پ‌ک‌ک جاویدان ساختن حقی کارَر است

پ‌ک‌ک یعنی حقی کارَر و شهادت حقی کارَر. در پایه و اساس پ‌ک‌ک شهادت بزرگ این رفیق بزرگ نهفته است. حقی کارَر با گامی که در جهت تشکیل حزب برداشته شد و تشکیل حزبی که در نتیجه آن ایجاد شد جاودانه گشت.

حقی کارَر

پس از قتل رفیق حقی، سوء قصد علیه رهبر در بلوک‌های ترک-ایش آنکارا - اگرچه با شکست تمام شد - به وضوح نشان داد که این روند چگونه برنامه‌ریزی شده بود و دولت چه هدفی را دنبال می‌کرد. رهبر آپو، در دوره‌ای که همه اینها اتفاق می‌افتاد؛ در حالی که در جستجوی این بود که چگونه می‌توان شهادت حقی کارَر را به خیزش و جهشی تبدیل کرد و نقشه‌های تخریبی در حال توسعه دشمن را ناکام گذاشت، به این نتیجه رسید که دیگر نمی‌تواند در آنکارا بماند، از اینجا نمی‌توان جنبش را مدیریت کرد و کار را نمی‌توان ادامه داد. زیرا در این مرحله جنبش با گفتن «یا پایان یا ادامه» مواجه شد. حرف‌هایی که باید گفته شود و نگرش‌هایی که باید در اینجا تعیین می‌شد بسیار واضح بود. جنبش قطعاً باید ادامه می‌یافت. علاوه بر این، باید به سطح بالاتری ارتقا و ادامه می‌یافت. رهبری این تصمیم را گرفتند. بر این اساس، به عنوان الزام تعهد به رفقا، مردم، میهن، آزادی، دموکراسی و ارزش‌های آزادی، جنبش را از مرحله گروه ایدئولوژیکی به مرحله حزبی رساند.

در آن دوره، جنبش مرحله گروه ایدئولوژیکی را با موفقیت پشت سر گذاشت و وارد دوره گروه‌بندی سیاسی شد. قتل‌عام حقی کارَر درست در همین دوره اتفاق افتاد، زمانی که جنبش از یک گروه ایدئولوژیکی به توده‌ای شدن در حال توسعه بود. به نظر می‌رسید که جنبش به سرعت توده‌ای و به حزب تبدیل شود. از آنجایی که دولت این را دید، برای جلوگیری از این امر، حقی کارَر را به قتل رساند. کاری که باید انجام می‌شد این بود که هم این خطر را از بین ببریم و هم جنبش را به سطحی بالاتر ببریم. برای این، جنبش باید حزبی می‌شد. برای این کار لازم بود که این روند مطابق با واقعیت شهادت حقی کارَر انجام شود.

در نتیجه این حملات استعماری مشخص شد که زندگی و سیاست در کوردستان در گرو سازماندهی دفاع مشروع است. دفاع مشروع تنها در صورت ایجاد یک سازمان پیشگام می‌تواند توسعه یابد. برای این منظور، لازم بود جنبش را به حزب تبدیل کرد، آن را به رهبری رساند و دفاع مشروع را برای جنبشی که به رهبری دست یافت، سازماندهی کرد. معلوم بود که بدون ایجاد یک سازمان پیشرو و بالا بردن جنبش به این سطح، قادر به سازماندهی دفاع مشروع خود نخواهد بود. روشن شد که جنبش بدون سازماندهی دفاع مشروع نمی‌تواند از خود محافظت کند یا به توسعه خود ادامه دهد. آنچه در اینجا باید انجام می‌شد توسعه سریع سازمان پیشگام بود و به موازات آن تا جایی که این امر محقق شد، ایجاد یک سازمان دفاع مشروع نیز بود.

رهبر آپو برای این منظور به عنتاب (محله هوشگورو) رفت. پاییز ۱۹۷۷ در اینجا در خانه اجاره‌ای ما در محله هوشگورو نوشتن برنامه حزب را آغاز کرد. وی گفت: پس از نگارش این برنامه باید در همه حوزه‌ها توزیع شود و توسط کارکنان مطالعه و بحث شود و این بحث‌ها به درستی هدایت و نتایج جمع‌آوری شود. پاسخ رهبر آپو به شهادت حقی کارَر اینگونه بود.

رهبر آپو در اولین حضورش گفت که هرگز به وضعیت ضد رفاقتی درنخواهم افتاد، هرگز خیانت نمی‌کنم و برای رفاقت زندگی می‌کنم. اولین کسی که رهبر آپو را همراهی کرد حقی کارَر بود. حقی کارَر به قول رهبر آپو پس از نیم ساعت گفتگو تصمیم گرفت با رهبر آپو رفیق شود. پس از آن سخنرانی، بدون معطلی با رهبر آپو همراهی کرد تا اینکه به شهادت رسید. او در سخت‌ترین روزهایش بیشترین حمایت را از رهبر آپو انجام داد. در روزگاری که هیچکس جرات نداشت از کوردستان صیانت کند، رهبر آپو تنها بود، امکان وجود نداشت، هیچ نشانی از پیشرفت نبود، بی‌دریغ همراهی با رهبر آپو را برگزید و برای اینکه رفیق واقعی رهبر آپو باشد تا زمان شهادتش سخت تلاش کرد. به قول رهبر آپو، او «روح پنهان»، چشم، گوش، مغز و قلبش بود. او همیشه به عنوان رفاقتی که رهبر آپو را به بهترین شکل درک کرده و او را عملی کرده است به وظایف و مسئولیت‌های خود رسیدگی می‌کرد. به خاطر همین خصوصیات بود که دشمن او را در یک توطئه به قتل رساند. به اقتضای گرامیداشت یاد رفیق و رفاقت بایستی حقی کارَر جاودانه می‌شد. به همین دلیل است که رهبر آپو برای جاودانه ساختن حقی کارَر و زنده نگه داشتن رفاقتش، رسانیدن جنبش به سطح حزب را مبنا قرار داد و با رساندن جنبش از مرحله گروه ایدئولوژیکی به سطح حزب، پاسخی معنادار و بزرگ به یاد او داد.

تشکیل حزب پاسخی به شهادت حقی کارَر است

برای رهبر آپو، شهادت دلیلی است برای مبارزه، دلیلی برای گسترش مبارزه، دلیلی برای گسترش سازمان. توجیه زنده نگه داشتن یاد شهید است. برخورد رهبری با شهید دقیقاً این گونه است. شهید چگونه ماندگار می‌ماند؟ چگونه جاودانه خواهد شد؟ یاد و خاطره شهید چگونه خواهد بود؟ البته همه اینها زمانی محقق می‌شود که هر شهید دلیلی برای پیشرفت سازمان و مبارزه و موفقیت شود. رفیق شهید بودن یعنی شکست‌ناپذیر ساختن ارزش‌ها، مبارزه، تشکیلات و خط‌مشی است که شهید در راه آن به شهادت رسیده است. به همین دلیل است که باید یک موفقیت را به یاد هر شهیدی تحقق بخشید. از این نظر، شهادت همواره جایگاه مهمی در تاریخ توسعه پ‌ک‌ک داشته و هر شهادت به پله و پلی برای رسیدن به مرحله بعدی تبدیل شده است. شهادت حقی کارَر پیوند و پل اساسی انتقال جنبش از مرحله گروه ایدئولوژیکی به جایگاه حزبی و تکمیل آن با حزب است.

جنبش با مبنا قرار دادن این شهادت بزرگ به شکل‌گیری حزب دست یافت. پ‌ک‌ک یعنی حقی کارَر و شهادت حقی کارَر. در پایه و اساس پ‌ک‌ک شهادت بزرگ این رفیق بزرگ نهفته است. حقی کارَر با گامی که در جهت تشکیل حزب برداشته شد و تشکیل حزبی که در نتیجه آن ایجاد شد جاودانه گشت. از این نظر، پ‌ک‌ک برابر است با جاویدان ساختن حقی کارَر.

در حالی که رهبر آپو اولین گام خود را برای تأسیس جنبش برمی‌داشت، همراهان او حقی کارَر و کمال پیر بودند. هر دوی این رفقا نه کوردستانی بودند و نه کورد. هر دو ترکیه‌ای بودند. حقی کارَر و کمال پیر نمونه بزرگی از رفاقت و پایبندی، صداقت و فداکاری را نشان داده‌اند. آنها در زمانی با رهبر آپو همراه بودند که هیچ کس جرات این کار را نداشت.

انقلابیون کشورهای دیگر نیز به این مبارزه پیوستند. اما عمدتاً با شرکت در یک مبارزه موجود، توسعه آن و مشارکت در فرصت‌های آن انقلابی شدند. حقی کارَر و کمال پیر تفاوت‌های خود را در این مرحله آشکار کردند. نه سازمانی هست، نه مبارزه‌ای و نه فرصتی. مشخص نیست که آیا این مبارزه توسعه خواهد یافت یا موفق خواهد شد. در چنین فضایی در سخت‌ترین شرایط به همراه رهبر آپو به پیشاهنگی مردم کوردستان و آرمان آزادی‌اش پرداخته‌اند.

این ویژگی‌ها نشان از واقعیت و عظمت این رفقا دارد. اینها تنها مواردی نیستند که در شخص این دو رفیق تجسم یافته‌اند. رفقا حقی کارَر و کمال پیر نیز وحدت خلق‌های کورد و ترک را در بالاترین سطح بر مبنای آزاد، برابر و دموکراتیک بیان کردند. از این نظر، رهبر آپو همیشه برای همراهی حقی کارَر و کمال پیر ارزش زیادی قائل بوده است. او رفاقت آنها را اساس رفاقت این جنبش قرار داد و مبارزگی آنها را اساس مبارزگی این جنبش قرار داد. او ویژگی‌های این دو رفیق را در شکل دادن به پ‌ک‌ک، خط‌مشی، مبارزگی، معیارها و درک زندگی آن، مبنا قرار داد. از این حیث، نقش تلاش‌های رهبر آپو همراه با تلاش و عملی‌شدن حقی کارَر و کمال پیر در تولد، شکل‌گیری، توسعه و موفقیت پ‌ک‌ک بسیار مهم است. این تلاش‌ها و عملکردها چیزی است که رهبر آپو را کامل می‌کند.

درک حقی کارَر، درک رهبر آپو و پ‌ک‌ک است

رهبر آپو همیشه مدیون رفقایش بوده است. او بیش از همه خود را مدیون این رفقا می‌دانست. او در شخص آنها خود را مدیون خلق ترکیه و خلق‌ها می‌دانست. او همیشه سعی می‌کرد این بدهی را بپردازد. اگر پ‌ک‌ک و خلق کورد نسبت به مردم ترکیه خصومت و بی‌احترامی نکردند، اتحادی که رهبر آپو با حقی کارَر و کمال پیر ایجاد کرد در این امر نقش اساسی داشت. حقی کارَر و کمال پیر از رفقای رهبر آپو بودند. آنها به این رفاقت در بالاترین سطح دست یافته‌اند.

شخصیت رفیق حقی کارَر را باید در تمام ابعاد آن درک کرد. درک حقی کارَر؛ درک پ‌ک‌ک، رهبر آپو و خود است. رهبر آپو برای توصیف پ‌ک‌ک، شخصیت حقی کارَر را توصیف می‌کند. منظور او این واقعیت بود که «حقی کارَر روح پنهان من بود»، «قلبم، مغزم، دستم، بازویم، چشمم، گوشم بود». این در عین حال هم تعریف پ‌ک‌ک و هم مبارزگی پ‌ک‌ک نیز می‌باشد. حقی کارَر، شخصیت تحقق‌یافته و زنده رهبر آپو است. آنچه در حقی کارَر تحقق یافت شخصیت رهبر آپو می‌باشد. ذهنیت، سبک، فرهنگ، اخلاق و معیارهای اوست. این درک او از زندگی و مبارزه است. از این نظر شناخت شخصیت حقی کارَر به معنای شناخت رهبر آپو و پ‌ک‌ک است. شناخت رهبر آپو و پ‌ک‌ک نیز شناخت حقی کارَر است.

حقی کارَر یعنی داشتن روحیه و ایمان بزرگ. این یعنی انجام فداکاری‌های بزرگ. یعنی صادق و دریا دل. یعنی وفادار بودن به رهبری، خط‌مشی، رفاقت، سازمان، مردم و ارزش‌ها در هر شرایطی. شخصیت حقی کارَر؛ یعنی تبدیل شدن احساسات بزرگ به افکار، تبدیل شدن افکار به احساسات، معنایابی احساسات و افکار و این نیز تبدیل شدن به سازمان و عمل می‌باشد.

حقی کارَر شخصیت سازمان و عمل عواطف و افکار بزرگ است. شخصیت حقی کارَر شخصیتی است که قدرت فکر و عمل را در هم می‌آمیزد و فکر و عمل را همزمان انجام می‌دهد. او شخصیتی است که فکر را بر عمل مقدم نمی‌دارد یا عمل را بر فکر. شخصیت حقی کارَر شخصیتی است که دائماً از رهبری پیروی می‌کند و همیشه او را مبنا قرار می‌دهد و به همان اندازه که نیازها را درک می‌کند بلافاصله آنها را برآورده می‌کند.

شخصیت حقی کارَر؛ مبنا قرار دادن سازمانی‌بودن، سازماندهی، معیارها و انضباط است. جنگی علیه بی‌سازمانی، بی‌انضباطی، خودسرانگی و بی‌معیاری است. شخصیت حقی کارَر یعنی تولید کردن، زحمتکش بودن، زندگی و ارزش‌آفرینی و گسترش مداوم زندگی و ارزش‌هاست. این به معنای زندگی نکردن بر پایه دستاوردها یا رنج کسی است (کنایه از عدم رنج‌خوری دیگران است). یعنی زندگی را به منزله ایجاد زندگی و ارزش و جنگیدن برای آن بدانیم. شخصیت حقی کارَر یعنی؛ خیلی متواضعانه زیستن. یعنی خدمت کامل به رفقا، جنبش و مردم خود به دور از هر نوع اقتدار و کاریر. زندگی یک لقمه و یک چاکت (کنایه از زندگی درویش و ساده است). یعنی بسان درویش، پیغمبر و فرشته زیستن. یعنی به طور مداوم آموزش دادن خود و اطرافیان، ضعف‌ها، عقب‌ماندگی‌ها و اشتباهات خود را برطرف کردن و مدام قدرت راه‌حل را در خود ایجاد کردن. یعنی با هیچ ضعف، عقب‌ماندگی، اشتباه و زشتی زندگی نکردن.

هیچکس نمی‌توانست با اشتباهات، منفی‌بافی و زشتی‌هایش در کنار حقی کارَر زندگی کند. حقی کارَر هرگز این را نمی‌پذیرفت. او قطعاً یا او را از آن وضعیت خارج می‌کرد و به او قدرت حل آن را می‌داد یا اگر اصلاح نمی‌شد، او را نزد خود نگه نمی‌داشت. به همین دلیل است که حقی کارَر یعنی آموزش دادن خود و دیگران را آموزش دادن، آموزش دادن خود در شخصیت فردی که به او آموزش می‌دهد؛ بنابراین باید آگاه بود که این مسیر موفقیت است.

حقی کارَر یعنی سازماندهی بزرگ، عملیات، رشد سازمان با عمل، و بزرگتر کردن عمل با سازمان. یعنی هرگز بی‌سازمانی و بی‌عملی را قبول نکردن و به آنها جایی در زندگی خود ندادن. یعنی با هیچ نقص، اشتباه یا زشتی زندگی نکردن، سازش نکردن، مدیریت نکردنش. این به معنای تأثیرگذاری، فعال کردن، تقویت و موفقیت برای رفیق‌اش و فردی است که با او ارتباط برقرار کرده باشد. یعنی از رفقای خود و سازمان در برابر انواع خطرات محافظت کردن، اگر خطری وجود دارد ابتدا با آن مواجه شدن، اگر خطری وجود دارد شخصاً آن را تجربه کردن و اجازه ندادن به اینکه سازمان و رفقای شما آن را تجربه کنند و شما ابتدا با خطر مواجه شوید.

حقی کارَر یعنی؛ یعنی تجربه نکردن کوچکترین فردیت، به زعم خود بودن و خودخواهی، یعنی مبارزه با این، یعنی کاملاً مبتنی بر زندگی دسته‌جمعی، زندگی دموکراتیک و زندگی آزاد.

حقی کارَر یعنی مبارزه با مشکلات، شکست دادن آنها و کسب موفقیت است. یعنی تسلیم نشدن در برابر مشکلات، اصرار بر موفقیت و رسیدن به موفقیت است. یعنی هرگز چیز ساده، آسان و آماده را نخواستن، یعنی از آن متنفر بودن. این به معنای ایجاد همه چیز از طریق مبارزه و کار است. در غیر این صورت، به معنای ایجاد، بزرگ کردن آنچه که از قبل وجود دارد، و ایجاد یک مورد جدید با آنچه قبلاً وجود دارد، است.

درک رفیق حقی کارَر از حزب و سازمان، درک رهبر آپو از سازمان است. نداشتن خواست اینکه سازمان او را قبول کند و فرصت کار برایش فراهم کند. بلکه سازمان او را بپذیرد و برایش فرصت کار فراهم کند. به غیر از این چیزی از سازمان نمی‌خواهد. یعنی تلاش برای ایجاد هر آنچه که سازمان، مردم، آزادی و رفقا نیاز دارند و اطمینان از ایجاد آن. زندگی در جایی که حقی کارَر در آن قرار دارد به معنای زندگی سازمانی است. حقی کارَر یعنی تجربه پیوسته وحدت عظیم عاطفه، فکر و روح، سازماندهی بر این اساس، عمل و موفقیت.

حقی کارَر یعنی وفادار بودن به رهبری، حزب، رفاقت، مردم و آزادی در هر شرایطی. این به معنای عدم عقب‌نشینی از اصرار بر آزادی است. این به معنای فدا کردن همه چیز برای آزادی است. یعنی برای رهبری، برای حزب، برای رفقا و مردم، برای ارزش‌های این مردم، این سازمان و مردم، در مواقعی که لازم است جان خود را فدا می‌کند.

حقی کارَر یعنی از خود گذشتگی، فراتر رفتن از خود، ایجاد اجتماعی‌بودن در درون خود، مصمم گشتن به آزادی، سازماندهی تمام زندگی برای آزادی، منع زندگی غیر از این و اصرار بر موفقیت.

آنچه در حقی کارَر بیان شده است، تحقق یک سازمان، یک مردم، آزادی و دموکراسی است. به همین دلیل به رفیقی تبدیل شد که در پیدایش، شکل‌گیری و توسعه جنبش، جایگاه بزرگ و تعیین‌کننده‌ای داشت. جنبش ما خیلی چیزها را مدیون حقی کارَر است و مدام در تلاش است تا آن را جبران کند. برای همین، رفیق حقی کارَر، او در قلب پ‌ک‌ک، مبارزان پ‌ک‌ک و مردم ما جایگاهی محو‌نشدنی دارد. تا زمانی که پ‌ک‌ک زنده است، مبارزات پ‌ک‌ک و مردم کوردستان زنده هستند، رفیق حقی کارَر نیز زنده خواهد بود.

حقی کارَر در مغز و قلب مردم کورد نفوذ کرده است. به پ‌ک‌ک و حتی به کوچکترین سلول مبارزان پ‌ک‌ک هم نفوذ کرده است. حقی کارَر از این نظر جاودانه شده است. حقی کارَر نمرده و هنوز زنده است. او به عنوان پ‌ک‌ک زندگی می‌کند.

انتقام حقی کارَر به طرز چشمگیری گرفته شد

اینها هویت، شخصیت و ویژگی‌های پ‌ک‌ک است. این هویت و ویژگی‌های مبارزان پ‌ک‌ک است. این یک شکل عالی از تحقق است. یعنی تجربه جوهره و اتوپیای بشریت در تاریخ. از این جهت، حقی کارَر به معنای زیستن انسانیت، زیستن جوهر انسانیت، جستجوها، اهداف، مقاصد و رویاهای آن و مبارزه با روحیه، ایمان و فداکاری فراوان برای تحقق خواسته‌های آن در عمل است.

شهادت حقی کارَر ضایعه بزرگی است. این ضایعه بزرگ باید جبران می‌شد، خلأ ناشی از آن پر می‌شد و با پرداختن هزینه سنگین به دشمن به خاطر این توطئه، انتقام می‌گرفت. وفاداری به حقی کارَر نیز این را ایجاب می‌کرد. و همینطور هم شد. کسانی که حقی کارَر را به قتل رساندند مورد حمله قرار گرفتند و انتقام گرفته شد. انتقام بزرگ واقعی با بردن جنبش از مرحله ایدئولوژیکی به مرحله حزبی، تشکیل حزب و جاودانه ساختن حقی کارَر گرفته شد. با این پاسخی که به یاد حقی کارَر داده شد، شکست‌ناپذیری این جنبش و مردم تضمین شد. بدین ترتیب یک توطئه بزرگ در تاریخ مردم کوردستان به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد و یک تحول بزرگ تاریخی آشکار شد تا دیگر هرگز تکرار نشود. به این ترتیب شهادت حقی کارَر به نگارش تاریخ بزرگ، قیام بزرگ و ارزش‌آفرینی منجر شد.

واکنش به شهادت حقی کارَر به تحولاتی منجر شده است که می‌توانیم آن را دارای اهمیت تاریخی بدانیم. سرنوشت مردم کورد تغییر کرده است. مردم کورد تاریخ شناخته شده‌اش که قیام کرده و شکست خورده‌اند را از بین برده‌اند. به سازمان، رهبری و مبارزه‌ای دست یافته است که موفقیت را تضمین می‌کند. در این راستا، شهادت حقی کارَر، سرآغاز یک نقطه عطف جدید در تاریخ کوردستان شد که اساساً منجر به تحولی جدید و ظهور یک جامعه و فردی جدید شد. وقتی انسان به خاطراتش پایبند باشد، حتمی است که شهدای بزرگوار چنین نتایج بزرگی را رقم بزنند.

رهبر آپو این شهادت بزرگ را عمیقا تجربه کرد، برای یافتن نحوه معنا بخشیدن به آن مبارزه کرد و بر این اساس پ‌ک‌ک را ایجاد کرد و با ارائه سازمان، رهبری و قدرت عمل عظیم، مردم کوردستان را شکست‌ناپذیر کرد.

شخصیت پ‌ک‌ک بر این اساس به صورت وحدت عاطفه، اندیشه، روح و سبک شکل گرفته است. این بدان معناست که شخصیت حقی بازنمایی خود را در شخصیت‌ها پیدا می‌کند. رفیق حقی کارَر یکی از رفقای نادری بود که توانست از شخصیتی که نظام ساخته و شکل داده بود فراتر رفته و شخصیت و جامعه جدیدی برای خود بسازد. با این ویژگی حقی کارَر؛ او ارزش‌های دموکراسی، آزادی، برابری و عدالت همه بشریت و همچنین ارزش‌های خلق کورد را بر اساس این ارزش‌ها که رهبر آپو در پ‌ک‌ک سنتز کرد و معنا بخشید، این ارزش‌ها را در قلب و ذهن خود جای داده است. به خاطر اینکه بر اساس این ویژگی‌های بزرگ شکل گرفت تحقق پ‌ک‌ک عظیم صورت گرفت.

اگر پ‌ک‌ک تا این حد بزرگ و شکست‌ناپذیر شد، اگر تحولات بزرگی را در جامعه کوردستان راه بر زیرساخت-روساخت‌های بزرگ گشود و تحولات بزرگی ایجاد کرد، شخصیت حقی کارَر اساس آن است. شخصیت حقی کارَر در این راستا نقش بسزایی در انتقال گروه‌بندی به میهن، ریشه گرفتن آن در میهن، رشد آن، شکست‌ناپذیر ساختن آن و بر این اساس در رشد حزب، شخصیت‌یابی و هویت‌یابی دارد. اساس همه این تحولات در کوشش اندیشه و عمل حقی کارَر نهفته است.

حقی کارَر بهترین مبارز پیشکسوت این دوره از رفقای نادری است که نقش خود را به طور کامل ایفا کرد. اگر امروز به این ارزش‌ها، به این فرصت‌ها رسیده‌ایم، باید تلاش این رفیق را مبنای این کار دید. به همین دلیل است که باید همیشه خود را مدیون این رفیق بدانیم و تحت هر شرایطی این بدهی را بپردازیم. پرداخت این بدهی هم به مردم کوردستان و هم به سایر خلق‌ها ضروری است. این به معنای تلاش زیاد برای تحقق اهداف تعیین شده توسط رهبر آپو است.

اگر ناسیونالیسم و ​​تنگ‌نظری در پ‌ک‌ک شکل نگرفت، اگر درک عشق، وفاداری و خدمت به خلق‌ها در پ‌ک‌ک رشد کرد، به این دلیل است که رفقا حقی و کمال اولین گام‌ها را با رهبر آپو برداشتند و تا زمانی که به شهادت رسیدند به رهبر آپو وفادار ماندند. اگر پ‌ک‌ک تا این حد پاک مانده و دل‌ها را تسخیر کرده است، اگر امروز بسیاری از انقلابیون مورد توجه مردم و نیروهای مبارز برای دموکراسی و آزادی هستند و اگر این نیروها از پ‌ک‌ک الهام می‌گیرند، این کاملا به این دلیل است که رفقا حقی و کمال به همراه رهبر آپو در حال توسعه و شکل دادن به این جنبش هستند. اگر رفیق حقی کارَر را اینگونه درک کنیم و الزامات این را در عمل به موقع انجام دهیم، نه تنها حقی کارَر را درست درک می‌کنیم، بلکه پ‌ک‌ک و رهبر آپو را درست زندگی، درک و عملی می‌کنیم.