ریزان جاوید, عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در مورد ماهیت سیستم خاص حزبشان یعنی کنفدرالیسم ایران , عملکردهای رژیم ایران و همچنین اوضاع کنونی داخل ایران و ماهیت سیستم اداره ایران و جامعه و ملتها گفت:«سیستم مورد نظر ما کنفدرالیسم دموکراتیک است.» وی گفت:« چگونگی این مدل و خوانا بودن آن با ماهیت جامعه ایران و متناسب بودن این سیستم با شرایط خاص ایران, باید مورد بحثو گفتگو قرار بگیرد و بطور واضح تعیین گردد.»
ریزان جاوید, عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرات , به انتخاب مدل و سیستم مناسب برای ایران اشاره کرد و فراتر از سیستم فدرالیسم, کنفدرالیسم را بهترین مدل برای چارهیابی مسایل و مشکلات خلقهای ایران دانست.
ریزان جاوید در خصوص به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای ملتکرد در ایران و ترویج فضایی برای پیشبرد سیاستی دموکراتیک, گفت:«باید فشارها و ستمها علیه ملتکرد پایان پذیرد و حقوق کردها اعاده شود. باید کردها استاتویی سیاسی کسب کنند . تاکنون در قانون اساسی ایران موجودیت و حقوق کردها به رسمیت شناخته نشده است. چند ماده محدودی هم که روی کاغذ و گویا در قانون اساسی نوشتهشده, تاکنون عملی نشده و باید عملی گردد. بایستی ایران دست از سیاست آسمیلاسیون بردارد تا کردها بتوانند به شیوهای آزادانه در ایران از هر لحاظ حیات بسر برد.»
جاوید در پاسخ به این پرسش که «خواستار کسب چگونه استاتویی برای خلقکرد در ایران هستید؟» گفت:«ما برای ایران و شرق کردستان یک سیستم غیرمرکزی را پیشنهاد میکنیم. فرمول آن و اینگونه باید به چه شیوهای باشد را میتوان در مراحل بعدی مورد بحث و تبادلنظر قرار داد. اما مهم آن است که سیستمی پایهگذاری شود که تمامی ملتهای ایران بتوانند به بیان موجودیت خود بپردازند و به شیوهای دموکراتیک و برابر حیاتی مسالمتآمیز باهم بسر برند. منظور من سیستمی است که بر جامعه حاکمیتی قدرتگرایانه نداشته باشد. باید سیستمی باشد که حقوق همه ملتها در آن مورد تضمین گردد.»
ریزان جاوید در این زمینه که آیا بر بنیان آن مبدأهایی که بر زبان آورده دارای اندیشه و تفکری بارز و صریح هستند یا نه , گفت:« در سراسر جهان مدلهایی مدیریتی غیرمرکزی بسیارند. ما کردها میخواهیم سیستمی نوین در کردستان پیاده کنیم. این سیستم خاص ما «کنفدرالیسم دموکراتیک » است. اما قصد ما این نیست که حکومتی را فروپاشیم و بجای آن حکومتی دیگر به میان آوریم. ما میخواهیم که خود جامعه خویش را اداره و مدیریت کند. اگر خود ایران برخوردی مثبت با سیستم «کنفدرالیسم دموکراتیک» داشته باشد, بدونشک پیشرفتهایی عظیم برای خود او دربرخواهد داشت. اما درصورتی که ایران برخوردی مثبت با آن نداشته باشد و آن را نپذیرد, ما خود با کمک جامعه آن را بنیان خواهیم نهاد. چگونگی این مدل و خوانا بودن آن با ماهیت جامعه ایران و متناسب بودن این سیستم با شرایط خاص ایران, باید مورد بحثو گفتگو قرار بگیرد و بطور واضح تعیین گردد. مثلا هم اکنون در ایران برخی نیروهای از فدرالیسم اقتصادی بحث به میان میآورند».
جاوید در خصوص سیستمهای پیشنهاد شده در ایران و نیز محاسن و معایب سیستم استانی موجود در ایران و هکذا نامیدن منطقهای به نام «استان کردستان» , گفت که این سیستم نیازهای ملتها را برآورده نمیکند و پاسخگوی آن نیست. وی در ادامه گفت:«بله, نیازهای خلقها را برآورده نمیکند. این درست است که استانی به نام استان کردستان در ایران وجود دارد, اما باید بخوبی دانست که این استان همه کردها در ایران را دربرنمیگیرد و بیانگر موجودیت آنها نیست. چراکه در شهرهای بزرگ دیگری مانند کرماشان, مهاباد, خوی, ماکو, ارومیه, سلماس, خراسان و حتی در تهران هم بیشترین جمعیت کردها بسر میبرند. کردها در بسیاری از مناطق ایران و با بسیاری دیگر از ملتهای ایرانی زندگی بسر میبرند.»
جاوید درخصوص اینکه مسئلهکردها در ایران به مسئله صرف جغرافیایی محدود نمیگردد, گفت:«البته نمیتوان با استفاده از فرمولاسیونی جغرافیا محور تلاش کرد که مسایل ملتها را حل و چارهیابی کرد. تنها مسئله مهم این است که کردها در ایران از حقوق و آزادی برخوردار باشند و بتوانند آزادانه به بیان موجودیت خود بپردازند.»
عضو کوردیناسیون پژاک , ریزان جاوید در مورد اوضاع کنونی و اهداف و تواناییهای اپوزیسیون موجود در ایران و تهران, میگوید:«بدونشک در ایران نیرویی مخالف سربرآورده. تمامی ملتهایی که در ایران بسر میبرند, به شیوهای طبیعی جبههای مخالف را به وجود آوردهاند. چهبسا این جبهه که در مقابل رژیم قرار گرفته, بسیار گسترده هم هست. اما تاکنون در راستای پذیرش مطالبات خلقها و مخالفان , گامی دموکراتیک برنداشته است و برعکس, این امر حکومت را به سوی ملیتاریسمی خشن سوق داده است. مدام فشارهایش بر جامعه را مضاعف ساخته و ترسی به دل خلق انداخته و از طرف دیگر هم همیشه خواسته با ایجاد مشکلات و معضلات اقتصادی, جامعه را مشغول سازد. در مراحلی مختلف تاریخی و زمانی در ایران مشاهده کردهایم که با توسل به امر «زندان و سرکوب » بجای برآوردن نیازهای جامعه , مدام آن را تحت فشار قرار داده. از این طریق گرسنگی را برجامعه تحمیل میکند. همیشه با توسل به نظامیگری و ملیتاریسم مخالفان را سرکوب میسازد. با توسل به این راهکارهای تلاش میکند جامعه را بترساند.»
جاوید در پایان در مورد اینکه آیا ایران در عاقبت به نتیجهای میرسد یانه , گفت:«شاید برخی مواقع به آنچه خواسته رسیده باشد, اما مخالفت جامعه مدام ادامه داشته است. شاید جامعه ایران به نوعی انسجام در زمینه ماهیت سیاستهای حکومت ایران بطور کامل نرسیده باشد, اما پس از رسوایی این سیاستهای دولت, باردیگر آتش مخالفتها و مخالفان شعلهور میگردد. چراکه جامعه هیچگاه تداوم دیکتاتوری, ظلم و ستم و بیعدالتی علیه خود را برای همیشه تحمل نمیکند.»