خبرمهم

کاراییلان: حمایت خارجی از ترکیه جنگ را طولانی می‌کند-تکمیلی-

مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک، حمایت قدرت‌های خارجی از دولت ترکیه را مانع حل و چاره‌یابی دانست و گفت: درک نژادپرستانه در داخل کشور و منافع امپریالی قدرت‌های خارجی این جنگ را طولانی‌تر می‌کند.

مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک با یادآوری اینکه از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ به مدت ۱۱ سال بین جنبش آزادی کوردها و دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ همواره رابطه مستقیم و غیرمستقیم وجود داشته است؛ روابط بین پ.ک.ک و آ.ک.پ در این دوره‌ها در سطوح مختلف ادامه داشت، گفت: زمانیکه فهمیدند رهبر آپو و جنبش آزادی کوردستان در دموکراتیک‌سازی ترکیه مصمم هستند و به عنوان یک اصل با این موضوع برخورد می‌کنند و امتیازی به نظام دیکتاتوری نخواهند داد؛ آنها این بار مطابق مصلحت و مقاصد اصلی خود دیدند که میز دولما باغچه را که در آن زمان به نتیجه خاصی رسیده بود، براندازند و کاملاً چرخشی انجام دهند و به سمت خط م.ه.پ حرکت کنند. سپس همه راهبردهای خود را بر اساس مخالفت با کوردها و دموکراسی تعیین کردند.

کاراییلان با اشاره به اینکه اکنون اپوزیسیون به ملاقات با پ.ک.ک متهم می‌شوند، گفت: چنین ملاقاتی وجود ندارد. ائتلاف آ.ک.پ-م.ه.پ-اَرگَنَکون در واقع چنان فشاری ایجاد کرده است که مخالفان یا سایر نیروها حتی از صحبت در مورد این مشکل می‌ترسند. رویکرد برخی از آنها در مورد کوردها تفاوت چندانی با رویکرد دولت ندارد. بگذریم از پ.ک.ک، آنها حتی ملاقات با ه.د.پ را به عنوان چیزی که عجیب است، نشان می‌دهند.

مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک به سوالات خبرگزاری فرات (ANF) پاسخ داد.

زمان کمی برای انتخابات ۱۴ مه باقی مانده است، انتخاباتی که از سوی بسیاری به عنوان "انتخابات سرنوشت‌ساز" توصیف می‌شود. آیا می‌توانید به اختصار رویکرد رژیم آ.ک.پ نسبت به خلق کورد را از آخرین انتخابات سراسری به ما یادآوری کنید؟

سیاست‌هایی که رژیم آ.ک.پ از زمان آخرین انتخابات به اجرا درآورده است، عمدتاً مبتنی بر «طرح به زانو درآوردن» در سال ۲۰۱۴ است. به عبارت دیگر، آنها از تابستان ۲۰۱۵ به عنوان نتیجه عملی کُنسپتی که در آن زمان برنامه‌ریزی کرده بودند، همین سیاست را اجرا کردند. بنابراین، ائتلاف آ.ک.پ-م.ه.پ و ارگنکون عمدتاً برای تداوم رژیم و حفظ قدرت خود بر اساس موفقیت‌آمیز کردن طرح به زانو درآوردن علیه خلق کورد را برنامه‌ریزی کردند. با طرح به زانو درآوردن، هدف آن این بود که خلق کورد را بدون رهبر بگذارند، نهادهای آنها را منحل کنند، همه دستاوردهای آنها را از بین ببرند و با ضعیف کردن آنها از تبدیل شدن آنها به یک اراده سیاسی جلوگیری کند. برای این کار ۸ سال است که به انواع روش‌ها به ویژه در امرالی، کوهستان‌ها و در عرصه سیاسی-اجتماعی متوسل شده است. به طور خلاصه، رژیم آ.ک.پ-م.ه.پ-اَرگَنَکون برای ارعاب، تسلیم شدن و شکستن اراده خلق ما هر کاری که از دستش برمی‌آمد انجام داد. به همین دلیل قواعد قانونی و حقوق بشری را نادیده گرفت و آنها را زیر پا گذاشت. همیشه در کوردستان وضعیت فوق‌العاده اجرا کرده است. در طول این ۸ سال گذشته هیچگاه شرایط عادی در کوردستان تجربه نشده است. شرایط جنگ مداوم و حکومت نظامی اعلام نشده وضع شد.

البته برای ایجاد تکیه‌گاهی برای این اقدامات، موضوع را بزرگ جلوه دادند و گفتند: «ترکیه مشکل بقا دارد» و بر این اساس آشکارا اعلام جنگ تمام عیار علیه خلق کورد و سازمان‌های دموکراتیک آنها و تمام ساختارهای آن کردند. آنها در حالی که این کار را انجام دادند، قوانین ملی و بین‌المللی را رعایت نکردند، مرتکب جرم شدند. هدف آنها شکستن اراده خلق کورد، تسخیر آنها، شکستن امید آنها به آینده و از بین بردن همه دستاوردهای آنها بود. بر این اساس، آنها می‌خواستند یک سیاست جدید نسل‌کشی بسیار ظریف به اجرا بگذارند و برای همیشه در ترکیه یک مدل دیکتاتوری فاشیستی را که اساساً یک رژیم تک نفره است، به وجود آورند که آن را «نظام ریاست جمهوری نوع ترک» می‌نامند.

آیا آنها موفق شدند؟

علیرغم همه این تلاش‌ها، کمک‌های قدرت‌های مختلف خارجی، به ویژه گلادیوی ناتو، و حمایت خط مزدوری کوردها، نتوانستند موفق شوند. اگر موفق به نابود کردن جنبش آزادی و گریلا می‌شدند، قصد داشتند دوز شکنجه روانی علیه رهبر آپو را در امرالی افزایش دهند تا جامعه را بترسانند و آن را تسلیم بگیرند. شکست آنها در مواجهه با گریلاها منجر به شکست در سایر زمینه‌ها نیز شد. مقاومت گریلاها نیرو، روحیه داد و پایه مهمی برای پویایی دموکراتیک در همه کوردها و ترکیه فراهم کرد. بر این اساس روند مقاومت بزرگی مبتنی بر خط‌مشی رهبری جریان یافت. فرآیندی که می‌توانیم آن را «مقاومت همه‌جانبه در برابر جنگ تمام عیار» بنامیم توسعه یافته است. بدون شک بهای آن پرداخت شد، آسان نبود، اما توانست این نقشه فاشیستی نسل‌کشی دشمن خلق‌ها را به هم بزند و نتیجه بگیرد.

از طرفی دیگر وقتی به حرف‌های مدیران آ.ک.پ گوش می‌دهیم، آنها هم می‌گویند که موفق هستند...

البته آ.ک.پ هم می‌گوید موفق است، اما این درست نیست. آنها می‌خواستند گریلا را کاملاً نابود کنند. همچنین، هدف آن حذف تمام دستاوردهای موجود بود. در دو سال گذشته می‌خواستند زاپ را اشغال کنند و گریلاهای آنجا را نابود کنند. برای این منظور، آنها یک جنگ فنی بسیار شدید را آغاز کردند. آنها حتی از سلاح‌های ممنوعه استفاده کردند. آنها از سوی نیروهای مزدور کورد در باشور حمایت می‌شدند، اما با این وجود نتوانستند گریلاها را از آنجا بیرون کنند و بر منطقه تسلط پیدا کنند. مهمترین منطقه در زاپ و مکان استراتژیک که کاملاً بر دره زاپ مسلط است تپه جودی (Girê Cûdî) و اطراف آن است. تپه جودی قلب زاپ است. با این حال، تپه‌های شهید چکدار، شهید یونس، شهید لشکر، همچنین جاهایی همچون تپه‌ی آمدیه، شهید پیردوغان، تپه بهار و غیره را نتوانستند اشغال کنند. برای تصاحب آن تلاش زیادی کردند، اما در نهایت مجبور به عقب‌نشینی شدند. در غیر این صورت آنها بیشتر ضرر می‌کردند. کسانی که نمی‌توانند به این مکان‌ها تسلط پیدا کنند نمی‌توانند بگویند "در زاپ نتیجه گرفتیم". علاوه بر این، در همان ناحیه، و نه تنها این مکان‌ها بلکه همانطور که در خطوط سیدا و چمچو مشاهده می‌شود مناطق مقاومت مختلفی وجود دارد که نتوانسته‌اند شکست دهند.

همچنین در مورد تعداد گریلا‌ها در باکور کوردستان که با اتکا بر رویکرد تاکتیکی دوران جدید تغییر داده‌ایم، سلیمان سویلو داستان‌های موفقیتی برای خود می‌سازد و جامعه ترکیه را فریب می‌دهد. با این حال، ما رویکرد سیاسی- تاکتیکی مناسبی داریم که با این روند مطابقت دارد. آنها باز هم چنین فکر می‌کنند که گویی هیچ راه‌حلی در برابر هواپیماهای بدون سرنشین و مسلح که اعتماد زیادی به آنها دارند وجود ندارد. این هم درست نیست. اقدامات تاکتیکی ما نشان داد که سطح مشخصی از نتایج در برابر آنها به دست آمده است. بدیهی است که ایجاد روش صحیح در این زمینه به نتایج قوی‌تری منجر خواهد شد.

در واقع چون نتوانستند این مقاومت را بشکنند، هرگز نتوانستند قدرت مقاومت و اراده جامعه کورد را بشکنند و آنها را وادار به عقب‌نشینی کنند. همچنین آنها نمی‌توانند در برابر نیروهای چپ و دموکراتیک ترکیه پیروز شوند. به ویژه نیروهای چپ دمکراتیک که همراه با جنبش آزادی کوردستان به مسیرشان ادامه می‌دهند در این دوره مقاومت و اراده زیادی از خود نشان دادند.

در این مرحله مشاهده می‌شود که دولت آ.ک.پ-م.ه.پ همچنان بر طرح به زانو درآوردن پافشاری می‌کند. در این زمینه آیا می‌توان عملیات نسل‌کشی سیاسی را که ۱۹ روز قبل از انتخابات انجام شد، جزئی از همین کُنسپت دانست؟

بله. دولت آ.ک.پ-م.ه.پ همچنان بر طرح به زانو درآوردن اصرار دارد. او می‌خواهد با آن به نتیجه برسد، تا در انتخابات پیروز شود. به عنوان بخشی از این کُنسپت، آخرین اقدام آنها بازداشت حدود ۱۵۰ نفر از محافل میهن‌دوست-دمکراتیک با نسل‌کشی سیاسی است که شما اشاره کردید. دولت آ.ک.پ-م.ه.پ با این حمله می‌خواهد مبارزه سیاسی-حقوقی، عمق فرهنگی و قدرت تبلیغاتی خلق کورد را در هم بشکند. روزنامه‌نگاران، سیاستمداران، هنرمندان و وکلا هدف قرار گرفتند. می‌توان گفت که حمله‌ای به سمت بخش‌هایی از جامعه که منافذ واکنشی آن هستند صورت گرفت. بنابراین، این حمله، حمله‌ای است با هدف شکستن قدرت و نفوذ خلق کوردستان.

با در نظر گرفتن زمان‌بندی آن، آیا این حمله غافلگیرکننده بود؟

البته این جای تعجب نیست. در واقع هجمه‌ای قابل انتظار است، زیرا محاسبات متفاوتی در زمینه حضور در انتخابات با فضای تنش دارند. در واقع امکان حمله به روژاوا، گریلاها و مناطق دیگر وجود داشت، اما با همه تلاش‌ها نتوانست زمینه سیاسی مورد نظر خود را برای روژاوا ایجاد کند. همچنین می‌داند که در مناطق گریلا نیز به نتیجه‌ای که تبدیل به تبلیغات سیاسی کند نیز نمی‌رسد. تنها چیزی که باقی مانده بود گروه‌های غیرمسلح و بدون دفاع بودند که تحت کنترل آنها و بر اساس چارچوب قانونی در ترکیه بودند. شاید اگر قدرت آنها اکتفا می‌کرد، احتمال داشت که به روژاوا حمله کنند و یا مناطق حفاظتی مدیا را به طور کامل در مقابل خود قرار دهند، اما ظاهراً نتوانستند قدرت آنرا بیابند، بنابراین غیرنظامیان تحت کنترل خود را هدف قرار دادند، بخش‌هایی که در چارچوب قانونی سیاست می‌کنند، و کسانی که خلق کورد را تا سطحی بیان می‌کنند را مورد هدف قرار دادند.

بسیار واضح است که؛ این یک مداخله در انتخابات ۱۴ مه است. با توجه به نتایج چنین حملاتی تصمیم خواهد گرفت که آیا به چنین حملاتی ادامه دهد یا خیر. بله، از انتخابات می‌ترسند. درست است، اما از سوی دیگر، قصد دارند فضای ترس ایجاد کند و از این طریق ائتلاف کار و آزادی، فعالیتهای انتخاباتی حزب چپ سبز را تضعیف کنند. هدف از تضعیف ائتلاف کار و آزادی و همچنین اتحاد آزادی و دموکراسی کوردها، عقب راندن همه مخالفان در ترکیه و در نتیجه زمینه‌سازی برای پیروزی در انتخابات است. وگرنه مگر می‌شود بدون هیچ مقصدی روزنامه‌نگاران، وکلا، سیاستمداران، سازمان‌های خلق‌نهاد و افرادی که تئاتر می‌سازند و هر روز در کانون توجه هستند را دستگیر کنند؟ آن هم دو هفته مانده به برگزاری انتخابات!

نظر شما در مورد واکنش مخالفان نسبت به این حمله در ترکیه چیست؟

متأسفانه اپوزیسیون عمومی در ترکیه، یعنی اپوزیسیون درون نظام، نمی‌توانند حملات آ.ک.پ-م.ه.پ را به درستی درک کنند و حداقل تا کنون موضع لازم را اتخاذ نکرده‌اند.

آیا دولت فعلی با این روش‌های امنیتی می‌تواند به نتیجه برسد؟

صرف نظر از این، اکنون با چنین روش‌های خشونت‌آمیزی; به عبارت دیگر، احتمال اینکه آنها با دستگیری، شکنجه، ارعاب و قتل‌عام به نتیجه برسند بسیار اندک است. آنها در واقع استفاده از خشونت را متوقف نکرده‌اند. همیشه به جاهای مختلف به خصوص زاپ حمله می‌کنند. آنها آشکارا تبلیغ می‌کنند، "من اینجا را زدم، من آنجا را زدم". همچنین با حمایت روسیه سعی دارند با کشورهایی مانند سوریه و ایران متحد شوند و آنها را در این کُنسپت بگنجانند.

هدف از تمایل مداوم آ.ک.پ-م.ه.پ برای اتحاد با سوریه و ایران چیست، آیا آنها می‌توانند موفق باشند؟

حداقل آنها می‌خواهند قبل از انتخابات به موفقیت‌های ملموس برسند. مثلا؛ هدف حداقلی آنها این بود که منطقه تل رفعت (شهبا) را که در دست کوردها است و منطقه منبج را از دست نیروهای سوریه دموکراتیک بگیرند. آنها قصد داشتند این کار را با سوریه انجام دهند. به عبارت دیگر در هوای اشتیاق و تلاش برای ضربه زدن به کوردها است. با انجام چنین کاری در روزهای پیش از انتخابات، گویا این نتیجه را به رای تبدیل خواهد کرد. این محاسبات اوست اما به نظر می‌رسد در دیدار چهارجانبه نتوانست به نتیجه مطلوب برسد. دولت ترکیه با این نگرش سعی دارد سوریه را در جایگاه یک احمق بگذارد. دولت آ.ک.پ و امارات قطر مسئول اصلی ویرانی سوریه در این سطح هستند. آنها قدرت پشت همه مخالفان ویرانگر سوریه هستند. علاوه بر این، سرزمین‌های سوریه را اشغال کرده است و در راس آن‌ها می‌گوید بیایید با هم به کوردها حمله کنیم.

همانطور که اشاره کردم؛ بعد از این مرحله نمی‌توانند با روش خشونت نتیجه بگیرند. پویایی‌های بنیادین مقاومت برای آرمان آزادی و دموکراسی هنوز پابرجا هستند. امروز خلق ما، نیروهای دموکراسی در ترکیه، اراده‌ای را بر اساس این پویایی‌های اساسی مقاومت نشان داده‌اند. اکنون بسیار دشوار است که آنها از این سطح و وضعیت یک گام به عقب بردارند. به عبارت دیگر، خلق ما و دیگر نیروهای آزادی و دموکراسی تجربیاتی کسب کردند. توده‌های گسترده در ترکیه آزمون شناخت واقعیت آ.ک.پ-م.ه.پ را با تجربه کردن آن به دست آوردند. ۸ سال است که با گفتن «میهن-ملت-ساکاریا» کشور را با وجود تمام ثروت ترکیه به گرسنگی کشانده‌اند. امروزه خلق نمی‌توانند حتی حداقل مواد غذایی اولیه مورد نیاز برای زنده ماندن را در خانه‌های خود پیدا کنند. آنها همه چیز را خرج جنگ کردند. ترکیه را نابود کردند. بنابراین هر کاری هم انجام دهند، دیگر نمی‌توانند نتیجه بگیرند.

محافل میهن‌دوست و دموکراتیک در برابر این حملات در حال توسعه چه باید بکنند؟

اول از همه، من فکر می‌کنم که جامعه کوردستان و ترکیه در برابر چنین حملاتی کوتاه نمی‌آیند و به مبارزه بیشتر روی می‌آورند. البته مواردی وجود دارد که باید در عمل انجام شود. مثلاً انقلابیون، میهن‌دوستان، دموکرات‌ها در کوردستان باید فوراً جایگزین این افراد ارزشمندی شوند که دستگیر شدند. هیچ خلاءی نباید باقی بماند. فعالیت‌ها نباید ضعیف شوند. در نهایت نظام این افراد را بازداشت کرد تا کار را تضعیف کند و به تدریج به عقب‌نشینی وادارد، بنابراین باید با تقویت بیشتر فعالیت‌ها به این حملات پاسخ داد. بله، همانطور که دیروز در آمد مشاهده شد، خلق ما یک واکنش بسیار جدی از خود نشان دادند. با وجود همه موانع پلیس، در نقاط مختلف موضع‌گیری شد. اگر گفته شود که در وهله اول هدف جلوگیری از کار انتخاباتی است، پس چه باید کرد؟

به عنوان مثال، آنها بیشتر از فعالان مطبوعات آزاد می‌ترسند، زیرا فعالان مطبوعات آزاد در کوردستان، روزنامه‌نگاران حقایقی را که آنها می‌خواهند پنهان کنند را آشکار می‌کنند. آنها همچنین از آشکار شدن حقیقت بسیار می‌ترسند. به همین دلیل خبرنگاران را هدف اول حملات قرار دادند. همانطور که مشخص است، تعداد زیادی از خبرنگاران جوان، پویا و مستعد انقلابی کورد پیش از این در دو عملیات جداگانه زندانی شده بودند. اکنون، دوباره فکر می‌کنم، حدود ۱۰ روزنامه‌نگار در میان بازداشت‌شدگان هستند. باز هم وکلا، سیاستمداران، افرادی از سازمان‌های غیردولتی حضور دارند. بایستی جای آنها را پر کرد.

امکانات فنی امروزی راه را برای روزنامه‌نگار شدن هر یک از افراد خلق ما هموار می‌کند. آنقدر که هرکسی تلفن داشته باشد می‌تواند خبرنگار باشد. هر کسی که سواد داشته باشد می‌تواند خبر بنویسد و به اتاق خبر برساند. به طور خلاصه باید خلا احساس نشود تا فعالیت و مبارزه انقلابی – میهن‌دوستی – دموکراتیک بیشتر تقویت شود.

البته ممکن است حملات بیشتری از این نوع ایجاد شود. نکته مهم در اینجا این است که بتوانیم با عزم راسخ با همه آنها روبرو شویم. خلق کوردستان و محافل دموکراتیک و دوستان خلق ما یک نیروی اجتماعی مهم هستند. تا زمانی که این نیروی اجتماعی در همبستگی در درون خود سازماندهی شده باشد، هیچکس نمی‌تواند آن را مهار کند. بنابراین خلق ما باید با دو برابر ساختن سطح فعالیت پاسخ حملات را بدهند. اگر چنین پاسخی داده شود، تمام تلاش آنها بی‌نتیجه می‌ماند.

پس از ورود به روند انتخابات، اگر گفتن بجا باشد جنبش شما به مهمترین سوژه تبلیغاتی جبهه آ.ک.پ-م.ه.پ تبدیل شد. به که و کدام محفلی که می‌خواهند حمله کنند، جنبش شما را مطرح می‌‌کنند؛ اینکه با شما رابطه دارند و غیره. به نظر می‌رسد که آنها سعی در ایجاد واکنش دارند چه فکری در این باره دارید؟

آ.ک.پ اکنون در تلاش است تا ما، پ.ک.ک را به‌عنوان یک موجود ترسناک (لولو خورخوره) معرفی کند. می‌خواهند بگویند که "وای بر کسی که ارتباط برقرار کند یا سلام دهد!". رفقای دیگری از مدیریت ما نیز در مورد این موضوع صحبت کردند. آنها هم گفتند: خود آ.ک.پ بیشترین روابط را با پ.ک.ک داشت. این یک تشخیص صحیح است. آ.ک.پ مانند یک تاجر است. این یک ساختار بسیار پراگماتیستی است. آنها قبلا نیز همیشه هدفشان این بود که از این روابط با ما سود ببرند. اما زمانیکه فهمیدند رهبر آپو و جنبش آزادی کوردستان در دموکراتیک‌سازی ترکیه مصمم هستند و به عنوان یک اصل با این موضوع برخورد می‌کنند و امتیازی به نظام دیکتاتوری نخواهند داد؛ آنها این بار مطابق مصلحت و مقاصد اصلی خود دیدند که میز دولما باغچه را که در آن زمان به نتیجه خاصی رسیده بود، براندازند و کاملاً چرخشی انجام دهند و به سمت خط م.ه.پ حرکت کنند. سپس همه راهبردهای خود را بر اساس مخالفت با کوردها و دموکراسی تعیین کردند.

این رابطه از چه زمانی شروع شد، چه مراحلی را طی کرد و چگونه پیشرفت کرد؟

در واقع، برای ۱۱ سال، از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵، همیشه یک وضعیت رابطه وجود داشت، چه به طور مستقیم یا غیر مستقیم. اشتباه نیست اگر بگوییم پ.ک.ک و آ.ک.پ در این دوره‌ها در سطوح مختلف روابط داشتند.

او اظهار داشت که ابتدا در سال ۲۰۰۵ می‌خواست واسطه یک سازمان بین‌المللی باشد، به ترکیه رفته و با نخست وزیر اردوغان ملاقات کرد و او میانجیگری‌هایش را تایید کرد و آنها را به اَمره تانر، مستشار سازمان استخباراتی میت (MIT) حواله کرد، بنابراین می‌خواستند دیدگاه ما در این مورد را بدانند. ما هم موافقت کردیم، زیرا ما واقعاً می‌خواهیم مسئله کوردها را از طریق گفتگو حل کنیم. همگان از زحمات چندین ساله رهبر ما در این زمینه مطلع هستند. اگر راه‌حل این مسئله از راه‌های دموکراتیک-سیاسی روشن شود، دریغ نخواهیم کرد. به همین دلیل است که ما این پیشنهاد را که برای ما ارسال شد ارزیابی کردیم و راه را برای روند گفتگو برای یک راه‌حل دموکراتیک هموار کردیم.

این گروه بین‌المللی مدتی طولانی بین ما رفت و آمد کرد و پیام می‌آورد و می‌برد. بعدها هیأت‌ها بصورت رو در رو در بلژیک ملاقات کردند و جلسه‌ای برگزار شد. سپس به صورت دوره‌ای از سپتامبر ۲۰۰۸ تا آوریل ۲۰۱۱، جلساتی بین هیئت رسمی جمهوری ترکیه و هیئت پ.ک.ک برگزار شد. من الان تعداد دقیق آن را به خاطر ندارم، اما در مدارک ثبت و ضبط شده وجود دارد. چندین بار در سال، هیئت ما را رسماً از هولیر به اسلو می‌بردند. بخشی از هیئت ما نیز از بلژیک به اسلو می‌رفتند. هیأت ترکیه‌ای هم به آنجا می‌آمد و مذاکرات به این شکل انجام شد. هیئت ما خلاصه هر جلسه را طی نامه‌ای گزارش می‌کرد و به هیئت ترکیه می‌داد؛ آنها نیز آن را می‌بردند و تحویل رهبر آپو در امرالی می‌دادند. به طور خلاصه، یک فرآیند رابطه به این طریق با هدف حل مشکل وجود داشت و این با حل مشکل، برای آینده و رفاه خلق کورد و کل ترکیه پیشرفت مثبتی بود. اگر موفق می‌شد، خلق ترکیه هیچ یک از مشکلات امروز را تجربه نمی‌کردند.

در نتیجه مذاکرات، یک توافق مشترک در بهار ۲۰۱۱ حاصل شد. توافقنامه مشترک مورد توافق هیئت‌ها توسط هیئت ترکیه به دولت آ.ک.پ ارائه شد. پس از آن پاسخی دریافت نشد و همچنان مبهم باقی ماند. پس از آن، مدیران آ.ک.پ روند جنگ را با صحبت در مورد تاکتیک تامیل‌های سریلانکا (منظور تاکتیکی که جهت از میان برداشتن سازمان تامیل در سریلانکا بکار گرفته شد) آغاز کردند.

سپس، از پایان سال ۲۰۱۲، روند جدیدی با دیدار مجدد با رهبر ما در امرالی آغاز شد.

در عین حال، در سال ۲۰۱۰، انسدادهایی صورت گرفت. دولت آنکارا به آقای جلال طالبانی مأموریت داد تا بر این انسداد غلبه کند. با او هم صحبت‌هایی داشتیم. مرحوم جلال طالبانی نیز بنا به پیشنهاد هیئت ترک، روشنفکر و سیاستمدار مشهور سلیمانیه محمد امین پنجوینی را به آنکارا فرستاد. در اینجا همراه با ی.ن.ک به این نتیجه رسیده شد که حل مشکل با بحث و گفتگو در اسلو پیش نمی‌رود، بهتر اینست که تصمیم گرفتند که یک خطی مستقیم بین آنکارا و قندیل ایجاد شود. این تصمیم مشترک حکومت آ.ک.پ و ی.ن.ک بود. اتحادیه میهنی این پیام را به ما رساند، اما ما قبول نکردیم.

چرا قبول نکردید؟

زیرا ظاهراً انسداد مذاکرات اسلو نشان داده شد و مرحله بعدی که گفت و گو بین قندیل و آنکارا بود به عنوان راه‌حلی برای حل مشکل مطرح شد، اما هدف اصلی امرالی بود و تاکتیکی برای از دور خارج کردن رهبر آپو بصورت پنهانی وجود داشت. می‌گفتند: چرا بیگانگان برای ما میانجی‌گری کنند؟ بیایید بحث کنیم و مشکل را بین خودمان حل کنیم؛ مام جلال نیز در این زمینه کمک کند. این یک رویکرد معقول به نظر می‌رسید، اما این طرح شامل حذف امرالی نیز می‌شد. بنابراین ما این تاکتیک نپذیرفتیم. ما از این امر خودداری کردیم. حتی پیغام خصوصی دادیم تا سوء تفاهمی از سوی اتحادیه میهنی صورت نگیرد و با هم صحبت کردیم و موضوع را توضیح دادیم. پس از آن، فرآیند رو به سردی بین ی.ن.ک و ترکیه آغاز شد.

قبل از این جریان هاکان فیدان به من گفت که می‌خواهد برای رفع انسداد به قندیل بیاید و با من ملاقات کند. من در آن زمان رئیس شورای اجرایی ک.ج.ک بودم. اتحادیه میهنی همچنین گفت: ما با هیئتی از مدیریت‌مان به قندیل خواهیم آمد و به اصرار پیشنهاد اینکه هاکان فیدان می‌خواهد مستقیماً با شما صحبت کند، این خوب است، انجام دیدار برای حل مشکل هم خوب می‌باشد را پیش کشیدند. ما این را نیز قبول نکردیم. گفتم: امرالی به آنکارا نزدیک‌تر است. برود و آنجا دیدار کند. چرا می‌خواهد بیاید و با من دیدار کند؟ و بر همین اساس آن پیشنهاد دیدار را رد کردیم.

در سه ماهه آخر سال ۲۰۱۲، یک جلسه علنی مهم با امرالی برگزار شد. در اینجا هیئت ه.د.پ نقش واسطه را ایفا کرد. ه.د.پ در روند این راه‌حل هم بازیگر و هم به عنوان یک واسطه بود. آنها اغلب با اطلاع جمهوری ترکیه به قندیل می‌آمدند و نتیجه جلسه را با ما در میان می‌گذاشتند و نظرات ما را هم می‌گرفتند و در جلسات بیان می‌کردند. نامه‌ها را آشکارا فرستادیم. این نامه‌ها به دولت داده می‌شد و بعد از مطالعه و کنترل آن‌ها، آنها را به رهبر آپو در امرالی می‌دادند. اینها همه کارهای قانونی بود که انجام شد. در واقع در آن زمان مجلس قانونی تصویب کرد که کسانی که این کار را انجام می‌دهند دادگاهی نشوند، اما بعداً فهمیده شد که آن قانون را فقط برای خودشان وضع کرده‌اند.

نکته مهمی که در اینجا دیده شود این است؛ دغدغه آ.ک.پ حل مسئله کوردها که مشکل اساسی ترکیه است نیست، بلکه دنبال منافع خود است. طبق محاسبات خودش عمل می‌کند. رهبر آپو صادقانه تلاش کرد تا مشکل را حل کند. ما هم همینطور، اما آ.ک.پ صادقانه نبود و مشکل را حل نکرد.

آ.ک.پ اکنون این را به یک پدیده جرم برای دیگران تبدیل می‌کند...

به هر حال کوردها واقعیت ترکیه هستند. مسئله کوردها نیز وجود دارد و این یک واقعیت است. از سوی دیگر، پ.ک.ک نیرویی است که برای حل این مسئله تلاش کرده است. منطقی‌ترین نیرویی که می‌توان برای حل اساسی‌ترین مسئله ترکیه یعنی مسئله کوردها با آن مذاکره کرد، البته پ.ک.ک و رهبر آن رفیق عبدالله اوجالان است. علاوه بر این، رهبر آپو به اراده‌ای تزلزل‌ناپذیر در قلب خلق کوردستان تبدیل شده است. چه چیز برگزاری جلسه‌ای برای حل یک مسئله معیوب و مشکل‌ساز است که اکنون آ.ک.پ آن را به یک پدیده جرم تبدیل می‌کند! اما خود او این در را باز کرد؛ او آغازگر این روند گفتگو بود. در حالی که اکنون کسی نیست که دیدار کنند و یا ارتباط داشته باشند، بی‌شرمی بزرگی است که او گروه‌های مختلف را متهم کند که رابطه دارند.

آیا چنین دیداری با اپوزسیون دارید؟

چنین ملاقاتی وجود ندارد. ائتلاف آ.ک.پ-م.ه.پ-اَرگَنَکون در واقع چنان فشاری ایجاد کرده است که مخالفان یا سایر نیروها حتی از صحبت در مورد این مسئله می‌ترسند. رویکرد برخی از آنها در مورد کوردها تفاوت چندانی با رویکرد دولت ندارد. دیدیم؛ مثلاً فرض کنید ائتلافی به نام میز ۶ نفره یک سال بحث کردند و اعلام کردند که نزدیک به هزار صفحه سند تهیه کرده‌اند. حتی یک کلمه کوردی در آنها نیست، چیزی به نام مسئله کورد وجود ندارد. چرا؟ به دلیل این فضای ترسناک و هولناک ایجاد شده است. با یک هیستری نسبتاً فاشیستی و نژادپرستانه، گویی آخرالزمان زمانی رخ خواهد داد که با نمایندگان کورد صحبت شود! بگذریم از پ.ک.ک، آنها حتی ملاقات با ه.د.پ را به عنوان چیزی که عجیب است، نشان می‌دهند. در حالی که ه.د.پ سومین حزب بزرگ ترکیه است، اما به کوردها اتکا می‌کند، زیرا ادعای نمایندگی آرمان کوردها را دارد و برنامه‌ای برای آوردن دموکراسی به ترکیه دارد. به همین دلیل است که آن را نیز هدف قرار داده است. در واقع آن را به عنوان یک مانع می‌بیند. در واقع با توجه به موضعی که ه.د.پ در سال ۲۰۱۵ اتخاذ کرد، فشار زیادی بر ه.د.پ وارد می‌کنند، آنها را هدف قرار می‌دهند و آن را در سطح ما، پ.ک.ک قرار می‌دهند. با این حال، چنین چیزی وجود ندارد؛ ه.د.پ یک حزب سیاسی است که در زمینه‌ی قانونی مبارزه می‌کند. با این حال، به دلیل مواضع ه.د.پ آنها را مانند روژاوا از اعضای پ.ک.ک می‌دانند. در حالی که در نظر گرفتن روژاوا دقیقاً به عنوان پ.ک.ک به معنای وارونه کردن واقعیت است.

شما به موضع ه.د.پ در سال ۲۰۱۵ اشاره کردید. این موضع چه بود؟

اکنون توضیح یک واقعیت در اینجا مفید است. طیب اردوغان در واقع فردی کاملا فردی و ارتجاعی است. اساساً انتقام‌جویانه است. اگر به یاد آورید، رئیس مشترک ه.د.پ به طور غیرعادی جلسه هفتگی گروه پارلمان را تنها با سه بار تکرار کردن یک جمله آنرا به پایان رساند. این جمله نیز عبارت بود از "ما شما را رئیس جمهور نخواهیم کرد". این نگرش دلیل اصلی واکنش طیب اردوغان به صلاح الدین دمیرتاش و ه.د.پ است.

من حتی می‌توانم اطلاعات مختلفی در مورد این موضوع ارائه دهم. به عنوان مثال، بر اساس برخی از گزارش‌هایی که بعداً به دست ما رسید، در پس موضعی که نسبت به عثمان کاوالا اتخاذ شده نیز همان حادثه وجود دارد.

عثمان کاوالا چه ارتباطی با این موضوع دارد؟

من می‌دانم که رژیم آ.ک.پ و اردوغان آن را اینگونه ارزیابی می‌کنند. ایده انجام چنین سخنرانی پارلمانی عمدتاً متعلق به عثمان کاوالا است. به عبارت دیگر، او به صلاح الدین دمیرتاش پیشنهاد کرد که این کار را انجام دهد. صلاح الدین دمیرتاش این را پذیرفت و رفت و جلسه معروف را در مجمع برگزار کرد. به همین دلیل است که طیب اردوغان هم صلاح‌الدین دمیرتاش و هم عثمان کاوالا را به زندان انداخت. از منظر طیب اردوغان این جرم واقعی این دو نفر است. صاحب ایده‌ی «ما شما را رئیس جمهور نخواهیم کرد» و صحیح دیدن آن و بیان کردنش در مجلس می‌باشد. همه چیزهای دیگری که در دادگاه‌ها ادعا و به عنوان جرم نشان داده می‌شود، هم برای عثمان کاوالا و هم برای صلاح الدین دمیرتاش، ساختگی و مزخرف است. هیچکدام درست نیستند. مورد درست همان چیزی است که گفتم. در صورت توجه، طیب اردوغان بارها شخصاً در پرونده‌های قضایی این دو شخصیت ارزشمند شرکت داشته است. اظهاراتی از جمله "نباید آزاد شوند"، "جرایم آنها جدی است" و غیره داشته است. چون عمدتاً به دلیلی که گفتم بازداشت هستند. این نمونه بارز این است که طیب اردوغان چگونه بی‌پروا از قوه قضاییه در خدمت خود استفاده می‌کند و از آن استفاده‌ی ابزاری می‌کند.

شما کمی پیش از این اعلام کردید که روژاوا را نمی‌توان پ.ک.ک دانست. اگر روژاوا پ.ک.ک نیست، چرا دولت ترکیه در برابر نیروهای روژاوا موضع گرفت؟

در واقع می‌توان گفت که؛ دولت از انقلاب روژاوا ترسید. به همین دلیل آنها می‌خواستند ابتدا رابطه برقرار کنند و کنترل را در دست بگیرند. آنها صالح مسلم را به آنکارا دعوت کردند. فکر می‌کنم آنها چند جلسه‌ای داشتند. بعد دیدند که نمی‌توانند آن را کنترل کنند، ترسشان بیشتر شد. محاسبه اصلی آنها این بود: روژاوا کوچکترین بخش کوردستان است. ۳ میلیون نفر جمعیت دارد. برای مثال با در نظر داشتن اینکه، اگر کوردها در سوریه موقعیتی کسب کنند، اگر خودمدیریتی به دست بیاید، کوردها قبلاً وضعیت یک فدراسیون را در عراق به دست آورده‌اند، بنابراین یک وضعیت همدلی مانند "چرا ۲۵ میلیون باکور نیز نداشته باشند" توسعه خواهد یافت؛ بر این اساس، در واقع او ترسید که کوردهای باکور نیز بر خودمدیریتی پافشاری خواهند کرد و شاید حتی تا سطح خطرناکتری برود. بر این مبنا، می‌توان گفت که «مسئله را مبالغه کرد و آن را یک مسئله بقا ارزیابی کرد و موضع‌گیری متقابل تمام عیار اتخاذ کرد». در این راستا، بر اساس این ایده که «پ.ک.ک به هر حال در فهرست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد»، سعی کردند انقلاب روژاوا را با پ.ک.ک یکی جلوه دهند.

شمال شرق سوریه در حال حاضر حدود ۵ میلیون نفر جمعیت دارد. مثل یک کشور است. در آنجا نه یک سازمان، بلکه یک اداره‌ی خودمدیریتی وجود دارد. ممکن است به خط‌مشی رهبر آپو نزدیک باشد، اما برشمردن آن به عنوان پ.ک.ک صحیح نیست. آنها این کار را کردند زیرا این رویکرد به نفع آنها بود.

با مؤسسات حقوقی در ترکیه هم همین کار را می‌کنند. در روژهلات کوردستان هم انجام می‌دهند. آنها فکر می‌کنند که می‌توانند از این طریق راحت‌تر هدف قرار دهند. بنابراین، آنچه با چنین گفتمان‌ها و حمله‌هایی مورد هدف اصلی قرار می‌دهند، دستاوردهای کوردها است. چیزی که آنها از آن می‌ترسند اینست که خلق روژاوا موقعیتی را کسب کنند. از این ‌ترسیدند. آنها با تصور اینکه این یک نمونه خواهد بود و کوردهای باکور قطعا چنین حقی را مطالبه خواهند کرد و باید از آن جلوگیری کرد، گفتند: "آنها کشور ما را تجزیه خواهند کرد و یک دولت ترور ایجاد خواهند کرد».

به همین دلیل است که سعی می‌کنند پ.ک.ک و روژاوا را یکسان جلوه دهند. بله، می‌تواند مرتبط باشد. اما همان چیز نیستند. اولاً، اگر موضوع جنبش رهبر آپو باشد، این شعار که «دولت تاسیس خواهد شد» نمی‌تواند درست باشد. بنابراین، چنین گفتمان‌هایی سناریوهایی هستند که کاملاً روی میز ایجاد می‌شوند. زیرا نظام فکری رهبر آپو مخالف دولت است. جنبش ما که بر اساس نظام فکری رهبر آپو عمل می‌کند، برنامه و هدفی برای تشکیل دولت ندارد. ما به دنبال برساخت خودمدیریتی هستیم. به عبارت دیگر، بر اساس دیدگاه کنفدرالیسم دموکراتیک که بر مدیریتهای محلی تأکید می‌کند، نه دولت، ما از نظامی دفاع می‌کنیم که در آن خلق مطابق خودویژگی‌هایش زندگی می‌کنند و با نظام خودمدیریتی دموکراتیک به وحدت داوطلبانه روی می‌آورند.

بنابراین هدفی مانند تجزیه ترکیه را ندارید...

قطعا. ما ترکیه را تجزیه نمی‌کنیم. ما می‌خواهیم ترکیه را متحول کنیم، ترکیه را دموکراتیک کنیم، اتحادیه داوطلبانه کوردها را در داخل نظام جمهوری دموکراتیک با سیستم خودمدیریتی ایجاد کنیم. به عبارت دیگر، ما نمی‌خواهیم ترکیه را تجزیه کنیم، بلکه می‌خواهیم وحدت داوطلبانه خلق در ترکیه را ایجاد و تحکیم کنیم. ما می‌خواهیم وحدت فعلی را که سعی می‌شود با سلاح، تانک، توپ و هواپیما برقرار شود، به یک واحد داوطلبانه تبدیل کنیم. برای این منظور، ما از عدالت، حقوق، قانون و آزادی زندگی هر کس با خودویژگی‌هایش دفاع می‌کنیم. در واقع، این همان چیزی است که ما آن را خودمدیریتی دموکراتیک می‌نامیم. یعنی اتحاد برابر و آزاد خلق‌ها. این هدف ماست. در این رابطه مفهوم تجزیه‌طلبی که آ.ک.پ-م.ه.پ و برخی از مقامات ترکیه و غیره. به جنبش ما نسبت می‌دهند تحریف است و صحیح نیست. ما در مورد یک خط‌مشی ایدئولوژیک - سیاسی صحبت می‌کنیم که در واقع می‌خواهد وحدت داوطلبانه را تضمین کند. خطر جدایی‌طلبی برای ترکیه عمدتاً از ما سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه از ذهنیت افراطی ترک‌گرایی است که نژادپرستی را تحت عنوان ناسیونالیسم رسمیت می‌بخشد، آن را کنار می‌گذارد و به حاشیه می‌برد. در واقع کسانی که این ذهنیت را دارند تفرقه‌افکن هستند. حقیقت و واقعیت امر این است.

یکی دیگر از لفاظی‌های آ.ک.پ علیه مبارزات شما این است که شما این جنگ را با حمایت قدرت‌های خارجی به راه انداخته‌اید. نظر شما در مورد چنین اظهاراتی چیست؟

دولت‌های مستقل در طول تاریخ در برابر اهداف و خواسته‌های عادلانه خلق کورد، همواره به دنبال جلوه دادن اینکه قدرتی خارجی در پشت آن قرار دارد بوده‌اند. به عنوان مثال، اکنون ایران می‌گوید که نیروهای خارجی پشت گروه‌هایی هستند که با شعار «ژن، ژیان، ئازادی» برای حقوق زنان به خیابان‌ها آمده‌اند. دولت ترکیه که از دوره شیخ سعید بدین سو با پیوند دادن مطالبات بحق خلق کورد با قدرت‌های خارجی، که در فقر شدید به سر می‌برد و در عرصه‌های سیاست، دیپلماسی و غیره جایگاهی برایشان درنظر گرفته نشده است، آنها را با قتل‌عام‌ها سرکوب کردند. از این نظر، آنها هیچ گونه انتسابی برای توجیه حملات وحشیانه خود نمی‌دیدند. الان هم همینطور است.

واقعیتی اساسی در این موضوع این است که قدرت‌های خارجی پشت دولت ترکیه هستند. دولت ترکیه همواره در جنگ علیه جنبش ما از ناتو حمایت سیاسی و نظامی دریافت کرده است. الان نیز می‌گیرد، اگر از چنین حمایت‌های سیاسی و نظامی ناتو برخوردار نبود، دولت ترکیه نمی‌توانست این جنگ را تا این حد طولانی کند و به راه‌حل‌های دیگری متوسل شود. به عبارت دیگر، حمایت ناتو به نفع خلق ترکیه نیست. زیرا موقعیتی ایجاد می‌کند که جنگ را حمایت و تشویق می‌کند. حمایت ناتو یا سایر قدرت‌ها برای ادامه این جنگ تشویق‌کننده است. بنابراین، این جنگی که این همه طول کشیده، جنگ خلق‌ها نیست، بلکه جنگ کسانی است که از سیاست خشونت‌آمیز دولت ترکیه حمایت می‌کنند و بدلیل اینکه آنها جنگ را در راستای منافع امپریال خود می‌بینند این جنگ ادامه دارد. در ترکیه، نگرش و درک نژادپرستانه و نسل‌کشی در درون بدنه‌ی دولت و منافع امپریالیستی قدرت‌های خارجی دلیل اصلی ادامه این جنگ است.

امروز همه می‌دانند که حریم هوایی عراق تحت کنترل آمریکاست. همچنین مشخص شده است که بخشی از حریم هوایی سوریه در دست روسیه و بخشی در دست آمریکا است. بسیار خب، اگر آمریکا از حملات ترکیه علیه ما حمایت نمی‌کند و به جنبش ما کمک می‌کند، چگونه هواپیماهای جنگی و هواپیماهای بدون سرنشین و مسلح ترکیه می‌توانند ۲۵۰ کیلومتر در خطوط داخلی عراق حرکت کنند؟ همه بخوبی می‌دانند که؛ حتی اگر آمریکا بخواهد، پرنده هم نمی‌تواند پرواز کند. حتی اگر پرنده‌ای هم از مرز رد شود آن را می‌زند! خوب چرا در رابطه با هواپیماهای ترکیه صدایی بر نمی‌آورند؟ زیرا اساسا از آن پشتیبانی می‌کند. همچنین به عنوان مثال، رابطه آمریکا با نیروهای روژاوا به طور مداوم در دستور کار قرار دارد، اما به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹ همه ما دیدیم که این آمریکا بود که راه را برای حملات دولت ترکیه به سری‌کانی و گری سپی هموار کرد.

آنچه در اینجا واضح است این است که؛ دولت ترکیه همواره با اتکا به نیروهای خارجی قصد سرکوب جنبش‌های کورد را داشته است. الان نیز همین کار را میکند، حتی اکنون به حمایت ناتو نیز اکتفا نمی‌کند. او بسیار تلاش می‌کند تا حمایت روسیه را جلب کند. مگر حمله خود علیه عفرین را با حمایت روسیه انجام نداد؟ آیا با تکیه بر روسیه در مناطق مختلف سوریه موضعی در برابر کوردها به دست نیاورد؟ برای کسب حمایت علیه کوردها، تمام ثروت ترکیه را به ابرقدرت‌های جهان عرضه و بازاریابی کرد، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد و در حال حاضر همانند برقراری روابط با سوریه در تلاش است تا روابطی برقرار کند.

به موازات این، برخی از محافل اظهاراتی مبنی بر اینکه جنبش شما یک پروژه ایالات متحده است، وجود دارد. اینها بر چه اساس هستند، چرا این ادعا را می‌کنند؟

واضح است که؛ اینجا یک وضعیت بسیار نابخردانه وجود دارد. آنها می‌خواهند با هدایت ابرقدرت‌های جهان جنبشی که با خواست آزادی خلق فقیر کورد به راه افتاده است را نابود کنند. به این نیز بسنده نمی‌کنند، آنها با وقاحت می‌گویند: «پ.ک.ک با آمریکا رابطه دارد، و ...»، می‌گویند که این یک پروژه است. وقتی این حرف را می‌زنند اصلا خجالت نمی‌کشند.

دوغو پرینچک فردی بود که در آن زمان می‌شناختم و با او صحبت می‌کردم. پس از آن، همه خلق می‌دانند که او به چه شخصیتی تبدیل شده است. حالا در حالی که می‌گوید ضد آمریکایی هستم، می‌گوید جنبش ما پروژه آمریکاست. پس چرا ایالات متحده میلیون‌ها دلار جایزه برای کله‌ی ما می‌گذارد و هیچ تناقضی جز لفاظی‌های ضد آمریکایی خود منعکس نمی‌کند؟ منعکس کردن تناقض را به کناری بگذاریم، دست در دست م.ه.پ و نیروهای دیگری که نماینده گلادیوی ناتو است می‌گذارند و ظاهر می‌شوند؛ آنها بسیار مشتاق هستند تا در اتحادی مشابه با این پروژه شرکت کنند. واقعیت‌ها بسیار متفاوت است. در کنار کسانی که چنین تئوری‌های مضحکی را مطرح می‌کنند، تمام ادعاهای ترول‌های آ.ک.پ در این جهت کاملاً نادرست است. آنها تحریفات بزرگی هستند که بسیار ناجوانمردانه، بسیار غیراخلاقی ارائه شده‌اند. جز این چیز دیگری نیست. به طور خلاصه، آنها تلاش می‌کنند از تمام جهان حمایت دریافت کنند تا کوردها را سرکوب و نابود کنند. به آن نیز اکتفا نمی‌کنند و می‌گویند، «کوردها با قدرت‌های خارجی رابطه دارند؛ ترکیه را تجزیه خواهند کرد. شاید تصور شود که 'تا این حد هم مگر می‌شود!'، اما واقعیت دقیقاً اینگونه است.

روابط نیروهای انقلابی روژاوا با آمریکا را چگونه باید درک کرد؟

مشارکت ساختارهای روژاوا با ایالات متحده آمریکا در مبارزه با داعش در شرایط بسیار فوق‌العاده و بسیار متفاوت توسعه یافته است. همانطور که اشاره کردم روژاوا پ.ک.ک نیست. ممکن است کسانی تحت تأثیر خط‌مشی رهبر آپو باشند و کسانی که از آن خط‌مشی پیروی می‌کنند، اما پ.ک.ک پدیده دیگری است. علاوه بر این، رابطه نیروهای روژاوا با نیروهای آمریکایی و ائتلاف بین‌المللی یک رابطه سیاسی نیست، بلکه رابطه‌ای است که بر اساس مبارزه مشترک علیه داعش ساخته شده است. به عنوان مثال، اگرچه سربازان آمریکایی در آنجا هستند، اما هنوز هیچ حمایت سیاسی‌شان از شمال شرق سوریه وجود ندارد. همچنین به رسمیت شناختن موقعیت سیاسی روژاوا از سوی آنها دور از ذهن است. در واقع هیچ نماینده‌ای از شمال شرق سوریه در نشست‌های سازمان ملل درباره سوریه حضور نداشت، زیرا از چنین حمایتی برخوردار نبود. اگر از سوی آمریکا حمایت می‌شد، نمایندگانی از روژاوا و شمال شرق سوریه نیز حضور می‌یافتند. به طور خلاصه، در آنجا یک وضعیت شراکتی علیه داعش وجود دارد که مشخص نیست تا چه مدتی ادامه خواهد داشت.

نسبت دادن این وضعیت منحصر به فرد در اینجا به کل جنبش آزادی کورد یا معرفی جنبش آزادی کورد به عنوان یک پروژه آمریکایی، تحریف و دروغی بزرگ است. هم با دریافت حمایت از آنها به ما ضربه می‌زنند و هم ما را متهم به داشتن رابطه با آنها می‌کنند. ترول‌های آ.ک.پ هر روز در تلویزیون درباره این موضوع صحبت می‌کنند. آنها بی‌شرمانه می‌گویند که قدرتی که از آن کمک دریافت می‌کنند با قدرتی که به آن ضربه می‌زنند رابطه دارد.

در یکی از مصاحبه‌های قبلی‌تان گفته بودید که آ.ک.پ در موضوع جلوه دادن چیزی که اصلا وجود ندارد و نیست جلوه‌دادن چیزی که وجود دارد، استاد است...

کارنامه‌ی تحریف‌کاری آ.ک.پ پر از موفقیت است. اظهارات زیادی وجود دارد که حقیقت را بیان نمی‌کند. هر از چند گاهی مطبوعات اپوزیسیون هم به این گونه مطالب می‌پردازند. معذرت می‌خواهم؛ آنها خلق ترکیه را مانند یک گله تصور می‌کنند. چنان تصور می‌کنند که هر چه آنها بگویند، خلق آناتولی آن را درست خواهند پذیرفت، اگر علیه کوردها فشار و خشونت وارد کنند، کوردها سرکوب و می‌ترسد و پا به فرار خواهد گذاشت. چنین چیزی وجود ندارد. آن دوره گذشته است. مثلا آخرین سخنان وزیر دادگستری. او می‌گوید: «ما حقوق کوردها را دادیم.» بسیار خب، اگر به کوردها این همه حقوق دادید و ممنوعیت زبان کوردی را برداشتید، چرا افراد و سیاستمدارانی که به زبان کوردی خدمت می‌کنند و فرهنگ کوردی را زنده نگه می‌دارند را به زندان انداختید! علاوه بر این، نزدیک به ده هزار سیاستمدار کورد در زندان‌های تحت کنترل آن وزیر دادگستری هستند. چه تعداد از آنها از جناح سازمان مسلح هستند، یعنی در حالی که مشغول مبارزه مسلحانه بود به زندان افتاد؟ از ۱۰۰ نفر فراتر نمی‌رود. بقیه همه فعالان سیاسی هستند، همه اینها افرادی هستند که فعالیت‌های فرهنگی و فعالیتهایی از این دست را انجام می‌دهند، که به دلیل کورد بودن و مبارزه هویتی مجازات شده‌اند. هم این کار را می‌کنند و هم بطور وقیحانه دروغ می‌گویند. از آنجایی که در حین انجام همه اینها هرگز صورتشان سرخ نمی‌شود، به این معنی است که در دروغگویی تسلط خاصی دارند.

در انتخابات ۱۴ مه، دو نامزد در لیست‌های حزب چپ سبز توجه زیادی را به خود جلب کردند. حسن جمال و جنگیز چاندار. در مورد نامزدی این دو شخصیت، انتقادهایی از سوی برخی از بخش‌های چپ به محافل ه.د.پ صورت گرفت. این موضوع نامزدی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله، ما از طریق مطبوعات فهمیدیم که چنین بحث‌هایی وجود دارد. صادقانه بگویم، ما هیچ اشتباهی در نامزدی آقایان حسن جمال و جنگیز چاندار توسط حزب چپ سبز ندیدیم. برعکس، ما بصورت تلاشی برای تهیه چنین فهرستی که بتواند در این امر نقش داشته باشد و بخاطر رویکرد ریشه‌دار و همه جانبه آنها که نسبت به راه‌حل دموکراتیک مسئله کورد و مسائل اصلی ترکیه دارند درک نمودیم. البته اطلاعی ندارم، اما امیدوارم اینگونه باشد. حداقل این نظر من است. از بیرون اینطور به نظر می‌رسد. درست است؛ انتقاداتی در مورد نامزدی این دو شخصیت توسط برخی از چپ‌های معروف ترکیه وجود دارد و می‌دانم که برخی از محافل که خود را «ناسیونالیست» می‌خوانند، نه تنها نسبت به این دو نام، بلکه به طور کلی نسبت به نامزدهای جنبش‌های چپ در ترکیه ابراز ناراحتی کردند. اما ما چنین رویکردهایی را اشتباه می‌بینیم. ممکن است انتقاد کنند، اما این یک واقعیت است. این افراد که پیشرفته‌ترین نویسندگان و روزنامه‌نگاران معروف ترکیه هستند و به عنوان ستون نویس در ارگان‌هایی که رسانه‌های اصلی نامیده می‌شوند در موقعیت موثری قرار داشتند، مسئله کوردها را قبل از هر کس دیگری دیدند، جسورانه اعلام کردند که دموکراتیزاسیون ترکیه با حل مسئله کورد ممکن است و در مورد این این موضوع بطور مصمم صاحب ایستار بوده‌اند. از این نظر، اینکه حزب چپ سبز این افراد را نامزد کرده است، نمادی از نگرش وفاداری از یک سو و از سوی دیگر نماد نگرش نقش‌آفرینی است. به همین دلیل می‌دانیم که ه.د.پ و حزب چپ سبز بر حل مسئله کورد در محور ترکیه اصرار دارند و در نتیجه این اصرار می‌خواهند افراد ارزشمندی که سطح بالایی داشته باشند و بتوانند در سیاست ترکیه تأثیرگذار باشند را در زیر یک چتر جمع کنند. این چیز خوبی است. این یک چیز خوب برای ترکیه، مبارزه عمومی برای دموکراسی و حل مسائل است. اساسا خلق ما باید این را ببینند و با شدت بیشتری این گونه افراد را در آغوش بگیرند.

از سوی دیگر، طبقه و دولت بورژوازی حاکم ترکیه تلاش بسیار راهبردی کرد تا جنبش چپ ترکیه و جنبش آزادی کوردستان را در خطوط جداگانه نگه دارد و از گرد هم آمدن آنها جلوگیری کند. اگر دقت کنید؛ در حالی که سال‌هاست اول ماه مه در شهرهای کوردستان ممنوع است، نوروز در شهرهای ترکیه ممنوع شده است. همه این اقدامات برای جلوگیری از مبارزه مشترک جنبش آزادی کوردستان و طبقات کارگر ترکیه، جنبش‌های چپ-سوسیالیست-دمکراتیک است. از سوی دیگر؛ دولت استعمارگر ترکیه از این واقعیت که حزب کمونیست ترکیه به خواسته‌های بحق خلق کورد و مقاومت‌های ناشی از آن نزدیک نشد، سود زیادی برد و حتی موضع حزب کارگران ترکیه را مبنایی برای به حاشیه راندن مسئله کورد در سطح بین‌المللی قرار داد. بنابراین این موضوع موضوع ساده‌ای نیست، بلکه موضوع مهمی است. اما همین طبقات حاکم به دلیل نسل‌کشی، ظلم فاشیستی و سیستم امنیتی که در کوردستان به اجرا درآورده‌اند، دائماً ترمز دمکراتیک‌شدن ترکیه را کشیده‌اند. از این منظر، مشارکت با جنبش آزادی کوردها، اتحاد، اقدام مشترک موضوع بسیار بسیار مهمی از نظر دموکراتیک‌شدن ترکیه و توسعه جنبش انقلابی در ترکیه است. به همین دلیل رهبر آپو در اولین حضور خود به این موضوع اهمیت زیادی داد. همانطور که مشخص است، اولین کسانی که رهبر ما نظرات خود را در مورد مبارزات آزادی کوردستان با آنها در میان گذاشت، رفقا حقی کارَر و کمال پیر از منطقه دریای سیاه بودند. رهبر آپو هرگز انقلاب ترکیه و انقلاب کوردستان را از یکدیگر جدا نکرد. این نگرش رهبری ما در ابتدا امروز نیز همچنان ادامه دارد.

ما یکپارچگی جنبش آزادی کوردستان و جنبش چپ-سوسیالیست-دمکراتیک ترکیه را مهم می‌دانیم. به همین دلیل، ما همیشه کار ائتلافی را که با جنبش‌های چپ در ترکیه انجام می‌شود مهم برشمرده‌ایم، آنها را در سطح استراتژیک مدیریت می‌کردیم. ما هرگز بر اساس تاکتیکی نزدیک نشدیم. حتی اگر هر از گاهی در کاربردهای عملی کاستی‌های متقابل وجود داشته باشد، دیدگاه اصلی ما اینطور نیست. زیرا همانطور که عرض کردم؛ اولاً جهت گیری اصلی نظام فکری رهبر ما مشارکت انقلاب ترکیه و انقلاب کوردستان بر محور برادری و خواهری خلق‌هاست.

به همین مناسبت فرارسیدن اول ماه مه روز جهانی کارگر را به تمامی زحمتکشان، طبقات تحت ستم و خلق میهن‌دوست‌مان در ترکیه تبریک می‌گویم و برای همه کسانی که در حلقه‌ی مبارزاتی مابین نوروز و ۱ مه برای ستمدیدگان مبارزه می‌کنند آرزوی موفقیت دارم.

به خصوص در روزهای اخیر در چارچوب مناظره‌های انتخاباتی صحبت‌هایی درباره رهبر آپو مطرح شده است. هم دولت و هم اپوزیسیون به این وضعیت اشاره می‌کنند. چگونه به این بحث‌ها پاسخ می‌دهید؟

اولا اینکه در چارچوب انتخابات بحث در مورد رهبرمان درست نیست. رهبر آپو رهبری راهبردی خلق کوردستان است و بار سنگینی بر دوش دارد. افراد با نیت خوب باید بدون فکر کردن به آن از بحث در مورد این موضوع اجتناب بورزند.

مسئله کورد و رهبری که اساسی‌ترین مسائل ترکیه هستند، موضوعاتی نیستند که در چارچوب تاکتیک‌های انتخاباتی بتوان مورد مداقه قرار داد، گفتگو کرد و به راه‌حل رساند. اردوغان و محافل آ.ک.پ بارها این موضوع را مطرح می‌کنند. در واقع این موضوع که اساسی‌ترین موضوع ترکیه است بسیار جدی است و نمی‌توان با تاکتیک‌های انتخاباتی به آن پرداخت. نه تنها دولت، بلکه اپوزیسیون و به خصوص محافل حزب خلق جمهوریت‌خواه نیز هر از چند گاهی با بی‌احترامی به بحث در مورد آن می‌پردازند. همه اینها نگرش‌های عادی‌سازی هستند که موضوع را جدی نمی‌گیرند. خلق ما و خلق‌ها به هیچ وجه نباید به چنین رویکردهایی اعتبار کنند.

همه باید بدانند که؛ در جنبش آزادی کوردستان چند محوری وجود ندارد، فقط یک محور وجود دارد. هر چقدر هم تلاش کنند دیگر نمی‌توانند در ساختار سیاسی-اجتماعی خلق کورد به ویژه در باکور کوردستان کانون‌های مختلفی ایجاد کنند. زیرا شالوده راه درست و سبک راه‌حل استوار گذاشته شده است و این موضع همچنان نیروی اصلی موفقیت خواهد بود.

در ۲۷ آوریل، روند رای‌گیری در اروپا آغاز شد. به همین مناسبت، پیام شما به رای‌دهندگان میهن‌دوست-دمکراتیک در اروپا چیست؟

همانطور که از انتخابات گذشته مشاهده می‌شود، توده‌های کوردستانی در اروپا رغبت چندانی به انتخابات نشان نمی‌دهند. سطح و نسبت مشارکت پایین است. باید در دوره جدید بر این امر غلبه کرد، زیرا اکنون این یک انتخابات عادی برای تمام ترکیه و خلق کورد نیست، بلکه یک انتخابات مهم است. خلق‌های ترکیه با این انتخابات تقریباً سرنوشت خود را رقم خواهند زد. جامعه ترکیه در کل به پیروزی دموکراسی یا دیکتاتوری رأی خواهد داد. از این نظر این انتخابات از اهمیت بالایی برخوردار است.

علاوه بر این، خلق کورد و نیروهای دموکراسی چپ باید در این انتخابات به مؤثرترین شکل نشان دهند که اکنون یک اراده در سیاست ترکیه هستند و نقش و مأموریتی ضروری دارند. بسیار مهم است که برای حل مسئله کورد و دموکراتیزه شدن ترکیه، حزب چپ سبز رای و حمایت کافی کسب کند.

در این راستا، فراخوان من به همه خلق‌های انقلابی، دموکراتیک و میهن‌دوست در اروپا این است: ما نباید نسبت به این روند سرنوشت‌ساز در ترکیه و کوردستان بی‌تفاوت باشیم. کاملاً ضروری است که به پای صندوق رأی رفته و خط درست را انتخاب کنید. درخواست ویژه من از همه کوردستانیان میهن‌دوست؛ آنها باید در انتخابات شرکت کنند و به ائتلاف کار و آزادی رای دهند. ما نباید فراموش کنیم که؛ اگر دیکتاتوری یا ظلمی هست، سکوت کردن، کاری نکردن، به معنای شریک بودن در آن ظلم است. از این نظر، اگر همه خلق میهن‌دوست ما در اروپا نمی‌خواهند در این ظلم و ستم آ.ک.پ در کوردستان شریک باشند، قطعا باید پای صندوق‌های رای رفته و مخالفت خود را نشان دهند.