تصویر

کاراییلان‌‌: کارزار ۱۵ اوت علیه سیاست نسل‌کشی به وجود آمد -تکمیل شد-

عضو کمیته اجرایی پ‌‌ک‌ک، مراد کاراییلان اعلام کرد که کارزار ۱۵ اوت یک کارزار آزادی است که علیه سیاست‌های نسل‌کشی و نابودگرانه به وجود آمده و همگان را فراخواند که از زبان و فرهنگ خود صیانت کنند.

مراد کاراییلان

عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان ‌(پ‌ک‌ک) مراد کاراییلان به مناسبت ۴۰مین سالگرد کارزار ۱۵ اوت با تلویزیون استرک ‌(Stêrk TV) مصاحبه کرد.

ارزیابی‌های عضو کمیته اجرایی پ‌‌ک‌ک، مراد کاراییلان که در برنامه ویژه استرک تی‌وی مشارکت کرد به شرح زیر است‌:

انزوای تحمیلی علیه رهبر آپو ۳ سال و ۵ ماه و یا به عبارت دیگر ۴۱ ماه است که ادامه دارد. درباره انزوای تحمیلی و کنش‌هایی که در مقابل آن صورت می‌گیرد، چه می‌گویید‌؟

در ابتدا درود و احترامات خود را به رهبر آپو تقدیم می‌کنم. درواقع انزوای تحمیلی نه ۴۱ ماه بلکه ۲۶ سال است وجود دارد همیشه هم وجود داشت. بدلیل اینکه ۴۱ ماه است به هیچ وجه اطلاعاتی از او دریافت نمی‌شود، چنین می‌گویند. اما همیشه بر رهبر آپو انزوا تحمیل می‌شد. ۲۶ سال است که رهبر آپو در زندان امرالی مبارزه می‌کند، مقاومت و ایستار از خود نشان می‌دهد. این بسیار بامعنا است. این امر برای موجودیت خلق کورد، برای آزادی خلق کورد، برای زنان، دمکراسی و آزادی انجام می‌شود. مبارزه‌ای از جنس اراده‌ای پولادین، سالهاست با صبری عظیم و به چنین شیوه‌ای فراتر از نیروی انسانی انجام‌ می‌شود. در مقابل این امر، مبارزه‌ای که ما انجام می‌دهیم، بی‌گمان هنوز کامل نشده است. یعنی امروزه رهبر آپو با این ایستار و مبارزه خود بزرگترین بار را بر عهده گرفته است. ما باید بار او را سبک کنیم. ما در مقابل نظام نسل‌کشی و شکنجه روانی باید مبارزه را ارتقا بخشیم. زمانیکه در این چارچوب به آن نگاه کنیم می‌بینیم مبارزه ما هنوز کفایت کننده نیست، اشتباهاتی وجود دارد. اما رنج بسیاری نیز وجود دارد. کوشش‌های خلق ما هم در ۴ بخش کوردستان و هم در خارج از کشور و تلاش‌های دوستان ما وجود دارد. یعنی این کارزار جهانی دارای سطحی مختص به خود می‌باشد. به‌ویژه در روزهای اخیر، ۶۹ برنده جایزه نوبل بیانیه‌ای دادند، نامه فرستادند. بی‌شک این بسیار بامعنا است. قبل از این هم در کشورهای بسیاری شخصیت‌های برجسته، سیاستمدار، وکلای حقوق بشر، حقوق‌دانان بیانیه دادند. موضعی بین‌المللی و ملی نیز وجود دارد. اما همانگونه که عرض کردم کفایت کننده نیست، باید این امر را قویتر کنیم. خود ما به عنوان جنبش باید در خط رهبر آپو به تمامی به وظایف خود عمل کنیم. مبارزه خود را ارتقا دهیم و اینگونه از بار رهبر آپو بکاهیم. اینگونه نظام نسل‌کشی و انزوای تحمیلی را متلاشی کنیم. این اساسی‌ترین وظیفه دوران ما است. در این چارچوب من تمام میهن‌دوستان کوردستان، تمام مبارزان و دوستان را فرامی‌خوانم که مبارزه را ارتقا و گسترش دهند.

در ۴۰ مین سالگرد کارزار ۱۵ اوت شما درباره کارزار ۱۵ اوت چه می‌گویید‌؟

در ابتدا من ۴۰مین سالگرد کارزار ۱۵ اوت، جشن رستاخیز را به رهبر آپو، خلق‌، دوستان، خلق‌های خاورمیانه و تمام زحمتکشان ما تبریک می‌گویم و در ۴۰مین سالگرد برای هر همگان آروزی پیروزی دارم. در ۴۰ سال گذشته، در تاریخ خلق‌ما این امر دارای جایگاهی ویژه است. این ۴۰ سال با مقاومتی بسیار عظیم و با حروف طلایی به نگارش درآمده است. با خوان شهدای قهرمان آراسته شده است. من یاد تمام شهدای انقلاب را در شخص فرمانده جاودانه، رفیق عگید ‌(ماهسوم کورکماز) با احترام و قدردانی گرامی می‌دارم و قولی که به آنان دادیم را دوباره بیان می‌کنم. کارزار ۱۵ اوت در مقابل سیاست نسل‌کشی و نابودگرانه، یک کارزار موجودیت و آزادی بود. در سال ۱۹۲۵ هنوز برپایه برنامه ‌«اصلاحات شرق» در کوردستان،‌ نسل‌کشی بصورتی وسیع صورت می‌گرفت. اما در سال‌های دهه ۷۰ میلادی ظهور رهبر آپو به وقوع پیوست و اینچنین برخی گروه‌های کوردی ایجاد شدند، حزب کارگران کوردستان ‌(پ‌ک‌ک) ایجاد شده و جنگ حیلوان-سیورک صورت گرفته و مقاوتی نشان داده شد. مقاومتی کوردستانی انجام شد و این مقاومت درمقابل کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به وقوع پیوست، همچنین اساسی‌ترین کار کودتا این بود که برنامه اصلاحات شرق را در کوردستان عملی کند، سیاست نسل‌کشی خود را به پایان برساند. چنین شد که دیگر انسان‌ها در خانه خود حتی جرات نمی‌کردند به زبان کوردی تکلم کنند. تا این حد سرکوب علیه فرهنگ، زبان و موجودیت زبان کوردی اعمال می‌شد، اعمال فشار وجود داشت. بی‌گمان رهبر آپو قبل از هرکسی متوجه این تهدید علیه جامعه کورد شده و برای همین هم تدارکاتی صورت داد. تدارکات یک کارزار را دید، یکبار دیگر که این اهداف دشمن دیده شدند، رفقا در زندان بودند. مظلوم دوغان، کمال پیر،‌ خیری دورموش، فرهاد کورتای این حقیقت را دیدند، به همین خاطر خود را فدا کردند. روحیه‌ای فدائیانه در مقابل این سیاست نسل‌کشی به وجود آمد. در واقع کارزار ۱۵ اوت نیز به پیشاهنگی رفیق عگید به تمامی با همان روح و تصمیم مقاومت زندان صورت گرفت. بی‌شک تنها ظهوری مسلحانه نبود. درست است که مسلحانه هم بود، اما دارای معنای ایدئولوژیک‌، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. این امر هرچه که گذشت بیش از پیش خود را به اثبات رساند، زمانیکه جامعه نیز با چشمان خود این امر را نگریست و دید که یک روش نوین، یعنی روش گریلا وجود دارد که شکست نمی‌خورد، در میان جامعه نیز باوری و اعتقاد به آن شکل گرفت. از سال ۱۹۸۴ تا دهه ۹۰ میلادی مبارزه‌ انجام شده در جامعه کورد، بخصوص در باکور کوردستان دیگر اعتقاد و باوری را به وجود آورده است. به همین خاطر آن کوردهای مُرده دیگربا زنده شده و به کوچه‌ها و خیابان آمدند، یعنی انقلابی اجتماعی و دمکراسی عملی شد. جامعه کورد اینچنین خود را از نو ساخت. امید و جسارت در آن به وجود آمده و با جسارتی بسیار به کوچه‌ها و خیابان‌ها آمدند. این انقلاب رستاخیز است. رستاخیز چنین است، انقلاب همین است. انقلاب عملی شد. در منطقه جزیره بوتان، دختر کورد ایزدی، رفیق بریوان ‌(بِنَوش آگال) ابتدا در میان خلق به کار و کنش پرداخت،‌ عملیات‌های مسلحانه انجام داده و سپس در کوچه‌های جزیره، قهرمانانه جنگید و به شهادت رسید. او اینچنین درخشید. یعنی در شکست دادن سلطه‌گری اقتدارگرایانه ظالم، در شکست دادن بردگی زنان به یک آغاز مبدل شد. اینچنین انقلاب زنان را با خود توسعه داد. آغاز چنین است. یعنی اینگونه در کارزار ۱۵ اوت نقشی مهم برای جامعه کورد ایفا کرد. بصورت اساسی یعنی در ۹ سال اخیراینگونه بود که پیروز شد، رهبر آپو در سال ۱۹۹۳ میلادی،‌ آتش‌بس اعلام کرد. در آن‌زمان جناب جلال طالبانی نیز حضور یافت و آتش‌بس اعلام شد. بخاطر اینکه از نابودی جلوگیری شود و مسئله کورد را برای راه‌حل بروی میز بگذارند، چنین کردند. اما دولت ترکیه هرگز از قصد خود مبنی بر نسل‌کشی، تغییری ایجاد نکرد، از آن‌زمان تاکنون برای اینکه اهداف سیاست نسل‌کشی آنان را بشکنیم و تغییر دهیم، مبارزه می‌کنیم. در واقع کارزار ۱۵ اوت در همان سال‌های ابتدایی آغازش،‌ نتیجه لازمه را بدست آورده بود. روز امروز نیز با همین روح این کارزار ادامه دارد. یقینا این روح به پیروزی خواهد رسید.

شما از اهمیت ۱۵ اوت برای باکور کوردستان بحث کردید، تاثیر این کارزار بر دیگر بخش‌های کوردستان چگونه بود‌؟

بی‌شک بر سراسر کوردستان تاثیرگذار بود. کار و کنش‌های رهبر آپو در روژاوای وجود داشت. بسیاری از رفقا در این زمان به عضویت درآمدند. اما برای دیگر بخش‌های کوردستان مثل باشور و روژهلات هم، کارزار ۱۵ اوت تاثیرت مهمی ایجاد کرد. برای مثال از سال ۱۹۸۸ میلادی به بعد در زمان انفال، پیشمرگه در باشور کوردستان عقب‌نشینی کردند. در عین‌حال در روژهلات کوردستان نیز به همان شکل مرحله‌ای بحرانی شکل گرفت، همچنین حملات اشغالگرانه شدت یافته و قویتر شدند. مرحله‌ای به‌مثابه عقب‌رفت وجود داشت. دقیقا در همین زمان، در سال‌های ۱۹۸۸، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰ توسعه یافتن جنگ گریلا در باکور کوردستان برای سراسر کوردستان به امید مبدل شد. دارای چنین نقش بسیار مهمی بود. سپس این جنگ گریلا به قیام متحول شد. زمانیکه خلق‌ما در باشور کوردستان دیدند، خلق و مردمان ما در باکور کوردستان در مقابل تانک و زره‌پوش‌ها سینه خود را سپر کرده و در کوچه‌ها می‌جنگند، همچنین متوجه شدند که صدام کمی تعضیف شده، با چنین تاثیر و الهامی، در روز ۵ مارس ۱۹۹۱ قیام در باشور کوردستان موسوم به ‌«راپرین» ایجاد شد. نمی‌توان تاثیر باکور کوردستان را از آن جدا دانست. یعنی هرچه که گذشت کارزار ۱۵ اوت نقش یک شخصیت ملی را به خود گرفت و سپس نیز به همین شکل از جنبه منطقه‌ای‌ نیز گام به گام در منطقه خاورمیانه پیشبرد یافت. بدلیل اینکه مقاومتی انقلابی در مقابل فاشیسم بود، یک مقاومت دوران و زمان خود بود، به همین خاطر هم تاثیراتی ایجاد کرد. اما تاثیر آن بروی جامعه کورد مهم است. باکور کوردستان نیمی از کل کوردستان است. اگر در باکور کوردستان چنین ظهوری رغم زده نمی‌شد، بی‌گمان در دیگر بخش‌های کوردستان نیز آرمان آزادی تضعیف می‌شد. اما در باکور کوردستان این قیام به جامعه کوردستان نیرو بخشید، به ملت رهایی‌بخش کوردستان نیرو بخشید.

تاریخ مبارزه مسلحانه به ۴۰مین سالگرد خود می‌رسد. در ۴۱مین سال، درباره سطح تاکتیک و پرفورمنس ‌(قابلیت) نیروهای مدافع خلق ‌(ه‌پ‌گ)، چه می‌گویید‌؟

قبل از هرچیز لازم است بگوییم که چند سال اخیر به آسانی نگذشته است، دلاوران و رفقای بسیاری در این مبارزه به شهادت رسیدند. به یُمن شهدا، این ۴۰ سال به مثابه یک داستان حماسی شکل گرفته و تا به امروز ادامه پیدا کرد. رفیق عباس گفت‌: ‌‌«برای اولین‌بار است که در کوردستان ۴۰ سال بی‌وقفه مبارزه ادامه دارد.» این صحیح است. در عین‌حال ۴۲ سال است که برای اولین بار است در همان سنگر در منطقه غرب زاپ، جنگ ادامه دارد. دولت ترکیه به مثابه یک نیرو عضو ناتو هرگونه سلاح‌های زمانه را در اختیار دارد و از تمام سلاح‌ها علیه گریلا استفاده می‌کند و سلاح‌های ممنوعه‌ای مثل بمب‌های اتمی تاکتیکی را به هرشیوه علیه گریلا بکار گرفت، اما این ۴ سال است که نمی‌تواند منطقه گریلایی زاپ را به اشغال خود درآورد. بی‌گمان این امر یک سطح را ابراز می‌کند. یعنی اگر چنین سطحی وجود نمی‌داشت، این ۴ سال است که تا این اندازه از تکنولوژی و تکنیک استفاده می‌کنند، چنین دولتی به حد کافی سرباز دارد.

همچنین تا این اندازه از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کنند...

سلاح شیمایی و هرگونه روش را بکار می‌گیرد. بمباران شیمیایی وجود دارد، توپباران زمینی صورت می‌گیرد. یعنی دولت ترکیه اینگونه می‌خواهد هرگونه جنگ و تکنیکی را به کار گیرد. اما دوباره نیز موفق به شکست ما نمی‌شود. بی‌شک روش و سطحی وجود دارد. این امر نشان می‌دهد که گریلا ۴۰ سال است که تجربه گرفته است و دارای سطحی مختص به خود می‌باشد. در همین چارچوب اکنون در مناطق متینا، غرب زاپ، مقاومتی تاریخی وجود دارد. من به تمام رفقا در این مقاومت درود می‌فرستم و در این جنگ و مقاومت، در این اواخر شهادت‌هایی روی دادند. من در شخص هردو فیق، جانفدا و سیدار، یاد مقاومتگران ایالت شهید دلیل واقع در غرب زاپ را با احترام و قدردانی گرامی‌ می‌دارم. یکبار دیگر در شخص رفیق نوال و رستم‌ها یاد تمام شهدای متینا و در شخص رفیق باهوز هولیر که اهل کوبانی بود یاد تمام شهدای خاکورک را در شخص آن قهرمانان، یاد تمام شهدا را با احترام گرامی می‌دارم و قولی که به آن رفقا داده‌ایم را دوباره بیان می‌کنم. یعنی باید بیان کرد که در این ۴ سال رنج رهبر آپو با مقاومت شهدا بدین صورت به پیش رفته است، یک تاریخ را ایجاد کرده و تجربه‌ای را به ارمغان آورده است. می‌توانم بگویم مبارزه‌ای که امروز به این سطح رسیده است، بر ۳ پایه استوار است. یکم، فلسفه، ایدئولوژی رهبر آپو و فلسفه آپوگری. این روح براساس این پایه‌ها ایجاد شده است. در دختران و پسران کورد‌ هیجان ایجاد شد، اراده‌مند شده و فدائی شدن توسعه یافت، بنیاد این امر نیز همان موارد می‌باشند، روحیه فدائیانه، فداکاری و جسارت است. مسئله دیگر یعنی مورد دوم نیز تجربه است. تجربه‌ای بیش از ۴۰ سال. زیرا ما براساس تجربه خود آموزش نیز می‌بینیم. یعنی هر رفیقی که جدیدا هم به عضویت درآمده باشد، با اندوخته‌ای بیش از ۴۰ ساله آموزش می‌بیند. سومین مورد هم تاکتیک و خلاقیت می‌باشد. مسلط بودن بر تکنیک می‌باشد. درواقع ما در این مورد کمی دیر دست به کار شدیم. در زمان خود رهبر آپو در اینباره، از ما بسیار انتقاد کرده بود. واقعا هم دیر دست به کار شدیم، اما تاکتیک و خلاقیت دیر هم که شده باشد، توسعه یافت. سطحی کنونی و پرفورمنس موجود را اگر ۲۰ سال قبل ایجاد می‌کردیم، اکنون دارای وضعیت جداگانه‌ای بودیم. حتی اگر تا ۱۰ سال قبل هم ما این راه و روش، این تاکتیک، چارچوب و وضعیت نیرو، حرفه‌ای بودن را همراه با هم داشتیم، شاید که نتیجه امروز چیز دیگری بود. همانگونه که گفتم حتی اگر دیر هم شده باشد اما امروزه سطحی بدست آمد. گشایش تاکتیکی ایجاد شد. در برابر حملات هوایی دشمن ، توسعه چنین جنگ تیم حرفه‌ای و نیمه متحرک، هماهنگ و سپس توسعه جنگ زیرزمینی، در جنگ زیرزمینی نیز پیشبرد انواع روش و تاکتیک صورت گرفت، توسعه و ارتقا حرفه‌ای مبارزان و گریلا انجام شد... تاکتیک، خلاقیت و ژرفایی چنین سطحی را به وجود آورد. یکبار دیگر در مسئله تکنیکی، تکنولوژیکی نیز تا حدی ژرفایی صورت گرفته و اینچنین تکنیک در خدمت تاکتیک بکار گرفته شد که این امر نیز به تاکتیک غنای بسیاری بخشید. اینگونه می‌توانم بگویم سطحی وجود دارد. اما نمی‌توان گفت کامل است، نه، هنوز هم کم است. یعنی نواقصی وجود دارد. همانگونه که گفتم این چیزها به آسانی به وجود نمی‌آید، امروزه مقاومتی در مناطق متینا،‌ زاپ، باکور کوردستان جریان دارد. هر روز در باکور کوردستان جنگ رخ می‌دهد. یعنی اینگونه به آسانی چنین پیشرفت‌هایی به دست نمی‌آیند. ما برای آن هزینه‌های بسیاری می‌دهیم. این فدائی بودن، آگاهی و رژفا می‌خواهد. مهم‌تر از همه اینست که باید زمان موجود را بخوبی درک کرد، بر همین پایه ما پیشرفت روش و هوش جنگی را توسعه دادیم و آن هم کمی به پیش رفت اما هنوز هم کامل نیست. اما اکنون، می‌توانیم بگوییم که ما مطابق خود یک شیوه را ایجاد کردیم. گشایش تاکتیکی به وجود آمده و دکترین ایجاد شده. مقاومتی که اکنون جریان دارد بر همین پایه عملی می‌شود. اگر چنین نبود، هیچکس نمی‌تونست در مقابل این سطح از حملات، تکنیک، این اندازه سرباز بصورت استقرار هزاران سرباز هزاران، اجرای اراده، تاکتیک، خلاقیت وتجربه همگی در چنین بنیادی قرار دارند. بر این پایه می‌توانیم امروزه بگوییم که دیگر گریلاهای آزادی‌بخش کوردستان به چنین سطح جنگی دست یافته است که جنگ روی زمین را با خلاقیت اجرا می‌کند. جنگ زیرزمینی را هم عملی می‌کند و همچنین جنگ هوایی را نیز به اجرا درآورده است، این کار جدیدی است و بیش از پیش، جنگ هوایی ما توسعه خواهد یافت. چهارمین جنگ ما هم جنگ سایبری والکترونیک می‌باشد. نواقص ما در اینجا وجود دارد. اما برطرف خواهد شد و پیشرفت به خود خواهد دید. اینگونه در جنگ، برساختی از نو در تمام عرصه‌ها شکل خواهد گرفت و پاسخگو بودن برای چنین نیازهایی پیشرفت خواهد داشت و اینگونه گریلاهای آزادی‌بخش کوردستان در میان خود نو بودن را به وجود خواهد آورد و اراده‌مند بودن را پیشرفت خواهد داد. فلسفه رهبر آپو را در میان خود ژرفایی بخشیده و اینگونه به نیرویی شکست‌ناپذیر مبدل خواهد شد. دولت ترکیه همیشه می‌گوید ما آنان را نابود کردیم، حتی برخی کوردها احتمالا حزب دمکرات کوردستان ‌(پ‌د‌ک) هم باور می‌کنند که اینگونه مشارکت می‌کنند. یعنی سطحی که امروزه گریلاهای آزادی‌بخش کوردستان بدست آورده‌اند نمی‌گذارد که دشمن، به نتیجه برسد و دشمن را ناکام می‌کند. زیرا دیگر نیرویی شکست‌ناپذیر شکل گرفته است. مسئله دیگر هم اینست که ما تنها یک صف یا ستون نیستیم، نه تنها در یک منطقه بهدینان، بلکه در همه جا حضور داریم. در پشت ما میلیون‌ها نفر وجود دارد. این اندازه از جوانان کورد، دختران و پسران کورد وجود دارند. یعنی این جنبش به مثابه یک سیل در حرکت است و تا زمان آزادی کوردستان این سیل از حرکت باز نمی‌ایستد و هیچ مانعی نمی‌تواند از آن جلوگیری کند. همیشه شکست‌ناپذیر خواهد ماند و همیشه پیروز خواهد شد.

قبلا وزارت جنگ دولت ترکیه همیشه یکطرفه بیانیه می‌داد و از تلفات خود و حملات اشغالگرانه‌اش بحث می‌کرد، چند روز قبل در بیانیه خود از بیانیه‌های شما هم بحث به میان آوردند. شمار در اینباره چه می‌گویید‌؟

درست است درباره جنگ موجود، هم وزارت دفاع یعنی وزارت جنگ و هم وزارت کشور ترکیه بیانیه‌هایی می‌دهند. به ویژه وزارت جنگ هر هفته بیانیه می‌دهد، همچنین نمی‌گذارد هیچکس در مطبوعات ترکیه از چیز دیگری بحث کند. یعنی برای اینکه بروی آن کنترل ایجاد کند، در چارچوب جنگ روانی آن را اجرا نماید، چنین بیانه‌هایی می‌دهند. بیانیه وزارت جنگ ترکیه ۹۵درصد دروغ است. نادرست است. مثلا آخرین بیانیه آنان که می‌گوید از روز ۱ ژانویه ۲۰۲۴ تاکنون یعنی اواخر جولای ۲۰۲۴ می‌گوید ما ۱۶۲۵ نفر را کشته‌ایم. یعنی آنان از ما این شمار را کشته‌اند. بی‌گمان تنها از باشور و روژاوای کوردستان بحث می‌کند. باکور را جدای از آن گذاشتند. این دروغ است. ما آمار خود را می‌دانیم، تنها در این ۷ ماه گذشته و یا از ۱ ژانویه تا جولای ۲۰۲۴، در باکور و باشور کوردستان شمار شهدای ما ۹۹ نفر می‌باشد. چیز دیگری نیست. این نیز نشان می‌دهد که آن وزارتخانه، وزارت جنگ روانی است، دروغ می‌گوید، حتی ما از روژاوا هم سوال کردیم، می‌گویند هیچ شهیدی نداشتند، درباره ما بسیار دروغگویی کردند، اما دیگر به آنان بی‌اعتنایی کردیم. چرا‌؟ می‌خواهند در به افکار عمومی این را الغا کنند که همیشه در اینجا در حال جنگ هستند، خود را اینگونه نشان می‌دهند. درباره ما به مثابه گریلا نیز اینگونه اطلاعاتی را می‌دهند، اما چنین اطلاعاتی نادرست هستند. همانگونه که بیان کردم، جنگ ویژه انجام می‌دهند، همچنین پس از اینکه هویت رفقای شهید مشخص می‌شوند، ما همیشه آنان را آشکار می‌کنیم. شاید دقیقا در همان روز آن را به اطلاع نرسانیم اما پس از مدتی آن را به اطلاع همگان می‌رسانیم. یعنی شهدای خود را اعلام می‌کنیم، پس از مدتی می‌بینیم که مطبوعات ترکیه‌ای، در م‌رت بیانیه وزارت کشور ترکیه اعلام می‌شود که در آن می‌گوید میت ‌(سازمان استخبارات ترکیه) گریلای ما را دنبال کرده و سپس علیه او حمله‌ای صورت داده و گریلایی به این هویت را شهید کرده است. در حالیکه یکماه قبل ما هویت آن شهید را اعلام کرده بودیم و در آنجا نبوده و به شکل دیگری شهید شده است را نیز بیان کرده‌ایم. این یعنی آنان دروغ می‌گویند. آنان عقل جامعه را به تمسخر می‌گیرند به آن می‌خندند. درواقع اینگونه حساب می‌کنند که جامعه آنان اصلا به مطبوعات ما توجه نمی‌کند. بخاطر همین هم بصورت یکجانبه چنین دروغ‌هایی را منتشر می‌کنند. باید جامعه ما به دروغ‌های دشمنان باور نکند. ما خود نیز به عنوان انقلاب هیچ چیزی را پنهان نمی‌کنیم. همانگونه که گفتم حتی اگر کمی هم دیر شود، چون مدارک و مستندات هرلحظه سریع در دست ما حاضر نمی‌شوند اما همیشه واقعیت‌های انقلابی را با مدارک و مستندات با افکار عمومی به اشتراک می‌گذاریم.

حملات سلطه‌گرانه آک‌پ-م‌ه‌پ در مقابل فرهنگ کوردها ادامه دارد، جوانان و زنان کورد بدلیل انجام رقص کوردی دستگیر می‌شوند. زنان و جوانان بسیاری بازداشت شدند. این امر را چگونه باید ارزیابی کرد و در مقابل آن چکار باید کرد‌؟

اکنون جامعه دارای ویژگی‌هایی است. آن ویژگی‌ها شرافت و کرامت جامعه هستند. دولت ترکیه می‌خواهد شرافت جامعه‌ما را تخریب کند. اگر به آن بنگرید برای مثال مادرانی که دیگر سن‌شان به ۸۳ سالگی رسیده است را زندانی می‌کند. پیرمردهای ۷۵ ساله و ۸۰ ساله را دستگیر کرده و به زندان می‌اندازد. به آرامگاه‌های ما حمله کرده و مزارها را تخریب می‌کند. تحملش به بسر رسیده است. مثلا رفقای بیمار که زندانی هستند و در آستانه شهادت می‌باشند را آزاد نمی‌کند، از روی قصد آنان را آزاد نمی‌کند. کینه به دل دارد و اینگونه می‌خواهند کرامت جامعه ما را تخریب کند. همان مسئله برای فرهنگ کوردی هم صدق می‌کند. هر اندازه که بگوید ما تلویزیون ت‌رت‌ کوردی ایجاد کردیم، ما تدریس و تکلم به زبان را آزاد کردیم، اما در واقع و در اساس قصد از میان برداشتن آن را دارد، حتی از راه ت‌ر‌ت کودری هم می‌خواهد این کار انجام دهد. اینگونه می‌خواهد کورد آزادی که فرهنگ مستقل را توسعه می‌دهد و فرهنگ کوردی را نابود کند. برای همین هم نوشته‌های تابلوهای رانندگی و ترافیک که به زبان کوردی هستند را تخریب و ممنوع می‌کند. حتی دیگر جشن عروسی کوردی نیز در شهر وان به استانداری وان و دستور قانونی‌اش مرتبط است. یعنی اینگونه است که کوردها دیگر نمی‌توانند به راحتی جشن عروسی خود را هم برگزار کنند. از رقص کوردی عصبانی هستند. از زبان کوردی عصبانی هستند. دلیلش چیست‌، دلیلش اینست که سیاست دولت برای کوردها سیاست نابودگرایانه و یا همان نسل‌کشی است. به همین‌خاطر الزامی است که جامعه ما از ارزش‌های خود صیانت کند. در این موضوع هرکسی باید در خانه و در همه جا به زبان کوردی تکلم کند و بنویسد. یعنی جوانان محترم و ارجمند باید ببینند که من زبان ترکی را هم به خوبی می‌دانم اما چرا همیشه به زبان کوردی حرف می‌زنم. بله در چنین عصری قرار داریم. قبلا عده‌ای می‌گفتند که زبان ترکی را دوست ندارد یا به آن علاقه‌ای ندارد، نه که من به آن علاقه ندارم بلکه من زبان ترکی را هم دوست دارم اما علیه زبان ما سیاست نسل‌کشی انجام می‌شود و ما باید از  زبان خود از فرهنگ‌مان صیانت کنیم و آن را پیشبرد دهیم. هرکسی در اینباره باید دقت کند. از وظیفه ملی صیانت کنیم. برای مسئله رقص، در آفریقای جنوبی یک نمونه وجود دارد، در آفریقای جنوبی در مقابل رژیم نژادپرست آپارتاید، مقاومت خلق و جامعه وجود داشت، به آن قیام هم می‌گویند. در آن زمان آنان هم دارای یک گونه رقص خود را داشتند که به آن تای تای می‌گویند. این رقص در جای خود یعنی جایی که رقصنده ایتساده است انجام می‌شود. رژیم آپارتاید از این امر بسیار عصبانی بود. عده‌ای از کسانی که این رقص را انجام می‌دادند را به قتل‌رساند. با توپخانه آنان را هدف گرفت اما آنان بر رقص خود اصرار کردند. با این رقص تای تای قیام خود را گسترش دادند، آن را وسیع کردند و سپس نیز رژیم آپارتاید را شکست دادند. اکنون باید ما هم از رقص خود صیانت کنیم. ما هم با رقص خود ‌(موسم به تاو تاو) به رقص فرهنگی‌مان مبدل شویم. در همه جا به کوردی برقصیم و به زبان کوردی تکلم کنیم، در همه جا. برخی هم که بخاطر سردادن شعار دستگیر شدند، شعار ‌«زنده‌باد رهبر آپو» را به مثابه آزادی افکار ارزیابی کرده و گفتند که این یک جرم نیست. علیرغم این امر نیز پلیس آنان را دستگیر می‌کند،‌ جوانان را بازداشت می‌کنند. فقط بخاطر اینکه شعار سرداده است. این شعار جرم نیست. علیرغم این امر هم دوباره آنان را دستگیر می‌کنند. یعنی خودشان حقوق و قانون مصوب خودشان را نقض می‌کنند. در اینصورت ما باید در همه جا به زبان کوردی صحبت کنیم. در همه جا رقص به کوردی برقصیم و بگوییم ‌(تاو تاو) و در همه جا باید شعار «زنده‌باد رهبر آپو» را سرداده و مشروع کنیم یعنی این موارد را مشروع کنیم، باید این موارد را در مقابل برخورد دولتی که می‌خواهد کرامت ما را تخریب کند، شرافت ما را از چشم بیندازد و بی‌ناموسی را توسعه دهد، به مثابه موضع اجتماعی ملی خود، آن موارد را در همه جا عملی کنیم.

در منطقه بحران‌ها و تناضات بسیاری به وجود آمده است. در این تحولات نیز دولت ترکیه از جنبه منفی نقش کاتالیزور را برعهده دارد. دولت آک‌پ-م‌ه‌پ با این رفتار قصد انجام چه کاری را دارد. استراتژی دولت ترکیه در منطقه چیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؟

در روز امروز، جنگ جهانی سوم به شیوه‌ای جریان دارد. مرکز این جنگ خاورمیانه و کوردستان و فلسطین است. هرچند که اکنون در اکراین هم جنگ درجریان است، اما مرکزیت آن در خاورمیانه می‌باشد. زیرا سنگین‌ترین و مهم‌ترین مسائل در منطقه خاورمیانه می‌باشند. اکنون جنگ فسلطین از سوی مطبوعاتی بسیار بهتر قابل مشاهده است و چنین جریان دارد. اما جنگ کوردستان از سوی مطبوعاتی بسته است، علیه کوردستان هم جنگی دشوار وجود دارد،‌ اما علیه آن سانسور روا داشته می‌شود،‌ اما تنها ما از آن بحث می‌کنیم،‌ یک طرف از آن بحث به میان می‌آید، برای همین هم جایگاه لازمه را برای افکار عمومی پیدا نمی‌کند. متاسفانه در کوردستان وضعیت چنین است. در فلسطین جنگی به مثابه قتل‌عام وجود دارد. یعنی کشندگی بسیاری وجود دارد، نسل‌کشی رخ می‌دهد. در این اواخر بحران بیش از پیش افزایش داشته و این گمان که جنگی دیگر در منطقه به وقوع بپیوندد ایجاد شد. درست است، بیش از همه هم دولت ترکیه چنین جنگی را می‌خواهد. یعنی طیب اردوغان به شیوه‌ای بسیار دور از هر دو طرف بازی می‌کند. می‌خواهد که منطقه جنگ رخ دهد، چرا‌؟ برای اینکه طرفینی که با یکدیگر خواهند جنگید،‌ تضعیف شوند و آن خود قویتر باقی بماند. یعنی کاملا مشخص است که در زمین دو طرف بازی می‌کند و در این میان می‌خواهد در میان نیروهایی که بروی کورستان سلطه دارند، علیه آرمان کورد و برضد جنبش ما چیزی به‌مانند ائتلاف ایجاد کند، هدف آنان این است. می‌گویند ما باید یک بسته قانونی امنیتی ایجاد کنیم، اینچنین می‌خواهند از ضعف‌های نیروهای منطقه سواستفاده کنند و اینگونه خود را قدرتمند کند تا سیاست‌ش علیه منطقه را عملی کند. مشکلات منطقه، اکنون با نسل‌کشی و کشتار به راه‌حل نمی‌رسند. نه خلق فلسطین با قتل‌عام کشته می‌شود و نه خلق کوردستان، راه‌حل این نیست. رهیافت ماندگار و پاینده، رهیافت رهبر آپو است. باید خلق‌های منطقه، حقایق یکدیگر را بپذیرند، قبول کنند و اینچنین با گفتگویی مشترک اینکه چگونه حرکت کنند، زندگی کنند، بدنبال راه آن بگردند. راه‌حل در این است. به همین خاطر ما از این تلاش برای آتش‌بس حمایت می‌کنیم. جنگی منطقه‌ای به نفع خلق‌ها نمی‌باشد. کسانی فرصت‌طلب مثل آک‌پ-م‌ه‌پ، می‌خواهند از این امر سواستفاده کنند اما باید از آن جلوگیری کرد. آنان اینگونه می‌خواهند راه را برای خود را هموار کنند. برای اینکه اهداف خود در منطقه را عملی کنند‌، اینچنین طرفین را تحریک کرده و واقعا هم قصد ایجاد جنگ را دارند. اما مسائل منطقه با جنگ به رهیافت نمی‌رسد. در پایان طرفین مجبور می‌مانند که دیالوگ کنند و اینچنین بتوانند به رهیافتی دست یابند.

استراتژی اساسی آنان در منطقه چیست‌؟

دولت ترکیه در ۱۰ سال اخیر برای خود یک استراتژی جدید را اساس گرفت. این مهم است. یعنی در سال ۲۰۱۴ در جنگ علیه داعش به وقوع پیوست و کوردها در آن دیده شده و به پیش رفتند. انقلاب روژاوا قبل از آن ایجاد شده بود. در واقع در باشور کوردستان یک موقعیت سیاسی کوردها وجود داشت، در باکور کوردستان ه‌د‌پ آرای بسیاری بدست آورد و ۱۳ درصد آرا را به خود اختصاص داد. دولت ترکیه از این پیشرفت‌ کوردها ترسید که مبادا ترکیه متلاشی شود، ترکیه کوچک شود. گفتند برای اینکه ترکیه کوچک نشود باید مداخلاتی انجام دهیم و بجنگیم و اینکه ترکیه به مثابه قبل نمی‌شود باید ترکیه را بزرگتر کنیم. بر همین اساس در میان نیروهای موجود در نظام دولت،‌ مثل آک‌پ-م‌ه‌پ، ارگنکون، حزب وطن، اوراسیاگرایان همگی یکی شدند و اردوغان را به مثابه یک هماهنگ کننده برای خود انتخاب کردند، یعنی آن را اینگونه قبول کردند. چون اردوغان دارای امکانات و فرصت‌هایی می‌باشد، آنان اینگونه با هم متحد شدند. قبلا همه آنان علیه هم بودند. مثلا م‌ه‌پ برضد آک‌پ بود. آک‌پ و ارگنکون دشمن هم بودند، مگر اینگونه نبود که اعضای ارگنکون دستگیر و زندانی شدند. تمامی آنان گردهم آمدند و گفتند که علیه ترکیه تهدید وجود دارد بیایید متحد شویم،‌ به مثابه نگرش نئوعثمانی حرکت کنیم. خود را در این عصر بزرگ کرده و گسترش دهیم، یا به عبارت دیگر خود را از دولتی محلی  به یک دولت امپریال مبدل کنیم، برای این امر هم مرزهای میثاق ملی را اشغال کنیم، سوریه و عراق را اینگونه تحت کنترل و سایه خود قرار دهیم. بخاطر این نگرش‌ها آنان اکنون به عراق، سوریه و لیبی سرباز اعزام می‌کنند. حتی به سومالی، نیجریه و جمهوری آذربایجان هم سرباز فرستادند، دولت ترکیه استراتژی جدیدی به مثابه یک کنسبت برای خود پذیرفت و برآن اساس این حکومت کنونی ایجاد شده است. موقعیت سیاسی ‌(استاتو) کورد را برای خود به مثابه یک تهدید می‌بیند و این چیز بدی است. می‌خواهد سیاست‌ نسل‌کشی، نابودی را علیه جامعه کورد عملی کند و اینگونه خود را گسترش دهد. یعنی نگرش نئوعثمانی همانا تورانیزم است. می‌خواهد تر‌ک‌گرایی کند. می‌خواهد اینگونه خود را بزرگتر و وسیع‌تر کند. تصمیم و استراتژی دولت ترکیه چنین است.

شما استراتژی دولت ترکیه را ارزیابی کردید. پشیبانی حزب دمکرات کوردستان ‌(پ‌د‌ک) و این استراتژی را چگونه می‌توان تفسیر کرد‌؟

این مسئله‌ای جالب توجه است. ما از همان ابتدا زمانیکه دولت ترکیه این کنسبت و استراتژی را برای خود انتخاب کرد، متوجه آن شدیم. ما در آنزمان خواستیم که با طرفین کوردی این امر را در میان بگذاریم، با سازمان‌های بسیاری هم در میان گذاشتیم، گفتیم که دولت ترکیه این‌گونه به کنسبت جدیدی رسیده و این یک تهدید است. این برای تمام کوردها یک تهدید است. باید ما هم در مقابل آن متحد شویم. یک استراتژی ملی کورد باید وجود داشته باشد. این تهدید از ترکیه سرزده و ما چگونه باید آن را خنثا کنیم را در میان گذاشتیم، درباره آن گفتگو کردیم. آنزمان در سال‌های ۲۰۱۵-۲۰۱۶ من خود ۲ بار با مدیریت پ‌د‌ک دیدار کردم، این مسائل را با آنان در میان گذاشتیم و گفتگو کردیم. در آنزمان آنان گفتند که بله درست است. ما در کنار هم خواهیم بود. ما تصمیم گرفتیم که برای رهیافت مشکلات یک کمیسیون ایجاد شود. اما بعدا کمیسیون‌ها عملی نشدند. هر دو بار هم علیرغم اینکه تصمیم جلسه بر این اساس بود اما عملی نشد. پ‌د‌ک خود را عقب کشید. تنها نظاره‌گر ماند. سپس در سال ۲۰۱۷ مسئله رفراندرم را مطرح کرد. می‌توان گفت در زمان رفرندام دولت ترکیه به آنان دشنام می‌داد. با ایران و عراق دیدار کرد. سربازان عراقی را به سلوپی آورد، گفت که ما همراه هم مداخله خواهیم کرد. یعنی ضدیت خود را بخوبی نشان داد. درست اینست که این سخن ترکیه، حرف‌های ما را اثبات کرد. مثلا ما امیدوار بودیم که پ‌د‌ک این واقعیت‌ها را ببیند بلکه ما به همین خاطر به یکدیگر نزدیک شویم. اما دیدیم که پ‌د‌ک رفت و به ترکیه تسلیم شد. چنین است، می‌توان گفت که تسلیم شد. زیرا طیب اردوغان خود گفته بود که  آنان را به گرسنه خواهم انداخت، هرچیزی که از دهنش درآمد نثار آنان کرد. اما پس از آن هم دوباره به دیدار اردوغان رفته و در کنار آنان ایستادند. این در اساس خود تسلیمیت می‌باشد. اکنون مثال این مورد در تاریخ هم  وجود دارد. مثلا در سال ۱۸۳۰ وکمی پس از آن، دولت عثمانی بسیار ضعیف شده بود. در کوردستان، در منطقه رواندوز، میرمحمد رواندوزی قدرتمند است. در منطقه بوتان هم میر بدرخان بگ هنوز جوان است و نیرومند، آینده‌ای را برای خود متصور است. اگر که این دو متحد می‌شدند می‌توانستند یک دولت را اعلام کنند. کسی که مقابل آنان مانع بزرگی ایجاد کند وجود ندارد و نیروی آنان بسیار قوی می‌شد. اما چه می‌کنند‌؟ میر محمد رواندوز به بوتان حمله می‌کند. می‌خواهد نیروی بدرخان بگ را شکست دهد، پس از آن هم به شنگال حمله می‌کند، علیه جامعه ایزدی ‌فرمان (نسل‌کشی) روا می‌دارد. هزاران نفر در این نسل‌کشی به قتل رسیدند، یعنی اینچنین برضد یکدیگر جنگدیدند، نتیجه آن چه بود‌؟ میر محمد رواندوزی شکست خورد، نه در آن جنگ‌ها اما در ادامه نیرویش کاهش یافته و دولت او را شکست داد. پس از آن هم دولت عثمانی با پشتیبانی و با تشویق انگلیس و فرانسه به بدرخان بگ حمله کردند او را نیز پاکسازی کردند. اینچنین آن فرصت از بین رفت. اکنون نیز اینچنین است. عینا به همان‌گونه است. یعنی با همان شیوه می‌خواهند فرصت موجود را از دست ما در بیاورند. باید به این امر اجازه ندهیم. یقینا باید به مثابه خلق کورد به مثابه میهن‌دوستان سده ۲۱ نگذاریم که تاریخ دوباره شود، آن فرصت را پیروز گردانیم. می‌توان گفت دو استراتژی وجود دارند. یکی استراتژی آزادی کورد و دیگری هم استراتژی نئو عثمانی دولت ترکیه می‌باشد. هدف استراتژی دولت ترکیه، نابودی خلق کورد است. پ‌د‌ک در کنار این استراتژی جای گرفته. یعنی این امر چگونه باید اذعان شود. بسیار عجیب است. چون آنان خود برضد کوردها هستند و بعد می‌گویند ما کوردیم. به نام کورد بودن و کوردی کار کردن حرکت می‌کنند. اما در اصل می‌خوهند کورد را از میان بردارند. استراتژی آنان چنین است. کنسبت آنان را تحت تصمیم م‌ه‌پ، ارگنکون قرار داده است. آنان نژادپرست هستند. آنان موجودیت خلق کورد را برای خود یک تهدید ملی می‌بینند. نمی‌خواهند کوردها دارای موقعیت سیاسی باشند و یا اصلا کوردها وجود داشته باشند. اما اکنون، اکنون بخشی از این استراتژی پ‌د‌ک می‌باشد. واقعا هم مسئله‌ای بسیار جالب توجه است و وضعیتی است که باید بیان شود. بنظرم ما از جنبه کوردی هیچ اذعانی ندارد. این کاملا آشکار است. می‌خواهد تمام دستاوردهای خلق کورد را از میان بردارند. برای مثال پس از مرحله رفراندوم، دولت ترکیه همین کار را کرد. یعنی بخاطر اینکه هیچ کار دیگری و تحرکی خارج از کنترل ایجاد نشود، تصمیم‌گیری کردند که مناطق استراتژیک باشور کوردستان را اشغال کنند. همان تصمیم را علیه سوریه هم گرفته‌اند. علیه روژاوای کوردستان هم چنین تصمیمی را دارند. چه زمانی این تصمیم را گرفتند‌؟ پس از سال ۲۰۱۷ چرا‌؟ از رفراندام ترسیدند برای اینکه یکبار دیگر روی ندهد و بصورتی مستقل چیزی اعلام نکنند، خواستند که خود وارد عمل شوند. اکنون می‌گویند بخاطر پ‌ک‌ک به این مناطق آمده است، نه درست نیست، آنان بخاطر پ‌ک‌ک به آنجا نیامدند. تصمیم گرفتند، تصمیم. این دولت تصمیم گرفته است که هیچ چیز خارج از کنترل او روی ندهد، لازم است مناطق استراتژیک باشور کوردستان را برای این کار اشغال کند. اما برای این کار به بهانه نیاز دارد،‌ جستجو کرده و بهانه را به عنوان ‌پ‌ک‌ک نشان دادند. حتی اگر پ‌ک‌ک هم وجود نمی‌داشت، بهانه‌ای دیگر برای خود پیدا می‌کردند. می‌گفتند ترکمن‌ها در کرکوک در معرض خطر هستند ما برای آنان آمدیم. یا چیز دیگری پیدا می‌کردند. این موارد یعنی دولت ترکیه تصمیم گرفته است که باشور و روژاوای کوردستان را به شیوه‌ای رسمی به مثابه یک منطقه میانی اشغال کند و در اصل دوباره همان مرزهای میثاق ملی را دوباره به اشغال درآورد. میثاق ملی امری پنهانی است، آن را به صورت رسمی بیان نمی‌کنند. اما کسانی به مثابه باغچلی می‌گویند برخی نویسندگان و مفسران آنان از آن بحث می‌کنند، اما خود طیب اردوغان به هیچ‌وجه از میثاق ملی سخن به میان نمی‌آورد. اما قبلا درباره آن بحث کرده است. در هدف آنان، استراتژی آنان میثاق ملی وجود دارد. این‌گونه علیه عراق هم ایجاد حکومت را تحمیل می‌کنند. اما بصورتی آشکار هم در جلسه سازمان ملل متحد، طیب ارودغان نقشه‌ای را نشان داد. در آن زمان روژاوا در آن وجود داشت. اما همان‌زمان من گفتم که این برای باشور کوردستان هم مصداق دارد. آنان می‌خواهند منطقه میانی ایجاد کنند. ۳۰-۴۰ کیلومتر، ۳۰-۴۰ کیلومتر یعنی ۱۵ درصد باشور کوردستان را با خود بردن، یعنی در دست گرفتن استراتژیک ترین مناطقش. ترکیه چنین تصمیمی دارد. اما علیرغم تمام این موارد دوباره پ‌د‌ک از ترکیه حمایت می‌کند در کنار آنان جای می‌گیرد. به همین خاطر گفتم اذعان و ابراز آن نمی‌تواند صورت بگیرد. یعنی در آنجا پ‌ک‌ک بهانه ‌است، آنان اصلا متوجه نیستند. می‌توانستند بهانه‌ای دیگر پیدا کنند. این را هم بگویم ارتش ترکیه از مکان‌هایی که هم‌اکنون اشغال کرده است، هرگز از آن خارج نخواهد شد. در واقع اگر کسی دنبال کند بخوبی می‌بیند که آنان راه می‌سازند، جاده می‌کشند تا این حد خرج و هزینه می‌کنند، این سنگری را می‌سازند نه برای ۱۰ سال یا سال‌هاست بلکه می‌خواهند آنجا ماندگار شوند. خود را وسیع‌تر کند. این چگونه دیده نمی‌شود. باید دیده شود. چگونه ممکن است که دیده نشود. از همینجا من می‌خواهم خلق خود را فراخونم، خلق ما در باشور کوردستان، به ویژه خلق ما در منطقه بهدینان، با چشمان خود می‌بینید و مواردی که رخ می‌دهند را دنبال می‌کنید. ما از ابتدا تصمیم گرفتیم و گفتیم که مقاومت می‌کنیم، ما محافظت خواهیم کرد. برای دفاع از خاک باشور کوردستان و خاک مقدس‌مان، هر چه از دستمان برآمده تا کنون عملی کرده و هزینه آن را داده‌ایم. ما ادامه خواهیم داد و تداوم خواهیم داشت. اکنون آنان می‌خواهند منطقه کوهستانی گاره را اشغال کنند. گاره را اشغال کنند چه می‌شود‌؟ گاره به مثابه یک تپه حاکم و مشرف به موصل است، در میان حد فاصل هولیر و دهوک قرار دارد، دل منطقه است. ما اجازه نمی‌دهیم اشغالش کنند. ما مقاومت خواهیم کرد و علیه اشغالگری می‌جنگیم. با اشغالگری همکاری نمی‌کنیم و از آن فرار هم نمی‌کنیم. تاکنون ۴ سال است که چه کاری کردیم، دوباره نیز همان کار را انجام خواهیم داد. برای اینکه خلق‌مان از ما پشتیبانی کند، کاری میهن‌دوستانه انجام داده و از میهن‌ دفاع می‌کنیم. دشمن تنها با مقاومت بیرون رانده می‌شود و تنها با مقاومت می‌توان آن را بیرون راند. مقاومتی که ۴ سال است انجام می‌دهیم، نشان داده است که اگر پشیبانی وجود داشته باشد، می‌توانیم آنان را بیرون کنیم. به همین خاطر من تمام خلق در باشور کوردستان و به ویژه عشایر کوردستان  که از کورد بودن خود صیانت کرده‌اند تا حد بسیاری در مقابل ذوب فرهنگی مقاومت کرده‌ و  تخریب نشدند را فرا می‌خوانیم. میهن‌دوستی و دفاع از میهن وجود دارد ما از خلق خود پشتیبانی می‌خواهیم و برای پول هم نمی‌جنگیم و نه به کسی وابسته هستیم. ما مستقلیم ما کورد و کوردستانی هستیم، انقلابی هستیم قول داده‌ایم که از این خاک دفاع کنیم. ما از محافظت ادامه خواهیم داد. اما می‌خواهیم که میهن‌دوستان کوردستان، چه احزاب و چه عشایر و حتی نهاد‌های مدنی از ما حمایت کنند، برای اینکه ما بتوانیم این نقشه‌های دشمن را شکست دهیم، اشغالگری را از میان برداریم و از این خاک دفاع کنیم، خلق خود را چنین فرامی‌خوانیم.

رفیق همانگونه که مشخص می‌باشد و ما هم در منطقه دنبال می‌کنیم، عراق هم در این استراتژی مشارکت کرده است. در این مورد شما چه می‌گویید‌؟

درست است سیاست ۴ سال اخیر حکومت عراق از زمان کاظمی تا کنون سیاستی طبق منافع خلق عراق نمی‌باشد. شاید کسی بگوید مگر شما از منافع خلق‌های عراق آگاه هستید‌؟ خودشان آگاه نیستند‌؟ حقیقت در مقابل چشمان همگان است. دولت ترکیه به عراق چشم دوخته است. برای آن محاسباتی انجام داده است، مثلا در بعشیقه سربازان ترکیه حضور داشتند، عبادی در زمانیکه نخست‌وزیر بود خواست که این سربازان از بعشیقه خارج شوند، اما ترکیه خارج نشد و سربازان بیشتری را هم اعزام کرد‌‌، چرا‌؟ زیرا محاسباتی دارد و نقشه‌هایی کشیده است. می‌خواهد برخی ترکمن‌ها را به حرکت اندازد، برخی طرفین عرب سنی و برخی کوردها را به حرکت درآورد و این کار را هم انجام داده است. در باشور و عراق بسیار کار می‌کند. محاسبات نگرش نئوعثمانی علیه عراق و باشور کوردستان وجود داد. یعنی سیاست کنونی که عراق در پیش گرفته است راه را برای سیاست نئوعثمانی باز کرده است. اکنون ممکن است که نخست وزیر، حکومت و برخی طرفین دیگر مخالف وجود داشته باشند و تجارب کمی وجود داشته باشد. ممکن است چنین مشکلاتی وجود داشته باشند. اما می‌دانیم که اساس این دولت کنونی عراق، چارچوب هماهنگی می‌باشد. جناب مالکی، هادی عامری، قیص‌خزعلی، عبادی و غیره چگونه این وضعیت را نمی‌بینند و آن را تایید می‌کنند، اینچنین برای نئوعثمانی راه باز می‌کنند. واقعا هم نمی‌توان به این امر معنا داد. بنظر ما این امر برای آینده عراق به یک تهدید و خطر بزرگ مبدل خواهند شد. دیگر عراق نمی‌تواند دست ترکیه از خاکش کوتاه کند و در این عصری که ما قرار دارد، حکومت کردن تنها به شیوه نظامی ممکن نیست باید اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی باشد. اکنون ترکیه تلاش می‌کند تا پایه و شاخه سیاسی خود را هم ایجاد کند و قصد دارد از جبنه اقتصادی هم مداخلاتی انجام دهد. ترکیه درباره عراق حساب‌هایی در سر دارد. سیاستی که عراق اکنون عملی کرده است، راه را برای تجاوز ترکیه هموار می‌کند. برای همین هم بنظر ما این کارها به نفع خلق‌های عراق نمی‌باشد.

نقشه‌های دولت ترکیه برای اشغال روژاوا و شمال و شرق سوریه را می‌دانیم، برای این امر چه می‌گویید‌؟

 اکنون دولت ترکیه می‌خواهد روژاوای کوردستان را اشغال کند. می‌خواهد روژاوا کوردستان را از میان بردارد، نابود کند. نمونه آن هم در عفرین، سریکانی وجود دارد. اکنون می‌خواهند اگر بتوانند همان کار را در کوبانی و جزیره هم انجام دهند. یعنی می‌خواهد ۳۰ کیلومتر را اشغال کند، دولت ترکیه زمانیکه جایی را اشغال می‌کند، از قصد کوردها را از آنجا بیرون می‌راند، مثلا قبلا هم کوردها این اشتباه را مرتکب شدند نمونه آن در عفرین است که خلق آنجا را ترک کرد، بدون اینکه متوجه کار خود باشند برای استراتژی دولت ترکیه یک کمک بود. می‌خواهند کوردها را بیرون کنند و بجای آنان اعراب را اسکان دهند، یعنی دموگرافی را تغییر دهند. اگر ۲۰ یا ۲۵ درصد کورد هم حضور داشته باشد، فرق زیادی ندارد، چرا‌؟ تا با این کار بنیاد جامعه‌شناسانه خودمدیرتی دمکراتیک را از میان بردارد. ترکیه قصد دارد تا بنیاد خودمدیریتی جامعه‌شناسانه را پاکسازی کند. در روژاوا این امر ممکن است، چرا‌؟ می‌گوید من تا عمق ۳۰ کیلومتر منطقه‌ میانی ایجاد می‌کنم. اگر ۳۰ کیلومتر پیشروی کند، درواقع چیزی به نام روژاوا باقی نمی‌ماند. می‌توان گفت اگر دولت ترکیه این توانایی را داشته باشد، ۲ هدف اساسی دارد. یکم پاکسازی یا انحلال روژاوا و دومین هدف نیز نابود کردن خود مدیریتی شمال و شرق سوریه می‌باشد. یعنی تنها علیه کوردها، هدف او نیستند. برای اعراب، آسوریان و سوریانی‌ها هم هدف او هستند. می‌خواهند مدیریت‌های آنان را هم تصفیه و تحت کنترل خود بگیرد. می‌خواهد بدین گونه با رژیم به راه‌حل برسد. یعنی برخورد دولت ترکیه چنین است. باید اینگونه به آن نگریست. این اشغال کردن نیست، بلکه نسل‌کشی است، علیرغم اینکه این حقیقت کاملا مشهود و قابل مشاهده است،‌ می‌بینیم که برخی برای خود می‌گویند ما هم کورد هستیم، ما سیاستمداریم، ما ان‌ک‌س ‌(ENKS) هستیم و فلان چیز هستیم، آنان خود در آنکارا بسر می‌برند. بی‌ناموس! تو در آنجا چکار می‌کنی‌ بدنبال چه می‌گردی‌؟ بیاید داخل خلق جای بگیرید. از مقاومت حمایت کنید. به همبستگی بپیوندید، با خلق توافق کنید. بلکه اینچنین بتوان دشمن را شکست داد. راه دیگری وجود ندارد. شما در کنار دشمن قرار گرفته و مردانگی می‌کنید، این شما را نجات نخواهد داد. این استراتژی آنان است می‌خواهند روژاوا را نابود کنند. از عفرین این نمونه کاملا مشخص است. می‌خواهند کوردها را از هم فروبپاشانند. به همین خاطر کوردهای میهن‌دوست در این زمان باید اتحاد خود را ایجاد کنند.

در پایان می‌خواهم برای تمام سراسر کوردستاننیز فراخوان اتحاد ملی بدهم. به مناسبت سالگرد ۱۵ اوت، می‌خواهم بگویم که اکنون  علیه کل کوردستان یک تهدید بزرگ وجود دارد. ممکن است برخی طرفین به اتحاد ملی نیایند و در جبهه دشمن جای بگیرند، اما تمام نهادهای میهن‌دوست، احزاب،‌ جنبش‌های میهن‌دوست، روشنفکران، هوزان و هنرمندان و هرکسی باید برای اتحاد ملی تلاش کند و در این عصر تاریخی و مهم یقینا باید ما کوردها برای هر ۴ بخش از کوردستان یک استراتژی مشترک ایجاد کنیم و برهمان اساس حرکت کنیم. فرصت اینکه پیروز شویم وجود دارد. اگر این فرصت‌ها درست استفاده نکنیم، دشمنان علیه ما توافقاتی را انجام خواهند داد و این فرصتی که برای آزادی کورد ایجاد شده است را نابود خواهند کرد‌‌، این قصد آنان اکنون جریان دارد. به همین خاطر من تمام میهن‌دوستان را فرامی‌خوانم که در این عصر تاریخی بیایید تا اتحاد ملی را ایجاد کنیم. من در پایان با این فراخوان می‌خواهم به سخنان خود پایان دهم و یکبار دیگر جشن رستاخیز را به تمام خلق و رفقایمان تبریک می‌گویم و در ۴۱مین سال کارزار ۱۵ اوت برای همگان آروزی پیروزی را دارم.