ریزان جاوید, عضو کوردیناسیون پژاک در خصوص عملکردهای ایران در رویارویی با کشورهای غربی و نیز برنامهها و پروژههای این قدرتها در منطقه خاورمیانه میگوید:« قدرتهای اروپایی و آمریکا به این مسئله از همان اوان اهمیت داده اند تازمانیکه قدرتهای همسایه ایران را از میان برندارند, نمیتوانند به ایران حمله کنند. جنگ کنونی در راستای این مهم است اما هماکنون درخارج از مرزهای ایران درجریان میباشد.»
ریزان جاوید, عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک, در مصاحبه با خبرگزاری فرات به پرسشها در خصوص اوضاع ایران در منطقه و رویارویی آن با قدرتهای جهانی تحلیلاتی انجام داد.
ریزان جاوید در خصوص دیزان و نظمنوین خاورمیانه از جانب قدرتهای جهانی و منافع آنان در این زمینه و نیز تغییر استراتژی و استاتوی پیشین خود در قبال این منطقه , جایگاه ایران در طرح «خاورمیانه بزرگ» و از طرف دیگر قیام خلقها علیه این نظمنوین, گفت:«همانطور که میدانیم قدرتهای بینالمللی درصددند در قرن بیستویکم مجددا خاورمیانه را مطابق طرح و برنامههای خود نظمی نوین بخشند. البته این نظم و طرح نوین خاورمیانه که از آن بحث میکنیم را قدرتهای جهانی بر اساس منافع خود عملی میسانزد. در این طرح از اهداف و منافع ایدئولوژیک, سیاسی و اقتصادی برخوردارند.آنها سعی میکنند آنهایی را که مطابق منافعشان عمل نمیکنند, مستقل هستند و یا با منافع آنها از در مخالفت و دشمنی درمیآیند, به درون سیستم خاص خود بکشانند و مارژینال کنند. بویژه میخواهند در ترویج برنامههای سرمایهای جهانی نقشهایی ویژه برعهده آنها بگذارند. اما در خاورمیانه برخی رژیمهای محافظهکار وجود دارند که برخلاف خواستههای غربیها کار میکنند. رژیمهای محافظهکاری که از آنها گفتیم, درصددند در منطقه خاورمیانه به قدرتمندترین قطب مبدل شوند, لذا جبههای متخاصم علیه غرب تشکیل دادهاند. در میان این قطب و جبهه , برخی کشورها از قبیل اعراب, مثلا عراق و سوریه جای داشتند که عراق فروپاشید و این جبهه با حمایت روسیه و چین به جنگ قدرت خود ادامه میدهند. این دولتها علیه غرب اعلام موضع کردهاند. لذا میبایست این رژیمهای منطقهای مطابق طرحهای غربیها از عرصه قدرت حذف میشدند. یا میبایست آنها را به تسلیمیتوامیداشتند و تحت کنترل خود درآورند و یا بطور کامل از میان میرفتند. رژیم ایران هم یکی از آن قدرتهای محافظهکار منطقهای است. چهبسا ایران در منطقه دارای طرح خاص خود است. پروژه و طرح خاص ایران هم این است که خطمشی «شیعه» را در منطقه حاکم سازد, آن را در همه جا گسترش دهد و به یک قدرت مرکزی در منطقه مبدل نماید. شعار دولت ایران هم این است که خطمشی شیعی را از قم تا کربلا و از کربلا تا قدس بطور کامل حاکم سازد. تلاش میکند که امپراتوری شیعه را در منطقه تأسیس کند. اما این امر از جانب قدرتهای غربی غیرقابل قبول است. لذا تمامی تلاشها جهت تضعیف رژیم ایران صورت میگیرد. هماکنون برخی قدرتها درصددند که دولت ایران را در تنگنا قرار دهند. البته این مسئله را برای افکار عمومی در مطبوعات و رسانهها چنان نشان میدهند که انگار مسئله اساسی مسئله اتمی و حقوقبشر است, اما این امر کاملا حقیقت را نمینمایاند و اصل کاری این است که جنگ کنونی میان دو ایدئولوژی حاکم روی میدهد.»
جاوید در ادامه در مورد جنگ قدرت دو قطب جهانی و کشورهای سلطهطلب میگوید:«جنگ قدرت کنونی میان دو قطب قدرتطلب جهانی روی میدهد. از طرفی ایران میخواهد هژمونی خود در منطقه را حاکم سازد و از طرف دیگر قدرتهای اروپایی و آمریکا هم میخواهند در سطح جهانی و منطقه خاورمیانه هژمونیشان را تحکیم بخشند. درواقع جنگی ایدئولوژیک ـ سیاسی به راه انداختهاند. اما در ظاهر آن را طوری دیگر نشان می دهند. آمریکا میگوید ایران تسلیحات اتمی میسازد و ما علیه آن مبارزه میکنیم. البته اگر ایران به تسلیحات اتمی دست یابد, مسلما منافع قدرتهای جهانی در منطقه بطورجدی به خطر میافتد. ایران برای اینکه هژمونی ایدئولوژیک و سیاسی خود در منطقه را بر همگان حاکم سازد بسختی تلاش میکند. این عملکرد ایران هم کاملا برضد پروژه «خاورمیانه بزرگ» قدرتهای غربی است. آمریکا متوجه این خطر شده است و برای مداخلات نظامی در خاورمیانه ایران را آخرین حلقه نامیده است.»
ریزان جاوید در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا ایران را آخرین حلقه جهت مداخلات نظامی میداند, گفت:«ایران در مقایسه با دولتهایی که در منطقه مورد دخالت نظامی غربیها قرار گرفتهاند, بسیار قدرتمندتر است و تأثیرات این کشور بر دیگر کشورهای منطقه بیشتر و گستردهتر است. همچنین ایران در منطقه یک دولت بسیار کهن و قدیمی است. آزمونها و تجارب ایدئولوژیک و سیاسی آن از دیگر کشورها بیشتر و سرآمدتر است. از قدیمیترین سنت دولتگرایی منطقه خاورمیانه برخوردار است. برای همین هم دارای قدرتی بسیار است. محدودههای قدرتگرایی رژیم ایران تنها به خود ایران خلاصه نمیشود, بلکه فراتر از آن در خارج از مرزهای جغرافیایی خود قدرتش را گسترش داده است. در بخشی از کشورهای خاورمیانه و آفریقا از نفوذ خوبی برخوردار است. حتی در قاره آمریکا هم دارای روابط دیپلماتیک مستحکم و گسترده است. به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک در این مناطق یعنی در خارج از مرزهای خود بال گسترده است. بویژه از نفوذ خوبی در کشورهای عراق, فلسطین, لبنان, بحریان و برخی کشورهای عرب دیگر و حتی افغانستان و پاکستان بهرهمیجوید. با برخی قدرتهای جهانی از قبیل چین و روسیه هم روابطی نیرومند برقرار ساخته. همچنین در اروپا با برخی سازمانهای مخالف سیستمهای حاکم روابطه برقرار نموده. لذا ما نباید ایران را محدود به مرزهای آن بدانیم. چهبسا پروژهای خصمانه که برای مقابله با ایران در سطح جهانی و منطقهای آماده گشتهاست نیز گسترده است.»
جاوید, عضو کوردیناسون پژاک میگوید:«قدرتهای اروپایی و آمریکا به این مسئله از همان اوان اهمیت داده اند تازمانیکه قدرتهای همسایه ایران را از میان برندارند, نمیتوانند به ایران حمله کنند. جنگ کنونی در راستای این مهم است اما هماکنون درخارج از مرزهای ایران درجریان میباشد. نه ایران میخواهد که در داخل مرزهایش با اروپا و آمریکا رودررو شود و نه آمریکا و اروپا میخواهند ایران جنگ را به دورن مرزهای آنها هدایت کند. کشورهای دیگر را به میدان جنگ خود مبدل ساختهاند. حتی دولت ایران سعی میکند اپوزیسیون و مخالفان داخلی خود را به خارج از ایران براند و با آنها از در جنگ درآید. کماکان تمامی روابطه خارجی ایران بر همین اساس استوار است.»
وی همچنین در خصوص اینکه آیا دخالت در ایران به نوعی آغاز شده است یا نه؟ گفت:«بله به نوعی آغاز شده. در واقع این جنگ در منطقه بگونهای آغاز شده که از افغانستان شروع شد و به عراق رسید و در برخی کشورها همچنان ادامه دارد. تنشهای شیعی ـ سنی در عراق و نفوذ در جنبش فلسطین یکی از این مسایل است و آمریکا هم از طریق ترکیه و اروپا بصورت مشترک اقداماتی انجام داده است. باید اینها را به مثابه جنگ علیه ایران قلمداد نمود. این موارد اثبات میکنند که جنگی شدید علیه ایران درجریان است. البته ایران با آن کشورهایی که در فوق نام بردیم, در داخل مرزهایشان با آنها جنگی ویژه به راه انداخته. غربیها هم تحریمها را تشدید نمودهاند. آنها هم خواستند به لحاظ بینالمللی تمامی درها را به روی ایران ببندند و هم با برگزاری برخی نشستهای بینالمللی خواستند تحریم ها را افزایش دهند. در این نشستها سعی میکنند چنان فشارهایی اعمال کنند تا بتوانند ایران را مجبور به دست برداشتن از برنامههای اتمیش کنند. تحریمهای اقتصادی صرفا برای این مقصود است.