لیلا گووَن؛ پرچمدار مقاومت [یادداشت]

اعتصاب غذای لیلا گوون که از شانزدهم آبان‌ماه تاکنون در زندان ترکیه ادامه دارد به طرز کم‌سابقه ای به بیرون از زندان سرایت کرده و خیلی‌ها نتیجه این مبارزه دردآور از لحاظ انسانی را یک پیروزی قطعی می‌دانند

یَکو آردل در همین رابطه مطلبی در روزنامه "ینی‌ اوزگور پولتیکا" نوشته است که ترجمه فارسی از زبان کردی را می‌خوانید

 

"لیلا یک زن کُرد است که در انتخابات صدها هزار رأی آورد. او در میانسالی با وجود بیماری‌های مزمن در زندان دست به اعتصاب غذا زد. به تعبیری، لیلا گوون زندگی خود را در میان گذاشت. او به عنوان یک نماینده پارلمان برگزیده شد اما در زندان است. بر خلاف قوانین به ظاهر دمکراتیك ترکیه و علیرغم انبوهی از درخواست‌ها او آزاد نشد.

 

اما او چه کرد؟ لیلا گوون می‌توانست با خواست شرکت در جلسات مجلس اعتصاب کند. اما اینکار را نکرد و خواستە‌اش از اعتصاب را رفع حصر رهبر کُرد اعلام کرد تا گشایشی در چارەیابی مسائل موجود ایجاد کند. او برای احیای امید به صلحی شرافتمندانه، یک تصمیم سخت و حیاتی گرفت. بیش از یکماه از اعتصاب غذای لیلا گوون می‌گذرد و این به معنای حرکت او بسوی پایان زندگی‌ست.

 

این نوع اعتصاب یا همان "روزەی مرگ" از مدت‌ها پیش در جامعه بشری وجود داشته است. افراد زیادی در طول تاریخ در سرزمین‌های مختلف در برهە‌های سخت مبارزه با ستمگران و وقتی که راه دیگری وجود نداشته است به این نوع اعتراض روی آورده‌اند.

 

این تصمیم را کسانی گرفته‌اند که معتقد بودند وقتی انسان قادر به زندگی با عزت نباشد باید زندگی در حالت بردگی را نپذیرد و جانش را فدای نسل‌های بعدی و بشریت متمدن کند.

 

این نوع اعتراض در حقوق بین‌الملل به رسمیت شناخته شده و هیچ دین و مسلکی نمی‌تواند که آنرا رد کند زیرا گاهی جلوی فرودستان هیچ راه و ابزار دیگری قرار ندارد. برای نمونه، در مبارزه آزادی‌خواهی خلق کُرد شاهد یک بن‌بست هستیم و حتی ضربات سنگین در جنگ‌های دشوار و نبردهای انقلابی هم برای نرم کردن نظام ظلم و ستم کافی نیست.

 

همانطور که آقای کاراییلان گفت هرماه یک واحد از نظامیان ترکیه کشته می‌شوند اما حکومت به رویکردش ادامه می‌دهد. اگر حتی یک میلیون انسان هم زندگی خود را از دست بدهند این برای حاکمان ظالم مسئلە‌ای نخواهد بود.

 

در چنین حالتی برداشتن چنین گامی از طرف یک زن کُرد دارای ارزشی دوچندان است. زنان از نزدیک‌ترین رفقا و رهروان اوجالان بوده‌اند، چون آنها به اهمیت مبارزه وی برای آزادی زن بخوبی آگاهند. پس نباید تعجب کرد که این گام تاریخی را یک زن برداشت.

 

دیوارهای ظلم به مرور در حال ریزش هستند و گشایشی در بن‌بست سیاسی کردها در حال وقوع است. اعتصابی که لیلا گوون در زندان شهر آمد آغاز کرد هم‌اکنون به مجلس ترکیه و هر آنجایی کشیده شده که کردها در آن زندگی می‌کنند.

 

صدها هزار نفر قدم در راهی می‌گذارند که لیلا گوون آغاز کرد و این راه ادامه پیدا می‌کند تا زمانی‌ که منزوی‌سازی وحشیانەی رهبر کُرد خاتمه یابد و دری از قلعەی ستم بر کردها باز شود.

 

شکی نیست که لیلا به تبعات اعتصاب طولانی‌ مدت با وجود وخامت حال در حبس اندیشیده و می‌داند که به چه سمتی می‌رود. او می‌داند که حتی اگر به هدفش نرسد نیز مردمش از میوه آن بهره‌مند می‌شوند. البته که او به یک موفقیت فردی فکر نمی‌کند. اگر اینطور بود هدفش از اعتصاب غذا را آزادی خود عنوان می‌کرد. لیلا اما راه برون‌رفت از بحران کنونی را به ما و دشمنان بشریت و جامعه جهانی نشان داد.

 

صدها هزار نفر تاکنون از درخواست لیلا گوون اعلام حمایت کرده و آنرا طلب خود عنوان کرده‌اند. در اینجا نیروهای جهانی که عبارات دمکراسی و حقوق بشر از زبانشان نمی‌افتد هم مخاطب‌اند. همان‌ها که وقتی سنگی از طرف کردها پرتاب شود قیامت به پا می‌کنند و می‌گویند وای چه خشونتی، چقدر خشن! باید دید که اینها چه موضعی در برابر اعتصاب لیلا گوون و حامیان او خواهند گرفت و اینبار به کدام فریب و بهانه متوسل می‌شوند؟ این یک آزمون دیگر برای سنجش وجدان بشر است.

 

هر اتفاقی که رخ دهد لیلا گوون پرچم در دست "لیلا قاسم" و دهها هزار زن قهرمان کُرد را بلند کرده و با افتخار به اهتزاز درآورده است. مقاومت او بی‌نتیجه نخواهد ماند. از هم‌اکنون پیشگامان مقاومت در زندان آمد، "خیری"، "مظلوم"، "فرهاد" و "سکینه" دستانشان را برای لیلا تکان می‌دهند و جهان در برابر این قیام مقدس تعظیم خواهد کرد.