یادداشت

پیوند سوسیالیسم معاصر با مسئلەی آزادی زن

مستعمرگی زنان با خود پیامدهای مخربی داشته که همچنان شاهد آثار و تبعات آن هستیم. سلطه بر یک جامعه بدون تردید با سلطه بر زنان آغاز می‌گردد. بنابراین برای رسیدن به یک جامعه‌ی آزاد و دمکراتیک نیاز است ابتدا به حل «مسئله‌ی زن» بپردازیم.

در روز ۲۷ ماه فوریه ۲۰۲۵ و در شرایطی که جنگ جهانی سوم هر روز ابعاد جدیدی کسب می‌کند و سیاست‌های نسل‌کُشی همچنان ادامه دارد، رهبر آپو فراخوانی با نام «صلح و جامعه‌ی دموکراتیک» منتشر نمود. این نامه در محافل سیاسی و اجتماعی با استقبال گسترده‌ای مواجه گشت و در کیفیت یک مانیفست مورد ارزیابی قرار گرفت. البته محتوای این نامه را می‌توان از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار دارد. همانطور که وی نیز در  این فراخوان اشاره نموده «مسئله‌ی کُرد» در واقع محصول سیاست‌های استعمارگری در خاورمیانه به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و انکار و نسل‌کُشی کُردها است. در صد سال اخیر زبان استعمارگری علیه کُردها همواره خشونت‌آمیز بوده و با توپ، تانک، شکنجه و کشتن هزاران کُرد به خواسته‌های به حق و مسالمت‌آمیز آنان پاسخ داده شده است. سرکوب، ممنوعیت زبان مادری، ترور سیاسی و زندانی کردن فعالین سیاسی و روزنامه‌نگاران کُرد همچنان به قوت خود باقی است. بنابراین فراخوان «صلح و جامعه دمکراتیک» پایانی بر جنگ، ورود به مرحله‌ی جدیدی از مبارزه و آغاز پروسه‌ی چاره‌یابی دمکراتیک بر مبنای سیاست و حقوق دمکراتیک است. رهبر آپو در دفاعیات خود و حتی آثار پیش از آن نیز به تفصیل به این واقعیات تاریخی و اجتماعی پرداخته است. این فراخوان از منظر تاریخی دارای اهمیت بسیار است به ویژه در شرایطی که شاهد بن‌بست سیاسی و ضعف بسترهای سیاست دموکراتیک، اوج‌گیری بحران و جنگ-افروزی در منطقه هستیم. جغرافیای خاورمیانه بیش از هر برهه‌ی تاریخی نیاز به یک رهنمود دمکراسی و عدالت دارد. از سوی دیگر ایجاد یک جبهه‌ی دمکراتیک ضدسیستمی و همبستگی آنان در مقابل ساختارهای دولتی و هژمونیک می‌توان نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر و تحولات مثبت داشته باشد. رهبر آپو جهت برقراری صلح و دمکراسی  همواره پیشگام بوده و بر حل مسئله‌ی کُرد بر مبنای سیاست و زمینه‌های حقوقی-قانونی تاکید کرده لذا هر بار از سوی دولت و با اخلال‌گری آن منجر به بروز جنگ شده است. در نتیجه مسیر رسیدن به صلح از خود صلح به مراتب مهم‌تر است. طبعا اگر مسیر به درستی و به دور از ریاکاری حاکمیت ترکیه طی شود، می‌‌توان به صلحی پایدار اندیشید.

برای آغاز پروسه‌ی صلح و دمکراسی نیاز به ایجاد بسترهای آن هم وجود دارد. استفاده از  زبان تحقیرآمیز، تحریک‌آمیز و هژمونیک بدون تردید نمی‌توان کمکی به آغاز پروسه داشته باشد. دولت ترکیه سال‌هاست گزینه‌های تسلیمیت، اطاعت، بردگی و تُرک شُدن را بر کُردها تحمیل کرده است. این نوع زبان ضربه‌ی مرگباری برای دمکراسی بوده و هزینه‌های سنگینی در برداشته است. رسانه‌های دولت ترکیه هم در این راستا به عنوان یک رژیم استبداد نقش ایفا کرده‌اند و فراتر از ابزاری برای اطلاع‌رسانی به ابزاری برای اخلال‌گری تبدیل شده است. زبان رسانه‌های دولت ترکیه در مورد کُردها همواره زبان استعمارگری و نژادپرستی بوده است. رویکرد انکارگرای دولتی از سوی رسانه‌ها مورد حمایت و تشویق قرار گرفته است. در متون اخبار رسانه‌های دولتی ترکیه هرگز کلمه‌ی «کُردها» و نامی از آن‌ها دیده و شنیده نشده؛ به ویژه تا سال‌های ۱۹۹۰ کلمه «کُرد» ناپیدا بوده است. بعد از فراخوان رهبر آپو نیز همچنان رسانه‌های ترکیه به این ادبیات توکسیک ادامه می‌دهند. به همین دلیل رهبر آپو در انتهای نامه‌ی خود اشاره به زبان صلح نموده که یکی از فاکتورهای مهم در تداوم این روند است.

یکی از موارد مهم در نامه رهبر آپو تاکید بر احترام به هویت‌ها است. یکی از ارکان اصلی یک جامعه‌ی دموکراتیک به رسمیت شناختن هویت‌ها، باورداشت‌ها و عقاید است. یکی از دلایل بحران‌های خاورمیانه نیز ناشی از عدم احترام به تنوعات و هویت‌ها است. برای برساخت یک جامعه‌ی دموکراتیک در وهله نخست نیاز به ساختاری که دربردارنده‌ی تمامی نهادها و اجزای جامعه خارج از سیستم دولتی باشد، است. فرد و جامعه‌ای که توانایی مدیریت خود را نداشته باشد همچنان در موقعیت بردگی خواهد ماند و دچار ازخودبیگانگی می‌شوند. بر این مبنا دمکراسی حقیقی مشارکت همه‌ی اراده‌ها در مدیریت امور زندگی خود است. تا زمانی که دولت ترکیه در ساختار حقوقی و قانونی خود بر مبنای احترام به ملت‌هایی که در محدوده‌ی جغرافیایی ترکیه زندگی می‌کنند، تغییری ایجاد نکند نمی‌توان به آغاز یک فرایند دمکراسی و گفتگو در باب آن امیدوار بود. تکثر و تنوع موجود در ترکیه می‌تواند شانس بزرگی برای گذر به دمکراسی باشد زیرا نادیده‌انگاری تنوعات و تلاش برای یکدست‌سازی به دیکتاتوری و استبداد ختم شده است. راهکارهای نژادپرستانه و دولتی نه تنها باعث درگیری و ادامه‌ی جنگ می‌گردد بلکه تمامی روزنه‌های گفتگو و سیاست‌ورزی را هم از میان برمی‌دارد.

مسئله‌ی آزادی زنان و پیام هشت مارس رهبر آپو

در توضیح وضعیت تاریخی زنان تعابیر بسیاری از سوی اندیشمندان و فمینیست‌ها به زبان آورده شده است. رهبر آپو زنان را به عنوان «کهن‌ترین مستعمره» نامیده است. البته اگر به شکل‌گیری تمدن طبقاتی و مردسالار نظری بیافکنیم خواهیم دید که نخستین هیرارشی و سلطه بر روی زنان ایجاد شده است. به عبارت درستی مبنای تمدن مردسالاری و طبقاتی، زن‌ستیزی است.  در نتیجه آزادی زنان یکی از عناصر اصلی گذار از نظم طبقاتی و قدرت‌محور است. البته مستعمرگی زنان صرفا شامل استعمار اراده و بدن زنان نیست بلکه بسیار گسترده و شامل سلب نیروی تصمیم‌گیری، غصب ارزش‌ها و دستاوردهای مادی، معنوی، تاریخی و دانش زنان و به طور کلی نادیده‌انگاری زنان به عنوان سوبژه و هویتی اجتماعی است. مستعمرگی زنان با خود پیامدهای مخربی داشته که همچنان شاهد آثار و تبعات آن هستیم. سلطه بر یک جامعه بدون تردید با سلطه بر زنان آغاز می‌گردد. بنابراین برای رسیدن به یک جامعه‌ی آزاد و دمکراتیک نیاز است ابتدا  به حل «مسئله‌ی زن» بپردازیم. رهبر آپو بنیان سوسیالیسم و معیارهای سوسیالیست بودن را به آزادی زنان و نوع رابطه با زن نسبت داده است. این ارزیابی با شرایط کنونی و واقعیاتی که با آن روبه‌رو هستیم، کاملا مطابقت دارد. وی در اثر خود به نام «کشتن مردانگی» نیز یکی از گام‌های اصلی در رسیدن به سوسیالیسم را کُشتن مردانگی مسلط توصیف کرده است. این نظریه در راستای به زیر سوال بُردن جنبه‌های استعماری، هژمونیک و ستمگرانه‌ی مردانه است و بدین ترتیب مقوله‌ی «تحول مردان» نیز وارد مباحث ما می‌شود. «به چالش کشیدن فرهنگ مردانگی نه تنها وظیفه‌ی مردان روشنفکر در عین حال یک وظیفه‌ی مردانگی انقلابی است.» بنابراین ایجاد رابطه‌ای بر مبنای اراده‌مندی زن و مرد و زدودن فرهنگ مرد-پدرسالاری می‌تواند زیربنای یک جامعه‌ی دمکراتیک باشد. در اینجا اهمیت نقش نوع رابطه‌ی زن و مرد بار دیگر آشکار می‌گردد. رهبر آپو در تمامی آثار خود رابطه‌ی فرودستی زن و فرادستی مرد را زیر سوال برده و  در این راستا با نظریات متفاوت تلاش نموده این رابطه‌ی سلسله‌مراتبی را به رابطه‌ی نوینی متحول نماید. نظریه‌ی «گسست دائمی» تلاشی برای شناخت زنان و مردان از خود بوده است. از سوی دیگر گامی برای توانمندی زنان و آشکار شدن قابلیت‌های آنان است. به همین دلیل هر یک از نظریاتی که رهبر آپو ارائه نموده بر مبنای واقعیات عینی کُردستان است. وی در سال ۲۰۱۱ در پنجمین دفاعیه‌ی خود به نام مانیفست تمدن دموکراتیک با ارائه‌ی نظریه‌ی «زندگی مشترک آزاد» گام بلندتری به سوی ایجاد روابط نوین زن و مرد خارج از ساختارهای خانواده و ازدواج نموده تا زنان و مردان بتوانند با شکستن قالب‌ها و هنجارهایی که مانع از برقراری رابطه‌‌ای صحیح میان آنان است، به روابط سازنده با یکدیگر برسند. البته هر یک از این نظریات در عمل با دشواری‌ها و موانع بسیاری روبه‌روست لذا به معنای ناممکن بودن آن نیست. تجارب نهاد «ریاست مشترک» در ساختار سیاسی و اجتماعی توانست تا حدودی ذهنیت و ساختارهای جنسیتی را زیرورو کند.  حضور یک زن و مرد در کنار یکدیگر در تمامی عرصه‌های اجتماعی و سیاسی در تغییرات فرهنگی و اجتماعی نقش بسیار موثری ایفا نمود. بنابراین پیداست که نظریات در خلاء ارائه نمی‌شوند و انتزاعی نیستند و بر مبنای واقعیات اجتماعی شکل می‌گیرند و اگر میان «مسئله»، «نظریه» و «عمل» توازن و پیوند وجود داشته باشد، بدون تردید می‌توان منجر به تغییرات مثبت و ماندگار گردد.

فرهنگ زن‌کُشی و تجاوز

رهبر آپو در نامه‌ی خود با اشاره به جمله‌ی سیمون دبووار مبنی بر اینکه «زن، زاده نمی‌شود بلکه زن می‌شوند» به نقض حقوق زنان به بهانه فرهنگ و محدودیت عمیق آنان جلب توجه کرده است. این محدودیت‌ها محصول عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و زاییده فرهنگ هستند. از سوی دیگر تاکید بر نقش زنان به عنوان حاملان فرهنگ و زبان همواره یکی از محوریات تحلیلات وی در باب زن بوده است. زنان به طور تاریخی منبع و انتقال‌‌دهنده‌‌ی فرهنگ بوده‌اند و در حفظ حافظه‌ی جمعی و انتقال آن به نسل‌های آینده نقش مهمی داشته‌اند. لذا عاملیت و تاثیرگذاری آنان همواره از سوی فرهنگ مسلط و تاریخ‌نگاری رسمی نادیده و نامرئی انگاشته شده است. به همین دلیل است که رهبر آپو همواره به آشکارسازی و نگارش تاریخ زنان تاکید کرده و آن را به عنوان وظیفه‌ای در پیش‌رو آنان قرار داده است.

با نگاهی به معضلات اجتماعی که هم اکنون زنان با آن مواجه‌اند به عمق «مسئله‌ی زن» پی خواهیم بُرد. در سال‌های اخیر بر آمار قتل زنان به ویژه در خاورمیانه افزوده شده است. تجاوز، خشونت، شکنجه، ممنوعیت و  انکار هویت زنان از مسائلی است که همچنان در جوامع این جغرافیا وجود داشته است. لذا به موازات تمامی این  موارد مقاومت و مبارزات زنان نیز ادامه داشته است. رهبر آپو به مبارزه و جنگ با این ذهنیت فرادست  و مسائلی که فرهنگ مردسالاری برای زنان ایجاد کرده اشاره نموده است. وی در آثار پیشین خود نیز همواره یکی از ابعاد مبارزه جنبش آزادی زنان را مبارزه با «فرهنگ تجاوز» خاطرنشان کرده است. در سال‌های اخیر تجاوز و تعرض به زنان و کودکان یکی از معضلات جوامع منطقه بوده است. در سال گذشته قتل نارین گوران دختر هفت ساله‌ی آمَدی در باکور کُردستان به یکی از موضوعات مهم رسانه‌ها و جامعه تبدیل شد. همدستی دولت و دین در این موارد بسیار آشکار است. ربودن،  تجاوز و قتل زنان و دختران یکی از اعمال دولت ترکیه با هدف جنگ روانی بر جامعه‌ی کردستان است. «تجاوز، بهره‌کشی، ترساندن و ازدواج  دختربچه‌ها یکی از معضلات کنونی است. بدون گذر از فرهنگ تجاوز و مبارزه با آن نمی‌توان به عشق اندیشید.» فرهنگ تجاوز سبب می‌شود تجاوز عادی قلمداد شود. این عادی‌سازی منجر به عدم محکومیت متجاوزان گشته و نهایتا این فرهنگ به اشکال متفاوت ادامه می‌یابد. این فرهنگ بخشی از خشونت‌های سیستماتیک علیه زنان است. به همین دلیل آموزش، سازماندهی و اقدام تنها راه موفقیت در برابر این فرهنگ و هجمه‌های آن است. از سوی دیگر دفاع از یکدیگر به عنوان زن و مسئولیت‌پذیری یکی از معیارهای جامعه اخلاقی و سیاسی است.

فرهنگ ساتی

مسئله‌ی آزادی زنان یکی از ارکان اصلی جنبش آزادی‌خواهی کُردستان با پیشاهنگی رهبر آپو است. وی در باب مسئله‌ی زن دارای تفاسیر و تحلیلات جامعه-شناختی، تاریخی و فلسفی است. در واقع به اهمیت و اولویت مسئله‌ی آزادی زنان بر مسئله‌ی کُرد اشاره کرده است. این تفسیر نشان از اهمیت آزادی زنان و به دنبال آن آزادی و عدالت اجتماعی است. در واقعیت اجتماعی کُردستان و خاورمیانه این یک حقیقت مبرهن است که پایه و معیار آزادی اجتماعی، آزادی زنان و رهایی آنان از بردگی است. بنابراین تاکید رهبر آپو بر مبارزات زنان در راستای زدودن فرهنگ تجاوز و خشونت به دلیل این مواردی است که بدان اشاره شد.

یکی از مفاهیمی که رهبر آپو جهت واکاوی مراحل شکل‌گیری هویت زنان و بازتعریف آن ارائه نموده، «آرکئولوژی زن» است. وی  با بهره‌گیری از روش «آرکئولوژی یا دیرینه‌شناسی دانش» میشل فوکو تلاش نموده مفاهیم و کلماتی را که برای تعریف زنان به کار برده شده را مورد بررسی قرار دهد. در واقع آرکئولوژی زن تحلیل تاریخی- اجتماعی گفتمان‌های زنانگی و روشی تحقیقی در مورد بررسی زنان به عنوان جمع واحد ابژه و سوبژه است. رهبر آپو نخستین بار این مفهوم را در دیدارهای امرالی در گفتگو با پروین بولدان استفاده کرده و همواره تاکید کرده بر روی این مفاهیم مطالعه و تحقیق نماید. بنابراین اشاره‌ی وی به فرهنگ ساتی، دختر عشیره، زن درباری و زن آزاد در واقع تلاشی برای روشن نمودن زوایای تاریخ زنان است. این مطالعات تاریخی زمینه‌ای برای آگاهی‌بخش زنان در راستای عدم پذیرش مفاهیم و تعابیری است که موجب فرودستی آنان می‌شود، است. فرهنگ ساتی یا (ستی) یکی از سنت‌های هندوستان است که در آن زنان پس از مرگ شوهرانشان، به همراه آنان سوزانده می‌شوند. ریشه‌ی کلمه ساتی در زبان سانسکریتی به معنای زن صالح و فداکار است. با وجودی که ساتی (بیوه‌سوزی) را در پیوند با فرهنگ و دین هندو تلقی می‌کنند اما در حقیقت یک سنت خشونت‌آمیز علیه زنان محسوب می‌شود. در قرن نوزدهم با فشارهای اجتماعی و اصلاحات دینی این سنت به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و بعدها به طور قانونی ممنوع شده است. بنابراین سنت‌ها و فرهنگ‌هایی که در دوران مردسالاری شکل گرفته‌اند موجه جلوه دادن کشتار و خشونت علیه زنان و نسبت دادن آن به باورداشت و مذهب است. به همین دلیل تاکید وی بر قداست زنان در چارچوب مفهوم «ایزدبانویی» متفاوت از تقدس‌بخشی به زنان در چارچوب محصور و محدودیت آن‌ها در ساختارهای دینی و دولتی است. زیرا ایزدبانویی در واقع تجسم حضور زنانه و اتوریته آن‌ها در جامعه محسوب می‌شود و بیانگر نقش تعیین‌کنندگی و تاثیرگذاری زنان بر زندگی، شایستگی در روابط اجتماعی، مدیریت و مسئولیت‌پذیری است. بر این مبنا رهبر آپو در تعریف ایزدبانوان آنان را به عنوان «زنانی که انقلاب نوسنگی را به موفقیت رسانده» توصیف کرده که بدون تردید تاکیدی بر شکل‌گیری جامعه پیرامون فرهنگ زن-مادر و جایگاه والای زنان بوده است. احیای فرهنگ ایزدبانویی در واقع بازتعریف تاریخ مدفون شده‌ی زنان، نقش تعیین‌کننده‌ی آنان در انتقال فرهنگ، زبان و جامعه‌پذیری است.

نقش زنان در فرایند صلح در کُردستان

رهبر آپو  در انتهای نامه خود به زنان به اهمیت فراخوان «صلح و جامعه دمکراتیک» به عنوان رنسانسی برای زنان توصیف کرده است. به همین دلیل حضور زنان در پروسه‌ی صلح، مبارزه‌ی آن برای صلح و پیشاهنگی برای آن بدون تردید در وهله‌ی نخست بر وضعیت و موقعیت زنان تاثیر خواهد گذاشت. نمونه‌های بسیاری از حضور زنان در فرایند صلح در سطح دنیا وجود دارد. زنان در لیبریا، ایرلند شمالی، کلمبیا، فیلیپین، اوگاندا، سیرالئون و گینه و نمونه‌های دیگر نه تنها در فرایندهای صلح نقش مهمی داشتند بلکه در تحقق و ایجاد صلح پایدار و عادلانه نیز تاثیرگذار است. به عنوان مثال لیما گبوی فعال حقوق بشر و یکی از رهبران جنبش صلح لیبریا نقش کلیدی در پایان دادن به جنگ داخلی در این کشور در سال ۲۰۰۳ داشت. هلن کلاور یکی از زنان برجسته‌ای بود که برای پایان دادن به درگیری‌ها و برقراری صلح در سیرالئون و گینه تلاش‌های فراوانی انجام داد. همچنین زنان در سال ۲۰۱۶ پس از امضای توافق میان دولت کلمبیا و فارک در بازسازی جامعه و توانمندسازی آن نقش مهمی ایفا کردند. در نتیجه حضور موثر زنان در گفتگوها و مذاکرات با توجه به اینکه دید متفاوتی به مسائل دارند، می‌توانند نیازهای تمامی گروه‌های جامعه به ویژه زنان و کودکان را مدنظر قرار دهند. از سوی دیگر زنان می‌توانند در فرایندهای صلح  به ارتقای معیارهای حقوق بشر و به ویژه حقوق زنان و کاهش تبعیض بسیار موثر واقع گردد. تجارب تاریخی  نشان داده است که مشارکت زنان در فرایند صلح و بازسازی، امکان صلح پایدار را بیشتر کرده و موجب همگرایی در جامعه می‌شود. بدون تردید مشارکت زنان به عنوان سوژه‌ی اصلی پروسه‌ی صلح منجر به ایجاد سیاست و تصمیمات جامع‌تری در راستای ارتقای حقوق زنان می‌شود. از سوی دیگر حضور زنان در پروسه‌ی صلح می‌تواند نقش عمده‌ای در بسیج کردن تمامی جامعه برای صلح و برابری و تقویت نهادهای اجتماعی عمل کند. کمااینکه جنبش‌های اجتماعی زنان در تاریخ معاصر نیز گواهی بر این نقش است.

با فراخوان «صلح و جامعه دمکراتیک» رهبر آپو مبحث حضور زنان در فرایند صلح و مذاکره بار دیگر روزآمد می‌شود. لذا استفاده از تجارب و درس‌های گذشته بسیار مهم است و مسیر آینده را روشن می‌کند. بدین معنا که تنها حضور زنان در پروسه صلح کافی نیست و بایستی حقوق و دستاوردهای زنان تضمین گردد تا بار دیگر زنان مجبور نباشند برای حقوقی که با مبارزه کسب کرده‌اند، تلاش کنند. بنابراین یکی از خطراتی که همواره در فرایندهای صلح وجود دارد حقوق زنان است. به همین دلیل زنان کُرد در این مرحله در تلاش برای عدم تکرار تاریخ هستند. زنان در شمال و شرق سوریه (روژاوا) و باکور کُردستان دستاوردهای مهمی در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و خودفاعی کسب کرده‌اند که بایستی حفظ و به یک سیستم و فرهنگ اجتماعی تبدیل شود.

در پایان…

فراخوان «صلح و جامعه دمکراتیک» رهبر آپو خاورمیانه را وارد مرحله‌ی جدیدی کرده است و همانطور که خود بدان اشاره کرده «در قرن ۲۱ اگر از ذهنیت دولت‌گرا گسست صورت نگیرد و ابزارهای سیاست دموکراتیک به کارگیری نشوند، تنها مسئله کُرد کافی‌ست تا خاورمیانه را یک قرن دیگر به حالت حوزه‌ی منافع نیروهای هزمونیک سنتی باقی نگه دارد.» این ارزیابی بسیار مهمی است. این واقعیتی که در حال زیستن آن هستیم و آشکار است که اگر «مسئله‌ی کُرد» به شیوه‌ای دمکراتیک چاره‌یابی نگردد، جنگ جهانی سوم همچنان ادامه خواهد داشت و به نتایج هولناک‌تری خواهد رسید. لذا همگرایی و اتحادی نیرومند که بتواند به موفقیت پروسه‌ی صلح یاری رساند در این شرایط حساس دارای ضرورتی تاریخی است. اگر مسئله‌ی کُردها به شیوه‌ای سیاسی و مسالمت‌آمیز چاره‌یابی گردد بر روی تمامی منطقه تاثیرات عمیقی خواهد گذاشت. از سوی دیگر بایستی توجه و تمرکز بر مسئله‌ی آزادی زنان یکی از محوریت‌های اصلی جنبش‌های اجتماعی است. رهبر آپو در بخشی از نامه‌ی خود به «فرهنگ زن آزاد» اشاره نموده است. این فرهنگ تنها با غلبه بر فرهنگ پدر-مردسالاری، رمزگشایی از کُدهای بردگی زنان و مبارزه و مقاومت در برابر استبداد و زن‌ستیزی ایجاد خواهد شد. هر چند زنان وارد این مسیر شده-اند و نمی‌توان گفت که در ابتدای راهیم اما در مقابل، آن راه درازی در پیش داریم. همانطور که رهبر آپو هم اشاره کرده بسترهای این فرهنگ تنها با «جنگیدن با ذهنیت‌ها» فراهم خواهد شد. برساخت ذهنیت برابری و اراده‌مندی بدون تردید می‌تواند جامعه را هم به سوی برابری و  زندگی مشترک سوق دهد.

گردآوری شده از؛

۱.مانیفست تمدن دموکراتیک، عبدالله اوجالان

۲. مفهوم «کُشتن مردانگی« نخستین بار توسط عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۶ مطرح شد. او در اثری به این نام در مصاحبه و گفتگوی با روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی تُرک، ماهر سایان به ابعاد و تبعات مردانگی مسلط پرداخته است.

۳. Sıfıra Yükselmek (Erkekliğin kültürel Inşas Ve Karşı Mücadele üzerine), Zeki Bayhan

۴. نامه‌های امرالی در تاریخ ۱۲/۰۵/۲۰۱۰

۵.مانیفست تمدن دموکراتیک، عبدالله اوجالان

 

 

منبع:‌ مجله آلترناتیو – شماره ۳۶