یک قانون کلی در طبیعت وجود دارد و آن هم تکامل است. موجودات با پشتسر گذاشتن انواع تغییر و تحولات و بهبود روشهای پیشینیان به مدلهای جدیدی از حیات دست پیدا میکنند. امروزه بشر به این نتیجه رسیده است که نه تنها در طبیعت بلکه در ساختههای دست بشر هم همین روند تکاملی وجود دارد و از بناها و ماشینآلات گرفته تا ساختارهای مالی و سیاسی در طول زمان بنا بر مسیری که در آن قرار دارند دستخوش تغییر و تحول میشوند.
امروزه اگر به مدل روژاوا نگاه کنیم این مدل یک شبه به وجود نیامده است بلکه بر اساس میراث مبارزاتی خلق کورد در زمان سفر کرده تا به اینجا رسیده است. درست است که مدل عملی روژاوا از تفکر رهبری نشات میگیرد اما رهبر آپو به واسطهی مطالعاتی که انجام داده به نوعی حافظه مبارزاتی خلق کورد از سمکو و قاضی محمد و سیدرضا تا خیانتکارانی مانند بارزانیها میباشد و با قوای تحلیل خود این شخصیتها و وقایع تاریخی را تحلیل کرده و به خلق کورد ارائه کرده است که این خود بخشی از سیر تکامل میباشد.
در طول تاریخ حکومتهای متعددی توسط کوردها به وجود آمده اما سیر تکاملی هر کدام در یک جهت نبوده است. نمیتوان گفت حکومت اقلیم کوردستان در باشور و کنفدرالیسم دموکراتیک در روژاوا هر دو میراثدار یک طرز فکر و روش در تاریخ هستند. روژاوایی که امروز میبینیم هم در ایده و هم در عمل در مسیری که قاضی محمد مشخص کرده است قرار دارد. دغدغهی قاضی پایهگذاری یک حکومت دموکراتیک حول محور ملی کورد بود! از روزی که نام ژ-کاف را به «حزب دموکرات کردستان ایران» تغییر داد تا روزی که جمهوری مهاباد را بنیان گذاشت اساس بر این بود که نه دموکراسی و نه ملیت فدای دیگری نشوند و هر دو در تعامل با یکدیگر به جلو بروند. این چیزیست که رهبر آپو هم بارها در دفاعیات خود به آن اشاره کرده است. اما حکومت قاضی به چند دلیل عمر کوتاهی داشت. اول اینکه هم او و هم پیشهوری در آذربایجان امید زیادی به حضور نظامی ارتش سرخ و پشتیبانی آنها داشتند منتها آن رفقا از خود مرامی نشان ندادند و طی یک معامله با حکومت پهلوی منطقه را خالی کردند. دوم اینکه قاضی نتوانسته بود منافع تمامی عشیرهها را تامین کند و عشیرههایی مانند منگور جذب حکومت قاضی نشدند و بعدها با ارتش پهلوی در تسخیر مهاباد همراه شدند و سوم اینکه قاضی فکر کرده بود که با حکومت مرکزی زمانی که ارتش در شهر مهاباد مستقر شده میتوان مذاکره کرد به همین خاطر راه ورود به شهر باز گذاشته شده بود و طی چندین روز هر دو گروه در شهر حضور داشتند تا اینکه ناگهان ارتش دستگیریها را آغاز کرد. اما آپوییها همواره از گذشته خود درس گرفتهاند هر چند که آرمانشان با هم یکی بوده باشد. امروزه مشروعیت و قدرت آپوییها در روژاوا به حضور نظامی هیچ نیروی خارجی وابسته نیست. با مدلسازی کنفدرال سعی بر مشارکت حداکثری تمام عشایر و قبایل روژاوا دارند و علیرغم اینکه با حکومت مرکزی سوریه تعامل برقرار میکنند اما تدابیر خود را حفظ کردهاند و اجازه حضور نظامی و قدرتنمایی به آنها در روند مذاکره نمیدهند. این نوع رویکرد نسبت به میراث مبارزاتی خلق کورد است که تفاوت آپوییها را با سایر بازیگران این عرصه مشخص میکند.