امید: ما پتانسیل تغییر دموکراتیک را داریم! -۲ تکمیلی
هلین امید؛ عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک اعلام کرد که ترکیه نیازمند تغییر است و این روند ادامه دارد و گفت: هم بهعنوان کشور و هم بهعنوان خلق؛ ما پتانسیل تغییر دموکراتیک را داریم.
هلین امید؛ عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک اعلام کرد که ترکیه نیازمند تغییر است و این روند ادامه دارد و گفت: هم بهعنوان کشور و هم بهعنوان خلق؛ ما پتانسیل تغییر دموکراتیک را داریم.
عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک؛ هیلین امید در ویژهبرنامهی تلویزیون مدیا خبر شرایط پس از انتخابات را ارزیابی نمود و گفت: درمیان افراد امید به خارج کشور هست؛ میخواهند یکسری افراد از خارج بیایند و برایشان کاری بکنند. اما همه میتوانند خود را بهبخشی از این روند تغییر مبدل کنند. میخواهم به زنان؛ جوانان و خلق بگویم که قدرتی که ترکیه را تغییر میدهد شما هستید!
امید این را نیز اعلام نمود که با امیدبستن به حاکمیت و طبقات بالادست هیچ تغییری حاصل نمیشود و گفت: باید خیلی بهتر مبارزه شود، بدیل باید در مبارزه خود را یافته و خودش را بسازد و با اینکار آزادیش را بهدست آورد. تغییرات در ترکیه تنها با زندهکردن روحیهای اینچنینی حاصل میشود. از این رو همه را فرامیخوانم تا در این دوره با این رویکرد مبارزه کنند.
ادامهی تحلیلات عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک؛ هیلین امید بهشرح زیر است:
"پروسه تغییر در ترکیه با همه سختیهایش ادامه دارد"
مرحلهی مهمی درپیش است. انتخابات در یکصدمین سالیاد تاسیس جمهوری ترکیه انجام شد. آن را ارزیابی کردیم و بازهم تحلیل خواهیم نمود.
نمیتوانیم بگوییم که انتخابات شد و به مرحله جدیدی رسیدیم. زیرا نیروهایی که ضد توسعه اجتماعی و تاریخند و علیهشان مبارزه میکنیم؛ میخواهند اینگونه آنرا نشان دهند.
دولت ترکیه پیشاروی یک مرحله تغییر جدی است. میتوانیم آن را مرحله انقلاب دموکراتیک نامگذاری کنیم. این در حقیقت گم نشده است. باید بهخوبی آن را درک کنیم. دولت ترکیه نمیتواند با این شرایط ادامه دهد، لذا باید بر مبارزه تاکید کنیم و انتخابات بخشی از این مبارزه است. اینگونه ارزیابی نمودیم. بر این اساس به انتخابات بهاء دادیم. چرا؟ زیرا ما جنبش و نیروی تغییریم و ۵۰ سال است با رهبری رهبر اوجالان تلاش میکنیم. نتایجش روشن است. ببینید؛ خیلی از نیروهایی که در ترکیه علیه آنها میجنگیدیم، امروز بحث و نامی از آنها نیست. قطعا جنبش ما عامل این مهم بوده است. در این باره اینرا میخواهم بگویم که اگر در ترکیه امکان برای سیاست دموکراتیک فراهم شده باشد و اگر درک متقابل باشد؛ این ثمرهی جنبش ماست. ما به قدرت خودمان ایمان داریم. ما باور زیادی به سیاست داریم. این را نیز بهعنوان بخشی از مبارزه میدانیم. نباید رویکردی چنین؛ شبیه چپهای دگماتیک در کار باشد که گویا تنها راه چاره انقلاب است و هیچ کاری هم برای ایجاد شرایط انقلابی انجام نمیدهند! مبارزه باید چند بعدی باشد. این خط مشی ماست. در راستای این مرحله تغییر؛ به انتخابات اهمیت دادیم. همچنان که گفتم روند تغییر در ترکیه با همه سختیهایش ادامه دارد. میتوانم بگویم دو خط باهم ترکیب شدند نه خط سوم. چیزی بهنام ائتلاف ملت و جنبش کوردی ضد فاشیسم آ.ک.پ و م.ه.پ درکار نیست.
این انتخابات بهروشنی آنرا نشان داد. بهعنوان نتایج صحبتهایم این را میگویم؛ بله تغییر در ترکیه ادامه دارد و خودش را تحمیل خواهد کرد. ج.ه.پ خواست نماینده این تغییر باشد؛ اما مشخص شد که فرقی با آنها ندارد. در بعضی سیاستهای اداری و ساختاری اختلافاتی کوچک نشان دادند؛ اما در اساس از روی خواست حفظ دولت و قدرتگرایی در آینده بهتر مشخص خواهد شد. در طرف دیگر نیروهای دموکراتیک و اجتماعی هستند که حافظ آزادی و حقوق بشرند. از این بعد تفاوت مابین دو خط را دیدیم. بعضی افراد اذهان خلق را آشفته می کنند. درست است چندین جریان سیاسی هست، ما در انتخابات ریاستجمهوری چه دیدیم؟ سینان اوغان از آ.ک.پ حمایت کرد! این گونه است. لذا باید از دو خط بحث کنیم. خلق باید اینگونه نگاه کنند. تقلب در انتخابات وجود داشت. ما میدانستیم اینگونه خواهد شد. یعنی در هرجایی یک رژیم فاشیست باشد و همه چیز را کنترل نماید؛ تمام امکانات دولتی را در دست داشتهباشد؛ قطعا تقلب خواهد کرد. همین را انتظار داشتیم. انتخاباتی نامشروع بود. ممکن است ائتلاف ملت و ج.ه.پ خدمت بزرگی به این رژیم کرده باشند؛ چونکه آنچه را روی داد مشروع قلمداد کردند. آکشنر اولین بیانیه را خواند؛ چرا؟ زیرا از تغییرات بزرگ در ترکیه هراس دارند. میترسند جامعه بهتندی اعتراض کند و علیه نتایج قرار بگیرد. این با اپوزیسیون انجام میگیرد. اپوزیسیون بعدا میگوید ما ضدشان بودیم، اما در واقع آنها با قدرت خودشان این کار را کردند.
"آرای کوردها برای م.ه.پ حساب شدهاند، این هم یک توهین بزرگ به جامعه کوردستان است"
ابتدا چنین فکرکردم که بگویم عملیات، کودتا، توطئه یا سایر شرایط مرتبط با توطئه؟ واقعا این را در ذهنم بررسی کردم. هر سه هم مکمل همدیگرند. اما در حقیقت در یکصد سالگی توطئه، جمهوری ترکیه نه بر اساس دموکراتیک بودن، بلکه بویژه علیه کوردها، نیروهای دموکراتیک، جریانات چپ و سوسیالیست با توطئه برخورد کرد. انتخابات دزدیده شدند. لذا میخواهم پیشنهاد این را بدهم. بویژه در کوردستان بخش زیادی از آرای کوردها برای م.ه.پ حساب شدند. این نیز خطراست. من این اتفاق را عادی نمیبینم. تا حدودی در همه انتخابات فریبکاری و تقلب هست، اما جریانی مانند م.ه.پ حدود ۷ درصد آراء را بهدست آورده است و این نسبت به جامعه کوردستان یک توهین بزرگ است. در واکنش به حساسیت بیشتر میخواهم این را بگویم؛ میخواهند با این کار چیزی را انجام دهند. میخواهند این پیام را برسانند که؛ ببینید در کوردستان نژادپرستی ترک هست! ببینید که نژادپرستی ترک که سیاست تسلیمسازی و ستم و قتلعام را بر جامعه کوردستان تحمیل میکرد؛ موفق بوده است، بههمین دلیل است که این همه رای بهدست آورده است. پیام این را میدهند که آنجا را به میدان ترویج نژادپرستی ترک و ترکیه تبدیل کردهاند. از این راه چکار میخواهند بکنند؟ در حقیقت مبنای سیاست قتلعام که در آینده در کوردستان انجام میگیرند؛ فراهم شده است. لذا من با واژه توطئه این واقعیت را توصیف میکنم. انتخاباتی شد که مبنای این توطئه، طراحی و آماده شد.
آ.ک.پ- م.ه.پ چندین تجمع برپا کردند. نوعی آسودگی در آنها دیده شد. درواقع ازپیش هماهنگی کرده بودند. شاید اینجا نتوانم آنرا اثبات کنم اما بگذار افراد مرتبط با این قضیه دربارهاش تحقیق کرده و حقیقت را روشن کنند. یا در مناطق زلزلهزده! این مناطق خالی از سکنه شده و افراد کمی در آنجا بهسر میبرند؛ اما چطور مشخص شد ۷۰ یا ۸۰ درصد؟! آیا میتوان این را گفت؟ ساختمان درست کردند و پول توزیع کردند. انسانهای آن مناطق تا این حد از ارزشها تهی شدهاند؟! خانوادهیشان را ازدست دادهاند. میگویند خونبهاست! باور نمیکنم جامعهیمان اینگونه باشد. در جامعهیمان هنوز اخلاقیات پررنگ است. کسانی که برای پول ارزشهایشان را بفروشند، بیاخلاقند. اگر غلط است آنرا تصحیح کنید. بیاخلاقی این چنینی وجود ندارد. اما این رژیم جنگ روانی، ابتدا در مناطق زلزلهزده و سپس خیلی مناطق دیگر کوردستان این بازی را انجام داده است. میزان آرای جامعه کوردستان این را به حاکمیت کنونی و فاشیستها نشان داد که نمیتوانند به نتیجه برسند. کوردها تا حد زیادی اساسی رای دادند و چنین موضعی گرفتند. انسان نباید به تبلیغات ویژه رژیم توجه کند. درست است بازی اینچنینی انجام گرفت؛ اما جریانی که وارد مبارزه شده باشد؛ نمیتواند اینگونه برخورد کند. نمیتواند بگوید این و آن تقلب کردند. نمی خواهم به این بپردازم. آنچه من میگویم چیز دیگری است. قطعا وقتی وارد یک جنگ میشوید دشمنتان را بهخوبی میشناسید. میدانید که چکار میکند. از ابتدا بازیهایی را که درمیآورد میشناسید. شما محاسبات خود را انجام میدهید.
‘احزاب رسمی دولت شکست خوردند’
جنگ اردوغان و کلیچداراوغلو در کوردستان متفاوت است. اما در کوردستان جنگ پنهانی و پلید زیاد هستند. چنین حقیقتی وجود دارد. از این رو نباید کسی به این فکر کند که جامعهی کورد از ه.د.پ دور شده است. از عرصهی سیاست دمکراتیک دور گشته است. چنین وضعیت وجود ندارد. از قصد به آن میپردازند. بنابراین در حوزهی سیاست دمکراتیک دچار تردید، سردرگمی، درگیری و تقابل گردد. بیاندیشند. فریب نخورند. انتخابات در شرایط سخت فاشیزم انجام شد. بیاندیشند، آیا نیروهای دمکراتیک ه.د.پ یا اینکه سیاست دمکراتیک کورد فرصت تبلیغ یافتند؟ خیر. چند رسانه که از اروپا پخش میشوند، تلاشی انجام دادند، اما جامعهی ترکیه نمیتواند به آن برسد! چنین حقیقتی وجود دارد. اکنون آیا این میزان حمله کردن به عرصهی سیاست دمکراتیک درست است؟ به ویژه چند کانال ترکیه مدام میگویند چی بر سر ه.د.پ میآید. مانند آنکه کار دیگری نداشته باشند. اما احزاب رسمی دولت شکست خوردند. به جای اینکه به این موضوع بپردازند، سعی میکنند جامعهی کورد را سردرگم کنند. تمامی اینها فقط در یک مفهوم و توطئه قابل ارزیابی است. کسی به ابزار این موضوع تبدیل نشود. به عنوان تهدید تلقی نشود. چیزی خراب است. نباید کسی وارد این خرابکاری بیوفتد. خلق کورد در خاورمیانه فرودستترین خلق است. خود را سازمان داده، آن را به نیرویی تغییر داده. باید همگان این را بدانند و به آن احترام بگذارند.
‘از ژینوسایدهای حزبالله صیانت کرد’
در پایان میخواهم در چارچوب انتخابات، در مورد هودا-پار چند نکتهای بگویم. بیریشه (سلیمان سویلو) نیز گفته بود: “این پروژهی دولت است، ما آن را اداره میکنیم”. در واقع اینگونه برای تمامی ژینوسایدهای قبلی حزب الله آغوشش را باز کرد، که سنت سیاسی آیدولوژی است و هودا-پار بر این مبنا تاسیس شده است. به این سبب مشخص شد که همگی اینها از سوی دولت صورت میگیرد، ممکن است افراد مرتبط در اینباره پرونده باز کنند. به مانند آن عمل میکنند که انگار دولت مسئول نیست، دولت اینچنین سیاه، پلید و تبهکار است. اینگونه خود را نشان میدهد. بیریشه به سبب این که از وی محافظت به عمل میآید این سخنان را میگوید. اکنون نیز در آیندهی نزدیک میخواهند هودا-پار را به عنوان سازمان حماس کوردی ارزیابی کنند. شما میدانید حماس برای نسلکش کردن سازمان رهاییبخش فلسطین به شکلی فعال به کار گرفته شد. قبل از حماس سازمانی آزادیبخش فلسطینی وجود داشت. در مقابل حملات اسراییل بر خلق فلسطین مقاومتی در جریان بود، خیلی موثر بود. اما حماس گویا رادیکال است، با تبلیغ رادیکالتری وارد عرصه شدند. اما بدلین اینکه همکار و تابع بود، تمامی مراکز فلسطینی را تهت سلطه خود درآورد و امروزه میبینیم که اسراییل هیچی از خاک فلسطین باقی نگذاشته است. از این رو میخواهم به این اشاره کنم که باید همگی در برابر این هوشیار باشند. نه تنها در قبال سیاستهای علیه زنان یا چیزهای دیگر. در واقع به عنوان نیرویی که علیه مبارزهی آزادی تاسیس شده است خود را نشان میدهد. به خودی خود اینگونه سازمان داده شده است. اما میخواهند به این شکل ترویج دهند. باید همگی هوشیار باشند.
همچنین لازم است در قبال بحث و جدلها مواظبت و هوشیاری وجود داشته باشد. میخواهم توجه را به چند موضوع که به میان آمدهاند جلب کنم. آنها سکولار بودند، بحثهای دینداری. واقعا باید در موردشان گفتگو کنیم. کی سکولار است، کی با ایمان؟ همچنین بحث راست و چپ، راست و چپ پارلمان. برای مثال اگر ج.ه.پ را به عنوان یک حزب چپ تلقی کنیم تا چه اندازه درست خواهد بود؟ چنین مفاهیمی در واقع به عنوان چیزی بسیار گیج کننده مورد بحث قرار میگیرد.
میخواهم بگویم که برای رفتن بسوی راه راست راههای زیادی وجود دارد، مهم هدف است. در موضوع آیین به ویژه میخواهند حساسیتهای جامعهی کوردی استفاده کنند. برای مثال میگویند طرفداران ه.د.پ، طرفدارانی سکولار هستند، سازمانی است که رابطهاش با آیین ضعیف است. در واقع میخواهند آنها را براساس هودا-پار احیا و به هم متصل کنند. میخواهند اینگونه آنان را دور کنند. درمورد برخورد ما با این موضوع باید مقداری تحقیق گردد. برخورد ما با جامعه، طبیعت، آیین و سیستم آیینها هرگز در چارچوب چپ کلاسیک قرار نداشته. اینگونه نیست. ما فکر نمیکنیم که طبیعت جامعه چنین است. برای مثال اسلام فرهنگی، اسلام مقاومت است، اولین ظهور اسلام، آن ارزشهایی که با ظهور خود وارد عرصه کرد کدامهایند؟ ما جنبش خاورمیانه هستیم. آنهایی که بیشتر صاحب پروژهی غربی هستند، امروزه در ترکیه قدرت را دست دارند. هم م.ه.پ و هم آ.ک.پ اینچنین هستند. تصمیم تاسیس آ.ک.پ در آمریکا صادر شد. کتاب مردان یانارداغ هست، آ.ک.پ را همراه مدارک به عنوان پروژه آمریکا معرفی میکند. برای مثال میگوید اعضای م.ه.پ آنتیگریلا به آنجا رفتند و پس از آموزش بازگشتند. مبنای آنها چنین است. بیشتر طول نمیدهم. در این زمینه در واقع نتیجهی ملموسی وجود دارد.
در این چارچوب در مدت آینده باید مرحلهای که مبارزهی دمکراسی و آزادی و مبارزهی دمکراتیزه کردن ترکیه بر اساس این نتایج بسیار وسیعتر ادامه خواهد داشت.
‘هرکسی باید خود را به قسمتی از مرحله و پروسهی تغییر تبدیل کند’
۱۰ سال از مقاومت گزی گذشت. ۱۰ سال است که همه در حال ارزیابی نتایجی هستند که گزی در پی داشت. به نظر من مقاومت گزی، سازمانیافتگی و مبارزهای را به میان آورد که پاسخی به نیازهای جامعهی ترکیه بود. از این منظر تجربهی بسیار مهمی بود. ما با گذشت این سالها با گزی بیگانە میشویم. کسانی که در مرحلهی گزی زیستهاند، از گزی دور گشتند. بە سبب اینکه در واقع آنجا جامعهی متکثر، کورد، ترک، لاز، چرکس، علوی، مسلمان، ارمنی، دانشجویان، کارگران از تمامی اقشار گرد هم جمع شدند، آیا واقعا این بخاطر قطع کردن درخت بود یا حفاظت از زندگی ترکیه بود؟ به این تغییر کرد. به اعتراض خلقها برابر با سیاست رژیم نابودگر و فاشیست تغییر کرد. این را دیدیم؛ در گزی نیاز جامعهی ترکیه را به مقاومت دیده میشود. میخواهند مقاومت کنند. در این راستا خیلی پیام مهمی ابراز داشتند. همزمان مرحلهای که مقاومت گزی به میان آورد، هم زمان بود با انقلاب روژآوا بود که وحلەی شروع بود، در زمان مقاومت کوبانی بود. همچنین ترکیه در دورهی صلح قرار داشت، در امرالی دیدار وجود داشت، آسودگی که ایجاد کرده بود، وجود داشت. جامعهای دمکراتیک وجود داشت. مقاومت گزی این را نشان داد؛ برای جامعهی ترکیه اندک فرصتی محیا شد، اگر بار دیگر این فرصتها برایش محیا گردد باز از پیشگامی خود صیانت به عمل خواهد آورد. در واقع صاحب توانایی و نیرویی بسیار قوی برای اینکه ترکیه را تغییر دهد. این تغییراتی که از آن سخن میگوییم، این است. از همان ابتدا میگوییم که در ترکیه روند تغییر وجود دارد و این پروسه ادامه دارد. روند تغییرات از بین نرفته است، به این معنا میتوانم این را به تمامی کسانی که در گزی مقاومت کردهاند، بگویم. کسی ناامید نشود. باید به مبارزه ادامه دهیم. هم به عنوان کشور و هم به عنوان خلقها ما صاحب این توانایی و نیرو هستیم که ترکیه را بسوی تغییرات دمکراتیک ببریم. باید به این اطمینان داشته باشیم. در این رابطه میتوان این را گفت. نزد انسانها امید زیادی به خارج بسته شده است. چنین انتظاری که کسانی بیایند و این را انجام دهند. هر کسی، هر کس که میتواند به قسمتی از این روند تغییرات تبدیل شود. از این نظر میخواهم به جوانان، زنان و خلقها بگویم که خودشان نیروی تغییر در ترکیه هستند.
با انتظار از چنین قدرتهایی، از طبقات مختلف، از بخشهای مختلف، هیچ تغییری حاصل نمیشود. در این رابطه باید بیشتر مبارزه کرد، خود را سازمان داد، همچنین تلاش برای آزادی لازم است. تغییر دمکراتیک در ترکیه تنها با زنده کردن چنین روحیهای محقق میشود. در این راستا از همگان میتوانم که در این زمان در سازماندهی و در مبارزه شرکت کنند.