شنه: "زن، زندگی، آزادی" خط مشی آزادیخواهان است
عضو هماهنگی کژار؛ چیمن شنه گفت: "زن، زندگی، آزادی خطی مشی آزادیخواهان است. وقت آن رسیده است که بندها و زنجیرها را با قدرت پاره کنیم. با حمایت هرچه بیشتر زنان از رهبر آپو، میتوانیم انزوای تحمیلی را بشکنیم."

چیمن شنه، عضو هماهنگی جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان-کژار بهمناسبت اولین سالگرد "انقلاب زن، زندگی، آزادی" با خبرگزاری فرات- ANF صحبت کرد. چیمن شنه اظهار داشت که "انقلاب زن، زندگی، آزادی" خط مشی هر کسی است که قلبش برای آزادی میتپد. وی به ارزیابی یکسال گذشته و تحولات بیبازگشتی که این انقلاب در جامعه ایران ایجاد کرد پرداخت. نیز به نقش و اهمیت سازمانیابی زنان در جامعه و چگونگی تشدید مبارزات برای آزادی فیزیکی رهبر آپو پرداخت. توجه شما را به این گفتگو جلب میکنیم.
ANF- انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک ساله شد. آیا به صورتی مختصر میتوانید سالی را که گذشت، ارزیابی نمایید؟
چیمن شنه: نقشه راه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که از روژهلات کوردستان و ایران طغیان کرد، حال در تمام جهان گسترش پیدا کرده است. انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، انقلابی به مراتب گستردهتر و عمیقتری از مراحل قبلی است. زنان ایرانی که در شهر و آبادیهای [مختلف] روژهلات کوردستان و ایران زندگی میکنند، زنان شجاع و سودازدهی آزادی هستند. یک سالگی قیام زنان روژهلات کوردستان و ایران همراه با حیاتی نوین و ایستادگی مملو از امید که با گیس، خون، آواز، رقص و خطمشی اعتراضات دمکراتیک خود ارائه داده بودند را پشت سر گذاشتیم. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک ساله شد. به روح پاک یکایک تمام شهدای انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که از روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ تا کنون به شهادت رسیدهاند، درود میرسانم و به عنوان تعهد به عهدمان، سوگند مبنی بر مبارزه جهت ایرانی دمکراتیک و کوردستانی آزاد را تازه میکنیم.
از آن جهت، از اعصار قدیم تاکنون قدرتهای تمدن مرکزی و ایران، حال به عنوان رژیم شاهنشاهی، اسلامی و جمهوری اسلامی که سایهی جزماندیشانهی آناناند، علیه ذهنیت حاکم که جز اعمال گستردهی سرکوب، خشونت، تجاوز و زنستیزی، چیزی شایستهی زنان، خلقها، جوانان و نوجوانان نمیبیند، «زن، زندگی، آزادی» متحول به «انقلاب زنان» شد. حال هم این انقلاب در جریان است. انقلابی که زنان، جوانان و نوجوانان پیشتاز آن بودند، هر روز با پرداخت بهای گرانقدر پرچم آزادی را در این خاک و بوم و در اعتراضات، قیام و تظاهرات به اهتزاز در آوردهند. سرزمین کوردستان و ایران از نظر مقاومت فرهنگی، سنت تاریخی و اجتماعی، همیشه پیشتاز قیام و عصیان علیه تمدن مرکزی و نظام دولتی بوده است.
زنان و خلقهای ایرانی، در حد محتوای مقاومت به عنوان پیشاهنگان انقلابی زنانه و انقلابی به پیشاهنگی زنان، مبدل به گفتمانی جهانی شدند. طی سالی که گذشت، جهت سازماندهی انقلاب با پیشاهنگی زنان، ارزشهای بسیاری خلق شدند. اکنون ملت دمکراتیک با رنگ زنان و به راهنمایی «زن، زندگی، آزادی، در همه جا قابل سازماندهی است. اگر قیام «زن، زندگی، آزادی» که از تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ آغازید را از دیدگاه تاریخی و نخستین مرحلهی تاریخ تمدن مرکزی تاکنون مورد بررسی قرار دهیم، اشتباه نخواهد بود که بحث از مبارزه و مقاومتی به میان بیاوریم که الهامبخش آن سنت پایداری [و مقاومت] اجتماعی است.
این مرزوبوم، زادگاه و سرزمین آزاد «زن، زندگی، آزادی» خرمدینان، مزدک، بابک، شیرین علمهولی، زیلان پهپوله، روژدا قطور و کاوندا است. (...) سرزمینی که هم مرحلهی اصیل مادر، هم شخصیت کوهستانی با روح آزاده و هم سیاست و اخلاق اجتماعی به شکل خالص در آن آزموده شده است. به این علت و به مناسبت نخستین سالگرد انقلاب، میتوان در سرمشق قیام، سهم این ایستادگی و مقاومتها را علیه ذهنیت مردسالاری و تمدن مرکزی، دستنشان ساخت.
بر همه عیان است که در سالهای اخیر، مسائل و معضلات اجتماعی ژرفایی بیشتری پیدا کردهاند. بحران اقتصادی، فشار سیاسی، کشتار زنان و اعدام، شکنجه در زندانها، مشکلات محیط زیستی، کشتار طبیعت تا قتل کولبران، پاسخگویی به آزادیهای اجتماعی با «کشتار»، قانون حجاب اجباری و هزاران رویکرد تبعیض جنسیتی، دینی و فاشیستی، هزاران مرحلهی قیام و عصیان در روژهلات کوردستان و ایران تجربه شد هنوز هم میشود.
ANF-قیام راه را بر چه چیزهای جدیدی گشود؟ چکیدهوار چگونه ارزیابی میکنید؟
چیمن شنه: در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ و بعد از قیام و اعتراضات پس از دستگیر، شکنجه و قتل زن کورد، ژینا امینی در تهران توسط گشت ارشاد به بهانهی اینکه حجاب را رعایت نکرده، فضایی انقلابی مانند ذرات زیراتمی به صورت مواج همه جا را فرا گرفت. قطعا مرحلهی قیام و اعتراضات، راه تازهای در سنت مقاومتی روژهلات کوردستان و ایران گشود.
در عین حال از نظر جنبشهای آزادی زنان جهان نیز، یک روح و احساس اتحاد و اشتراکی تازهای به وجود آورد. این، از نظر هویت زنان یک احساس بزرگ از شراکت به وجود آورد. گویی هر فعالیتی با اندیشهی «زن، زندگی، آزادی» سازماندهی و در اوائل قرن ۲۱ به سوی «قرن زنان» قدم برداشته شد. و این آرمان خطمشی قیام و اعتراضات را تحت تاثیر قرار داد. میتوان گفت که در چهارچوب نقشهراه «زن، زندگی، آزادی» یک میلاد تاریخی، سرآغاز یک مرحلهی دمکراتیزاسیون جدید از نظر خلقها و زنان ایرانی، شروع شد. لحظهی [آزاد شدن] روح دینامیکی که زنان، جوانان و نوجوانان پیشاهنگ آن بودند با دینامیسم تغییر و آن لحظهی تاریخی، همدیگر را در آغوش گرفتند. و امروزه این قیام یک ساله میشود. حال وقت آن فرا رسیده که بیشتر آستینهایمان را بالا بکشیم. میتوان گفت، وقت برساخت ملت دمکراتیک است.
ژینا امینی با «زن، زندگی، آزادی» جهانی شد!
حال ژینا امینی فراسوی یک فرد و زنی که با شکنجه به قتل رسید، زنی مخالف با حجاب اجباری و مقاومتجویی که علیه گشت ارشاد عصیان کرده است، تبدیل به نمادی [جهانی] شده است. با مخالفتی عظیم علیه ذهنیت مردسالاری و جنیستگرایی که متکی بر [تجربهی] سالیان طولانی است، تاریخی شد. در واقع باید به عنوان بیان حافظهی اجتماعی اشتراکی ارزیابی نمایم.
همچنین متفاوت از تمام مراحلی که علیه رژیم ملا در ایران اتفاق افتادهاند، به عنوان انقلابی سازمانیافته و کاملا با رنگ زنانه یک اخگر انقلاب کاملا جدید به تحقق پیوست. میتوانم بگویم که این اخگر یا موج انقلابی موجب میلیونها تولد تازه شد. [گاه] یک قتلعام موجب بیداری یک خلق و یک اندیشه و فلسفه و یا موجب یک مرحلهی تاریخی و انقلابی میشود. بسیار بجا خواهد بود سالی را که گذشت و مرحلهی پس از ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ را بهصورت چکیدهوار اینچنین ارزیابی نمایم. قتل ژینا، و قتلهای قبلی طی یک سال گذشته، از نظر مرحلهی تاریخی اینچنین معنا و مفهومی را به وجود آورد. در آستانهی یک ساله شدن اعتراضات، فلسفهی «زن، زندگی، آزادی» که مُهرش را بر مرحلهی قیام کوبید، تبدیل به اقیانوس آزادی شد که به سوی آزادی تمام اقشار جامعه جاری است. جریان و خروش رودبار آزادی را نمایان ساخت. بیان حقیقت یک جامعه بود. همچنین در برخی از تفسیرها، به عنوان «انقلاب ژینا» هم بیان میگردد. در واقع میتوان آشکارا بیان نمود که هزاران ژینا از طریق بزرگی این اندیشه، شناخته و نمادین شدند. از این نظر درستتر آن است که «انقلاب زن، زندگی، آزادی» بخوانیم. ارزیابی و دیگر خوانشها، تحت تاثیر مدرنیسم انجام میشوند. تعاریف دیگر، حق تعریف اصطلاح آزادی را ادا نمیکنند. تعریف تقلبی لیبرالیسم از آزادی نیز، تعریف مدرنیتهی سرمایهداری است. در اینجا اصرار بر آزادی اجتماعی وجود دارد، نه آزادی فردی!
اقدام علیه تهی نمودن معنای این اندیشه صورت میگیرد. اما با قدرت این اندیشه که در قلب و روح میلیونهای انسان دمیده، خلقها و زنانی که در حال برساخت آزادی اجتماعی خویش هستند، همچنان استوار ایستادهاند. این پارادایم، سرمشق امید بزرگی است. فلسفهی زن، زندگی، آزادی، یعنی روح و دینامیسمی که اندیشهی تغییر و تحول را توسعه میبخشد، طی مدت زمانی بیش از پنجاه سال، تبدیل به واقعیتی محسوس شده در کوردستان و جهان شده است.
زنان باید از طریق سازماندهی، به دفاع ذاتی خویش بپردازند!
اکنون ارتش زنان گریلایی آزادی با الهام از این اندیشه و با تاکتیک جنگی که «هژمونی مرسالاری» را به زانو در میاورد، سازماندهی میشود. همچنین گریلاهای یگانهای زنان آزاد-استار (YJA-STAR) که در موقعیت «ارتش شگفتانگیز زنان» قرار دارند و تمام جهان با چشم حسادت به آنان مینگرد، بیانگر واقعیت این اندیشه هستند. زنان کوردستان و ایرانی نیز، قدرت تاثیرگذاری گریلا را بسیار نیک دریافتهاند. میتوانیم فرهنگ مقاومتی، قدرت اندیشهی اشتراکی گریلا را به عنوان سهم مشترک ارزیابی نمایم. هر آن کس که کنکاشگر آزادی است، دنبال این اندیشه دوان است. اینچنین وصالی برای زنان استوار به هدف آزادی است.
همچنین این اندیشه که در شمال کوردستان و ترکیه زایش نمود، واقعیتی است که نقشی کنشگر در سازماندهی و انقلاب زنان روژآوا و شمال شرق سوریه ایفا نمود. همه دیدند که حقیقت پارادایم جامعهی دمکراتیک، اکولوژیک و زنمحور رهبر آپو به قویترین شکل ممکن، به واقعیت پیوسته است. اکنون این پارادایم برای خلقهای خاورمیانه و تمام جهان، رنسانس عظیمی است. میتوان چنین خلاصه کرد: امروزه با قدرت تاثیرگذاری این ایدئولوژی، زنان و مردان جهان دنبال افسونگری این اندیشه هستند. و از همه مهمتر نیز، چون همه آزادی خود را در اینجا میبینند، همه سطح مبارزاتشان را ارتقا میبخشند. «زن، زندگی، آزادی» برای تمام خلقها و زنان جهان آشکار ساخت که قرن ۲۱ چگونه شکل خواهد گرفت. مقاومت خلقها و زنان در این قرن پیروزی کسب خواهد کرد.
ANF: نظر شما در مورد آزادی جسمانی رهبر آپو چیست؟
چیمن شنه: رهبر آپو که مدت ۲۵ سال در جزیرهی امرالی قرار دارد، «رهبر آزادی» تمام خلقها و زنان است. به همین خاطر نیز این همه ژرفابخشیدن به انزوا، اقدام علیه آزادی ماست، توطئهی بیپروای بسیار پلید مرد هژمونیک است. میبینیم که زنان و خلقهای ایرانی در چه سطحی این حمله و سیاست منزوی سازی علیه ارادهی خویش را خنثی ساختهاند.
رهبر آپو با نیل به قدرت برساخت این اندیشه، سیاست منزویسازی را در هم شکست. حال آنچه در تلاش منزوی سازی آن هستند، رنسانس خاورمیانه و جهان است. به این هدف، سیاست منزویسازی را ژرفا میبخشند. اما زنان و خلقها این سیاست منزوی سازی را در هم شکستند. قادر به منزوی سازی معمار این اندیشه نیستند و نخواهند شد. چرا؟ چون این اندیشه در تمام قارههای جهان گسترش پیدا کرده است. بذر انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در همه جا کاشته شده و جوانه میزند. میتوان با سهولت بیان نمود که «نمیتوان انسانیت را منزوی کرد»! زنان و خلقهای جهان سیاست منزوسازی را در هم میشکنند. در مقابل مردسالاری هژمونیک، قد علم میکنند. حال انسانیت در نکات مختلف جهان برای آزادی جسمانی رهبر آپو، در حال خیزش است. در این معنا «کارزار آزادی جسمانی برای رهبر آپو، چارهیابی دمکراتیک مسئلهی کورد» از اهمیتی حیاتی برخوردار است. از طریق سرعت اندیشه و عمل شگفتانگیز زنان، سیاست منزوی سازی با خاک یکسان خواهد شد. باید تمام زنان پیرامون این کارزار، گردهم آیند. باید از هستی، آزادی و آیندهی خویش دفاع و آن را حفظ نمایم. میخواهم یکبار دیگر یادآوری کنم که رهبر آپو، تضمین حیات آزاد است. بیش از همه ما زنان باید از رهبر آپو صیانت نموده و سیاست منزوی سازی را روی سرشان خراب کنم.
راه شرافتمندی که به آزادی زنان ختم میگردد!
از این رو، طی یک سال اخیر در مرحلهی قیام و اعتراضات با سهولت شاهد این بودیم که در کوچه و خیابانها این پیام داده شد: « اگر زنان در اسارت باشند، تمام زندگی نیز، عاری از شرافت خواهد بود»! و طی یک سال اخیر، همه شاهد بودیم که حیاتی عاری از شرافت، شانس آزاد بودن ندارد. به همین خاطر، زنان و خلقهای روژهلات کوردستان و ایران با بود و نبود خویش اثبات کردند که آزادی فقط با حیاتی شرافتمندانه امکانپذیر است. حیات شرافتمندانه نیز در ایران فقط با مشارکت زنان امکانپذیر است. بیش از حد معمول، اصرار بر حیاتی زنمحور و آزاد و شرافتمندانه وجود دارد. در مرحلهی قیام و اعتراضات، بسیار وقت است که مبارزه از گفتمان وجود و یا عدم وجود گشت ارشاد گذار نموده. همچنین مبحث تغییر قانون حجاب اجباری و به رسمیت شناختن چند قانون در مورد حقوق اجتماعی و سیاسی زنان هم نیست. همچنین باز دوباره در دستور کار قرار دادن حجاب اجباری، چندان تصادفی نیست. این پیام را به زنان میدهند: «هرکاری که میخواهید انجام دهید، مبارزات شما را همچنان در قفس نگه خواهیم داشت»! در مقابل، زنان هرگز قانون حجاب و عفاف که متشکل از ۷۰ بند است را نخواهند پذیرفت. چون ارادهی وجود دارد که عمومی و اجتماعی گشته است. این اراده هم از نظر بومی و هم از نظر مبارزات آزادی خواهانهی زنان جهان، به عنوان بستر تازهای از نظر آزادی زنان ظهور نمود. هیچ کس قادر به متوقفسازی این مکانیسم نیست. چون ارادهای عظیمی است. حتی خود دیدند که اقدام به مسمومیتسازی نیز، چشم هیچ زنی را نخواهد ترساند. زنان از نظر دمکراتیزه نمودن ایران و به پیروزی رساندن مبارزه با تمام توان، مصمم هستند. مصمم هستند تا ملت دمکراتیک را سازماندهی نمایند. باید به عنوان تمام زنان، جهت سازماندهی ملت دمکراتیک، جامعهی تکثرگرا و حیات آزاد قادر باشیم گرد هم آیم. و با توسعهی مبارزاتمان میتوانیم دستآوردهایمان را ماندگار سازیم.
همه دیدند که دانشگاهها به معنای واقعی در قیام و اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» پیشاهنگی نمودند. یعنی این قیام و اعتراضات بسیار آگاهانه و به صورت دمکراتیک اتفاق افتاد. مصمم بودن دانشگاهها در مورد آزادی، بسیار معنادار و ارزشمند است. میتوان گفت طی یک سالی که گذشت، یادآوری پیشاهنگی روزانه به شکل خستگیناپذیری در اعتراضات دمکراتیک به شکل رنگارنگ و خلاق، از اهمیت خاصی برخوردار است. دانشگاهها طی این مرحله، به صورت مستقیم پیشاهنگی نمودند. حال دانشگاهها، تمام صداهای متفاوت اقشار جامعه را در یک صدا، متحد ساختهاند. میخواهم بگویم که در معنی آزادیهای اجتماعی و به صورت جمعی، همه را گردهم آوردهاند. انگیزه و خواست خود را نسبت به دمکراتیزاسیون، به صورتی شفاف بیان نمودند. به کشتار زنان «نه» گفتند. با در میان گذاشتن جان و پرداخت بهای گرانقدر به رژیم ایران درس بزرگی دادند و اثبات کردند که اجازه به سیاستهای زنستیزانه نخواهند داد. حال نکتهی مهم این است که این رژیم سرکوبگر و به سیاستهای زنستیزانه خاتمه دهد و ما نیز به سوی جامعهی دمکراتیک، تکثرگرا و ملت دمکراتیک با پیشاهنگی زنان قدم برداریم. رویکردهای حاکم دیگر، به پیشرفت ایران کمک نخواهند نمود. با سیاستهای تئوکراتیک، سرکوبگر و بنیادگرا بجایی نخواهیم رسید. درک و برداشت تغییرطلب و متحولطلب جامعه، خلقها را به هم نزدیک نمود. نکات مشترک را بیشتر برجسته ساخت.
بسیار وقت است که قیام و اعتراضات از سطح حمایت جهانی گذر کرده و به سوی اتفاق ذهنی و عملی در حال پیشرفت میباشد. نهتنها متحول ساختن اینچنین قیام و اعتراضاتی به اتلاف [سیاسی]، بلکه در مورد زنان علیه رژیمهای زنستیز متکی بر ذهنیت مردسالاری با قدرت زنان، در عصر تحقق بخشیدن به اتلافهای استراتژیکتری قرار داریم. پیشاهنگی نمودن در قرن ۲۱، سیاست دمکراتیک و خط سوم به پیشاهنگی زنان و خلقها ،کیفیت میبخشد. میتوانیم به سهولت بیان داریم که واقعیت این قیام و مرحلهی یک ساله، اینچنین شرایط و فرصتی را مهیا نموده است. عمل گیس بریدن در روزهای نخست که در سراسر جهان و از هر قشری مردها و زنان شروع کردند، موثر واقع گردید و در جاری نمودن و به خروش در آوردن انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، نقش مهمی را ایفا نمود. گردهم آمدن بازیگران سینما، هنرمندان، سیاستمداران، دانشمندان، سالخردهها، جوان و نوجوانان، مادران و زنان خانهدار، پیرامون این جادو، به اثبات رساند که گفتمان «کنفدرالیسم زنان در ایران» چقدر بجا است. اکنون همه را به سازماندهی کنفدرالیسم دمکراتیک زنان با رنگ زنان و تمام رنگهای جامعه فرامیخوانم. از این پس زنان و خلقهای روژهلات کوردستان و ایران درک نمودهاند که این بستر بهوجود آمده طی یک سال گذشته، چقدر صدای پرقدرتی است و با سهولت زنان میتوانند در تمام حوزهها نقش پیشاهنگی را ایفا نمایند. از اعتراضات به هدف ساخت ایرانی دمکراتیک گرفته تا پروژههای استراتژیک در سازمانیافتگی اجتماعی، گردهم آیم و در امر سازماندهی جامعه متحد شویم.
اکنون در ایران متحد شدن هویتهای ملی بسیاری مانند کوردها، آزریها، فارسها، بلوچها، گیلکیها و مازنیها پیرامون یک فلسفه ، البته که تصادفی و خود به خود نیست. همه شاهد بودیم هم حاکمیت شریعت و هم سکولار که سالهاست با یک ذهنیت مشترک، اما در مقطع زمانی متفاوت بر روی بدن و جسم زنان تغذیه میکنند. نهتنها در ایران، بلکه اقدامات پایمال کردن زنان و خلقها از سوی طالبان نیز که در افغانستان قدرت را به دست گرفته است، رویکردی خصمانه با زنان و نتیجتا یک ذهنیت واحد هستند. نظامی که برای ارادهی زنان احترام قائل نباشد، شانس پیروزی نخواهد داشت. جامعهی عاری از زنان، جامعهای است محروم از تمام آزادیها! در اینجا باسهولت میتوان اظهار داشت نظامی که این حقیقت را عمیقا درک نکند، شانس پیروزی نخواهد داشت.
خلاصه اگر بخواهیم باز به مبحث اصلی یعنی تاثیرات اسرارآمیز قیام «زن، زندگی، آزادی» بپردازیم، این فلسفه دارای چنین ظرفیت و در عین حال شجاعتی باور نکردنی است. تجربیات مبارزاتیمان که حالت جمعی پیدا کرده است، کاملا قویتر شد. جنبشهای زنان علارغم تمام تفاوتهای ایدئولوژیک، پیرامون آگاهی جمعی گردهم آمدند. و در عین حال این، ارادهی سازماندهی شدن را هرچه بیشتر قوی ساخت.
از این حیث پیشاهنگی مرحله، برای آنانی که بر ویژگیهای روژهلات کوردستان و ایران واقف نبودند، غیر منتظره بود. خلقها و زنان کورد و ایرانی نقش خود را بسیار قوی ایفا کردند. به ندای انقلابی گوش دادند که پیرامون حسرت «انقلاب زنان» بیان گردید. این ستبرترین و برجستهترین خطی است که بیان میدارد. قرن ۲۱، به عنوان قرن آزادی زنان شکل خواهد گرفت و هیچ کسی قادر به منحرفسازی این خطمشی نخواهد بود!
این ندای انقلابی صرفا محدود به آنانی که ابراز نظر کردند و یا در قیام مشارکت کردند، نبود. طی یک سال گذشته این مدام استمرار پیدا کرد. در ضمن مرحلهی سازماندهی دینامیکهای دفاع ذاتی نیز، بسیار ضروریتر شده است. با اتکای هرچه بیشتر به والایی این پدیدهی فکری و سنت مبارزهی انقلابی، در چهارچوب تمام نیازهای جامعه، از هر نظر وقت سازماندهی شدن است. زنان در این مرزوبوم با قدرت ذاتی خویش اندیشهی آزادی اجتماعی را سازماندهی و جهانی خواهند ساخت. همه دیدیم که به رژیم ایران نیز تذکر دادند. گفتند: «قادر نیستید اینچنین بر ما حکمرانی کنید»! و با پرداخت بها ، این را به اثبات رساندند. از اعدام نترسیدند و علیه سیاست تحوشآمیز در زندانها قیام نمودند. در اینجا یکبار دیگر خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی و در وهلهی نخست نیز رفیق زینب جلالیان، هستم.
رهبر آپو گفتند: «اگر آزادی راه را بر آزادیهای دیگری میگشاید، معنادار است»! این مفهومی سازنده از آزادی است. اگر آزادی شما راه را بر آزادی دیگران نمیگشاید، این مفهومی منفی از آزادی است. مفهوم حق و حقوق آزادی فردی فریبآمیز لیبرالیسم در این عصر، مُهرش را بر تمام حوزههای زندگی زد. مرحلهای که در روژهلات کوردستان و ایران جریان دارد « انقلاب زنان و خلقهای است که آزادی اجتماعی را بنا میکنند. حال جهت سازماندهی این انقلاب، بستر و شرایط بسیار مهمی وجود دارد. باز دوباره معنا و امید آزادی خود را شکل میدهد و عملی میسازد. مرحلهی یک ساله در روژهلات کوردستان و ایران، بیانگر این حقیقت است. به سهولت میتوان این را بیان نمود.
ANF -مردان نیز تحت تاثیر «زن، زندگی، آزادی» قرار گرفتند. در این مورد نظر شما چیست؟
چیمن شنه: در عصر ما و با تاثیر از میراث آزادی زنان در نقاط مختلف جهان، جنبش، جناح و طیفهای هستند که با مطرح نمودن پرسمان مرد حاکم، سازماندهی میشوند و مرد حاکم را «رد» میکنند. یکبار دیگر گفتمان یکسانی، آزادی و برداشت زن اصیل از زندگی، علیه مردی که زن و به نمایندگی زن تمام زندگی را به باد فنا میدهد، در این مرحله به ما فهماند که این مباحث از چه اهمیتی برخوردارند. بهویژه در قیام و اعتراضات روژهلات کوردستان و ایران این امر، بسیار واضح برجسته شد.
مبارزهی آزادی زنان کوردستان در این مورد، متکی بر قدرت آزمون پنجاه ساله است. تشکیل ارتش زنان، نظریهی گسست، پروژهی تغییر دادن مردان، زندگی مشترک آزاد و ژنئولوژی به عنوان دانش عصر، در این بابت گامهای انقلابی و محسوسی هستند که در راستای برساخت اجتماعی بسیاری الزامی میباشند. طی یک سال گذشته، جامعهی ایران نشان داد که مصممانه مایل به تغییر جامعه از طریق پیشاهنگی زنان است. تعریف مسئلهی آزادی به عنوان حوزهی نیاز مردان به آزادی (حتی شاید بیشتر از زنان) و تاسیس انقلاب ذهنیتی در مقابل این واقعیت، موضوع یک مبارزهی بلندمدت است. اما مردانی که در کنار زنان در اعتراضات روژهلات کوردستان و ایران جهت آزادی زنان نیز شرکت کردند، مسئولیتهای بزرگی بر عهدی دارند که تغییر را به عنوان موضوع مبارزاتی در این عصر میبینند. البته که تغییر و تحول ذهنیتی و دمکراتیزه شدن مرد هژمونیک نیز، یک مرحلهی بزرگ مبارزاتی است، اما خواست و طلب گذار از آزادی زنان به سوی آزادی اجتماعی نیز، طی این مرحلهی یک ساله آغازید.
اگر از [فرم] مردی که [ارتباطش را] با مرد هژمونیک گسسته و به [فرم] مردی سیاسی و اخلاقی اجتماعی پیوسته و به سرشت اجتماعی بازگردیم، مرد پیرامون هویت زن [آزاد] فرم [حقیقی] خود را به دست خواهد آورد. بهویژه در نخستین روزهای قیام و اعتراضات، «واقعیت زن» که در بسیاری از شهرهای ایران از جانب خانواده و بستگان روی قبرستان بیان میشد، وارد شدن اصطلاح مرد در کوردستان و ایران به یک فاز جدید بود. به این علت، مرحلهی یک ساله از اهمیت بزرگی برخوردار است. و با دستاوردهای که داشت، به گفتمان زندگی مشترک و آزاد جان تازهای بخشید.
در بسیاری از صداهای که از قیام و اعتراضات روژهلات کوردستان و ایران برخواست، این مرحله به عنوان «مرحلهی شرافت» تعریف شد. این بسیار متفاوت و حائز اهمیت است، بیش از اصطلاح «ناموس»، از واژهی «شرافت» استفاده شد. مبارزات زنان و ژینا را نه به عنوان نمودهای «ناموسی» دینی-فئودالی، بلکه به عنوان «صیانت از شرافتشان» تعریف نمودند. این رویکرد تازهای است. چنان پتانسیلی دارد که وجهی تازهای به پرسمانهای «چگونگی مرد» در جهان ببخشد و آزادی زنان و آزاد شدن مرد از اقتدار بیحد و مرز را در یک نقطه به هم برساند. به همین خاطر آنچه در روژهلات کوردستان و ایران تجربه شد، نه فقط از نظر مبارزهی آزادی زنان، بلکه از نقطهنظر کل جامعه دینامیسمی است عمومی با قدرت تغییر و تحول که به صورت امواج دریا در حال گسترش است.
این انقلاب، با قدرت ذاتی که دارد، مدعی جهانیشدن در قرن ۲۱ و سازماندهی شدن است. پیشاهنگ آن نیز معلوم است. باید از پتانسیل سازماندهی، همبستگی و حمایت گذار به عمل آوریم، به کنفدرالیسم زنان دست پیدا کنیم و به این صورت این قرن را به قرن زنان مبدل سازیم. رژیم ایران چون از برق چشم زنان در انقلابی با اندیشه و کیفیت «زن، زندگی، آزادی» مشارکت کردند، بیم دارد، چشمشان را هدف قرار داد و آنان را شکنجه و آزار میدهد. اما طی یک سال گذشته، میلیونها زن ایرانی و کوردستانی با برق آزادی در چشمانشان، سطح مبارزتاشان را ارتقا بخشیدند. تمام قوانین شریعت آنان را با خاک یکسان نمودند. پروژهی خلق انسانی که نمیبیند، نمیشنود و قدرت بیان ندارد رژیم ایران و حاکمان جهت پایدار نگهداشتن نظامشان، بر باد فنا رفت. میلیونها ژینا، شلیر، نیکا و مینو که در راه آزادی مصمماند، پرچم مبارزات را به دست گرفتهاند. پرچم آزادی به اهتزاز در آمده است.