فروپاشی از درون | یادداشت
از دیماه سال ١٣٩۶ خلقهای ساکن در ایران عمق این اشتباه استراتژیک را درک کرده و اکنون به تمامی براین نکته واقف هستند که حاکمیت خارج از خواستههای خلقهای ایران حرکت میکند
از دیماه سال ١٣٩۶ خلقهای ساکن در ایران عمق این اشتباه استراتژیک را درک کرده و اکنون به تمامی براین نکته واقف هستند که حاکمیت خارج از خواستههای خلقهای ایران حرکت میکند
در شرایطی که افکار عمومی در ایران هنوز از شوک ناشی از کشتارهای غیر قابل پیش بینی حکومت در بهت است و سرنوشت زندانیان این اعتراضات در هاله ای از ابهام فرو رفته است، مقامات تصمیم گیر حکومت ایران با تداوم رویکردهای امنیتی پیشین خود، چنان رفتار میکنند که گویی در این کشور اتفاقی نیفتاده است و مدار امور بر محور پیشین خود همچنان میچرخد. اما به رغم این تصور؛ به نظر میرسد شوک ناشی از اعتراضات نه فقط گریبانگر خلقهای ایران است بلکه مقامات تصمیم گیر را نیز در بهت فرو برده است. اما بهت مقامات ایرانی از جنسی دیگر است؛ این بهت نه نشات گرفته از قیام مردم و شمار جان از دست دادگان این قیام است، بلکه نشات گرفته از عدم کارایی رویکردهای امنیتی و شدت سرکوبی است که در مقابل شدت قیام خلق کم آورده است. از همین رو طی چند روز اخیر، بدون آنکه رسانههای حکومتی حتی در صدد دلجویی از افکار عمومی خلقهای ایران نیز بوده باشند، بر رویکردهای امنیتی، تشدید فضای امنیتی، تهدید و محدود کردن فضای اینترنت تاکید مینمایند. این رویکرد نشان دهنده قطع ارتباط بین حکومت و مردم و افتادن این حکومت در شیب تند زوال است.
فروپاشی حاکمیت از درون
به رغم آنکه بیانیه کوتاه میرحسین موسوی تحت تاثیر زیر سوال رفتن دوگانه کاذب اصولگرا-اصلاح طلب و کل سیستم ولایت فقیه مورد توجه چندانی قرار نگرفته است اما اشاره به این شیب تند زوالی است که بخش بزرگی حتی از نیروهای درون سیستمی را نیز به هر گونه اصلاحی ناامید کرده است. نطق اخیر پروانه سلحشوری در مجلس دقیقا اشاره به اصلاح ناپذیری سیستم، بقای یکصد ساله استبداد ایرانی و پوشالی بودن مطالبات اصلاح طلبان در رژیم کنونی بوده است که با سخنان میرحسین موسوی نشان دهنده گذار بخش بزرگی از اصلاح طلبان از سیستم جمهوری اسلامی ایران است.
سلحشوری در نطق جسورانه خود در مجلس اظهار داشته است که گسست اجتماعی، بیاعتمادی اجتماعی، نبود سرمایه اجتماعی، شکاف طبقاتی، شکاف جنسیتی، از معلولهای حکمرانی غیرمطلوب کشور است، جمهوریت نظام به سمت تمرکزگرایی پیش رفته است. استبداد سرکش تام و تمام در هر یک از بخشها و قدرتنمایی نهادهای موازی ظهور کرده است. خانم سلحشوری در نطق امروز خود همچنین با اشاره به حاکمیت دوگانه در ایران گفته است که ما در ساختارها، دوگانه ارگانها و حتی چندگانههایی داریم که همه حکم میرانند؛ چند دولت؟ چند اطلاعات؟ چند نهاد موازی؟ و نهایتاً حاکمیت دوگانه که از مسئولیتپذیری فرار میکند و با بازی " کی بود کی بود من نبودم" مملکت را اداره میکند. این سخنان سلحشوری در حالیکه با حمله شدید نمایندگان مجلس دست نشانده رهبر ایران روبرو شده است که روزنامه جمهوري اسلامي نیز نوشته است که مجلس شورای اسلامی به جای اینکه در راس امور باشد در هیچ نقطهای از امور قرار ندارد.
اما برخی از مقامات رده میانی حکومت با درک شرایط بغرنج حاکمیت از بازگرداندن امید اجتماعی به جامعه میگویند. این مقامات که در ادبیات سیاسی مردم به عنوان استمرارطلبان شناخته میشوند تلاش دارند تا با حفظ رویکردهای اصلاح طلبانه ساختار حکومت دینی در ایران را اصلاح پذیر جلوه دهند.
محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران روز گذشته یکشنبه ١٧ آذر در نشست شورای شهر تهران با اشاره به محدودیتهایی که بر دانشجویان تحمیل شده است از دستگاههای نظارتی و قضایی و دیگر نهادهای مسئول خواست احساس امنیت و آزادی را به جنبشهای دانشجویی بازگردانند. مصطفی تاجزاده، از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز در گفتگویی با اعتمادآنلاین، سخنانی را بر زبان اورده است که نشان از فروپاشی حاکمیت از درون دارد. تاجزاده در این سخنان گفته است که رهبری و ریاستجمهوری باید ادغام و دورهای شوند.
گوش ناشنوای حاکمیت
از سال ١٣٧۶ حاکمیت دینی در ایران با خلق دوگانه اصولگرا-اصلاح طلب پتانسل تغییر رادیکال در ایران را به تحلیل برده است. اما به نظر میرسد از دیماه سال ١٣٩۶ خلقهای ساکن در ایران عمق این اشتباه استراتژیک را درک کرده و اکنون به تمامی براین نکته واقف هستند که حاکمیت خارج از خواستههای خلقهای ایران حرکت میکند. نگاهی به سخنان و رویههای مقامات بعد از این کشتار وحشیانه نشان میدهد که حکومت اسلامی، تنها به بقای خود اندیشیده و قطع ارتباط بین خلق و حکومت مسئلهای است که کاملا در عمل خود را نشان داده است.
در اوج ضعیت اسفبار اقتصادی مردم، نگاهی به جزئیات بودجه سال آینده در ایران به درستی نشاندهنده رویههای حاکمیت در مقابل مطالبات مردم است. بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ۱۵ هزار میلیارد تومان مصوب سال ۱۳۹۸ به ۱۸ هزار و ۳۱۵ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. بودجه ارتش نیز از ۱۰ هزار و ۲۴ میلیارد در سال ۹۸ به ۱۱ هزار و ۹۷۸میلیارد تومان در سال ۹۹ افزایش پیدا کرده است. بودجه نیروی انتظامی نیز از ۱۱ هزار و ۵۲۱ میلیارد تومان در سال ۹۸ به ۱۷ هزار و ۴۴۴ میلیارد تومان افزایش یافته است. و این در حالیست که در لایحه بودجه سال ۹۹ بودجه امور دفاعی کاهش روزافزونی داشته است. بعنوان مثال ردیف مربوط به تقویت بنیه دفاعی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از میزان ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان سال ۹۸، به هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. ردیف مربوط به تقویت بنیه دفاعی در بودجه ستاد کل نیروهای مسلح نیز از میزان ۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان سال ۹۸، به هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
همزمان با افزایش بودجههای امنیتی و کاهش بودجههای دفاعی، بودجه حوزههای علمیه نشان میدهد که از افزایش ۴۶۸ برابر بودجه حمایت از دانشآموزان ابتدایی مناطق محروم برخوردار شده است. این بودجه ۱۱۴ برابر بودجۀ سازمان مدیریت بحران کل کشور؛ ۶۸ برابر بودجۀ کمک به بیمارستانهای مناطق محروم، ۵۴ برابر بودجۀ برنامه حفاظت و حمایت از منابع طبیعی کشور، ۱۶ برابر بودجۀ بنیاد بیماریهای خاص، و ۱۰ برابر بودجۀ کاهش آلودگی هوا است.
سازمان جامعه المصطفی العالمیه به عنوان یک سازمان دینی به تنهایی ۹۲ برابر بودجه حمایت از دانشآموزان ابتدایی مناطق محروم؛ ۸۰ برابر بودجۀ برنامه مقابله با بیابانزایی و ۱/۸ برابر بودجۀ برنامه پایش و مدیریت آلایندهها را نصیب خود کرده است و بودجۀ موسسه نشر آثار خمینی و آستان مقدس خمینی ۱/۸ برابر بودجۀ کمک به بیمارستانهای مناطق محروم و ۱۲ برابر بودجۀ حمایت از دانشآموزان ابتدایی مناطق محروم است. این بودجههای کلان در حالی به این سازمانهای ریز و درشت دینی اختصاص مییابند که وضعیت اسفبار اقتصادی در ایران، مردم را به فروش اعضای بدن ناچار کرده است.
جمهوری اسلامی با ورود به پنجمین دهه از عمر نکبتبار خود وارد مرحله فروپاشی از درون شده است. بخش بسیاری از نخبگان درون سیستمی نیز با گذشت چهار دهه به این واقعیت دست یافتهاند که ناکارآمدی این سیستم در تمامی حوزهها اکنون به بهترین وجه خود را نشان داده است؛ بدون هیچ تردیدی کشتار وحشیانه روزهای اخیر توسط مقامات ایرانی نقطه عطفی برای چرخشی اساسی در مبارزات خلق خواهد بود. ایران گام در دور جدیدی از انقلاب گذاشته است.