جمیل بایک, عضو شورای رهبری «کنفدرالیسم جوامع کردستان, ک.ج.ک» ضمن اشاره به اظهارات و تلاشهای اردوغان در ضدیت با خلقکرد , اردوغان را «نیهال آدسز» دوم نامید. بایک گفت:«خطاب به اردوغان میگوییم که عاقل باش, اما با چنین ذهنیتی که دارد عاقل شدنش غیرممکن است. با چنان ذهنیتی مگر مغز و سرش را به یک سنگ بکوبد. مسلما کردها در سال 2013 و بعد از آنها به اردوغان و دولتش نشان خواهند داد که جهان, چگونه جهانی است».
جمیل بایک, عضو شورای رهبری ک.ج.ک در مقاله خود با عنوان «اردوغان, نیهال آدسز دوم» که در روزنامه کردی «آزادیا ولات» در شمال کردستان منتشر شده, حملات و سیاستهای اردوغان علیه خلقکرد را مورد ارزیابی قرار میدهد. بایک میگوید:«آنها با تهدید کردها و جنبش آزادیخواهی این خلق نمیتوانند به هیچ نتیجهای برسند. این سرزمین خیلیها مثل اردوغان را دید که آمدند و رفتند. خیلیها خیال میکنند که سلطنتشان هزاران سال ادامه مییابد, اما وقتی که با جنبش آزادیخواهی خلقکرد روبرو میشوند, به وضعیتی بسیار بد دچار میشوند». بایک در ادامه افزود:«مسلما کردها در سال 2013 و پس از آن به اردوغان و دولتش نشان خواهند داد که این جهان چگونه جهانی است».
ادامه متن مقاله جمیل بایک عضو شورای رهبری ک.ج.ک:«بدون شک اردوغان پیشتر هم از ذهنیت ایدئولوژیک و سیاسی اسلام ترکی برخوردار بوده. کاراکتر ترک ـ اسلام او چیزی نیست که امروزه به میان آمده باشد. چهبسا قدرتطلبی ده سال گذشته هم اردوغان و هم حزب آ.ک.پ را به تباهی کشانده. وقتی که بر مسند قدرت نشست از همان اوان ستمکار بود. یک انسان عاقل و حزب سیاسی نباید تا این حد تباه گردد. این حقیقت که «قدرت همهچیز را تباه میسازد» در شخص اردوغان و حزبش بخوبی نمایان است.
جناب شرفالدین الچی در خصوص اردوغان و حزبش آ.ک.پ گفته است:«اردوغان زاده یک سنت دموکراتیک نیست, از شخصیتی دموکرات برخوردار نمیباشد. به همین دلیل وقتی که در چند انتخابات به پیروزی رسید, مغرور شد. لذا اردوغان دارای مشکل شخصیتی است». الچی به شیوهای صحیح شخصیت اردوغان را معرفی کرده است. دیگر اثبات شده که اردوغان یک متعصب سیاسی است. بدونشک ذهنیت او فاشیستی ـ سیاسی است. این شخصیتهای سیاسی دهها سال است که قدرت را به انحصار خود درآوردهاند.
اینکه اردوغان بعنوان یک طرف مخاطب تاچه اندازه عمل میکند, مسئلهای شایان تحلیل است. او نمایندگی یک حزب سیاسی را برعهده دارد. آنچه وی را جهتدهی میکند, هویت ایدئولوژیک و سیاسی او است. ولی گاهی چنان سخن میگوید که انگار هیچکس توانایی رویارویی با او را ندارد. او خود اعتراف کرد و گفت «من برای طرح مسایل در اولویت سخن میگویم». این بدان معناست که «برای اینکه مردم را سردرگم کنم و مشغولشان سازم میتوانم دروغ هم بگویم. آنچه به مردم هم مربوط نیست را میتوانم مطرح سازم». این گفتههای اردوغان اثبات میکند که او یک انسان سیاستمدار جدی نیست.
آشکارا خطاب به مردم میگوید «یا برده ما خواهید شد و یا این کشور را ترک کنید». چنان نیست که این گفتهها بطور اشتباهی از دهنش پریده باشد.
بار اول نیست که این سخنان را بر زبان میراند. چندی پیش هم در شهرهای جولمرگ و وان هم مردم را تهدید کرده و گفته بود «آنهایی که به مذاقشان خوش نیست این کشور را ترک کنند». آن موقع مستقیما خلقکرد را خطاب قرار داده بود. برخی از پاچهخوارهای او هم برای اینکه سخنانش را پردهپوش کنند, به تقلا افتادند. اما بازهم ذهنیت واقعی وی افشا شد. او این گفتههای خود را که در جولمرگ برزبان رانده بود, بازهم تکرار کرد و گفت «یا ترکیه را قبول کنید یا اینکه نسلکشی فرهنگی را بپذیرند اگر نه باید این کشور را ترک کنند». اینها گفتههایی هستند که نمیتوان آن را سرپوش گذاشت.
پس از اینکه اردوغان گفت «یک ملت» آن , به معنای رد هویت کردها و آموزش به زبان مادری کردی بود؛ وقتی گفت «یک کشور» آن , به معنای رد میهن کردها یعنی کردستان؛ وقتی گفت «یک دولت» آن, به معنای به رسمیت نشناختن خودمدیریتی کردها. او گفت آنهایی که استحاله نشدند, حق حیات ندارند. حتی میگفت بزرگترین ستم و ظلم این است که کردها استحاله نشدهاند. در حقیقت این ذهنیت, تداوم همان ذهنیت دهها ساله در ترکیه است. سیستم آنها چنان است که اگر تو ترک نباشی, تمامی دروازهها را برویت میبندند. لذا مدام با فشار و سرکوب روبرو میشوی. روی راستین این سیستم دو بار افشا شد. بار اول «نیهال آدسز» روی راستین سیستم را افشا نمود و بار دوم اردوغان.
بدونشک قریب صد سال است که دولت ترکیه دارای چنین ذهنیتی است. دولتهای قبلی عملکردشان اینگونه نبود. آنها کاملا پنهانی سیاستهایشان را عملی میکردند. هدفشان این بود که جامعه را فریب دهند. اما اردوغان این اهداف خود را پنهان نمیسازد و آشکارا همه چیز را برزبان میراند. گاهی برخی اعضای حزب آ.ک.پ میخواهند روی راستینشان را پنهان سازند, اما اردوغان هر بار با سخنان خود عملکردشان را نقشبرآب میسازد. اردوغان مدام با اظهارات بیپروای خود آنها را به آفساید گرفتار می سازد. انگار این خصوصیت از دوران فوتبالیستبودنش برایش باقی ماند, زیرا بخوبی دیگران را به آفساید میاندازد. بیش از همه «بولنت آرنچ» و کاسهلیسهای کرد وابسته به خود را در آفساید گرفتار میسازد.
باردیگر اثبات شد که ترکها در ترکیه ملیپرستی و حتی اسلامگرایی ترک را آغاز نکردهاند, بلکه ملیپرستی ترک از امپراتوری اتریش و مجارستان نشأت میگیرد. اسلامگرایی ترکی هم برخاسته از امپراتوری آلمان است. میتوان بر صحت و یا عدم صحت این مسایل بحث و گفتگو کرد. اما این امر کاملا آشکار است که ترکها ملیپرستی را از گروههایی برگرفتهاند که اصالتا ترک نبودهاند. طیب اردوغان ترک نیست, گرجی است, اما خطاب به کردها میگوید از این کشور بروید.
باید اردوغان بخوبی بداند که ترکها به کمک کردها در سرزمین آناتولی اسکان یافتند. حتی ماندنشان در این سرزمین هم به کمک کردها صورت گرفت. حتی عثمانیها هم پس از اینکه مشکلات خود با کردها را حل کردند, متوجه جنوب و غرب شدند. جمهوری ترکیه به کمک کردها تأسیس شد. اگر با کردها روابطی مستحکم برقرار نمیساختند, مسلما نه تنها هزار سال, بلکه نمیتوانستند برای صد سال هم دوام بیاورند. اگر اینگونه , به کردها حقارت کنند, آنها را انکار کنند و بگویند تا نهایت با آنها میجنگیم, مسلما موقعیت خود را در آناتولی با دشواری مواجه خواهند ساخت. باید اردوغان این خیالها را از سرش بیرون کند. شاید بخاطر جهالتش به مسئله روابط تاریخی ترک ـ کرد پی نبرده است. اگر با این ذهنیت و راهکار به برخوردشان علیه کردها ادامه دهند, ترکیه فروخواهد پاشید و مواضعشان در آناتولی به خطر خواهد افتاد. اردوغان باید مغش را بکار بیاندازد. نه تنها او بلکه همه مقامات ترکیه باید مغشان را بکار بیاندازند. آنها هنوز پی نبردهاند که چکار میکنند و کی را به بازی گرفتهاند.
آنها با تهدید کردها و جنبش آزادیخواهی این خلق نمیتوانند به هیچ نتیجهای برسند. این سرزمین خیلیها مثل اردوغان را دید که آمدند و رفتند. خیلیها خیال میکنند که سلطنتشان هزاران سال ادامه مییابد, اما وقتی که با جنبش آزادیخواهی خلقکرد روبرو میشوند, به وضعیتی بسیار بد دچار میشوند. نباید اردوغان خیال کند که همه چیز بخاطر پیروزیهای او بوده. حتی ژنرالهایی که امروزه محاکمه و زندانی میشوند, نخست در رویارویی با جنبش آزادیخواهی کرد شکست خوردند تا به این حال گرفتار شدند. چهبسا خود اردوغان هم میترسد و میداند که در مقابله با پ.ک.ک نابود میشود. برای همین است تاجایی که در توان دارد به آن گفتههایش به کردها حملهور میشود.
باید اردوغان بداند که این راهکار, راهکار چارهیابی مسایل سیاسی نیست. اظهارات و سیاستهایش مسلما او را هم به وضعیت بشار اسد و سوریه گرفتار خواهد ساخت. خطاب به اردوغان میگوییم که عاقل باش, اما با چنین ذهنیتی که دارد عاقل شدنش غیرممکن است. با چنان ذهنیتی مگر مغز و سرش را به یک سنگ بکوبد. مسلما کردها در سال 2013 و بعد از آنها به اردوغان و دولتش نشان خواهند داد که جهان, چگونه جهانی است.»