در ۱۲ مارس ۲۰۰۴ در قامشلو روژاوای کوردستان قتلعامی صورت گرفت. گروهی شوونیست عرب در یك مسابقه فوتبال ۲۹ كورد و در كل ۵۲ نفر را به قتل رساندند. در اثنا و بعد از این قتلعام هزاران انسان زخمی و بیش از ۲ هزار كورد نیز بازداشت و به زندانهای سوریه روانه شدند.
رژیمهای اشغالگر فاشیست هستند
سالهای ۲۰۰۳ ـ ۲۰۰۴ سالهایی بود که طی آن در خاورمیانه توازن سیاسی بر هم خورد. آمریكا و متفقینش به بهانه تهدیدهای شیمیایی, كشور عراق را مورد اشغال قرار داد و در خلأی كه به وجود آمد منطقه فدرال كورد شکل گرفت. هر چند كه دو حزب "ی.ن.ك و پ.د.ك" برخوردی جهت تاثیرگذاری بر كوردهای منطقه نیز نداشته باشند، تشكیل منطقهای كوردنشین تحت ضمانت قانونی، دولتهای حاكم بر دیگر بخشهای كوردستان را بیشتر به درون سیاستهایی ملیگرایانه و شونیستی انداخت. هنگامی كه این وضعیت با تئوریهای مداخله امریكا و اتحادیه اروپا به دیگر كشورهای خاورمیانه همچون عراق به هم درآمیخته میشود، میبینیم که رژیم سوریه را به سطح سیاست كوردستیزی دولت تروریستی تركیه رساند.
سیاستهای مشترك با تركیه
قتلعام قامشلو نتیجه صرف سیاست رژیم سوریه به طور مستقل نمیباشد. حملات رژیم سوریه به خلق كورد با الگو گرفتن از دولتهای دیگر گسترش یافت. هرچند هماکنون تُرک و اردوغان بشدت با سوریه و رژیم بشار اسد دشمنی میکنند- این دشمنی هم صرفا در راستای سوق دادن دولت سوریه برای جنگ با کوردهاست- اما قبل از آن همپیمان یکدیگر بر ضد کوردها بودند. پیش از قتلعام قامشلو از طرف رژیم سوریه, همپیمانی آدانا كه میان سوریه و دولت تركیه شکل گرفت، در این قتلعام نقش مهمی ایفا نمود. با این همپیمانی گسترده, سوریه در زمینه سیاستهای قتلعامگرایانهای كه تركیه بر كوردها اعمال میداشت در داد وستد بود. در آن زمان بر اساس این همپیمانی كوردستیز روابط تركیه و سوریه تقویت شد. این روابط تا سطح برگزاری جلسات نهاد وزرای مشترك هر دو دولت پیش رفت.
سیاست سوریه مبنی بر عرب كردن کوردها در شرق، شمال و شمال غرب سوریه
طی جنگهای استقلالطلبانه سوریه كوردها در مقابل فرانسه در میدان جنگ جای گرفتند. روابط كورد ـ عرب در سال ۱۹۴۶ در جنگ استقلالطلبی گسترش یافت. كوردهایی كه در جنگ استقلالطلبی جای گرفتند، بعد از پایان جنگ نادیده گرفته شدند. با رسیدن حزب بعث در سال ۱۹۶۳ به قدرت، سیاستهای انكارگرایانه آغاز شد. حزب بعث جهت نابودی كوردها سیاستهای جدیدی را در برگرفت. یكی از اینها سیاست جمعیتی سال ۱۹۶۵ بود. ۱۴۰ هزار نفر از كوردها را تحت عنوان سیاست جمعیتی از داشتن شناسنامه محروم کردند. ژنوساید فرهنگی كه علیه كوردها اعمال شد به عنوان "كمر عربی" شناخته میشود که با تغییر دموگرافیك به اوج خود رسید. دولت سوریه كه كوردها را برای خود به مثابهی تهدید دیده است كوردهایی كه در صدها كیلومتری مرز با تركیه زندگی میکردند را به ۵۰ كیلومتری مرز منتقل کرده و اعراب را در مناطق کوردنشین اسکان داد. هزاران انسان كورد را بدین شكل به كوچ واداشتند. خاك و اموال كوردها را به اعراب واگذار كردند. با سیاستهایی كه دولت در منطقه اعمال نمود كوردها در جاهایی همچون شام و حلب به نیروی كار تبدیل شدند. و بجای آن عشایری از جمله، شرابی، بغارا، جوالی، و خمیر را در مناطق روژاوا اسکان دادند.
قتلعام پیشتر طراحی شده بود
قتلعام ۱۲ مارس ۲۰۰۴ در حین بازی تیمهای فوتبال دیرالزور و قامشلو انجام شد. این مسابقه فوتبال سناریوی از قبل طراحی شده برای انجام قتلعام بود. این قتلعام از طرف استاندار حسك و رژیم بعث ارگانیزه شده بود. در زد وخوردی كه در مسابقه فوتبال به وجود آمد استاندار "حسكه" با مسلح نمودن عشایر وابسته به دولت بدانها اجازه استفاده از اسلحه داد و بر شدت قتلعام افزود. در استادیوم فوتبال ۷ نفر جان خود را از دست دادند. پس از آن تبهكاران وابسته به دولت در خیابانها سنگر گرفتند. در هر كوچه تبهكاران مسلح به شكار كوردها گماشته شدند. و انسانهای بسیاری از طرف تبهكاران به قتل رسیدند. در قتلعام قامشلو جمعا ۲۹ كورد، ۴ عرب و ۱۹ پلیس در كل ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و هزاران نفر زخمی شدند. نهادهای دولتی به آتش كشیده شدند. اعراب فاشیست وابسته به رژیم دكان و اموال كوردها را به غارت بردند. در راهپیماییهایی كه بعد از قتلعام گسترش یافت, نزدیك به ۲ هزار نفر بازداشت شدند. كوردهای سازمان یافته هم سرهلدان و مقاومتهایی را گسترش دادند. این قتلعام به درگیری كورد ـ عرب منجر شد.
تظاهرات در تمامی شهرهای كوردنشین گسترش یافت
بعد از قتلعام قامشلو در شهرهای عفرین، حلب، كوبانی و جزیر تظاهرات گسترش یافت. حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) پیشاهنگ این تظاهرات بود. در مقابل تظاهرات گسترش یافته بشار اسد كه راهچارهای برایش باقی نمانده بود بلافاصله از سفر خارج به سوریه بازگشت و با دیدار با "حسنی مبارك" و دیگر رهبران عرب از آنها تقاضای همكاری جهت متوقف كردن تظاهرات نمود. در نتیجه این تظاهرات در روژاوای برای نخستین بار دولت سوریه با اعلان اینكه كوردها نیز شهروند سوریه هستند موجودیت خلق كورد را پذیرفت و جهت آرام كردن اوضاع دیدارهایی با حزب پ.ی.د بعمل آورد.
كوردها انقلاب را از ۲۰۰۴ آغاز كردند
در قتلعام قامشلو و بعد از آن , كوردها با تظاهرات خود آشكارا بیان كردند كه رژیم سوریه باید تغییر یابد. كوردها خواستار دمكراتیزه شدن سوریه و احقاق حقوق دمكراتیك خود شدند. كوردها كه از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱ در میان مبارزهای مداوم بودند در ۱۹ ژولای ٢٠١٢ با آغاز از شهر "كوبانی" مناطق خود را آزاد نمودند. هماکنون روژاوای کوردستان در وضعیتی است كه با تشکیل حکومتهای كانتونها, سیستم خاص خود را تأسیس کرده است و میرود که بعنوان یک الگوی نیرومند و عالانه, سوریه دمکراتیک را هم شکل دهد.
١٨ سال پس از قتلعام قامشلو که در آن دولت نژادپرست سوریه کوردها و عربها را به جان هم انداخت امروز خلقهای شمال و شرق سوریه با برادری و در پیش گرفتن خطمشی ملت دمکراتیک به امیدی برای تمامی سوریه و تمامی خلقهای تحت ستم در خاورمیانه وجهان مبدل شدهاند.