انقلاب مسمومناپذیراست
ٰماشین جنگ ویژەی رژیم بە مانند قبل نمیتواند اعتراضات و مطالبات خلقهای ایران را منحرف سازد و انقلاب در اشکال متفاوتی مصرانە پابرجاست و تداوم مییابد.ٰ
ٰماشین جنگ ویژەی رژیم بە مانند قبل نمیتواند اعتراضات و مطالبات خلقهای ایران را منحرف سازد و انقلاب در اشکال متفاوتی مصرانە پابرجاست و تداوم مییابد.ٰ
هدف اصلی جنگ ویژە تداوم رژیمهای استثمارگر و استعمارگر میباشد
رژیم اشغالگر ایران در کاربرد جنگ ویژە یدی طولانی دارد. این رژیم از روز ابتدا با خونریزی، سرکوب و حذف نیروهای دیگر و صدای مخالفین یا بە عبارتی با جنگ ویژە بە قدرت رسید و میتوان این حکومت را حکومت جنگ ویژە نامید. جنگ ویژە جنگی است کە ابعاد گوناگونی از جنگ را دربرمیگیرد، اما اصلیترین ویژگی آن منحرف کردن خلقها از حقیقت است. خمینی و نزدیکانش در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب ٥٧ با ایجاد فضای سرکوب خونین صاحبان اصلی انقلاب یعنی زنان و جوانان انقلابی دمکراتیک و آزادیخواه توانست در دل خلقها هراس ایجاد کند تا بە هر صورت کە شدە اقتدار دیکتاتورهای جدید را قبول نمایند و خب مسئلەی جنگ با عراق نیز همچون بهانەای برای همەی سرکوبها و اعدامهای داخلی گشت، حتی مسئلەی جنگ عراق را نیز باید در دامنەی جنگ ویژەی رژیم درک کرد. بعد از جنگ با عراق بار دیگر خلقها بە تکاپو برای زندگی بهتری متناسب با حقیقت فرهنگی و تاریخی خویش افتادند. حکومت نیز اینبار روش جنگ ویژەی خود را بە اشکال متفاوتی پیش برد. توزیع مواد مخدر در میان جوانان، بسیجسازی، گسترش فحوش، سربازی، کشتار روشنفکران شریف در طی قتلهای زنجیرەای، تولید افکار ضد زن در میان جامعە با تلویزیونهای رسمی، ایجاد تفرقە میان خلقهای ایران و... همگی بخشی از جنگ ویژەی رژیم اشغالگر ایران در این سالها تا بە اکنون بودە است و دەها مورد جز و کل دیگر را میتوان برشمرد، علاوە بر این برای هر شهر و منطقە و ملیتی با توجە بە ویژگی آنان، جنگ ویژەای مختص را مهیا ساخت تا خلقها را مطیع خویش سازد، هدف اصلی جنگ ویژە تداوم رژیمهای استثمارگر و استعمارگر میباشد کە با خنثی سازی روحیەی مبارز و مقاومتطلب خلقها میسر میشود، برای مثال جوانی کە توسط مواد مخدر ارادەاش را از دست دهد، توان مبارزە با رژیم را نخواهد داشت، مگر اینکە خود را از این بلای فلاکتبار رها سازد. این در حالی است کە رژیم اشغالگر ایران سالهاست در رسانەهای دروغپرداز خود میگوید کە مخالف مواد مخدر و فحوش و بیاخلاقی است و از این اعمال متنفر است، اما نکتەی اساسی این است کە رژیم برای بقای خویش دقیقا از همین راههای بە دور از اخلاق استفادە میکند، لذا از همین جهت آن را حکومت جنگ ویژە مینامیم، چرا کە یکی از ویژگیهای اصلی حکومت جنگ ویژە تبحر در دروغپراکنی و خود را خوب جلوە دادن است (هرچند کە اکنون این حنای رژیم دیگر برای کسی رنگ ندارد). اما این بدین معنا نیست کە رژیم در این میان پیروز گشتە، بلکە در هر دهە شاهد مقاومت و مبارزەی گستردەای از سوی خلقهای ایران بودەایم. قیام خلق کورد در ٣ اسفند سال ١٣٧٧ علیە توطئەی بینالمللی کە منجر بە ربودن و اسارت رهبر آپو گشت، قیام دانشجویان کوی دانشگاه در سال ١٣٧٨، قیام خلقها در جنبش سبز بە سال ١٣٨٨، قیام سراسری خلقهای ایران در سال ١٣٩٦ تا ٩٨ و سرآخر انقلاب "زن زندگی آزادی" تا بە اکنون همیشە رژیم را تا سر حد مرگ رساندە است.
در انقلاب "زن زندگی آزادی" با پیشاهنگی زنان و جوانان اساسیترین مسائل بە شکلی رادیکال تبدیل بە گفتمانی انقلابی گشت
رژیم تا قبل از انقلاب "زن زندگی آزادی" میتوانست با جنگ ویژەی خود موضوع اصلی قیامها را منحرف سازد و از تداوم، گسترش و شکلگیری گفتمانی انقلابی جلوگیری نماید. اما اینبار مسئلە فرق دارد چرا کە انقلاب "زن زندگی آزادی" از پایەهای فکری و پارادایمی نوین و مستحکمی برخوردار است و این انقلاب یک جنبش چند بعدی میباشد، برای مثال قیام کوی دانشگاه سال ١٣٧٨ تنها بە دانشجویان و روشنفکران و در تهران محدود ماند، قیام جنبش سبز نیز نتوانستە بود خود را از لحاظ گفتمانی از گفتمان اصلاحطلبان رها سازد، در قیام سالهای ٩٦ تا ٩٨ نیز شعارها بیشتر بە بعد اقتصادی محدود ماند. اما در انقلاب "زن زندگی آزادی" با پیشاهنگی زنان و جوانان اساسیترین مسائل بە شکلی رادیکال تبدیل بە گفتمانی انقلابی گشت. مسئلە زن بە درازای تاریخ تمدن تبدیل بە تضاد و بحرانی اجتماعی گشتە بود و همین تضاد زیربنای بحرانهای اجتماعی دیگر از جملە مسائل ملی، طبقاتی، اکولوژیکی و ... میباشد. در این رابطە و با توجە بە افکار و اندیشەی رهبر آپو، تا مسئلە زن حل نگردد، هیچ کدام از مسائل اجتماعی دیگر چارەیابی نخواهند شد. از این سوی با حل مسئلەی زن، زندگی حقیقی دوبارە ممکن میگردد کە این زندگی حقیقی خود آزادی است. خب البتە این یک فرایند مبارزاتی است کە در طی زمان و با مبارزەی زنان و جوانان ایرانی میسر میگردد و تا بە حال نیز گامهای موثری در این انقلاب برداشتە شدە و دستاوردهای برگشت ناپذیری بە دست آمدە است. در این جنبش انقلابی کە با کشتن دو هویت "زن و جوان" در یک شخص واحد یعنی زن جوان کورد "شهید ژینا امینی" آغاز گشت، پیشاهنگ مبارزات بعد از شهادت ژینا امینی نیز زنان و جوانان بودند و بە ویژە در این میان زنان جوان پیشتاز بودند و مدارس را بە یکی از میادین اصلی مبارزە برای برساخت دمکراسی مبدل ساختند، چرا کە در طول عمر خونبار رژیم اشغالگر ایران شاهد کشتار، شکنجە، اعدام، زندانی کردن و تحقیر زنان و جوانان بودەایم، اکنون نیز همین زنان و جوانان علیە تمامی اعمال پلید و اهریمنی رژیم اشغالگر ایران بە پا خواستەاند.
انقلاب "زن زندگی آزادی" دارای پایەهای فکری و پارادایمی نوینی مبتنی بر دمکراسی و آزادی زن میباشد
همانطور کە اشارە شد بە این دلیل کە انقلاب "زن زندگی آزادی" دارای پایەهای فکری و پارادایمی نوینی مبتنی بر دمکراسی و آزادی زن میباشد، از همین جهت رژیم اشغالگر ایران نتوانست کە جلوی گسترش این افکار انقلابی را بگیرد. جوانان و زنان رشادتها و فداکاریهای بیشماری از خود نشان دادند، بسیاری از زنان و جوانان در این راه خون ریختند و شهید گشتند و عدەی بیشتری نیز زخمی شدند، اکثریت قابل توجهی در سیاهچالهای رژیم اشغالگر زندانی هستند. اما مسئلە این است کە ماشین جنگ ویژەی رژیم بە مانند قبل نمیتواند اعتراضات و مطالبات خلقهای ایران را منحرف سازد و انقلاب در اشکال متفاوتی مصممانە پابرجاست و تداوم مییابد. در همین راستا کە رژیم اشغالگر ایران متزلزل گشتە است و پایەهای نابەحقش در مواجهە با ویرانی میبیند، رژیم بیاخلاق ایران اینبار مدرسەی دختران را با گازهای شیمیایی بە میدان جنگ تبدیل کردە است. تا بە اکنون در اكثر شهرها و در صدها مدرسە دانشآموزان را مسموم ساختە است، بە خصوص در مدارسی کە پیشتاز بودەاند این اتفاق روی دادە است. در همین ارتباط رژیم اشغالگر ایران با وقاحت تمام ماجرای مسمومسازی دانشآموزان را کتمان میکند، هرچند کە چهرەی رژیم با دروغهایش آنقدر سیاه گشتەاست کە بە قول مردم روسیاهیتر از سیاهی پیدا نمیشود. رژیم فاشیست و اشغالگر ایران با مسمومسازی زنان جوان دانشآموز میخواهد تا این پیشتازان انقلاب را از راه اصلی آنان کە دستیابی بە دمکراسی و آزادی است منحرف سازد و در واقع سیاست پلید جنگ ویژەی خود کە همانا منحرف ساختن جامعە از راه حقیقت و آزادی را بار دیگر عملی سازد. اما بازخوردی کە این مسئلە تا بە امروز داشتە است نە منحرف شدن زنان و جوانان از مبارزە و مقاومت، بلکە افزایش حس کینە و انتقام از رژیم اشغالگر ایران را بە دنبال داشتە است. رژیم فکر میکند کە میتواند یک انقلاب را مسموم کند، غافل از اینکە انقلاب مسمومناپذیر است.