آلدار خلیل، عضو هیات مدیره تو-دم در رابطه با حملات اشغالگری دولت ترک و تبهکاران داعش و جبهه النصره، واکنشهای بینالمللی را در مقابل آن، مقاومت خلق، بیانیهها و موضع رژیم سوریه و نشست بازنویسی قانون اساسی را با آژانس خبری هاوار مورد بحث و بررسی قرار داد. در این گفتوگو آلدار خلیل اعلام نمود که هدف دولت اشغالگر ترک از میان برداشتن پروژه ملت دمکراتیک است. کاملا مشخص است که باید رژیم سوریه باید وضعیت خود را به خوبی مطالعه و بر مبنای این وضعیت خود اعلام موضع نماید.
هاوار: ٢١ روز [این گفتگو روز پنجشنبه ٣٠ اکتبر صورت پذیرفته است] از مقاومت شرف و سربلندی میگذرد. به رغم آنکه روسیه اعلام نمود که نیروهای سوریه دمکراتیک بر پایه توافقنامه، از منطقه خود عقبنشینی میکنند، اما دولت اشغالگر ترک همچنان جنگ را ادامه میدهد. دلالیل این حمله ترکیه را چه مسائلی میدانید؟
آلدار خلیل: هدف دولت اشغالگر ترک، نابودی پروژه دمکراتیک در حال تثبیت این منطقه و اشغالگری خاک سوریه است. تلاش میکنند به اهداف خود در میثاق ملی دست یابند و به همین دلیل بر عقبنشینی از مرز تاکید میکنند. از این طریق دولت ترک تلاش میکند که به این هدف خود یعنی جرابلس، عزاز، باب و سپس عفرین دست یابد. امروزه نیز به رغم تلاشهای خودمدیریتی مبنی بر پایان دادن به جنگ، دولت اشغالگر ترک و تبهکاران وابسته به آن بدون وقفه به گریسپی و سریکانی حمله میکنند. اما آشکار است که دولت اشغالگر ترک در رابطه با تقسیم خاک سوریه و اشغالگری همچنان اصرار میورزد.
هاوار: بین نیروهای سوریه دمکراتیک و رژیم سوریه توافقی ایجاد شد که بر مبنای آن از سوریه حفاظت شود؛ هر دو طرف اعلام کردند که این توافق صرفا تفاهمی نظامی بوده و در اینده مسائل مرتبط به خودمدیریتی را مورد بحث و بررسی قرار میدهند. اما رژیم سوریه روز گذشته اعلام نموده است که از ساکنان می خواهد که به ادارت دولتی رجوع کنند، شما این بیانیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: باید رژیم سوریه به شیوهای درست وضعیت را ارزیابی کند، تا کنون ما منتظر بیانیهای رسمی بر اساس تحولات منطقهای بودهایم. زیرا سوریه در حال تقسیم است. خاک سوریه بیش از پیش اشغال میشود. از همین رو باید مبارزه خود را اعتلا بخشند تا اردوغان به هیچ یک از اهداف خود نرسد.
مهمترین بخش، رژیم باید برای دستیابی به راه حل، پیشنهاداتی را مطرح نماید، مبانی مکانیزمی را برای راه حل بیثباتی در سوریه مطرح نماید، و بر مبنای آن قدم بردارد. امکان ندارد که نوع برخورد وی با منطقه همانند مناطق دیگر سوریه مانند درعه و حمص باشد. اینجا نهادها و موسسات دیگر وجود دارند. بیانیههای رژیم نشان میدهند که درصدد دستیابی به راهحل سیاسی و بیثباتیهای سوریه نیستند. بدون تردید موضعهای آنان در راستای حل این مسئله قرار نمیگیرند.
توافق با رژیم سوریه بر مبنای حفظ سرزمین سوریه از اشغالگری بوده است. مسئله نیز خودمدیریتی و آینده آن نیست. زمانیکه دولت اشغالگر ترک دست به حمله زد، رژیم سوریه میبایست مسئولیت خود را انجام میداد. اما باید امروز رژیم سوریه بیش از پیش نسبت به این مسئله حساسیت نشان دهد؛ خصوصا در رابطه با حفظ خاک سوریه. از سوی دیگر نوع نگاه این رژیم به حقوق کوردها نیز بسیار مهم است. این نوع برخورد رژیم باعث میشود که خاک سوریه بیش از پیش اشغال شده و بیثباتیهای سوریه عمیقتر شوند. در این رابطه اشاره به این مسئله مهم است که بیانیههای رژیم به خوبی وضعیت کنونی را ارزیابی نمیکند. رژیم سوریه باید موضع و محاسبات پیشین خود را وانهاده و موضع جدیدی اتخاذ نماید.
هاوار: خودمدیریتی شمال-شرق سوریه در واکنش به بیانیه رژیم سوریه، بیانیه دیگری را صادر نمود. اما مهم اینست که شما وضعیت سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: پیش از هر چیز باید رژیم ذهنیت خود را در رابطه با خلق تغییر دهد. عناصر تشکیل دهنده منطقه طی سالهای گذشته منطقه خود را حفظ کردهاند. آنها بودند که داعش را نابود کردند. اکنون نیز مقاومت شکوه و سربلندی در بزرگترین داستانهای قهرمانی خود را در مقابل اشغالکری و تبهکاران نشان داده است. نیروهای رژیم وارد منطقه شدهاند، اما نمیتوانند مقاومت کنند. تا زمانیکه حتی قادر به حفظ سلاحهایی نیستند که به منطقه آوردهاند. این امر نشان میدهد که موضع رژیم سوریه در حفظ خاک سوریه نیز جدی نیست. در حد یک بیاینه است. باید انها بر این نکته واقف باشند که نیروهای سوریه دمکراتیک بودهاند که یکپارچگی خاک سوریه را حفظ کردهاند. خودمدیریتیهای ما که از عناصر مختلف منطقه تشکیل شدهاند، خودمدیریتیهای نمونهای هستند. باید از اساس درک گردد که ما چگونه این پروژه را در تمامی منطقه سوریه ترویج میکنیم. اکنون مهم است که آنها نیز بر میز مذاکره نشسته و وارد فرایند دیالوگ شوند. اگر چنین امری روی دهد، ما میتوانیم ایستارهایمان را در رابطه با قانون اساسی کشور مبنی بر چگونگی اداره کشور بازتاب دهیم. در ان زمان است که ما میتوانیم در رابطه با ماهیت این مدیریتها مورد بررسی قرار دهیم.
هاوار: شما، رژیم سوریه، جامعه بینالمللی و حتی ترکیه بر این باور هستند که هدف ما حفظ اتحاد و یکپارچگی سوریه است. اما ترکیه عملا خاک سوریه را اشغال کرده است، هیچ یک از طرفین در این رابطه موضع موثری اتخاذ نکرده است. از سوی دیگر رژیم سوریه نیز همانگونه که شما خاطرنشان ساختید، تلاش نکرده است تا خاک سوریه را حفظ نماید. در این زمان چرا تمامی طرفین بیانیه صادر کرده و از تلاش برای حفظ تمایمیت ارضی سوریه سخن میگویند؟
آلدار خلیل: بیانیههای صادر شده مهم نیستند، این بخشی از سیاستورزی است. واقعیت اینست که دولت ترک خاک سوریه را تقسیم و اشغال میکند. وضعیت در زمین واقعی، نیز این امر را اثبات میکند. در عفرین، جرابلوس و باب کدامیک از مظاهر حکومت سوریه باقی مانده است؟ ترکیه چگونه اتحاد خاک سوریه را حفظ مینماید؟ قابل مشاهده است که خلق را قتلعام نمود و دموگرافی منطقهای را تغییر داده و دست به نسلکشی میزند. ایا از این طریق اتحاد و یکپارچگی خاک سوریه حفظ میشود؟ آمریکا نیز در رابطه با یکپارچگی خاک سوریه نگرانی به خود راه نداده است، شما میبینید که روزانه موضع جدیدی اتخاذ میکند. اگر هدف آمریکا حفظ یکپارچگی سوریه بود، اجازه حمله ترکیه به روژآوا را صادر نمیکرد.
روسیه نیز بر مبنای منافع خود فعالیت می کند. با ترکیه در رابطه با آتشبس به تفاهم رسیده است. اما این آتشبس محقق نشده است و حملات ترکیه همچنان ادامه دارند. نیروهای رژیم سوریه نیز برای حفاظت از خاک سوریه اعلام آمادگی نمودند، اما تبهکاران نیروهای آنها را کشته یا دستگیر نمودند. ثابت شده است که فقط رزمندگان در جبهههای مقاومت میتوانند خاک سوریه را حفظ کنند که آنها نیز بخشی از خلق ما هستند. بقیه با اراده خلقها بازی نموده و درصدد تجزیه خاک سوریه هستند.
مقاومت خلق ما و فعالیتهایی که در تمامی جهان انجام داده میشوند، به فشاری علیه آنها تبدیل شده است. دولتهای جهانی ناچار شده اند که در برابر این حملات موضع بگیرند. مقاومت صورت گرفته و قیامهای خلق که در هر جایی از جهان شاهد آن بودهایم؛ نشان میدهد که در غیر اینصورت ما شاهد واکنشی بین المللی نمیبودیم. اما بعد از موضعگیری خلق و مقاومتی که با حس مسئولیت تاریخی انجام شد، میبینیم که تمامی طرفین در رابطه با این مقاومت موضعگیری مینمایند. تا این زمان اقدامات تاریخی مهمی صورت نگرفته است. برای نمونه در پارلمان فرانسه نخستین بار است که تمامی اعضای آن یک موضع واحد اتخاذ کردهاند و گفتهاند که از مقاومت ما حمایت میکنند. نیز موضع خود را در رابطه با اشغالگری نیز نشان دادهاند. اما در این رابطه هیچ گام عملی برداشته نشده است. و این امر ما را در مقابل وضعیتی قرار میدهد که اگر ما خواهان پیروزی باشیم، باید بر این نکته واقف باشیم گه مقاومت مبنای اساسی برای ما باشد. باید سطح مقاومت را بیش از پیش گسترش دهیم. به نیروهای بینالمللی امیدی نداشته باشیم. اما در بعد سیاسی و دیپلماسی باید به فعالیت دست زده و موضعگیری نماییم و مسئولیتهای خود را در این رابطه انجام دهیم. بدون تردید این کار بسیار مهم بوده و دوستان ما را افرایش میدهد. اما این مسئله اساسی نبوده و مبنا مقاومت ما است. اگر مقاومت ما قدرتمند و موفق باشد، نیروهای بینالمللی نیز مجبور به موضعگیری خواهند بود.
جامعه دولتی میبایست دراین رابطه بسیار جدیتر و فعالتر عمل مینمود. آمریکا در این منطقه حضور دارد و در آزادسازی منطقه از دست داعش با ما همکاری نمود. جمعیت و ساکنان منطقه را به مناطق محل سکونت خود بازگرداندند. آنان در مقابل خلقمان موضعی اخلاقی داشتند. اما تمامی موضع گیریهای آنها حاکی از تردید بود. انها نمیگویند که خلق در حال قتلعام است، صرفا میبینند که ما در این منطقه حضور داریم و داعش را باید نابود کنیم و بار دیگر میگویند که ما در این منطقه حضور داریم که منابع نفتی را حفاظت کنیم. غیر از مسئله نفت یا موضوعات اقتصادی از نظر آنها هیچ مسئله دیگری وجود ندارد. هدف ما انقلاب دمکراتیک و دستیابی به حقوق ما بوده است. روسها نیز ادعا مینمایند که با سوریه هستند، اما در واقع آنها به حمله علیه نیروهای سوریه نیز دست زدند و شماری از نیروهای سوری را نیز دستگیر کردند. اما جالب اینست که حتی در مقابل روسیه نیز واکنشی نشان ندادند. روسها براین باور بودند که ارتش رژیم نباید فقط در مناطق مرزی ترکیه به حمله دست نزند. اما ترکیه عملا به چنین اقدامی دست زد. به رغم این مسائل، روسیه مانند یک شریک اردوغان در این حملات شناخته میشود. این مسئله نشان میدهد که منافع خلق سوریه در راستای اهداف روسها قرار ندارد. تا جاییکه رژیم سوریه تلاش میکند به هر نحو ممکن اقتدار و حاکمیت خود را حفظ نماید و به جهان نشان دهند که بله، به این بخشها بازگشتهام. خلق با چه سرنوشتی مواجه میشود، مهم نیست. در اینجا میگویم که موضع جامعه بینالمللی کافی نبوده است. همراه با گسترش مقاومت، ما باید موضع خلق را در این رابطه محقق نماییم.
هاوار: موضع خلقمان در کوردستان مشخص است. برای نخستین بار است که موضعی بسیار مشترک در کوردستان شکل میگیرد. حتی در باشور کوردستان نیز کالاهای ترکی بایکوت شدهاند، شما موضعگیری کوردستانیان را ارزیابی میکنید؟ نقشی را که باید نیروها، احزاب سیاسی کوردی ایفا نمایند چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: ما نباید این مقاومت را یک بعدی نگاه کنیم، این مقاومت از یک بعد نظامی و ابعاد دیگر نیز برخوردار است. این مقاومت هم اکنون در جریان است. اما مقاومت در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و دیپلماسی در جریان ست. یکی از این ابعاد، بعد اقتصادی این مبارزه است. هر چقدر که بتوان اقتصاد دشمن را در هم شکست، میتوان از شدت حملات دشمن نیز کاست. با پیشرفت اقتصادی، پیشرفت نظامی نیز حاصل میگردد. به همین دلیل وقتی خلقمان کالاهای ترک را بایکوت میکند، موضعی بزرگ و شکوهمند را اختیار می کند. و در فروپاشیدن اقتصاد ترک نقش مهمی را ایفا میکند و در نهایت از شدت حملات میکاهد. هر پیشرفتی در اقتصاد ترکیه به معنای پیشرفت بعد نظامی است که برای قتلعام ما به کار میبندد. اما باید ما سطح بایکوت کالاهای ترکی را بیش از پیش گسترش دهیم. خصوصا کالاهای شرکتهایی مرتبط به مراکز جنگ ویژه و نهادهای نظامی. بار دیگر از این ابتکار عمل تقدیر کرده و اعلام میکنیم که خلقمان در هر جایی از جهان، باید این کالاها را بایکوت نماید و از این موضعگیری حمایت به عمل آورد.
بعد دیگر این مسئله، مقاومتی است که باعث پیدایش اتحاد ملی در میان ما کوردها شده است. گسترش مقاومت باعث شده است که کوردستانیان متحد شوند. کوردستانیان اکنون دارای یک موضع مشترک هستند. حتی نیروهای بینالمللی که اختلاف نیز داشتند، با این مقاومت ما همدلی نشان دادند. بسیاری از احزاب سیاسی با نگرشهای متفاوت از طریق این مقاومت رویکردی موافقی را با ما گرفتند. مواضع مثبتی را اتخاذ کردند و از ما حمایت به عمل آورند.
اکنون آنچه که مهم ااست؛ تغییر این موضعگیریها به سوی مکانیزمی از ایجاد گفتمان مشترک و موضع مشترک است. براین مبنا ما به تمامی نیروهای کوردستانی اعلام میکنیم که مقاومت شکوه و سربلندی ما را متحد کرده است، اما باید ما در این رابطه با یکدیگر مفاهمه داشته و نشست داشته باشیم. جبهه سیاسی خودمان را متحد کنیم. من فقط در رابطه با این مرحله حرف نمیزنم. برای اتحاد و ایجاد گفتمانی مشترک بر آینده و همیشه حرف میزنم. تا دستاوردهای خلق کورد حفظ شوند. این دستاوردها به دستاوردهای کوردستانی تبدیل شوند. اما اگر دشمن در روژاوا و شمال-شرق سوریه به اهداف خود دست یابد، باید از این مسئله اطلاع داشته باشیم که تمامی دستاوردهای خلق کورد در تمامی کوردستان با تهدید مواجه میشود. یعنی میخواهم بگویم که اتفاقاتی که اکنون روی میدهند، تقدیر خاورمیانه را در مجموع، و آینده کوردها را به طور اخص رقم میزنند.
هاوار: میخواهم در رابطه با موضوع دیگری سخن بگویم؛ طی روزهای اخیر بدون مشارکت شما، نشستهای کمیته بازنویسی قانون اساسی در ژنو برگزار شدند. شما آینده این نشستها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: امید میرفت که این نشست بر مبنای واقعیتهای موجود در ان برگزار میشد؛ نمایندگان واقعی خلق سوریه و نمایندگان واقعی انقلاب سوریه در آن نشست حضور داشتند. اما متاسفانه کسانی که به حقوق خلق کورد اعترف نمیکنند را به این نشست دعوت نمودهاند. ما آنها را میشناسیم. آنها حتی قبول ندارند که نام کوردها و دمکراسی را نیز بشنوند. انها موزاییک خلقهای سوریه را قبول ندارند. حتی در میان این اپوزیسیون کسانی حضور دارند که دیدگاهایشان از دیدگاههای رژیم سوریه نیز مرتجع تر است. بخش دیگری نیز نمایندگی رژیم سوریه را برعهده دارند و همراه با این عده، شخصیتهایی غیر موثری نیز حضور دارند که قادر به هیچ تغییری نیستند. و در این میان است که نمایندگان واقعی دعوت نشدهاند، کسانی که میتوانند سوریهای دمکراتیک را تاسیس کنند دعوت نشدهاند. این مسئله نیز اثبات میکند که کسانی که این نشست را ارگانیزه کردهاند، به شیوهای جدی و حساس با این مسئله برخورد نمیکنند. تنها این مسئله برای آنان حایز اهمیت است که بگویند موفق شدهاند تمامی سوریه را در یک نشست دور یکدیگر جمع کرده و قانون اساسی را برای این کشور بنویسند. اما یک قانون اساسی دمکراتیک از این طریق نوشته نمیشود.
در اساس این نشست برگزار شد تا نشان دهد که اپوزیسیون خواستار رفتن بشار اسد نبود و آنها بشار اسد را قبول دارند. از سوی دیگر راه را برای دستیبابی به توافقی میانه یافته و به رژیم نیز بگویند که این رژیم تنها بود و انها را دور هم جمع کرده است تا تغییراتی را ایجاد نماید. اما تمامی این موارد به معنای ایجاد یک سوریه دمکراتیک نیست.
مسئله اساسی ما، مشارکت یا عدم مشارکت نیست. اسامی بسیاری از سوریهای دمکراتیک نیز در لیست شرکت برای این نشست وجود داشت که انها از رفتن به این نشست نیز خودداری کردند. اظهار داشتند که این نشست هیچ نتیجه مثبتی را به دنبال ندارد. ما نیز با ارزیابی این نشست، براین باوریم که مسئله حضور یا عدم حضور نیست؛ اما صراحتا اعلام میکنیم که اگر موضوع براین مبنا باشد، هیچ راهحلی را به دنبال نخواهد داشت. این امر به این معنا خواهد بود که سوریهای دمکراتیک ایجاد نخواهد شد. مبارزه ما برای ایجاد سوریهای دمکراتیک است. موضعگیری برخی از افراد شرکت کننده با موضعگیری افراد داعش و جبهه النصره فرق چندانی ندارد. و در این میان موضع اخوان المسلمین از بقیه منعطفتر است. به همین دلیل ما براین باوریم که بدین شیوه پیروزی یا راه حلی امکان پذیر نمیگردد. این نشست به نتیجه مثبت ختم نخواهد شد. گردهم آوردن این عناصر برای تعیید سرنوشت خلق سوریه، اشتباهی بزرگ است.
هاوار: از نظر شما، تحولات و منطقه رو به کدام سو میرود؟
آلدار خلیل: اکنون همه در این سرزمین حضور دارند. هر یک از دستور کاری متمایز و اختلافاتی با یکدیگر برخوردار هستند. ما پیش از این وضعیت را تحت عنوان جنگ جهانی سوم مشخص کردهایم. در این جنگها تمامی طرفین تلاش میکنند که اصول و معیارهای نوع نگرش را از سوی خود مشروعیت بدهند. به همین دلیل این جنگ، جنگ دشواری است. اما نتیجه ان همانند نتیجه جنگهای جهانی پیشین نخواهد بود. لازم است که ما مقاومت خود را بیش از پیش گسترش دهیم. در رابطه با رویدادها هوشیار باشیم. زیرا توطئه واقعی و خطرناکی در دستور کار قرار دارد. در جنگ جهانی اول ارمنیان قتلعام شدند. ترکها فرصتی یافته و ارامنه را قتلعام کردند. در جنگ جهانی دوم یهودیان قتلعام شدند. در این جنگ نیز تلاش دارند همان اقداماتی را که پیش از این انجام دادهاند، دوباره انجام دهند. باید این مسئله را مد نظر قرار دهیم. آنها تلاش دارند تا ما را قتلعام کنند. اما ما مانع از دستیابی آنان به این اهداف میشویم، ما باید در این رابطه با عقلانیت رفتار کرده و نیازمند اتحاد هستیم. باید سطح مقاومت را بیش از پیش گسترش دهیم. ما ناگزیر از توجه به این خطرات هستیم. زیرا اگر ما تا کنون مقاومت نمیکردیم، قتلعام شده بودیم. همان بلایی که بر سر دیگران آوردند. ما را از نقشه جدید برکنار میکردند. تلاش میکنند ما را قتلعام نمایند.
به همین دلیل برای حفظ سوریه و حفظ خلق کورد، ما مقاومت را برگزیدهایم. همه این مسئله را بدانند که این پاسخ ماست؛ تمامی اقداماتی را که تلاش داشتهاید به انجام برسانید، تا کنون انجام دادهاید. وضعیت نیز بر وفق مراد شما نخواهد بود. ما ارمغان جدیدی را برای جهانیان خواهیم آورد؛ ما به جهان مملو از جنگ و اختلاف خاورمیانه میگوییم که ما واجد پروژهای دمکراتیک، مبتنی بر برادری خلقها هستیم و این ارمغانی برای جهانیان است.