مراد کاراییلان در گفتگو با خبرگزاری فرات (ANF) به مناسبت بیستمین سالگرد کارزار ۱ ژوئن، با بیان اینکه با جنگ علیه مبارزات آزادی کورد نمیتوان به موفقیت دست یافت، گفت: «هر سیاستمدار عادی یا فردی با آگاهی اجتماعی که بتواند به واقعیتها نگاه کند. به درستی میتواند ببیند که این امکانپذیر نخواهد بود. امروز یک ساختار اجتماعی وجود دارد که آرمان آزادی کوردستان بر آن استوار است. نه تنها مبارزان کوهستان، بلکه هزاران جوان و کودک در هر شهر و روستای کوردستان پیروان و نامزد آن هستند. تنها افرادی که از آگاهی اجتماعی دور هستند و دارای ذهنیت منسوخ و نژادپرستانه هستند میتوانند فکر کنند که این امر با کشتن مبارزان این آرمان پایان خواهد یافت. واضح است که با درک ملت-دولتگرایانه که دارای دیدگاههای محدود و شوونیستی است، نمیتوان به واقعیتهای قرن بیست و یکم دست یافت. تحمیل این دیدگاه نژادپرستانه و محدود مهپ به ترکیه یکی از بزرگترین بدیهایی است که باید در حق ترکیه انجام شود.»
مراد کاراییلان با بیان اینکه حزب کارگران کوردستان (پکک) یک واقعیت اجتماعی است و رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان نماینده یک واقعیت است، گفت: «با این فکر که با تانک، توپ، حمایت قدرتهای خارجی یا برخی محافل کورد خیانتکار، این واقعیت را از بین خواهند برد و یا فکر کردن به اینکه میتوان حقیقت را پوشاند، غفلتی بیش نیست.»
بخش دوم مصاحبه مراد کاراییلان عضو کمیته اجرایی پکک در مورد کارزار ۱ ژوئن به شرح زیر است:
*از زمان تأسیس دولت ترکیه، سیاست تخریب با رویکردی مبتنی بر انکار بر مسئله کورد تحمیل شده است. اما، از سوی دیگر، به نظر میرسد یک واقعیت است که نمیتوان به این امر دست یافت و به مبارزه برای آزادی پایان داد. نظر شما در این مورد چیست؟
ذهنیت دولتی مسلط در ترکیه یا گروههایی که بر دولت حکومت میکنند باید ببینند و بپذیرند که سیاستی که از سال ۱۹۲۵ در کوردستان اجرا شده نتیجهای نداشته است. به بیان ملایم باید دید که سیاست انحلال و نابودی جامعه کوردستان از طریق قتلعام، تبعید، سرکوب، حبس و آسیمیلاسیون که در تمام این مدت انجام شده، موفق نبوده و این سیاست که صد سال است که ادامه پیدا کرده و باعث شده است که ترکیه ضررهای زیادی را متحمل شود. دانستن این حقیقت که اکنون آشکار شده است مفید است: دیگر نمیتوان مردم روشنفکر کورد را تحت سلطه خود درآورد، آنها را وادار به دست کشیدن از موضع هویتی و تلاش برای آزادی و به ویژه نابودی آنها کرد. باید بدانید که دیگر نمیتوانید کسی را مجبور به پذیرش ماده ۶۶ قانون اساسی ترکیه کنید. حتی اگر صد سال دیگر هم بگذرد، دولت ترکیه در نهایت خط راهحل رهبر آپو را خواهد پذیرفت. چون راه دیگری وجود ندارد. آنها نمیتوانند به هیچ وجه جلوی مردم کورد را بگیرند. هیچکس نمیتواند جوانان، زنان و میهندوستان کورد را که با ایدئولوژی و فلسفه آپویی که هیجان عمیقی در آن ایجاد میکند و فرهنگ میهندوستی پرورش یافتهاند و حاضرند به خاطر آن خود را فدا کنند، وادار به عقبنشینی کرده و شکست دهد، آنها عاشق شیوه زندگی آزادیخواهانه، عاشق فلسفه و فرهنگ میهندوستی آپویی هستند، به دنبال حقیقت هستند و برای این کار از هیچ فداکاری دریغ نمیکنند. دیگر نمیتوان با قتلعام، دستگیری و تهدید جلوی جامعه، جوانان و زنان کورد را گرفت. از این آستانه فراتر رفته است. مهم این است که این را ببینید. در شرایط فعلی این مردم کورد هستند که مظلوم هستند. انواع ظلم و ستم بر مردم کورد روا داشته میشود. اما این مردم ترکیه هستند که متحمل ضرر و زیان میشوند. قدرتهای هژمونیکی بینالمللی و بورژوازی مسلط در داخل کشور از این امر سود میبرند. مردم هیچ سود و منفعتی از این ندارند. منافع مردم در راهحل است. برخی از قدرتهای هژمونیکی و طبقات حاکم ممکن است با استفاده از تاکتیکهایی که مردم را علیه یکدیگر به جنگ وادارند و جوامع را به جان یکدیگر بیاندازند، از منافع خود محافظت کنند، اما مردم و طبقات کارگر مطلقاً هیچ منفعتی از این موضوع ندارند.
*اخیراً بروشوری با عنوان «کوردها از قلم مصطفی کمال» به عنوان مکمل روزنامه سوزجو (Sözcü) منتشر شده است. بخشهایی از سخنرانیها و نوشتههای مصطفی کمال در تاریخهای مختلف وجود داشت. اگر فرصت داشتید آنها را بررسی کنید، نظرتان درباره این اسناد و رویکرد آن زمان چیست؟
من این فرصت را داشتم که سندی را که ذکر کردید بررسی کنم. در واقع صد سال پیش گفته شد، اما تاکیداتی وجود دارد که میتواند مشکلاتی را که امروز ترکیه با آن مواجه است روشن کند. وقتی به مقالات نقل شده از قلم مصطفی کمال نگاهی بیندازیم، میبینیم که او بدون توجه به آنچه در شرایط آن روز گفته، واقعیتهای آن روز را بیان میکند. از این موضوع میتوان نتایج مهمی گرفت. البته با وجود اینکه اکثریت اینها آنطور که شما اشاره کردید منتشر نشدند، اما توسط جنبش ما به صورت تاریخی پردازش شده و به عنوان استدلالی برای حل مسئله کورد ارائه شده است. چون اینها حرفهایی است که ثبت شده و به تاریخ تبدیل شده است. اینکه الان تکذیب میشوند، تغییری در بیان این حرفها نمیدهد.
در آن سخنرانیها و نوشتههای صد سال پیش، تأکیداتی مانند خواهری-برادری خلقهای کورد-ترک، گذشته مشترک، وطن مشترک و آینده مشترک وجود داشت، اما رهبر آپو نیز در این سالها بارها این موارد را بیان کرده است. به دلایلی، حاکمان فعلی ترکیه یا سیاستمداران، روشنفکران و آکادمیسینهایی که ادعا میکنند در خط کمالیست هستند، این سخنان را که مصطفی کمال آتاتورک در گذشته بیان کرده است، بیان نشده میدانند و به این نکته توجه نمیکنند که منظور وی از این سخنان چیست.
*آیا دوست دارید چند نمونه از این موارد را ذکر کنید؟
اولین؛ این واقعیتی است که کوردها یک عنصر پایهگذار در بازسازی ترکیه هستند. تمام کلماتی که قبلا گفته شد این را تایید میکند.
دومی؛ این عزم این است که رستگاری و موفقیت بدون خواهری-برادری و اتحاد کورد-ترک ممکن نخواهد بود.
سوم؛ میثاق ملی شامل سرزمینهایی است که کوردها و ترکها در آن زندگی میکنند.
چهارم؛ اینکه دو ملت گذشته مشترکی دارند و حفظ آن برای موفقیت ضروری است.
پنجم؛ وطن مشترک ترکها و کوردها ترکیه است. به عبارت دیگر ترکیه یک وطن مشترک است.
ششم؛ با توجه به اینکه کوردها زمانی که فقط از مردم ترک نام برده میشود خود را مستثنی میبینند، اشاره کردن به اینکه مفهوم "مردم ترکیه" باید به عنوان مفهومی استفاده شود که همه را در بر میگیرد.
هفتم: این به صراحت بیان میکند که این حق قانون اساسی برای کوردها است که با پیوندهای خواهری-برادری در داخل مرزهای ترکیه با سیستم خودمختاری آن زندگی کنند.
البته این مثالها را میتوان بیشتر هم کرد، اما این نتایج واضح در آن سند به وضوح بیان شده است.
در واقع، هیچ چیز جدیدی در این سند مشاهده نمیشود. جدای از مسائلی که در آنجا بیان شد، اسناد بسیاری وجود دارد که ما درباره آن روند میدانیم و میبینیم. در اینجا دیگر قرار نیست در مورد آنها بحث کنیم. اما برخی گروهها اشاره میکنند که آتاتورک اینها را به عنوان یک تاکتیک گفته و خط میزنند. با این حال، آنچه مهم است این است که این تعیینات بیانگر واقعیت هستند. بنابراین، نگرش اشتباهی است که با خط کشیدن به این حقایق گفته شده ارزشی قائل نشویم. برخی از گروههای طرف کورد به اشتباه به این موضوع برخورد میکنند و از سیاست انکار عمدی دفاع میکنند، در حالی که برخی از گروههای طرف ترک با نزدیک شدن به این سخنان به گونهای که گویی گفته نشده است، این سخنان را نادیده میگیرند. هر دوی این رویکردها اشتباه هستند و به برای افشای حقایق فایدهای ندارند.
در سندی که اشاره کردید، صورتجلسه کنفرانس مطبوعاتی آتاتورک با جمعی از روزنامهنگاران در تاریخ ۱۶-۱۷ ژانویه ۱۹۲۳ نیز به اختصار آمده است. ما اینها را از اسناد مختلف و با توضیح جامعتر میدانیم، اما بهتر است مثالهایی از این اسناد در حالی که هنوز تازه هستند ذکر کنیم:
مثلاً مصطفی کمال در صورتجلسه آنجا چه میگوید؟ «بر اساس قانون اساسی سازمان ما، نوعی خودمختاری محلی ایجاد خواهد شد. آن وقت جمعیت هر کجا که کورد باشد، میتوانند خود را به طور خودمختاری اداره کنند». جملات دقیقاً اینگونه است. به طور خلاصه، همانطور که از اینجا به وضوح مشاهده میشود، کوردها یک عنصر اساسی در روند برساخت ترکیه هستند، اما بعدها که در لوزان در نتیجه ترفند انگلیسیها کوردها مورد انکار قرار گرفتند، مقامات دولتی ترکیه از اعاده کردن این حقوق منصرف شدند. در واقع از این حقوقی که داده شده و تصمیم گرفتهاند عقبنشینی میکنند. روند مقاومت شیخ سعید که در صحن علنی مطرح میشود و مقاومت مردم کورد که متعاقب آن توسعه یافت کاملا موجه است و به عنوان واکنشی در برابر این بیعدالتی غیرقابل قبول ظاهر شده است. با این حال، آنها با ارتکاب نوعی نسلکشی علیه مردم کورد و با روی آوردن به این جنبشها به شیوهای بسیار ظالمانه و وحشیانه، قصد داشتند به نتیجه برسند. قتلعام در لیجه، هانی و پالو، قتلعام بیش از ۷۰ هزار نفر در درسیم و قتلعام ۴۰ هزار نفر در آگری زیلان در عرض یک هفته اینگونه بود.
همچنین «پیشنویس تصمیم خودمختاری کوردها» وجود دارد که در ۱۰ ژانویه ۱۹۲۲ به مجلس مؤسسان ارائه شد و در دستور کار قرار گرفت. سپس این لایحه در یک جلسه غیرعلنی مورد گفتگو قرار گرفت تا قدرتهای خارجی نتوانند آن را دستکاری کنند. متأسفانه بر اساس سیاست انکار که بعدها شکل گرفت، صورتجلسه مجلس در خصوص این تصمیم به نحوی حذف شده و به صورت مخفیانهتری در زیر فرش نگهداری میشود. اما اسناد آنها در آرشیو انگلیسیها و فرانسویها موجود است. این پیشنویس تصمیم شامل ۱۸ ماده است و با جزئیات زیاد، حقوق در چارچوب آنچه امروز خود مختاری مینامیم به رسمیت شناخته شده است. به عبارت دیگر، یک تصمیم سیستم خودمختار مفصل وجود دارد که در آن کوردها نیز پارلمانی خواهند داشت و در همین چارچوب کوردها از حق خودمدیریتی در هر شهری برخوردار خواهند بود.
ما از علم تاریخ به خوبی میدانیم که جوهر هر شکلگیری، هر تفکر، هر قدم برداشته شده، هر کاری که در فرآیندهای تاریخی انجام میشود در اولین گامهای خود پنهان است. بنابراین اولین گامها گامهایی بود که گوهر و حقیقت آن پدیده را نشان میداد. این یک واقعیت علمی تایید شده است. اکنون، محافل کمالیستی که در اینجا کمالیسم را ارزیابی خواهند کرد، اشتباه بزرگی است که دوره مصطفی کمال از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ را به عنوان یک روند عادی تلقی کنند. زیرا اساساً جوهر آن وجود دارد. بعدها که ملیشدن و اقتدارگرایی همراه با روند چرخهای در جهان مورد توجه قرار میگیرد، وضعیت بسیار متفاوت میشود.
*پس کدام یک را باید به عنوان مبنا در نظر گرفت؟ دوره ۱۹۱۹-۱۹۲۴ یا ۱۹۲۵-۱۹۳۸؟
این موضوعی است که افراد ذیربط باید در آن نظر داشته باشند نه ما. من قبلا نظرم را گفتهام اما به جای انتخاب یکی بر دیگری، بهتر است با در نظر گرفتن واقعیت امروز به موضوع نزدیک شویم. واقعیت کورد واقعیتی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد. آتاتورک و دوستانش با دانستن این موضوع در آن زمان در سازماندهی جنگ استقلال، کوردها را در سطح قابل توجهی مورد توجه قرار دادند و از آنها حمایت کردند و گفتند: "موفقیت بدون اتحاد کوردها و ترکیه ممکن نیست." در واقع، روند به این صورت توسعه مییابد. این را در دورههای قبلی تاریخ نیز میبینیم. این در ۱۰۷۱ نیز صادق است؛ روند مشابهی در سال ۱۵۱۶ وجود دارد.
به طور خلاصه، تقریباً در هر دوره از تاریخ، تحولات مهمی برخاسته از اتحاد کورد-ترک بوده است. در اینجا نیز سخنان آتاتورک در مورد خواهری-برادری کورد و ترک، گذشته مشترک و وطن مشترک مبتنی بر همین واقعیت است. اما بعداً وقفهای از آن ایجاد میشود و توسعه معکوس رخ میدهد.
وقتی موضوع را با رویکردی علمی ارزیابی مکنیم و بر چگونگی راهحل برای مشکلات امروز متمرکز میشویم، میتوان دریافت که راهحل مسئله کورد در کوردستان امروز در چارچوبی است که در فرآیند تأسیس جمهوری وجود دارد. چارچوب راهحل توسعه یافته توسط رهبر آپو و چارچوب ایجاد شده در آن زمان، علیرغم برخی تفاوتها، پارامترهای مشابهی دارند. از این نظر، اکنون رویکردی در حال توسعه است که گویی رد خودمختاری کوردها و مخالفت با هویت و حقوق فرهنگی کوردها، الفبای کمالیسم است. این چیزی نیست جز یک رویکرد بسیار اشتباه که بنبست را عمیقتر میکند. بنابراین، اگر با کمالیسم به عنوان انبوهی از جزمها یا آیهای از قرآن برخورد نکنند که هیچ چیز را نمیتوان تغییر داد، به راحتی میتوانند راهحلهایی را برای مشکلات امروزی بر اساس سبک راهحل در ابتدای شکلگیری کمالیسم توسعه دهند. این بسیار امکانپذیر است. اگر مدیران ترکیه منطقی عمل کنند و در عین حال فرآیند را بر اساس رویکرد علمی به درستی تفسیر کنند، میتوانند با تطبیق این دیدگاه که نقش بسیار مهمی در تأسیس جمهوری داشته است، راهحلی را برای امروز ایجاد کنند. در غیر این صورت، مشخص شده است که با روشهای زور، خشونت، قتلعام، همسانسازی و نسلکشی که از سال ۱۹۲۵ تا کنون ادامه دارد، هیچ نتیجهای حاصل نمیشود. به طور خلاصه، کسانی که از منظر درست برخورد میکنند، میتوانند راهحلی برای مسئله کورد ایجاد کنند. زیرا در تشکیل اولیه ترکیه چارچوبی برای این امر وجود داشت. مهم این است که بنبست صد ساله ایجاد شده توسط انحراف بعدی را ببینیم و شهامت غلبه بر آن را داشته باشیم.
مسئله کورد یک واقعیت غیرقابل انکار در خاورمیانه و ترکیه است. همه دولتها و مردم جهان مشکلات اجتماعی مشابهی را از طریق گفتگو و توسعه نظامهای سیاسی معین حل کردهاند. اگر به تمام نمونهها نگاه کنیم، از آسیا، هند، اروپا و آمریکای لاتین، به طور قابل توجهی مشکلات با دیدگاههای کثرتگرایانه حل شده است، نه با دیدگاههای یکپارچه، چون "یک دولت، یک ملت، یک وطن"، که با مفهوم قاطع ملت-دولت ادغام شده است. امروزه نمونههای زندهای در اسپانیا، انگلستان، بلژیک و سوئیس وجود دارد. هند یک نمونه زنده است. در تمام دنیا میتوان چنین نمونههایی را یافت. کسانی که با نگاهی درست و واقعبینانه به این موارد نگاه میکنند، میتوانند ببینند که چگونه باید به مسئله کورد در ترکیه برخورد کرد.
از سوی دیگر، ذهنیت مدیریتی کنونی در تلاش است تا مسئله کورد را از طریق جنگ حل کند...
متأسفانه کسانی هستند که فکر میکنند یا معتقدند با جنگیدن با ما به آرمان آزادی کوردستان پایان میدهند. هر سیاستمدار معمولی یا فرد آگاه اجتماعی که بتواند به حقایق به درستی نگاه کند، میبیند که این امکانپذیر نخواهد بود. هر سیاستمدار عادی یا فردی با آگاهی اجتماعی که بتواند به واقعیتها نگاه کند. به درستی میتواند ببیند که این امکانپذیر نخواهد بود. امروز یک ساختار اجتماعی وجود دارد که آرمان آزادی کوردستان بر آن استوار است. نه تنها مبارزان کوهستان، بلکه هزاران جوان و کودک در هر شهر و روستای کوردستان پیروان و نامزد آن هستند. تنها افرادی که از آگاهی اجتماعی دور هستند و دارای ذهنیت منسوخ و نژادپرستانه هستند میتوانند فکر کنند که این امر با کشتن مبارزان این آرمان پایان خواهد یافت. واضح است که با درک ملت-دولتگرایانه که دارای دیدگاههای محدود و شوونیستی است، نمیتوان به واقعیتهای قرن بیست و یکم دست یافت. تحمیل این دیدگاه نژادپرستانه و محدود مهپ به ترکیه یکی از بزرگترین بدیهایی است که باید در حق ترکیه انجام شود. اما امروز دولت فعلی این کار را میکند. ما یک واقعیت اجتماعی هستیم. ما به عنوان مردم یک واقعیت هستیم، ما به عنوان گریلا یک واقعیت هستیم. رهبر آپو به عنوان یک رهبر، یک واقعیت را نشان میدهد. اینکه فکر کنیم این حقیقت را میتوان با مقابله با آن با تانک، توپ، حمایت قدرتهای خارجی یا برخی محافل کورد خیانتکار از بین برد، یا اینکه این حقیقت را میتوان سرپوش گذاشت، غفلتی بیش نیست.
*در روزهای اخیر، به ویژه بر اساس انتخابات محلی که قرار است در روژاوا و شمال و شرق سوریه برگزار شود، تبلیغات شدیدی مبنی بر تبدیل شدن پکک به یک دولت و دست داشتن قدرتهای خارجی در این امر انجام دادهاند. نظر شما در این مورد چیست؟
گفتمان انگشت قدرتهای خارجی بیماری حاکمان دولت ترکیه است. آنها همیشه وجود یک انگشت خارجی برای مبارزه آزادی کوردها تولید میکنند. درست است؛ در سالهای اولیه، جمعیت تعالی کورد با انگلیسیها و فرانسویها رابطه داشت. در واقع این بزرگترین اشتباه و غفلت آنها بود. اما هیچ کس نمیتواند با ارزیابی این که تقریباً تمام مبارزات آزادی کوردها که پس از آن دوره شکل گرفت، به مثابهی یک پروژه، بازی قدرتهای خارجی بوده، به نتیجهای برسد؛ چون واقعیت اینطور نیست.
این فرض که آمریکا به پکک اجازه میدهد دولتی ایجاد کند، اشتباه است. این یک ادعای توخالی است که هیچ ارتباطی با واقعیات ندارد. وارونهسازی واقعیت است. دولت ترکیه ۴۰ سال است که با حمایت آمریکا و ناتو علیه گریلاهای آزادی کوردستان و مبارزه برای آزادی میجنگد. بدون حمایت ناتو، دولت ترکیه نمیتوانست به این مدت جنگ را ادامه دهد. آیا بارزترین مثال این نیست که رهبر آپو توسط قدرتهای بینالمللی در یک توطئه دستگیر شد و به ترکیه تحویل داده شد؟ آیا حمایت آمریکا و ناتو تنها دلیل فعال بودن دولت ترکیه در عراق و سوریه نیست و میتواند به هر کجا که بخواهد حمله کند؟ آیا در واقع همین نیروها مبنای اصلی این واقعیت نیستند که برخی از کوردها در باشور کوردستان در کنار ترکیه عمل میکنند؟ به طور خلاصه، آمریکا از آنها حمایت میکند. حتی برای این کار بر سر رفقای ما جایزه گذاشت.
با وجود این، ارتباط تاکتیکی آمریکا با نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) در روژاوا، که فقط علیه داعش توسعه یافته بود، با ما، یعنی پکک، بیمعنی است. قبل از هر چیز، پکک و قسد اینهمانی نیستند. علاوه بر این، رابطه در آنجا رابطه بسیار محدود و باریکی دارد. طبق سنت آمریکا، لازم است تمام آب و غذای سربازان خود را از خارج بیاورند. به همین دلیل هر چند هفته یک بار به صورت کاروانی تدارکات را حمل میکنند، اما گلایه میکنند و میگویند: «اسلحه برای نیروهای قسد حمل میکنند». با این حال، چنین وضعیتی وجود ندارد. حتی اگر هم بود، پیوند دادن آن با پکک درست نیست.
*مقامات دولتی ترکیه که مخالف برگزاری انتخابات محلی در شمال و شرق سوریه هستند، مدعی هستند که این انتخابات غیرقانونی است. این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
خصومت مستقیم و تمام عیار با کوردها توسط رژیم آکپ-مهپ در این مورد وجود دارد. باز هم دشمنی با نظام دموکراتیک وجود دارد. بله، دولت ترکیه با این انتخابات مخالف است و آن را غیرقانونی میخواند. علاوه بر این، بیانیهای در این زمینه از سوی وزارت دفاع صادر شده است. تا جایی که من میدانم ۶ میلیون جمعیت در آنجا زندگی میکنند. این افراد سعی میکنند با دموکراتیکترین سیستم خود را اداره کنند، اما رژیم آکپ-مهپ علیه انتخابات دموکراتیک-محلی به شدت خشمگین است. آنها رویکردی خصمانه نه تنها نسبت به کوردها، بلکه با همه ساکنان آنجا توسعه میدهند. این حالت جنون است. این خصومت نسبت به مردم کورد را به هیچ وجه نمیتوان توضیح داد.
*بنابراین، آیا شما آماده یک رابطه احتمالی با آمریکا هستید؟
در اصل، ما در برقراری روابط با آمریکا تردیدی نداریم. ما خیلی اشتباه نمیبینیم، اما در حال حاضر چنین رابطهای وجود ندارد. اگرچه چنین است، اما مقامات دولتی ترکیه، به ویژه رسانههای آکپ که «رسانههای یکدست و وابسته» نامیده میشود، آن را تحریف میکنند که گویی کل آرمان آزادی کوردها مبتنی بر نیروهای بینالمللی است و پروژهای از آمریکا است. اینها دروغ محض است. باژگون کردن واقعیت است.
علاوه بر اینها شما جریانی هستید که از نظر ایدئولوژیک طرفدار دولتشدن نیستید...
بله. قبل از هر چیز، حلقه اصلی پارادایم توسعهیافته توسط رهبر آپو که امروز در سراسر جهان مورد بحث قرار میگیرد این است که جایگزینی برای سیستم دولت-ملت است. بنابراین هدف ما ایجاد هیچ دولت-ملتی نیست. برعکس، ما در حال تلاش برای توسعه سیستمی هستیم که مخالف آن است. رهبر آپو با این پارادایم گزینه کنفدرالیسم دموکراتیک را در مقابل دولت-ملت قرار داد و آن را حلقه اصلی نظام فکری خود تعیین کرد. امروز، راستای محور پارادایم توسعهیافته توسط رهبر آپو، یک غیردولت است. یعنی دولت نیست. این توسعه یک سیستم غیردولتی، سیستم کنفدرال دموکراتیک مبتنی بر خواهری-برادری و اتحاد جوامع است.
پکک یک واقعیت ایدئولوژیک - سیاسی در برابر دولت - ملت است. با وجود این، این یک تحریف بزرگ است که بگوییم پکک علیه ترکیه دولتی ایجاد خواهد کرد. این چیزی نیست جز یک دروغ جنگ ویژه با هدف فریب مردم ترکیه و افکار عمومی. پکک دارای چارچوب ایدئولوژیکی است که از یک سیستم برابر و آزاد دفاع میکند که در آن مردم بر اساس خواهری-برادری، با دیدگاهی جدید، درک ملت دموکراتیک، بدون نقض مرزها در خاورمیانه زندگی میکنند. این نظام که دولتی نیست و بر آزادی زنان و اکولوژی تمرکز دارد، دموکراسی، برابری و آزادی را پایهی اصلی خود قرار داده است. به طور خلاصه، چنین گفتمانهایی تحریف کامل و سیاستهای جنگ ویژه است. آنها میخواهند با تکیه بر قدرتهای بینالمللی، ناتو، ما را نابود کنند و همچنین میگویند: "اینها پروژه ناتو، قدرتهای بینالمللی هستند." اینقدر تحریف و این همه دروغ نمیتواند وجود داشته باشد.
*در سالهای اخیر، اقتصاد ترکیه بیشتر و بیشتر به پایینترین سطح خود رسیده است. مردم در گرسنگی و بدبختی زندگی میکنند. چه کسی مسئول این وضعیت است؟ راه برونرفت از این وضعیت چیست؟
تمام کسانی که در ترکیه قدرت دارند، صد سال است که از طریق اعمال سرکوب و نسلکشی مبتنی بر خشونت که سیاستهای امنیتی نیز نامیده میشود، به دنبال پایان دادن به مردم کورد و جنبش آزادی بودهاند. با این نوع برخورد، خون میریزند و انرژی فرزندان ترک و کورد را هدر میدهند. با این حال، نظام دموکراتیک کثرتگرا، مبتنی بر اتحاد، خواهری-برادری و اتحاد دو ملت که توسط رهبر آپو ارائه شد و در سال 2013 در نوروز آمد با حضور بیش از یک میلیون نفر قرائت شد، پروژهای است که میتواند ترکیه را به مرکز جاذبه در خاورمیانه تبدیل کند. اگر این پروژه رهبر آپو، این چشمانداز راهحل پذیرفته میشد، امروز مردم ترکیه این گونه از گرسنگی رنج نمیبردند. امروز مردم ترکیه با گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند. دلیل اصلی این امر این ذهنیت نژادپرستانه، فاشیستی و نسلکشی است. زیرا آنها نه برای رفاه ترکیه، پیشرفت اقتصادی و توسعه یک سیستم دموکراتیک سیاست را پیش بردند، دیپلماسی را توسعه دادند و روابط برقرار کردند، بلکه برای سرکوب مردم کورد انجام دادند. کل اقتصاد را صرف این کردند. به این ترتیب مجاری اقتصادی به میزان قابل توجهی مسدود شد و منابع موجود صرف جنگ شد. در غیر این صورت، ترکیه یک کشور ثروتمند و با درآمد بالا است. دارای موقعیت ژئواستراتژیک است. اگر بر سیاست فعلی اصرار نمیشد، با چنین فروپاشی اقتصادی و بحران اجتماعی بزرگ مواجه نمیشدیم و مردم در رفاه و آرامش زندگی میکردند.
اگر جامعه ترکیه امروز در چنین فقر و گرسنگی به سر میبرد به این دلیل است که آکپ با مهپ و ارگنکون متحد شد و استراتژی و کانسپت جنگی آنها را علیه مردم کورد پذیرفت. آنها ۹ سال است که این کار را انجام میدهند و نتایج آن مشخص است. همانطور که بیان کردیم، اتحاد کورد-ترک که توسط رهبر آپو ایجاد شد، چشماندازی را در بر میگیرد که میتواند ترکیه را از هر نظر در خاورمیانه پیشتاز کند. نقشی که ترکیه در منطقه در مورد موضوعاتی مانند بین مردم، صلح بین جوامع، نظام دموکراتیک و گفتگو ایفا خواهد کرد، میتواند مزایای بسیار مهمی را به همراه داشته باشد. چنین رویکردی فرصتی برای رسیدن به سطحی ایجاد میکند که هم برای مردم ترکیه و هم برای مردم منطقه دستاوردهای قابل توجهی را به همراه خواهد داشت.
اما دولتهای قبلی چه کردهاند؟ اول با گفتن "کوردها در توافقنامه لوزان" که یک بازی انگلیسی بود، حذف شدند و گفتند "باید ما هم حذف کنیم". بعد گفتند: "ما حمایت ناتو را داریم و هیچ نیرویی پشت پکک نیست" و گفتند: "ما پکک و جنبش کوردها را از بین خواهیم برد". سپس هم يک توطئه بينالمللی اتفاق افتاد و با تحویل دادن رهبری به ترکيه، جشن گرفتند. به هیچ وجه نگفتند "چرا این اتفاق افتاد؟" در حالی که می توانستند این را بپرسند. ولی آنها گفتند: "ما کار را تمام میکنیم". البته هیچ کدام از اینها منجر به انحلال مورد انتظار آنها نشد. بعد از حمله به برجهای دوقلو در سال ۲۰۰۱، فکر میکردند که در آن زمان نیازی به گفتوگو با جنبش ما نیست و میگویند «پکک به هر حال در لیست تروریستی است، آن هم نابود میشود». بعداً آمریکا و اسرائیل به آنها پهپاد دادند. یاشار بویوکانیت، رئیس وقت ستاد کل ارتش ترکیه گفت: "تمامی مناطق پایگاه پکک برای ما خانه تحت نظارت شدید هستند". آنها از این بابت خوشحال شدند و گفتند: «الان پیروز میشویم» اما باز هم شکست خوردند. سرانجام؛ با توسعه داستان پهپاد در ۸-۹ سال گذشته میگفتند «پکک را از این به بعد تمام میکنیم»، به آن تکیه کردند و به شکلی فوقالعاده اغراقآمیز به خودشان نزدیک شدند. بسیار خوب، آن پهپادها اکنون در حال سرنگونی هستند، شما به این چه میگویید؟ آیا امکان دارد بر اساس آن استراتژی تدوین کنید؟ شما نمیتوانید مردم کورد و جنبش چپ سوسیالیست دموکرات ترکیه را که خاستگاه آن در اعماق تاریخ و روشنگری نظام فکری رهبر آپو است، وادار به عقبنشینی کنید. شما نمیتوانید از مقاومت در حال توسعه، جستجوی فزاینده و مبارزه برای آزادی به رهبری زنان و جوانان جلوگیری کنید. شما نمیتوانید این جنبش ایدئولوژیک-فلسفی را نادیده بگیرید یا از بین ببرید، این واقعیت اجتماعی شده که هیجان ایجاد میکند و هزاران، دهها هزار جوان با عشق روی آن تمرکز میکنند.
مشاهده این، حلقه اساسی در حل مشکلات کنونی ترکیه است. بدون مشاهده این واقعیت، هیچ رژیم و هیچ شکل قدرتی نمیتواند مشکلات کنونی ترکیه را حل کند. اساسیترین مشکل مسئله کورد است. این سیستم و مفهوم نسلکشی است که در حال حاضر در امرالی ایجاد شده است. بهبودی ترکیه تنها با رهایی از این قید امکانپذیر است.
*در پایان، آیا چیزی وجود دارد که بخواهید به آن اشاره کنید؟
آخرین چیزی که میتوانیم بگوییم این است. رژیم دولتی ترکیه مشکلساز است. رویکرد و عملکرد آن نه تنها برای مردم کورد، بلکه برای طبقات کارگر ترکیه نیز مشکلساز شده است. این ذهنیت که کوردها، علویان و چرکسها را به حاشیه میبرد، با درک کنونی خود نمیتواند مشکلی را در ترکیه حل کند. این رویکرد که مردم را به ترس و وحشت میاندازد، آنها را سرکوب میکند و دیدگاه تنگنظر خود را بر جهان به شکل تکگرا و فاشیستانه تحمیل میکند، به مردم ترکیه آسیب بزرگی وارد کرده است. باید از پسش بربیاییم. باید بر این غلبه کرد. اما ما به عنوان یک جبهه انقلابی مشکلاتی هم داریم. مشکلاتی وجود دارد که جنبش سوسیالیستی ترکیه باید بر آنها غلبه کند و جنبش آزادی کوردستان نیز وظایف مهمی بر عهده دارد. اما بزرگترین مزیت ما این است که وضعیت عدم امکان ورود به استراتژی جنگ خلق انقلابی که چشمانداز اساسی مبارزاتی دوره جدید است، در ۵-۴ سال گذشته برطرف شده است. تمرکز جنبش بر استراتژی جنگ خلق انقلابی با همه ارگانهایش و ایجاد موقعیت و سبک کاری بر این اساس، هرچند با تاخیر ولی نشان از موضعگیری صحیح و رویکرد مبارزاتی مطابق با راهبرد مبارزه ترسیم شده از سوی رهبری دارد. این مهم است.
مسئله مهم دیگر سطح به دست آمده در مقاومت گریلایی است. امروزه ارتش ترکیه با وجود همه امکانات تکنولوژیک عصر، استفاده از سلاحهای ممنوعه در قوانین بینالمللی، جذب برخی گروههای همدست و همکار کورد باشور و باکور کوردستان و اخذ حمایت نیروی ناتو، سه سال است که در زاپ متوقف شده است. این در واقع یک شکست بزرگ برای اتحاد آکپ-مهپ-اَرگنکون است که ستاد جنگ فعلی است. البته آنها این را نمیپذیرند و به این راحتی هم نمیکنند. اینها را با استفاده از تمام ابزارهای دولتی بودن، با ارگانهای رسانهای که دارند، سرپوش میگذارند. منشا اصلی بحران اقتصادی در ترکیه، بنبست در عرصه نظامی است. این جنگ در حال توسعه یک مقاومت بزرگ و تاریخی است. این اولین بار در تاریخ آزادی کوردستان است. از نظر تاریخچه هنرهای جنگ، از بسیاری جهات برای اولین بار است. این یک سطح بسیار مهم و ارزشمند است هم برای مردم ما، هم برای نیروهای چپ سوسیالیستی ترکیه و هم برای مردم منطقه که علیه رژیم نسلکشی فاشیستی آکپ-مهپ مبارزه میکنند. این مربوط به عملکرد ایدئولوژیکی-نظامی امروز گریلایی است که بر اساس رهنمود ایدئولوژیکی رهبر آپو به فدائی تبدیل شده و متکی بر تجربه ۴۰ ساله است.
یکی دیگر از ابعاد مهم این امر؛ این توسعه گریلایی در گسترش تاکتیکی و تسلط فنی است که تکنولوژی عصر را متعادل میکند. این یک موقعیت بسیار مهم و استراتژیک است. به ویژه، توسعه گسترش تاکتیکی و این واقعیت که گریلا به سطحی رسیده است که بتواند هم در زیر زمین، هم در روی زمین و هم در هوا به جنگ بپردازد، نشاندهنده واقعیتی است که قدرت مبارزه آزادی کوردها را آشکار میکند. نادیده گرفتن این موضوع و فکر کردن به اینکه میتوانید بر آن غلبه کنید اشتباه است. این قدرت متکی بر ۴۰ سال تجربه، قدرتی شکستناپذیر است. در این راستا باید گفت و تاکید کرد که مبارزه ما بر پایه ۵۱ سال اندوختهی ایدئولوژیک - سازمانی از این پس قویتر خواهد شد و میتوانیم این مبارزه را بر اساس ۴۰ سال تجربه نظامی با مبنا قرار دادن خط صحیح، تعمیق در تاکتیک، کسب شایستگی و عملکرد در کادر فنی به مراحل جدیدی برسانیم. زیرا این واقعیت است. بله؛ ممکن است از برخی جهات موضعگیریها محدود شود، اما ابتکار عمل و تمرکز تاکتیکی جدید با تجربه انباشته، به طور خلاصه سطحی که امروز به دست آمده است، راه را برای رشد بیشتر هموار میکند.
از سوی دیگر، پارادایم مدرنیته دموکراتیک که توسط رهبر آپو علیه مدرنیته سرمایهداری ایجاد شده است، جایگزینی جدی است که امروزه در سطح جهانی مورد بحث قرار گرفته است. اینکه ابتکار آزادی برای رهبر آپو، حل مسئله کورد از ۷۴ مرکز مختلف در جهان آغاز شد و اینکه پارادایم رهبر آپو به عنوان گزینه مهمی در سطح بینالمللی دیده و مورد بحث قرار میگیرد، نشان میدهد که جنبش نه تنها به چهار بخش کوردستان یا خاورمیانه محدود میشود، بلکه آن را عمومیت میبخشد و در سطح بینالمللی به یک آلترناتیو ایدئولوژیک سیاسی رسیده است. این یک پایه مهم برای روحیه و انگیزه و برای جنبش برای توسعه حملات قویتر است. بر اساس همه این تحولات، من میخواهم تأکید کنم که مبارزه بیشتر توسعه خواهد یافت، اما راهحل مبتنی بر خواهری-برادری مردم دور نیست، بلکه نزدیک است و ما باید مبارزه و مسئولیت خود را بیشتر بپذیریم.