گریلای یژا استار آمارا جوانرو، به مناسبت یازدهمین سالگرد قتل‌عام پاریس با خبرگزاری فرات (ANF) صحبت کرد.

گریلا آمارا جوانرو سخنان خود را اینگونه آغاز کرد. «قتل عام اول و دوم پاریس در شخص سارا و رفیق اوین اتفاق افتاد. این کشتار در واقع انتقام نظام سرمایه‌داری از رهبر آپو بود. آنها به وضوح به مردم ما نشان دادند که چگونه می‌توانند در شخص سارا و رفیق اوین به کشتن و حمله بپردازند. اساسا شهادت رفیق سارا، رفیق لیلا و رفیق فیدان فقط شهادت سه همرزم ما نبود. جنبش آزادی و پاژک در شخص سارا هدف قرار گرفت. در شخص رفیق فیدان دوغان، پیشرفت‌های دیپلماتیک ما در سطح بین‌المللی ، نفوذ ما در بین مردم و احساسات آپویی در بین مردم گسترش یافته بود. در شخص رفیق لیلا، گروهی از جوانانی که دور رهبر آپو جمع شده بودند و می‌خواستند از رهبر آپو محافظت کنند تا با اقدامات خود آزادی جسمانی رهبری را تضمین کنند، هدف قرار گرفتند.

این حمله در شخص سارا، لیلا، فیدان، اوین، میر پرور، عبدالرحمن قزل به زنان و جوانان کورد صورت گرفت. هدف زنان و جوانان کورد بود. بر این اساس، انتقام آن رفقا و انتقام از نظام، واقعاً نیازمند ما، مردم ما و کسانی است که دلشان وقف آزادی است. چون مبارزه آن رفقا فقط برای یک خلق نبود، فقط برای یک جنسیت نبود، مبارزه آن رفقا موضع‌گیری آنها در قبال رهبر آپو بود. مبارزه یک خلق بود، این مبارزه یک ملت بود، مبارزه همه قلب‌هایی بود که برای آزادی می تپیدند و یک مبارزه جهانی بود. در هر جایی از دنیا که دلی برای آزادی میتپید، مبارزه آنها بود، مبارزه این رفقای ما بود. کودکانی که در بیابان‌های آمریکا زندگی می‌کنند، حتی زنانی که خشونت را در افغانستان، آفریقا، ایران می‌بینند، با فشار و ظلم دولت روبه‌رو هستند، مبارزه برای انتقام آن زنان است.

آمارا جوانرو در ادامه سخنان خود قتل ژینا امینی را تجدید قتل‌عام سارا (سکینه جانسز ) دانست و گفت: «هرجا دلی برای آزادی باشد، اشغالگران از آن دلها می‌ترسند و آنها را هدف قرار می‌دهند. شهادت ژينا امينی در واقع تجديد قتل رفیق سارا بود. اندیشه و فلسفه رهبر آپو «ژن ژیان آزادی»، به هر ملتی با زبان و عواطف خود با دل نشان داده است که امروز مبارزه ما به چهار بخش کوردستان، خاورمیانه و جهان کشیده شده است. هر ملتی که انگشتش را بالا می‌گیرد و با علامت پیروزی فریاد می‌زند، می‌گوید «ژن ژیان آزادی !» این نشان می‌دهد که اندیشه‌ها و فلسفه‌ی رهبری چقدر جهانی شده است، نمی‌توان آن را محدود کرد و جلوی آن را گرفت. واقعا چیزهای زیادی برای یادگیری از سارا وجود دارد. رفیق سارا در کتابش می‌گوید: «زندگی من همیشه جنگ بود». در واقع رفیق سارا با همه جنگید. او با ذهن اشغالگر مبارزه کرد، با تفکر مردسالار مبارزه کرد، با سنت‌هایی که هزاران سال در جامعه باقی مانده بود، با نفس خود مبارزه کرد، با احساساتش جنگ سختی کرد. سارا با همه آنها جنگید. رفیق سارا نشانه موفقیت بود، نشانه پیروزی بود. رفیق سارا چهره یک زن آزاد را مجسم کرد. حمله به رفیق سارا و رفیق اوین یک حمله معمولی نبود. این یک حمله بسیار عمدی بود. همان طور که رهبری با علم، زن آزاد را خلق کرد، نظام نیز عمداً آزادترین زن خلق شده توسط رهبر آپو را هدف قرار داد. حمله به آن رفقا بر این اساس بود. رفیق سارا برای ما مظهر مبارزه است، بیانگر آزادی است. در آن شرایط و حتی تا به امروز، واقعاً برای یک زن سخت است که به کوهستان برود. اما در جامعه کوردستان ما ۴۵ سال پیش، قدم نهادن یک زن تا قله کوه سخت‌تر بود. هزاران مانع و مشکل برای یک زن وجود داشت تا بتواند به مبارزه بپیوندد. رفیق سارا با تمام آن موانع دست و پنجه نرم کرد و به حرف دلش گوش داد. در جریانی که انتخاب‌های مختلفی برای یک زن در نظام وجود داشت، رفیق سارا به انقلاب روی آورد. احساسات انقلاب را برای هر زن بیان می‌کند. شاید ما به عنوان همراه او رفیق سارا را ندیده باشیم، حتی اگر رفیق سارا را نبینیم، هر لحظه او را در قلب خود زنده نگه می‌داریم. ما به عنوان همرزمان سارا، لیلا و فیدان قول خود را تکرار می‌کنیم. هر سال در این روز، نه تنها فقط در روز قتل‌عام، بلکه هر روز سال یاد رفقایمان را گرامی می‌داریم، یاد آنها را زنده می‌کنیم، انتقام آنها را از دشمن می‌گیریم».