توطئه ١۵ فوریه و خلق روژهلات کردستان [یادداشت]

روژهلات یکبار دیگر با پیشاهنگی در برافروختن آتشکده‌هایش، برای احیای اندیشه و پر بار کردن افکار به دانایی پیشگام می‌شود و خویش را از جهل و تاریکی سیستم خسروانی رها خواهد کرد

خلق کرد در شرق میهن پس از تحمل مصیب‌های فراوان از رژیم آخوندی همچون آتش زیر خاکستر مترصد جرقه‌ای کوچک و شعله کشیدن بود. سکوت خلق روژهلات به درازای آن سالها ناشی از فقدان یک حزب پیشاهنگ و عملگرا و برخوردار از فلسفه مبارزاتی و اتخاذ رویکری بود که بتواند در مقابل سیستم خسروانی مقاومت کند. برخی قیام خلق روژهلات در محکومیت توطئه‌ بین‌المللی را رویدادی مقطعی قلمداد میکنند اما چنین برداشتی، ارزیابیِ غیرواقعی و انکار تاریخ مبارزاتی کردها در شرق کردستان است. بنا بر آنچه در دو بخش پیشین این یادداشت بیان شد، درصدد برآمدیم تا سوابق انقلابی در کردستان و ایران و نیز ریشه‌های خشم عمومی را روایت کنیم که به قیام علیه توطئه‌گران انجامید.

 

خشم علیه توطئه را می‌توان بدین ترتیب عنوان کرد؛

توطئه مفهومی آشنا برای خلق‌های ساکن در ایران و بویژه شرق کردستان است، پیشتر به نمونه‌هایی در این رابطه اشاره گردید. بسیاری از روسا و رهبران کردها، و در تاریخ معاصر، رهبرانی همانند قاضی محمد و رفقایش، دکتر عبدالرحمان قاسملو و دکتر شرفکندی به شیوه‌ای توطئه‌گرانه به قتل رسیدند. خلق روژهلات کردستان بارها با درد ناشی از توطئه و در پی آن نابودی، کشتار، اعدام و قتل‌عام روبرو شده است. تجاربی که لازم بود جنبش‌های دیگر کرد از شکست‌های پیشین خود کسب می‌کردند مورد توجه قرار نگرفت. اما خلق روژهلات با آشنایی به فکر و فلسفه رهبر اوجالان، تفاوت‌های جنبش آزادیخواهی خلق کرد را درک و برای صیانت از آن بپا خواستند. در واقع خلق روژهلات در پی رهبر و پیشاهنگ راستین خویش و به تبع آن بازگشت به ریشه‌های تاریخی هزاران ساله خویش برآمده بودند.

 

رژیمهای سرمایه‌داری در توطئه‌ای بین‌المللی رهبر آپو را به رژیم ترک تحویل دادند، در عین حال این ائتلاف در نابودی جنبش‌های کردی روژهلات نقش عمده‌ای داشتند. به همین دلیل خشم از توطئه‌گران با کینه‌ای که کردهای روژهلات از نیروهای امپریالیستی به دل گرفته بودند عجین گردید.

 

خلق روژهلات کردستان توطئه‌‌های نیروهای مزدور منطقه علیه خویش را هیچگاه از یاد نبرده‌اند. آنچه این‌ مزدوران بر سر خلق روژهلات کردستان آوردند در توطئه علیه رهبر اوجالان بار دیگر نیز تکرار شد. بدینگونه ماهیت واقعی آنان بار دیگر بر خلق هویدا شد و نقاب‌های آنان فرو افتاد.

 

خلق روژهلات کردستان باید چه تجاربی از توطئه کسب نمایند؛

در راستای شکست تمامی ابعاد توطئه لازم است مبارزه علیه سیستم خسروانی که تاکنون نیز ادامه یافته است، نه در داخل آن بلکه خارج از این سیستم با تکیه بر نیروهای محرک و متعلق به خود پیگیری شود.

 

نگرش و ارزیابی صحیح از مبارزه خلق‌های محصور در جغرافیای ایران  نیازمند آشنایی با جنبش‌‌های چپ و اصلاح اشتباهات پیشین آنان میباشد. گفته معلم فرزانه شهید فرزاد کمانگر در این رابطه بیانگر نحوه برخورد با این موضوع است که: برای آنکه حس کنی باید با آن زندگی کنی و به بخشی از آن مبدل شوی. درک جامعه وظیفه اساسی و بنیادین هر جنبش آلترناتیو است.

 

هرگونه تغییری که از سوی نیروهای خارجی روی دهد خلق‌های محصور در ایران را به عقب بازخواهد گرداند. مقابله وایستادگی در برابر رژیم استعمارگر کنونی نه با برخوردهای کلیشه‌ای و استفاده از لحنی خشن و لفاظی صرف ممکن میگردد، بلکه این امربا استفاده از زمینه‌ای عملی، تاریخی و مهم‌تر از همه اعتماد به خویش امکان پذیر میگردد. نباید چنین اندیشیده شود که رژیم کنونی سیستمی بس بزرگ و نیرومند بوده  یا اینکه نمی‌توان در برابر آن ایستاد و در نهایت از سر ناگزیری الزاما باید به بخشی از آن مبدل شد. سالهای مدیدی است که رویکردی چنین در ایران تحمیل و تعمیق می‌شود. چنین رویکردی امید به مبارزه را به یأس مبدل می‌کند. از سوی دیگر  جامعه و فرد خویش را نیروی برخوردار از توان تغییر و تحول قلمداد نکرده و در انتظار نیروهای خارجی خواهد ماند.

 

مورد اخیر و مهم اینکه مبارزه علیه رژیم خسروانی، مبارزه‌ای ایدئولوژیک بوده و نمونه‌های آن را پیشتر ذکر شد. همچنین کردها و احزاب کردی از این مهم غافل بوده‌ و همیشه از سوی دیگران مورد استفاده واقع شده و در عین حال واقعیت دشمن را درک نکرده‌اند. وجود فکر و فلسفه‌ی آزادیخواهانه به انسان‌ها اراده‌ای نیرومند می‌دهد و عزم مبارزه را استوار می‌نماید.

 

خلق کرد در ١۵ فوریه ١٩٩٩/ ٢۶ بهمن ١٣٧٧ در محکومیت توطئه بپا خواست. محمد خاتمی رییس جمهور به اصطلاح اصلاح‌طلب در رأس قوه اجرایی ایران قرار داشت. در دوره ریاست وی بر قوه مجریه بیش از هر مقطع دیگری روشنفکران، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و آزادیخواهان تحت نام قتل‌های زنجیره‌ای قلع و قمع گردیدند. در قیام‌هایی که با هدف محکومیت توطئه شکل گرفت صدها تن بازداشت و زخمی شدند. ٢٣ شهروند روژهلات کردستان توسط نیروهای رژیم به قتل رسیدند. آتش زیر خاکستر در قیام اسفند ١٣٧٧ شعله‌ور شد و یکبار دیگر زبانه کشید. از توطئه‌هایی که بر خلق کرد در شرق میهن تحمیل شده است می‌توان فهمید که چرا رژیم ایران تا این حد از کردها می‌ترسد و همیشه به شیوه‌ای وحشیانه کردها را سرکوب کرده است.

 

از زاویه‌ای دیگر، امروز بار سنگین مبارزه بیش از همه بر دوش زنان شرق کردستان و ایران قرار دارد. همچنان که پیشتر نیز اشاره شد زنان در سیستم خسروانی جایی ندارند. رژیم جمهوری اسلامی همچون اسلاف خود از زنان برای اهداف خود استفاده می‌کند. تحت لوای دین و شریعت بکارگیری هرگونه خشونت علیه زنان را روا و مشروع می‌داند. در حین قتل‌‌عام‌های خلخالی در کردستان صدها زن به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. زیرا زنان در این مقطع فعالانه در جنبش‌های مقاومت جای گرفته بودند. اکنون زنان فراوانی در زندان‌های رژیم ایران محبوس شده‌اند. زنانی که در انتظارند به دار آویخته شوند. شیرین علم‌هولی از زنان پیشاهنگ بامداد ١٩ اردیبهشت ١٣٨٩ همراه با ۴ همرزم خویش اعدام شد. همچنان که رژیم ساواک با شکنجه‌های وحشیانه در زندان‌ها تلاش نمود اراده خلق‌ها و زنان را در هم بشکند، بازجو‌های اطلاعات جمهوری اسلامی همان شیوه‌ها را تکرار می‌‌کنند. رژیم جمهوری اسلامی با قوانین زن ستیز ۴٠ ساله خویش درصدد تحمیل قواعد اندرونی‌های سیستم خسروانی است. رژیم ایران در حال ارائه مدل زن مطیع و فرمانبردار است. فرهنگ میترایی فرهنگی ویژه زنان است و زنان محصور در جغرافیای ایران فرهنگ میترایی را مبنای زندگی و مبارزه خود می‌دانند. ضد فرهنگ خسروانی تلاش نموده است تا فرهنگ میترایی را از میان بردارد. از این رو احیای فرهنگ میترایی می‌تواند نقشی حیاتی در پایان دادن به رژیم خسروانی ایفا کند. فلسفه آزادیخواهی زنان که از سوی رهبر اوجالان ارائه شده است زنان را به مبارزه سوق داده و از چنگال نکبت‌بار سیستم خسروانی نجات خواهد داد.

 

آتش‌ در زاگرس هیچ‌گاه خاموش نشده و نخواهد شد. به همین دلیل خلق‌های محصور در جغرافیای ایران لازم است فرهنگ مقدس میترایی را مبنای زندگی خویش قرار دهند. اینچنین به سیستم خسروانی پایان داده خواهد شد. سیستم خسروانی با قتل‌عام مغ‌ها و خاموشی آتشکده‌های مقدس زردشتی‌ها به قدرت رسیده و تاکنون به اقتدار خویش ادامه داده است. زمانی که از کشتن مغها سخن به میان می آید منظور کشتن اندیشه و فکر است. خلق روژهلات یکبار دیگر با پیشاهنگی در برافروختن آتشکده‌هایش، برای احیای اندیشه و پر بار کردن افکار به دانایی پیشگام می‌شود و خویش را از جهل و تاریکی سیستم خسروانی رها خواهد کرد."


بخش اول این یادداشت با عنوان خلق‌های ایران و توطئه‌ی بین‌المللی و بخش دوم با عنوان کاستی‌های جنبش‌های چپ- سوسیالیست در شرق کردستان و ایران در روزهای گذشته منتشر شده‌اند.