اگر کورد هم نبودم، کوردستان برای من سرزمین مهمی بود
در دویست سال گذشته، سه بار تاریخ بشریت و آغاز توسعهی تمدن بازنویسی شده است که هر سه بار مربوط به کوردستان بوده است.
در دویست سال گذشته، سه بار تاریخ بشریت و آغاز توسعهی تمدن بازنویسی شده است که هر سه بار مربوط به کوردستان بوده است.
اگر کورد هم نبودم، کوردستان برای من سرزمین مهمی بود، زیرا به عنوان یک انسان باید تاریخ بشریت را بدانیم، تاریخ ما، منبع داستان و افسانههای ما، منشأ تمدنها، ابتدای رشد و توسعهی انسان اندیشمند، و غیره. که به نوعی رگ و ریشهی تمامی اینها به این سرزمین که به آن کوردستان گفته میشود و اطراف آن مرتبط است.
اگر به نقشه زمین نگاه کنید، میبینید که سرزمین کوردستان در مرکز جغرافیای سیارهی زمین قرار دارد. همانطور که وسط بدن انسان ناف بر روی شکم قرار دارد و رشد و تکامل انسان در نه ماههی اول زندگی از طریق ناف به مادرش متصل میشود، آغاز بشریت نیز از همین سرزمین، از مرکز زمین آغاز شدە است. این را به عنوان یک کورد نمیگویم، بلکه به عنوان کسی که به تاریخ و افسانه، به تاریخ پنهان و گمشده بشریت توجه و اهمیت زیادی قایل است، این را میگوییم.
در دویست سال گذشته، سه بار تاریخ بشریت و آغاز توسعهی تمدن بازنویسی شده است که هر سه بار مربوط به کوردستان بوده است:
اولین مورد در سال ۱۸۵۱ بود، زمانی که کتابخانهی آشورپانپال در کویزنجاق در نزدیکی نینوا کشف شد. بیش از ۳۰ هزار لوح گلی حاوی تاریخ، داستانها و افسانههای میزوپوتامیا به ویژه سومریها بر روی آن نگاشته شده بود. در آنجا داستان گیلگمش و دیگر داستانها و افسانههای سومری دوباره کشف شد: از زمان خلقت جهان و بشریت تا سیل عظیم. برای هزاران سال، بشر بر این باور بود که این داستانها فقط در انجیل، تورات و قرآن وجود دارد، به ویژه داستان نوح، که پس از آنکه بشریت در طوفان بزرگ از بین میرود، نوح با کشتی خود در کوه آرارات ساکن شد و بار دیگر بشریت از آنجا شروع شد. اما معلوم میشود که این داستانها بسیار قدیمیتر از آن، یعنی هزاران سال قدیمیتر هستند. داستان سیل و طوفان بزرگ در داستان گیلگمش آمده است. این یک تغییر عظیمی در دیدگاه بشریت نسبت به تاریخ خود بود، به جای اینکه فقط دین، در داستان و افسانه و تمدنهای باستانی، شروع به یافتن پاسخ کردند. تاریخ تمدن بازنویسی شد و آغاز تمدنها هفت هزار سال پیش تخمین زده شد و ریشهی این تمدنها در مزوپوتامیا مشخص شد.
صد سال بعد، در سال ۱۹۵۱، بار دیگر تاریخ بشریت، آغاز انسان هوشمند و تمدن بار دیگر بازنویسی شد، این بار به دلیل کشفی در غار شانَدَر در کوه برادوست در باشور کوردستان اتفاق افتاد. در آنجا اجساد یک خانواده یافت شد. در ابتدا تصور میشد که این خانواده از نئاندرتالها هستند که شصت هزار سال پیش به مانند حیوانات در غار زندگی میکردند و از طریق شکار زندگی را بسر میبردند. اما سال به سال که تحقیقات بیشتری انجام میشد، مشخص شد که این خانواده از انسانهای هوشمند بودهاند، ابزار و وسایل مختص به خود را داشتند، از آتش استفاده میکردند، میوه و سبزیجات جمع کردهاند و مانند انسانهای هوشمند رفتار نمودهاند، خانواده داشتهاند، سخاوتمند بوده و از یکدیگر مراقبت و به هم کمک کردهاند. یکی از آنها مردی معلول بوده، یک دست نداشت، دیگران از او مراقبت کرده و به او غذا میدادند. پس از مرگش، او را در غار دفن کردهاند و بر پیکرش گل گذاشته و مردگان خود را گرامی داشتهاند و پس از مرگ بر سر مزار وی رفتهاند. کاری که نئاندرتالها به سختی ممکن بوده آن را انجام دهند. این کشف منجر به توسعه این دیدگاه شد که آغاز تکامل انسانهای هوشمند بسیار بیشتر از هفت هزار سال قدمت دارد، بین ۳۰ هزار الی ۱۰۰ هزار سال قدمت داشتهاند.
سومین کشف مهم در سال ۱۹۹۵ در تپهی گری میرزان در باکور کوردستان (گوپکلی تپی) اتفاق افتاد. در آنجا قدیمیترین معبد کشف شد که با توجه به حرکت سیارات، ساعت و روز و هفته و ماه و سال و فصلها و همچنین اهرام مصر و ارگهای سومریها طراحی شده بود و از نوشتههای نمادین استفاده شده بود و تاریخ این نوشتهها بیش از یازده هزار سال تخمین زده میشود و کسانی که در آنجا به زندگی پرداختهاند، دانش زیادی از نجوم و زمین شناسی و ریاضیات و معماری داشتهاند. خود محل معبد بر روی معبد دیگری ساخته شده است که قدمت آن بیش از سی هزار سال تخمین زده میشود. این کشف بیش از پیش این تصور را را توسعه داد که تاریخ بشر، آغاز تمدن، بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که در کتب تاریخ گفته شده است.
به دلیل جنگ و ویرانی، کوردستان تنها جایی در جهان است که از نظر باستان شناسی فراموش شده است. بسیاری از اماکن و آثار تاریخی این سرزمین یا تخریب شده یا اینکه غارت شدهاند، به طور عمد اقدام به تخریب و یا پنهان کردن آن داده شده است و یا اجازه داده نشده است تا تحقیقات و اکتشاف صورت بگیرد. این امر فقط برای پنهان کردن تاریخ کوردها و دیگر ملتهای این منطقه که بدون دولت هستند و تحت کنترل نیروهای اشغالگر قرار دارند کە این نیروها خواستار این نیستند که صفحات گذشته ورق زده شود، نیست، بلکه به پنهان کردن تاریخ واقعی بشریت مرتبط است که تا کنون مانند راز باقی مانده است.
اگر روزی جنگها به پایان برسد و تحقیقات دقیقی در این سرزمین انجام شود، اکتشافات بزرگی صورت میگیرد که بار دیگر تاریخ بشریت را بازنویسی خواهد کرد و ثابت خواهد شد که موقعیت جغرافیایی کوردستان به عنوان مرکز سیاره زمین، تصادفی نبوده است و در آنجا راز و رمزهای فراوانی وجود دارد. اما همانطور که انسان نه ماه اول زندگی خود را در شکم مادرش فراموش کرده است، تنها پس از جدا شدن بند ناف از مادر، تاریخ تولد برای این شخص مشخص میشود، به همین ترتیب: تاریخ اولیهی وجود انسان در این سرزمین است، در مرکز زمین است، این تاریخ توسط بشریت فراموش شده است.