رؤسای مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان، ک.ج.ک اعلام نمودند که کورد با ویژگی دمکراتیک خود در خاورمیانه پیشاهنگان دمکراسی بوده و اظهار داشتند که روژآوا بهشت دمکراسی در خاورمیانه است. ترکیه عضو ناتو است و با حمایت و اجازه آمریکا دست به حمله میزند. ترکیه نه تنها در داخل، بلکه در منطقه خاورمیانه با دمکراسی به دشمنی دست میزند. پ.ک.ک عم علیه ترکیه مبارزه میکند.
بسی خوزات و جمیل باییک روسای مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان به پرسشهای آلف بکنسال Alf Beckînsale که در صفوف جنبش آزادی کورد مبارزه میکند پاسخ دادهاند.
آلف بکنسال: یکی از موضوعات مهم جنبش آزادی کورد هم آزادی و رهایی زنان است. عبدالله اوجالان به شیوه هی عادلانه و برحق گفته است که اگر زن آزاد نشود، جامعه آزاد نخواهد شد. در این عرصه جنبش آزادی چه دستاوردها و موفقیتهایی داشته است و در موضوع آزادی زن چه نگاهی به آینده دارید؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: رهبر آپو میگوید تا زمانیکه زن آزاد نشود جامعه آزاد نمیشود. اما نگاههای رهبر آپو به زن فراتر از این مسئله است. تا زمانیکه جامعه بر اساس روح و خطمشی آزادی زن به حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دست پیدا نکند، زن نمیتواند به طور واقعی آزاد شود. زن را در واقعیت اجتماعی به برده تبدیل کردهاند، به جنس فرودست تبدیل کردهاند. به همین دلیل باید جامعه به طور کامل بر اساس آزادی زن تشکیل شود. در آن صورت است که جامعه و زن میتواند به آزادی دست پیدا کند. آزادی زن مادر تمام آزادیهاست. زیرا فقط از این طریق است که مهر خود را بر تمام عرصههای زندگی، یعنی آزادی کامل میزند، در آن زمان است که جامعه و زن به تمامی آزاد میشوند. رهبر آپو در رابطه با اهمیت آزادی زن، با درکی عمیق میگوید: آزادی زن بر آزادی ملی و طبقهای مقدم است. زیرا به بردگی کشاندن، فرودستی و استثمار از زنان آغاز شده است. به همین علت است که ریشه بردگی و استثمار تنها از طریق آزادی زن میتواند از میان برداشته شود. از این طریق است که بردگی میتواند از بیخ و بن از میان برداشته شود و آزادی کسب شود.
در کوردستان، زنان همواره در صفوف مقدم قیام حضور داشتهاند. در خاورمیانه برای نخستین بار بود که زنان در این سطح رهبری جنبشهای اجتماعی را به دست گرفتند. این مسئله نه فقط زن، بلکه جامعه و مردان را هم تغییر داد. زیرا تا زمانیکه در میان مردان تغییر صورت نگیرد، آزادی اجتماعی به نحوی واقعی کسب نمی شود. سیستم ظالم و استثمارگر در درون سیستم مدرنیسته سرمایهداری این مسئله را در برتری نشانده است. به همین دلیل برای درهم شکستن سیستم ظالم و استثمارگر مدرنیته سرمایهداری که اخرین نماینده آن به شمار میرود، تغییر مرد بسیار مهم است. زیرا کلیت سیستم اجتماعی است که بر ذهنیت مردسالارانه متکی است. زنان در کوردستان هم مبنا هستند و هم پیشرفت و توسعه هم در این باره وجود دارد. این مسئله واقعیت زن را به نحوی ملموس نشان میدهد. در کوردستان، زنان به میدان آمدهاند، رهبری قیامها را در دست گرفتهاند و حرکت خود را به سوی کوهها ادامه میدهند. در میان نیروهای گریلا، نیروی قدرتمندی از زنان به وجود آمده است. واحدهای زنان، فرماندهی زنان، تبدیل زنان به ارتش نیز صورت گرفته است. حزب زنان ایجاد شده است. یعنی واقعیتی از زن خلق شده است که در تمام حوزهها دست به سازماندهی زده است، آن را مدیریت کرده و از طریق آن به مبارزه و نبرد دست زده است. با طراحی مشترک، فعالیت و اقدامات مشترک و فرماندهی مشترک زنان توانستهاند خود را به ارتش متمایز گریلایی تبدیل کنند. بدون گمان ارتشی مشترکی از نیروی گریلا وجود دارد که در مقابل دشمن میجنگد. پیروزی با سازماندهی مشترک، طراحی و اقدامات و فعالیتهای مشترک امکانپذیر است. همراه با این، زنان از سازماندهی مجزا، حیاتی مستقل به خود هم برخوردار هستند. فرماندهان خود را انتخاب میکنند وظایف و عملکردهایشان را خودشان انتخاب میکنند. تصمیمات مرتبط به زندگی از سوی رهبری زنان و جامعه زنان گرفته میشود. سازماندهی زنان از این طریق اهمیت دارد. زنان با برابری اجتماعی و سازماندهی شده، در سازمانهای اجتماعی و سیاسی و همچنین در عرصه حیات و مبارزه هم حضور دارند. در بسیاری از مواقع، شمار زنان در مسئولیتها و مدیریتها بیش از مردان بوده است. زیرا هوالان زن که از سازمانی مستقل برخوردارند تاثیر بسیار قدرتمندی را بر حوزههای حیات اجتماعی و سیاسی دارند.
قدمی استثنایی است که در میان جنبش آزادی، زنان توانستهاند حزب خود را ایجاد کنند. با این قدم زنان بر اساس آزادی زن گفتگوهای ایدئولوژیک عمیقتری را میتوانند انجام دهند. نگرش آنان به فرایند سیاسی در چارچوب این مباحثات ایدئولوژیک است. از طرف دیگر، چون سازمانی مستقل هستند، ذهنیت و تجربه جامعه زن را در بعد رهبری، سازماندهی و حل مسائل و مشکلات را میتوانند افزایش دهند. مسائل و مشکلاتی که در میان جنبش زنان روی میدهد را در چارچوب سازماندهی و مدیریت زنان حل میکنند، همین مسئله اعتماد به نفس زنان، گسترش اراده زنانه در میان سیستمی مردسالار را افزایش داده و این مسئله بسیار مهم است. اگر جنبش ازادی زنان کورد در میان جنبشهای جهانی زنان تاثیرگذار و پیشاهنگ است، در اینجا، از نقطه نظر تبدیل به حزب مستقل زنانه از اهمیت بسیار برخوردار است. چنین حزبی هم زنان را به اراده و نیرو تبدیل میکند و هم به مبارزه سیاسی و ایدئولوژیک عمومی نیرو بخشیده و آن را گسترش میبخشد. این واقعیت اثبات میکند که تا زمانیکه زنان به نیروی واقعی مستقلی تبدیل نشوند، نمیتوانند به نیرو تبدیل شوند. آزادی و برابری تنها در چارچوب قوانین تصریح شده امکان پذیر نمیشود و نمیتواند زنان را به افرادی صاحب اراده تبدیل کند. اگر برابری و آزادی بر سازماندهی و ارادهای این چنین متکی باشد، معنا پیدا میکند. و در این صورت است که نه تنها زن آزاد میشود، بلکه در آزادی تمام جامعه و حیات دمکراتیک از نقشی تعیین کننده برخوردار میشود. به همین دلیل حزب زنان و ارزیابی آن مانند سازمانی ایدئولوژیک و سیاسی بسیار مهم در آزادی جامعه، بر اساس تقویت و استحکام آن، برتری دادن آن در تمام جهان، برای حیاتی دمکراتیک و آزاد نقشی تعیین کننده خواهد داشت.
ریاست مشترک نشان دهنده برابری در حوزه سیاسی، انقلابی را ایجاد کرده است. ویژگی آزادیخواهانه و دمکراتیکی را به سیاست داده است. برای دمکراتیک کردن جامعه، تاثیرات بسزایی داشته است. خصوصا زنانیکه چشمان خود را بر حیات آزاد و دمکراتیک بازکردهاند، هم از دستاوردها صیانت میکنند و هم برای تداوم اجتماعی کردن این دستاوردها به مبارزاتی عظیم دست میزنند. امروز در کوردستان، مبارزه آزادی زنان بر تمام زنان تاثیر گذار بوده است، همین مسئله هم مبارزه ما برای آزادی را تقویت میکند. مبارزه آزادی زنان، مبارزه آزادی در سطح اجتماعی را گسترش بخشیده و در آن عمق ایجاد میکند.
بزرگترین ویژگی پیشرفت و گسترش جنبش آزادی زن کورد این است که بر اساس خط آزادی و ایدئولوژی رهایی زنان بر علم زنانه متکی است. ژنولوژی اجازه میدهد که اقدانات زنان در قالبی درست و اصولی و علمی به پیش برده شوند. آشکار است که نگارش تاریخ جوامع تا کنون دچار نواقص بوده و از اشتباهات فراوانی برخوردار بوده است. بیش از نیمی از تاریخ جوامع و بشریت نگاشته نشده است. ژنولوژی این اشتباه، این نقص را تصحیح کرده است و اجازه میدهد که جامعه و بشریت، از نواقص تاریخی خود اطلاع پیدا کرده و آینده را به شیوهای دیگر تاسیس کنند. به همین دلیل ژنولوژی برای تاریخ بشری یکی از بزرگترین انقلابها محسوب میشود. در تاریخ بشر، پیشرفتها و انقلابهای فکری بسیاری روی دادهاند. اما نصفه نیمه ماندهاند. ژنولوژی این نواقص و کمبودها و اقدامات ناتمام را کامل میکند، عملی اجتماعی است که تاریخ فکری را بر اساس نشانهها و ستونهای زن تاسیس میکند. در بعد ذهنیت اجتماعی بزرگترین انقلاب بشری است. تا زمانیکه ژنولوژی توسعه پیدا نکند، تا زمانیکه واقعیت تاریخی زن به هر نحو ممکن مشخص و آشکار نشود، هیچیک از دادههای تاریخ اجتماعی ان نمیتوانند درست باشند و ناتمام خواهند بود. رهبر آپو برای درک درست تاریخ بشریت و علم اجتماع بیش از هر کسی بر واقعیت زنان، بر علم زنان واقف بوده است.
ژنولوژی حتی اگر علمی جدید التاسیس هم بوده باشد، در ذهنیت انسان پنجرههای بسیار بزرگی را گشوده است. از این طرق ذهنیت انسان را آزاد کرده است. آزادی ذهن انسانی، زنجیرهای زندگی را پاره میکند، اجازه میدهد که بشریت آزاد شود. اگر بشریت میخواهد که از حیاتی آزاد و دمکراتیک برخوردار باشد، ژنولوژی در حقیقت یعنی علم زن، باید بسیار مهم دریافت شود. از این طریق بشریت میتواند واقعیتها و نواقص خود را مشاهده کند. بعد از مشاهده واقعیات و نواقص خود و اینکه قادر شود خود را ارتجاع، فشار و سرکوب و موانع رها کند راههای پیشرفت بشریت گشوده میشود. حیات دمکراتیک و آزاد اجتماعی که بر آزادی زن متکی است، به سیمای راستین بشری مبدل میشود.
از طرف دیگر جنبش آزادی زن نه تنها بر زنان کورد تاثیرگذار بوده است، بلکه تاثیر بزرگی را بر تمام زنان خاورمیانه داشته است. بر زنان کورد در ترکیه و در سطح جهان، بر زنان عرب و ایرانی هم تاثیر داشته است. اگر امروز در ترکیه پویشهای زنان افزایش پیدا کرده است، اگر بر جهان عرب تاثیرگذار بوده است، این وضعیت میتواند به نیروی اساسی تغییر در خاورمیانه تبدیل شود.
در خصوص زنان، امیدها و نگرشهای مثبتی برای آینده داریم. قرن ۲۱ به قرن زنان تبدیل میشود. زنان خواهند بود که در زندگی تعیین کننده خواهند بود. دمکراسی و آزادی از طریق زنان گسترش پیدا میکند، عمیق میشود و به معنای واقعی خود دست پیدا میکند. هر اقدامی هر گونه آزادیی بدون زنان ناتمام خواهد بود. امروز بشریت ناتمام است. زندگی نصفه نیمه، معنای لذت بخش نیست. حیاتی که زن در آن آزادی دارد، پرجوش و خروشتر، رنگینتر و زیباتر است. در حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پیشرفتها گسترش پیدا میکنند. جهانی که آزادی زنان در آن برتری داشته باشد، به جهانی مبدل میشود که جنگی در ان وجود نداشته باشد، حیاتی آزاد، برابر و دمکراتیک خواهد بود. آزادی مهر خود را بر حوزههای زندگی خواهد زد. ارتباطات زن-مرد بر اساس زندگی مشترک برابر خواهد بود و این مسئله به مبنای اصلی حیات دمکراتیک و آزاد در تمام جهان مبدل میشود.
آلف بکنسال: اگر به عرصه بین المللی بازگردیم، جنبش آزادی کورد نیروهای بزرگ جهانی، خصوصا ناتو را چگونه تحلیل میکند؟ ترکیه دولتی است از اعضای ناتو، آیا جنبش آزادی کورد مبارزه علیه فاشیسم ترک را مانند بخشی از مبارزه گسترده علیه امپریالیسم ناتو میبیند؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: زمانیکه جنبش آزادی ما مبارزه را آغاز کرد، بین ناتو و پیمان ورشو جنگ سرد در جریان بود. ترکیه پایگاه ناتو در خط مقدم بود و جنوب شوروی را محاصره کرده بود. اما تغییر مرزها و ناتو و آمریکا هم نمیتوانستند تحمل کنند که وضعیت سیاسی و داخلی در ترکیه تغییر پیدا کند، دمکراتیک شود. در واقع در زمانیکه در ترکیه جنبش آزادی و انقلابی کوردستان ظهور کرد، با ژنرالهایشان که به انها فرزندان خود میگفتند به کودتا دست زدند. اما زمانیکه مبارزه ما گسترش پیدا کرد، ناتو مستقیما رو در روی ان قرار گرفته بود. ناتو جنبش ما را به عنوان تهدیدی برای خود میدید. برای مثال کنسولگری آمریکا در آدانای ترکیه که بر مسئله کورد تمرکز دارد، در سال ۱۹۷۸ گزارشی را به سفارت آمریکا در تهران که مرز سیا در خاورمیانه بود ارسال میکند. در این گزارش تایید میشود که پ.ک.ک، آپوییها سازمانی بسیار خطرناک هستند. به همین دلیل برای ترکیهای که در جنوب شوروی پایگاه مقدم ناتو بود، کودتایی نظامی را طراحی کردند.
زمانیکه جنبش آزادی در ۱۵ اگوست کارزار تاریخی خود را آغاز کرد، ناتو نخستین سازمانی بود که واکنش نشان داد. برای سرکوب نیروهای گریلا وسیعا از ترکیه حمایت کرد. پ.ک.ک را به عنوان جنبشی تروریستی اعلام کرده و از این طریق به حملات ترکیه مشروعیت داد. قتل اولاف پالمه، علیرغم آنکه از سوی گلادیوی ناتو کشته میشود، متوجه پ.ک.ک میشود و خواستند از این طریق مبنایی مشروع را برای نابودی پ.ک.ک ایجاد کنند. در زمانیکه جنگ سرد به طور شدیدی در جریان بود و در استانه دستیابی به نتیجه بود، نارضایتیهای شدیدی علیه اولاف پالمه در جریان بود. با قتل وی خواستند هم از دست پالمه نجات پیدا کنند و هم آن را متوجه پ.ک.ک کرده و بتوانند از دست پ.ک.ک هم آسوده شوند.
ناتو سازمان نظامی است که منافع نیروهای سرمایهداری و امپریالیستی را حفظ میکند. به همین دلیل است که منافع خلقها و جوامع را قربانی خواستهای خود میکند. چون ترکیه عضو ناتو است، آمریکا و اروپا سیاستها و اقدامات ترکیه علیه کورد را نادیده گرفته و از ترکیه حمایت میکنند. اکنون هر چند جنگ سرد خاتمه پیدا کرده است، ناتو حمایتهای خود را از ترکیه ادامه میدهد. اکنون میخواهند که ترکیه را علیه کشورهایی مانند روسیه و نیروهای دمکراتیک انقلابی در خاورمیانه بکار بگیرند. هر چند که اعلام میشود که ریاست القاعده و داعش در دست ترکیه قرار دارد، اما حمایتهای خود از دولت ترک را در مقابله با انقلاب روژآوا و پ.ک.ک نشان میدهند و این مسئله نشان میدهد که ناتو چگونه سازمانی است.
بر اساس این واقعیت، مبارزه جنبش آزادیمان به شیوهای غیر مستقیم در مقابل طرحها و منافع ناتو قرار گرفته است. نانو هنوز هم پ.ک.ک را در لیست ترور حفظ کرده است و از این راه از جنگ نابودگر ترکیه حمایت میکند. هر چند ناتو اعلام میکند که حافظ آزادی و دمکراسی است و علیه تروریسم مبارزه میکند، اما این مسئله عوامفریبی است. تلاشی است برای مخفی کردن ویژگی واقعی آن. در خاورمیانه دولت ترک دشمن آزادی و دمکراسی است. حامیان این دولت امریکا، اروپا و ناتو که نیرویی نظامی است، هستند. در خاورمیانه پ.ک.ک پیشاهنگی دمکراسی و آزادی را بر عهده دارد. پارادایم جامعه اکولوژیک دمکرات و آزادیطلبانه رهبر آپو در خاورمیانه کلید دمکراتیک شدن است.
کورد با ویژگی دمکراتیک خود پیشاهنگ و رهبری دمکراتیک شدن در خاورمیانه را بر عهده دارد. روژآوا واحه دمکراسی در خاورمیانه است. اما این ترکیه به عنوان عضو ناتو است که به روژآوا حمله میکند. دولت ترک نه فقط در کشور خود، بلکه در خاورمیانه علیه پ.ک.ک میجنگد. پ.ک.ک نیروی اساسی دمکراتیک شدن و مبنای انقلاب دمکراتیک در خاورمیانه است. اما دولت ترک با حمایت ناتو به نیروهای دمکراتیک حمله میکند. اینگونه ناتو همراه و همگام نیروهای آزادی و دمکراسی نیست، بلکه طرفدار و حامی نیروهای فاشیست است.