کس نمیتواند به تنهایی کارها را انجام دهد
در مورد انتخابات ریاست جمهوری نمیتوانیم چیزی بگوییم. بدیهی است که اخیراً شخصی طیب اردوغان را در این مورد راهنمایی کرده است. زمینه برای آن را نیز داشت. او چیزهای خودش را توانمند میبیند. آخرین سخنرانی آنها قبل از انتخابات تا حدودی اینگونه بود. ایستارش همراه با انتخابات نیز همینطور بود. بسیار مشخص است که او به این کار ادامه خواهد داد. اپوزیسیون میگوید بله، ما اصرار میکنیم، اما شانس آنها نسبت به قبل کاهش یافته است. میتوانیم این را بگوییم. اکنون چیزی فراتر از آن را بیان نکنیم.
ما میتوانیم این سؤال که "بعد چه اتفاقی میافتد"، آن را در چند نقطه ارزیابی کنیم. صرف نظر از اینکه رئیس جمهور کیست، نتایج کنونی انتخابات نشان داد که هر کسی که دولت را تشکیل میدهد، مهم نیست که چه کسی دولت را تشکیل میدهد، مهم اینست که نمیتواند به تنهایی کارها را همانطور که تاکنون انجام داده است، اداره کند. مثلاً اگر ائتلاف جمهور قرار است دولت جدیدی تشکیل دهد، اگر آ.ک.پ دولت جدیدی تشکیل دهد، نمیتواند آن را مانند تا کنون اداره کند. جامعه، ترکیه به تغییر نیاز دارد و این تغییر تنها با ایجاد وحدت هر چه بیشتر امکانپذیر است. آنهایی که تحمیل میکنند گفتهی من اساس است، هر آنچه که بخواهم را انجام میدهم، متوجه واکنش بیشتری خواهند شد، بیشتر ضررمند خواهد شد و بازنده میشوند. قبل از هر چیز، پیامیکه از انتخابات به دست آمد اینست که در واقع، رفتار مشترکی که همه در آن شرکت خواهند کرد و از فروپاشی ترکیه تحت این مشکلات جلوگیری میکند، ممکن است راهگشاتر باشد.
نکته دوم؛ قبلا ذکر کردهایم. بله، انتخابات مهم بود، اما ما با مبارزه بسیار به انتخابات آمدیم. انتخابات بخشی از مبارزه انقلابی، دموکراتیک و ضد فاشیستی بود که ما انجام دادیم. با توجه به نتیجهای که در این انتخابات به دست میآید، خود را شکل میدهد، اما از بین نمیرود. گفتیم ادامه دارد، اکنون نیز ادامه میدهد، ادامه خواهد داشت. چنین چیزی آشکار گشت. بنابراین انتخابات به خودی خود یک روش مبارزه نیست. این یک روش منحصر به فرد مبارزه نیست. فاشیسم را فقط با انتخابات نمیتوان نابود کرد، نمیتوان بر آن غلبه کرد، قطعاً با روشهای چند وجهی مبارزه امکانپذیر است. این یک مبارزه طولانی است. ما این کار را تا کنون انجام دادهایم. انتخابات دادههای مهمی در این زمینه ارائه میکند. نشان داد که هنوز هم قدرت مقاومت بالایی در کوردستان و هم در ترکیه وجود دارد. آشکارتر شده است که مبارزه دموکراتیک و ضد فاشیستی به سراسر ترکیه نیز گسترش یافته است. بنابراین، از این پس، مبارزه را میتوان از طرق مختلف توسعه داد. متوقف نخواهد شد، توسعه خواهد یافت، مبارزه ادامه خواهد یافت. به خصوص فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ، ائتلاف جمهود چند محافل خطرناکی مانند حزب-کنترا را اضافه کرد. اگر بخواهند بر اساس «طرح به زانو درآوردن» به حملات قتلعام و امها و حملات اشغالگرانه ادامه دهند، مسلماً مقاومت بزرگی در برابر آنها شکل میگیرد و خواهد گرفت. باید اینگونه هم شود. باید آن را اینگونه دید.
انتخابات زمینهای مناسب برای مقاومت ایجاد کرد
بیایید این را بیان کنیم؛ ما به عنوان جنبش بعد از زلزله تصمیم توقف عملیات نظامی را گرفتیم و اعلام کردیم. ما آن را تا زمان انتخابات تمدید کردیم، معنی و اهمیت انتخابات را دیدیم، از آن حمایت کردیم. با این حال، دولت آ.ک.پ-م.ه.پ به این ایستار ما واکنشی نشان ندادند. تا جایی که میتوانست به حملات خود ادامه داد. انواع حملات را انجام داد. در واقع در جریان فعالیتهای انتخاباتی همواره ما را هدف قرار داده است. برخی از رفقا نیز اظهار داشتند که به نظر میرسد انتخابات بین آ.ک.پ و پ.ک.ک در حال برگزاری است. آنها پ.ک.ک را تنها هدف خود قرار دادند و انواع حملات نابودگری را علیه گریلاها انجام دادند. این هنوز ادامه دارد. گریلا نیز ناچار ماند تا بر اساس دفاع مشروع در برابر این حملات از خود دفاع کند. در این شرایط وضعیت مقاومت نیز وجود دارد. فاشیسم در گذشته با اسلحه حمله کرد، با قتلعامها حمله کرد و مقاومت مسلحانه علیه آن به پیشاهنگی زاپ، آواشین و متینا در سراسر کوردستان گسترش یافت.
اگر حملات به همین منوال ادامه یابد، گریلا، خلق، زنان و جوانان مقاومت کرده و مقاومت خود را بر این اساس توسعه خواهند داد. انتخابات زمینه بسیار مساعدی را برای چنین مقاومتی ایجاد کرد. چنان خسارتی به بار نیاورد. اراده زنان پدیدار شده است، اراده جوانان پدیدار شده است، آنها در موقعیتی هستند که میتوانند انواع مبارزه را انجام دهند. بنابراین میتوانم این را بگویم؛ رویکردی فراگیر و همهجانبه تنها میتواند ترکیه را به سمت خروج سوق دهد. غیر از این، یک مبارزهی بزرگ است. در آن صورت مبارزه ضد فاشیستی و دموکراتیک ادامه خواهد یافت. این مبارزه را نباید صرفاً یک انتخابات یا فقط یک جنگ مسلحانه در نظر گرفت. باید آن را یک مبارزه چند جانبه دید و آن را توسعه داد. فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ در تلاش است تا ذهنیت و سیاست نژادپرست، ناسیونالیست، شوونیست، تورانیستی، سیب سرخی را از هر نظر بر جامعه مسلط کند. بر این اساس آموزش را انجام میدهد. هنر، ادبیات را بر این اساس توسعه میدهد. اقتصاد و منابع مالی را در اینجا خرج میکند. حمله فاشیستها چند وجهی است. همانطور که توسط ائتلاف ملت پیش بینی کرده بود، تنها سیستم ریاستی را ایجاد کرده بود، ما آن نظام را با نظام پارلمانی جایگزین خواهیم کرد. تنها این نیست. این یک چیز بسیار شکلی و نموداری است. این امر آنچنان جایگاهی در مبارزه با فاشیسم را ندارد. با این حال، این دولت تمام دستاوردهای ۵۰ سال اول جمهوری را وارونه کرد. این اپوزیسیون نتوانست در مقابل کسی مقاومت کند. به بسیاری از هنرمندان حمله کرد، به نویسندگان حمله کرد، دموکراتها را به زندان انداخت، آنها را سرکوب کرد و آنها را به فرار به خارج از کشور ناچار کرد. خودش نویسنده و هنرمندی است که ذهنیت و سیاست کاملا نژادپرستانه، شوونیستی، ناسیونالیستی، سیب سرخ را القا میکند، زیرا او این قشر را ایجاد کرده است. بنابراین، یک قتلعام اجتماعی شدیدی بر جامعه خود انجام میدهد. سعی دارد با آن مغز جوانان را مسموم کند. مبارزه با این سم از هر جهت ضروری است. در غیر این صورت این سم برای جامعه ترکیه نیز مضر است. آنها تا جایی که میتوانند کوردها را به قتل میرسانند. این بزرگترین خطر برای بشریت است.
همه باید با ذهنیت فاشیستی مبارزه کنند
این فاشیسم همینطور ادامه دارد، اگر این سیاست و ذهنیت فاشیستی، استعماری و نسلکشی از بین نرود، خطر متوجه همه خواهد شد، خطر ادامه خواهد داشت. باید به اینگونه مشاهده کرد. بنابراین مبارزه ادامه خواهد یافت. در مبارزه باید همهجانبه و خلاقتر بود. نیروهای دموکراتیک انقلابی باید بتوانند مبارزه را بیشتر رهبری کنند.
این آ.ک.پ چگونه به این وضعیت آورده شده است، این از کجا آمد؟ محافل اسلامی نیز در این زمینه دقت لازم را داشته باشند. آ.ک.پ محافل اسلامی را تصاحب کرد، آنها را به م.ه.پ مبدل کرد، آنها را نژادپرست، شوونیست و ناسیونالیست ساخت. رویکردهای اسلامی را از بین برد. رویکرد اسلامی دیگر برای آ.ک.پ امری جعلی است. زیرا این م.ه.پ است که خط ایدئولوژیک را تعیین میکند. در واقع کیستی و چیستی آن نیز معلوم است. آ.ک.پ اکنون به م.ه.پ تبدیل شده است.
در این راستا، همه آن محافل باید از واقعیتهای خود محافظت کنند. همه باید یک مبارزه چند وجهی را پیشبینی کنند که خود را از ذهنیت و سیاست آ.ک.پ، هر کسی که به م.ه.پ تبدیل شده و فاشیست و نژادپرستی که همه را دشمنی در برابر خود میبیند، نجات دهد. همه باید در این مبارزه شرکت کنند، مسئولیتپذیر باشند، به وظایف و مسئولیتهای خود آگاه شوند و مبارزه کنند. ما گفتیم که مبارزه با فاشیسم چنین مبارزه مشترکی است. فاشیسم یک حمله همه جانبه است. در این صورت، هم مقاومت ضد فاشیستی و هم مقاومت دموکراتیک باید همه جانبه باشند. برخی از محافل در این مبارزه شرکت کردند، برخی نه. کسانی که شرکت نکردند اکنون بیشترین آسیب را میبینند. در آن صورت همه باید حقیقت را درست ببینند، درست بفهمند و با وحدت کامل در مبارزه ضد فاشیستی برای دموکراسی، با روشهای خلاقانه، این ذهنیت و سیاست نژادپرست، شوونیستی، فاشیستی و نسلکش را از بین ببرند، باید بتوانیم مبارزه همه جانبهای را انجام دهیم که جامعه، جوانان، زنان و مردم ترکیه را از این ذهنیت و سیاست مسموم نجات دهد و باید موفق باشیم. برای همه آرزوی موفقیت دارم.