روزنامهنگار و فعال عرصه شبکههای مجازی خلیل غزلی در مصاحبهای ویدئویی ضمن اعلام حمایت خود از کمپین «آزادی برای اوجالان» و عنوان کردن آن به عنوان یک وظیفهی اخلاقی، در خطاب به خلق کورد گفت: از هر فرد کورد میخواهم که به وظایف اخلاقی، ملی و میهنی خویش عمل کنند و دور از هرگونه تعصب سیاسی، حزبی، نژادی و غیره به حقیقت بنگرند و از آن دفاع نمایند.
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
"در آستانه ۲۵امین سالگرد توطئه بینالمللی علیه جناب عبدالله اوجالان که سرانجام به زندان امرالی ختم شد، حمایت خود از کمپین «آزادی برای اوجالان» را اعلام میکنم. میخواهم دلایل حمایت خود از کمپین آزادی جناب اوجالان را بیان دارم.
واقعیت این است که ترکیه جنبش «حزب کارگران کوردستان (پکک) و جناب اوجالان را در فاز ترور و تروریسم قلمداد کرده است و تحت این عناوین برضد خلق کورد در باکور (شمال) کوردستان و حتی میتوانم بگویم هرچهاربخش کوردستان قد علم کرده. جای بسی تأسف است که جامعه بینالمللی برای مثال آمریکا و کشورهای اروپایی، از ترکیه حمایت میکنند. این درحالی است که اگر بنابه معیارهای انسانی و بینالمللی عملکردها و رفتارهای ترکیه و خلق کورد که برای رهایی و رسیدن به حق تعیین سرنوشت خویش مبارزه میکند را مقایسه کنیم، بیشک آن، رفتارها و عملکردهای ترکیه است که در چارچوب تروریسم میگنجد. ترکیه نه فقط در دوره بیستوچند سال زمامداری اردوغان بلکه از همان اوان سربرآوردن کمالیسم به ژینوساید برضد خلق کورد دست میزند. در ۸۰ سال گذشته تمامی اقداماتش بر علیه خلق کورد تروریستی بوده، ولی متأسفانه میبینیم که جامعه بینالمللی در راستای منافع خویش و قربانیکردن حقوق انسانها و نیز برخلاف حقیقت، اتخاذ موضع کرده و به پیش میتازند. من از دو منظر به این مسئله مینگرم و وظیفه هر فرد کورد و مجامع و محافل کوردی میدانم که در این زمینه موضعگیری کنند. نخست، از حیث حقوق انسان. ما اگر از منظر حقوق انسانها به قضیه بنگریم، میبینیم که حقوق انسانی یک پدیده جهانشمول است. بعبارتی ما نمیتوانیم با توسل به ایدئولوژی، نژاد، زبان، خاک و مسایلی از این قبیل به مقوله حقوقبشر بنگریم. هیچکدام از این موارد حقوقبشر را دربرنمیگیرند زیرا وقتی کسی حقوقش پایمال شد، دیگر نباید برایمان فرقی کند که کورد، عرب، فارس، انگلستانی، آمریکایی و یا زن، مرد و یا سیاهپوست و سفیدپوست است. نباید به این مقولات توجه داشت. باید به شیوهای برابر حقوقبشر رعایت گردد. اگر چنانچه از جنبهای حقوقی پایمال شد، وظیفه اخلاقی و انسانی ماست که فریاد برآوریم. متأسفانه این را در حوزه سیاست کوردی نمیبینم. متأسفانه ما کوردها اولا همصدا نیستیم، دوما بنا به ایدئولوژی، منافع حزبی و سلیقهای با مقوله حقوق بشر برخورد میکنیم. این ستم در حق جناب اوجالان را بخوبی مشاهده میکنیم.
اکنون ۲۵ سال است که جناب اوجالان در زندان تکنفره بسر میبرد این، مصداق بارز شکنجه است. زندان تکنفره از منظر مبانی حقوق بشر به معنای شکنجه است. گذشته از این، قریب ۳۰ ماه است که هیچ اطلاعی از وضعیت جناب اوجالان در دست نیست. وکلا و خانواده حق ندارند با ایشان ملاقات کنند. حتی ارتباطشان با جهان خارج قطع است. این، بدترین نوع شکنجه و پایمالنمودن حقوق انسانی است. متأسفانه ما در این زمینه کمتوجهی کردهایم. وظیفه اخلاقی ما است که خواهان آزادی جناب اوجالان شویم.لازم است بر تلاشهایمان بیافزاییم. ما به خود این حق را میدهیم که از یک آذری، یک ترک، انگلستانی، آمریکایی، آفریقای جنوبی و هندوستانی که حقوقشان پایمال شود، حمایت کنیم و فراخوان صادرکنیم. درستش نیز همین است و باید این کارها را بکنیم، اما در حق عبدالله اوجالان سکوت اختیار کردهایم. همه اینها در چارچوب حزبگرایی قرارمیگیرد و قرائتهای نادرستی است که از حقوق بشر و تحزب داریم. حال بیایید از منظر سیاسی به قضیه نگاه کنیم. اوجالان یک ملت را رهایی بخشیده. اگر خوب مشاهده کنیم، میبینیم که در ۸۰ سال گذشته سیاستی کولونیالیستی در ترکیه پیروی شده است. نوعی سیاست ژینوساید زبانی و فرهنگی اعمال گشته و این جدای از ژینوساید فیزیکی و کشتارهای جمعی است. آن، حرکت و جنبش جناب اوجالان بود که توانست موجودیت کوردها را احیا کند اگر نه تاکنون چیزی به نام کورد در ترکیه نماندهبود. آیا این کار عبدالله اوجالان تروریسم است؟! یا آیا یک کار شخصی است؟! خیر ایشان یک کار ملی کرده و اگر این کار انجام نمیشد، ما امروز چیزی به نام کورد در ترکیه را به چشم خود نمیدیدیم. این جنبش غیر از احیاء و دوبارهزیستن کوردها، حکومت آن کشور را هم ناچار به پذیرش موجودیت کورد کرده. همین مسئله باعث هراس دولت ترکیه شده و با تمام توان کمر به نابودی اوجالان، اندیشههایش و خطمشیشان بسته است. این بدان معنا نیست که من از آنها بعنوان یک حزب سیاسی حمایت میکنم بلکه من در چارچوب حقوق بشر از آنها اعلام پشتیبانی میکنم. من کورد خوشحالم که میبینم بخش زیای از هممیهنان کوردم از آسمیلاسیون نجات یافتهاند. حمایتهای من یک وظیفه اخلاقی است. چنانچه یک ستم جهانی روی داد، وظیفه اخلاقی من است که علیه آن بایستم.
در خاتمه، از هر فرد کورد میخواهم که به وظایف اخلاقی، ملی و میهنی خویش عمل کنند و دور از هرگونه تعصب سیاسی، حزبی، نژادی و غیره به حقیقت بنگرند و از آن دفاع نمایند. وقتی فردی ظهور کرده و جنبشی بزرگ برای نجات میهن و خلقش به وجود آورده و اندیشههایش موجب رهایی آن خلق شده، وظیفه هر فرد کورد است که در کمپین «آزادی برای اوجالان» همصدا و متحد شوند و گامهای لازم بردارند. با سپاس!"