رئیسی در جویبار خون، حرف از راهآهن میزند!
رئیسی اخیرا به استان سنه رفت. پس از آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، این دومین بار است که رئیسجمهور ایران به این استان میرود و در این فاصله کوتاه دو بار سر زدن به سنه جای تعجب دارد.
رئیسی اخیرا به استان سنه رفت. پس از آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، این دومین بار است که رئیسجمهور ایران به این استان میرود و در این فاصله کوتاه دو بار سر زدن به سنه جای تعجب دارد.
همچنان که میدانیم روژهلات کوردستان و به ویژه استان سنه در زمینه افکار پیشرو و سازمانیابی انقلاب اخیر نقش موثری داشته است، به نوعی که توانست با شعار «ژن ژیان آزادی» آن حجم عظیم از نارضایتی انباشته شده در ۴ دههی اخیر را وارد مرحلهای جدید کند و انقلاب را به تمام اقشار و طبقات جامعه مرتبط سازد و همه آنان را با خود همراه ساخته و خواست تغییرات ریشهای را موجب شود.
با این رویکرد توانست جهتگیری انقلاب را مشخص کند که عبارت از مبارزه علیه مردسالاری و مرکزگرایی، بازگرداندن خودباوری و اراده در جامعه و پیشکشیدن مناطق حاشیهای از جمله بلوچستان، خوزستان و دامنههای زاگروس و سواحل دریای خزر بود. پتانسیل انقلابی موجود در استان سنه موجب شد تا افکار و تمایلات مرکزگرایانه و ایران شهری به حاشیه رانده شود.
در یکصد سال اخیر و با تاسیس دولت-ملت نوین در ایران، همواره سعی شده تا از لحاظ منابع زیرزمینی و نیز از لحاظ فرهنگ غنی و اصیلشان، مناطق حاشیهای را در خدمت مرکز قرار دهند. در این راستا فرهنگ و زبان خلقهای ایران در خدمت ایران شهری قرار گرفته که با هؤیت فارس-شیعه تداعی شده است و در نتیجه فرهنگ سایر خلقهای ایران با اضمحلال روبرو شده است. در زمینه اقتصادی نیز همین رویکرد دنبال شده و کارخانهها و مراکز صنعتی در استانهای مرکزی تاسیس شده و استانهای حاشیهای تنها مانند یک منبع تغذیه برای مرکز به کار گرفته شده است و غنای زیرزمینی و روزمینی آنها در خدمت پروژههای مرکز قرار داده شده است.
در یکصد سال اخیر خلقهای ایران و مخصوصا خلق کورد برای کسب هؤیت آزاد و داشتن اراده و اختیار، مبارزات فراوانی انجام دادهاند. خلق کورد در این زمینه تلاشهای بیشتری داشته و بهترین فرزندانش را در این راه فدا کرده است.
درک حکومت مرکزی در برابر این مطالبات بسیار سطحی بوده و هرگز نکوشیده تا آنها را درک نموده و حل نماید. در کابینههای قبلی مانند کابینه روحانی برای مطالبات خلقها، دم از منشور شهروندی زدند و در عمل حاضر نشدند به هؤیت سیاسی و فرهنگی خلقهای ایران اعتراف کنند.
حالا نیز در بحبوحه انقلاب زن زندگی آزادی که دیگر رژیم با بحران مشروعیت روبرو شده، ابراهیم رئیسی در استان سنه از طرحهای فرودگاه سقز و تاسیس راهآهن تا مرز باشماخ میگوید. هدف حکومت ایران آن است که بدین وسیله، مطالبات خلق کورد و سایر خلقهای ایران را تنها در مسائل اقتصادی خلاصه کند.
سوال اصلی این است: پس از آن همه کشتار و شکنجه و ناپدیدکردن انقلابیون، جواب رئیسی به آنها چیست؟ در زمانی که وی به سنه میآید ۳ ماه است یک فعال سیاسی کورد به نام جوانا سنه ربوده و ناپدید شده است. نیز جنازه یک شهروند در مریوان با دستان دستبند شده در رودخانهای پیدا شده است! آرمیتا گراوند دختر ۱۷ ساله کورد تنها به جرم بیرون بودن موهایش توسط پلیس کشته شد. خانواده ژینا امینی و وکیل مدافعشان متهم و زندانی میشوند و همزمان ۲ سال است که خبری از سرنوشت ادریس فقیهی در دست نیست. اینجا مجرم جای قربانی را گرفته و شرایط معکوس شده است! حتی خانواده قربانیان انقلاب زن زندگی آزادی، کسانی که فرزندانشان برای مطالبه آزادی شهید شدند، با اتهامات واهی مانند ضدیت با نظام و تهدید امنیت ملی محاکمه میشوند.
روزانه در مرزهای کوردستان کولبران و اسبهایشان را هدف تیراندازی مستقیم قرار میدهند، در حالی که آنان تنها برای کسب لقمه نانی به استقبال مرگ رفتهاند.
لذا در کشوری که به جویبار خون تبدیل شده، آمدن رئیسی و صحبت از تاسیس راهآهن بیشتر به یک طنز تاریخی تلخ میماند که هدفش انحراف مطالبات خلقهای ایران است. نیز کسانی که دنبال رئیسی راه افتادهاند، باید از خود بپرسند که در کجای این تابلو جای گرفتهاند!
تاریخ نشان داده که دولتها راهی را تاسیس نمیکنند که استفاده نظامی نداشته باشد و برای سرکوب جامعه بهکار نرود. اگر دقت کنیم در زمان جنگها در کوردستان، بیشترین جادهها درست شده و تا دورترین مناطق کشیده شدند. حالا نیز بحث از طرح راهآهن در همان راستا و برای اشغالگری بیشتر است نه برای توسعه اقتصادی.