فواد اسعد ۷۰ ساله اهل قامشلو و پدر ۸ فرزند است. خانواده او در راه آزادی کوردستان ۸ شهید دادند. فواد اسعد گفت که رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان کار آنها را بسیار ارزشمند می‌دانست، اما از کاستی‌های آنها نیز انتقاد جدی می‌کرد.

فواد اسعد در سال ۱۹۸۶ با پ‌ک‌ک آشنا شد. او درباره آن زمان گفت: « رفقا به خانواده ما سر می‌زدند. من تا سال ۱۹۹۰ به صورت شبه نظامی کار می‌کردم. فرزندان عمویم کادر پ‌ک‌ک بودند. از طریق آنها من را به پ‌ک‌ک معرفی کردند. البته من پیشتر آن را می‌شناختم و در مورد آن شنیده بودم، اما از طریق خانواده‌ام از نزدیک با آن آشنا شدم. من پیشتر نیز نسبت به کوردها و کوردستان احساس دلسوزی می‌کردم ، اما حضور کادر پ‌ک‌ک در خانواده تأثیر زیادی داشت. در سال 1986 کار بزرگی وجود نداشت. ما همیشه برای ملاقات می‌رفتیم، ما نمی‌دانستیم آپویی هستیم، فقط به عنوان دانشجو شناخته می‌شدیم، هر روز همدیگر را می‌دیدیم، صحبت می‌کردیم. قبل از رفقا من کارمند رژیم بودم به همین دلیل اوایل نمی‌توانستم فعالانه عمل کنم.اما در سال ۱۹۸۸ تصمیم گرفتم بیشتر در مبارزات پ‌ک‌ک شرکت کنم.»

فواد در ادامه گفت که من رهبر آپو را در ابتدا که به روژاوا آمد ندیدم، اما نظرات او را از طریق کتاب و نوار دریافت کردم و ادامه داد: «خانه ما اکنون به خانه آپوئیها تبدیل شده بود، آنهایی که از اروپا برای دیدن رهبری می‌آمدند، در منزل ما می‌ماندند. رفقا هر روز در منزل ما بودند، ما افرادی را که به حوزه رهبری می‌رفتند جمع می‌کردیم و به آنجا می‌بردیم. قبل از اینکه به حوزه رهبری بروم، فکر می‌کردم که او چه گونه آدمی است. چه قدرتی می‌تواند خلق کورد را دور هم جمع کند. او چگونه به حقوق خلق کورد دست می‌یابد. به همین دلیل من واقعاً می‌خواستم او را از نظر فیزیکی و از نزدیک ببینم.»

در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۸ رهبری را دید

فواد اسعد گفت که در سال ۱۹۹۵ همراه ۲۰ زن و مرد از کانتون جزیره به دمشق رفتم و گفت: «یک شب آنجا ماندیم. رهبر آپو قبل از غروب شروع به صحبت کرد و تا ۱۲ شب به صحبت ادامه داد. ارزیابی‌های رهبری مثل یک گفت و گو بود با پرسش و پاسخ انجام می‌شد. یکی یکی با ما صحبت می‌کرد تا از وضعیت مردم مطلع شود و آن را بفهمد. کوتاهیهای ما را هم به صورت جدی نقد می‌کرد، البته تلاش و کار ما را می‌دید ، اما آن را کافی نمی‌دانست. می‌گفت باید بیشتر تلاش کنیم. در سال ۱۹۹۸ سه روز نزد رهبری ماندم، در آن زمان به روابط سوریه و ترکیه بسیار علاقه مند بود، او در حال ارزیابی احتمال یک توافق یا جنگ بین ترکیه و سوریه بود، دیپلماسی با سوریه را بسیار مهم می‌دانست و درباره راه‌ها و روش‌های جلوگیری از به خطر انداختن موقعیت سوریه صحبت می‌کرد و با رویکردی حساس به این موضوع می‌پرداخت.»

فواد با اعلام اینکه همیشه با رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در ارتباط بوده است، گفت: «قبل از اینکه به دیدار رهبری بروم بسیار هیجان زده بودم. در فکر احوالپرسی و در آغوش گرفتن و صحبت با رهبری بودم و وقتی رهبری را دیدم، بسیار به گرمی از ما استقبال کرد. با رهبر آپو گفت و گو کردیم. از او پرسیدم که وضعیت کانتون را چگونه می‌بیند، آیا کار ما نتیجه می‌دهد یا نه. او کار ما را ارزشمند می‌دید، اما آنرا کافی نمی‌دانست. من همیشه تلفنی با رهبری در ارتباط بودم و وقت ملاقات‌ها را آماده می‌کردم. رهبری زمان و نام هرکسی را که می‌خواست ملاقات کند، می‌گفت. من نیز به آنها اطلاع می‌دادم.»

وقتی این خبر را شنیدند، همه کسانی که او را می‌شناختند شوکه شدند

فواد اسعد با بیان اینکه نه تنها مردم کورد، بلکه مردم سوریه، آشوری و عرب نیز نسبت به رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان ابراز همدردی و دلسوزی می‌کردند، گفت: « بیرون راندن رهبر آپو از سوریه مردم را به شدت عصبانی کرد. علیه ترکیه، سوریه و کشورهای اروپایی نفرت عظیمی بوجود آمده بود. خیانت بزرگی در حق رهبر آپو انجام شد. وجود رهبر آپو، آزادی مردم کورد است. وجود رهبر آپو یعنی آزادی. خلق کورد آزادی خود را با رهبر آپو می‌یابند. ۱۵ فوریه روز سیاهی بود. وقتی خبر دستگیری رهبری را شنیدیم مردم شوکه شدند. آنها نتوانستند سکوت کنند، نه تنها خلق کورد را شوکه کرد، بلکه مردم سوریه، آشوری و عرب که رهبری را می‌شناختند نیز به شدت شوکه و ناراحت شدند. به دلیل اینکه توطئه ۱۵ فوریه در شخص رهبری، علیه اطرافیان رهبری به ویژه خلق کورد و علیه خلق‌ها انجام شد.»

فواد با بیان اینکه برای تحقق آزادی جسمانی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان باید مبارزه قدرتمندی صورت گیرد، گفت: «باید هر روز بهتر از روز قبل تلاش کنیم تا بتوانیم آزادی فیزیکی رهبر آپو را تامین کنیم. به میدان بیایید و همچنان قاطعانه خواستار آزادی جسمانی رهبر آپو باشید.»