مصطفی کاراسو: مقاومت ۱۴ ژوئیه سرآغاز تشکیل یک ارتش فدایی شد

نقش مقاومت ۱۴ ژوئیه در مبارزات ما بسیار قابل احترام و بااهمیت است. آنها با شهادت خود ارزش‌های بزرگی را خلق کردند. مبارزه‌ی واقعی را به ما آموختند. در واقع مقاومت ۱۴ ژوئیه ایجاد یک ارتش فدایی بزرگی را بنیان نهاد."

نقش مقاومت ۱۴ ژوئیه در مبارزات ما بسیار قابل احترام و بااهمیت است. آنها با شهادت خود ارزش‌های بزرگی را خلق کردند. مبارزه‌ی واقعی را به ما آموختند. در واقع مقاومت ۱۴ ژوئیه ایجاد یک ارتش فدایی بزرگی را بنیان نهاد."

 

مصطفی کاراسو عضو کمیته‌ی رهبری کنفدرالیسم جوامع کردستان (ک.ج.ک) در رابطه با مقاومت بزرگ ۱۴ ژوئیه و شهادت چند تن از اعضای پ.ک.ک در زندا‌های آمَد بر اثر اعتصاب غذا، اعلام کرد:" این مبارزان بزرگ به مقام شهادت رسیده‌اند و درست نیست در رابطه با آنان گفته شود که جان خود را از دست داده‌اند. نباید چنین تصور شود که ما این شهیدان را از دست داده‌ایم. آنها نه تنها از میان نرفتند بلکه بودن خود را موثرتر کردند. اگر ما از اقدام فدایی آنان چنین تحلیلی داشته باشیم، آنگاه تحلیل ما بر اساسی درست بوده و اقدام آنان معنای واقعی خود را کسب می‌نماید."

 

مصطفی کاراسو از اعضای رهبری ک.ج.ک خود یکی از مقاومتگران ۱۴ ژوئیه بوده است. گفت‌و‌گوی کاراسو در رابطه با اعلام اعتصاب غذای مرگ در ۱۴ ژوئیه ۱۹٨۲/ ۲۳ تیر، در روزنامه‌ی ینی اوزگور پلیتیکا منتشر شده است.

 

سخت‌ترین فشارها را علیه اعضای پ.ک.ک اعمال می‌کردند

کاراسو در رابطه با مرحله و چگونگی تصمیم برای اعتصاب غذای بزرگ در روز ۱۴ ژوئیه گفت:" از خیلی وقت پیش تصمیم اعتصاب غذا تا مرگ گرفته شده بود. سه ماه پس از مرحله‌ی اول مقاومت در ۲۶ مارس ۱۹٨۱، برای اعتصاب غذای بزرگ تصمیم گرفته بودیم. شکنجه‌ها به سطحی رسیده بودند که جلوگیری از آنها سخت بود. به همین دلیل نیز گفت‌و‌گوها در رابطه با مرحله‌ی دوم مقاومت آغاز شد. پس از پایان مقاومت سال ۱۹٨۱ نزدیک ده تن از رفقای ما را جداگانه به سلول انفرادی انداخته بودند. به دلیل اینکه شکنجه‌ها بسیار زیاد شده بود، گفت‌وگوها در رابطه با اینکه باید علیه این شکنجه‌ها کاری کرد، آغاز شده بود. در این گفت‌وگوها درمورد شیوه‌های مختلف مقاومت بحث می‌کردیم. پس از این گفت‌وگوها و در مرحله‌ی دفاع، هم علیه شکنجه‌ها و فشارها و هم برای دستیابی به حق دفاع از خود، تصمیم اعتصاب غذا تا مرگ گرفته شد. البته ما بر این عقیده بودیم که این مرحله‌ی دفاع باید هرچه زودتر آغاز گردد به دلیل اینکه در آن مقطع زمانی تعدادی از تُرک‌های چپ‌گرا و همچنین تعدادی از اعضای حزب حرکت ملی (م.ه.پ) و چندین غیرنظامی نیز اعدام شده بودند.

 

در آن شرایط، کسانی که بیشترین مقاومت و مبارزه را انجام دادند، اعضای حزب کارگران کردستان ـ پ.ک.ک بودند. تعداد زیادی از نظامیان ترکیه در جنگ با ما کشته شدند. ما مستقیما با دولت به جنگ برخاسته بودیم. به همین دلیل نیز در نشست‌هایمان عنوان می‌کردیم که باید هرچه زودتر تصمیم اجرایی شود. ما می‌دانستیم که پس از این نشست‌ها، دولت برای کادرهای مهم و اصلی حزب و همچنین برای رفقایی که در این فعالیت‌ها شرکت داشته‌اند، حکم اعدام صادر می‌کند. در واقع نگرانی اصلی ما این موضوع بود. هنگامی که در آن شرایط تُرک‌های چپ‌گرا، اعضای م.ه.پ و فعالان مدنی را اعدام می‌کردند، پس بدون شک به شدت با پ.ک.ک نیز برخورد می‌کردند و هرچه در توان داشتند، انجام می‌دادند. بدلیل اینکه دولت وجود پ.ک.ک را به عنوان بهانه‌ای برای انجام کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر قرار داده بود.

 

در میان گروه‌ها و جریان‌های سیاسی مختلف، سخت‌ترین و شدیدترین سیاست‌ها را علیه اعضای پ.ک.ک به کار می‌گرفتند. در حقیقت نیز در سالن شماره ۵ زندان آمَد، چنان سیاست زورگویانه و سختی را علیه اعضای پ.ک.ک اعمال می‌کردند، که در هیچ جای دیگری از آن زندان وجود نداشت.