حزب دموکرات به دنبال چیست؟

حزب دموکرات به دنبال چیست؟

دو فرمانده کُرد جزو ارتش پارسیان بودند و هریک گردان‌هایی را تحت کنترل داشتند و در همه جنگ‌ها پیروزی کسب کرده‌اند. پیروزی‌های پی‌درپی فرماندهان کرد و نیرومندتر شدن آنها در ارتش, شاه پارسیان را می‌ترساند. شاه باخود فکر می‌کند که چکار کنم از دست آنها نجات یابم. روی هردو فرمانده را به حضور می‌طلبد و خطاب به یکی از آنها می‌گوید, هرچه از من بخواهی برآورده می‌سازم, اما دو برابر آنچه به تو بدهم, به دیگری خواهم داد. شاه پارسیان بر حسودبودن کردها واقف است. یکی از فرماندهان می‌گوید یکی از چشمهای من و هردو تا چشم فرمانده دیگر را از حدقه بیرون بیاور.

یک سخن دیگر پیشینیان هست که می‌گوید «اگر خوبی نمی کنی, حداقل بدی هم نکن». این گفته کاملا در مورد سیاست‌های «حزب دموکرات کردستان» در قبال غرب کردستان , صدق می‌کند. من, نخست از خلق‌کرد در جنوب کردستان سپاسگذاری می‌کنم که دلسوزانه و با حس میهن‌دوستی به کردهای غرب کردستان کمک کرده و می‌کنند. جنوب کردستان مدام سنگری بوده برای همه جنبش‌ها و مبارزان خلق کرد. من هم براین باورم که خلق‌کرد در جوب کردستان همیشه به غرب, شمال و شرق کردستان کمک خواهد کرد.

اما موضع‌گیری حزب دموکرات در قبال غرب کردستان برخلاف منافع ملی است و بر رفتار برخی از احزاب عضو «شورای میهنی کردهای سوریه» تأثیر می‌گذارد. من بعنوان یک کارشناس سیاسی و روزنامه‌نگار اذعان می‌دارم که سیاست‌های احزابی که خود را پیرو خط‌مشی ملامصطفی بارزانی می‌نامند, بزرگترین نادرستی در حق حزب دموکرات کردستان است.

هویت واقعی این احزاب چیست و که هستند؟ این یک پرسش اساسی است. آیا فردی همچو «عبدالحکیم بشار» و حزب وی «الپارتی» , شخصی همچو «مصطفی جوما» و حزب وی «آزادی», فردی چون «ابراهیم برو» و حزب وی «اتحادیه», شخصی چون «مصطفی عسو و حزب وی «آزادی» تاکنون برای خلق‌کرد در غرب کردستان چه خدمتی انجام داده‌اند؟ می‌توان به یکی از کارهای آنها اشاره کرد, آنها غیر از حمایت از جبهه‌النصر و برخی گروه‌های تبهکار در جنگ سریکانی علیه کردها, هیچ خدمتی نکرده‌اند. این احزاب نزد خلق کرد در غرب کردستان از هیچ مشروعیتی برخوردار نیستند.

اگر مسئله دزدی و چپاولگری را مطرح سازیم, می‌بینیم که آنها در کنار گروه‌های مزدور و تبهکار علیه کردها جنگیدند. آن احزاب با همکاری جبهه‌النصر و گروه‌های مسلح دیگر افراد زیادی نظامی و غیرنظامی کرد را ربودند.

امروزه آن احزاب و برخی از احزاب نزدیک به آنها, از بارزانی بعنوان ابزاری برای مقاصد و منافع خود استفاده می‌کنند. آنها موجب می‌شوند که انزجار و نفرت خلق‌کرد از حزب دموکرات کردستان که سالها مبارزه کرده, افزایش یابد.

دستاورهای غرب کردستان, حاصل سالها مبارزات نستوه بوده و این مبارزات از سوی جنبش آزادیخواهی خلق‌کرد صورت گرفته است. شاید نخستین حزب به نام کردها در سال 1957 تأسیس شد, اما این بدان معنا نیست که این حزب برای آزادی خلق‌کرد در غرب کردستان مبارزه کرده است. امروزه این حزب با 16 حزب مختلف به حیات خود ادامه می‌دهد.

حال می‌توان به موضوع اساسی پرداخت. در غرب کردستان, «شورای عالی کورد» نمایندگی کردهای آن بخش از کردستان را برعهده دارد و در بسیاری عرصه‌ها سیستم مدیریتی خود را استوار ساخته است. این شورا وقتی که تأسیس شد, برای کردها بسیار خوشحال‌کننده بود. هم‌اکنون کردهای غرب کردستان امیدوارند که این شورا به وظایف خود عمل کند.

در سایت اینترنتی رسمی «ریاست حکومت اقلیم کردستان» برخی مسایل دور از حقیقت وجودی غرب کردستان و بصورت یک‌جانبه نوشته و منتشر شده است. انتشار چنین بیانیه‌ای و همچنین بستن دروازه‌های مرزی جنوب ـ غرب کردستان و انجام رفتارهایی با توجه به اطلاعات نادرست برخی احزاب غرب کردستان, درواقع بی‌توجهی به وضعیت کنونی خاورمیانه و بویژه سراسر کردستان است. نیروهای پیشمرگه در مرز با غرب کردستان مستقر شدند و تسلیحات سنگین خود را بسوی غرب کردستان نشانه رفتند. این کار چه معنی دارد؟ حزب دموکرات با این کار نشان می‌دهد که هنوز هم همانند دهه 90 عمل می‌کند. این کار, درواقع خلاف این سخنان مسعود بارزانی است که در همه نشست‌های خود تکرار می‌کند«دیگر جنگ برادرکشی کردها غیرممکن است».

باید احزاب کردی حقیقت کردستان را بهتر و واقع‌گرایانه‌تر مورد ارزیابی قرار دهند. کردها هم یک ملت هستند, اما می توانند در هر بخش از کردستان مطابق ویژگی‌های آن بخش, سیستم خاص خود را شکل دهند. امروزه در غرب کردستان, کردها بر بنیان برادری خلق‌ها سیستم خود را تأسیس کرده‌اند. نخستین گام آنها برای تحقق سیستم شان, همانا تشکیل نیروی «دفاعی» بود. زیرا تاوقتی که نیرویی دفاعی وجود نداشته باشد, هیچ خلقی نمی تواند به سازماندهی خود دست زند. هم‌اکنون «واحدهای مدافع خلق, ی.پ.گ» و «نیروهای امنیتی(آسایش)» غرب کردستان , نیروهای دفاعی رسمی این بخش هستند. زیر سوال بردن مشروعیت و موجودیت این نیروها از این پس به معنای انکار موجودیت کردها در سوریه است.

یک مسئله اساسی و مهم این است که نیروی ی.پ.گ و نیروی امنیتی هیچکدام وابسته به احزاب و سازمانی خاص نیستند و پرواضح است که وابسته به «شورای عالی کورد» هستند.

همانطور که کردها امروزه در جنوب کردستان با نیروهای پیشمرگه و آسایش از مناطق کردستان دفاع می‌کنند, خلق‌کرد در غرب کردستان هم به همان شیوه با کمک ی.پ.گ و نیروی آسایش یا امنیتی خود از خویش دفاع می‌کنند. این نیروهای ار همه مناطق از جمله سریکانی, حلب, حسکع دیرک و اخیرا هم تل‌تمر وظایف دفاع از خلق‌کرد را که بزرگترین وظیفه آنهاست, بجای می‌آورند. آنها از خلق‌های کرد, عرب, آشوری, ارمنی و غیره دفاع می‌کنند. چندروز پیش اعلام شد که 75 عضو یک گروه مشکوک توسط نیروی آسایش بازداشت شده‌اند. این هم اساسی‌ترین وظیفه آن نیرو است. هم‌‌اکنون در غرب کردستان چنان به ملت‌ها و تشکل‌های مختلف احترام گذاشته می‌شود که حتی در دموکراسی اروپایی هم چنان چیزی مشاهده نمی‌شود. می‌توان گفت که بر روی این کره‌ خاکی, هرچند نواقصی وجود دارد, اما برای نخستین بار خلق‌ها از مدیریت مردمی برخوردارند. آیا احزاب و نیروهای ناسازگار, با برادری خلق‌ها ضدیت دارند؟