یژاستار: رویا و آرزوهایشان را با پیروزی تاجدار خواهیم کرد
فرماندهی قرارگاه مرکزی ارتش زنان کورد (یژاستار) یاد شهدای آمد را گرامیداشت و اعلام کرد: «عهد میبندیم که رویا و آرزوهای آنها را را با پیروزی تاجدار خواهیم کرد».
فرماندهی قرارگاه مرکزی ارتش زنان کورد (یژاستار) یاد شهدای آمد را گرامیداشت و اعلام کرد: «عهد میبندیم که رویا و آرزوهای آنها را را با پیروزی تاجدار خواهیم کرد».
فرماندهی قرارگاه مرکزی ارتش زنان کورد (یژاستار) طی اطلاعیهای یاد شهدای آمد را گرامیداشت و اعلام کرد: «عضو شورای فرماندهی نیروهای مدافع خلق (هپگ) و یژاستار رفیق آخین موش (هولیا دمیرر) در قامت کوه و دارای روح بزرگی بود، همزمان ساده، متواضع و دارای هوش و ذکاوت عمیقی بود. آخرین بار فرمانده ایالت آمد بود، در نبردی که در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳ در ارتفاعات لجه اتفاق افتاده بود همراه عگید برخودان (حبیب کاراکوچ)، روهات پاسور (جهاد آی) و دمهات ستکار (چتین تمل) مقاومت بیمانندی را انجام دادند و آخر سر به شهادت رسیدند. به عنوان فرماندهی قرارگاه مرکزی ارتش زنان کورد (یژاستار) به خانوادهی شهدا، خلق قهرمان، فداکار و مقاومت کنندهی سرحد، آمد و تمامی خلق میهن دوست خود تسلیت میگوییم. بار دیگر در شخصیت رفیق آخین یاد تمامی شهدا را با احترام گرامی میداریم و تجدید میثاق میبندیم که ما یاد آنها را در مبارزات خود همواره زنده نگه داریم و با رسیدن به پیروزی انتقام آنها را پس بگیریم».
فرماندهی یژاستار در ادامهی اطلاعیهی خود اعلام کرده است: «رفیق آخین یکی از ارزشهای خلق عزیز سرحد است که با جغرافیای مرتفع و بایر و سخت آن در سرحد زیسته و با میهندوستی و ارزشهای فرهنگی بزرگ شد. رفیق آخین در قبرس متولد شد که هزاران کیلومتر با اینجا فاصله دارد».
اطلاعیه به این شکل ادامه مییابد: «مانند هر کودک کورد که تحت هجمههای انکار و محو کردن فرار کرده بودند، نتوانستند به دشتهای آرام دریای سفید انس بگیرند که برعکس جغرافیای کوهستانی سرحد است. به صورت مستمر به این جغرافیا و این ارزشها پایبند بود، وی اینگونه بزرگ شد. با وفاداری بزرگ که به دلیل دوری و جدایی به وجود آمده بود، از همان سنین کم احساس میهندوستی در اعماق درون وی به وجود آمده بود و همیشه کینه و خشم بیهویتی کورد را در دلش زنده نگه میداشت. به همین دلیل در سنین جوانی با جنبش آزادی آشنا شد. درد جدایی از هویت و فرهنگ، تخیل او و میل او به یافتن خود به عنوان یک زن، او را به حرکت با جنبش آزادی سوق داد. به دلایل زیادی به بریتانیا رفت و این فرصت را پیدا کرد تا با رهبری از نزدیک آشنا شود و مبارزات رهبری را در آنجا دنبال کند. رفیق آخین میزان نفوذی را که از رهبری دریافت کرده بود را اینگونه توصیف کرده بود: «انگار دوباره خود را بافته بودم، آن جستوهایی که نتوانسته بودم را توصیف نمایم، توانستم توصیف نمایم». پس از مدت کوتاهی، در سال ۱۹۹۷ به صورت رسمی به حزب پیوست و مدتی را در فعالیتهای اروپایی شرکت کرد. آخین که به عنوان دختر مقاوم سرحد خود را ساخته بود، آرزوی آزادی به صورت مستمر وی را برای رفتن به کوه سوق میدهد و از هر فرصتی استفاده کرد و این خواستهی خود را بیان نمود.
هر ثانیه از زندگی وی شرکتی فداکارانه بود
رفیق آخین مانند کوه کارتوین است، زمانی که انسان از دور به آن مینگرد، شکوهی انسانی به خود میگیرد، درون آن طوفان و آتشفشان رخ میدهد، اما این را نمیتوان به آسانی درک نمود. این آتشفشان پس از به اسارت گرفتن رهبر فوران کرد و کسی نتوانست به بهانههای مختلف جلوی رفیق آخین را بگیرد. در سال ۲۰۰۰ با هوشیاری زیادی به سرزمین خود رسید و به صفوف گریلا پیوست. هدف وی این بود که انتقام توطئه علیه رهبری را بگیرد که شاید آخرین امید دستیابی به هویت کورد و زنان را با جوهر و ارزشهای خود جمع کرده است، همچنین برای اینکه اجازه ندهد دوباره این ملت از همان درد و آزار عبور کنند. به همین منظور در فعالیتهای نیروی ویژه شرکت کرد و با مشارکت صادقانه، صحیح و فداکارانه خود در آنجا توجهات را به خود جلب کرد. در مشارکت خود با ادعا، هوشمندی و ارادهی خود، تأثیر گذار بوده در مدت کوتاهی، فرمانده شد. موضعی تکهتکه یا پراکنده نداشت. تمام حقایقی که میداند و در آن زندگی میکند، آنهایی که به آن اعتقاد دارد و برای آنها تلاش میکند، یکی هستند. هر ثانیه از مشارکت وی با روسیهای فداکارانه بود. فلسفهی یک لقمه نان و یک زیرانداز در شخصیت متواضع و فروتنی برجسته شده بود. آخین هر چند با موضع ساده و ملایم در برابر رفقایش و در زندگی نیز شناخته میشد، اما در برابر دشمن خشمی بیپایان داشت. به سبب اینکه یکی از اهداف وی این بود که انتقام بگیرد و از اعمالی که انجام شدهاند را مورد بازخواست قرار دهد. به همین سبب زمانی که کارزار ۱ ژوئن آغاز شد، با جوش و خروش فراوان به بوتان رفت. رفیق آخین در منطقهی گابار بوتان ماند، تجربهی ابتدایی و بزرگ گریلایی را در این میدان کسب کرد، ارادهی خود را از آب گرفت و با نیروی خود ارادهی خود را از فولاد ساخت و در اینجا لقب گابر را گرفت. در لقب خود و هویت گابار دوران مهمی بود و اکنون به عنوان آخین گابار چهرهی گریلایی خود را ترسیم کرده و به سوی این هدف شروع به پیشرفت کرد. با تجربیاتی که در آنجا کسب کرده بود به مناطق حفاظتی میدیا بازگشت و به طور کل در مبارزات یژاستار و به ویژه در عملیاتهای بزرگ شرکت داشت. در مبارزهی انقلابی و برای حرفهای شدن گریلا، کار و فعالیتهای زیادی انجام داد. رفیق آخین که با وفاداری زیاد در این مبارزه شرکت کرده بود، به یکی از فرماندهان پیشگام که گریلای مدرنیته دموکراتیک تبدیل شد و آن را توسعه داد. رفیق آخین خواست این دانش و تجربه را در خاک باکور، در آمد دل کوردستان در خدمت مبارزه قرار دهد و بار دیگر تمایل خود را برای حضور همیشه در صفوف مقدم به عنوان یک فرمانده فداکار نشان داد. تا اینکه سال ۲۰۱۸ به عنوان فرماندهی به آمد رفت و تا زمان شهادت تلاش کرد وظایف خود را به درستی انجام دهد.
ارادهای پولادین، مصمم و پایدار
رفیق آخین هم در زندگی، هم در مبارزهی خود، هم در برخورد با رفقای خود، رفیقی بسیار متواضع و ساده و پر از احساسات بود. برای هر کار و مبارزهای که میرفت، با وجود و موضع خود، جای وی قابل احساس بود. از زمان پیوستنش به صفوف ما قابل احترام و دوست داشتند بود. رفیق آخین در بخشش بدون حد و مرز بود، در برابر رفقایش، مسئله و خلقش، مسئولیت و وظایف خود را میدانست. وقتی از بیرون به آن می نگریست، در زیر چهرهی لطیف وی، ارادهای پولادین، مصمم و پایدار وجود داشت که با هوشیاری تمام خلق شده بود. او مانند نامش وفادار، روراست و درست و رک است. به مانند آب آرام، زلال و عمیق است. با این خصوصیات همیشه برای رفقایش مایهی حیات و هستی بوده است. رفیقی وجود ندارد که همراه وی مانده باشد و با وی دوست نشده باشد. به یک به یک رفقایش اهمیت میداد، به مشکلاتشان گوش میداد. سعی میکرد درک کند و مشکلات را راهحل کند و خود را وقف همگان میکرد. یکی از خصوصیات بارز وی که مورد توجه بود، تعهد عمیق او به مبارزهی آزادیبخش زن، مبارزهی خستگی ناپذیر در این زمینه و اجازه ندان به ویژگیهای عقب مانده، بود. رفیق آخین مبارز بود و بر اصول خود پافشاری میکرد. به سبب اینکه میدانست که میخواهد چه نوع حیاتی داشته باشد و چه نوع آزادی را به دست بیاورد، با این معنا معیارهای پذیرش و رد مشخص هستند. مانند آبی که سرچشمهاش از اعماق باشد. قابل احساس نیست، اما وجود دارد. خود را نشان نمیدهد اما همیشه همراهت است. نامرئی است اما همیشه مانند یک کوه پشتت است. یکی از رفقا که مدتی همراه رفیق آخین بوده گفته بود: «اگر فرشتهها انسان بودند، رفیق آخین برای فرشته بودن اولین انتخاب بود» و با این تعریف به باقی خصوصیات وی اشاره نموده بود. او نمایندگی زن فرشتهای است که رهبری از آن سخن گفته است.
در واقع با وجود داشتن مهارتهای زیاد در عرصههای مختلف مبارزه، اما ویژگیهای رفیق آخین باعث شده که همیشه در کوهستان باقی بماند و بر گریلا بودن اصرار داشته باشد و گریلا بودن را ترویج دهد. هوشیاری در حفاظت از زن و خلق را تعمیق بخشید، خلق کردن وجود از عدم، اصرار بر گسترش تاکتیک، تلاش و تاکید بر پیشگامی گریلا در دشت، شهر و کوهستان را بر اساس استراتژی جنگ خلق انقلابی و تاسیس ارتش زنان، وی را به فرماندهی جستجوگر تبدیل کرد. با وجود اینکه عملکرد تاکتیکی که امروز در یژاستار بیشتر خود را نشان میدهد، در هر لحظه و در هر مکان و فعالیتی که شرکت داشته، اهمیت بسزایی به پیشرفت زنان داده و خود نیز در آن پیشگام بوده است. رفیق آخین که تا آخرین نفس با این سطح از تعهد و عزم و آگاهی شرکت کرد، برای ما رفیقی پیشگام بود، رفیقی شجاع و دارای قدرت عمیق معنا بود، کوهی بود که میتوانند بر آن تکیه کرد و در عین حال با هویت خود نمایندهی انتخاب حیات آزاد زنان شد. از این نظر، یاد او همیشه زنده باقی خواهد ماند و پیروزی ما ادامه خواهد داشت.
به اسم و نماد پافشاری علیه فاشیزم تبدیل شدند
رفیق عگید و دمهات که همراه رفیق آخین به شهادت رسیدند، رفقای جوانی بودند که از تاثیرات فریب دهنده و پلید سیستم دور گشته بودند و در مبارهی شکوهمندانه، آزادی و زیبایی را یافتند. این رفقا در برابر تمامی شرایط و فشارهای فاشیزم در بین سازمانهای جوانان شرکت داشتند، علیه حملات دشمن از جوانان و خلق حفاظت کردند و به نیرویی تبدیل شدند که هوشیاری به دست میآورند. پس از مدتی مبارزهی خود را به اندازهی نیاز ندیدند و با رفتنشان به کوهها خواستند شکل مبارزهی خود را گستردهتر کنند. با هوشیاری و شجاعت به کوه روی آوردند، در مدت کوتاهی زندگی گریلایی را فرا گرفتند به به اسم و نماد پافشاری علیه فاشیزم تبدیل شدند. مشارکت این رفقا در چنین مراحل دردناکی که بار دیگر توطئهی بینالمللی با کانسپتی گسترده ادامه دارد، مشارکت آنها در تداوم و پافشاری بر گریلایی بودن است. رفقا دمهات و عگید با مشارکت خود چنین پیامی به دشمن دادند که «شما نمیتوانید گریلا را از بین ببرید» و به صورت مستمر با این هوشیاری مشارکت نمودند. همچنین رفیق روهات پاسور، فرزند قهرمان خلق آمد، با وجود اینکه در مبارزات گوناگونی مشارکت داشت و قبل از پیوستن به صفوف گریلا نیز زندانی شده بود، اما در رابطه با هوشیاری و موضع میهندوستانهی خود سازش نکرد و موضعی را اتخاذ کرد که تحت هر شرایطی آن را در مبارزه با شکوه و با افتخار میدانست. پس از سال ۲۰۱۳ در مبارزه مشارکت داشته و نقش فعالی در پیشبرد مبارزهی یگانهای مدافع غیرنظامیان (یپس) ایفا نموده است و برای این منظور نیز مبارزهی مقتدرانهای انجام داد. برای اینکه این خواستهی خود را زنده نگه دارد، پس از بازگشت به آمد، مبارزات زیادی انجام داد و تا لحظهی شهادت به مبارزه ادامه داد. این چهار رفیق ما، به هیچ وجه برای حملات سخت دشمن و درخواست تسلیم شدن، سر خم نکردند. به عنوان نمایندگان قوی حزب کارگران کوردستان (پکک)-حزب آزادی زنان کوردستان (پاژک) بار دیگر عزم و ارادهی فداکارانهی آپویی را نشان دادند.
راهی که ما سزاوار رهبری، شهدا و خلق شکوهمند و با افتخار خود باشیم، جنگ خلق انقلابی را با پیروزی تاجدار کنیم. با این هوشیاری ما بار دیگر به عنوان فرماندهی مرکزی اتحادیهی زنان آزاد- استار (یژاستار) یاد رفقا آخین گابار مووش، که نمونهی فرمانده زنی آزاد است، همچنین، روهات پاسور، دمهات ستکار و عگید برخودان را با احترام و قدردانی گرامی میداریم و به خانوادههایشان و به خلق میهندوست و ارزشمند خود تسلیت میگوییم. به عنوان رفقای این شهدا قول میدهیم که دشمن را بازخواست کنم و انتقام آنها را پس بگیریم و رویاهایشان را با پیروزی تاجدار نماییم”.